برگزیده های پرشین تولز

شعری از حضرت بیدل دهلوی

p30af.com

Registered User
تاریخ عضویت
19 سپتامبر 2011
نوشته‌ها
135
لایک‌ها
24

خار غفلت می‌نشانی در ریاض دل چرا
می‌نمایی چشم حق بین را ره باطل چرا
مرغ لاهوتی چه محبوس طبایع مانده‌ای
شاهباز قدسی و بر جیفه‌ای مایل چرا
بحرتوفان جوشی وپرواز شوخی موج‌تست
مانده‌ای‌افسرده ولب‌خشک چون‌ساحل چرا
چشم واکن‌گلخن ناسوت‌مأوای تونیست
برکف خاکستر افسرده بندی دل چرا
نیشی یأجوج‌، سدّ جسم درراه توچیست
نیستی هاروت مردی در چه بابل چرا
غربت‌صحرای امکانت دوروزی بیش نیست
از وطن یکباره‌گشتی اینقدر غافل چرا
زین قفس تا آشیانت نیم‌پروازست و بس
بال همت برنمی‌افشانی ای بسمل چرا
قمری یک سروباش وعندلیب یک چمن
می‌شوی پروانه‌گرد شمع هرمحفل چرا
ابر اینجا می‌کند ازکیسهٔ دریا کرم
ای توانگر برنیاری حاجت سایل چرا
ناقهٔ وحشت‌متاعان دوش آزدی تست
چون شرربرسنگ باید بستنت محمل چرا
خط سیرابی ندارد مسطر موج سراب
بیدل این دلبستگی برنقش آب وگل چرا
 

p30af.com

Registered User
تاریخ عضویت
19 سپتامبر 2011
نوشته‌ها
135
لایک‌ها
24
بیدل چنان که سایه به خورشید میرسد

من نیز رفته رفته به دلدار میرسم

***

در وداع ناله، دل را از تپیدن چاره نیست

تیر چون از خود رود، بر خویش میلرزد کمان

***

چشم طمع مدوزید بر کیسه ی خسیسان

باور نمیتوان داشت سگ نان دهد گدا را

***

ز یاران کینه هرگز در دل یاران نمی ماند

به روی آب جای قطره ی باران نمی ماند

***

با هر کمال، اندکی دیوانگی خوشست

گیرم که عقل کل شده ای بی جنون مباش

***

چه غافلی که ز من نام دوست میپرسی

سراغ اوهم از آنکس که اوست میپرسی

***

من نمیگویم زیان کن یا به فکر سود باش

ای ز فرصت بی خبر در هرچه باشی زود باش

***

خُلدی که به گوهر و زر آراسته اند

مجموعه ی حرص تست، جنت دگر است

***

بی زر نمی توان زد پا در حریم کعبه

مفلس مکان ندارد در خانه خدا هم

***

در قمار زندگی یا رب چه باید باختن

چون حُبابم از نفس، نقد عمرم در آستین

***

گاه در چشم تر و گه در مژه گاهی به خاک

همچو اشک نا امیدی خانه بر دوشیم ما
 

Dorhato

Registered User
تاریخ عضویت
26 ژوئن 2019
نوشته‌ها
103
لایک‌ها
15
سن
32
یه شعر کوتاه از بیدل:

از ترحم . . .

تا مروت . . .

از مدارا تا وفا . . .

هر چه را کردم طلب

دیدم ز عالم رفته است . . .
 
بالا