اوففف نگو که اصلا داغونم !! 3 ساعت پیش یه اتفاقی افتاد که شاید تا آخر عمرم هم یادم نره !!
خب اینم از بدترین خاطره از ضایع شدن البته چون داغ هست دارم میگم !! :
من به دوستم sms دادم که پاشو فردا با بچه ها بریم پارک . دیدم چند دقیقه گذشت ولی جواب نداد . من هم حال و حوصله نداشتم گفتم برو فیسبوک رو چک کنم ....
اتفاقی دیدم که این دوستم آنلاین هست و سریع بهش ماجرا رو گفتم . چون با بقیه هماهنگ نکرده بودم گفتم حالا بریم من شب به تو sms میدم که قرار قطعی رو بزاریم .
این اومد به من گفت به اون خط پیام نده . به خط جدیدم پیام بده و شمارش رو هم به من داد .
خلاصه هماهنگی ما با بقیه سریع انجام شد و نوبت به این که رسید بهش sms دادم گفت فردا این ساعت بیا اینجا ....
یهو اومد به من گفت برو بچه پر رو شما ؟
منم قاطی کردم گفتم الان این سر شوخی رو باز کرده باید حالش رو بگیرم چون خیلی ها بهم میگن اشتباه گرفتی یا .... ( خودش هم شوخ طبعه )
بهش گفتم عزیزم حال و حوصله ندارم داداشحالم گرفتس .... یهو اومده میگه مگه خر زمینت زده ؟ منم تعجب کردم که چرا داره این طوری حرف میزنه و گفتم باید حالش رو بگیرم .
اینم چند وقته که عاشق شده بود چون از استاتوس هاش مشخص بود . گفتم تو که شکست عشقی خوردی تو رو خر زمینت زده نه من رو .
یهو دیدم یه اس داد که آدم حسابت نمی کنم و از این حرفا .... من دوباره گفتم عزیز من بیخیال فردا میای یا نه ؟ نشه علافمون کنی ....
گفت مگه به قسمت دوم جملت شک داری !! گفتم باید اینو بسوزونم بهش گفتم ناکس اسم طرف چیه ؟ یهو داغ کرد نمی دونم چی شد ....
بهم گفت دیگه شمارت رو نبینم اشتباه گرفتی و از این حرفا . منم بهش گفتم آره وقتی اومدم خونه رو رو سرت خراب کردم می دونی اشتباه گرفتم یا نه ( چون تقریبا همسایه ما هستن و اختلافشون با ما 1 دقیقه راه هم نیست )
نه گذاشت نه برداشت گفت هر بوقی دلت میخاد بخور من رفتم بای !
حال منم که گرفته اصلا حوصله شوخی رو نداشتم بهش زنگ زدم . دیدم داره صداش رو کج و کوله میکنه که منو اذیت کنه .
بهش گفتم ( بوق سانسور بشه 18+ ) چرا مسخره بازی در میاری و مثل آدم حرف نمیزنی .... گفت چی میگی آقا برو گمشو !!
من تعجب گردم گفتم باشه بابا خفه شو !! طرف گفت اصلا تو چی میگی با کی کار داری . گفتم مگه تو ایکس ( در جهت رفاه حال سانسور میشه ) نیستی ؟ گفت کی ؟ گفتم ایکس دیگه
گفت برو مزاحم نشو . من گرخیده بودم از عرق خیس شدم یعنی چه جور !! یهو خودش گفت تو با ایکس کار داری ؟ گفتم آره دیگه 1 ساعته علافمون کردی ....
گفت الان خونه نیست رفته بیرون اومد بهش میگم باهات تماس بگیره
من دیگه مطمئن شدم این خود شنیست و فهمیدم که خواهرشه ....
نگو که قرمز شده بود ناجور .... بهش گفتم ببخشید . گفت از یه پسر با شخصیت بعیده که این حرفا رو بزنه .... هیچی عاغا ما رو میگی آبرو برامون نموند سریع قطع کردم
تا الان هم خبری از پسره نشده نمی دونم زنده هست یا نه یا قراره منو زنده بزاره یا نه . کلا زنگ نزد و من هم فعلا متواری هستم و دارم این پست رو میدم .
فقط خداکنه خواهرش قضیه عاشقی اینو جدی نگرفته باشه که آبروش میره ....
ما هم کلا از گرفتگی در اومدیم و بعد از در اومدن از مات و مبهوت بودن کلی خندیدم !!
دعا کنید که حداقل فردا اومد از این قضیه ناراحت نباشه چون تقصیر من نبود . خودش اون شماره رو داده بود که نمی دونم برای خودش بود یا خواهرش ولی اگر برای خواهرش بوده چرا داده اگر هم برای خودش بوده چرا گوشیش رو جا گذاشته یا قفل روش نذاشته یا چرا خواهرش از اول بهم نگفت که این بشر خونه نیست ....
بوبخودا من بی تقصیرم