• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

واقعاً مردم آذربایجان ترک نیستند؟

sia_torkeh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 جولای 2006
نوشته‌ها
106
لایک‌ها
0
محل سکونت
حلبی آباد
معنی کلمه آز در فرهنگ ترکی نوین از اسماعیل هادی (ص. 68)

آز-1: یکی از اقوام عتیق است (کلاو) اولین بار در سنگ نبشته یادواره گل تکین به نام این قوم برمیخوریم.
طبق تحقیقات اخیر ،قوم آز/آس در سرتاسر آسیا پراکنده بوده اند.احتمالا نام قاره آسیا نیز از نام آنان گرفته شده است.
برخی از آس ها آلان نام داشته اند که بخشی از آنان ترک زبان بوده اند و در قفقاز زندگی می کردند و اوستی ها امروز از اخلاف آنانند.
اینان را مغولان آزوت/آز می نامیدند.کلمه آس + ار/آز + ار (انسان آسی) (نگا:ار 3) به صورت آزر (آذر) در کلمه آذربایجان به چشم می خورد.
همان کلمه با جابجایی دو عنصر تشکیل دهنده (ار + آس / ار + آز) به صورت ارس / آراز ، نام رود ارس را تشکیل می دهد
که یاقوت حموی در البلدان آن را ((رود آذربایجان)) می نامد. دو جز تشکیل دهنده دیگر آذربایجان عبارتند از : بای که معنای مشخصی دارد
(نگا : بای) و جان که به صورت های قان / گان نیز در اسامی مناطق آمده است و مفهوم مکان و محل را افاده می کند (بایلاقان ، گوگان ، زنگان / زنجان)
بنابراین : آز / آس (نام قوم) ار (انسان) بای (امیر) - جان (پسوند مکان) در مجموع تشکیل کلمه آذربایجان را داده ، به مفهوم : ((محل زیست آس ها ،
موطن قوم آز ...))
برای آشنایی بیشتر با نام و تاریخ آس ها به ویژه اسامی مناطق بسیار زیادی که از نام آس / آز اخذ شده است و ... به کتاب ((لاچین)) از همین نگارنده
(تهران ، انتشارات فتحی) بخش پایانی آن کتاب مراجعه شود.
ضمنا هر چند کلمه آراز / ارس به توضیحی که داده شد ترکیب ترکی است ولی کلمه ارسبار که نام وسیعی از محال قره داغ است که در کنار ساحل رود
ارس قرار دارد ، مرکب است از : ارس + بار (پسوند فارسی به معنای ساحل و کناره . مثل : رودبار ، دریابار ...)
 

web_doost

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2006
نوشته‌ها
822
لایک‌ها
9
کلمه آس + ار/آز + ار (انسان آسی) به صورت آزر (آذر) در کلمه آذربایجان به چشم می خورد .
همان کلمه با جابجایی دو عنصر تشکیل دهنده (ار + آس / ار + آز) به صورت ارس / آراز ، نام رود ارس را تشکیل می دهد .
این چه استدلالی است ؟ اگر آس + آر بشود آذر ترکیب وارونه آنها چه معنی می تواند بدهد ؟
آر + آس می شود ارس ؟ خوب فرض کنیم ادعای شما درست است ، بفرمایید آر + آس چه معنی می دهد ؟

دو جز تشکیل دهنده دیگر آذربایجان عبارتند از : بای که معنای مشخصی دارد
(نگا : بای) و جان که به صورت های قان / گان نیز در اسامی مناطق آمده است و مفهوم مکان و محل را افاده می کند (بایلاقان ، گوگان ، زنگان / زنجان)
بنابراین : آز / آس (نام قوم) ار (انسان) بای (امیر) - جان (پسوند مکان) در مجموع تشکیل کلمه آذربایجان را داده ، به مفهوم : ((محل زیست آس ها ،
موطن قوم آز ...))

شما نخست فرموده اید که بای پسوند مکان است و در ادامه فراموش فرموده و بیان میدارید که جان چنین کاربردی دارد . علاوه بر این بای چه ربطی به قان و گان دارد ؟ می توان گان را ریشه جان دانست ولی نمی توان آنرا به بای ربط داد !!

آخر بای و گان که دو بخش از آذربایگان است دو جز جداگانه است چطور یکی از در دیگری ترکیب می کنید ؟

طبق گفته های شما نام آذربایجان باید آذربای یا آذرقان باشد ، نه آذربایجان !!

جر زنی نداشتیم ، آخر بای پسوند مکان است یا امیر ؟!!
 

sia_torkeh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 جولای 2006
نوشته‌ها
106
لایک‌ها
0
محل سکونت
حلبی آباد
این چه استدلالی است ؟ اگر آس + آر بشود آذر ترکیب وارونه آنها چه معنی می تواند بدهد ؟
آر + آس می شود ارس ؟ خوب فرض کنیم ادعای شما درست است ، بفرمایید آر + آس چه معنی می دهد ؟

دوست عزیز در زبانهای دیگر حتی زبان فارسی بسیارند واژه هایی که از " ز " به " س " تغییر می کنند و بر عکس
پس آر + آز می شود آراز نام رود ارس در ترکی و یا همان آراس که مخففش میشه ارس مانند کلمه قاجار که مخففش میشه قجر پس خواهش می کنم حول محور انصاف در گردش باشید


شما نخست فرموده اید که بای پسوند مکان است و در ادامه فراموش فرموده و بیان میدارید که جان چنین کاربردی دارد . علاوه بر این بای چه ربطی به قان و گان دارد ؟ می توان گان را ریشه جان دانست ولی نمی توان آنرا به بای ربط داد !!

آخر بای و گان که دو بخش از آذربایگان است دو جز جداگانه است چطور یکی از در دیگری ترکیب می کنید ؟

طبق گفته های شما نام آذربایجان باید آذربای یا آذرقان باشد ، نه آذربایجان !!

من چنین خریتی نکردم دوست عزیز ممکن است که شما مشکل تعلل در خواندن به زبان مادری داشته باشید
اینها را از یک لغت نامه انتخاب کرده ام و نوشته ام که (نگا . بای) یعنی دنبال واژه بای که معنی مشخصی دارد بگردید
فکر نمیکنم آنقدر بیسواد باشم که معنی زبان خودم رو هم نفهمم با این توصیفات آذربای و آذرقان وجودی خارجی ندارند و این هم یکی دیگر از مشکلات شماست من وظایفه ام رو به خوبی انجام دادم

جر زنی نداشتیم ، آخر بای پسوند مکان است یا امیر ؟!!

دوست عزیز بحث علمی جرزنی چیزهایی هستند که شما فردا با بچه محلی هاتون تو بازی چشم گذاشتن و گرگم به هوا انجام میدین
 

web_doost

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2006
نوشته‌ها
822
لایک‌ها
9
معنی کلمه آز در فرهنگ ترکی نوین از اسماعیل هادی (ص. 68)

آز-1: یکی از اقوام عتیق است (کلاو) اولین بار در سنگ نبشته یادواره گل تکین به نام این قوم برمیخوریم.
طبق تحقیقات اخیر ،قوم آز/آس در سرتاسر آسیا پراکنده بوده اند.احتمالا نام قاره آسیا نیز از نام آنان گرفته شده است.
برخی از آس ها آلان نام داشته اند که بخشی از آنان ترک زبان بوده اند و در قفقاز زندگی می کردند و اوستی ها امروز از اخلاف آنانند.
اینان را مغولان آزوت/آز می نامیدند.کلمه آس + ار/آز + ار (انسان آسی) (نگا:ار 3) به صورت آزر (آذر) در کلمه آذربایجان به چشم می خورد.
همان کلمه با جابجایی دو عنصر تشکیل دهنده (ار + آس / ار + آز) به صورت ارس / آراز ، نام رود ارس را تشکیل می دهد
که یاقوت حموی در البلدان آن را ((رود آذربایجان)) می نامد. دو جز تشکیل دهنده دیگر آذربایجان عبارتند از : بای که معنای مشخصی دارد
(نگا : بای) و جان که به صورت های قان / گان نیز در اسامی مناطق آمده است و مفهوم مکان و محل را افاده می کند (بایلاقان ، گوگان ، زنگان / زنجان)
بنابراین : آز / آس (نام قوم) ار (انسان) بای (امیر) - جان (پسوند مکان) در مجموع تشکیل کلمه آذربایجان را داده ، به مفهوم : ((محل زیست آس ها ،
موطن قوم آز ...))
برای آشنایی بیشتر با نام و تاریخ آس ها به ویژه اسامی مناطق بسیار زیادی که از نام آس / آز اخذ شده است و ... به کتاب ((لاچین)) از همین نگارنده
(تهران ، انتشارات فتحی) بخش پایانی آن کتاب مراجعه شود.
ضمنا هر چند کلمه آراز / ارس به توضیحی که داده شد ترکیب ترکی است ولی کلمه ارسبار که نام وسیعی از محال قره داغ است که در کنار ساحل رود
ارس قرار دارد ، مرکب است از : ارس + بار (پسوند فارسی به معنای ساحل و کناره . مثل : رودبار ، دریابار ...)

دوست عزیز در زبانهای دیگر حتی زبان فارسی بسیارند واژه هایی که از " ز " به " س " تغییر می کنند و بر عکس
پس آر + آز می شود آراز نام رود ارس در ترکی و یا همان آراس که مخففش میشه ارس مانند کلمه قاجار که مخففش میشه قجر پس خواهش می کنم حول محور انصاف در گردش باشید




من چنین خریتی نکردم دوست عزیز ممکن است که شما مشکل تعلل در خواندن به زبان مادری داشته باشید
اینها را از یک لغت نامه انتخاب کرده ام و نوشته ام که (نگا . بای) یعنی دنبال واژه بای که معنی مشخصی دارد بگردید
فکر نمیکنم آنقدر بیسواد باشم که معنی زبان خودم رو هم نفهمم با این توصیفات آذربای و آذرقان وجودی خارجی ندارند و این هم یکی دیگر از مشکلات شماست من وظایفه ام رو به خوبی انجام دادم



دوست عزیز بحث علمی جرزنی چیزهایی هستند که شما فردا با بچه محلی هاتون تو بازی چشم گذاشتن و گرگم به هوا انجام میدین

لطفا جواب منطقی بدهید اگر دارید !!
صورت مسئله را با ... منحرف نکنید !

دوست عزیز در زبانهای دیگر حتی زبان فارسی بسیارند واژه هایی که از " ز " به " س " تغییر می کنند و بر عکس
پس آر + آز می شود آراز نام رود ارس در ترکی و یا همان آراس که مخففش میشه ارس مانند کلمه قاجار که مخففش میشه قجر پس خواهش می کنم حول محور انصاف در گردش باشید
من کاری با ز و س ندارم ، نکته مورد اشاره من جابجایی پسوند و پیشوند است . در آذر شما گفتید که آس + آر بوده و در ارس گفتید آر + آس . جایجایی کامل . لطفا معنی آر + آس را برای ما بگویید .

من چنین خریتی نکردم دوست عزیز ممکن است که شما مشکل تعلل در خواندن به زبان مادری داشته باشید
اینها را از یک لغت نامه انتخاب کرده ام و نوشته ام که (نگا . بای) یعنی دنبال واژه بای که معنی مشخصی دارد بگردید
فکر نمیکنم آنقدر بیسواد باشم که معنی زبان خودم رو هم نفهمم با این توصیفات آذربای و آذرقان وجودی خارجی ندارند و این هم یکی دیگر از مشکلات شماست من وظایفه ام رو به خوبی انجام دادم

بر مینای ادعای شما :

آذربایجان = آس + آر + بای + گان

در اینجا بای چیست ؟ و اگر بای پسوند مکان است نقش گان چیست ؟ مگر خودتان نگفتید بای و گان هر دو پسوند مکان اند ؟

شما در جایی بای را پسوند مکان به شمار آوردید و در جایی دگر معنی آنرا تغییر دادید و آنرا امیر معنی کردید !!

امیر یعنی چه ؟
 

sia_torkeh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 جولای 2006
نوشته‌ها
106
لایک‌ها
0
محل سکونت
حلبی آباد
من کاری با ز و س ندارم ، نکته مورد اشاره من جابجایی پسوند و پیشوند است . در آذر شما گفتید که آس + آر بوده و در ارس گفتید آر + آس . جایجایی کامل . لطفا معنی آر + آس را برای ما بگویید .

اگه اینطوری می گفتید بهتر بود :
در آزار ( مخفف : آذر) گفتید که آس + آر بوده و در آراز ( مخفف : ارس یا ارز ) گفتید که آر + آس یعنی جابجایی کامل
اولا که اینجا با پسوند و پیشوند و چنین چیزهایی کاری ندارم
دوما اینکه اینها رو محمود کاشغری گفته نه من
دوتا اسم گفتم
اولی : آس یا آذ به معنی قومی ترک که موطنشون قفقاز بوده و نامشان در کتیبه گول تکین آمده است
دومی : ار به معنی مردم ،قوم ، انسان
حالا معنیشون رو محاسبه می کنیم
آس + ار = آس ار یا آزار/آسر یا آذر/ معنی تحت اللفظی اش میشه آس انسان
نمونه ای در گویشها : پرویز انسان واقعی است ( پرویز به جای آس )

ار + آس = اراس یا آراز/ارس یا ارز/ معنی تحت اللفظی اش میشه انسان یا قوم آس
نمونه ای در گویشها : انسان اولیه درغار می زیست ( اولیه به جای آس )

یعنی در جابجایی معنی میده

یک مثال به فارسی برات می زنم

واژه خر انسان
اگه مانند گفته شما عمل کنیم به هیچ وجه نمیشه این واژه را انسان خر کرد یعنی همون واژه ای که هزاران بار در روز ازش استفاده می کنیم
پس در نتیجه نظر شما این است که در زبان شناسی نباید جای دوتا اسم رو عوض کرد در ضمن اسم آزار یا آراز اسم مرکب هستند نه اسم جامد که نتوانیم اون رو
جابجا کرد
من فکر می کنم شما در ذهنتون آزار رو به معنی فارسی آذ ها می پندارید که این درست نیست و اگه اینگونه معنی کنید حرف شما درست در می آید این واژه را هم
نمی توان هاآذ گفت
پس می بینید که برای ایرادگیری هم کوچکترین دانشی ندارید


بر مینای ادعای شما :

آذربایجان = آس + آر + بای + گان

در اینجا بای چیست ؟ و اگر بای پسوند مکان است نقش گان چیست ؟ مگر خودتان نگفتید بای و گان هر دو پسوند مکان اند ؟

شما در جایی بای را پسوند مکان به شمار آوردید و در جایی دگر معنی آنرا تغییر دادید و آنرا امیر معنی کردید !!

امیر یعنی چه ؟

واژه بای واژه ای است در چندین معنی :

داماد ، دلاور ،سردار ، امیر ، مبارک ، پهلوان ، در ترکیه فکر کنم به معنی خودپسند استفاده میشه
در این صورت میشه محل زندگی پهلوانان آذ
یا همون محل زندگی آذ ها
مثل واژه مشه بئی meşa bay به معنی جنگلبان
نمی دونم چه گیری دادی ما بای رو پسوند مکان معرفی کردیم در صورتی که هر چی این متن رو می خونم چیزی نمی بینم
میگم مشکل تار بینی و دوربینی داری ناراحت میشی . من که نمی دونم چه کار کنم ما گفتیم قان یا گان پسوند مکان است و بای معنی امیر رو میده
واژه زنجان رو مثال زدم که تو آذربایجان بهش زنگان گفته میشه
فکر کنم هم اکنون داری به ریش من می خندی که ببین چه مارمولکی هستم که این ترک خل رو سرکار گذاشتم
فکر نکنم جز این چیزی باشه
یا شاید هم چشمتون به واژه" پسوند مکان" حساسیت داره که اون رو دو تا میبینید
از شانس ما هم درست کنار بای دیده اید
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
جناب آقاي سيا

محبت كنيد و بحث را از مسير اصلي خارج نكنيد . نوشتن اينگونه مطالب حقانيت مطلب و شخصي را ثابت نمي كند .
 

atabay danyeli

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 می 2006
نوشته‌ها
32
لایک‌ها
0
دوستان ارجمندم آقای وب دوست و آقای سیا ترکه :

در همین تاپیک مطلب مفصلی در باره آزربایجان و بررسی" آز " نوشته ام ، خوشحالم خواهید کرد اگر قبل از هر بحثی آنرا بخوانید و نظرات ارزشمند خود را برایم بنویسید. بزودی مطلبی در مورد آتروپاتکان هم علاوه خواهم نمود به شرط بقا.
 

atabay danyeli

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 می 2006
نوشته‌ها
32
لایک‌ها
0
مدیر محترم انجمن

با سلام

در بخش های قبلی این تاپیک مطالبی را میخواندم که در آن دوستان با حساسیت زیادی استناد به آماری کرده و عده ای دیگر هم در صحت آن آمار شک و آمار دیگری را ارائه داده اند.
فی نفسه در بررسی حق و حقوق اقوام شاید کمیت چندان مطلب اصلی نباشد( بلکه در این مملکت اینگونه است) ، مثلا در این مملکت ترک زبان ها ( با هرجمعیتی ) از فرهنگ و زبان خود محروم و در قبال ارامنه بسیار محترم از این حق برخوردارند( و به حق).

اما آمار زبانی جمعیت ها و جغرافیای زبان مطلبی نیست که امروزه ما اختراع و یا ما علاقمند بدان باشیم.این مطلبی است که زبان شناسان و علاقمندان به زبان شناسی و دانشکده های معتبر جهانی از دیر باز روی آن کار میکنندو اطلاعات بسیار سودمندی هم در این زمینه ( بدون شائبه های قوم گرایی ) و جود دارد.

واقعیت این است که آمار زبان های ایرانی و آمار جمعیتی گویندگان آنها نه آن چیزی است که دوستان با حساسیت های قومی ترکی و فارسی و ... بیان میدارند.
معتبرترین ارگان بین المللی که تمام زبان شناسان بی مرز آن را قبول دارند واز آمار و اطلاعات آن در تهیه مطالب علمی استفاده می کنند سایتی دارد تحت عنوان :


Ethnologue.com

از دوستان خواهشمندم این سایت را بررسی و در ضمن آن
1- با تنوع و گستردگی زبان های رایج در فلات قاره آشنا شوند
2- اطلاعات گاها نادرست خود را در این زمینه تصحیح کنند.
3- در وجود هیچ قوم و زبانی به دیده تحقیر نگاه نکنند.
4- خود به عینه ببینند که با اطلاعات غلط منتشر شده در ایران عده ای دست اندر کارند تاکدام سر کچل را ضماد بمالند(مرهم بماند در جیب ابویشان)

از اینکه اطلاعات آن سایت را در اینجا کپی نکردم مرا ببخشید حجم اطلاعات زیاد و آشنایی دوستان که به رشته زبان شناسی علاقمندند با این سایت ضروری است.

بر طبق آمار منتشره در این سایت آمار ترک زبانان ایران تا مقطع سال 1997 میلادی 36.7 در صد جمعیت ساکن فلات قاره است.( این جمعیت شامل آن گروه افرادی که دیگر ترکانه سخن نمیدانند نیست) این آمار حدود 3 در صد از جمعیت فارس زبان ها ( به علاوه جمعیت کثیری که در سالهای اخیر زبان مادری را فراموش و مشرف به زبان ملی شده اند) بیشتر است.

با امید به روزی که برای حیات فرهنگ یک قوم ، فرهنگ های دیگر را فدا نکنیم.
 

siroos1

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 می 2006
نوشته‌ها
23
لایک‌ها
0
سلام دوستان
من هم فكر ميكنم حالا كه تصميم گرفته شده بجاي فحش و توهين به همديگه دادن به كار علمي پرداخته بشه سعي نكنين كه دوباره به روز اول برگرديم.

مثلا كار آقاي آتاباي رو ببينين كه چقدر خوب شده و ديگه مثله سابق زياد فحش نميده و كار علمي ميكنه و نشون داد كه واژه "من" فقط در زبانهاي ايراني وجود داشته و بعدا به تركي رفته

من هم براي اين چيزي به اين تحقيق اضافه كنم ميگم كه در لغتنامه دهخدا گفته شده كه واژه من در فارسي باستان و... هست.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
با سالم خدمت دوستان بزرگوارم

خوشحالم كه اين روند تحقيقاتي بودن مطالب را كه بخش مهم آنرا كاربر عزيزمان جناب آتاباي بنيان نهاده اند و براي ارايه اين مطالب بسيار زحمت كشيده اند ( زحمتي كه بدون هيچ چشمداشتي است ) قدر نهيم و به همين روش ادامه دهيم .

لاقل اين تاپيك نشان داد كه عصبي و متعصب بودن هيچ مشكلي را حل نمي كند و دوستاني هم كه ميخواهند مطالبي را بياموزند دست خالي و بدون بار توشه اي از بازديد بر مي گردند .

پس بياييم بدون داشتن هيچگونه تعصبي به باقي مطالب بپردازيم .


از دوست و كاربر خوبمان جناب آتورپات هم درخواست مي شود در مورد موضوعي كه آغاز شده است دلايل خود را بياورند . مدتي است كه ايشان مراجعه نمي كنند ( يا لاقل با آن آي دي وارد نمي شوند ) و به ادعايي كه در مورد مسلئه زبانشناسي مطرح كردند پاسخي نمي دهند .
اگر به راستي به اين فروم مراجعه نمي كنند ( حالا با هر نامي ) برايشان آرزوي موفقيت مي كنيم و آرزو داريم اين عدم مراجعه به فروم به دليل مشكلي نباشد .
 

doostzadeh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آگوست 2006
نوشته‌ها
13
لایک‌ها
0
مدیر محترم انجمن

با سلام

در بخش های قبلی این تاپیک مطالبی را میخواندم که در آن دوستان با حساسیت زیادی استناد به آماری کرده و عده ای دیگر هم در صحت آن آمار شک و آمار دیگری را ارائه داده اند.
فی نفسه در بررسی حق و حقوق اقوام شاید کمیت چندان مطلب اصلی نباشد( بلکه در این مملکت اینگونه است) ، مثلا در این مملکت ترک زبان ها ( با هرجمعیتی ) از فرهنگ و زبان خود محروم و در قبال ارامنه بسیار محترم از این حق برخوردارند( و به حق).

اما آمار زبانی جمعیت ها و جغرافیای زبان مطلبی نیست که امروزه ما اختراع و یا ما علاقمند بدان باشیم.این مطلبی است که زبان شناسان و علاقمندان به زبان شناسی و دانشکده های معتبر جهانی از دیر باز روی آن کار میکنندو اطلاعات بسیار سودمندی هم در این زمینه ( بدون شائبه های قوم گرایی ) و جود دارد.

واقعیت این است که آمار زبان های ایرانی و آمار جمعیتی گویندگان آنها نه آن چیزی است که دوستان با حساسیت های قومی ترکی و فارسی و ... بیان میدارند.
معتبرترین ارگان بین المللی که تمام زبان شناسان بی مرز آن را قبول دارند واز آمار و اطلاعات آن در تهیه مطالب علمی استفاده می کنند سایتی دارد تحت عنوان :


Ethnologue.com

از دوستان خواهشمندم این سایت را بررسی و در ضمن آن
1- با تنوع و گستردگی زبان های رایج در فلات قاره آشنا شوند
2- اطلاعات گاها نادرست خود را در این زمینه تصحیح کنند.
3- در وجود هیچ قوم و زبانی به دیده تحقیر نگاه نکنند.
4- خود به عینه ببینند که با اطلاعات غلط منتشر شده در ایران عده ای دست اندر کارند تاکدام سر کچل را ضماد بمالند(مرهم بماند در جیب ابویشان)

از اینکه اطلاعات آن سایت را در اینجا کپی نکردم مرا ببخشید حجم اطلاعات زیاد و آشنایی دوستان که به رشته زبان شناسی علاقمندند با این سایت ضروری است.

بر طبق آمار منتشره در این سایت آمار ترک زبانان ایران تا مقطع سال 1997 میلادی 36.7 در صد جمعیت ساکن فلات قاره است.( این جمعیت شامل آن گروه افرادی که دیگر ترکانه سخن نمیدانند نیست) این آمار حدود 3 در صد از جمعیت فارس زبان ها ( به علاوه جمعیت کثیری که در سالهای اخیر زبان مادری را فراموش و مشرف به زبان ملی شده اند) بیشتر است.

با امید به روزی که برای حیات فرهنگ یک قوم ، فرهنگ های دیگر را فدا نکنیم.

دوست عزیز آمار شما عیبهای اساسی دارد من جمله اینکه خود این سایت هم این آمارشان را انکار میکنند و منبع آن را نمیدانند.

بنگرید به:
http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/dorooghbaazibaamaarberaheni.htm

برخي از گروه ها و اشخاص پان ترکيست (مانند رضا براهني) به سايت اتنولاژ استناد ميکنند و آمار قومي انجا را مال سازمان ملل ميدانند و غيره.
چند وقت پيش با اين سايت تماس گرفتم و هر تماسگری ميتواند به اين نتيجه برسند که اين سايت هيچ نوع آمارگري در ایران انجام نداده است. حدود ماه ژوئن در سال 2006 به آنها اي-ميل زدم که منبع آنها را براي آمارشان دريابم.



زیرا در سال 1995 این چنین آماری را دادند که با آمار کنونی آنها تفاوت فاحشی داد:

http://www.christusrex.org/www3/ethno/Iran.html


بلاخره رئیس بخش مربوطه به ایران به من پاسخ دادند:

Thank you for bringing this to my attention. I am not able to locate the original source from 1997. In line with your calculations we agree that the figure is likely closest to 11,000,000. We will do further research and update our figures for the next edition.

Yours, Ray Gordon Ethnologue, Research



برگردان به فارسی: از اینکه این نکته را گوشزد کردید سپاسگزارم. من نمیتوانم منبع آماری که موجب شد اطلاعات ما در سال 1997 تغییر کند را پیدا کنم. بنابر حساب شماريال به نظر میسد که تعداد یازده ملیون نزدیکتر به واقعیت است. ما بیشتر پژوهش خواهیم کردم و آمارمان را در چاپ بعدی بروز خواهیم نمود.


از بحث با اقای رای گردان (Ray Gordon) که مسئول بخش ایران و خاورمیانه اتنولاژ است، این نتیجه ها بدست می آید.



1) سايت اتنولاژ هيچ وابستگي به سازمان ملل و غيره ندارد و آقاي براهني يک دروغ گفتند.

2) سايت اتنولاژ حتي نميتواند منبع 1997 خود را که در آمارها تغییر فاحشی دادند پیدا کند.
3) سايت اتنولاژ اصولا يک سايتي است که مال ميسينوريهاي مسيحي است و فرقي با سايتهاي ديگر که آمار ميدهند در اعتبار ندارد. کار اين سایت همان ترجمه تورات و انجيل است و در واقع تخصصي در آمار ندارند.

4) آمار سایت انتولاژ حتی جمع بندیش هم غلط است و حدود 5 ملیون نفر را حذف کرده است که برای اطلاعات بیشتر به رده بندی در پرونده زیر نگاه کنید:



http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/ethnologue_figuremissing.xls





در سال 1370 آمارگيري بسيار مستندي در مورد جمعيت ايران انجام گرفته است كه شرح آن را در مقالات زير مي توان يافت:

http://khabarnameh.gooya.com/society/archives/010245.php

http://asre-nou.net/1383/ordibehesht/20/m-mohsenian.html

"در مرداد 1370، هنگام صدور شناسنامه براي نوزادان، درباره زبان ٤٩ هزار و ٥٥٨ مادر در سطح كشور سوال مطرح شد كه نتيجه حاكي از سهم حضور ٥٣٬٨ درصدي زبان هاى غيرفارسي در ايران بود. بر اساس نمونه گيري مذكور، توزيع سهم هر يك از زبان ها (به درصد) به اين شرح بود: ٤٦٬٢ فارسي؛ ٢٠٬٦ تركي آذربايجاني؛ ١٠ كردي؛ ٨٬٩ لري؛ ٧٬٢ درصد گيلكي و شمالي؛ ٥٬٣ عربي ؛ ٢٬٧ بلوچي؛ ٠٬٦ تركمني؛ ٠٬١ ارمني؛ و ٠٬٢ ساير زبان ها ". پس اگر گويش‌ها و زبان‌هاي هم خانواده با فارسي را با آمار فوق جمع شود٬ زبان‌هايي كه "آريايي (ايراني)" خوانده مي شوند حدود ۷۶٪ ايران را دربرمي گيرند.

در دانشنامه‌ي عمومي بریتانیکا می خوانیم:
"ایران کشوری است چند‌زبانی که در آن نیمی پارسی‌زبان هستند و یک چهارم ديگر به زبان‌های هندوايرانی ديگر تکلم کنند. حدود يک پنجم جمعيت ايران ترکزبان است".

براساس سرشماری کشور در سال 1335 که داده های آن در کتاب : فرهنگ جغرافیای ایران تحت نظارت سرتیبپ حسینعلی رزم آرا تدوین گشت، جمعیت ایران در سال 1335 حدود 14 ملیون نفر بود. از این 14 ملیون تعداد جمعيت مناطق ترکی زبان 2451061 و تعداد مناطق دوزبانه فارسی-ترکی 877627 و تعداد مناطق سه زبان فارسی-ترکی-کردی 187464 نفر و تعداد مناطق ترکمنی 97491 بوده است. اگر دست بالا را بگیریم و تمام مناطق ترکمنی و فارسی-ترکی و فارسی-ترکی-کردی را با تمام مناطق ترکی زبان بنا بر اطلاعات این کتاب جمع بندی کنیم، حدود 23 تا 24% جمعیت ايران ترکی زبان می شوند.

(بنگرید به مقاله: نگاهی دیگر به داده های زبانی و مذهبی ایران معاصر، احسان هوشمند، فصلنامه گفتگو، شماره 43، مهر 1384) http://www.magiran.com/magtoc.asp?mgID=1929&Number=43&Appendix=0


کل مقاله اینجاست:
http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/dorooghbaazibaamaarberaheni.htm


سپاس.
 

doostzadeh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آگوست 2006
نوشته‌ها
13
لایک‌ها
0
معنی کلمه آز در فرهنگ ترکی نوین از اسماعیل هادی (ص. 68)

آز-1: یکی از اقوام عتیق است (کلاو) اولین بار در سنگ نبشته یادواره گل تکین به نام این قوم برمیخوریم.
طبق تحقیقات اخیر ،قوم آز/آس در سرتاسر آسیا پراکنده بوده اند.احتمالا نام قاره آسیا نیز از نام آنان گرفته شده است.
برخی از آس ها آلان نام داشته اند که بخشی از آنان ترک زبان بوده اند و در قفقاز زندگی می کردند و اوستی ها امروز از اخلاف آنانند.
اینان را مغولان آزوت/آز می نامیدند.کلمه آس + ار/آز + ار (انسان آسی) (نگا:ار 3) به صورت آزر (آذر) در کلمه آذربایجان به چشم می خورد.
همان کلمه با جابجایی دو عنصر تشکیل دهنده (ار + آس / ار + آز) به صورت ارس / آراز ، نام رود ارس را تشکیل می دهد
که یاقوت حموی در البلدان آن را ((رود آذربایجان)) می نامد. دو جز تشکیل دهنده دیگر آذربایجان عبارتند از : بای که معنای مشخصی دارد
(نگا : بای) و جان که به صورت های قان / گان نیز در اسامی مناطق آمده است و مفهوم مکان و محل را افاده می کند (بایلاقان ، گوگان ، زنگان / زنجان)
بنابراین : آز / آس (نام قوم) ار (انسان) بای (امیر) - جان (پسوند مکان) در مجموع تشکیل کلمه آذربایجان را داده ، به مفهوم : ((محل زیست آس ها ،
موطن قوم آز ...))
برای آشنایی بیشتر با نام و تاریخ آس ها به ویژه اسامی مناطق بسیار زیادی که از نام آس / آز اخذ شده است و ... به کتاب ((لاچین)) از همین نگارنده
(تهران ، انتشارات فتحی) بخش پایانی آن کتاب مراجعه شود.
ضمنا هر چند کلمه آراز / ارس به توضیحی که داده شد ترکیب ترکی است ولی کلمه ارسبار که نام وسیعی از محال قره داغ است که در کنار ساحل رود
ارس قرار دارد ، مرکب است از : ارس + بار (پسوند فارسی به معنای ساحل و کناره . مثل : رودبار ، دریابار ...)

دوست عزیز این نوع ریشه شناسی از منبع خودی است و نه جهانی و فاقد ارزش علمی میباشد.


اما نخست ريشه اين نام را روشن ميکنم و سپس درباره استدلالهايتان چيزي ميگويم. نخست اينکه آذ+ار نيست بلکه آذر است. قوم آس هم ترک نيستند، بلکه آسيها در قفقاز يک قوم ايراني هستند.
http://www.azargoshnasp.net/history/Scythians/hezaareyehalan.htm


دوم اينکه نام آتورپاتکان در هيچ منبع ترکي نيامده است و زمانيکه اين نام رايج شد، مردم آتورپاتکان از قوم آريايي ماد بودند. سوم اينکه نظر همه محققين بر ايراني بودن اين نام است.


چگونه مي‌توان با وجود تصريح استرابون [مورخ يوناني] به گرفته شدن عنوان «آترپاتكان» (آذربايجان) از نام سردار و شهربان آن سرزمين، يعني «آتورپات» ، مدعي شد كه آذربايجان نامي تركي و به معناي «پدر توانگر انسان آذ» است؟؟


1)
استرابون (XI/13.1)؛ شماري از نويسندگان عصر اسلامي نيز به همين موضوع اشاره كرده‌اند: مقدسي: «احسن التقاسيم»، ص 373؛ ابن فقيه: «مختصر البلدان»، ص 284؛ ياقوت حموي: «معجم البلدان»، ص 2-171.

استرابو(حدود 2000 سال پيش) مينويسد:
«بخش ديگر اين سرزمين، "ماد آتورپاتكان" (به يوناني: Media Atropatene) است، كه نام آن از نام فرمان‌ده‌اش، Atropates (ايراني: آتورپات)، گرفته شده است، كسي كه مانع شد اين كشور، كه بخشي از ماد بزرگ بود، فرمان‌بردار و مطيع مقدونيان گردد. وي پس از آن، خود را شاه اعلام كرد، و اين كشور را در چارچوب يك دولت مستقل سازمان داد، و جانشيني و ميراث‌بري فرزندان وي [در مقام پادشاهي آتورپاتكان] تا امروز بر جاي است. جانشينان او با شاهان ارمنستان و سوريه، و بعدها، با شاهان پارتي عقد ازدواج بستند. »


چنان كه دياكونوف (ص 541) نيز تصريح مي‌كند، نام Aturpat (به يوناني: Atropates) اشتقاق و معناي صحيح و بي‌خدشه‌ي ايراني دارد: «حفظ شده توسط آتش مقدس». همچنين: Chaumont, pp. 17-18.


2)
در دوران هخامنشي، «آذربايجان» بخشي از ايالت (شهرباني، Satrapy) «ماد» بود. هنگامي كه امپراتوري هخامنشي فروپاشيد، «آترپات» (Atar-pat؛ به يوناني: Atropates؛ به معناي: حمايت يافته از [ايزد] آتش) شهربان پارسي ماد، در سال 321 پ.م. خود را در شمال غربي اين ناحيه (ماد) مستقل اعلام كرد. پس از آن، نويسندگان يوناني و لاتين، اين قلمرو را Media Atropatene (= مادِ آترپاتان) يا بسيار كم‌تر، Media Minor (= ماد كوچك) ناميدند (مانند: Strabo 11.13.1; Justin 23.4.13). شكل كهن پارسي ميانه‌ي نام اين ايالت «آتورپاتكان» (Aturpatakan) و شكل نوتر آن، «آدوربادگان» (Adurbadagan) است كه در فارسي نو به «آذربايجان» تبديل شده است. آترپات موفق به حفظ مناسباتي خوب با اسكندر شد.


K. Schippmann, "Azerbaijan III. Pre-Islamic History": Encyclopaedia Iranica, vol. 3, London & NewYork, 1989, pp. 222


3)
در اوستا اين نام نيز در فروردين يشت آمده است:

http://www.avesta.org/ka/yt13sbe.htm

âterepâtahe ashaonô fravashîm ýazamaide
انگليسي:
We worship the Fravashi of the holy Atare-pata;
پارسي:
فروهر ورجاوند آترپات را ميستاييم.

4)
بنگريد به يک کتاب ديگر ريشه شناسي نامهاي اوستايي:

M. Mayrhofer, Iranisches Personenomenbuch I/1 , Vienna, 1977, p. I/29 no. 70

5)
در پهلوي نو:
آدورباد مهرسپندان Adurbad-i Mahrspandan (= آدورباد، پسر مهرسپند) نام يك موبد موبدان زرتشتي، يا يك روحاني بلندپايه در دوران پادشاهي شاپور دوم ساساني (79-309 م.) است

آدورباد ايميدان، نويسنده‌ي كتاب دين‌كرد آدورباد ايميدان، دومين نويسنده‌ي سده‌ي نهم ميلادي دانشنامه‌ي زرتشتي «دين‌كرد» بود. مسعودي (در التنبيه و الاشراف) از موبدي به نام اسفنديار بن آذرباد بن انميد ياد مي‌كند كه در بغداد به فرمان «راضي» خليفه‌ي عباسي، در 325 ق./ 37-936 م. كشته شد

آذرباد همان فارسي نو آترپات است.

واژه آذر يک واژه ورجاوند در آيين زردشتي است و براي همين اين نام زياد است: آذرگشنسپ، آذربرزين، آذرمهر، آذراناهيد، آذرفرنبغ...

آترپاتکان نيز در ارمني به همين گونه به کار رفته است و همچنين آتورپاتکان در کتيبه هاي ساساني و آتورپات در اسناد نيسا پارثي.

واژن کان/گان هم به چم جايگاه هنوز در جاهاي ديگر ايران ديده ميشود مانند گلپايگان، زنگان، اردکان، ارزنگان (نام ارمني ولي در اصل پارثي). پس آترپاتکان به چم سرزمين آترپات است.

6)

سفارتخانه جمهوري آذربايجان هم بر ايراني بودن ريشه آذربايجان يک نظر است:

http://www.kiffer.us/azeri_info/history_of_azerbaijan-emb.htm

درباره قوم آسي(است) يا همان آلانها ميتوانيد اينجا را بنگريد.
دانشنامه بريتنيکا هم آلانها (اسها) را ايراني تبار ميداند.

The Alani who remained under the rule of the Huns are said to be ancestors of the modern Ossetes of the Caucasus.



http://prana.persianblog.com/1382_12_prana_archive.html#1495138
F. Thordarson, "Asii": Encyclopaedia Iranica, vol. 2, 1987, pp. 764-765

هزاره الان در قفقاز شمالي
http://www.azargoshnasp.net/history/Scythians/hezaareyehalan.htm
آ
پس اين نوع ريشه شناسي نه تنها فاقد علمي است و نام آذربايجان و آترپاتکان در هيچ سندي ترکي نيامده است بلکه بدتر از آن , ماهيت قوم آز/آس/آلان همان ايراني است نه ترکي.


شما بایست بروید نام آتورپاتکان و ارس را در متون کهن ترکی پیدا کنید ولی چنین چیزی وجود ندارد زیرا این دو نام ریشه ترکی ندارد.
 

doostzadeh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آگوست 2006
نوشته‌ها
13
لایک‌ها
0
به نام یگانه هستی ساز


(دقت کنیم که در کتابت به شیوه معروف به هزوارش باید" لی "نوشت و " من " خواند ، و دقت کنیم که در این دوره به " من " " AZ " گفته میشد.لابد " لی " می نوشتند و" آز" می خواندند.)

به نام خدا

دوست عزیز خیلی مطلب طولانی بود ولی کاشکی دست کم یک نگاهی به لغتنامه دهخدا یا زبان کردی نیز میکردید قبل از اینکه چنین مطلب طولانی را بنویسید. زیرا اگر نگاه میکرید دچار این اشتباه نمیشدید که من در زبانهای فارسی/لری/کردی.. از ترکی گرفته شده است. البته شاید بدانید که ضمیر اول در زبان ترکی باستان هم من نیست بلکه کلمه ben است. به هر رو بیشتر زبانهای هندواروپایی مانند کردی کنونی دو تا ضمیر اول دارند که نام این دو حالت در انگلیسی است singular primary و singular secondary.

حالا در کردی هم «از» است و هم «من». اما در فارسی هر دو تا «من» را بکار میبردند. درست گفتید که واژه «از» ریشه اوستایی و پارسی باستانی دارد. اما آنچه را فراموش کردید اینست که واژ «من» فارسی/کردی کنونی در پهلوی «من» است و در پارسی باستان «منا» manâ و در اوستا «منه» mana.

این هم نمونه در پارسی باستان:
http://www.avesta.org/op/op.htm
Dârayavaush : xshâyathiya : manâ : pitâ : Vishtâspa
Darius the King says: My father was Hystaspes
داریوش شاه میگوید: پدر من ویشتاسپ است.

حالا در فارسی بگوییم:
نام من محمد است.
در انگلیسی:
my name is Mohammad.
در آلمانی:
mein Name ist mohammad
در فرانسوی:
mon nom est mohammad
میبینید که سه تا واژه من نام است در هر سه زبان وجود دارد.

درباره متون پارثی/پهلوی شما نیز به اغلب متون پهلوی/پارثی یعنی آثار مانویان نیز نگاهی نکردید وگرنه همینگونه است و هر دو تا ضمیر باز وجود دارد. این متون مال قرن چهارم تا هشتم/نهم میلادی میباشند و هیچ هژوارش هم ندارد.
بنابراین اگر شما یک نگاهی به لغتنامه دهخدا میکردید نیازی نداشتید که یک متن خیلی طولانی بنویسید و زحمت بکشید و اخر نادرست نتیجه گیری کنید که: « این برهه تا قرن نهم کم کم Man هم وارد زبان میشود به طوریکه خانم آموزگار این شکل از " من " را هم به اشکال درون جدول اضافه می نمایند.». زیراکه از 2500 سال پیش واژه من به صروت منا در پارسی باستان و زبانهای ایرانی (مانند اوستا منه) کاربرد داشته است. البته متن شما بهتر «از» را نمایانگر کرد در اوستا و پارسی باستان. من هم نمونه «من» را در پارسی باستان اوردم (اگر به آن صفحه که اوردم نگاه کنید حدود 30-50 بکار رفته است).
 

siroos1

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 می 2006
نوشته‌ها
23
لایک‌ها
0
به به
واقعا آفرين
عجب تاپيكي شده
من دو بار نوشته هاي آقاي دوستزاده رو خوندم از بس اطلاعات و منابع ارائه شده بود كه واقعا كيف كردم
خوش به حال آقاي دوستزاده كه احتمالا كاربر افتخاري خواهد شد
من واژه "من" رو تو لغتنامه ديده بودم اما اينكه در كجاي كتيبه هاي هخامنشي ميشه پيداش كرد برام خيلي جالب بود كه ايشون آوردنش
آفرين و سپاس فراوان از اين همه زحمتي كه كشيدين از ايميل به اون سايت كذايي تا جمع آوري منابع مختلف مثله استرابو و كتيبه ها و ...
بابا واقعا دست مريزاد استاد

بنظرم واژه "من" در زمان غزنويان يواش يواش وارد تركي شده
 

web_doost

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2006
نوشته‌ها
822
لایک‌ها
9
آفرین بر دوست گرامی « دوست زاده » که با پستهای ارزشمند و علمی خودشان شبهه افکنی های برخی کاربران "" افتخاری"" را پاسخ دادند .

باور کنید که از آغاز بر بی اساسی پستهای دو کاربری که یکی زبان فارسی را از ریشه ترکی می دانست و آن یکی که نام آذربایجان را ترکی خوانده بود ایمان داشتم ولی دانشم آنقدر تخصصی و ژرف نبود که پاسخ کوینده ای بدهم .

خوشحالم که دوست ارجمند دوست زاده با دانش ستودنی خود پاسخ بایسته را دادند .
 

sia_torkeh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 جولای 2006
نوشته‌ها
106
لایک‌ها
0
محل سکونت
حلبی آباد
سلام دوستان با هزار بدبختی تونستم وارد پرشین بشوم
خدا میدونه بدون پرشین داشتم میترکیدم
دیگه حوصله پرداختن به این اراجیف رو ندارم
فقط اومدم بهتون تبریک بگم که فیلتر سایت برداشته شده
حالا شیرینی من به شما
تمامی مطالبتون رو نخونده قبول دارم و امکانش خیلی خیلی کمه که دیگه به اینجا سر بزنم
امیدوارم همه شما عزیزان سلامت باشید
در ضمن دوست عزیز جناب دوست زاده ورود شما رو به جمع خانواده باصفای پرشین تولز تبریک میگم
قربون صفای همه ایرانیان
 

mehrdad1125

Registered User
تاریخ عضویت
26 جولای 2006
نوشته‌ها
15
لایک‌ها
0
با سلام بر سیاوش عزیز،
متاسفانه مدت زیادی به دلایلی دسترسی به اینترنت نداشتم ولی خوشبختانه مطالبی که در جواب من نوشته بودید قبل از اینکه بهروز آن را ویرایش کند کامل خواندم. مطالبی را که مربوط و فابل بیان باشد را همین جا خواهم آورد و باقی را به صندوق پست شما می فرستم.

جواب مطلب دوم: مهرداد جان هموطن عزیزم قبول من تند رفتم اما ایشان در مقابل اون پست من درباره زبان فارسی و ترکی عوض اینکه جواب زبانشناسانه بدهند مساله رو به اشاعه پان ترکی و غیره تغییر دادند ایشان اگر با استفاده از بحث زبان شناسی موضوع را بررسی می کردند من هم متقاعد می شدم و دیدم رو به زبان فارسی تغییر می دادم .

منظور بنده این است که اگر کسی تندروی کرد باید با آرامش به او جواب داد تا طرف مقابل هم از این روش پیروی کند. چون جواب ملایم تاثیر بیشتری دارد. موافقید؟

جواب مطلب سوم: بله جناب مهرداد من زبان ترکی آذری رو دوست دارم و اگر زبان من هم اکنون آذری پهلوی بود بازهم سعی می کردم زبانم رو حفظ کنم و بهش افتخار
می کردم. اما ممکن است مساله تغییر نژادی هم مطرح شود
یعنی در اثر ترکیب آذری و ترک نژاد جدیدی به وجود آمده که در اثر تاثیرات محیط قیافه شان تغییر کرده است
چون محیط واقعا روی انسان تاثیر می گذارد مثلا فردی که در تهران زندگی می کند قدش بلند است و رنگش سفید حال چه فارس باشد چه ترک .
افرادی که در آذربایجان زندگی می کنند اکثرا قدشان کوتاه یا معمولی و هیکلی درشت تر دارند و نسبت به گرما حساسند تا جایی که تحمل در برابر آن را ندارند
و توانایی انجام اعمال و ورزش های سخت را دارند حتا ضعیفترینشان رنگشان اکثر گندمی است
آرانی ها دماغشان به صورت عقابی و بزرگ است
عربستانی ها اکثرا لاغر و سیاه و ورزش مورد علاقه آن ها دوندگی است و توانایی انجام ورزش هایی مانند کشتی و بدن سازی و وزنه برداری را ندارند
قبول دگر گشت زبانی در آذربایجان هم سخت است چون سازمان یونسکو اعلام کرده است که زبان هایی که اگر بیش از هزار نفر به آن تکلم نکند در معرض نابودی است
و زبان هایی هم که بیش از این تعداد بر آن تکلم کنند امکان ضعف آن زبان زیاد است البته در عصر حاضر
زبان فارسی که از زبانهای کهن ایران هست چه زیان هایی که از اعراب به زور شمشیر ندید با این همه متکلمین در آن زمان
پس زبان آذریی هم اگر وجود داشت حتما تضعیف می شد و هیچگاه از بین نمیرفت واگر کمی اهل تحقیق باشید حتما می فهمید که هیچ پدری یا مادری در آذربایجان به فرزند
خود نگفته است که ما آذری پهلوی هستیم بلکه گفته است ما ترک هستیم و ایرانی
یا هیچ روستایی که به زبان آذری تکلم کند تا به حال هیچ کی ادعا نکرده است که در آذربایجان موجود است
پس باید خودمون دست به کار بشیم و سختی بکشیم و تحقیق کنیم و به نظرات یاوه گویی هایی همچون کسروی اعتنایی نکنیم چون اگر کمی از کتابهای کسروی اطلاعات داشته باشید می فهمید که ایشان با آن همه کار بزرگ چه کارهای صفیحانه ای به ما عرضه کردند
کتابی از کسروی موجود است که از ماجرای کتابسوزان با افتخار حمایت می کند و میگوید که زبان ایران همان زبان پاک (فارسی) بوده و هست و اگر به غیر از این زبان
کتابی در ایران نوشته شود باید سوزانده شود و اگر اطلاعی ندارید باید بگویم که کتابهای سوزانده شده بخش بزرگیش ترکی و بخش دیگرش دموکراتیک بود
این قضیه زیان جبران ناپذیری بر آذربایجان و مردمش وارد آورد

صد در صد در آن منطقه، تغییر نژادی رخ داده است و عده ای ممکن است دارای نژاد اصیل ترک یا غیر ترک و یا ترکیبی از آن باشند. فاکتور آب و هوا هم اثرگذار است البته با گذشت زمان.
در گفتارهای عامیانه جامعه ایران به مردم منطقه آذربایجان ترک می گویند زیرا که دارای زبان ترکی هستند و اینکه یک زبان منسوخ شود یا تضعیف بستگی به شرایط مختلفی دارد به طوری که زبان های مختلفی در طول قرن ها منسوخ شده اند که خودتان بهتر از من می دانید. پس همانطور که خوتان گفتید بهتر است خودمان تحقیق کنیم.
کسروی هم اشتباهات زیادی داشته اشت ولی این را قبول کنید که هر انسانی نه کاملا بد است و نه کاملا خوب.
باید بگویم تا آنجا که من تحقیق کردم ترک ها تا قبل از اسلام در منطقه آذربایجان حضور نداشتند و اولین بار در زمان سلجوقیان می توان حضور ترک ها را در آن منطقه مشاهده کرد. دراین باره در حال جمع آوری اطلاعات مستدل هستم و به زودی ارایه خواهم کرد.

جواب مطلب چهارم: بله وضعش بهتر است اما مشکل اینجاست که به هیچ یک از مشکلات استانهای ایران رسیدگی نمی شود کاش موضوع فیلتر سایت در میان نبود تا
چیزهای پشت پرده ای را به شما می گفتم. بله مهاجرت هم از تمامی استان های کشور به تهران صورت می گیرداما از آذربایجان بیشتر است و برای چندمین بار می گویم که من هیچ اعتباری به آمار و سخنان این نهادهای حکومتی ندارم و بدون استثنا همه دروغگو هستند بیشترین فشار رو هم استان بلوچستان می برد

جواب مطلب پنجم : باز هم می گم که نباید به هیچ سایت و نهادی اطمینان کرد و باید خودمون سختی بکشیم

البته اطلاعاتی که گفتم راجع به صنعتی بودن منطقه است. این اطلاعات با جزییات کامل از قبیل نام، آدرس، محصول تولیدی و ... راجع به کارخانجات و ... است که احتمال تحریف آن کم است. ولی حق با شماست بسیاری از آمارهای موجود تحریف شده است.

پاینده ایران
 

sia_torkeh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 جولای 2006
نوشته‌ها
106
لایک‌ها
0
محل سکونت
حلبی آباد
صد در صد در آن منطقه، تغییر نژادی رخ داده است و عده ای ممکن است دارای نژاد اصیل ترک یا غیر ترک و یا ترکیبی از آن باشند. فاکتور آب و هوا هم اثرگذار است البته با گذشت زمان.
در گفتارهای عامیانه جامعه ایران به مردم منطقه آذربایجان ترک می گویند زیرا که دارای زبان ترکی هستند و اینکه یک زبان منسوخ شود یا تضعیف بستگی به شرایط مختلفی دارد به طوری که زبان های مختلفی در طول قرن ها منسوخ شده اند که خودتان بهتر از من می دانید. پس همانطور که خوتان گفتید بهتر است خودمان تحقیق کنیم.
کسروی هم اشتباهات زیادی داشته اشت ولی این را قبول کنید که هر انسانی نه کاملا بد است و نه کاملا خوب.
باید بگویم تا آنجا که من تحقیق کردم ترک ها تا قبل از اسلام در منطقه آذربایجان حضور نداشتند و اولین بار در زمان سلجوقیان می توان حضور ترک ها را در آن منطقه مشاهده کرد. دراین باره در حال جمع آوری اطلاعات مستدل هستم و به زودی ارایه خواهم کرد.

سلام مهرداد عزیز قرار بود دیگه اینجا سر نزنم اما تا فهمیدم اینجا پست دادی گفتم یه سری بزنم
بله راست می گویید فکر کنم به دلیل زبانمون به ما ترک می گویند اما ترک چیز بدی نیست
نظامی در شرفنامه با افتخار گفته:
ز کوه خزر تا به درياي چين ------ همه ترک بر ترک بينم زمين
من کاری ندارم که مغول ها چه کردند و یا چه سرهایی بریدند
من هم ایرانی هستم
اما از نژاد پرستان به شدت بدم می آید
نژاد پرستانی که ملاکشان برای ایرانی بود پارسی بودن یا آریایی بودن و شبیه بودن قیافه به یکدیگر است
اطلاعات شما هرچه باشد بر روی چشم من جای داره و با آغوش باز قبولش می کنم
منتظر نوشته های با ارزشت هستم
ممنون از توا مهرداد عزیز
 

mehrdad1125

Registered User
تاریخ عضویت
26 جولای 2006
نوشته‌ها
15
لایک‌ها
0
با سلام بر سیاوش عزیز

من اصلا نگفتم که ترک بودن بد است، بزرگی انسان ها بر اساس اندیشه، کردار و منش آنها است نه نژاد. و همانطور که گفتید ترک بودن دلیلی بر ایرانی نبودن نیست. من مطالب قبلی ام بر تایید حرف شما که گفته بودید: " واگر کمی اهل تحقیق باشید حتما می فهمید که هیچ پدری یا مادری در آذربایجان به فرزند
خود نگفته است که ما آذری پهلوی هستیم بلکه گفته است ما ترک هستیم و ایرانی" بیان کردم. من هم مثل شما از هر چی نژادپرسته بدم می آید چه فارس، چه آریایی، چه ترک، چه سیاه، چه سفید و... .

مغول ها هم هر کاری کردند مربوط به قرنها پیش است و ربطی به مغول های اثر حاضر ندارد و نباید همه مغول ها را مثل چنگیز خان بدانیم زیرا هر کسی مسوول اعمال خودش است نه دیگران. اصولا ترک ها هم ربطی به مغول ها ندارند، این تفکرات پان ترک هاست که چنگیزخان را مردی بزرگ معرفی می کنند و او را به ترک ها ربط می دهند وبه او افتخار می کنند. تنها ربط ترک ها و مغولها ریشه مشترک زبانی ((Altaic آنها ست و احتمالا با ترک های آسیای میانه دارای ریشه های مشترکی هستند، همین. البته برخی تاریخ نویسان اشاره کرده اند که بخشی از **** چنگیزخان از ترکان تشکیل شده بود.

من که با ترک بودن مشکلی ندارم، مشکل من با دروغ های پان ترک هاست که در حال رواج است از جمله همین چنگیزخان و همینطور دروغ های پان آریا ها. همانطور که گفتید در منطقه آذربایجان احتمالا نژاد جدیدی بوجود آمده است که مطالعات ژنیتیکی انجام گرفته توسط دیگر کشورها نیز این مطلب را تایید می کند:

Though the population of Azerbaijan is culturally diverse, genetic testing has revealed common genetic markers that support an autochthonous background for most Azeris. A 2003 study found that: "Y-chromosome haplogroups indicate that Indo-European-speaking Armenians and Turkic-speaking Azerbaijanians are genetically more closely related to their geographic neighbors in the Caucasus than to their linguistic neighbors elsewhere."[34] The authors of this study suggest that this indicates a language replacement of indigenous Caucasian peoples. There is evidence of limited genetic admixture derived from Central Asians (specifically Haplogroup H12), notably the Turkmen, that is higher than that of their neighbors, the Georgians and Armenians.[49] MtDNA analysis indicates that the main relationship with Iranians is through a larger West Eurasian group that is secondary to that of the Caucasus, according to a study that did not include Azeris, but Georgians who have clustered with Azeris in other studies.[50] The conclusion from the testing shows that the Azeris are a mixed population with relationships, in order of greatest similarity, with the Caucasus, Iranians and Near Easterners, Europeans, and Turkmen. Other genetic analysis of mtDNA and Y-chromosomes indicates that Caucasian populations are genetically intermediate between Europeans and Near Easterners, but that they are more closely related to Near Easterners overall.[34]

همانطور که مشاهده می کنید بر اساس این مطالعات مردم جمهوری آذربایجان دارای ریشه ترکیبی از قفقازی ها، ایرانی ها و خاور نزدیک، اروپایی ها و ترکمن ها هستند.

تحقیقات آقای اشرفیان بناب نیز به صورت زیر است:
The conclusion from this study further supports the view that groups within close geographic proximity to the Azeris are genetically similar despite linguistic differences. A recent study of the genetic landscape of Iran was completed by a team of Cambridge geneticists led by Dr. Maziar Ashrafian Bonab (an Iranian Azarbaijani).[52] Bonab remarked that his group had done extensive DNA testing on different language groups, including Indo-European and non Indo-European speakers, in Iran.[53] The study found that the Azerbaijanis of Iran do not have a similar FSt and other genetic markers found in Anatolian and European Turks. However, the genetic Fst and other genetic traits like MRca and mtDNA of Iranian Azeris were identical to Persians in Iran. These studies suffer from some drawbacks, including a lack of specific comparative studies between Azeribaijanis from Iran and Azerbaijan.

در این نوشته ذکر شده است که آذربایجانی های ایران با ترک های اروپا و آناتولی شباهت ژنیتیکی ندارند. ولی با فارس ها اشتراکاتی دارند که علت آن هم تعامل میان فارسها و آذربایجانی ها (ترک یا غیر ترک) در طول قرن ها می تواند باشد. احتمالا شباهت ژنیتیکی آذربایجانی های ایران با فارسها بیشتر از آذربایجانی های جمهوری آذربایجان است و علت آن جدایی آن کشور از ایران در دوره قاجاریه می تواند باشد.

تمام مطالب دارای مرجع هست و امیدوارم که مطالب فوق دور از هر گونه دیدگاه شخصی باشد.

در برخی مطالب شما منطقه آذربایجان را خاستگاه قوم "آس" بیان کردید که دلایل مورد تایید مجامع علمی جهان، برای آن وجود ندارد و این هم می تواند از دروغ های پان ترک ها باشد که در حال گسترش آن هستند که در پست های بعدی دلایلی در رد این موضوع ارایه می کنم. همانطور که قبلا اشاره کردم ترک ها اولین بار بعد از اسلام و در زمان سلجوقان و غزنویان در فلات ایران مطرح شدند. باز هم می گویم اینکه می گویم ترک ها بعد از اسلام وارد منطقه آذربایجان شده اند دلیل این نیست که هویت شما را انکار کنم و بگویم شما ترک نیستید، حرف من این است که واقعیت ها را بر اساس شواهد و مدارک بیان کنیم.

سیاوش جان لطفا سری هم به صندوق پست تان در پرشین تولز بزنید.

پاینده ایران
 

sia_torkeh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 جولای 2006
نوشته‌ها
106
لایک‌ها
0
محل سکونت
حلبی آباد
مهرداد عزیز ممنونم
انشالله من هم چیزهایی دارم که مینویسم
صندوق شخصی ام رو هم دیدم بسیار متین و قشنگ بود ولی اشکالاتی داشت که میگم چی بودند
فقط کاش منو تهمورث صدا میکردی چون من این اسم رو بیشتر از سیاوش دوست دارم
امیدوارم همیشه سلامت باشی
 
بالا