کاشکي ان زمان موبايل بود ولي اگرهم بود من که مثل لبو شده بودم فکرم کار نمي کرد چونکه شکمم کار کرده بودبه نقل از amirhoman :فوری میگفتی باز هم مسیج اومد:lol:
خوب بعدش چي شدبه نقل از graphiator :یه دوست دختر داشتم که خدا رحمتش کنه شوهر کرد.
یه بار رو تخت دراز کشیده بودیم و یه فیلم می دیدیم که جریانش دعوای دو دختر سر یه مرد بود.
دوست دخترم گفت: "اینقدر از دخترهایی که میرن سمت مرد و خودشونو سبک میکنن بدم میاد"
خلاصه چند لحظه بعد من دست انداختم دور گردنش و کشیدمش سمت خودم و با اون دستم تا اومدم دگمه شلوارشو باز کنم خودش با یک حرکت سریع شلوار و شورتشو با هم در آورد.
من یهو زدم زیر خنده.
یه کم فکر کرد و دودستی زد تو سر خودش و گفت" خاک تو سرم. الان خودم داشتم میگفتم از دخترهایی که ..."
بهتره شفاف سازی کنی .به نقل از graphiator :یه دوست دختر داشتم که خدا رحمتش کنه شوهر کرد.
یه بار رو تخت دراز کشیده بودیم و یه فیلم می دیدیم که جریانش دعوای دو دختر سر یه مرد بود.
دوست دخترم گفت: "اینقدر از دخترهایی که میرن سمت مرد و خودشونو سبک میکنن بدم میاد"
خلاصه چند لحظه بعد من دست انداختم دور گردنش و کشیدمش سمت خودم و با اون دستم تا اومدم دگمه شلوارشو باز کنم خودش با یک حرکت سریع شلوار و شورتشو با هم در آورد.
من یهو زدم زیر خنده.
یه کم فکر کرد و دودستی زد تو سر خودش و گفت" خاک تو سرم. الان خودم داشتم میگفتم از دخترهایی که ..."
به نقل از graphiator :یه دوست دختر داشتم که خدا رحمتش کنه شوهر کرد.
یه بار رو تخت دراز کشیده بودیم و یه فیلم می دیدیم که جریانش دعوای دو دختر سر یه مرد بود.
دوست دخترم گفت: "اینقدر از دخترهایی که میرن سمت مرد و خودشونو سبک میکنن بدم میاد"
خلاصه چند لحظه بعد من دست انداختم دور گردنش و کشیدمش سمت خودم و با اون دستم تا اومدم دگمه شلوارشو باز کنم خودش با یک حرکت سریع شلوار و شورتشو با هم در آورد.
من یهو زدم زیر خنده.
یه کم فکر کرد و دودستی زد تو سر خودش و گفت" خاک تو سرم. الان خودم داشتم میگفتم از دخترهایی که ..."
به نقل از ramin_njf :نبود
ادم سه وجود نداره ؟ فقط من و هومن سه بوديم ؟
از خواب بیدار شد و دید مهمون قزوینی دیشبشون هم نیست و ------- خودش هم)*&^%$به نقل از amirhoman :بهتره شفاف سازی کنی .
ادامه داستانو بگو . چی شد ؟ چیکارا کردی و ...:blush:
:lol: :lol: :lol: :lol: :lol:به نقل از mehrdad1355 :از خواب بیدار شد و دید مهمون قزوینی دیشبشون هم نیست و ------- خودش هم)*&^%$
به نقل از mehrdad1355 :از خواب بیدار شد و دید مهمون قزوینی دیشبشون هم نیست و ------- خودش هم)*&^%$
خاک بر سرت ! ریدی به بچه که خوب یکم نگاه می کردی ! بچه شب خواب ... می دیدهبه نقل از Bahreyni :منم یه بار تو خیابون گلاب به روتون مثانه فشار آورده بود خفن
یه توالت عمومی پیدا کردم و دیدم خلوته مقدمات رو آماده کردم و پریدم تو یکی از سلولها! و ولش کردم که دیدم یکی جیغ میزنه
نگو طرف تا حالا زیر بارون نبوده
البته بچه بود نتونست هیچی بگه به خیر گذشت
:lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol:به نقل از Bahreyni :منم یه بار تو خیابون گلاب به روتون مثانه فشار آورده بود خفن
یه توالت عمومی پیدا کردم و دیدم خلوته مقدمات رو آماده کردم و پریدم تو یکی از سلولها! و ولش کردم که دیدم یکی جیغ میزنه
نگو طرف تا حالا زیر بارون نبوده
البته بچه بود نتونست هیچی بگه به خیر گذشت