• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

ديوان حضرت حافظ شامل غزليات ، قصايد و . . . - حافظ شناسي

Monica

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 ژوئن 2006
نوشته‌ها
29
لایک‌ها
0
محل سکونت
NY
به نقل از ashena55 :
ساقی در واقع کسی ست که در مجلس عشق به دیگران جام شراب ( جام عشق ) میده

اشاره ای به معشوق
خیلی سخت هست
48.gif
48.gif

من هیچی نفهمیدم
37.gif

مجلس عشق چیه؟
مجلس عشق = ازدواج؟
42.gif

جام شراب؟
جام عشق؟
معشوق؟
162.gif
 

ashena55

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
688
لایک‌ها
2
به نقل از Monica :
ددی و مام من ایرانی هستند
36.gif

من توی امریکا به دنیا امدم
و مامی به من کمک کرد که فارسی یاد بگیرم
43.gif

کتاب فارسی زیاد خوندم.
کتاب خانوم فروغ رو از همه بیشتر دوست دارم.
من فهمیدم اون را
حالا می خوام حافظ بخونم
اما سخت هست
77.gif

من نمیدونم خیلی از کلمه ها چیه؟
دیکشنری معنیشون رو نداره
برام خیلی خیلی سخته بفهمم
37.gif

زیاد نگران نباشید
فهمیدن شعر های حافظ خیلی آسان است

فقط باید بیشتر با او دوست بشوید
 

ashena55

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
688
لایک‌ها
2
به نقل از Monica :
خیلی سخت هست
48.gif
48.gif

من هیچی نفهمیدم
37.gif

مجلس عشق چیه؟
مجلس عشق = ازدواج؟
42.gif

جام شراب؟
جام عشق؟
معشوق؟
162.gif

میگم بهتر نیست از کسانی که فارسی بلدند بپرسید ؟

کسی را نمی شناسید ؟

مثلا بابا و مامان خودتون نمی تونند کمک کنند ؟
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
به نقل از Monica :
ساقی چیه که خیلی از شعرها اسمش هست؟



ساقي: از اهميت بسياري در شعر و ذهن و زبان حافظ برخوردار است. حافظ ارادت خاصي به ساقي دارد. نشانه‌ي اهميت ساقي در شعر حافظ، شروع بسياري از غزل‌ها با خطاب به ساقي و سخن گفتن حافظ در طول غزل با وي است. ساقي به سه شكل در شعر حافظ مطرح مي‌شود.

1- ساقي به معناي باده گسار و كسي كه به ديگران شراب مي‌دهد.

2- معشوق و يار حافظ كه يا اصالتاً معشوق حافظ بوده و در عين حال، ساقي او نيز بوده ‌است و يا در ابتدا ساقي حافظ بوده و به مرور معشوق وي شده است.

3- معناي عرفاني ساقي ، ساقي ازلي ، خدا
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
ساقي در اصل لغت بمعني نوشانندة آب است . اما بيشتر مستعمل بر نوشانندة شراب است. در اصطلاح صوفيه مراد از اين چهار كس است : اول حضرت حق بموجب ( و سقهم ربهم شرابا طهورا ) . چنانچه در شرح( گلشن راز) است كه در مراتب تجليات افعالي حق تعالي خود ساقي گشته شراب به عاشقان خود مينوشاند و ايشان چون آن شراب را مينوشند محو وفاني ميگردند و از كشاكش و سختيهاي عشق در امان ميشوند. دوم مُرشد كامل كنايت از جناب محمد (ص) است. چنانچه در مراة المعاني آمده است: مرشد كامل دراينجا مصطفي است ... هم نبی و هم ولي را رهنماست.
سوم شيخ به نيابت رسول عليه السلام كه (الشيخ في قومه كالنبي في امته) .
چهارم معشوق كه شراب حسن معنوي از جام وي مينوشد.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
اين روند به اعتقاد من بسيار مفيد خواهد بود . ايشان غزليات حضرت حافظ را مطالعه مي كنند و در مورد مطالبي كه متوجه نمي شوند سوال مي پرسند . دوستان هم ايشان را راهنمايي مي كنند . بدين ترتيب هم مونيكا خانوم به جواب سوالات خود مي رسند و هم بين دوستان ديگر بحث و تبادل نظري صورت مي گيرد .
 

Monica

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 ژوئن 2006
نوشته‌ها
29
لایک‌ها
0
محل سکونت
NY
سلام
شب به خیر
سیپاس از کمک ها
به نقل از Behrooz :
1- ساقي به معناي باده گسار و كسي كه به ديگران شراب مي‌دهد.
چه جور شرابی؟ مگر حافظ مسلیم نبود؟
عرفان چیه؟
چی هست؟
ساقي در اصل لغت بمعني نوشانندة آب است . اما بيشتر مستعمل بر نوشانندة شراب است. در اصطلاح صوفيه مراد از اين چهار كس است : اول حضرت حق بموجب ( و سقهم ربهم شرابا طهورا ) . چنانچه در شرح( گلشن راز) است كه در مراتب تجليات افعالي حق تعالي خود ساقي گشته شراب به عاشقان خود مينوشاند و ايشان چون آن شراب را مينوشند محو وفاني ميگردند و از كشاكش و سختيهاي عشق در امان ميشوند. دوم مُرشد كامل كنايت از جناب محمد (ص) است. چنانچه در مراة المعاني آمده است: مرشد كامل دراينجا مصطفي است ... هم نبی و هم ولي را رهنماست.
سوم شيخ به نيابت رسول عليه السلام كه (الشيخ في قومه كالنبي في امته) .
چهارم معشوق كه شراب حسن معنوي از جام وي مينوشد
این خیلی سخت هست
77.gif
 

amir6502003

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 مارس 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
محل سکونت
خیلی دور خیلی نزدیک
سلام مونیکا خانم
سایتهای خیلی زیادی هست که میتونه کمکت کنه و میدونی که هر مطلبی دیدی دلیل نداره درست باشه هیچ زبانی مثل فارسی نمیتونه کمکت کنه .میدونم اولش سخته .دوستان اینجا کمکت میکنن.به هر حال لغات عربی فراوانی وارد زبان فارسی شده که باید سعی کنی بیشتر با اونها اشنا بشی تا بعضی چیز ها رو بهتر بفهمی.کم کم راه می افتی .این رو هم بدون تو ایران هم همه نمیتونن شعر های حافظ یا بعضی شاعر های دیگه رو خوب معنی کنن.گاهی وقتا دکتر های ادبیات هم اختلاف نظر دارن.پس نگران نباش
امیدوارم چیزی رو غلط ننوشته باشم.در مورد هر چیزی سوال داشتی بپرس هرکی بتونه کمکت میکنه
موفق باشی...

http://rira.ir/rira/php/?page=view&mod=classicpoems&obj=poet&id=1

http://hafez.recent.ir/



Rose petals let us scatter
And fill the cup with red wine
The firmaments let us shatter
And come with a new design
بیا تا گـل برافـشانیم و می در ساغر اندازیم

فـلـک را سقـف بـشـکافیم و طرحی نو دراندازیم




حافظ رو به هیچ زبانی نمیشه ترجمه کرد...یادت نره


http://www.neyestan.com/lesan.htm

.
.
.O beautiful wine-bearer, bring forth the cup and put it to my lips
Path of love seemed easy at first, what came was many hardships.
With its perfume, the morning breeze unlocks those beautiful locks
The curl of those dark ringlets, many hearts to shreds strips.
In the house of my Beloved, how can I enjoy the feast
Since the church bells call the call that for pilgrimage equips.
With wine color your robe, one of the old Magi’s best tips
Trust in this traveler’s tips, who knows of many paths and trips.
The dark midnight, fearful waves, and the tempestuous whirlpool
How can he know of our state, while ports house his unladen ships.
I followed my own path of love, and now I am in bad repute
How can a secret remain veiled, if from every tongue it drips?
If His presence you seek, Hafiz, then why yourself eclipse?
Stick to the One you know, let go of imaginary trips.



الا یا ایها الـساقی ادر کاسا و ناولـها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
بـه بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگـشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افـتاد در دل‌ها
مرا در منزل جانان چه امـن عیش چون هر دم
جرس فریاد می‌دارد که بربندید مـحـمـل‌ها
بـه می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
کـه سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها
شـب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کـجا دانـند حال ما سبکـباران ساحـل‌ها
همـه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نـهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها
حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ
مـتی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملـها


خیلی از بیتها یا کلمات عربی اشاره به ایات قران داره
-----------------------------------------------------------------------------------

O pious of the heart, I am lost in a love, so great
O pain the hidden secrets will become open debate.
Shipwrecked we just float, O favorable wind arise,
May we one more time gaze upon that familiar trait.
Passage of time and the stars, are but what we fantasize
For compassion and kindness, it is never too late.
In the circle of wine and roses, nightingale’s song is prize
With the aroma and the wine your senses satiate.
O Thou compassionate one, life giver and the wise
One day bestow thy grace upon this mendicant’s state.
For peace of this world and the next, understand what I advise
Magnanimity the lot of friends, and with foes try to relate.

In the land of repute, our passage they will dispute
If this will not suit, don’t stay mute, and transmute dictates of fate.

When destitute and in need, let your love and passion breed
Life’s alchemy, essence and seed, unimagined wealth shall create.

If unruly with pride, with a candle’s zeal your flame will rise
Beloved turns stone to lava, and molten wax manipulate.
The Grail contains but wine, if only you realize
Then the Kingdom of the world, at your feet prostrate.
The good and wise Magi, forgivers of lives and lies
Bearer bring good news, drunkards’ wine consecrate.
With this wine stained robe, Hafiz would never disguise
O untainted pure Master, exempt us from this fate


دل می‌رود ز دستـم صاحـب دلان خدا را
دردا کـه راز پنـهان خواهد شد آشـکارا
کشـتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد کـه بازبینیم دیدار آشـنا را
ده روزه مهر گردون افسانه است و افـسون
نیکی بـه جای یاران فرصـت شـمار یارا
در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبـل
هات الـصـبوح هـبوا یا ایها الـسـکارا
ای صاحـب کرامـت شکرانـه سلامـت
روزی تـفـقدی کـن درویش بی‌نوا را
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوسـتان مروت با دشـمـنان مدارا
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسـندی تـغییر کـن قـضا را
آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثـش خواند
اشـهی لـنا و احـلی من قبله الـعذارا
هنـگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هسـتی قارون کـند گدا را
سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلـبر کـه در کف او موم است سنگ خارا
آیینـه سـکـندر جام می اسـت بنـگر
تا بر تو عرضـه دارد احوال مـلـک دارا
خوبان پارسی گو بـخـشـندگان عـمرند
ساقی بده بـشارت رندان پارسا را
حافـظ بـه خود نپوشید این خرقه می آلود
ای شیخ پاکدامـن مـعذور دار ما را


-----------------------------------------------------------------
http://hafez.recent.ir/default.aspx?famous

.
.
.
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
البته امير جان در مورد شعر حافظ بايد اين نكته را بگم كه شعر حافظ را همه مي فهمند ولي هر كسي با توجه به درك و فهم خودش يك جور ميفهمه.يكي از اساتيد بزرگ زبان و ادبيات فارسي ميگه شعر حافظ مثل رودخانه اي است روان كه هر كس با توجه به ظرف فهم خود از او آب بر ميدارد و جالب همينه كه -يكي از شعر حافظ بالاترين و قوي ترين مفاهيم عرفاني را درك ميكنه و يكي مطالب ساده و سطحي را .
شايد علت اقبال زياد افراد مختلف به شعر هاي حافظ همين گستردگي معاني اونه .و جالب اينكه به همين علت كمتر پيش مياد كه چند نفر يك برداشت و معني را با هم نسبت به اون شعر داشته باشند ولي كلا شعر حافظ را بايد با دل و روح خود ساز گار كرده تا انرا بفهميم به قول خود حافظ:
تا نگردي آشنا زين پرده رمزي نشنوي
گوش نا محرم نباشد جاي پيغام سروش

وقتي كه با شعر حافظ از دل و جان يكي شدي اونوقت هر گفته حافظ بر دل تو مثل نقشي كه بر سنگي حك بشه تا ابد ميمونه و نقشي زيبا ميزنه.
 

amir6502003

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 مارس 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
محل سکونت
خیلی دور خیلی نزدیک
درست میفرمایید.بنده منظورم این بود که حقیر از درک بعضی معانی عمیق اشعار حافظ شاید ناتوان باشم...

قصد جسارت نداشتم.خودم رو عرض کردم
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
به نقل از amir6502003 :
درست میفرمایید.بنده منظورم این بود که حقیر از درک بعضی معانی عمیق اشعار حافظ شاید ناتوان باشم...
قصد جسارت نداشتم.خودم رو عرض کردم
خواهش ميكنم .گفتار شما بسيار متين بود و جسارتي نداشت.اگر بنده جسارتي كردم به بزرگواري خودتون ببخشيد .در ضمن مطالبي كه در دنباله به زبان انگليسي نوشتيد جالب بود و در تاييد حرف شما اين نكته حقيقتي است كه نه حس و احساس اشعار حافظ و نه كليت آنرا در ترجمه نمي توان در يافت و تمام زيبايي شعر دگرگون ميگردد.
 

ashena55

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
688
لایک‌ها
2
من به خانم مونیکا پیشنهاد دیگری می کنم
نمی دونم در محل زندگی شما کتابخانه های خوبی وجود داره یا نه به هر حال کتابی هست چهار جلدی به نام شرح سودی بر حافظ که تمام اشعار حافظ رو معنا کرده

فکر نمی کنم خوندنش سخت باشه اون هم برای شما که شعر های فروغ رو خونده اید
 

amir6502003

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 مارس 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
محل سکونت
خیلی دور خیلی نزدیک
به نقل از roje_aria79 :
خواهش ميكنم .گفتار شما بسيار متين بود و جسارتي نداشت.اگر بنده جسارتي كردم به بزرگواري خودتون ببخشيد .در ضمن مطالبي كه در دنباله به زبان انگليسي نوشتيد جالب بود و در تاييد حرف شما اين نكته حقيقتي است كه نه حس و احساس اشعار حافظ و نه كليت آنرا در ترجمه نمي توان در يافت و تمام زيبايي شعر دگرگون ميگردد.

پر واضح است که مطالب انگلیسی را بنده ننوشته ام.حتما توجه کردید که منبع ان را نیز ذکر نکردم که این اشتباه بود.در اینده سعی میکنم که با اجازه مترجم این کار رو انجام بدم (علت ان را نیز به شما در pm خواهم گفت)
 

ashena55

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
688
لایک‌ها
2
به نقل از roje_aria79 :
حافظ در شعر خودش منظورش شراب كه انسان را مست ميكنه نيست بلكه اين يه جور مثاله

بله

به نظر من منظور از شراب ، همون لطف و توجه خداست که حافظ اون رو از خود خدا طلب می کنه
 

amir6502003

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 مارس 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
محل سکونت
خیلی دور خیلی نزدیک
به نقل از amir6502003 :
سلام مونیکا خانم
سایتهای خیلی زیادی هست که میتونه کمکت کنه و میدونی که هر مطلبی دیدی دلیل نداره درست باشه هیچ زبانی مثل فارسی نمیتونه کمکت کنه .میدونم اولش سخته .دوستان اینجا کمکت میکنن.به هر حال لغات عربی فراوانی وارد زبان فارسی شده که باید سعی کنی بیشتر با اونها اشنا بشی تا بعضی چیز ها رو بهتر بفهمی.کم کم راه می افتی .این رو هم بدون تو ایران هم همه نمیتونن شعر های حافظ یا بعضی شاعر های دیگه رو خوب معنی کنن.گاهی وقتا دکتر های ادبیات هم اختلاف نظر دارن.پس نگران نباش
امیدوارم چیزی رو غلط ننوشته باشم.در مورد هر چیزی سوال داشتی بپرس هرکی بتونه کمکت میکنه
موفق باشی...

http://rira.ir/rira/php/?page=view&mod=classicpoems&obj=poet&id=1

http://hafez.recent.ir/



Rose petals let us scatter
And fill the cup with red wine
The firmaments let us shatter
And come with a new design
بیا تا گـل برافـشانیم و می در ساغر اندازیم

فـلـک را سقـف بـشـکافیم و طرحی نو دراندازیم




حافظ رو به هیچ زبانی نمیشه ترجمه کرد...یادت نره


http://www.neyestan.com/lesan.htm

.
.
.O beautiful wine-bearer, bring forth the cup and put it to my lips
Path of love seemed easy at first, what came was many hardships.
With its perfume, the morning breeze unlocks those beautiful locks
The curl of those dark ringlets, many hearts to shreds strips.
In the house of my Beloved, how can I enjoy the feast
Since the church bells call the call that for pilgrimage equips.
With wine color your robe, one of the old Magi’s best tips
Trust in this traveler’s tips, who knows of many paths and trips.
The dark midnight, fearful waves, and the tempestuous whirlpool
How can he know of our state, while ports house his unladen ships.
I followed my own path of love, and now I am in bad repute
How can a secret remain veiled, if from every tongue it drips?
If His presence you seek, Hafiz, then why yourself eclipse?
Stick to the One you know, let go of imaginary trips.

ghazal 1

الا یا ایها الـساقی ادر کاسا و ناولـها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
بـه بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگـشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افـتاد در دل‌ها
مرا در منزل جانان چه امـن عیش چون هر دم
جرس فریاد می‌دارد که بربندید مـحـمـل‌ها
بـه می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
کـه سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها
شـب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کـجا دانـند حال ما سبکـباران ساحـل‌ها
همـه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نـهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها
حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ
مـتی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملـها


خیلی از بیتها یا کلمات عربی اشاره به ایات قران داره
-----------------------------------------------------------------------------------

O pious of the heart, I am lost in a love, so great
O pain the hidden secrets will become open debate.
Shipwrecked we just float, O favorable wind arise,
May we one more time gaze upon that familiar trait.
Passage of time and the stars, are but what we fantasize
For compassion and kindness, it is never too late.
In the circle of wine and roses, nightingale’s song is prize
With the aroma and the wine your senses satiate.
O Thou compassionate one, life giver and the wise
One day bestow thy grace upon this mendicant’s state.
For peace of this world and the next, understand what I advise
Magnanimity the lot of friends, and with foes try to relate.

In the land of repute, our passage they will dispute
If this will not suit, don’t stay mute, and transmute dictates of fate.

When destitute and in need, let your love and passion breed
Life’s alchemy, essence and seed, unimagined wealth shall create.

If unruly with pride, with a candle’s zeal your flame will rise
Beloved turns stone to lava, and molten wax manipulate.
The Grail contains but wine, if only you realize
Then the Kingdom of the world, at your feet prostrate.
The good and wise Magi, forgivers of lives and lies
Bearer bring good news, drunkards’ wine consecrate.
With this wine stained robe, Hafiz would never disguise
O untainted pure Master, exempt us from this fate


دل می‌رود ز دستـم صاحـب دلان خدا را
دردا کـه راز پنـهان خواهد شد آشـکارا
کشـتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد کـه بازبینیم دیدار آشـنا را
ده روزه مهر گردون افسانه است و افـسون
نیکی بـه جای یاران فرصـت شـمار یارا
در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبـل
هات الـصـبوح هـبوا یا ایها الـسـکارا
ای صاحـب کرامـت شکرانـه سلامـت
روزی تـفـقدی کـن درویش بی‌نوا را
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوسـتان مروت با دشـمـنان مدارا
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسـندی تـغییر کـن قـضا را
آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثـش خواند
اشـهی لـنا و احـلی من قبله الـعذارا
هنـگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هسـتی قارون کـند گدا را
سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلـبر کـه در کف او موم است سنگ خارا
آیینـه سـکـندر جام می اسـت بنـگر
تا بر تو عرضـه دارد احوال مـلـک دارا
خوبان پارسی گو بـخـشـندگان عـمرند
ساقی بده بـشارت رندان پارسا را
حافـظ بـه خود نپوشید این خرقه می آلود
ای شیخ پاکدامـن مـعذور دار ما را


-----------------------------------------------------------------
http://hafez.recent.ir/default.aspx?famous

.
.
.
------------------------------------
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
به نقل از ashena55 :
بله
به نظر من منظور از شراب ، همون لطف و توجه خداست که حافظ اون رو از خود خدا طلب می کنه
البته دوستان عزيز اگر با عرفان آشنايي داشته باشند و خلسه و جذبه يك عارف را از نزديك ديده باشند اونوقت به راحتي درك ميكنند مثال مستي و مي به چه معناست
 

ashena55

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
688
لایک‌ها
2
به نقل از roje_aria79 :
البته دوستان عزيز اگر با عرفان آشنايي داشته باشند و خلسه و جذبه يك عارف را از نزديك ديده باشند اونوقت به راحتي درك ميكنند مثال مستي و مي به چه معناست

نظرتون رو میشه بیشتر توضیح بدید ؟
یعنی شما اعتقاد دیگه ای در این باره دارید ؟
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
به نقل از ashena55 :
نظرتون رو میشه بیشتر توضیح بدید ؟
یعنی شما اعتقاد دیگه ای در این باره دارید ؟
آشناي عزيز تعريف شما كاملا درست بود ولي اين چيزي كه من گفتم يك مثال از خلسه و جذبه يك عارف بود مي دونم كه خودتون بهتر از من مولانا را مي شناسيد بهترين مثال مولاناست كه در اشعار معروف خودش اشاره به اين مستي ميكنه .و جريان مست و قاضي -ولي حقيقت اينه كه اين حالت را ميشه در هنرمندان هم ديد .يا وقتي كه فردي به بالا ترين حد از خلسه ميرسه شاعر اين حالت را به مستي توصيف ميكنه كه از مي ناب الهي نوشيده و بقول معروف اينقدر اين مي سكر آوره و خوب كه ميگه:همه عمر بر ندارم سر از اين خمار مستياين مستي داراي لذتي وصف ناشدني است كه از نوع مستي با مشروب نيست و مثل مشروب نيست كه با زياد خوردن پس بزني و بالا بياري و بعد هم دچار سر درد و ...بشي .اين مي را اگر نوشيدي ديگر هيچ چيزي و لذتي نمي تواند تو را از خمر مدام باز دارد .و علي گون اگر تير در پا داشته باشي و بكشند نمي فهمي.
بعد از خوردن مي و مست شدن به بزمي وارد ميشي كه صاحب مجلس تو را به بزمگاه مي خونه (بزمگاهي كه ساقي جام در دست حاظرين را مي ميده )حالا در اين بزم صنعتها و رفتاري هست كه خودش داستان ديگري است.اين سير و سلوك داراي مراحل مختلفيه كه در عرفان حدود 7 مرحله براي اون قرار دادند.كه شما به راهنمايي مرشد خويش پاي در اين راه مي گذاريد و از مرحله اول شروع تا به بالا ولي گاها كسي سر و اسرار را عيان ميكنه و نمي تونه دوام بياره و در مرحله آخر همه چيز از دست ميره و چون منصور حلاج نداي اناالحق سر ميده و سر بر دار ميده بقول حافظ:جرمش اين بود كه اسرار هويدا ميكردسر مگو را عيان ميكنه چون نمي تونه بر تابه و از حد وجود اون بالاتره. و يا چون مولانا به سماع در مياد يا اينكه تحمل از دست ميده و از هوش ميره. و......
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم
 

rezadignity

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژانویه 2005
نوشته‌ها
1,588
لایک‌ها
6
محل سکونت
Iran
بالا