سلام خدمت همگی
ميدونم که قبلاً هم اين شعر حافظ رو دوستان ديگه به کار برده بودن ولی اين جور که من متوجه شدم توی تمام ديوان های حافظ جديد 2 بيت از اين شعر حذف شده و ديگه نيست!!!:blink:
منم در حال حاضر دارم اين 2 بيت اضافي رو از روی ديوان حافظي که از جدم باقی مونده و ورقاش در حال پودر شدن هستن براتون مينويسم
. گفتم بد نيست که کامل اين شعر رو بنويسم که دوستان هم داشته باشن!:happy:
با اين حساب لطف کنين بيت 5 رو در جواب شعر قبل در نظر بگيرين. ث لطفاً!
درد ما را نیست درمان الغیاث .......... هجر ما را نیست پایان الغیاث
دین و دل بردند و قصد جان کنند .......... الغیاث از جور خوبان الغیاث
در بهای بوسهای جانی طلب .......... میکنند این دلستانان الغیاث
خون ما خوردند این کافردلان .......... ای مسلمانان چه درمان الغیاث
داد مسکينان بده اي روز وصل .......... از شب يلدای هجران الغياث
هر زمانم درد ديگر ميرسد .......... زين حريفان بر دل و جان الغياث
همچو حافظ روز و شب بی خویشتن .......... گشتهام سوزان و گریان الغياث