موسوي: جنگ براي انسانهايي است كه به سرزمين خويش علاقه دارند
خبرگزاري فارس: نويسنده «فصل رزهاي صورتي» با بيان اين كه نامههاي بيان شده در اين كتاب دغدغههاي انسانيهايي است كه در طول جنگ با آنها همراه بوديم، گفت: همواره جنگ براي انسانهايي است كه به وطن خاك و سرزمين خويش علاقه دارند.
به گزارش خبرنگار فارس، نشست نقد و بررسي كتاب «فصل رزهاي صورتي» نوشته منيرالسادات موسوي، با حضور نويسنده اثر و منتقدان عزتالله الوندي، احمد عربلو و دبيري عليالله سليمي عصر ديروز در سراي اهل قلم برگزار شد.
*سليمي: ادبيات نامهها در اين اثر به سمت ادبيات رسمي پيش ميرود
عليالله سليمي دبير جلسات نقد ادبيات داستاني در مورد منيرالسادات موسوي نويسنده اين كتاب گفت: موسوي داراي ليسانس زبان و ادبيات فارسي است و پيش از اين نيز سردبيري ماهنامه دانش جوان و بخش دبيري ادبيات داستاني مجله زن روز را برعهده داشت.
سليمي ادامه داد: از موسوي تا پيش از اين رمان «جنگ و عشق» منتشر شد كه در سال 86 برنده جايزه كتاب فصل بود و همچنين برگزيده به عنوان تكنيكيترين كتاب در جشنوارهاي كه از سوي انجمن ادبي فردا برگزار شد.
وي اضافه كرد: از اين نويسنده آثاري ديگر چون «پرستوهاي بيقرار» (برنده اولين داستان كوتاه دفاع مقدس)، رمان «طوفان و زنبق»، «نيلوفر و ماه» از جمله آثار اين نويسنده هستند.
وي ادامه داد: در كتاب «فصل رزهاي صورتي» توجه نويسنده به نوع نثر و احساسي كه بر كار حاكم است معطوف شده است.
سليمي اضافه كرد: مخاطبي كه در اين اثر كه نامهها براي او نگاشته ميشود غايب است.
و بايد دانست در داستان نويسي علارغم محدوديتهاي موجود به همان اندازه ابزار هم در اختيار نويسنده وجود دارد و نويسنده ميتواند از طريق همين نامههاي معمولي شخصيتپردازي كرده، انديشه خويش را بروز داده و بسيار كارها انجام دهد.
سليمي گفت: اما در كتاب «فصل رزهاي صورتي» ادبيات نامه به سمت ادبيات رسمي پيش ميرود و شخصيت از فرديت خارج شده و تيپي اجتماعي ميگيرد.
* موسوي: جنگ براي انسانهايي است كه به سرزمين خويش علاقه دارند
در ادامه منيرالسادات موسوي نويسنده كتاب «فصل رزهاي صورتي» در مورد اثر خود گفت: اين احساس را خود بنده هم دارم كه شايد اين كتاب غمانگيز بوده و ايجاد افسردگي كند؛ ولي از نگاه يك زن گذشت از موضوعات اين چنين راحت و ساده نيست.
موسوي گفت: من اين احساسات را لمس كردم و شايد بيان نامهها به شكل روايتي و روايت محور بوده و غرض بيان حادثه نيست.
نويسنده اثر گفت: شخصيتهاي آورده شده همه در سطح متوسط به بالا هستند و اصولا بايد گفت جنگ همواره و هميشه براي انسانهايي است كه درك ميكنند و به وطن خاك و سرزمين خويش علاقه دارند.
موسوي ادامه داد: نامههايمان دغدغههاي انساني است كه در طول جنگ با آنها همراه بودهايم و همواره نگران فراموشي اين دغدغهها هستم.
اين نويسنده در پايان سخنانش با اشاره به بخشهاي شاد موجود در كتاب اعم از مراسم و جشنها كتاب را سراسر از غم ندانست.
* عربلو: به يك صدم اتفاقات جنگ هم نپرداختهايم
احمد عربلو، نويسنده و منتقد ادبيات داستاني در مورد اثر موسوي گفت: نكتهاي كه در كتاب وجود دارد و براي من نيز جالب است آنكه سراسر كتاب مملو از ياس و اندوه است.
اين نويسنده گفت: پرداختن به قصههاي جنگ از كارهاي مهم و حساسي كه خيلي با دقت به آن پرداخته نشده است.
اين منتقد اضافه كرد: ذهنيتي كه از قصههاي جنگ باقي مانده مملو از ياس و نااميدي است. و در اين كتاب هعم مرتب حوادثي غم انگيز رخ مينمايد.
عربلو در ادامه افزود: البته نميتوان ماهيت جنگ را كتمان كرد، چرا كه افراد بسياري در جنگ ضربههاي روحي فراواني خوردهاند كه جزء واقعيتهاي جنگ هنوز هم باقي است.
وي افزود: اما ميتوان به جنگ به شيوهاي ديگر هم نگريست، يعني در كنار بازگويي همه واقعيات به نحوي اين حوادث را به زندگي نزديك كرد.
اين نويسنده تاكيد كرد: پرداختن به مقوله جنگ خيلي خوب است اما به شرطي كه مملو از ياس و نااميدي نباشد.
عربلو گفت: طرح و قالبي كه براي اين كتاب در نظر گرفته شده به نظر بسيار كهنه و قديمي مينمايد.
وي بيان كرد: هنگامي كه شروع به خواندن اين كتاب كردم احساس كردم پيش از اين قصه را در جايي مطالعه كردهام.
اين منتقد افزود: با اينكه نثر بسيار مناسب و احساس لطيف زنانه پشت نثر خوابيده است بايد اين امر را مهم دانست؛ ولي اين موارد به شدت در سراسر اثر تكرار ميشود.
وي در ادامه با مطرح كردن اين پرسش كه آيا بايد در پي گرهافكني و انتظار در اين اثر باشيم؟ گفت: روال داستان در اين اثر در يك سير مساوي و موازي تا انتها پيش ميرود.
عربلو خاطرنشان كرد: ما در اين داستان با نثر خاص و طولاني مواجه هستيم، نويسنده در نثر موفق عمل كرده اما در پرداخت به حوادث موفق نبوده است؛ در كتاب، نامههايي آورده شده كه لحن نامه را ندارند.
نويسنده «تا اوج آسمان» با اشاره و انتقاد از طرح ضعيف روي جلد اين كتاب گفت: بايد ديد چرا طرح روي جلد اين اثر بايد تا اين حد ضعيف باشد؟
عربلو ادامه داد: آيا ما بايد به بخش و خاطرات سياه افراد روي آوريم و به آنها بپردازيم؟ و يا اينكه ميتوانيم در اين زمينه كتابهاي جالبي كه داراي خواننده باشد و تا به حال بازگو نشده را بيان كنيم.
عربلو گفت: در جنگ ما اتفاقات خيلي عجيبي رخ داده كه شايد حتي به يك صدم آن هم پرداخته نشده است.
وي تاكيد كرد: چقدر خوب است اين جلسات بهانهاي براي بيان نكات ادبي به نويسندگان جوان باشد تا آنها به سراغ منابعي چنين عظيم حركت كنند.
اين نويسنده گفت: اي كاش براي داستاني اين چنين طرحي پختهتر بكار ميبرديم؛ چرا كه به نظر ميرسد طرح كار كليشه شده است.
* الوندي: امروز بايد به بحران «مرگ مخاطب» توجه كرد
عزتالله الوندي منتقد در مورد اثر منيرالسادات موسوي چنين گفت: اين كتاب به لحاظ پرداخت موضوعي كه عموما با عنوان دفاع مقدس از آن ياد ميشود قابل قبول است.
اين نويسنده گفت: عناصري كه در كتاب در كنار يكديگر چيده شدهاند عناصري هستند كه امروزه معمولا در ادبياتي كه در حد متوسط است رعايت ميشود و اتفاقاتي كه در اين اثر رخ داده اتفاقاتي است كه معمولا در اين كتابها روي ميدهد.
الوندي تاكيد كرد: اين كتاب 126 صفحهاي در بردارنده 20 سال روايت از يك زن در انتظار همسرش كه روزگار را سپري ميكند است؛ تا اميدش به انجام رسيده و شوهر خويش را ببيند.
اين منتقد بيان كرد: تكنيك اثر كه نامهنگاري است بسيار بيمنطق روي داده؛ چرا كه در ابتدا تصوير لباس سفيد عروسي بيان ميشود و بعد به دليل عزيمت به جبهه شاهد نامهنگاري هستيم.
الوندي با انتقاد از بيان نامههاي كتاب كه داراي شكل و رنگ و بو نيستند گفت: هر نويسندهاي به هر حال براي اثر خود توجيهي دارد و به هر حال ممكن است فردي كه شروع به نگارش اين نامه كرده فردي باشد كه با ادبيات آشناست و از اين منظر منطق را ميتواند به داستانش تزريق كند.
اين نويسنده افزود: اما در كل بايد اشاره كرد كه نثر نويسنده قابل قبول بوده، ضمن اينكه بايد اشاره كرد كه تجربه ارايه شده نويسنده خوب و تاثيرگذار است اما اين تجربه بزرگ نيست.
نويسنده كتاب «بچهها دلم برايتان تنگ ميشود» گفت: فضايي كه امروز قرار است در ادبيات داستاني اتفاق افتد فضايي است كه بايد متحول شده باشد.
الوندي اضافه كرد: اگر چند سال پيش مطرح شد كه مرگ مولف در حال روي دادن است اما امروز بايد به يك بحران ديگر با عنوان «مرگ مخاطب» توجه شود. اگر ما نتوانيم مخاطبمان را با نوشتههاي جذاب احياء كنيم در هر حال به بيراهه رفتيم.
اين نويسنده و شاعر حوزه ادبيات نوجوانان، گفت: اگر مرگ مخاطب محقق شود متاسفانه كسي كتاب نخواهد خواند؛ اما شگردها و راهكارهايي براي ايجاد جاذبه در داستان وجود دارد كه ما بايد آن شگردها را تجربه كرده تا به فضاهاي تازه دست پيدا كنيم.
نويسنده «تپههاي بيمهتاب» خاطرنشان كرد: نويسنده كتاب «فصل رزهاي صورتي» سعي كرده به آن فضاها دست يابد اما نكاتي در اين زمينه وجود دارد كه بايد به آن پرداخته شود.
الوندي در اين راستا افزود: آنچه در درجه اول به ذهن ميرسد زبان اثر است، زبان اين اثر متاسفانه داراي مشكلات فرواني است.
اين منتقد با اشاره به نامههايي كه در كتاب بيان شده است افزود: نامههايي كه در كتاب مطرح ميشود يكسويه است و ديالوگي ميان نويسنده نامه و گيرنده آن اتفاق نميافتد.
اين نويسنده اظهار داشت: نويسنده متاسفانه در برخي نقاط دچار زيادهگويي ميشود، انسانها و شخصيتها هر كدام نقش يك بخش از پازل را دارند كه در كنار يكديگر كامل ميشوند.
وي گفت: اگر قرار است هر بخش ساز خود را زده و يك تصوري جدا از كليت اثر ارايه كند متاسفانه بايد قطعات را دور ريخت.
الوندي با اشاره به شخصيت «هادي» در داستان گفت: اين فرد در داستان زياد مطرح نيست و براي پيشبرد داستان عملي انجام نميدهد و نويسنده براي پر كردن فضا اين شخصيت را وارد داستان كرده است.
وي گفت: پس از خواندن داستان خواننده پي ميبرد با داستاني رسمي رو به رو است؛ چرا كه در برخي قسمتها ادبيات نامهها به شكل ادبيات نامههاي اداري آورده ميشود.
نويسنده «تپههاي بيمهتاب» خاطرنشان كرد: در داستان ميتوان از اين لحن در جهت ارايه مفهوم و مقصودي خاص استفاده كنيم؛ ولي فكر ميكنم نويسنده براي بيان انديشه از تصويرسازي استفاده نكرده است.
وي با اشاره به شخصيتپردازي اين اثر گفت: شخصيت پردازي در داستان ضعيف است؛ چرا كه به نظر ميرسد حتي خود نويسنده از شخصي همانند فرهاد كه در داستان نامي از او آورده شده، اطلاعي ندارد.