graphiator
Registered User
البته چند تا موضوع باید اضافه بشه:
1- ما به دلخواه جدا نشدیم. دست تقدیر و فاصله جغرافیایی مارو جدا کرد و به قول معروف از دل برود هر آنکه از دیده رود.
2- من در سن 13 سالگی به بلوغ کامل رسیدم و علائمش رو به وضوح داشتم اما دلیل اینکه آمیزش بین ما نبود فکر کنم تحرک فیزیکی و دفع انرژی کاذب بود و بقیه رو هم با بوسیدن و بقل کردن هم تبدیل به ارضاء روحی میکردیم.
3- اون دختر بلژیکی بود و ما منعی در اون کشور از لحاظ روابط نداشتیم.
4- موضوع این نیست که نمیتونم عاشق بشم. حتی نمیتونم دوست داشته باشم و یا نگاهی رو تا آشنایی با شخص ادامه بدم. به قول خواهرم با کامپیوترم ازدواج کردم. البته با سن و سال کم جزو نخبه های دانشگاه محسوب میشم و در هر شرکتی که استخدام شدم در کمتر از چندماه مدیرعامل شدم. اما احساس ندارم و احتمالا قیافه جذابی هم دارم چون اکثرا دخترها بهم خیره میشن ولی نگاهم اینقدر سرده که به همون یک نگاه ختم میشه.
5- من اصلا به عشق اولم فکر هم نمی کنم و حقیقت رو سالهاست که قبول کردم و این تاپیک به خاطر معشوق نیست بلکه بخاطر خود عشقه.
6- از همه مهمتر اینکه
گور پدر عشق و عاشقی... بابا کف کردم از تنهایی ... دختربازی هم تکراری شده.... چه جوری میشه یه نفر آدم حسابی پیدا کرد که باهاش عین آدم زندگی کرد ؟؟؟؟؟؟؟:goatee:
1- ما به دلخواه جدا نشدیم. دست تقدیر و فاصله جغرافیایی مارو جدا کرد و به قول معروف از دل برود هر آنکه از دیده رود.
2- من در سن 13 سالگی به بلوغ کامل رسیدم و علائمش رو به وضوح داشتم اما دلیل اینکه آمیزش بین ما نبود فکر کنم تحرک فیزیکی و دفع انرژی کاذب بود و بقیه رو هم با بوسیدن و بقل کردن هم تبدیل به ارضاء روحی میکردیم.
3- اون دختر بلژیکی بود و ما منعی در اون کشور از لحاظ روابط نداشتیم.
4- موضوع این نیست که نمیتونم عاشق بشم. حتی نمیتونم دوست داشته باشم و یا نگاهی رو تا آشنایی با شخص ادامه بدم. به قول خواهرم با کامپیوترم ازدواج کردم. البته با سن و سال کم جزو نخبه های دانشگاه محسوب میشم و در هر شرکتی که استخدام شدم در کمتر از چندماه مدیرعامل شدم. اما احساس ندارم و احتمالا قیافه جذابی هم دارم چون اکثرا دخترها بهم خیره میشن ولی نگاهم اینقدر سرده که به همون یک نگاه ختم میشه.
5- من اصلا به عشق اولم فکر هم نمی کنم و حقیقت رو سالهاست که قبول کردم و این تاپیک به خاطر معشوق نیست بلکه بخاطر خود عشقه.
6- از همه مهمتر اینکه
گور پدر عشق و عاشقی... بابا کف کردم از تنهایی ... دختربازی هم تکراری شده.... چه جوری میشه یه نفر آدم حسابی پیدا کرد که باهاش عین آدم زندگی کرد ؟؟؟؟؟؟؟:goatee: