عشق اول

[Katatonia]

سلام
اگه عشق اولتون الان برگرده،با تمام خیانت ها و نامردی هایی که در حقتون کرده،با تمامی زخم زبان ها و دل شکستن ها
با همه خاطرات خوب و بدی که با هم داشتید و بخاطر جدایی همه اون خاطراتو به خاک سپردید آیا حاضرید دوباره باهاش باشید؟
چرا نمیشه عشق اول رو فراموش کرد؟؟؟

 

[Unforgiv3N]

متاسفانه خاطرات رو نمیشه از خاطر برد و هر شب هم ممکنه خواب اش رو ببینی و بهش فکر کنی و این تا آخر عمر اذیت ات کنه و همیشه به این فکر میکنی که اگر با اون بودی چه زندگی داشتی و .. ولی خوب یه ضرب المثلی هست که میگه Life is not fair
بیشتر برای آقایان اینجوریه که عذاب میکشن .. ولی ما تا جایی که دیدیم خانم ها سریع Change میکنند و براشون مهم هم نیست، مگر در مواردی نادر که شخص مقابل یه مزایایی داشته که دیگه همچین موقعیتی براشون پیش نمیاد.. شما برای اینکه فراموش اش کنی باید اول به بدیهایی که در حق ات کرده فکر کنی بعد هم خودت رو با 3-4 نفر دیگه مشغول کنی ..
من که به هیچ حالتی حاضر نیستم کسی رو که بهم خیانت کرده رو دوباره به زندگی خودم راه بدم ..

 

[hossein137]

متاسفانه خاطرات رو نمیشه از خاطر برد و هر شب هم ممکنه خواب اش رو ببینی و بهش فکر کنی و این تا آخر عمر اذیت ات کنه و همیشه به این فکر میکنی که اگر با اون بودی چه زندگی داشتی و .. ولی خوب یه ضرب المثلی هست که میگه Life is not fair
بیشتر برای آقایان اینجوریه که عذاب میکشن .. ولی ما تا جایی که دیدیم خانم ها سریع Change میکنند و براشون مهم هم نیست، مگر در مواردی نادر که شخص مقابل یه مزایایی داشته که دیگه همچین موقعیتی براشون پیش نمیاد.. شما برای اینکه فراموش اش کنی باید اول به بدیهایی که در حق ات کرده فکر کنی بعد هم خودت رو با 3-4 نفر دیگه مشغول کنی ..
من که به هیچ حالتی حاضر نیستم کسی رو که بهم خیانت کرده رو دوباره به زندگی خودم راه بدم ..

خوب نیست یک طرفه به قضیه نگاه کنیم.از کجا معلوم که خودمون به اون شخص خیانت نکرده باشیم؟خودمون باعث رنجشش نشده باشیم.شاید مشکل بیشتر ما نداشتن شناخت از طرف مقابل باشه.اگر اون فرد آدمی باشه که با یک نگاه یا چند تا حرف از شخص سومی بی خیال شما بشه این رو نمیشه گفت عشق.فکر میکنم رابطه ی بین ما و اون فردی که معشوقه به حساب میاد خیلی ساده تر از این باشه که بهش بشه گفت عشق یا دوست داشتن.و نمیتونیم در مورد خانم ها این طور قضاوت کنیم که زود چنچ میشن با یک نفر دیگه.همه ی اون ها این طور نیستند و همه ی مرد ها بهشون خیانت نشده.شاید اون فردی که از ما جدا شده (جدا از بحث جنسیتش ) دلایل خودش رو داشته باشه
------------------------------------
در مورد موضوع تایپیک هم باید بگم شروع دوباره رابطه ای که قبلا" قطع شده به نظرم زیاد جالب نیست.میتونه غمگین باشه و همچنین پر از اشکال.ولی اگر هر دو طرف از صمیم قلب با این موضوع مشکلی نداشته باشند و باور کنند هر دوی اون ها دلایل کافی خودشون رو برای قطع رابطه داشتند میتونوه زندگی زیبایی باشه.ولی به شرط این که از صمیم قلب باشه

 

[Unforgiv3N]

خوب نیست یک طرفه به قضیه نگاه کنیم.از کجا معلوم که خودمون به اون شخص خیانت نکرده باشیم؟خودمون باعث رنجشش نشده باشیم.شاید مشکل بیشتر ما نداشتن شناخت از طرف مقابل باشه.اگر اون فرد آدمی باشه که با یک نگاه یا چند تا حرف از شخص سومی بی خیال شما بشه این رو نمیشه گفت عشق.فکر میکنم رابطه ی بین ما و اون فردی که معشوقه به حساب میاد خیلی ساده تر از این باشه که بهش بشه گفت عشق یا دوست داشتن.و نمیتونیم در مورد خانم ها این طور قضاوت کنیم که زود چنچ میشن با یک نفر دیگه.همه ی اون ها این طور نیستند و همه ی مرد ها بهشون خیانت نشده.شاید اون فردی که از ما جدا شده (جدا از بحث جنسیتش ) دلایل خودش رو داشته باشه
------------------------------------
در مورد موضوع تایپیک هم باید بگم شروع دوباره رابطه ای که قبلا" قطع شده به نظرم زیاد جالب نیست.میتونه غمگین باشه و همچنین پر از اشکال.ولی اگر هر دو طرف از صمیم قلب با این موضوع مشکلی نداشته باشند و باور کنند هر دوی اون ها دلایل کافی خودشون رو برای قطع رابطه داشتند میتونوه زندگی زیبایی باشه.ولی به شرط این که از صمیم قلب باشه

والا من هم منظورم کلی نبود .. به طور کل منظورم این هست که اینقدر که آقایون حاضرن بسوزن ، خانم ها نیستن .. در موارد متعددی که از زندگی دیگران دیدم .. یا بلاهایی که سر خودم آوردم!

 

[camaro z28]

گور اون پدرش غلط کرده باز بخوادبیاد تازه آدامس خیانکارو به یه زوری کندمش تف !

 

[Exporter]

(جدی)

یه دوستی داشتم ، اسمش شقایق بود. چیز زیادی ازش یادم نمیاد ولی مامانم میگه خیلی هم ـو دوز داشتین

عکسشو دارم هنوز
خیانت نکرد بهم ، ولی کودکستانمون که تموم شد دیگه ندیدمش

الانم اگه ببینمش یحتمل نمیشناسمش دیگه. هیچی که نباشه 19~20 سال گذشته

 

[leo.unique]

(جدی)

یه دوستی داشتم ، اسمش شقایق بود. چیز زیادی ازش یادم نمیاد ولی مامانم میگه خیلی هم ـو دوز داشتین

عکسشو دارم هنوز
خیانت نکرد بهم ، ولی کودکستانمون که تموم شد دیگه ندیدمش

الانم اگه ببینمش یحتمل نمیشناسمش دیگه. هیچی که نباشه 19~20 سال گذشته

:blink::hmm:

 

[Kasandra]

در مورد موضوع تایپیک هم باید بگم شروع دوباره رابطه ای که قبلا" قطع شده به نظرم زیاد جالب نیست.میتونه غمگین باشه و همچنین پر از اشکال.ولی اگر هر دو طرف از صمیم قلب با این موضوع مشکلی نداشته باشند و باور کنند هر دوی اون ها دلایل کافی خودشون رو برای قطع رابطه داشتند میتونوه زندگی زیبایی باشه.ولی به شرط این که از صمیم قلب باشه

درود

به نكته واقعا جالب و بسيار مهمي اشاره كرديد! بعضي وقتها بعضي رابطه ها واقعا مشكل جدي نداشتند ها ولي يك سري سوء تفاهمها و يا بيان نادرست بعضي چيزها يك وقتهايي فاصله انداخته جوري كه وقتي كل موضوع رو با دقت بررسي مي كنند، نشانه اي از خيانت و يا مواردي كه اساس يك رابطه رو به هم ميزنه توش نمي بينند، اينجاست كه به نظر بنده هم اگه از صميم قلب بتونن يك بار ديگه بودن با هم رو باور كنند، واقعا مي تونه به يك زندگي زيبا و سرشار از عشق تبديل بشه! :happy:

 

[rommatti]

رابطه با عشق اول معمولا رابطه ایه که از نظر زمانی چون بلند مدت میشه و هر دوطرف شرایط درست با هم بودنو ندارن غالبا هم به جدایی ختم میشه و ایجاد ناراحتی میکنه

اول فک میکردم چیزه بدیه و فک میکردم چه طرفندی بزنیم که مثلا داداش کوچیکه رو راهنمایی کنیم کمتر از ما اذیت شه
اما بد که یکم بیشتر تحقیق کردیم و اطرافیانمو نگاه کردم دیدم این مسله ایه که بالاخره هر کسی باید با هاش مواجه بشه و علی رغم بعضی ناراحتی ها خیلیم بد نیست بالاخره دچار فرسایش زمانی میشه:blush:

 

[Katatonia]

متاسفانه خاطرات رو نمیشه از خاطر برد و هر شب هم ممکنه خواب اش رو ببینی و بهش فکر کنی و این تا آخر عمر اذیت ات کنه و همیشه به این فکر میکنی که اگر با اون بودی چه زندگی داشتی و .. ولی خوب یه ضرب المثلی هست که میگه Life is not fair
بیشتر برای آقایان اینجوریه که عذاب میکشن .. ولی ما تا جایی که دیدیم خانم ها سریع Change میکنند و براشون مهم هم نیست، مگر در مواردی نادر که شخص مقابل یه مزایایی داشته که دیگه همچین موقعیتی براشون پیش نمیاد.. شما برای اینکه فراموش اش کنی باید اول به بدیهایی که در حق ات کرده فکر کنی بعد هم خودت رو با 3-4 نفر دیگه مشغول کنی ..
من که به هیچ حالتی حاضر نیستم کسی رو که بهم خیانت کرده رو دوباره به زندگی خودم راه بدم ..

خیلی دوستش داشتم.2 سال پیش همزمان با من 5 تا دوست پسر داشت و گفت جز من با کسی نیست.خیلی بهم زخم زبون زد و دلمو شکست اما الانم که الانه نمیتونم فراموشش کنم.قضیه ای که عیدو زهر مارم کرد این بود که نامزد کرده.
نمیتونم با دختر دیگه ای دوست بشم.نه این که قیافه خوشگل ندارما اتفاقا خیلی ها میخوان باهام دوست بشن اما نمیدونم چرا دلم پیشش گیر کرده با همه بدی هایی که در حقم کرد.دارم دیوون میشم چیکار کنم؟

 

[Katatonia]

خوب نیست یک طرفه به قضیه نگاه کنیم.از کجا معلوم که خودمون به اون شخص خیانت نکرده باشیم؟خودمون باعث رنجشش نشده باشیم.شاید مشکل بیشتر ما نداشتن شناخت از طرف مقابل باشه.اگر اون فرد آدمی باشه که با یک نگاه یا چند تا حرف از شخص سومی بی خیال شما بشه این رو نمیشه گفت عشق.فکر میکنم رابطه ی بین ما و اون فردی که معشوقه به حساب میاد خیلی ساده تر از این باشه که بهش بشه گفت عشق یا دوست داشتن.و نمیتونیم در مورد خانم ها این طور قضاوت کنیم که زود چنچ میشن با یک نفر دیگه.همه ی اون ها این طور نیستند و همه ی مرد ها بهشون خیانت نشده.شاید اون فردی که از ما جدا شده (جدا از بحث جنسیتش ) دلایل خودش رو داشته باشه
------------------------------------
در مورد موضوع تایپیک هم باید بگم شروع دوباره رابطه ای که قبلا" قطع شده به نظرم زیاد جالب نیست.میتونه غمگین باشه و همچنین پر از اشکال.ولی اگر هر دو طرف از صمیم قلب با این موضوع مشکلی نداشته باشند و باور کنند هر دوی اون ها دلایل کافی خودشون رو برای قطع رابطه داشتند میتونوه زندگی زیبایی باشه.ولی به شرط این که از صمیم قلب باشه

حرف شمارو دقیقا قبول دارم اما من هیچ بدی در حقش نکردم.فقط عاشقش بودم و به دلایل دیگه ای که خودتون میدونید باهاش دوست نبودم.اما نمیدونم چرا عشق اولم اینطوری شد و خاطراتش عذابم میده.میدونید چی میسوزونه منو؟وقتی یه دختری از کنارم رد میشه و ادکلن اونو میزنه

 

[Katatonia]

رابطه با عشق اول معمولا رابطه ایه که از نظر زمانی چون بلند مدت میشه و هر دوطرف شرایط درست با هم بودنو ندارن غالبا هم به جدایی ختم میشه و ایجاد ناراحتی میکنه

اول فک میکردم چیزه بدیه و فک میکردم چه طرفندی بزنیم که مثلا داداش کوچیکه رو راهنمایی کنیم کمتر از ما اذیت شه
اما بد که یکم بیشتر تحقیق کردیم و اطرافیانمو نگاه کردم دیدم این مسله ایه که بالاخره هر کسی باید با هاش مواجه بشه و علی رغم بعضی ناراحتی ها خیلیم بد نیست بالاخره دچار فرسایش زمانی میشه:blush:

خب من بعد 2 سال جدایی دارم مثل شمع میسوزم چه کاری بکنم تا درد نامزد کردنش از یادم بره؟

 

[patteerr]

اقا نكن اينكارو . اصلا مثل سابق نميشه . درسته الان رفته و تنهايي و دوستش داري و ميخواي باشه ولي اگه برگرده اصلا اونطور كه انتظار داشتي نميشه . به جان خودم . ديدم كه ميگما . ميگي كاش دوباره بره

 

[Unforgiv3N]

خیلی دوستش داشتم.2 سال پیش همزمان با من 5 تا دوست پسر داشت و گفت جز من با کسی نیست.خیلی بهم زخم زبون زد و دلمو شکست اما الانم که الانه نمیتونم فراموشش کنم.قضیه ای که عیدو زهر مارم کرد این بود که نامزد کرده.
نمیتونم با دختر دیگه ای دوست بشم.نه این که قیافه خوشگل ندارما اتفاقا خیلی ها میخوان باهام دوست بشن اما نمیدونم چرا دلم پیشش گیر کرده با همه بدی هایی که در حقم کرد.دارم دیوون میشم چیکار کنم؟

شما عزیزم به یه مشاور خوب مراجعه کنید .. قدم به قدم با شما جلو میره و این مشکل رو براتون حل میکنه ..
کسی که با شما نمونده حتما لیاقت شما رو نداشته .. بعد هم زندگی تجربه است .. الان میدونی که قبل از اینکه با یه شخصی خیلی جلو بری و وابسته اش بشی باید به یه سری موارد هم توجه کنی که خاطره بد این دفعه براتون تکرار نشه .. شما با چند نفر دیگه که دوست بشید دوباره اعتماد به نفس پیدا میکنید و خودت هم نمیفهمی که چطوری فراموش اش کردی .. رو سیاهی هم به زغال میمونه پس ناراحت نباش ..

 

[Katatonia]

درود

به نكته واقعا جالب و بسيار مهمي اشاره كرديد! بعضي وقتها بعضي رابطه ها واقعا مشكل جدي نداشتند ها ولي يك سري سو، تفاهمها و يا بيان نادرست بعضي چيزها يك وقتهايي فاصله انداخته جوري كه وقتي كل موضوع رو با دقت بررسي مي كنند، نشانه اي از خيانت و يا مواردي كه اساس يك رابطه رو به هم ميزنه توش نمي بينند، اينجاست كه به نظر بنده هم اگه از صميم قلب بتونن يك بار ديگه بودن با هم رو باور كنند، واقعا مي تونه به يك زندگي زيبا و سرشار از عشق تبديل بشه! :happy:

ممنون از نظر خوبی که دادید اما حکایت منو عشق اولی که خیانت کرد بهم این شعره:
کاش میشد اما نمیشه،این مرام روزگاره
رفتنت همیشگی بود....دیگه برگشتن نداره

 

[Katatonia]

شما عزیزم به یه مشاور خوب مراجعه کنید .. قدم به قدم با شما جلو میره و این مشکل رو براتون حل میکنه ..
کسی که با شما نمونده حتما لیاقت شما رو نداشته .. بعد هم زندگی تجربه است .. الان میدونی که قبل از اینکه با یه شخصی خیلی جلو بری و وابسته اش بشی باید به یه سری موارد هم توجه کنی که خاطره بد این دفعه براتون تکرار نشه .. شما با چند نفر دیگه که دوست بشید دوباره اعتماد به نفس پیدا میکنید و خودت هم نمیفهمی که چطوری فراموش اش کردی .. رو سیاهی هم به زغال میمونه پس ناراحت نباش ..

وقتی دوست خوبی مثل شما دارم که راهنماییم میکنه چه نیازی به مشاور دارم؟؟کاش داداشی مثل شما داشتم
البته الان دیگه علاقه ای به دوستی با دختر ندارم چون منو خیلی از زندگی عقب انداخت.من دنبال کسی هستم که واقعا عاشقم باشه مثل خودم صاف و ساده باشه.نه این که فکر کنید از الان بفکر ازدواج هستم.بر عکس میخوام
کسیو پیدا کنم که چند سال باهاش باشم و حسابی محک بزنمش تا اگه خداوند بهم عمری داد همون خانم همدم من تا آخر عمر بشه.اما نمیدنم چرا نمیتونم به دختری اعتماد کنم.حتی آدمی نیستم مثل سایر جوون ها دخترا های متعدد رو
تجربه کنم یا تو جیبم چند تا شماره باشه و به هر دختری شماره بدم.به تنهایی هم عادت کردم دیگه.با شناختی که از خودم دارم میترسم دوباره دوست بشم و نا خود آگاه دل ببندم و دوباره دلمو بشکنن

 

[RAHVAR]

کسي را که دوست داري رهايش کن اگر سوي تو برگشت از آن توست و اگر برنگشت از اول براي تو نبوده

 

[street design]

عشق قدیم و ول کن....
عشق الا نو بچسب :دی...

عشق اول مام خیانت کرد....
هرکی جای من بود یا خودشو می کشت یا اونو :دی....

 

[Katatonia]

اقا نكن اينكارو . اصلا مثل سابق نميشه . درسته الان رفته و تنهايي و دوستش داري و ميخواي باشه ولي اگه برگرده اصلا اونطور كه انتظار داشتي نميشه . به جان خودم . ديدم كه ميگما . ميگي كاش دوباره بره

آقای patteerr مرسی از راهنمایی و نظری که دادید.خیلی ممنون
اما اون دیگه رفته.نمیشه برگرده اما از شما چه پنهون من موندم و یه دل شکسته و یه دنیا عذاب کشیدن.مشکلم اینه نمیتونم فراموشش کنم.فکرش مثل خوره داره منو از بین میبره.کاش میشد به خانم دیگه ای دل ببندم.

 

[Katatonia]

کسي را که دوست داري رهايش کن اگر سوي تو برگشت از آن توست و اگر برنگشت از اول براي تو نبوده

مرســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی.چه جمله قشنگیه.اما اگه برای من نبوده پس چرا یه مدت احساساتم رو به بازی گرفت؟اصلا چرا وارد زندگیم شد؟