مجتهدي: فلسفه كانت تجدد و تعمق را در خود دارد
خبرگزاري فارس: كريم مجتهدي گفت: كانت تجدد را به يك معنا تأييد ميكند و در ادامه تعمق را به آن اضافه ميكند؛ به اين معني كه فقط ظواهر جريان را نميبيند، بلكه به عمق آن هم توجه ميكند.
به گزارش خبرنگار آئين و انديشه فارس، كريم مجتهدي در نشست نقد و بررسي انديشه كانت در ايران كه عصر دوشنبه در سراي اهل قلم برگزار شد، با اشاره به اينكه كتاب «سير حكمت در اروپا» تأليف فروغي اولين منبع براي پرداختن به انديشههاي غربي در ايران بوده است، گفت: اما آشنايي نسبي ايرانيان به فلسفه غرب به دوره فتحعلي شاه و عباس ميرزا ميرسد.
وي با بيان اينكه آنچه كه درباره كانت نوشته شده، متاسفانه خيلي مختصر ما را به انديشههاي او آشنا ميكند، افزود: اين يعني ما از طريق كانت با انديشههاي جديدي در اين ترجمه و تأليف آشنا نميشويم.
اين استاد فلسفه دانشگاه تهران تصريح كرد: نوشتههايي كه بعد از فروغي درباره كانت چاپ شده بيشتر توسط دانشجويان بوده كه بايد نيت و تلاش آنها را ستود، اما در دقيق و درست بودن آن جاي ترديد است.
مجتهدي با اشاره به اينكه فلسفه اگر قرار است درست كار نشود، بهتر است كه اصلاً به آن پرداخته نشود، اظهار داشت: آنچه امروز بعضاً درباره فلسفه انجام ميشود گاهي فقط به آلوده كردن فرهنگ ايران توجه دارد.
اين استاد فلسفه دانشكده صنعتي شريف تأكيد كرد: انديشههايي كه اين اواخر به نام كانت و هگل مطرح ميشود، فقط به نام و اظهار برخي از اعتقادات آنها بسنده ميكنند، اما علوم جديدي و تازهاي را توليد نميكند.
وي خاطرنشان كرد: آنچه در فلسفه مهم است و بايد پرورش يابد، تعليم و تربيت است، چرا كه هيچ رشتهاي مثل فلسفه نميتواند به تفكر اهميت، عمق و خط بدهد.
مجتهدي ادامه داد: دانشگاههاي مختلف با فلسفههاي گوناگون كار ميكنند و موضوع فلسفه موضوعي تحليلي و اعتقادي به تفكر است، اما امروز دانشجويان فلسفه بدون اعتقاد به تفكر در اين رشته تحصيل ميكنند، چون خودباور نيستند.
وي با بيان اينكه كانت در ميان فلاسفه غربي در ايران از اهميت بسياري برخوردار است، افزود: كانت تجدد را به يك معنا تأييد ميكند و در ادامه، تعمق را به آن اضافه ميكند، به اين معني كه فقط ظواهر جريان را نميبيند، بلكه به عمق آن هم توجه ميكند.
مجتهدي در ادامه اظهار داشت: فلسفه وسعت دادن به عقل است و كانت به دليل عمق نگرشش به تفكر بايد در ايران تدريس شود، اما به درستي و با دقت.
وي انديشه هگل را فلسفهزدگي عنوان كرد و گفت: در شرايط فعلي جامعه ما، كه در علوم جديد هنوز به قدرت اصلي نرسيده است، به نظر ميرسد تدريس كانت كه به علوم رياضي و فيزيك اعتقاد دارد، معقولتر است، چرا كه هگل ميخواهد از اين علوم فراتر برود.
اين پژوهشگر كانت، با انتقاد از ترجمه سهگانه كتابي كه كانت درباره نقد نوشته است، گفت: به نظر ميرسد كمتر كسي امروز اين ترجمهها را خوانده باشد، چرا كه به نظر ميرسد آنطور كه بايد ترجمه نشده است.
وي گفت: فلسفه هگل بازگشت به فلسفههاست. هگل فلسفهزده است و به همين دليل، خواندن انديشه كانت ضروري است، چرا كه او فلسفهزده نيست، بلكه به انديشه ما كمك ميكند.
مجتهدي در پايان خاطرنشان كرد: بزرگترين موهبت الهي، تفكر است و اولين فيلسوف، كسي است كه به تفكر اعتقاد داشته باشد و امروزه اين اصل كمتر در دانشجويان مورد بررسي قرار ميگيرد.
* كلباسي: كانت مؤسس فرآيند فكري با عنوان نقد است
استاد دانشگاه علامه طباطبايي كانت را در دوره جديد و معاصر موسس فرآيند فكري با عنوان نقد دانست و گفت: قبل از كانت نقد وجود داشته است، اما نقدي كه وي مطرح ميكند به اين معني است كه ناقد عقل جز خود عقل نيست.
حسين كلباسي در نشست نقد و بررسي كانت در ايران با بيان مقدمهاي درباره اصل فلسفه گفت: فلسفه و فيلسوف به معني تعامل تفكري است كه يك محاوره الزاماً لفظي نيست.
وي افزود: به جرأت ميتوان گفت، فلسفه به گشايش امكانات عادي تسلط دارد و عدم تماميت را بيش از علم به ما نشان ميدهد.
اين استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي با بيان اينكه فيلسوف با اعتقاد و اعتماد به نفس سخن ميگويد، تصريح كرد: اما هيچ فيلسوفي به جملات خود تأكيد كامل ندارد.
كلباسي اظهار داشت: در فلسفه كانت، عقل مورد نظر است كه ناظر به شناخت طبيعت است، اما همين عقل هم محدوديت در كشف برخي از طبيعيات دارد.
وي تأكيد كرد: به جرأت ميتوان گفت، فلسفه مقدم بر فرهنگ است؛ به اين دليل كه جاي هر چيز را نشان ميدهد.
اين استاد فلسفه با اشاره به اينكه در فلسفه كمتر امكان شهرت كاذب وجود دارد، گفت: به يقين اگر افلاطون، دكارت، كانت، بيكن، هگل و نيچه به عنوان فيلسوفان بزرگ غرب شناخته شدهاند به خاطر تبليغات نيست، بلكه به دليل توليد انديشه است.
وي در ادامه به بررسي انديشه كانت در ايران پرداخت و خاطرنشان كرد: آنچه كه مسلم است، فيلسوفان نميتوانند تكرار مكررات كنند، اما وجوه مشتركي بين انديشههاي آنها وجود دارد و اگر برخي از انديشههاي كانت اهميت بيشتري دارد، به دليل ابداعات و نوآوريهاي فراواني است كه موجب تعالي انديشه شده است.
اين پژوهشگر فلسفه، كانت را در دوره جديد و معاصر موسس فرآيند فكري با عنوان نقد دانست و افزود: اين جمله به اين معني نيست كه قبل از كانت نقد وجود نداشته است، اما كانت فيلسوفي است كه از نقد معنا ميآورد؛ به اين معني كه عقل و قوه عقل نقد ميشود.
كلباسي ادامه داد: به عقيده كانت، ناقد عقل جز خود عقل نيست، بنابراين دعواي فيلسوف تجربي با فيلسوف عقلي مسلك را رد ميكند.
وي سهگانه كتاب كانت درباره نقل با عنوان «نقد عقل محض»، «نقد عقل عملي» و «نقد عقل حكم» را از كتابهاي ارزنده در باب نقد عنوان كرد و گفت: بيترديد، كانت را بايد مؤسس نقد امروزي بدانيم و بشناسيم.
اين استاد فلسفه از ديگر ويژگيهاي فلسفه كانت را نگاه استعلايي دانست و گفت: نگاه استعلايي عبور از تنگناي تجربه و عقل محض است؛ يعني عبور از سنتهاي رايج.
وي دوره پس از مرگ كانت را به اعتقاد انديشمندان به سه مرحله تقسيم كرد كه مرحله اول دوره متون كانت، دوره دوم تفسير است كه ما شاهد نحلهها يا مكاتب تفسيري بسياري در آن بودهايم و دوره سوم كه ما الان در آن قرار داريم؛ نوشتههاي پس از مرگ كانت است.
كلباسي دوره سوم كه نوشتههاي سياسي اجتماعي كانت در آن است را مهمترين نوشتههاي كانت عنوان كرد و گفت: اين نوشتهها نماينده تفكر سياسي و اجتماعي كانت است كه بسيار معروف شده است.
وي در ادامه به آشنايي ايرانيان با كانت اشاره كرد و گفت: از سال 1340 در ايران نوشتههايي معطوف به انديشههاي كانت در ايران اتفاق افتاد كه به دليل دشوارنويسي و نداشتن سبك ادبي بليغ آلماني در نوشته كانت توفيق زيادي در معرفي اين آثار به وجود نياورد.
اين پژوهشگر فلسفي ادامه داد: اساساً نگارش كانت به لحاظ فلسفي خام و ناپخته است، بنابراين بسياري از متخصصان در برگردان زبان آن به آلماني هم بعضاً دچار مشكل شدهاند.
وي خاطرنشان كرد: ويژگي ديگر نوشتههاي كانت اين است كه اصلاً براي تدريس مستقيم در كلاسهاي درس نيست.
كلباسي ترجمه و اقبال به كانت در ايران را بعد از انقلاب اسلامي عنوان كرد و گفت: در اين سه دهه اخير، ترجمههاي بسيار، تأليفات مهم و پاياننامههاي فراواني از دانشجويان معطوف به فلسفه كانت تدوين شده است كه نشان از اقبال انديشمندان به فلسفه كانت است.
وي در پايان خاطرنشان كرد: كانت، انضباط اخلاقي را شرط اصلي انضباط تفكر ميداند و اين از ديگر ويژگيهاي مهم تفكر كانت است.