• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

مقالات و اخبار مرتبط با ادبیات

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
خاطره حجازي، خاطرات سفرش را به كانادا منتشر مي‌كند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين شاعر و داستان‌نويس اين روزها در بازگشت از اين سفر، مشغول نگارش خاطراتش در قالب كتابي با عنوان «و اين بود كانادا»ست.

در اين كتاب به فرهنگ، مهاجرت و مسائل شخصي پرداخته شده و در پايان نيز نمونه‌ي شعرهايي از شاعران كانادايي آورده شده است.

او ابراز اميدواري كرد، اي كاش مي‌شد شاعران ديگر را نيز به چنين سفرهاي مطالعاتي مي‌فرستادند كه از اين طريق، آشنايي با زبان و ادبيات ديگر كشورها براي آن‌ها بسيار مفيد بود.

حجازي همچنين «شعر چي نيست؟» را براي انتشار آماده دارد. او دراين كتاب به سوال‌هاي دكتر رضا منصوري كه به نوعي پرسش‌هاي علوم پايه درباره‌ي شعر است، پاسخ داده است.

پيش از اين نيز مجموعه «فيزيك بي فيزيك»، سوال‌هاي جماعت شاعر از علوم پايه در گفت‌وگوي حجازي و منصوري به چاپ رسيده است.

همچنين مجموعه‌ي شعر «واسه وقتايي كه عاشقي» خاطره حجازي از سوي انتشارات قصيده‌سرا به چاپ رسيده و رمان «تو خوبي» او زير چاپ است.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
هلن اوليايي‌نيا نقد خود را بر ”مسخ“ فرانتس كافكا همراه با ترجمه صادق هدايت منتشر مي‌كند.


به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، اين منتقد ادبي نقد خود را بر اين اثر داستاني در كنار سه نقد از منتقدان بزرگ جهان كه خود آن‌ها را ترجمه كرده با اصل ترجمه صادق هدايت، براي انتشار آماده كرده است.


از اوليايي‌نيا همچنين كتاب‌هاي ”بوطيقاي ارسطو“، ”تراژدي چيست؟“ و ”ابلهان زمان“ مدت يك سال است در انتظار دريافت مجوز نشر به سر مي‌برند.


اين كتاب‌ها را نشر فردا در اصفهان منتشر خواهد كرد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
همشهری-گروه ادب و هنر- در نمايشگاه پژوهشي «مروري بر هنرهاي تصويري سده هاي ۱۲ و ۱۳ هجري» براي نخستين بار، مجموعه اي از كتاب هاي چاپ سنگي دوران قاجار با تصويرسازي ميرزا عليقلي خوئي به نمايش گذاشته مي شود.
تعدادي از كتب نفيس چاپ سنگي از مجموعه شخصي دكتر كازروني و خانم سلحشور متعلق به اواسط دوران قاجار در قالب يكي از بخش هاي اصلي نمايشگاه هنر سده هاي ۱۲ و ۱۳ هجري قمري ايران ارائه خواهد شد.
اين نسخه ها شامل بسياري از مهم ترين منابع گنجينه هاي ادب و فرهنگ ايراني- اسلامي بوده و افزون بر ارزش و نفاست هنري و جنبه هاي زيبايي شناسانه، منبع پژوهشي مهم و مستندي در مطالعه تاريخ چاپ كتاب در ايران به شمار مي روند.
از كتب ديگر اين مجموعه مي توان به نسخه هاي شاهنامه، خمسه نظامي مصور، يوسف و زليخا، كليه و دمنه، مختارنامه، سفرنامه هاي ناصر الدين شاه به اروپا و عتبات، كليات سعدي و مثنوي اشاره كرد.
ظرافت و زيبايي به كار رفته در تصاوير كتب چاپ سنگي در آغازين دوره رواج اين شيوه چاپ در ايران، از مهمترين تجلي گاه هاي اين دوران مي باشد كه تاكنون كمتر مورد توجه و بررسي كارشناسان، محققان و صاحبنظران تاريخ هنر ايران قرار گرفته است.
اين مجموعه در نمايشگاه پژوهشي مروري بر هنرهاي تصويري سده هاي ۱۲ و ۱۳ هجري، در مؤسسه فرهنگي - هنري صبا روز دوشنبه ۲۹خرداد ساعت ،۱۷ طي مراسمي در معرض مشاهده قرار خواهد گرفت.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
همشهری-گروه ادب و هنر- پس از چاپ مطلبي با عنوان «ما و شما كانديداي يكديگر هستيم» كه نگاهي انتقادي داشت به معرفي خانم توران ميرهادي از طرف موسسه پژوهشي تاريخ ادبيات كودكان ايران براي دريافت جايزه آستريد ليندگرن سوئد، پاسخي از طرف موسسه فوق به روزنامه رسيد.
ضمن آن كه هنوز معتقد به صحت مفاد آن نوشته هستيم و اعتقاد داريم معرفي خانم ميرهادي در ارتباط صددرصد ميان روابط ارگانيك موسسه پژوهشي با شوراي كتاب كودك رقم خورده است، اصالتاً خانم ميرهادي را واجد قابليت هايي براي كانديدا شدن مي دانيم. اما انتقاد ما كه آقاي محمدهادي محمدي خواسته اند از آن بگريزند و با طرح مسايلي چون معرفي هوشنگ مرادي كرماني يا رقم جايزه آستريد ليندگرن آن را در مسير ديگري قرار دهند، همچنان پابرجاست. انتقاد ما نيازي به تفسير و تعبير ندارد؛ چراكه تيتر نوشته مان مي گويد كه منظور ما چيست و تلفن هاي متعدد نويسندگان و شاعران و منتقدان حوزه ادبيات كودكان به روزنامه و نوشته هايي كه به دستمان رسيده نيز حاكي از همين است.
به هر حال، نوشته آقاي محمد هادي محمدي را به رسم حفظ حقوق ايشان به چاپ مي رسانيم؛ اگرچه براي صحت گفته هايمان كافي است به يك سطر پاياني نامه آقاي محمدي اشاره كنيم؛ همان سطري كه رونوشتي از نامه ارسالي شان به روزنامه همشهري را براي شوراي كتاب كودك هم ارسال كرده اند! چرايش را لابد ما نبايد جواب بدهيم؛ مگر آن كه بپذيريم ارتباطي موثق ميان انتقاد ما، شوراي كتاب، آقاي محمدي، موسسه پژوهشي تاريخ ادبيات و خانم ميرهادي وجود دارد كه آقاي محمدي ناچارند از نامه شان رونوشتي هم به شورا بدهند تا خانم ميرهادي و اعضاي شوراي كتاب كودك بپذيرند كه آقاي محمدي وظيفه شان را انجام داده اند.
آقاي محمدي پس از انتقاد از روزنامه نگاران به خاطر عدم رعايت بديهيات روزنامه نگاري، گفته اند كه سالهاست شاهد اخباري هستيم كه سرسري تهيه شده و نوشته مي شوند. سپس پاسخ اصلي شان را به يادداشت ما نوشته اند:
* در اين مطلب ظاهراً به كانديداتوري سركار خانم توران ميرهادي از سوي موسسه پژوهشي تاريخ ادبيات كودكان ايران معترض شده اند و دو مانع از براي كانديداتوري ايشان مطرح كرده اند؛ اول آن كه خانم ميرهادي داستان نويس نيستند و دوم آن كه پيش از اين گفته شده است كه تنها نهاد مجاز براي معرفي نويسندگان براي جوايز بين المللي از طرف IBBY شوراي كتاب كودك بوده است.
حقيقت اين است كه جايزه آستريد ليندگرن كه چند سالي است كار خود را در حوزه ادبيات كودكان آغاز كرده خود يك نهاد جداگانه و متفاوت با نهاد IBBY است كه جايزه هانس كريستين اندرسن را اهدا مي كند. آقاي زاهدي مي توانند با سر زدن به دو سايت Ibby و Alma تفاوت بين اين دو نهاد را دريابند. در آن جا متوجه مي شوند كه شوراي كتاب كودك به عنوان شعبه ملي Ibby تنها در مورد معرفي كانديداي جايزه جهاني هانس كريستين آندرسن، تنها نهاد معرفي كننده است نه در مورد همه جوايز بين المللي.
جايزه آستريد ليندگرن كه مبلغ آن ۶۴۰ هزار دلار است نه ۷۴۰ هزار دلار، هرساله از سوي شوراي ملي امور فرهنگي سوئد در بزرگداشت ياد آستريد ليندگرن نويسنده بزرگ سوئدي به نويسنده، تصويرگر و يا كساني كه نقش عمده و برجسته اي در ترويج كتابخواني و تحول در ادبيات كودكان در كشور يا منطقه خود داشته باشند، اهدا مي شود. موسسه پژوهشي تاريخ ادبيات كودكان سركار خانم توران ميرهادي را به سبب نقش برجسته خود در پايه گذاري ادبيات كودكان ايران در مفهوم نوي آن و بيش از پنجاه سال تلاش مستمر در ترويج كتابخواني براي نسل جوان كانديداي اين جايزه كرده اند.
* شما در مطلب خود از ما پرسيده ايد كه چگونه اين موسسه توانسته است خانم توران ميرهادي را كانديدا كند، در حالي كه شوراي كتاب كودك آقاي مرادي كرماني را كانديداي همين جايزه كرده اند. به آگاهي همگان مي رسانيم كه در ايران سه نهاد شوراي كتاب كودك، كانون پرورش فكري كودكان و از سال ۲۰۰۶ موسسه پژوهشي تاريخ ادبيات كودكان مجاز به معرفي كانديدا براي اين جايزه هستند. به اين نهادها، نهادهاي كانديدكننده Nominated Body مي گويند كه البته كسب چنين اعتباري آسان به دست نمي آيد و نياز به مشاركت فعال در حوزه ادبيات كودكان در سطح جهاني دارد. بنابراين كانديدا كردن براي اين جايزه بزرگ در انحصار شوراي كتاب كودك نيست و كانون پرورش فكري هم مي تواند كانديداي خود را معرفي كند كه البته اين نهاد با بهره بردن از حق خود براي سال ۲۰۰۵ آقاي علي اكبر صادقي تصويرگر پيشكسوت كودك را كانديد كرده بود.
* شما در مطلب خود به يكي ديگر از حقوق مسلم نويسندگان و پژوهشگران ايراني كه بهره بردن از بورس هاي مطالعاتي است، اشاره كرده ايد و ضمن طرح بهره بردن اينجانب از بورس مطالعاتي كتابخانه بين المللي مونيخ آن را نيز به اشتباه در انحصار شوراي كتاب كودك دانسته ايد. كافي است شما به نام كساني كه در چند سال گذشته از سوي كانون پرورش فكري به اين نهاد فرستاده شده اند توجه كنيد تا بر نادرست بودن اين انگاره نيز پي ببريد. حق مطالعاتي در زمينه پژوهش هاي كاربردي و بنيادي در حوزه ادبيات كودكان در بورس هاي شناخته شده در آلمان، ژاپن، سوئد و بسياري كشورهاي ديگر به هيچ روي در اختيار شخص يا سازماني نيست و همگان حق بهره بردن از آن را دارند؛ تنها با اين شرط كه كساني كه خواهان استفاده از اين بورس ها هستند بايد هم طرح موضوع هاي پژوهشي مقبولي را ارائه كنند و هم دست كم با يكي از زبان هاي معتبر بين المللي آشنا باشند.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
همشهری-عليرضا پور اميد
اول خرداد ماه انتخابات اتحاديه ناشران و كتابفروشان تهران برگزار شد، اتفاقي فرخنده در يك فاصله زماني مناسب با اتمام كار نمايشگاه كتاب كه نه مثل مصاحبه هاي مربيان ورزشي (فوتبال) بلافاصله پس از پايان بازي است و نه مثل برخي تحقيق و تفحص ها كه به قدري دور و دير انجام مي پذيرد كه تمامي نكات ريز و ظرايف موضوع از ذهن و حافظه زدوده شده است و... بله، با يك فاصله منطقي و ارزشمند اين انتخابات برگزار مي گردد و قطعا دوستان كتابگر و كتابمند و كتابچي ما با اين تعدد و تكثر كه صد البته به لحاظ كمي لازم و ضروري است كم كم خود واقفند كه امروز نياز جامعه فرهنگي ما به صنف ارجمند و تأثيرگذار حوزه نشر، بيشتر يك نياز عمقي و محتوايي است نه گسترش در سطح و تعدد «لاتعدولا تحصي» ناشران شناسنامه دار يا بي آدرس ولامكان و «ناشرمولف» و «ناشر موقت» ناشران فصلي و چه و چه ... البته اين توجه به كيفيت ها به مقابله با كميت ها نيانجامد كه آن هم مضرات خويش را داراست مثل همين تصميم امسال برگزاركنندگان نمايشگاه كه به دليل مقابله با برخي از ناشران ويتريني و به اصطلاح بنده «كتابوتيك» به جاي كتابفروشي كه اصولا تفكر كافه كاباره اي را با كتابسازي و عوامفريبي آميخته اند و با استفاده از صداي مثلا هنرپيشه يا برانگيختن حس ترحم مردم نسبت به شاعري نابينا درصددند كه به فروش بيشتر برسد. هيچ گونه توليد و اثر موسيقايي به عنوان اين كه جزو كتاب و فرهنگ مكتوب واقع نمي شود اجازه ارائه در نمايشگاه را نداشت و شد آنچه شد و چه بسيار دريغ و درد و چه هدر رفت سرمايه ها و انگيزه ها... مثل اين بود كه براي تنبيه چند دانش آموز خاطي بخواهيم مدرسه را تعطيل يا محدود سازيم و اين از ضعف هاي عمده نمايشگاه امسال بود.
***
اي نامه حق به سوي مخلوق، در قامت تو شده مجسم
وي آنكه بشر به حرمت تو، نزد پري و ملك مفخم
نمايشگاه كتاب با همه تلخ و شيريني هايش و با تمامي اشك ها و لبخندها و رضايت ها و رنجش ها و... به پايان رسيد و رفت تا سال دگر و برگزاري بزرگترين ميعادگاه تمامي اهالي فكر و فرهنگ و كلمه با آن حوزه وسيع و ساحت گسترده از مؤلف و نويسنده تا حروفچين و چاپنده، طراح و صفحه آرا تا جلدساز و صحاف و خريدار و فروشنده و... حجم عظيم مبادلات ريالي و دلاري و اجاره بدون شرط تمليك متري «x» مقداركه نمي دانم تا چه ميزان در سال بعد خود را با شرايط و نوسانات نرخ تورم هماهنگ خواهد ساخت (خداوند بركت دهد به سرزمين امانيه و محموديه روبه روي اوين و دركه پشت صدا و سيما و...) و گلايه ها و شكوائيات سرمايه گذاران حوزه نشر و فريادها و دادخواهي هاي خريداران كم بضاعت و اندك سرمايه از افزايش لحظه افزون قيمت هاي پشت جلد كه چندي است به دليل حجب و حيا و افزايش نرخ كتاب از پشت جلد به داخل كتاب و در صفحه شناسه نقل مكان كرده است و در مقابل ،توجيهات و استدلالات مسئولين و نيز ناشران كه كماكان قيمت كتاب را در تناسب با مثلا تنقلات و يا مثل نگارنده در قياس با دسته چك بانك ها، مناسب و در جهت تراضي و به نفع خريداران بيان مي كنند. به هر حال هياهو و غوغاي نمايشگاه كتاب و عمر سالي ۱۰ روزش فرونشست و شمال شهر تهران نيز پس از دو هفته شلوغي و ترافيك و اختلال، نفسي كشيد و فعلا همه راضي (به جز غائبين نمايشگاه) تا اين كه كم كم روزهاي بي رواجي و كساد كتاب دوباره رخ نمايد و چك ها و سفته ها و... وزن خويش را در سررسيد به رخ بكشاند.
آخر همه كدورت گل چين و باغبان
گردد بدل به صلح چو فصل خزان رسد
***
در تعريف كتاب آورده اند كه: «حاملي كه مضموني را حمل نمايد» و البته اين تعريف، هر مقوله مضمون دار و مطلب باري را شامل مي شود و به تعبيري كتاب و كتابت و فرهنگ مكتوب را محدود به قالب و محدوده «كاغذ و شيرازه و جلد» نمي نمايد و ذهن را آماده مي سازد براي پذيرش و استقبال از كتاب هاي مجازي و كتابخانه ها و كتابفروشي هاي لامكان و بدون آدرس هيأت جغرافيايي و قطعا عدم توجه بدين آتيه محتمل و آينده لاجرم، فرد را مثل نگارنده اين سطور در رؤيا و خاطره خوش استشمام بوي عرق روح نويسنده، از واقعيات و عينيات، بدور و پرت افكنده و لنگ لنگان و دون كيشوت وار به جدالي نابرابر با سرعت و فن آوري و مدرنيته خواهد برد. سال گذشته مجالي بود و حوصله ام كه به بررسي كتاب هاي حوزه موسيقي در شاخه ها و بخش هاي مختلف اين رشته پرداخته و به معرفي كتاب هاي برجسته و مفيد و راهگشاي اين هنر بپردازم امسال نيز باتوجه به دقت بيشتر بر آينده و آتيه كتاب و اين كه چرا در اين صنف محترم تمامي دست اندركاران و پردازندگان و افراد دخيل مؤثر و كم تأثير همه و همه به نوعي و به بياني، ناراضي و شكايت مند و گلايه دارند و چرا؟؟
در هر كسي كه مي نگرم بر شكايت است
در حيرتم كه گردش گردون به كام كيست
باري كتاب با همه محبوبيت ها و مقبوليت هايش در بين اهل فكر و فرهنگ و با همه دلبري ها و دلربائيهايش به سمت و سوي انديشه و تفكر، به هر حال يك مقوله اقتصادي است و شگفت اينكه وجه اقتصادي او پررنگ تر و پرپرسنل تر از وجه فرهنگي اوست و در ازاي هر يك نفر مثلا مؤلف يا نويسنده يا شاعر يا محقق (فرهنگي)، دهها نفر فرد دخيل را مي توان ديد كه در بخش اقتصادي اين حوزه فعاليت دارند (ريالي) و طرفه تر اين نكته كه كتاب تنها و يگانه عضوي است در ايران كه خالق و پديدآورنده اصلي آن، نمي تواند صرفا ازين منبع ارتزاق كند و امرار معاش نمايد درحالي كه هر كس بنا بر شغل خويش مي تواند هزينه هاي زندگي را به نوعي جوابگو باشد. حال چه در درياها صدف و در جويد يا در خيابان ها نان خشك و خرمهره يا... اما كتاب اين هنر را دارد كه اساسا هزينه هاي خودش را (مثل كاغذهاي چركنويس _ هزينه برق و چاي و سيگار و خودكار و مداد و...) تكافو نمي كند چه برسد به اين كه مثلا بخواهد درآمدزا و معيشت گذرا هم باشد. (البته به جز استثنائات) و دقيقا برعكس چاه هاي خشك مناطق كويري است كه به آب نمي رساند ديگران را اما چاه كن را به نان خواهد رساند.به هر حال مقدمه بر موضوع و حاشيه بر متن فزوني يافت كه مقصود اين نوشته شناسائي و معرفي مختصات كتب موسيقايي بود و سخن در پيشگفتار به درازا كشيد،باري سخن از تعريف كتاب بود و اين كه با آن تعريفي كه ارائه شد،لزوما كتاب محدود به «كاغذ و شيرازه و جلد» نيست.
نقل است كه چند دهه قبل وقتي مرحوم حسينعلي ملاح به دكتر پرويز ناتل خانلري گفت: براي هر شماره مجله سخن يك مقاله موسيقايي خواهم نوشت گويا موجب اعجاب مرحوم خانلري شده بود كه مگر چقدر مي توان درمورد موسيقي قلم را به تحرير كشاند و اين تفكر البته تا امروز برقرار است كه «نظريه پردازي در موسيقي زياد شده درحالي كه موسيقي يك مقوله اجرايي است و بايد اثر را شنيد يا شاهد بود و...» با ذكر اين مثال و نيز از يك منظر آسيب شناسانه روشن مي شود كه ۹۵ درصد كتب موسيقي كه در دسترس قرار دارد فاقد تعريف كامل كتب موسيقي مي باشند و كتاب موسيقايي اگر فاقد لوح فشرده يا نوار مكمل باشد قطعا موسيقايي محسوب نمي شود مگر كتاب هاي تاريخ موسيقي يا رجال موسيقي و بيوگرافي ها و... كه همانان هم چنانچه با CD يا كاست آثار هنرمندان مزين گردد از اعتبار و اقبال بيشتر و فراتري برخوردار خواهد بود.
***
بر مي گردم به مطلب و انتخابات اتحاديه ناشران و كتابفروشان،همه مقصود از اطاله سخن اين جا بوده است؛ نگارنده به منتخبين گرامي و دوستان عزيز اتحاديه كتابفروشان كه اتفاقا در كارنامه نشرشان آثار قابل توجهي از موسيقي به چشم مي آيد تأكيد مي نمايم كه باتوجه بيشتر و دقت افزون تر به تهيه و توليد و نشر آثار موسيقي بپردازند همچنانكه كتب ورزشي يا كتب نقاشي بدون نمونه آثار، ابتر و ناقص محسوب مي شوند اين قاعده نيز درمورد هنر موسيقي نيز صادق و واجب الرعايه مي باشد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
همشهری-علي الله سليمي
عاشق ناشي / موسي بيدج / ۳۰۰۰ نسخه / چاپ اول ۸۴ / ۱۰۸ صفحه / ۱۱۰۰ تومان / نشر خورشيد باران / طراح جلد: باسم رسام
اين روزها در ميان كتاب هاي منتشره در بازار نشر ايران كتاب «عاشق ناشي» نوشته موسي بيدج هم ديده مي شود.اين كتاب شامل ۱۲ داستان كوتاه با عناوين «قتلي بزرگ از نوع بي اهميت» ، «عاشق ناشي» ، «بوي باغچه باران خورده»، «بعد از هجرت» ، «ما پر از عباسيم» ، «مرد سامسونت به دست عينك به چشم» ، «ادبيات متعهد» ، «خاطرات پربار مترجمي پركار» ، «آوازي براي غربت راجو» ، «فانوس خانه» ، «كلاف» و «سايه» است.«عاشق ناشي» به قلم نويسنده اي است كه بيشتر كتابخوان هاي ايراني او را به عنوان مترجمي پركار در حوزه ادبيات عرب مي شناسند. البته موسي بيدج مجموعه داستان ديگري هم منتشر كرده (آسمان زعفراني _ نشر كوبه) كه خيلي در ميان اهالي ادبيات داستاني ايران شناخته شده نيست. وي همچنين علاقه خود به ادبيات داستاني را با ترجمه مجموعه داستان هاي كوتاه فاطمه العلي نويسنده كويتي با عنوان «عصاي آبنوس» نشان داده ولي با اين حال موسي بيدج در ميان كتابخوان هاي ادبيات معاصر به همان «مترجم فعال» معروف است كه بيشتر كتاب هاي شعر شاعران عرب را براي خوانندگان فارسي زبان ترجمه كرده است.«دنيا چه قدر دير است» هم عنواني مجموعه اي از شعرهاي موسي بيدج است. با توجه به سابقه درخشان بيدج در حوزه ترجمه ادبيات عرب، مجموعه داستان «عاشق ناشي» وزنه قابل توجهي در ميان نوشته هاي او محسوب نمي شود. در اين كتاب نويسنده به مقوله ادبيات داستاني با نگاه جدي و حرفه اي برخورد نكرده است.داستان كوتاه مولفه هاي به خصوصي دارد كه نويسنده موظف است حداقل به بخشي از آنها توجه كند تا بتواند در ميان نويسندگان صاحب نام اين عرصه حضور خود را به رخ بكشد. موسي بيدج از اين زاويه به ادبيات داستاني معاصر ايران نگاه نكرده است. او هر ۱۴ داستان كوتاه مجموعه «عاشق ناشي» را براساس و پايه دانش و سليقه خود نوشته و پيشرفت هاي نويسندگان معاصر ايراني طي سال هاي اخير در دستيابي به شگردها و تكنيك هاي تازه داستان نويسي را ناديده گرفته است. همچنين مضامين مورد استفاده نويسنده در اغلب داستان هايش جزو دغدغه هايي نيست كه مخاطبان ادبيات داستاني معاصر ايران اين روزها دنبال مي كنند. اولين داستان كتاب (قتلي بزرگ از نوع بي اهميت) درباره مرگ مردي به نام آرزومند است كه وقتي متوجه مي شود زنش كتاب هاي او را به نمكي سر كوچه داده سكته مي كند و مي ميرد. اين داستان با حواشي بسيار شروع مي شود كه ربط چنداني به موضوع داستان ندارد. شخصيت هاي اصلي داستان كه خواننده دوست دارد درباره آنها بيشتر بداند به حاشيه رانده مي شوند (آرزومند و همسرش). وقايع داستان را احمدآقا براي آقاي كرمي تعريف مي كند كه هر دو كارمندان يك اداره هستند و در حين كار در اداره براي اينكه صحبتي هم با يكديگر داشته باشند، احمدآقا ماجراي مرگ آرزومند را پيش مي كشد و در ادامه به رد و بدل كردن حرف هاي پيش پاافتاده هر روزه شان مي پردازند.براي خواننده حرف هاي پيش پا افتاده احمد آقا و آقاي كرمي در حين كار در اداره، جذابيت چنداني ندارد. آنچه باعث مي شود توجه خواننده به حرف هاي احمدآقا جلب شود، صحبت او درباره مرگ آرزومند است كه در ميان صحبت هاي هر روزه آنها، حرف تازه اي است و شدت وقايع آن هم نسبت به ساير اتفاقات پررنگتر است.اما نويسنده به اهميت وقايع توجه چنداني نمي كند. دو كارمند فوق با واقعه مرگ آرزومند هيچگونه رابطه نزديكي ندارند و تنها مساله اي كه باعث مي شود خبر مرگ آرزومند در ميان صحبت هاي آن دو كارمند در آن روز جاي گيرد همسايه آرزومند -يكي از آن دو كارمند (احمدآقا) -است. حتي احمدآقا با مساله مرگ همسايه خود احساس همدردي هم نمي كند: «... علت مرگش خنده داره.»
عدم توجه به محور اصلي داستان، باعث شده شخصيت هاي فرعي متعددي وارد قصه شوند كه نقش چنداني در پيشبرد داستان ندارند.داستان مي توانست روي زندگي و انديشه هاي آرزومند متمركز شود كه در آن صورت مخاطب مي توانست با انگيزه هاي او بيشتر آشنا شود.شيوه روايتي موسي بيدج، برگرفته از شيوه هاي قصه گويي است تا شگردهاي قصه نويسي. گويي نويسنده متني را براي اجراي راديويي تنظيم كرده است:
احمدآقا گفت: «خدا رحم كرد كه زنم شاعر نشد.»ساختمان اداره را دود گرفته بود. هيچ مراجعي نبود. همه رفته بودند كه فردا بيايند.آقاي كرمي گفت: «چه طور مگه احمدآقا؟»احمدآقا گفت: «آقاي كرمي! ما يه همسايه داريم، يعني داشتيم كه اسم اونو گذاشته بوديم آرزومند.»
- خوب، چي شد؟
- هيچي! عمرشو داد به شما.
- پير بود يا مريض؟
حرف هاي دو كارمند (احمدآقا و آقاي كرمي) همين طور ادامه پيدا مي كند تا به حرف هاي هميشگي آنها در اداره خلاصه مي شود البته با ورود آبدارچي.آبدارچي، با يك سيني چاي وارد شد. كرمي گفت:چاي تازه جوش اعلا رسيد.و قاه قاه خنده سر داد. آبدارچي، چشم غره اي رفت و گفت:« آقاي كرمي! به جاي مزه پروندن، بشين كاراتو بكن.»كرمي گفت:« تو كه مشتري چاق و چله نمي آري.»آبدارچي گفت:« نه بابا، تو نرخت رفته بالا.»
داستان بعدي كتاب «عاشق ناشي» ساختار لطيفه گونه دارد. پيرمرد فروشنده به يكي از مشتري هايش (شهرزاد) در حين خريد او و دوستانش از مغازه او شيفته مي شود و بعد از چند دقيقه متوجه مي شود شهرزاد، شوهر و بچه دارد. درحالي كه همراهان شهرزاد مجرد هستند.همچنين در داستان «بوي باغچه باران خورده» خانواده اي در انتظار فرزندانشان هستند كه در جبهه هاي جنگ حضور دارند.در اين نوشتار كوتاه فرصت نقد و بررسي تك تك داستان هاي كتاب نيست ولي با مرور مجموع داستان هاي كتاب «عاشق ناشي» مي توان ادعا كرد بيدج براي رقابت با نويسندگان داستان كوتاه در ايران امروز دست به تاليف داستان هاي اين كتاب نزده بلكه دغدغه هاي شخصي او در عرصه داستان نويسي منجر به شكل گيري كتاب «عاشق ناشي» شده است.با اين حال موسي بيدج، هنوز همان مترجم توانا و كهنه كاري است كه توانست طي ساليان اخير شاعران شهير و صاحب نام عرصه ادبيات مقاومت فلسطين را به كتابخوان هاي ايراني معرفي كند؛شاعراني همچون: محمود درويش، سميع القاسم، معين بسيسو، توفيق زياد، محمد القيسي، عزالدين المناصره، فدوني طوقان، احمد دحبور، مريد البرغوثي، ابراهيم نصرالله و...
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
همشهری-گروه ادب و هنر- پرداختن به ادبيات بومي در ايران و تحقيق و تفحص درباره آن، چند سالي است كه در ميان پژوهشگران رواج يافته است.
تحقيق در ادبيات معاصر يزد و آذربايجان از جديدترين فعاليت هاي پژوهشي است كه در حال انجام است.
فرهنگ نامه و بيوگرافي شاعران يزد با نمونه هايي از شعرهاي آنها تا اواخر سال ۸۵ به چاپ مي رسد. بتول خاتم زاده مدير اجرايي انتشارات ريحانه الرسول با اشاره به نشر كتاب هاي جديد اظهار داشت: كتاب هاي دانش نامه ائمه جمعه، دانش نامه مشاهير و مفاخر دامغان، يزد ديروز و خاطرات دكتر جلال گلشن در مورد آداب و سنن و رخدادهاي يزد از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۸۴ در اوايل سال ۸۵ چاپ شده است.در حوزه ادبيات معاصر آذربايجان نيز صمد رحماني خياوي گفت: اكنون مشغول نوشتن كتاب ادبيات معاصر آذربايجان هستم كه اميدوارم امسال منتشر شود. وي با بيان اين كه اين كتاب حدود ۲۰۰ صفحه است اظهار داشت: در اين كتاب آثار غلامحسين ساعدي، رضا براهني و فريبا وفي مورد پژوهش قرار مي گيرد و درباره همخواني نوشته هاي آنها با حال و هواي اقليمي آذربايجان بحث مي شود. رحماني خياوي گفت: در فصل اول اين كتاب به مسايل اجتماعي، در فصل دوم به تاريخ ادبيات آذربايجان و در فصل آخر به تحليل رمان هاي نويسندگان آذربايجاني پرداخته ام.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
ايسنا: پيتر هانكه- نويسنده آوانگارد اتريشي- جايزه ادبي هاين آلمان را رد كرد. اين اقدام در شرايطي صورت گرفت كه انتظار مي رفت شوراي شهر دوسلدورف با اعلام رأيي، نتيجه اين جايزه را لغو كند. به گزارش فرانس پرس، هانكه ماه گذشته جايزه ادبي هانريش هاين را كه ۶۳ هزار دلار ارزش دارد، برد؛ اما هفته گذشته، شوراي شهر دوسلدورف گفت، به دليل حس همدردي هانكه براي اسلوبودان ميلوسوويچ- **** يوگسلاوي- در نظر دارد تصميم هيأت داوري اين جايزه را لغو كند. ميلوسوويچ ماه مارس گذشته در لاهه درگذشت. اين در حالي بود كه وي به دليل نسل كشي و جرايم جنگي در لاهه تحت بازجويي بود. هانكه در نامه اي به شهردار دوسلدورف نوشت: من به اين دليل به شما نامه نوشته ام تا بگويم كه از گناه شما و تمام افراد شوراي شهر كه مي خواهيد تصميم بگيريد نتيجه جايزه را لغو كنيد، چشم پوشي كرده ام.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
همشهری-فرهنگ فارسي- آذربايجاني (فارسجا- آذربايجانجا سؤزلوك) تاليف دكتر بهزاد بهزادي توسط نشر نخستين در تهران منتشر شد. با انتشار اين فرهنگ، مجموعه شش جلدي فرهنگ فارسي- آذربايجاني، آذربايجاني- فارسي و آذربايجاني- آذربايجاني دكتر بهزادي كامل شد. وي كار فرهنگ نويسي را ابتدا با انتشار مجموعه سه جلدي فرهنگ واژگان آذربايجاني- آذربايجاني آغاز كرد. سپس در يك مجلد، فرهنگ آذربايجاني- فارسي را توسط نشر فرهنگ معاصر منتشر ساخت و سرانجام فرهنگ فارسي- آذربايجاني را ابتدا در دو جلد و در چاپ فعلي در يك مجلد و ۱۵۲۲ صفحه با كاغذ، صحافي و جلدي ممتاز به بازار نشر فرهنگنامه ها و كتاب هاي مرجع عرضه كرد.
در اين فرهنگ، بيش از ۵۰۰۰ مدخل و زيرمدخل با آوانويسي واژه هاي مدخل ارائه شده است. همچنين در نگارش بخش تركي آذري، شيوه آوانگاري به منظور رعايت قانون هماهنگي اصوات در زبان تركي رعايت شده و نشانه منشأ و هويت دستوري لغات اصلي درج شده است. علاوه بر اين، مؤلف به درج محتواي معناي حقيقي، مجازي و مفاهيم ويژه در تركيبات تثبيت شده و معادل تركي آذربايجاني و نيز لغات دخيل از فارسي، عربي و ساير زبان ها در تركي اقدام كرده است.
مؤلف در پيشگفتاري كه در ابتداي فرهنگ فارسي- آذربايجاني آورده، نوشته است: «انتشار كتب مرجع و گسترش چاپ مطبوعات و كتب به زبان تركي آذربايجاني، از ضروريات عصر ماست. در گذشته به اين قبيل فعاليت ها رنگ سياسي مي زدند و قلم ها را مي شكستند.
چندي است كه بعضي راديوهاي بيگانه و اقمار آنها تبليغات شومي را راه انداخته اند. خوشبختانه مردم آذربايجان و حكومت جمهوري اسلامي ايران، هوشيارانه عمل مي كنند و با اجراي تكليفي كه قانون اساسي بر عهده آنها گذاشته است، توطئه مغرضين را نقش بر آب خواهند كرد» . فرهنگ دو جلدي فارسي- آذربايجاني بهزادي، در يك مجلد ۱۵۲۲صفحه اي و به قيمت ۱۳۵۰۰تومان منتشر شده است.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
همشهری-بزرگ كردن بچه در خانواده در همه جوامع از جنبه هايي از زندگي شناخته مي شود كه با مادر وابستگي تام و تمام دارد، اما در دهه هاي اخير همزمان با تغيير در جنبه هايي از كاركرد خانواده، پدر و مادر و حتي اجتماع، اين موضوع هم تا حدي دستخوش تحول شده است. اكنون در بسياري از كشورها پدري كردن به همان اندازه مادري كردن معنا و اهميت دارد.
در جامعه ما نيز كه حالت سنتي خود را بيشتر حفظ كرده است، بزرگ كردن بچه هنوز حيطه تخصصي مادران محسوب مي شود، اما در سال هاي اخير پدران ناچار شده اند - يا شايد علاقه مند شده اند- كه نقشي هر چند اندك در اين زمينه ايفا و در واقع پدري كنند. طبعاً تجربه پدري كردن خالي از لطف نيست. پدران جواني كه مايل اند در اين زمينه فعال تر برخورد كنند، مي توانند كتاب «تجربه پدري كردن» را بخوانند كه توسط بيل كازبي هنرپيشه مشهور برنامه هاي كمدي نوشته شده است. وي معتقد است پدري كردن لذت مطبوعي است كه بايد تجربه كرد. وقتي هنرپيشه اي كمدي كتاب مي نويسد، مي توان انتظار داشت كتاب شاد و مفرح از آب درآيد، واقعيتي كه به درستي در مورد «تجربه پدري كردن» صدق مي كند. اين كتاب ۱۴ فصل و ۱۴۴ صفحه دارد و با قيمت ۱۲۰۰ تومان توسط نشر پيك بهار و در ۳۰۰۰ نسخه و با ترجمه پروين قائمي منتشر شده است.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
همشهری-گروه ادب و هنر- بختيار نصرت، شاعر مردمي آذربايجان، ديروز در ۷۲ سالگي در تهران درگذشت.
نصرت كه در سال ۱۳۱۳ در روستاي بافتان سراب به دنيا آمد، از تحصيلات كلاسيك بهره اي نبرده بود و سرودن شعر را به صورت ذوقي و از سر علاقه آغاز كرده بود. وي از شاگردان مرحوم استاد حبيب ساهر در شعر تركي آذري و علي باباچاهي در شعر فارسي بود. شكوفايي ادبي بختيار نصرت در سال هاي آغازين پيروزي انقلاب اسلامي به چشم آمد و در بيشتر نشريات ادبي تركي آذري و فارسي آن سال ها، آثار فراواني از وي به چاپ رسيد. از نصرت دو كتاب شعر تركي آذري به نام هاي «قيزيل قان» و «گونشيمين پنجره سي» منتشر شده است كه عمدتاً حاوي اشعار ليريك و تصاوير زيبايي است كه وي از صحنه هاي زندگي تصوير كرده است.
وي سركارگر بخش تعميرات كارخانه سيمان تهران بود كه در سال هاي آخر، دوران بازنشستگي خود را مي گذراند. پيكر بختيار نصرت، امروز صبح در بهشت زهرا آرام مي گيرد و مراسم ختم وي، دوشنبه ۲۲ خرداد از ساعت ۵ تا ۷ عصر در مسجد امام زمان(عج) واقع در خيابان ابوذر فلاح، خيابان شهيد بهبودي، كوچه شهداي جم برگزار شد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
همشهری-علي الله سليمي
نوشتن، موضوعي دوسويه است: نويسنده و خواننده. طبيعي است كه هر عنصري وارد حوزه نويسندگي شود به مخاطب هم مربوط مي شود. از همين زاويه مي توان به موضوعي به نام شغل شدن نويسندگي پرداخت. چندي است بحث مربوط به نويسندگي به عنوان يك شغل در ميان اهل قلم مطرح شده و اقداماتي نيز براي قانونمندكردن آن از سوي انجمن قلم ايران انجام شده است. شغل شدن نويسندگي و قانوني شدن آن و نيز تاثيرات آن در خواننده، بحثي است كه در مطلب زير مي خوانيد:
نوشتن يك امر غريزي است و آن كس كه قرار است بنويسيد در هر شرايطي مي نويسد. به عبارت ديگر مي توان با كمي اغراق گفت كه نويسنده براي نوشتن، انتخاب مي شود و همين انتخاب شدن، كار او را چند برابر سخت مي كند.
باز هم به جرات مي توان گفت كه اكثر نويسندگان در اوايل كار نويسندگي خود، هرگز به تنها چيزي كه فكر نمي كنند، كسب درآمد از اين طريق است. نويسندگان مي نويسند تا پنجره اي ديگر به مجموع پنجره هاي روبه هستي گشوده شود. اگر از خود بپرسيم: هدف اصلي نويسنده از نوشتن چيست؟ بي گمان به تعداد نويسندگان پاسخ هاي گوناگون خواهيم شنيد و در اين ميان شايد ساده ترين و سرراست ترين جواب اين باشد: معمولا ماجراها و تفكرات عمده و اصلي زندگي نويسنده مهم ترين عامل نوشتن است. به عبارت ديگر، هر حادثه اي كه بتواند نويسنده مي خواهد حرفش را به جامعه خودش بگويد و از همين رو سوژه اي انتخاب مي كند تا ديدگاه هايش را در قالب داستان بيان كند.چنين تصميمي از جانب نويسنده طبعا وقت و انرژي قابل توجهي از او مي گيرد و طبيعي است كه نويسنده به هر ميزان از وقت و انرژي خود را صرف خلق يك اثر ادبي بكند به همان ميزان به زيبايي و ظرافت اثرش افزوده مي شود. انتظار مخاطبان آثار نويسنده و همچنين منتقدان ادبي كه آثار خلق شده توسط نويسندگان را معمولا زير ذره بين مي گذارند اين است كه نويسنده با حوصله و صرف وقت كافي اثري كامل و به دور از نقايص چشمگير خلق كند.
در اين ميان مصائب و مشكلات كار نويسندگان معمولا براي خوانندگان آثارشان پوشيده مي ماند. اغلب خوانندگان بر اين باورند كه نويسندگان با نوشتن داستان هايي كه در قالب كتابهاي مختلف چاپ و منتشر مي شود امرار معاش مي كنند و كاري جز نوشتن ندارند. در راستاي اين باور خوانندگان، طبيعي هم هست كه توقع آنها نيز بالا برود. اما واقعيت امر آن است كه شرايط كار و زندگي نويسندگان (در كشور ما) آن طورها هم كه خوانندگان آثارشان فكر مي كنند، نيست. نويسندگان با موانع و مشكلات متعددي درگير هستند. از جمله اين كه هنوز براي خودشان هم اين مسئله جا نيفتاده كه آيا كاري كه در راستاي نوشتن انجام مي دهند شغل شان محسوب مي شود و يا بايد شغل ديگري داشته باشند و در كنار آن به كار نويسندگي هم بپردازند. البته اكثر نويسندگان بر سر اين موضوع توافق دارند كه نويسندگي شغل نيست و يا اگر هم شغل محسوب شود، شرايط براي آنها مساعد نيست تا به عنوان شغل اصلي به آن بنگرند.
محمدرضا يوسفي يكي از نويسندگان فعال و پركار كشورمان است كه تا به حال صد و پنجاه (۱۵۰) عنوان كتاب از نوشته هايش چاپ و منتشر شده است. اين داستان نويس معتقد است: در شرايط فعلي اصلا ممكن نيست يك نويسنده از طريق نويسندگي بتواند هزينه هاي زندگي اش را تامين كند.يوسفي يادآوري مي كند: البته در كشور ما نويسندگاني هم داريم كه از طريق نوشتن امرار معاش مي كنند. مثلا در عرصه مطبوعات كه ژورناليست هاي حرفه اي به اين مقوله (نوشتن) به منزله شغل اصلي نگاه مي كنند. ولي در حوزه ادبيات كودكان و نوجوانان كه فعاليت اصلي من در آن بخش متمركز شده از طريق نويسندگي نمي توان امرار معاش كرد. آن هم اگر فقط به چاپ كتاب خلاصه شود. در مجموع در عرصه ادبيات خلاق، نويسندگي شغل اصلي نويسنده محسوب مي شود، حتي در نهادهاي دولتي كه كار نويسندگان با نوشتن گره خورده است.
محمدرضا يوسفيان مي گويد: به عنوان مثال در كشور آلمان تيراژ چاپ كتاب بين پانصد هزار تا يك ميليون است در آن شرايط نويسنده با خيال راحت مي نشيند و ايده هايش را به آثار ادبي تبديل مي كند در حاليكه ما اصلا چنين شرايطي نداريم.
در همان جامعه آلمان نگاه شهروندان به يك نويسنده به عنوان يك خادم فرهنگي است و براي همين امتيازهايي را براي نويسندگان در نظر مي گيرند كه در قالب خدمات پوششي و جانبي به نويسندگان ارائه مي شود. جمال ميرصادقي يكي ديگر از نويسندگان پيشكسوت كشورمان است كه اكنون در سن ۷۳ سالگي همچنان بي وقفه مي نويسد. اولين مجموعه داستان او با عنوان مسافرهاي شب در سال ۱۳۴۱ به چاپ رسيده درست زماني كه ۲۹ سال سن داشته است. از آن زمان ۴۴ سال گذشته است و به عبارت ديگر جمال ميرصادقي به مدت ۴۴ سال است كه بي وقفه كار داستان نويسي را دنبال كرده است. حاصل آن بيش از ۳۰ عنوان كتاب چاپ شده است. با اين حال ميرصادقي مي گويد: در ايران هيچ وقت، هيچ پولي كه از بابت تاليف كتاب به دست نويسنده مي رسد، كفاف يك ماه زندگي اش را نمي دهد. اين نويسنده سالخورده كه اين روزها در كنار نويسندگي به تدريس ادبيات داستاني هم مي پردازد يادآوري مي كند: براي نوشتن يك رمان قابل قبول حدود سه سال وقت لازم است آن وقت پولي كه از بابت نوشتن اين رمان به دست نويسنده مي رسد هزينه هاي دو ماه از زندگي او را هم تأمين نمي كند.براي همين من در طول اين سال ها كه به نويسندگي هم مي پرداختم كارهاي ديگري هم انجام داده ام. به عنوان مثال مدتي آموزگار بودم. يك مدتي هم مسئول اسناد يكي از ادارات بودم. در دانشگاه هم تدريس كرده ام خلاصه كارهاي جانبي مختلفي را در طول سال هاي گذشته انجام داده ام تا بتوانم در كنار آنها به كار نويسندگي هم بپردازم. «در اين ميان نويسندگاني هم هستند كه كمتر به جنبه هاي شغلي امر نويسندگي فكر مي كنند. ازجمله ليلا صادقي كه تابه حال ۴ عنوان كتاب تاليفي منتشر كرده و در انتشار ده عنوان كتاب ديگر كارهاي ويرايشي را عهده دار بوده است. او مي گويد: به نظر مي رسد كه شغل و نويسندگي تجانس چنداني باهم نداشته باشند. چراكه شغل براي كسب درآمد است و اگر نويسندگي به شغلي براي كسب درآمد تبديل شود از اصالت هنري اثر كاسته مي شود. درصورتي كه اگر قرار باشد نويسندگان تحت پوشش ارگان و يا موسسه اي در آيند كه به خاطر نوشته هايشان حقوقي دريافت كنند پس از مدتي مجبور به رعايت خط مشي و خواسته هاي آن موسسه خواهند شد. به گمانم ايجاد تسهيلات و امكانات بهتر از حقوق بگيركردن نويسندگان است.وقتي نويسنده ها براي خريد كتاب همان بهايي را بايد بپردازند كه ديگران مي پردازند و وقتي براي تقديم كتابشان به ديگران مجبور به خريد كتاب خودشان باشند، ديگر به رسميت شناختن شغل نويسندگي بلندپروازي مغرضانه اي به نظر مي رسد كه به محدودكردن ايده ها و تخيلات آنان منجر مي شود. به عنوان مثال، مي توان به كارتي به عنوان كارت تخفيف فكر كرد كه به همه نويسندگان تعلق بگيرد و همه جا به رسميت شناخته شود يا به تسهيلاتي از اين قبيل.اكنون سئوال من اين است كه چرا در كشوري كه ۷۰ ميليون جمعيت وجود دارد، تيراژ كتاب تنها ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ نسخه است؟ وقتي يك خارجي تيراژ كتابمان را مي پرسد. اول طفره مي روم و بعد با شرمندگي ده درصد حق نويسنده از اين تيراژ را عنوان مي كنم. فكر نمي كنيد مجلس بهتر است درباره فرهنگ كتاب خواني چاره اي بينديشد كه حداقل نويسندگان در قبال كتابشان، حق الزحمه اي بگيرند كه بيش از مصرف يك ماهشان باشد؟ »
تعريف نشدن عنوان نويسنده
عدم تعريف دقيق و درست از عنوان نويسنده هم ازجمله شائباتي است كه به اين آشفته بازار بلاتكليفي نويسندگان در دستيابي به شغل به عنوان«نويسندگي »دامن مي زند. بلقيس سليماني، نويسنده و منتقد ادبي در اين باره مي گويد: اينقدر نويسنده (در معناي عام) در سطوح مختلف داريم كه تشخيص مرز جايگاه آنها در حوزه نويسندگي حرفه اي را دچار مشكل كرده است. تفكيك اين قضيه واقعا كار سختي است. مخصوصا درجه بندي آنها باتوجه به تنوع كاري كه دارند.نويسندگاني داريم كه پاورقي مي نويسند عده اي هم زندگينامه مي نويسند.داستان نويسان جدي هم داريم. سفارشي نويس هم داريم، تاريخي نويس هم داريم و خلاصه اينكه به كي مي شود گفت نويسنده واقعي و يا به كي نمي شود گفت نويسنده .اينها ازجمله پرسش هايي است كه تابه حال پاسخ دقيق و مشخصي به آن داده نشده و براي همين است كه تعريف شغل نويسندگي پيش از مشخص شدن اين تعاريف واقعا كار سختي است.
تلاش براي رسميت يافتن شغل نويسندگي
در سال هاي اخير تلاش هايي جهت به رسميت شناختن شغل نويسندگي در جامعه توسط نهادهاي صنفي مربوطه صورت گرفته كه درصورت تصويب نهايي در مراكز قانون گذاري، افق هاي روشني به روي نويسندگان گشوده خواهد شد.محمدرضا سرشار، نويسنده و منتقد ادبي و روزنامه نگار فعال در سال هاي اخير كه از بنيانگذاران انجمن قلم ايران نيز است و تا چندي پيش رياست هيأت مديره اين انجمن را به عهده داشت درباره تلاش هاي دست اندركاران انجمن قلم ايران درجهت به رسميت شناختن شغل نويسندگي در جامعه مي گويد:« در ادامه پيگيري هاي انجمن قلم ايران، به كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي نامه اي نوشتيم و موضوع به رسميت شناختن شغل نويسندگي در جامعه را مطرح كرديم.متعاقب آن، از طرف كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي دعوتي صورت گرفت كه بنده به اتفاق آقايان محسن پرويز (معاون فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در زمان حال) و محمدرضا اصلاني كه از اعضاي انجمن قلم ايران هستند به كميسيون فرهنگي مجلس رفتيم و جلسه اي در آن كميسيون برگزار شد كه در آن اعضاي كميسيون فرهنگي مجلس اعلام آمادگي كردند در اين زمينه با انجمن قلم ايران همكاري كنند و زمينه هاي لازم درجهت قانون گذاري را فراهم خواهند كرد.البته آنها از ما خواستند ماده قانوني مربوط به ساير رشته هاي صنفي را استخراج كنيم كه براساس آنها عمل شود. يعني مواردي كه درباره ساير اصناف هنري در قانون كار وجود دارد. البته اين بخش از كار وظيفه ما نبود ولي ما قبول كرديم و روند ماجرا تا به اينجا پيش رفته است.»
سرشار باتوجه به ضروري بودن طرح هايي از اين دست مي گويد:«در ادارات دولتي وقتي افراد را استخدام مي كنند علاوه بر مدرك تحصيلي، تخصص هاي جانبي آن فرد هم مدنظر قرار مي گيرد.مثل مكانيكي و يا مسئول شوفاژ يك اداره كه علاوه بر حقوق عادي يك حقوق ويژه هم بابت تخصص خود مي گيرد. گاهي هم نمي گويند كه فلاني مدرك ششم ابتدايي دارد مي گويد متصدي تاسيسات است و حقوق ويژه آن فرد از قبال همان تخصص جانبي به او تعلق مي گيرد. درحالي كه درباره نويسندگان اين امر صدق نمي كند. حتي نويسنده اي كه دهها عنوان كتاب دارد همان مبلغي را دريافت مي كند كه يك فرد غيرنويسنده دريافت مي كند.»
نويسنده كتاب«آنك آن يتيم نظر كرده»معتقد است:« در رده هاي سازماني و مناسب اداري خصوصي و دولتي هيچ پستي به نويسندگي تعلق نمي گيرد. چون هيچ كس نويسندگي را به عنوان يك شغل به رسميت نمي شناسد. قدم اول در اين قضيه اين است كه در قانون كار جمهوري اسلامي ايران اين مساله پذيرفته شود.در شرايط فعلي هيچ تشكل ادبي قانوني و غيرقانوني صنفي نيستند و حتي اگر هم بخواهند صنفي باشند نمي توانند و اگر هم ادعايي در اين زمينه داشته باشند نشان دهنده آن است كه از قانون صنوف و قانون كار اطلاع ندارند. » سرشار در توصيف مزيت هاي پذيرفته شدن نويسندگان در گروه صنوف قانوني تحت پوشش قانون كار مي گويد: در كشور ما ساليانه ۵ ميليارد تومان بين احزاب مختلف تقسيم مي شود تا صرف هزينه هاي سرپانگه داشتن احزاب مختلف گردد كه اگر صنوف نويسندگان هم به رسميت شناخته شود طبعا از چنين امتيازهايي برخوردار خواهد شد و آن وقت است كه مي توان خواسته هاي ديگر نويسندگان را پيش كشيد.نيازهايي مثل وام، بيمه و ساير احتياجات نويسندگان كه با آنها درگيرند.رييس سابق هيات مديره انجمن قلم ايران اعتقاد دارد: اگر نويسندگي به عنوان يك شغل توسط جامعه به رسميت شناخته شود آن وقت دولت موظف است در طول سال كمك هايي به اين قشر فرهنگي جامعه اختصاص دهد كه اين امر باعث مي شود فعاليت هاي اين تشكل ها جدي و قانونمند نشود. در حال حاضر خيلي ها احساس نياز نمي كنند عضو اينگونه تشكيلات بشوند. چون امتيازهايي به آن ها تعلق نمي گيرد. اما اگر تشكل هايي از اين دست صنفي شدند همان افراد ناگزير مي شوند به عضويت اين تشكل ها در بيايند چون دولت فقط از طريق صنوف به آنها امكانات مي دهد. در نتيجه تعداد اعضا بيشتر مي شود و خود به خود فعاليت اين انجمن ها و تشكل ها جدي گرفته مي شود. به هر حال وقتي قانون يك كشور يك نويسنده را جدي نمي گيرد، ديگر چه انتظاري از نهادها، يا افراد جامعه مي توان داشت.از نظر اكثر نويسندگان نويسندگي يك شغل است اما تأمين اقتصادي ندارد. ميترا داور (داستان نويس) با اشاره به اين موضوع مي گويد: «من از ده سال پيش مي نويسم. به همان اندازه كه به كار اصلي ام غير از نويسندگي وقت مي گذارم به نويسندگي هم وقت مي گذارم ولي مبلغي كه بابت ده سال فعاليت نويسندگي ام دريافت كرده ام يك ماه از گذران زندگي ام را نمي دهد. بنا بر اين من به نويسندگي به عنوان محملي براي كسب درآمد نگاه نمي كنم چون اگر بخواهم چيزي به دست نمي آورم.»داور مي گويد: «دود ناشي از اين واقعه به چشم دو گروه نويسندگان و خوانندگان مي رود. چون نويسندگان اغلب مجبورند در وقت هاي سوخته خود به اين كار بپردازند كه اگر كاري غير از اين بكنند از تأمين هزينه هاي زندگي خود باز مي مانند. خوانندگان هم اغلب با آثاري مواجه هستند كه با عجله و كم حوصلگي نويسنده نوشته شد. چون يك نويسنده اي كه مجبور است هنگام نوشتن به ده ها موضوع ديگر در جهت تأمين هزينه هاي زندگي اش فكر كند چيزي بهتر از آن نمي تواند خلق كند.»
راضيه تجار (داستان نويس) هم به اين باور اعتقاد دارد و مي گويد: نويسنده اي كه زندگي به سامان تري نداشته باشد طبعاً نمي تواند آثار ادبي قابل توجهي خلق كند. نويسنده پريشان از كار كه اغلب چندين كار موازي را انجام مي دهد يقيناً بهترين وقتش را براي كاري نمي گذارد كه درآمد چنداني از بابت آن ندارد.
البته تجار معتقد است: نويسندگان بنا بر استعداد و توان و عشق يك رويكرد جدي به مقوله نويسندگي دارند. كه بايد منتظر ماند و ديد پاسخ از آن طرف (جامعه، ارگانها و نهادهاي مربوطه) چگونه است؟
عضو انجمن قلم ايران درباره تلاش هاي خود در جهت به رسميت شناختن شغل نويسندگي توسط دولت و جامعه مي گويد: من از يك سال پيش به طور مرتب اين موضوع را از طريق خانم ****، نماينده مجلس شوراي اسلامي پيگيري مي كنم و اميدوارم در آينده نزديك نتيجه بدهد.بد نيست بدانيد در كشور ما بيش از دويست انجمن صنفي داراي مجوز از نهادهاي رسمي وجود دارد كه در بخش هاي فرهنگي و هنري مي توان به انجمن هاي صنفي عكاسان مطبوعات ايران، هنرمندان موسيقي ايران، روزنامه نگاران ايران و... اشاره كرد. نويسندگان (داستان نويسان) هنوز از چنين جايگاهي برخوردار نيستند و از مزاياي آن محروم هستند.همچنين اولين قانون كار در ايران تحت تأثير شرايط جهاني و منطقه اي و داخلي، در سال ۱۳۲۵ خورشيدي به تصويب رسيد. اين قانون دو بار اصلاح شد. بار اول در سال ۱۳۲۸ و بار دوم در سال ۱۳۳۷ .قانون كار مصوب سال ۱۳۳۷ تا سال ،۱۳۶۹ زمان تصويب قانون كار فعلي، قانون ناظر بر روابط كار كشور بود. البته اين قانون هم مورد اصلاح و تغيير، به ويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي قرار گرفت. استفاده از مزاياي موجود در اين قانون مي تواند تا حدودي به ساماندهي وضعيت معيشتي نويسندگان كمك كند.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
نخستين همايش شعر و ادبيات كردي در جهت پاسداري از فرهنگ بومي و نمايش توانمنديهاي شعر و ادبيات كردي با حضور شعرا، محققين و نويسندگان كرمانشاهي برگزار شد.

در اين همايش مدير كل اداره ارشاد اسلامي استان كرمانشاه يكي از رموز موفقيت جوامع را توجه به توانمنديهاي ذاتي هر منطقه عنوان كرد.

حجت‌الاسلام "رحيم جعفري" افزود : ما بايد هميشه به دنبال اثبات فرهنگ خود باشيم چرا كه دردنياي امروز شرايطي حاكم است كه ادبيات و نوع برقراري ارتباطات همچون گذشته نيست.

وي كرمانشاه را از لحاظ فرهنگي از مناطق استراتژيك ناميد و افزود:استان كرمانشاه در زمينه زبان و ادبيات داراي توانمنديهاي بسياري است و اين توانمندي بايد به نحوي لحاظ شود.

وي افزود : نياز است با توجه به ضرورت‌هاي فرهنگي و اجتماعي بابي را باز كنيم و به توانمنديهاي منطقه توجه ويژه‌اي داشته باشيم و با يك نگرش جديد به آن بپردازيم و منتظر نباشيم ديگران به توانمنديهاي استان ما بپردازند.

جعفري با تاكيد بر اينكه افق ديد ما براي معرفي ادبيات استان بايد وسيعتر از خود منطقه باشد، گفت : تكليف و وظيفه خود مي‌دانيم كه براي هر چه باشكوهتر برگزار شدن اين گونه همايش‌ها از همه كساني كه در اين زمينه صاحب نظر هستند، دعوت كنيم.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
خبرگزاري فارس: «در حلقه رندان» عنوان كتابي، شامل اشعار طنزي است كه در شب شعر «در حلقه رندان» قرائت شده، جلد اول اين كتاب توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.


به خبرگزاري فارس به نقل از انتشارات سوره مهر، «در حلقه رندان» عنوان شب شعري است كه يك شنبه اول هر ماه در حوزه هنري برگزار مي‌شود، اين كتاب شامل مجموعه اشعار طنزي است كه در شب شعر"درحلقه رندان"‌قرائت شده است. «در حلقه رندان» در چند سالي كه برگزار شده با استقبال خوب روبرو شده و دفتر طنز حوزه آثار برگزيده اين شب شعر را در جلد اول منتشر كرده است.
در اين مجموعه اشعاري از محمدرضا عالي‌پيام، عليرضا‌ قزوه، عمران صالحي، منوچهر احترامي، داريوش كاردان،ناصر فيض آمده است و قرار است كه شماره‌هاي بعدي اين كتاب به زودي توسط انتشارات سوره مهر چاپ و منتشر شود.
كتاب مجموعه اشعار طنز «‌درحلقه رندان 1» در 133 صفحه، به شمارگان 3000 نسخه و با قيمت پشت جلد 1900 تومان در دسترس علاقمندان اشعار طنز است.
در جلد اول 26 شعر آورده شده است.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
جام جم آنلاين: انتشارات الشروق مصر به مناسبت بيست و پنجمين سال درگذشت احمد رامي‘ شاعر و مترجم رباعيات خيام از زبان فارسي‘ اين رباعيات را دوباره منتشر مي كند.
به نوشته عرب آنلاين‘ ام كلثوم‘ خواننده مشهور عرب و معروف به كوكب الشرق در دهه چهل قرن گذشته‘ رباعيات خيام را با ترجمه احمد رامي خواند.
رباعيات خيام با ترجمه رامي و صداي ام كلثوم در جهان عرب شهرت ويژه اي پيدا كرد و از آن هنگام تاكنون همچنان از جايگاه برجسته اي برخوردار است.
احمد رامي معروف به شاعر جوان‘رباعيات خيام را اولين بار سال 1923 هنگام فراگيري زبان فارسي در پاريس‘ به زبان عربي ترجمه كرد.
رباعيات خيام با ترجمه احمد رامي اولين بار در همان سال در قاهره و به ياد برادر رامي كه در آن سال درگذشت‘ منتشر شد.
رامي سال 1892 در منطقه سيده زينب در قاهره به دنيا آمد و پس از تحصيل در دانشسراي معلمان مصر در سال 1914 براي تكميل تحصيلات دانشگاهي راهي پاريس شد.
اين شاعر و ترانه سراي معروف مصري با اصالت تركي پنج سال پس از درگذشت بانوي آواز عربي (ام كلثوم) در سال 1981 درگذشت. وي جوايز و تقديرنامه هاي بسياري دريافت كرده بود.
عمر خيام (1113 – 1040 ميلادي) رباعيات خود را در دوره هاي مختلف زندگي اش سروده است. وي ستاره شناس و از حكماي معروف نيشابور و از نزديكان وزراء و سلاطين دولت سلجوقي بود.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
حميد سبزواري شعرهاي سال‌هاي اخيرش را منتشر مي‌كند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان دانشجويان ايران (ايسنا)، سبزواري گفت، مدتي به اين كار مشغول بوده كه مشكل پيش‌آمده براي دستش، نوشتن را براي او بسيار سخت كرده و به اين خاطر اين موضوع به تأخير افتاده است.

او تصميم دارد شعرهاي جديدش را به صورت دفتري جدا منتشر كند يا آن‌ها در تجديد چاپ «سرودي ديگر» به آن اضافه كند.

سبزواري همچنين از تجديد چاپ مجموعه‌ي «سرود درد» (شعرهاي پيش از انقلابش) و «سرود سپيده» (شعرهاي سال‌هاي پيروزي انقلاب) خبر داد.

او پيشنهادي را نيز به صدا و سيما داده كه آرشيوي را از سرودهاي موجودش در اين سازمان، در اختيارش بگذارند تا آن‌ها را در مجموعه‌اي منتشر كند. اين سرودها عمدتا به انقلاب و دفاع مقدس مربوط مي‌شوند.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
رمان جديد «كژمير» از مهناز كريمي منتشر مي‌شود و «سنج و صنوبر» او به چاپ چهارم مي‌رسد.

به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كريمي نگارش رمان «كژمير» را به تازگي به پايان رسانده است.

اصطلاح كژمير كه او براي اين رمان انتخاب كرده، به گفته خودش تركيبي است كه اولين‌بار در زبان فارسي استفاده مي‌شود و به معناي نادرست مردن يا اشتباه مردن است؛ اين رمان بيش‌تر به مرگ‌هايي از اين دست مي‌پردازد كه آن‌ها را بسيار ديده‌ايم.

وي هم‌اكنون مشغول بازخواني نهايي اين اثر است كه بعد از اتمام، آن‌را به انتشارت ققنوس خواهد سپرد.

همچنين رمان «سنج و صنوبر» اين داستان‌نويس كه برگزيده جايزه گلشيري بود و در جايزه ادبي اصفهان تقدير شد، نيز توسط نشر يادشده به چاپ چهارم خواهد رسيد.

كريمي بعد از انتشار رمان «كژمير» قصد دارد مجموعه داستاني را هم منتشر كند. او حدود30 يا 40 داستان آماده دارد كه آن‌ها را طي سال‌ها نوشته و حالا مي‌خواهد از ميانشان 10 تا 12 داستان را انتخاب كند و به چاپ بسپارد.

رمان «رقصي چنين» ديگر اثر اوست كه آن‌را سال 69 توسط نشر شروه در بوشهر منتشر كرده است.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
خانواده‌ي محمد بياباني از گردآوري و انتشار برخي از آثار اين شاعر درگذشته‌ي جنوبي خبر داد.

به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)‎، بياباني كه سال 73، هنگام انتشار "دستي پر از بريده‌ي مهتاب" - آخرين مجموعه‌ي منتشرشده از وي در زمان حياتش - وعده‌ي انتشار مجموعه جديدي را داده بود، موفق به انتشارش نشد.

البته به گفته‌ي خانواده او، اين مجموعه با نام "به سالگرد تماشاي آب در پاييز" به همراه تحقيقاتي درباره‌ي بررسي جامعه‌شناختي هنر در ايران و جهان با عنوان "علت‌شناسي هنر" و نيز مجموعه‌اي از غزل‌ها، دست‌نوشته‌ها و شعرهاي پراكنده‌ي اين شاعر در حال جمع‌آوري‌ است كه پس از كامل شدن به ناشر سپرده مي‌شوند.

همچنين در سال 82 در ويژه‌ نامه‌اي با عنوان‌ "ققنوس شاعران بوشهر" به بررسي شعر بياباني پرداخته شده بود.

در كارنامه‌ي محمد بياباني، مجموعه‌هاي "حماسه‌ي درخت گلبانو"، "زخم بلور بر زبانه‌ي‌ الماس" و "دستي پر از بريده‌ي مهتاب" به ثبت رسيده‌اند.

او كه با سرودن شعرهايي از جمله "گنادل" (دل ديوانه) و "بهاراندن" (بهار ‌آمده) به پدر شعر محلي بوشهر معروف است، در هفتم خرداد سال 24 متولد شد و در 21 اسفند سال 81 پس از دو سال بيماري درگذشت.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
عزيز ترسه مجموعه‌هايي از شعرهايش و يك مجموعه‌ي داستان را براي انتشار آماده دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دفتر شعر «فقط يك لحظه»، سروده‌هاي سال‌ 66 تا 77 او را دربر مي‌گيرد كه تصميم دارد آن‌را در سال جاري منتشر كند. او اين مجموعه را شروع تحول زباني دقيق‌تري در كارش مي‌داند كه در آن به سمت عيني‌گرايي و شفاف‌سرايي گام برداشته است.

مجموعه‌ي شعرهاي سال 77 تا 80 او نيز با نام احتمالي «راه گم مي‌شود» به چاپ خواهد رسيد.

ترسه همچنين حدود 35 شعر را از اين سال به بعد براي انتشار آماده دارد كه عمدتا در نشريه‌ها منتشر شده‌اند.

مجموعه‌ي داستان «عكسي از نيمه‌ي ديگر من»، شامل چهار داستان «زنبقي سفيد»، «عكسي از نيمه‌ي ديگر من»، «در شبي پاييزي» و «وصيت» نيز ديگر كار اوست كه مي‌گويد سه داستان اول، تغزلي، خاطره‌يي و داستان آخر، طنزآميز است.

ترسه كه يادآور مي‌شود در سال 52 توسط اسماعيل نوري علا در مجله‌ي «فردوسي» معرفي شده است، حاصل تجربياتش را از سال 51 تا 57 در سال 62 در مجموعه‌اي با عنوان «بهار در آوازهاي تو» عرضه كرده است. «و سپيده كه برآيد» نيز ديگر مجموعه‌ي شعر اوست كه سال 83 منتشر شد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
چاپ هفتم «فرهنگ عاميانه مردم ايران» صادق هدايت منتظر اعلام وصول است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سه كتاب ديگر اين نويسنده نيز اخيرا ازسوي نشر چشمه تجديد چاپ شدند: «سه قطره خون» و «انسان و حيوان» (چاپ چهارم) و «خيام صادق» (چاپ سوم).

همچنين آلبوم عكس‌هاي هدايت با نام «نگاهي، ‌حسرتي و آهي» به‌تازگي از سوي انتشارات ديد به چاپ دوم رسيد.

«نيمه‌ي پنهان زندگي صادق هدايت»‌ نوشته جهانگير هدايت نيز توسط انتشارات ورجاوند به‌زودي به چاپ دوم خواهد رسيد.

سه كتاب مربوط به هدايت نيز منتظر دريافت مجوز نشراند؛ «ياد هدايت 83» ، «يك‌صد سالگي صادق هدايت در ايران و جهان» و «تاريك‌خانه» (به زبان‌هاي فارسي، ‌انگليسي، فرانسه، تركي استانبولي و ارمني).
 
بالا