• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

مقالات و اخبار مرتبط با ادبیات

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
«پروانه نجاتى» در حال نگارش «تذكره زنان شاعر استان فارس، از آغاز تاكنون» است كه به زندگى و آثار تمام شاعران زن استان شاعرپرور فارس مى پردازد. پروانه نجاتى - شاعر- با بيان اينكه اين كتاب توسط انتشارات «نويد شيراز» منتشر خواهد شد، اظهار داشت: اين كتاب پژوهش بسيار گسترده اى است كه تاكنون زندگى نامه، عكس و اشعار حدود ۴۷۰ شاعر زن استان فارس جمع آورى شده است. وى افزود: در اين مجموعه علاوه بر من گروهى مأمور شده اند تا با سفر به شهرهاى استان، زنان شاعر استان را شناسايى كنند. نجاتى همچنين در حال تدوين مجموعه اشعار «زير پوست شهر» است كه از سوى پژوهشگاه حوزه هنرى استان فارس منتشر مى شود. وى در اين باره گفت: اشعار اين مجموعه، به معضلات اجتماعى مى پردازد. همچنين سومين مجموعه غزل اين شاعر به زودى به وسيله انتشارات «نويد شيراز» منتشر مى شود. وى در پايان در اين زمينه خاطر نشان كرد: پيش از اين غزل هايم تا سال ۸۲ چاپ شده است و در اين مجموعه اشعار سال ۸۲ تا امروز من به چاپ مى رسند. مضامين اين اشعار آزاد است.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
از سوي وزارت علوم، کرسي هاي زبان و ادبيات فارسي در خارج از کشور در سال جاري ارتقاء کيفي يافته و بر تعداد آن ها افزوده مي شود.



ستاد گسترش زبان فارسي و ايرانشناسي دفتر همکاري هاي علمي و بين المللي وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري در سال جديد در صدد ارتقاء کرسي هاي زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه هاي خارج از کشور و افزايش استادان اعزامي به اين کرسي هاست و اين امر مستلزم افزايش بودجه است.
ستاد گسترش زبان فارسي و ايرانشناسي در حال حاضر بيش از 20 کرسي زبان و ادبيات فارسي را در 20 کشور خارجي تاسيس کرده است و معمولا" هر دو سال يکبار استاداني را براي آموزش زبان و ادبيات فارسي به دانشجويان غيرفارسي زبان، به خارج از کشور اعزام مي کند.
"فرج الله طالبي"، معاون ستاد گسترش زبان فارسي و ايرانشناسي گفت:« از آنجا که معمولا" هر دو سال يکبار استاداني را براي آموزش دانشجويان غير فارسي زبان کرسي هاي زبان و ادبيات فارسي دانشگاه هاي خارج از کشور اعزام مي کنيم، امسال با پايان يافتن مدت ماموريت برخي از اين استادان، بايد استادان جديدي را به 9 کرسي زبان و ادبيات فارسي در 9 کشور لهستان، چک، لبنان، يمن، افغانستان، تاجيکستان، هند، پاکستان و سوريه اعزام کنيم.»
به گفته او، در حال حاضر توسط دبيرخانه ستاد گسترش زبان فارسي دفتر همکاريهاي علمي و بين المللي،20 استاد زبان فارسي در 20 کرسي زبان و ادبيات فارسي دانشگاه هاي خارج از کشور مشغول تدريس هستند.
معاون ستاد گسترش زبان فارسي و ايرانشناسي افزود:« براساس برنامه ريزي هايي که براي فعاليت هاي ستاد گسترش زبان فارسي در سال جديد در نطر گرفته ايم و طرح خود را به مجلس نيز ارائه داده ايم، در صدد هستيم تا تعداد کرسي هاي موجود را افزايش داده و بر تعداد استادان اعزامي بيافزاييم.»
طالبي گفت:« قصد داريم تعداد 20 کرسي موجود را به 30 کرسي افزايش دهيم که اين ارتقاء به سقف بودجه اي که وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري در اختيار ما مي گذارد، بستگي دارد بنابراين تا پيش از تعيين اعتبارات هيچ گونه اقدامي نمي توانيم در اين باره بعمل آوريم.»
او با اشاره به اين مطلب که براي هر استاد ماهانه حداقل بين 5 تا 10 هزار دلار هزينه مي شود، گسترش فعاليت هاي ستاد گسترش زبان فارسي دفتر همکاري هاي علمي و بين المللي وزارتخانه را در سالجاري منوط به افزايش بودجه دانست و بر اين مهم بسيار تاکيد کرد.
دفتر دبيرخانه ستاد گسترش زبان فارسي و ايرانشناسي يکي از معاونت هاي دفتر همکاري هاي علمي و بين المللي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري است و در زمينه گسترش زبان و ادبيات فارسي از يک سو به اعزام استادان ايراني به خارج از کشور مي پردازد و از سوي ديگر با همکاري معاونت دانشجويي وزارتخانه امکان پذيرش دانشجويان و استادان خارجي را فراهم مي سازد تا موقعيتي براي آموزش وسيع تر آنان در مقاطع بالاتر به وجود آيد. اين دفتر همچنين نسبت به ارسال کتب آموزشي و کمک آموزشي مورد نياز کرسي ها مبادرت مي ورزد
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
«در جهنم فصل‌ها هم دروغ مي‌گويند» عنوان سومين مجموعه شعر «احمدرضا غفاري» است كه به‌زودي منتشر مي‌شود. احمدرضا غفاري -شاعر- در گفت‌وگو با خبرگزاري فارس،‌ اظهار داشت: اين مجموعه شامل 50 قطعه شعر بلند است كه از نظر شكل و فرم از دو مجموعه قبلي‌ام فاصله گرفته است.
وي افزود: در اين مجموعه بيشتر مولفه‌هاي شعر دهه هفتاد قابل مشاهده است و اشعار به زبان گفتار نزديك مي‌شود.
غفاري ادامه داد: همچنين در اين مجموعه يك نگاه انتقادي وجود دارد كه با طنز بيان شده است. قالب اشعار آزاد و مضامين آن نيز اجتماعي است.
اين شاعر اضافه كرد: اشعار مجموعه‌هاي قبلي از نظر فرم شبيه شعر دهه چهل هستند، اما در اين مجموعه من از فرم شعرهاي گذشته‌ام فاصله مي‌گيرم.
احمدرضا غفاري، متولد 1347 در اليگودرز، پيشتر مجموعه شعرهاي «صداهاي گم شده‌ام را كجا جستجو كنم» و «بر اين شيشه مه‌آلود» را منتشر كرده است.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
به‌قلم محمود پوروهاب،
به‌زودي يك مجموعه شعر كودكانه، كتابي تاريخي و چند كتاب مذهبي براي كودكان و نوجوانان از محمود پوروهاب منتشر مي‌شود. مجموعه شعر كودكانه‌اي از پوروهاب با عنوان "پر از بوي گلابي" و يك كتاب تاريخ ادبيات براي كودكان كه بخشي از زندگي‌نامه ملك‌الشعراي بهار است، توسط انتشارات ‌به‌نشر منتشر خواهند شد.



اين نويسنده و شاعر كودك و نوجوان همچنين هفت عنوان كتاب مذهبي را در نشر محراب قلم در دست انتشار دارد. كتاب "خسرو انوشيروان" با عنوان "يك نكته، يك تاريخ" و يك كتاب مذهبي نوشته او نيز از سوي انتشارات رشد مدرسه منتشر خواهند شد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
Ishikawa Takuboku
ندا صيامي-همشهری
تانكا يكي از فرم هاي قالب شعري كلاسيك و بسيار قديمي ژاپن است.دوره اي كه از زمان پادشاه هي يان (Heian) شروع مي شود و به دوره صلح معروف است( ۱۱۹۲-۷۹۴ )در كشور ژاپن هنر و ادبيات به نقطه اوج خود رسيده و در شعرخواني و شعرسرايي پيشرفت بسياري حاصل شده است. اين دوره كه دوره هي يان نيز ناميده مي شود زمان شكوفايي شعر تانكا است. بنا بر اين سابقه اين فرم شعري حتي از هايكو (شعر سه خطي معروف ژاپني) هم پيشي گرفته و قديمي تر از آن است.
شعر تانكا فرم ثابتي دارد كه تشكيل شده از پنج خط و اين پنج خط داراي دو قسمت است و دومين قسمت يا جواب قسمت اول است يا اينكه به قسمت اولي برمي گردد. سه خط اول معمولاً تصويري طبيعي و واقعي است و دو خط ديگر به احساسات اشاره دارد. اغلب اوقات اين دو قسمت توسط يك شاعر نوشته مي شود. ولي در مواردي ديده شده كه شعر تانكا توسط دو شاعر نوشته شده باشد.در گذشته تانكاها در دربار سلطنتي سروده و خوانده مي شد و بدين علت اغلب اينگونه اشعار داراي سبك بسيار بالا و فاخر ادبي هستند.تانكا شعر بسيارظريف، عاشقانه و آهنگيني است كه در آن احساساتي والا مانند عشق، تنهايي و مرگ به صورت كاملاً ظريفي به رشته تحرير درآمده است.
در كشور ژاپن با وجود گذشت زمان نه تنها از محبوبيت شعر تانكا كاسته نشده بلكه همچنان به صورت مردمي و معروف باقي مانده و روز به روز به طرفداران شعر تانكا افزوده مي شود، تا جائي كه بيش از هشت ميليون كتاب با اين عنوان فروخته شده است.تا به امروز فرم هاي مختلف شعر ژاپني از مرز ژاپن گذشته و حتي از مشرق زمين پا را فراتر نهاده و به كشورهاي دوردست رسيده است. در اين ميان شعر هايكو گوي سبقت را از ديگر فرم ها ربوده و بسيار شناخته شده تر از تانكا است. شعر تانكا جزو فرم هاي نادر است. به عنوان دليل مي توان به سخت بودن ترجمه آن به زبان هاي ديگر از جمله فرانسه و انگليسي اشاره كرد. از آنجائي كه خواندن تانكا در زبان ژاپني تا حدودي كار چندان آساني نيست بدين جهت ترجمه آن به زبان هاي انگليسي و فرانسه دشوار بوده و زماني كه تانكا به زبان فرانسه يا انگليسي برگردانده مي شود خواندن اين نوع شعر آسان تر شده و وقتي كه ما از فرانسه و انگليسي به زبان فارسي ترجمه مي كنيم شعر سهل و قابل فهم مي شود.
تانكا نويسان معروف ژاپن، Ono no Komachi، Ki no Tsurayuki، Ikago no Ttsuyki، Teika Basho وIshikawa Takuboku هستند. Takuboku يكي از شاعران ژاپني است كه در ۲۰ فوريه ۱۸۸۶ به دنيا آمد و در اثر ذات الريه در ۱۹۱۲ در سن ۲۶ سالگي درگذشت. او را به عنوان رمبو ژاپن مي شناسند.

1
به زبان
مردمان قديم
نمي توانم بخوانم
نامه هايي را كه پدرم نگه داشته است
از دوستهاي قديمي كه خيلي وقت پيش مرده اند.
۲
در گورستان
همه در مورد مرده حرف مي زنند
و مردن-
چقدر غريب است كه ناگاه
آرزو كني داشتن يك بچه را...
۳
نمي توانم بخوابم
در اين سرماي پاييزي پسرم به رختخواب مي آيد
و تعارف مي كند كه قسمت كنيم
پتوي نرم و راحتش را .
۴
به اتاق باز مي گردم
تماشايت مي كنم كه خوابيده اي
در آخرين نور شمعي
كه خود برايم روشن كردي.
۵
حواصيل آبي رنگ فرياد مي زند،
امواج سفيد شنل پوش ساحل را جستجو مي كنند
ما دست در دست هم قدم مي زنيم
با پيدا كردن سازگاري لطيفي
يك زندگي را با هم شكل مي دهيم.
۶
از ژاپن
دوستي كه سرطان دارد
بالاخره برايم مي نويسد كه «موهايم رشد كرده»
اشكهايم روي لبخندم مي لغزند.
۷
آفتاب تابيده بر روي برف ها
اكنون مدتهاست كه بدون تو
تقريباً مي توانم
كه لذت ببرم از خاطراتت
بدون ريختن اشكي.
۸
هميشه كمي از او ترسيده ام؛
اكنون او دارد مي ميرد
من گيسوانش را نوازش مي كنم
و كلمات آرامش بخشي مي گويم.
۹
پيرمردي كه آلزايمر دارد
ملاقات كننده اي ندارد
او بيشتر از همه عمر كرده
حتي از خودش.
۱۰
در قطعه زميني خالي
گل هاي كم رنگ بنفش
خار پنبه
تو سنگ كرده اي دلت را، اما
كسي چه مي داند شايد روزي شكوفه بدهد.
۱۱
باقي مانده در جيب مادر
سوزن، نخ و يك دكمه
وسط دعا
فاصله بين مان را حس مي كنم.
۱۲
بسيار ساكت و آرام
قدم برمي داري در تاريكي شب
من نه براي صدا
بلكه به خاطر رايحه اي كه
تو در آنجا بوده اي، برمي خيزم.
۱۳
خانه پدر و مادرم
خالي از هر چيزي كه متعلق به آنها بود
در را مي بندم
روي چوب ها و ميخ هاي رنگ شده
كليد را براي ديگران نگه مي دارم.
۱۴
در ساحل مهتابي
در حضور موجي كه به عقب مي برد
موج ضربه زننده را
دو قلب با هم مي تپند
با نظم آهنگي يكسان در دو وجود.
۱۵
تلالوي نور خورشيد
خيره كرده قسمت ساحلي را
و تابستان مي آيد
هنوز هم بازوان خالي ام مي طلبند
پسرم را كه سه سال است رفته.
۱۶
وقتي كه باز كردي
نامه ام را
تعجب نكردي كه قلبم
بيرون افتاد؟
۱۷
باران پاييزي
نامه اي ديگر مي اندازم
براي تو داخل آتش
ماجراي ديگري در زندگي ام
ناتمام ماند .
۱۸
گيسوانت
روزي صورتم را اين چنين لمس كرد
در باد
تماس دانه هاي برف هم خوشايند است.
۱۹
مي نوشم چايي
از فنجان چيني سفيد
به بيرون پنجره خيره مي شوم
به خيابان پوشيده از برف
و خاطراتم.
۲۰
آيا اين دست تو بود
كه با مهرباني دستم را نگه داشت
ديشب در رويا
درست مانند گل هاي داوودي كه
نگه مي دارند رد باران بهاري را.
۲۱
امروز صبح
متعجب شدم از اين كه در پشتي خانه
باز بود
ديشب بعد از مدتها تو دوباره يواشكي آمده اي
به روياهايم.
۲۲
همچنان روشن است
امروز صبح
چراغ ايوان
من روشن كردم ديشب
وقتي كه تو رفتي.
۲۳
با گفتن كلمه «او»
لبانت شكلي مي گيرد
مثل اين كه آماده مي شوي براي يك بوسه.
۲۴
چه چيزي باعث شد
آن صنوبر بلرزد
بدون وزش باد؟
شايد آن هم پريشان شده
به خاطر گذشته.
۲۵
رديفي از ابرها
پنهان مي كنند اشعه هاي آفتاب نيم روزي را
چه منظره زيبايي
تصاويري از سايه ها و نور
عوض مي شوند با هر وزش باد.
۲۶
نگاهي به بالا مي اندازم
ابرها عوض كرده اند شكل هايشان را
زماني كه در مورد عشق مي خواندم
و احوال آشفته.
۲۷
ديوارها پر از
آثار هنري
اما تنها چيزي كه مي بينم
دامن اش است كه تكان مي خورد
با نيسم ملايم.
۲۸
آخرهاي فصل
تماشا مي كنم آخرين غازهايي را كه به جنوب پرواز مي كنند
تنها در سوز و سرما
تصميم مي گيرم كه چگونه
بالاخره به تو بگويم خداحافظ.
۲۹
اگرچه تو هيچ گاه دور از ذهنم نيستي
اينجاست كه بيشتر احساس مي كنم تو را
جايي كه زمين مي چسبد به آسمان.
۳۰
از بالاي شانه هايم
درخواست او براي نسرودن شعرهايي
در مورد وداع
اما وقتي برمي گردم كه نگاهش كنم
حتي پرنده ها هم پرواز كرده اند.
۳۱
ما مرتب مي كرديم وسايل مادربزرگ را
زير بالشش
عكس يك مرد
كسي نمي شناسدش.
۳۲
دوباره فراموش كرده
روز تولدم را
براي سالگرد ازدواجمان
نهال گردويي را مي خرد.
و با هم منتظر ميوه دادنش مي مانيم.
۳۳
نگاهي به صورتت
اي كاش كلماتم
ناگفته
باقي مانده بود.
۳۴
آژير حمله هوايي
دوباره...
لگد مي زند. لگد مي زند
بچه
در شكمم.
۳۵
آيا اين باد است
يا كه مدت سكوت تو
كه مي آورد اين سرما را
برگ ديگري را تماشا مي كنم
كه از آسمان پاييزي افتاد.
 

فایل های ضمیمه

  • 005004.jpg
    005004.jpg
    36.7 KB · نمایش ها: 9

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
همشهری-ايسنا: امسال اسامي ليست كوتاه جايزه «كين» ، ويژه نويسندگان آفريقايي از چهار گوشه اين قاره يعني از مراكش، آفريقاي جنوبي، كنيا و نيجريه انتخاب شده اند.
نكته اعجاب برانگيز اين ليست، وجود تنها يك مرد در بين اعضاي انتخابي است.
اين جايزه كه به عنوان «بوكر آفريقا» شناخته مي شود، ۱۵ هزار دلار است كه به داستان كوتاهي تعلق مي گيرد كه از سوي يك نويسنده آفريقايي به زبان انگليسي منتشر شده باشد.
از زمان راه اندازي در سال ۲۰۰۰ اين مراسم، هر ساله رشد چشم گيري را شاهد بوده است، تا جايي كه امسال با حضور يك صد و ۱۰ نويسنده از ۲۱ كشور آفريقايي، بيش ترين شركت كننده را در مقايسه با سال هاي پيش داشته است.
دكتر نانا ويلسون تاگو - رييس هيات داوران اين مراسم - گفت: در مجموع كيفيت آثار شركت كننده در مراسم امسال بسيار بالا بود. امسال ما در اين آثار تركيب هيجان انگيزي از موضوع ها و سبك ها را شاهد بوديم. در اين آثار، نويسندگان بر روابط خانواده هاي آفريقايي و مناظر فيزيكي و اجتماعي آفريقا متمركز شده بودند.
يكي از نامزدهاي اين جايزه - «ليلا لالامي» -، نويسنده متولد مراكش است كه براي داستان كوتاه «آدم متعصب» از مجموعه «اميد و سايرطلب هاي خطرناك» نامزد شده است. اين كتاب داستان چهار مراكشي را روايت مي كند كه از تنگه جبل الطارق مي گذرند تا به اسپانيا مهاجرت كنند.
برنده اين جايزه روز ۱۰ ماه ژوييه در كتاب خانه بودلن آكسفورد اعلام مي شود.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
فارس: دكتراي افتخاري دانشگاه تهران به «كلمن باركس» شاعر و مولوي شناس آمريكايي به پاس ترجمه اشعار مولوي به زبان انگليسي، صبح امروز در حضور رئيس و استادان دانشگاه تهران و سفراي كشورهاي مختلف اعطا شد.
مراسم اعطاي دكتراي افتخاري به «كلمن باركس» ساعت ۱۰ روز چهارشنبه ۲۷ ارديبهشت ماه (ديروز) در تالار فردوسي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران برگزار شد.
در اين مراسم علاوه بر اهداي دكتراي افتخاري، «عباس علي عميد زنجاني» رئيس دانشگاه تهران لباس مخصوص دانشگاه تهران را به تن «باركس» كرد. همچنين يك قطعه مداليون نقره اي دانشگاه تهران كه در سال گذشته، به مناسبت ۷۰ سالگي تاسيس دانشگاه تهران طراحي و ضرب شده بود، به همراه يك تابلو فرش دستباف مشهد به اين مولوي شناس اهدا شد. همچنين در اين مراسم به «روبرت بلاي» استاد و مراد «باركس» لوح سپاسي به همراه مداليون نقره اي دانشگاه تهران و يك تخته تابلو فرش دستباف مشهد تقديم شد.
در اين مراسم «روبرت بلاي» غزلي از حافظ كه به زبان انگليسي ترجمه كرده بود، قرائت كرد. سپس «علي محمد حق شناس» استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران اصل غزل حافظ را به زبان فارسي خواند. همچنين «كلمن باركس» ، در سخناني خود را عاشق ايران دانست و گفت: ايران خانه اول من است.
پس از گرفتن دكتراي افتخاري دانشگاه تهران، اظهار داشت: فرهنگ باشكوه ايران، كساني را مثل مولانا و حافظ به جهانيان هديه كرده است، اما غرب در ترجمه آثار اين بزرگان روند كندي داشته است.
وي افزود: در ده سال گذشته شعر مولانا پرخواننده ترين شعر در آمريكا بوده است. او حقيقت و دوستي را به ما يادآور شده است كه همانا عشق و نجابتي سرزنده است.
باركس ادامه داد: مولانا به مردم آمريكا آموخته است كه چگونه عشق بورزند. برخلاف تمام كساني كه در اين جمع حضور دارند، من مولانا را در ۳۸سالگي ام شناختم و از آن زمان تاكنون در حال ترجمه آثار او هستم و از انجام دادن اين كار خسته نمي شوم، زيرا اين كار روحم را خسته نمي كند. اين كار نوعي تفريح عميق و آرامشي متعالي است. وي افزود: به قول فرانسوي ها تمام ترجمه ها نوعي خيانت است. به همين دليل به خاطر اشتباهاتي كه در ترجمه مرتكب شده ام از شما معذرت مي خواهم. وي درپايان گفت: احساس مي كنم شاعري به بزرگي مولانا نيازمند مترجمان بسياري است. با اين حال از اينكه توانسته ام اشعار او را ترجمه كنم افتخار مي كنم. باركس در پايان سخنانش اشعاري از مولانا را به زبان انگليسي قرائت كرد.
آثار تأليفي كلمن باركس ۶ جلد از اشعار خود او را دربرمي گيرد و بازسرايي باركس از اشعار مولوي بيش از نيم ميليون نسخه در آمريكا به فروش رفته است. اين در حالي است كه به گفته دكتر افخمي در همين جلسه، فروش كتابهاي شعر در آمريكا به ۱۰ هزار نسخه هم نمي رسد. دكتر افخمي به نقل از باركس مي گويد: امروز شعر مولوي در دبيرستانها، سمينارهاي دانشگاهي و حتي مراسم عقد و ازدواج و هر نوع جمع چندفرهنگي در آمريكا مورد استفاده قرار مي گيرد.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
دو هزار و 100 نسخه ارزشمند از هلند وارد کشور شد
دو هزار کتاب چاپ سنگي و صد کتاب نسخه خطي با قيمت صد ميليون تومان پس از ماه ها رايزني کارشناسان کتابخانه ملي خريداري و وارد کشور شد.
نسخ خطي شبه قاره در هلند براي کتابخانه ملي ايران خريداري شد



پس از چهارماه رايزني، دو هزار کتاب چاپ سنگي و صد کتاب نسخه خطي توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملي ايران با قيمت صد ميليون تومان خريداري و در چند روز گذشته وارد کشور شد.
کارشناسان سازمان اسناد و کتابخانه ملي بررسي و استخراج مشخصات اين کتاب ها که کشور هلند به ايران وارد شده را آغاز کرده اند.
"حبيب الله عظيمي"، مدير بخش نسخ خطي سازمان اسناد و کتابخانه ملي ايران در گفتگو با بخش کتاب ميراث خبر گفت:« سه ايراني کلکسيونر مقيم خارج از کشور در عرض 12 سال، کتب خطي و نفيس را از کشورهاي افغانستان، پاکستان، هند و آسياي ميانه جمع آوري و خريداري کرده و به اين دليل که يکي از اين سه تن در هلند اقامت داشت به اين کشور منتقل کردند. اين گروه در سال 1384 به کتابخانه ملي پيشنهاد کردند که اين مجموعه را در اختيار ايران بگذارند.»
عظيمي از ورود اين نسخ به کشور خبر داد و گفت:« فروشنده ايراني اين آثار به دليل داشتن گرايشات ملي بسيار علاقه مند بود که يکي از دستگاه هاي داخلي اين نسخ را در اختيار بگيرد. پس از چند ماه رايزني، او قيمت پيشنهادي کارشناسان کتابخانه ملي که معادل صد ميليون تومان بود را پذيرفت و به گفته خود او اين قيمت ده درصد از قيمتي که کتاب ها را جمع آوري کرده بودند نيز کمتر بود.»
مدير بخش نسخ خطي سازمان اسناد و کتابخانه ملي ايران تفاوت زياد قيمت يورو و ريال را دليل اصلي سنگين بودن قيمت نسخ خطي موجود در کشورهاي اروپايي ذکر کرد و گفت:« معمولا اگر کارشناسان ما نسخه اي را از کشورهاي آسيايي خريداري کنيم قيمت کتاب براي ما متعادل است اما به دليل تفاوت قيمت زيادي که يورو با ريال دارد قيمت گذاري که در کشورهاي اروپايي مي شود براي ما سنگين است. اين مجموعه که اخيرا خريداري و وارد کشور شده است به دليل حس وطن دوستانه فروشنده با قيمت پيشنهادي کارشناسان کتابخانه ملي هماهنگي شد در غير اين صورت قيمت پيشنهادي فروشنده، پنج برابر قيمت پيشنهاد شده از سوي کارشناسان بود.»
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
محمدعلي‌ اسلامي‌ ندوشن‌ گزيده‌اي‌ از همه‌ نوشته‌هاي‌ اجتماعي‌ - فرهنگي‌اش‌ را منتشر مي‌كند.
بنا به‌ اين‌ گزارش‌، »كلمه‌ها« عنوان‌ اين‌ كتاب‌ است‌ كه‌ از نوشته‌هاي‌ 40 سال‌ پيش‌ به‌ بعد او و از آؤار مختلفش‌ انتخاب‌ شده‌ است‌ و در انتظار كسب‌ مجوز نشر است‌.
اسلامي‌ ندوشن‌ همچنين‌ مدتي‌ است‌ كتاب‌هايي‌ ديگر را براي‌ چاپ‌ و تجديد چاپ‌ در وزارت‌ ارشاد در انتظار كسب‌ مجوز دارد.
اين‌ نويسنده‌ پيشكسوت‌ از اين‌ موضوع‌ انتقاد كرد كه‌ چرا كتاب‌هايي‌ كه‌ چندبار از خود وزارت‌ ارشاد مجوز گرفته‌اند، مجددا بايد منتظر كسب‌ مجوز بمانند. »سخن‌ها را بشنويم‌«، »زندگي‌ و مرگ‌ پهلوانان‌«، »داستان‌ داستان‌ها«، »فرهنگ‌ و شبه‌ فرهنگ‌« و »ايران‌ را از ياد نبريم‌« تعدادي‌ از آؤار او هستند كه‌ قرار است‌ چاپ‌ و يا تجديدچاپ‌ شوند.
اسلامي‌ ندوشن‌ كه‌ اين‌ روزها مشغول‌ نگارش‌ جلد چهارم‌ »روزها«ست‌، 12 جلسه‌ سخنراني‌ را نيز روزهاي‌ سه‌شنبه‌ از ساعت‌ 30\17 تا 30\19 در خانه‌ هنرمندان‌ ايران‌ دارد كه‌ تاكنون‌ دو نشست‌ آن‌ برگزار شده‌ است‌.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
رمان «دايره قسمت» و داستان «ننه‌پنبه» نوشته «مريم پوريامين» منتشر مي‌شود.
مريم پوريامين -داستان‌نويس- در گفت‌وگو با خبرگزاري فارس، با بيان اينكه رمان «دايره قسمت» با 230 صفحه منتشر مي‌شود، اظهار داشت: اين رمان كه درباره دفاع مقدس است قبلا در 24 قسمت در مجله زن روز منتشر شده است.
وي افزود: اين رمان درباره دختري است كه در يك خانواده سنتي زندگي مي‌كند. اين دختر با پسري ايراني مقيم آلمان كه از طريق اينترنت آشنا شده ازدواج مي‌كند. اين خواستگاري از طرف مادر پسر اتفاق مي‌افتد.
پوريامين گفت: پسرعمه اين دختر كه درجبهه است، نيز خواستگار اين دختر است. اما اين دختر با اينكه خواستگاه مذهبي دارد به خاطر دنياي متفاوت پسر ايراني مقيم آلمان با او ازدواج مي‌كند. پسري كه در آلمان زندگي‌ مي‌كند در واقع اين دختر را به عنوان كلفتي براي مادرش مي‌خواسته است و وقتي دختر متوجه اين موضوع مي‌شود اتفاق‌هايي مي‌افتد كه داستان را پرجاذبه مي‌كند.
اين داستان‌نويس ادامه داد: داستان ديگري به مناسبت روز مادر نوشته‌ام با نام "ننه‌پنبه" كه براي كودكان بين 5 تا 7 سال است. اين كتاب داستان كودكي است كه مادرش سر زايمانش مرده است.
وي گفت: اين كودك در حال تماشاي زايمان يك گاوي است كه دارد مي‌ميرد. اين كودك تلاش مي‌كند كه هم گاو زنده بماند و هم گوساله به دنيا بيايد.
از پوريامين پيشتر مجموعه‌ داستان‌هاي «جاي پاي ستاره» و «صداي پاي آب» منتشر شده است.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
در جلسه‌ نقد و بررسي‌ كتاب‌ »من‌ از كنار برج‌ بابل‌ آمدم‌« در كانون‌ ادبيات‌ ايران‌ مطرح‌ شد ؛ بيان‌ شخصي‌ در شعر دهه‌ هفتاد



مهديه‌ ارغنده‌پور: در جلسه‌ نقد و بررسي‌ كتاب‌ »من‌ از كنار برج‌ بابل‌ آمدم‌« كه‌ بعدازظهر دوشنبه‌ در كانون‌ ادبيات‌ ايران‌ برگزار شد، مجموعه‌ شعر »من‌ از كنار برج‌ بابل‌ آمدم‌« سروده‌ رويا زرين‌ با حضور مهرنوش‌ قربانعلي‌، پگاه‌ احمدي‌ و محمد رمضاني‌ فرخاني‌ مورد نقد و بررسي‌ قرار گرفت‌.
رويا زرين‌ كه‌ تاكنون‌ دو مجموعه‌ »زمين‌ به‌ اوراد عاشقانه‌ محتاج‌ است‌« و »من‌ از كنار برج‌ بابل‌ آمدم‌« را به‌ چاپ‌ رسانده‌ است‌، در ابتداي‌ اين‌ جلسه‌ گفت‌: »علاقه‌ به‌ نوشتن‌ و سرودن‌ از همان‌ دوران‌ كوكي‌ همراه‌ من‌ بود تا اينكه‌ هم‌اكنون‌ توانسته‌ام‌ دو مجموعه‌ شعر خود را به‌ چاپ‌ برسانم‌. من‌ خود خيلي‌ از مجموعه‌ اولم‌ راضي‌ نيستم‌ و حس‌ مي‌كنم‌ نقاهاي‌ زيادي‌ در آن‌ وجود دارد. در مجموعه‌ دوم‌ اشتباهاتم‌ كمتر شده‌ و اميدوارم‌ در مجموعه‌هاي‌ بعدي‌ اين‌ اشتباهات‌ كمتر شود.« وي‌ سپس‌ چند شعر از مجموعه‌ »من‌ از كنار برج‌ بابل‌ آمدم‌« را براي‌ حاضران‌ خواند.
پگاه‌ احمدي‌، يكي‌ از شاعران‌ نسل‌ امروز درباره‌ اين‌ مجموعه‌ گفت‌: »با توجه‌ به‌ اشعار اين‌ مجموعه‌ و مجموعه‌ قبلي‌ مي‌توان‌ گفت‌ شعرهاي‌ زرين‌، شعرهاي‌ زباني‌ به‌ حساب‌ مي‌آيند. اشعار داراي‌ وزن‌ و آهنگ‌ هستند و اين‌ نشان‌ دهنده‌ پشتوانه‌ ادبي‌ شاعر است‌. شاعر توانسته‌ تخيل‌ و واقعيت‌ را بسيار خوب‌ در شعرهايش‌ تركيب‌ كند و در سراسر مجموعه‌ ديدي‌ زنانه‌ وجود دارد.« وي‌ افزود: »با توجه‌ به‌ اشعار مجموعه‌ اول‌، در اين‌ مجموعه‌ دايره‌ واژگان‌ وسيع‌ شده‌ و شاعر در آن‌ از عناصر اسطوره‌ و مذهب‌ نيز استفاده‌ كرده‌ است‌. در كل‌ مي‌توان‌ پيشرفت‌ را در اشعار شاعر ديد.«
مهرنوش‌ قربانعلي‌ ديگر شاعر نسل‌ امروز حاضر در جلسه‌ گفت‌: »زرين‌ را شاعر دهه‌ 70 به‌ حساب‌ مي‌آورم‌، از آن‌ جهت‌ كه‌ دهه‌ 70، دهه‌ پرتكاپويي‌ بود و شاعران‌ از تجربه‌هاي‌ پيشين‌ فاصله‌ گرفتند و خود تجربه‌هاي‌ شخصي‌ خود را هدايت‌ كردند. در اين‌ شعرها مي‌توان‌ كنجكاوي‌، كشف‌، سادگي‌، گذار از ساحت‌هاي‌ تك‌ معنا و استفاده‌ از طنز را مشاهده‌ كرد.«
محمد رمضاني‌ فرخاني‌، ديگر شاعر و سخنران‌ اين‌ جلسه‌ گفت‌: »از ديد من‌ مجموعه‌ اول‌ ايشان‌ اصيل‌تر است‌ زيرا كه‌ در مجموعه‌ اول‌ ديد شاعر بدوي‌ است‌ ولي‌ در مجموعه‌ دوم‌ ديد شاعر شهري‌ مي‌شود. در مجموعه‌ اول‌ صاحب‌ اشعار خود اوست‌. در كل‌ مي‌توان‌ گفت‌ اين‌ مجموعه‌ موازي‌ با مجموعه‌ قبلي‌ است‌، يعني‌ تجربه‌ شاعر تغيير نكرده‌ است‌ و مي‌توان‌ يك‌ من‌ انساني‌ قدرتمند را در شعرهاي‌ او ديد.«
جلسه‌ نقد و بررسي‌ مجموعه‌ شعر »من‌ از كنار برج‌ بابل‌ آمدم‌« با خواندن‌ شعري‌ ديگر توسط‌ رويا زرين‌ به‌ پايان‌ رسيد.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
" نبض شعر " مجموعه نقدها و مقالات بهاءالدین خرمشاهی از احمد شاملو تا هیوا مسیح ، شامل 23 نقد و مقاله ، علاوه بر نقد شعر ، جنبه هایی از وضعیت شعری سالیان گذشته ایران و شاعران معاصر را ارائه کرده است.
"نبض شعر" مجموعه ای از نقد شعرهایی است که مولف در مدت سی سال گذشته - از 1353 با نقدی بر شعر شاملو تا 1383 با نقدی بر شعر هیوا مسیح - در نشریات مختلف از الفبا تا شرق نوشته است. تعداد این نقد و نظرها 23 فقره است ولی عده شاعرانی که بر آنها نقد نوشته شده، 18 نفر.
آنچه مبرهن است این که در نوشتارها تلاش شده است تنها به ارزش ذاتی شعر توجه شود و اعتقادات، ایدئولوژی ها و ویژگی های فردی و جهان بینی های شاعر، چندان مورد اشاره قرار نگیرد. از این رو مکتب و مشرب سیاسی و خاستگاه اعتقادی شاعران مدنظر نیست و منتقد در جریان نقد خود، کاملا بر اثر و خصلت های زبانی، واژگانی و شعری شعر متمرکز شده است.
شاید بتوان تنها استثنای این گرایش را مطلب "تاملی در شعر نماز" دانست که طی آن روابط و تاثیرگذاری های نیما و اخوان بر یکدیگر و نیز صبغه های فکری، دینی و روشنفکری اخوان، مقدمه ای بر تحلیل شعر معروف "نماز" شده است.

پاره ای نوشتارهای خرمشاهی از این جهت که در جراید و مطبوعات به طبع رسیده و در کتاب نیز انعکاسی بی کم کاست یافته است، حاوی مندرجاتی تاریخ مصرف دار و "دیروزآمد" است که به هر روی، برآیندی از وضعیت فرهنگی و مطبوعاتی دوران های گذشته به حساب می آید.
یکی از ویژگی های بارز این کتاب، صراحت نویسنده در نگارش و پرداختن به نقدهاست. با وجودی که عمده نوشتارها و نقدهای نویسنده از سر شیفتگی به شعر و شاعرانی است که آنها را برای مرور و بازشناسی گزینش کرده اما هرگز اسیر تعارفات رایج و ارادتمندی های همیشگی نقدنویسی نمی شود؛ به طوری که در نقدی بر شعر "در کوچه باغ های نیشابور" از شفیعی کدکنی می نویسد:
" ... قافیه ها کسل و پژمرده اند و حس و حرکتی در هیچ جای شعر دیده نمی شود و اقتصاد کلمه و هر لحظه شکل بخشیدن به شعر در آن مشهود نیست. همین باعث می شود که بعضی از شعرهایش شعارگونه از آب درآیند. البته شعار آنقدرها هم بی فایده نیست، ولی فایده اش در گرو ضرورت هاست ..."(ص76)
خرمشاهی با لحن آشنا و صمیمی خود در مقدمه کتاب، بعد از توضیح چرایی و چگونگی گردآوری این مجموعه ، راه را بر نقد اثر خود نیز باز گذاشته است:
" به مدلول ‹ نقدها را بود آیا که بود عیاری گیرند › عیار خود این قلب زراندود و متاع عرضه شده، باید سنجیده شود. و این در عهده اهل نقد است. اگر هم سکوت کردند، من هم به تاسی از آنها سکوت می کنم."
نکته دیگری که بیانگر زاویه نگاه منتقد به سوژه است، برخاسته از خصلت متفکرانه و اندیشمندانه ای است که در تحلیل شعر، صورتی بعضا عرفانی و فلسفی به خود می گیرد و مسیر خواننده را برای دریافت عمق و کنه اثر هموار می سازد.
جاری بودن نگاه معرفت شناسانه منتقد است که معانی، نشانه ها و راز و رمزهای مضمونی جهان شعر را بیش از شگردها و نوآوری های زبانی اش به تفسیر درمی آورد و احوالات درونی شاعر و دلیل سرایش او را نیز در برابر مخاطب موشکافی می کند.
برخی مقالات کتاب که علاوه بر نقد شعر، حاوی انعکاس رویدادهای تاثیرگذار، واکنش های جریانات ادبی روز و تحلیل وضعیت فرهنگی سی سال گذشته است، عبارتند از:
شعر چندان که بیشتر خوانی (بحثی در فایده و ضرورت دانش ضروری) ابراهیم در آتش (درباره شعر شاملو) کجا چگونه دگر مثل شاملو داریم (درباره شاملو) با من طلوع کن (درباره شعر م.آزاد) بزرگوار بودن لازمه بزرگ بودن (درباره مفتون امینی) به یاد بیژن جلالی (درباره شعر و شخصیت بیژن جلالی) شعر هیوایی (درباره شعر هیوا مسیح) و ...
"نبض شعر" مجموعه نقدهای بهاءالدین خرمشاهی بر هجده شعر " از شاملو تا هیوا مسیح " از سوی نشر روشن مهر در 2000 نسخه عرضه شده است.
 

ATILA AZAD

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
13 مارس 2006
نوشته‌ها
39
لایک‌ها
0
محل سکونت
iran-azerbaijan
محمود اعتمادزاده (م. به‌آذين) ـ مترجم پيشكسوت ـ دهم خردادماه 85 درگذشت.

فرزند وي با تاييد اين خبر به ايسنا، گفت: پدرم امروز پيش‌ازظهر بر اثر ايست قلبي در بيمارستان آراد تهران درگذشت.
وي با اشاره به اين‌كه او پس از حدود سه روز بستري بودن دوباره در بيمارستان درگذشته است، اضافه كرد: برنامه‌ي مراسم تشييع و خاكسپاري او هنوز مشخص نيست.

محمود اعتمادزاده (به‌آذين) در سال 1293 خورشيدي در شهر رشت به دنيا آمد و آموزش ابتدايي و متوسطه را در شهرهاي رشت و مشهد و سپس در تهران ادامه داد. او در سال 1311 جزو دانشجويان اعزامي ايران به فرانسه رفت و تا دي‌ماه 1317 در فرانسه ماند و از دانشكده مهندسي دريايي بِرِست (Berest) و دانشكده مهندسي ساختمان دريايي در پاريس گواهينامه گرفت.

او درباره عنوان «به‌آذين» در جايي گفته است: «به‌آذين» را من در سال 1322 هنگامي بر خود پسنديدم كه هنوز افسر نيروي دريايي بودم و نمي‌توانستم آشكارا در مطبوعات قلم بزنم. انضباط ارتشي مجازش نمي‌شمرد. اين نام نخستين‌بار در روزنامه «مردان كار» به‌كار رفت كه مهندس احمد زيرك‌زاده به راه انداخته بود، و او دو سالي مي شد كه با درجه سرگردي ارتش را ترك كرده بود. باري روزنامه دوام نياورد، ولي نام «به آذين» در فعاليت سياسي و ادبي‌ام برجا ماند. اين نام را من خود سكه زده‌ام. الگوي من در اين نام‌گذاري واژه «به‌دين» بود كه برآن زردشتيان شناخته مي‌شوند، آذين همان آيين است به معناي دين، «به‌آذين» نيز همتاي «به‌دين». اما پذيرش اين نام به هيچ رو از سر ايمان به دين آريايي زردشت نبود، هرچند كه تعهدي آرمان‌خواهانه، با خود داشت. آيا من در زندگي دراز خود توانسته‌ام بدان وفادار باشم؟ نمي دانم. قضاوت با مردم است.

به‌آذين با چاپ داستان‌هاي بي‌شمار و ترجمه‌هاي باارزشي از آثار مشهور جهاني از برجسته‌ترين چهره‌هاي ادبيات معاصرمان محسوب مي‌شود. در اين‌باره به بابا گوريو، زنبق دره، رم ساغري، دختر عمو بت از اونوره دو بالزاك، اتللو و هاملت از شكسپير، ژان كريستف و جان شيفته از رومن رولان، دن آرام و زمين نوآباد از ميخائيل شولوخوف، استثنا و قاعده از برتولت برشت و... مي‌توان اشاره كرد.

علاوه بر ترجمه، آثار متعددي ازجمله داستان، پژوهش و نقد را هم تاليف كرده است كه ازآن جمله به كمدي انساني نوشته‌ي بالزاك، درباره ترجمه، پيش از عمل، خاطراتي درباره ماياكوفسكي، واسكا، دانش ژنتيك و مساله زندگي، امتحان (داستان)، من و تو، راه‌ها، آنها براي ميهن جنگيدند، پراكنده، به‌سوي مردم، دختر رعيت، نقش پرند، مهره مار، شهر خدا، از آن‌سوي ديوار، خانواده امين‌زادگان (رمان ناتمام)، معراج پيام نوين، منتخب داستان‌ها، از هر دري سخني كه سه مجلد آن تاكنون چاپ شده، بر درياكنار، قالي ايران، گفتار در آزادي و مقاله‌هايي در زمينه نقد ادبي و تاريخي در مجله‌هاي صدف، كتاب هفته و پيام نوين اشاره كرد. به‌گزارش ايسنا او در عرصه روزنامه نگاري نيز فعال بوده و مدتي سردبير پيام نوين و كتاب هفته (مربوط به سال‌هاي پيش از انقلاب) بوده است.

به‌آذين به همراه جلال آل احمد در سال 1347 بنيان كانون نويسندگان ايران را بنا نهاد. وي در نخستين بيانيه كانون با تصوير شرايط خفقان حاكم بر فضاي سياسي، اجتماعي ، فرهنگي كشور توسط رژيم ستم‌شاهي به جنگ با آن پرداخت و وظيفه انساني هر ايراني را مبازه براي آزادي دانست. بخشي از نخستين بيانيه‌ي كانون نويسندگان ايران را نيز او در آن دوران خفقان نوشته است: «مني كه به سانسور انديشه و گفتار خود تن مي‌دهم، مني كه به بهانه‌ي ترس،از يك طرف، و قدرت قاهر از طرف ديگر در امور شهر و كشور خود دخالت نمي‌كنم، راي نمي‌دهم، انتخاب نمي‌كنم و انتخاب نمي شوم، تجاوز را مي بينم و دم نمي زنم، مني كه بايد بروم و در برابر ميزي بنشينم و حساب عقيده‌ي خود را و ايمان خود را، حساب دوستي‌هاي خود را و دشمني‌هاي خود را، حساب ديروز و امروز و فرداي خود را به بيگانه‌ي سمجي كه نماينده‌ي قدرت قاهر روز است پس بدهم، اهانت ببينم و زير ورقه‌ي اهانت را به‌دست خود امضا كنم، من شايد آزادي را بفهمم، ولي جرات آزادي ندارم. نقصي، علتي در شخصيت انساني من است كه اگر بر آن آگاهم، هرچه زودتر بايد به جبران آن برخيزم؛ وگرنه شايسته‌ي نام انسان نيستم.»

اين مترجم به‌عنوان يكي از سازمان‌دهندگان برگزاري ده شب شعر و سخنراني در انجمن فرهنگي ايران و آلمان (انستيتو گوته) در مهرماه سال 1356 مطرح بوده است.
به‌آذين درباره وظيفه‌ي هنر و ادبيات گفته است: «... كه مي‌توان و بايد به ياري هنر جامعه را دگرگون كرد و شاعران و نويسندگان در برابر مردم و تكامل اجتماعي متعهد و مسوول هستند...»
http://www.baztab.com/news/40033.php
درگذشت مترجم بزرگ کشورمون رو به همه ادب دوستان این تاپیک تسلیت میگم. روحش شاد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
ایران-نوشته : اومبرتو اكو
ترجمه: اميلى امرايى

شايد به نظر برسد كه من براى حرف زدن درباره« جيمز جويس» آدم مناسبى نباشم. سال ها پيش در مجله sun Stephan منتقدى مدعى شده بود كه هر آنچه به سر جويس آمد از ايتاليا نشأت گرفته است و من يك ايتاليايى هستم. با اين حال قصد دارم درباره جويس حرف بزنم.
اين روزها واژه ها همگى« بينامتنى» شده اند و عجيب، نمونه اش واژه Bachlor است كه اين روزها با آن در متن هاى متفاوت با معناهاى متفاوت بارها برخورد كرده ايم، آن قدر كه مى توانم بگويم اين واژه، حال اعجاب انگيز شده است و هر نويسنده اى از آن تعبير خاصى ارائه كرده است. حالا شما با اين واژه به شكل هاى زير مواجه مى شويد: مرد مجرد و سن بالا ، دستيار جوان يك جنگاور، محصلى كه هنوز مدرك ليسانس اش را نگرفته است و ماهى نرى كه در فصل جفت گيرى، جفت مناسب اش را پيدا نكرده است. ياكوبسن معتقد است همه اين واژه ها با وجود تمام تفاوت هاى معنايى كه دارند اما نقطه مشترك جالبى دارند و آن هم ناكامى و نرسيدن به كمال هر آنچه كه هست.
جويس هم در سال هايى كه تازه تحصيلات دانشگاهى اش را تمام كرده بود Bachlor بود. او جويسى كه حالا ما مى شناسيم نبود، براى اينكه هيچ يك از آثارى را كه حالا او را با اعتبار كرده اند خلق نكرده بود. آن روزها او را فقط مى توان يك نوقلم دانست كه ادعا و آرزوى فراوان داشت. با اين حال در همان سال ها او نخستين گام ها در اين عرصه را برداشته بود. سال ۱۸۹۸ او درس انگليسى را با يك روحانى به نام اونيل گذراند كه عاشق شكسپير بود، ايتاليايى را گتسى و فرانسه را با ادوارد كدايك گذراند. همان سال ها به پژوهش درباره آكينوس پرداخت، اما او روش جالبى را براى مطالعه درباره اين شخصيت انتخاب نكرده بود. او يك بار درباره آكينوس به استنس لاوس گفته بود: «توماس آكينوس روشنفكر عجيب و غريبى است. حرف هايش درست مثل آدم هاى عادى است و اين عادى بودن و حرف زدن از چيزى كه آدم هاى ديگر حرف مى زنند بسيار مسأله را پيچيده مى كند».
شايد همين نكته است كه مرا مطمئن مى كند كه جويس از آكينوس تأثير گرفته است. جويس سال ۱۹۰۰ و درست در روزهايى كه ساختمان داستان دوبلينى ها در ذهن اش شكل گرفته بود، در سخنرانى گفته بود: معتقدم مى توان از ميان روزمرگى عالم، جنبه هاى درامى از زندگى را كشف كرد، حتى ساده ترين ها. به نظرم بى مصرف ترين زنده ها هم مى توانند در اين درام عظيم نقشى را ايفا كنند.
جويس در مطالعات گسترده اى كه روى زبان داشت و در قصه اى هم كه تحت همين عنوان نوشت، به طرز غريبى از همه آن پژوهش ها در زيرساخت هاى شاهكارش اوليس استفاده كرد، او به زبان ظريف و هنرى كه مى خواهد در اين اثر دست پيدا مى كند. او از پيچ و خم هاى زبان در اين اثر مى كاهد، اما همان سادگى، دشوارى عجيبى را ايجاد مى كند. اما همه اينها در كنار هم اوليسى با زبان خاص خودش، بازى ها و كنايه ها را ايجاد مى كند.
نمونه بارز اين شگرد را مى توان در شب مرگ و عزادارى فينگانر به وضوح ديد. جويس به واسطه تسلطى كه به زبان داشت، جست وجوهايش را براى يافتن ذات هنر از طريق زبان دنبال مى كرد. او حتى در همان سال هايى كه يك Bachlor بود، هم اين دغدغه را داشت. در همان سال ها مى نويسد: «زبان در شكل والايش در هر چيزى شعر، داستان و... مدافع حقيقت است».
اگر اين نكته را كه هر نويسنده اى از همان ابتداى كار براى خودش آرمانى را متصور است قبول كنيم، بايد بگويم كه جيمز جويس نمونه تمام عيار اين تعريف است و اين تعريف بيش از هركس ديگرى او و آثارش را دربرمى گيرد. او از همان ابتداى كار و در روزهايى كه دانشجويى به كمال نرسيده بود، مى دانست كه در جست وجوى چيست و تا پايان در همان تعريف قدم برداشت. به همين خاطر بيشتر عمرش را صرف خلق دستور زبان جديد و كندوكاو براى رسيدن به حقيقت زبان كرد. سالى كه دوبلين به عنوان پايتخت فرهنگى جهان انتخاب شد، فضايى ايجاد شد كه بسيارى به اين نتيجه رسيدند كه زبان هاى اروپايى بى نقص تر هستند. به هر حال زبان هاى اروپايى اغلب ريشه مشتركى دارند و تنها تجزيه است كه آن را به شكل هاى گوناگون درآورده است. دنياى باستان از گوناگونى زبان به تنگ نيامده بود، زبان يونانى و لاتين سراسر امپراتورى روم باستان را از مديترانه تا بريتانيا در نورديد و در نهايت ساختار اين دو كه خالق فلسفه و زبان وجود داشت با هم ادغام شد.
با اين حال بارها شاهد بوده ايم كه برخى مدعى مى شوند كه زبان كامل در كشور آنها تكلم مى شود. قرن نوزدهم جرج فيليپ ادعا كرد كه هيچ زبان ديگرى به جز آلمانى كامل نيست، حتى هايدگر گفت كه آدمى تنها مى تواند به آلمانى و با تخفيف به زبان يونانى آن هم فقط در حوزه فلسفه حرف بزند. حتى آنتوان دوريوارل درباره زبان فرانسه گفته بود تنها زبانى كه در آن به خرد انسانى ارج نهاده مى شود، فرانسه است و اين زبان تنها زبان با منطق و اصول جهان است.
درباره جويس مى گويند كه او عاشق دانته بود و تا پايان عمرش از او به عنوان يك اسطوره ياد مى كرد. در اين نقل قول ها تنها از كمدى الهى نام برده شده است. اما من معتقدم او به ديگر آثار اين نويسنده هم رجوع كرده است و حتى نظرات دانته را درباره ريشه زبان قبول داشت. به نظرم جويس در نظرات دانته درباره ريشه هاى زبان كشفيات تازه اى داشت.
جويس پرمدعاى جوان در همان سال هاى اول با تكيه بر آراى دانته بود كه به قدرت نوآورى در عرصه زبان دست پيدا مى كند. او مى خواست ثابت كند كه زبان يك موهبت خدادادى نيست بلكه ضرورت ويژه اى دارد و بايد ريشه هايش را كشف كردو همين نكته ثابت مى كند كه او به ريشه هاى انديشه دانته دست يافته بود و گام هايش را بر گرد جهان بينى دانته نهاده بود. با اين حال تلاش و كنكاش درباره دانته درست مثل چيزهاى ديگر راهى بود براى رسيدن به ريشه هاى ماقبل عصر بابل. به نظرم مى توانيم گوناگونى زبان ها را به راحتى پذيرفت، همان طور كه دانته با آن كنار آمد. با اين حال زبان كامل قبل از هرچيز بايد قابل درك باشد. جويس كه در پروسه پيشرفت اش در اين عرصه از كنكاش درباره آكينوس به خلق سوگ فينگانز رسيده بود، به اين نكته كاملاً واقف بود و اين شايد مهم ترين نكته اى باشد كه جويس را وادار به خلق اوليس كرد؛ يعنى رسيدن به چند زبانى.
در اوايل قرن هفدهم، دايرة المعارفى درباره دستور زبان منتشر شد كه به بررسى زبان شاعران پرداخته بود كه اين مسأله را بررسى مى كرد. بايد بگويم كه همزمان با مطرح شدن نظريه دانته، فيلسوف ديگرى به نام آبراهم ابالفيا نيز نظريه مشابهى را مطرح كرده بود. او معتقد بود خداوند زبان خاصى را به آدم نبخشيده است، بلكه تنها راه و روش را به او نشان داده است. دستور زبان كه در عصر بابليان از ميان رفته است، اما قوم يهود آن را حفظ كرده اند و بدين ترتيب زبان عبرى شكل گرفته است. ابولفيا معتقد بود عبرى زبانى نيست كه از تلفيق چند زبان شكل گرفته باشد، بلكه خود ساختار جديدى داشت.
برايم سؤالى مطرح است و اينكه جويس چه قدر به اين كنكاش هاى قديمى واقف بود؟
حتى هرگز در مكاشفه اى كه با آثار جويس داشتم اشاره اى به يك دستورالعمل درباره زبان نديدم. اما نشانه هايى وجود دارد، درست مثل حضور جيمز جويس در سخنرانى جان.اف.تايلر براى دانشجويان رشته وكالت كه يازدهم اكتبر ۱۹۰۱ برگزار شد. اين سخنرانى درباره زبان هاى يك جامعه و نحوه ارتباط برقرار كردن بود. تايلر در اين سخنرانى به ستايش زبان ايرلندى مى پرداخت و در عين حال معتقد بود اين حق طبيعى مردم ايرلند براى حرف زدن به زبان ايرلندى است . همانطور كه حق يهوديان است كه از زبان عبرى استفاده كنند و اينكه ريشه هاى همه اين زبان ها يكى است. جويس با اتكا به اين نظريه بخش هايى از اوليس را خلق كرده است و اين نگاه بيش از همه در رابطه بلوم و استفان نمود پيدا مى كند.
با اين حال در تمام پژوهش هايى كه تا امروز درباره جويس صورت گرفته است، هرگز اشاره اى به آشنايى جويس با آداب و سنن قرون وسطى در ايرلند نشده است. اما يك بار طى سخنرانى كه در سال ۱۹۰۷ در دانشگاه تريستا تحت عنوان «جزيره فرشته ها و قصه ها» داشت، زبان ايرلندى را زبان ريشه دار در تاريخ دانسته بود و گفته بود اين زبان هم خانواده و نشأت گرفته از زبان فنيقى هاست. همين مسأله ثابت مى كند كه او اشراف كاملى به تاريخ نداشت. به هر حال جويس در دانشگاه فلسفه، انگليسى، فرانسه و منطق خوانده بود؛ نه تاريخ قرون وسطى. گرچه نظرات جويس درباره پيشينه ايرلند چندان دقيق نيست، اما او به قصد دستيابى به زبان تازه اى به كندوكاو در اين زبان هاى باستانى مى پرداخت. من مطمئن ام كه جويس حتى كتاب كلز را هم مطالعه كرده بود، اثرى كه «سرادوارد سالياوان» با ۲۴ تصوير رنگى جزو عجيب ترين كتاب ها است. من يقين دارم كه جويس تحت تأثير اين اثر قرار گرفته بود. چندى پيش در يك بعدازظهر براى نخستين بار در زندگى ام پا به محله قديمى در دوبلين گذاشتم با خودم گفتم هيچ كس نمى تواند در اين محله ها قدم بزند و (حتى اگر كتاب كلز را نخوانده باشد) صداى اعصار را از ميان لابه لاى سنگفرش اين كوچه نشنود. تاريخ باستان، قبل از ۱۰۰۰ ميلادى، ثابت مى كند كه (hesperic aesthetic) در اين فرهنگ وجود داشته است. جويس آنقدر تحت تأثير اين آثار بود كه بارها اعلام كرده بود هر يك از فصل هاى اوليس حرف اول اش را از كتاب كلز گرفته است. اين تأثير آنقدر مشهود است كه مى توان به صفحه ۱۲۴ اشاره كرد. اين تأثير به تو اين احساس را القا مى كند كه تو با پيشينه اى از تاريخ مواجه هستى. همه اينها دلايلى است كه باعث مى شود كتاب كلز در ذهن جويس تبديل به يك اسطوره شود. جيمز جويس از ابتدا مى دانست كه مى خواهد چه كار بكند، حتى آن روزهايى كه يك Bachlor بود و او در جست وجوى كمال بود. اما نقطه پرش جويس از Bachlor بودن با كتاب كلز شروع شد. او به اين روشنايى در دوبلين دست پيدا كرد. درست در روزهايى كه چشم اش به ۲۴ تصوير كتاب كلز افتاد و همه آنها تبديل به مشغله ذهنى مرد هنرمند در جوانى شد. همه اين دلايلى است كه از جويس يك اسطوره فراموش نشدنى مى سازد و شايد با گذشت اعصار دوباره نويسنده اى پيدا شود و از طريق اوليس به همان حسى دست پيدا كند كه جويس بعد از خواندن كلز به آن رسيده بود. حالا اوليس در عين سادگى، در عين اينكه تنها روايتى ساده از يك برهه زمانى كوتاه است مى تواند ساعت ها همه زبان شناسان را سرگرم كند و شايد اين حس به كنجكاوى جويس بازگردد و اينكه او در كتابخانه دوبلين است به كتاب هايى مى رسيد كه مى توانست هر ذهن جوان و كنجكاوى را دگرگون كند. شايد اين حرف ها همگى جوابى بود به نقدى كه سال ها پيش در مجله sun Stephan نوشته شده بود.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
ایران-هفتاد و دومين كنگره انجمن بين المللى قلم موسوم به «پن» با حضور هورست كوهلر رئيس جمهورى آلمان و گونتر گراس نويسنده برنده نوبل آلمانى گشايش مى يابد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
ایران-آيا عجيب ترين رمان دنيا را خوانده ايد؟ رمانى كه نه فقط درباره ماجراى كشته شدن سگى در شب هنگام بلكه درباره دنياى عجيب اما خواندنى پسرى اوتيستيك به نام كريستوفر بون است؟! رمان «ماجراى عجيب سگى در شب» كه سال گذشته توسط نشر افق به بازار آمد و پرفروش ترين رمان بريتانيا پس از هرى پاتر بوده است زير و بم اين دنيا را به شما نشان مى دهد. در اين دنيا همه چيز به شفافيت و زلالى آب است اما البته فقط از نگاه راوى داستان كه به بيمارى روحى _ روانى خاصى به نام اوتيسم مبتلا است. اوتيسمى ها پيچيدگى هاى ذهنى خودشان را دارند اما براى هرچيزى منطق و دليلى قائلند. براى آنها اتفاقات پيچيده قابل هضم نيست اما مى توانند سرنخى براى حل برخى معماهاى لاينحل مثل كشته شدن سگ يكى از همسايه هاى كريستوفر بون باشند. اگر از ديدن فيلم «فارست گامپ» با بازى تام هنكس لذت برده ايد بى شك از خواندن اين كتاب مصور لذت خواهيد برد. اين كتاب جايزه بهترين كتاب داستانى سال ويت برد و جايزه بهترين كتاب كودكان گاردين را برده است و از نامزدهاى نهايى بوكر ۲۰۰۳ وايمپك دابلين بوده است.
«ماجراى عجيب سگى در شب» توسط شيلا ساسانى نيا ترجمه شده و مى توانيد آن را به مبلغ سه هزار و دويست تومان ناقابل تهيه كنيد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
ایران-مجموعه اى از دست نوشته هاى مرحوم ميرزا محمدعلى مدرس خيابانى به كتابخانه مركزى تبريز اهدا شد.
در آيين اهداى آثار چاپى و خطى مرحوم مدرس خيابانى با قدردانى از زحمات و تلاش هاى خانواده مدرس، از اقدام آنان به عنوان يك حركت فرهنگى ياد شده كه به اعتلاى فرهنگ جامعه كمك مى كند. اين مجموعه شامل ۲۱ جلد از دست نوشته ها و آثار چاپى و خطى مرحوم ميرزا محمد على مدرس خيابانى است كه از طرف خانواده وى به كتابخانه مركزى تبريز اهدا شد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
همشهری-گروه ادب و هنر: آن دسته از علاقه مندان به تهيه كتاب هاي خارجي كه در زمان برگزاري نمايشگاه بين المللي كتاب فرصت خريد پيدا نكردند مي توانند تا ۱۳ خرداد به ساختمان مركزي شهر كتاب مراجعه كنند چون فروش ويژه كتاب هاي خارجي در ساختمان مركزي شهر كتاب تا نيمه خردادماه ادامه دارد.
علاقه مندان مي توانند در صورت نياز با مراجعه به فروشگاه آبان از اين مجموعه بازديد كنند.
اما آن دسته از علاقه مندان كه به اينترنت دسترسي دارند مي توانند جهت اطلاعات كتاب ها به سايت WWW.BookCITYONLINE.com مراجعه كنند و كتب مورد نياز خود را از طريق سايت سفارش دهند.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
همشهری-گروه ادب و هنر- الهام اناري: خبر تأسيس بانك اطلاعاتي اهالي قلم توسط شوراي عالي ادبيات داستان بسيج، يك خبر خوب براي علاقه مندان به حوزه ادبيات است.
احمد شاكري، عضو شوراي عالي ادبيات داستاني بسيج در مورد اين بانك اطلاعاتي مي گويد: شوراي عالي ادبيات داستاني بسيج بعد از برگزاري چهار دوره جشنواره كشوري با موضوع داستان براي ساماندهي برنامه هاي آتي خود در حوزه ادبيات داستاني يك هفته پيش اقدام به انتشار فراخوان عمومي از نويسندگان، علاقه مندان به داستان نويسي، نوقلم ها و منتقدين كرد.
به گفته شاكري برنامه هاي اين شورا در نوع خود متنوع و منحصر به فرد است.
اين شورا تصميم دارد با تقسيم بندي و اولويت بندي پاسخ دهنده هاي فراخوان، با انجام عمليات هاي علمي و آماري براي گروه هاي مختلف مخاطب خود، برنامه هاي خاص هر گروه را تدوين كند.
اما برنامه هاي هر گروه چيست؟
يكي از برنامه هاي عمومي شورا، انتشار خبرنامه تخصصي ماهيانه ادبيات داستاني است. خبرنامه شامل اخبار مربوط به حوزه ادبيات داستاني داخلي و خارجي، اعلام برخي اخبار غيررسمي، معرفي آثار مطرح در حوزه داستان نويسي، سال شماري از مرگ و زندگي نويسندگان و منتقدين برجسته، ارائه فهرست كامل از آثار منتشره در حوزه ادبيات، نظرخواهي در مورد موضوعات مطرح در حوزه ادبيات داستاني و... است. اين ماهنامه به صورت رايگان براي تعدادي از مشتركين شورا ارسال خواهد شد. يعني با اولويت بندي افرادي كه تجربه داستان نويسي و داستان خواني و نقدنويسي بيشتري دارند، اين خبرنامه را دريافت مي كنند.
شورا با تشكيل كميته هايي، بهترين كتابهاي اين حوزه را شناسايي كرده و براي اعضا ارسال مي كند. البته در يك ارتباط دوسويه به اين منظور مخاطبين نيز فعاليت هايي را براي شورا انجام مي دهند. برگزاري جلسات نقد استاني و برگزاري جلسات آموزشي طولاني مدت و كوتاه مدت نيز برنامه ديگر اين شوراست.
نحوه پر شدن فراخوان توسط مخاطب، تعيين كننده اولويت شركت در برنامه هاست.
برگزاري سفرهاي استاني و كشوري به همراه نويسنده هاي مطرح در حوزه ادبيات داستاني از برنامه هاي جذاب اين شوراست؛ برنامه اي كه در آن قلم ها از تجربيات نويسنده ها و همچنين از فضاها براي بهتر شدن كار خود بهره مي برند. برگزاري دوره هاي مكاتبه اي آموزش نقد ادبي و داستان نويسي نيز در فهرست برنامه هاي اين شورا قرار دارد.
به گفته شاكري فراخوان بانك اطلاعاتي اهالي قلم شامل ۴۰ پرسش تخصصي شامل بخش هاي زير است:
اطلاعات شخصي، فعاليت هاي اجتماعي در حوزه داستان و اطلاعات عمومي و تخصصي درباره داستان.
شورا مهلت ارسال فراخوان را دو ماه در نظر گفته است، علاقه مندان به دريافت اين فراخوان در شهرستانها مي توانند به مراكز حوزه هنري و مراكز فرهنگي نيروي مقاومت بسيج مراجعه كنند و اما در تهران نشاني كريم خان زند، خردمند جنوبي،كوچه مهاجر، پلاك ۳ و شماره تلفن:۸۸۳۱۸۷۸۲ براي دريافت فراخوان اعلام شده است.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
همشهری-مجموعه يادداشت هاي زنده ياد دكتر عبدالحسين زرين كوب براي انتشار در سال جاري آماده مي شود.
دكتر قمر آريان، همسر مرحوم زرين كوب ضمن اعلام اين خبر به ايسنا گفت: مجموعه يادداشت هاي باقيمانده از استاد زرين كوب در زمينه هاي مختلفي از جمله: فلسفه، تاريخ، ادبيات و عرفان است و به حوزه هاي كاري او مربوط مي شود.
زرين كوب كتابخانه اش را به دايره المعارف بزرگ اسلامي هديه كرده كه يادداشت هايش نيز بخشي از آن است. همسر زرين كوب روزهاي سه شنبه در محل دايره المعارف بزرگ اسلامي به گردآوري و ساماندهي آنها مي پردازد و همچنين بقيه روزها بخشي را كه در منزل مانده، طبقه بندي مي كند.
آريان با ابراز نگراني از اين كه در نبودنش اين يادداشت ها پراكنده شوند و به سرانجام نرسند، گفت: سعي دارد سال جاري آنها را در قالب كتابي منتشر كند.
كتابهايي همچون تاريخ مردم ايران پيش از اسلام، تاريخ مردم ايران بعد از اسلام، بامداد اسلام، كارنامه اسلام، ارزش ميراث صوفيه، پله پله تا ملاقات خدا، سر ني، با كاروان حله، پير گنجه در جستجوي ناكجاآباد و ... و شعر بي دروغ، شعر بي نقاب از جمله آثار منتشر شده زرين كوب هستند كه در سن ۷۷ سالگي در ۲۴ شهريور ماه سال ۱۳۷۸ درگذشت.
 
بالا