• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

واقعاً مردم آذربایجان ترک نیستند؟

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
اگر قرار بود کاربر افتخاری به ایشان تعلق گیرد یقینا به همان کاربری های قبلی ایشان تعلق می گرفت .


در اینکه ایشان اطلاعات خوبی دارند شکی نیست و من به سهم خودم برای این اطلاعات احترام قایل هستم اما ایشان مدام با توهین به دیگران و افکار آنان ارزش دانسته های خود را از بین می برد .
 

doostzadeh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آگوست 2006
نوشته‌ها
13
لایک‌ها
0
آقای دوست زاده ؛ آتورپات سابق ؛ ماشاالله خسروانی اسبق . . .


در اینکه شما همان فرد هستید اصلا شکی وجود ندارد . اما در این مورد که فرمودید که شما از آمریکا مطلب می نویسید و من هم میتوانم آنرا چک کنم و تهمت نادانی به کاربری روا می دارید باید خدمت شما عرض کنم که شما از هر کشوری دوست دارید بفرمایید تا من از آن کشور بنویسم . از هر کجای این کره خاکی که اراده کنید بفرمایید تا من از آنجا مطلب بنویسم ( وانمود کنم که می نویسم )

شما از یک سیستم پروکسی ثابت استفاده می کنید که احتمالا کسی برای شما در روی یک سرور مشخص نصب کرده است و شما همواره با آن لاگین کرده و مطالب خود را می نویسید و این خیلی چیز پیشرفته ای نیست که تنها در اختیار شما باشد اما چون شما احتمالا اطلاعات کامپیوتری بسیار ضعیفی دارید تصور می کنید که به تکنولوژی بسیار پیچیده ای دسترسی دارید و خود را پشت ان پنهان می کنید .

اینکه دسترسی شما محدود نشده است و تا حالا هم در این مورد سخنی نگفته ام و واکنشی به این کار شما نشان نداده ام تنها و تنها به این دلیل است که از اکانت اتورپات دیگر استفاده نمی کنید و تا امروز من فرض را بر این گذاشته ام که دیگر قصد استفاده از آن اکانت را ندارید . اگر به هر دلیلی حتی یکبار با آن اکانت متصل به این فروم شوید هر 2 دسترسی شما محدود می شود و این جزو قوانین صریح فروم است و مربوط به من و شما نمی شود .

نیاز نیست پشت یک CGI Proxy که روی سروری نصب شده خود را مخفی کنید . همین که دیگر با یوزر قبلی خود مطلب نمی نویسید گویای همه چیز است .


آقای عزیز
میبینم که مدیر اینجا هم طرفدار گروه خاصی تشریف دارند. من میتوانم به خود مدیر اصلی سایت اعتراض کنم در مورد رفتار شما و همین کار را خواهم کرد.

صد مرتبه بگویم من آتورپات نیستم. نیازی هم ندارم دروغ بگویم. اتفاقا مدیر این سایت برخلاف نظر شما میتواند پیدا کند که چه کسی کی هست. برای نمونه از کجا داخل میشوند. من نیازی به پراکسی ندارم. میتوانم اصلا به وی از یاهو رایانامه (ای-میل) بزنم که ان دیگر با پراکسی ربطی ندارد. اصلا میخواهی شماره تلفونم هم بهش در امریکا بدم که به من زنگ بزند؟ بعدش اقای آتورپات هم میتوانند شمارشان را در ایران بدهند. اگر معلوم شد شما در مورد من دروغ میگویید بایست از دست از مدیریت اینجا بردارید زیرا بی-طرفی را احتیاط نمیکنید. همین الان من خدمت اقای کل مدیر سایت اعتراضم را به رفتار یک طرفانه شما میکنم.

در ضمن من توهینی نکردم بلکه دیگران اول توهین را آغاز کردند در این مورد هم میتوانند دوستان قضاوت کنند. جناب سیا اول به من میگویند آقای اتورپات دست از چرندیات بردارید!! من نه اقای اتورپات هستم و نه چرندیات نوشتم. شاید منبع فکری ما نزدیک باشد زیرا برخی از سایتهای هم مانند را استفاده میکنیم. خلاصه من این قضیه را تا مدیر هم اکنون پیش میبرم.

این پیام جناب سیا است:
«ببینید جناب آتورپات
نخست اینکه اگر حال و هوای بحث به ذهنتان رسیده که البته همیشه از آن فرار میکردید باید با آیدی قبلی خود وارد شوید
دوم اینکه جواب پستتان را هم خوام داد ولی چون می خواهم با پایه و قانع کننده بنویسم هنوز باید تحقیق کنم
سوم اینکه برای یک بار هم که شده ادعاهای پوچ را کنار گذارید دروغ و تحریف و توهین ! تا به کی؟
»

من نه اقای آتورپات هستم و نه ادعاهای پوچ و توهین و تحریف و دروغ کردم. زین سپس بود که بنده نیز مجبور شدم مانند مثل رفتار کنم ولی شما با طرفداری یک جانبه، هیچ اخطاری به دوستان ندادید (شایدا چون همشهری بودند).

اگر میخواهید من میتوانم الان یک مقاله در سایت آذرگشنسپ بگذارم که من جناب آتورپات نیستم. جناب آتورپات به نظرم از مقاله های انجا استفاده کردند.

این هم رفتار جناب آتابای پس از اولین پیام محترمانه ی من:
«

یادم می آید وقتی در این انجمن به بعضی از تحریف ها و ... که توسط پان ایرانیست ها مطرح می شد جوابیه می نوشتم به انواع تهمت ها آراسته شدم و شخصی بنام آتور پات خان که تمام تحریفات پان ایرانیست ها را طوطی وار تکرار می نمودند در همان اوایل ادعا کردند :

...
و اما در مورد بخش اول نوشته ام که اختصاص داشت به اثبات ریشه پارسی نداشتن واژه " من " ، آقای دوست زاده که دقیقا قلم و علم به زمین افتاده آتور پات را به ارث برده اند ، جوابیه ای نوشته اند که بیشتر از اینکه مایه خرسندی ام شود مایه تاسف من شد.

آقای دوست زاده ، وقتی دانش مطلبی در اختیار آدم نیست علما بیشتر به سکوت کردن توصیه کرده اند
...

مرد حسابی حرفهای مرا هم به خودم تحویل میدهی ؟

»

اینها نمونه هایی هست از پیام جناب آتابای و سیا پس از پیامهای احترام آمیز بنده که کم کم من هم مجبور شدم با لحنی که انها استفاده میکنند با انها برخورد کنم.

من هیچ نیازی به کاربر افتخاری در یک دنیای مجازی ندارم. ولی درباره این موضوع من سخت پیگیری خواهم کرد تا مدیر و جناب سیا رسوا شوند.

مدیریت این بخش سایت هم به دروغ و با تهدید ادعا کردند که من جناب آتورپات هستم. من چندین بار به صراحت گفتم نیستم و نیازی نیست که در ماه مبارک رمضان (و هر ماه دیگر) دروغ بنویسم. از دوستان میخواهم که رفتار یک سوطرفانه مدیر این بخش را به صاحب سایت گزارش دهند زیرا این افرادی که ادعا کردند که من جناب آتورپات هستم و من را به دروغ متهم کردند بایست اتهام من را به دروغگویی پس بگیرند.

واقعا متاسفم که برخورد با یک فرد تازه در این فروم این چنین است و من هم قصد توهین به هیچ کدام از افراد ندارم ولی اگر کسانی همواره من را به پوچ گویی، دروغ، و غیره اتهام کنند دیگر چاره ای نمیماند که با زبانی که خودشان استفاده میکنند به آنها پاسخ دهم.

سپاس.
 

siroos1

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 می 2006
نوشته‌ها
23
لایک‌ها
0
بهروز جان بدجوري خراب كردي عزيز
باز هم جو تاپيك رو به هم زدي رفت
آخه عزيزم كسي كه با پانتركها مقابله ميكنه چرا يه دفعه براش جبهه ميگيري؟
نكنه خداي نكرده تو هم آره؟؟؟

تازه اين تاپيك داشت خوب ميشدا
من از طرف بهروز از استاد دوست زاده عذر خواهي ميكنم
بابا جان يا بحث علمي نكنيد يا اگه ميكنيد جنبه نقد شدن رو هم داشته باشين

بريم بابا
بريم دنبال بدبختيهاي زندگيمون
به ما نيومده يه بحثو درست جلو ببريم
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
اقاي دوست زاده
من نوشته شما را قبل از اديت كردن خواندم .
شما مدير سايت آذرگشنسپ كه هيچ ؛ رئيس كمپاني مايكروسافت هم باشيد در هر جامعه اي باشيد بايد قوانين آنجا را رعايت كنيد .

اينكه شما در سايت مذكور مقاله اي را بگذاريد چگونه مي تواند ثابت كند كه شما در اين فروم 2 آيدي نداريد ؟؟؟
اين چه استدلالي است ؟؟؟

اين استدلال هايي كه شما مي كنيد در دنياي امروز جايي ندارد . امروز همه ميدانند كه مي توان با ماهي 2.87 دلار صاحب يك شماره تلفن آمريكايي شد كه هر زمان زنگ زدند و يك مسنجر از سوي شما باز بود مي توانيد با شخص تماس گيرنده صحبت كنيد . در ضمن شما از كجا با اين اطمينان مي دانيد كه جناب اتورپات در ايران هستند ؟؟ مگر ايشان را مي شناسيد ؟؟؟؟

من نمي دانم شما چرا سالهاست كه اين رويه را ادامه مي دهيد ؟؟؟؟ چه چيزي را مي خواهيد ثابت كنيد ؟؟؟
هر از گاهي با يك آي جديد و باز هم داستاني جديد . براستي براي شما متاسف هستم . لاقل براي انساني با سن و سال شما .


بگذريم . اين مطالب را ننوشتم كه بحث را طولاني كنم . فقط خواستم به شما بگويم كه اين استدلال ها ديگر در دنياي امروز جايي ندارند . داشتن شماره تلفني در يك كشور و يا اينكه آي پي از يك كشور خاص . همه اينها به مدد اين تكنولوژي جهنمي و سرسام آور قابل دسترسي آسان است .


اگر پيرامون مطالب اين تاپيك بحثي داريد بفرماييد در غير اينصورت اگر احساس شود تصميم به فرسايشي كردن بحث داريد به شكل ديگري با شما برخورد خواهد شد .



موفق باشيد .
 

doostzadeh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آگوست 2006
نوشته‌ها
13
لایک‌ها
0
بهروز جان بدجوري خراب كردي عزيز
باز هم جو تاپيك رو به هم زدي رفت
آخه عزيزم كسي كه با پانتركها مقابله ميكنه چرا يه دفعه براش جبهه ميگيري؟
نكنه خداي نكرده تو هم آره؟؟؟

تازه اين تاپيك داشت خوب ميشدا
من از طرف بهروز از استاد دوست زاده عذر خواهي ميكنم
بابا جان يا بحث علمي نكنيد يا اگه ميكنيد جنبه نقد شدن رو هم داشته باشين

بريم بابا
بريم دنبال بدبختيهاي زندگيمون
به ما نيومده يه بحثو درست جلو ببريم

با درود و از لطف شما سپاسگزارم. اشتباه این افراد از انجا میباشد که جناب آتورپات از تارنمای بنده نقل قول کرده اند (و خیلیها هم میکنند). اصولا من از طریق جستجو در گوگل برای تارنمای خودم اینجا را پیدا کردم.

در اینجا بخششی وجود ندارد زیرا یا من دروغ میگویم یا جناب بهروز/سیا. یعنی ماجرا کاملا سیاه و سفید است. من هم خودم را میشناسم و جناب آتورپات نیستم. در شرث امریکا هستم ولی سالیانی در مورد این مسئله پان ترکیسم تحقیق کردم و یک وبسایت هم دارم که اقرادی نیز از آن نقل قول میکنند. اما زمانیکه مدیر بخاطر ادعای دروغینی من را تهدید به قطع دسترسی از اینجا میکند، دیگر بایست اقدام واقعی کرد. خلاصه من اینجا بخششی نمیکنم تا مسئله پایان یابد و این دو کاربر اتهام خود را پس بگیرند. 100% این دو افراد دروغ میگویند(و اینجا دیگر مسئله تحریف تاریخ نیست بلکه تحریف اوضاع کنونی است) و نبایست گذشتی کرد.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
بهروز جان بدجوري خراب كردي عزيز
باز هم جو تاپيك رو به هم زدي رفت
آخه عزيزم كسي كه با پانتركها مقابله ميكنه چرا يه دفعه براش جبهه ميگيري؟
نكنه خداي نكرده تو هم آره؟؟؟

تازه اين تاپيك داشت خوب ميشدا
من از طرف بهروز از استاد دوست زاده عذر خواهي ميكنم
بابا جان يا بحث علمي نكنيد يا اگه ميكنيد جنبه نقد شدن رو هم داشته باشين

بريم بابا
بريم دنبال بدبختيهاي زندگيمون
به ما نيومده يه بحثو درست جلو ببريم
جناب سيروس

شما تنها مي توانيد از جانب خود صحبت نماييد . اگر مساله اي نياز به تذكر و توضيح داشته باشد من خودم اينكار را انجام خواهم داد .

اين بحث هم ربطي به جبهه گرفتن ندارد . زماني كه شما در اين فروم نبوديد اين دوست ما مدام سعي در آشوب درست كردن بود . يادتان نمي آيد جناب آتورپات مدام تهديد به برخورد از طريق مقامات قضايي مي كرد ؟؟ مدام تهديد به بستن فروم نمي كرد ؟؟؟
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
با درود و از لطف شما سپاسگزارم. اشتباه این افراد از انجا میباشد که جناب آتورپات از تارنمای بنده نقل قول کرده اند (و خیلیها هم میکنند). اصولا من از طریق جستجو در گوگل برای تارنمای خودم اینجا را پیدا کردم.

در اینجا بخششی وجود ندارد زیرا یا من دروغ میگویم یا جناب بهروز/سیا. یعنی ماجرا کاملا سیاه و سفید است. من هم خودم را میشناسم و جناب آتورپات نیستم. در شرث امریکا هستم ولی سالیانی در مورد این مسئله پان ترکیسم تحقیق کردم و یک وبسایت هم دارم که اقرادی نیز از آن نقل قول میکنند. اما زمانیکه مدیر بخاطر ادعای دروغینی من را تهدید به قطع دسترسی از اینجا میکند، دیگر بایست اقدام واقعی کرد. خلاصه من اینجا بخششی نمیکنم تا مسئله پایان یابد و این دو کاربر اتهام خود را پس بگیرند. 100% این دو افراد دروغ میگویند(و اینجا دیگر مسئله تحریف تاریخ نیست بلکه تحریف اوضاع کنونی است) و نبایست گذشتی کرد.
متاسفانه مانند دفعات قبل رعايت نكرديد .

دسترسي شما به دلايل زير براي هميشه بسته مي شود .


1 - داشتن بيش از 1 نام كاربري به شكلي كه به صراحت در مرامنامه اين عمل نقض قوانين فروم است .

2 - سعي در متشنج كردن فضاي فروم

3 - توهين به افكار و نظرات ديگر كاربران با هدف تحريك آنان به پاسخگويي
 

Amir_2591

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
آقای دوست زاده ؛ آتورپات سابق ؛ ماشاالله خسروانی اسبق . . .


در اینکه شما همان فرد هستید اصلا شکی وجود ندارد . اما در این مورد که فرمودید که شما از آمریکا مطلب می نویسید و من هم میتوانم آنرا چک کنم و تهمت نادانی به کاربری روا می دارید باید خدمت شما عرض کنم که شما از هر کشوری دوست دارید بفرمایید تا من از آن کشور بنویسم . از هر کجای این کره خاکی که اراده کنید بفرمایید تا من از آنجا مطلب بنویسم ( وانمود کنم که می نویسم )

شما از یک سیستم پروکسی ثابت استفاده می کنید که احتمالا کسی برای شما در روی یک سرور مشخص نصب کرده است و شما همواره با آن لاگین کرده و مطالب خود را می نویسید و این خیلی چیز پیشرفته ای نیست که تنها در اختیار شما باشد اما چون شما احتمالا اطلاعات کامپیوتری بسیار ضعیفی دارید تصور می کنید که به تکنولوژی بسیار پیچیده ای دسترسی دارید و خود را پشت ان پنهان می کنید .

اینکه دسترسی شما محدود نشده است و تا حالا هم در این مورد سخنی نگفته ام و واکنشی به این کار شما نشان نداده ام تنها و تنها به این دلیل است که از اکانت اتورپات دیگر استفاده نمی کنید و تا امروز من فرض را بر این گذاشته ام که دیگر قصد استفاده از آن اکانت را ندارید . اگر به هر دلیلی حتی یکبار با آن اکانت متصل به این فروم شوید هر 2 دسترسی شما محدود می شود و این جزو قوانین صریح فروم است و مربوط به من و شما نمی شود .

نیاز نیست پشت یک CGI Proxy که روی سروری نصب شده خود را مخفی کنید . همین که دیگر با یوزر قبلی خود مطلب نمی نویسید گویای همه چیز است .

حمله به نویسنده و نقد شخص او؛ بجای نقد نوشته و استدلالهایش ! سر زدن چنین بی فرهنگی رقت انگیزی از مدیر تالار فرهنگ جای بهت و شگفتی دارد. به فرض هم که اتهامات شما در بالا درست باشد اخلاقا و منطقا اعتبارش به اندازه ی هیچ است، دست به دامان پنل مدیریت شدن و سپس "افشای این کشفیات" در حضور همگان نیز، حقیقتا محک خوبی است به لیاقت شما برای تکیه زدن بر این ارکه.

آقای محترم، آیا دو شناسه بودن کاربر فوق از اعتبار گفته هایش درباره ی عدم وجود زبان ترکی در آذربایجان تا پیش از اسلام می کاهد؟ اگر نه(که نه)پس طرح ترحم برانگیز مسئله از جانب شما برای چیست؟ شاید گمان می کنید اینجا همه آنقدر چشم به دهان و بیچاره هستند که تا شما یکی را چوب کاری فرمودید از او و نوشته هایش روگردان شوند؟(اینرا همین ابتدا بیفزایم که اگر ایشان حقیقتا نویسنده ی پایگاه وزین آذرگشناسپ باشند و این گفته چیزی فراتر از یک ادعای مجازی باشد، اولا تمامی اتهامات شما را به یقین و با استناد به دانسته های شخصی ناروا و نادرست می دانم، ثانیا، حضور چنین شخصی را با چنان گستره ی اطلاعاتی برای تالار فرهنگ بسیار مفیدتر از حضور مدیری چون شما برمی شمارم.)

مدیر می باید که حافظ اطلاعات شخصی کاربران باشد، نه آنکه چنین سفیهانه دست به "افشاگری" درباره ی آنها بزند و برایشان خط و نشان بکشد. بایسته می بینم آگاهی تان بدهم که خطاکار بودن یک کاربر(حتی در صورت اثبات نیز)پروانه ی چنین حقارتی را به شما نمی دهد و چنگ افکندن به این ریسمان هم که چون لحن ایشان مثلا به مذاق حضرت اشرف اعظم اکرم خوش نیامده پس ادیت نوشته هایش و بیرون کردن وی بدون اثبات هیچ کدام از انگها و اتهام ها صواب است، بیشتر از نفس خود عمل شرم آور است. اگر لحن نوشته های ایشان را مخالف قوانین می دانید بسیار خوب، قانونا حق ادیت آنرا دارید، ولی یا از سر بی سوادی است که لحن را موثر بر متن می انگارید یا از سر تهی چنتگی مطلق. آقای عزیز به شما بگویم که حقیقت بن کردن دیگرانی که نظری جز از شما دارند با این بهانه ها آنچنان آشکار و برهنه است که حتی احتیاجی به بیان و ابراز من نوعی ندارد و اگر چنین می کنم برای آگاهی دادن به شماست. حالا بیایید بنویسید که منهم شش تا آیدی دیگر دارم و بروید دل و روده ی پروفایلم را بیرون بکشید بجای دادن پاسخ، اگر به فکرتان رسید مرا هم بن کنید، نرسید !

در اینکه ایشان اطلاعات خوبی دارند شکی نیست و من به سهم خودم برای این اطلاعات احترام قایل هستم اما ایشان مدام با توهین به دیگران و افکار آنان ارزش دانسته های خود را از بین می برد .

بالا گفتم که لحن به متن ربطی ندارد و از اعتبارش نمی کاهد، مگر برای کسی که جز چند بند جمله ی سرهم بند شده ی ادبی چیزی برای ارائه ندارد و با دیدن واقعیات به رعشه می افتد. دشنامگویی و لحن دیگر کدام است آقای عزیز؟ جمع کنید این بساط را! اگر لحن ایشان پرخاشگرانه و شاید اندکی عصبی است(که من می گویم نیست و این اتهامی عاری از هرگونه حیا و مدعایی چاروادارانه است برای پوشاندن ضعف های شخصی مدعی و مواضع او)از آنجانست که احساس می کند مورد تحقیر و توهین قرار گرفته و به میهنش تف انداخته شده. از آنجاست که نسبت به سرزمینش غیرت دارد و توهین به آنرا به مثابه ی توهین به نوامیس خود برمی شمارد. آدمی که غیرت دارد برمی آشوبد، درست مثل خود شما که به پانترکیسم غیرت دارید !:lol:
 

radkish

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 آپریل 2006
نوشته‌ها
27
لایک‌ها
0
محل سکونت
tehran
متاسفانه مانند دفعات قبل رعايت نكرديد .

دسترسي شما به دلايل زير براي هميشه بسته مي شود .


1 - داشتن بيش از 1 نام كاربري به شكلي كه به صراحت در مرامنامه اين عمل نقض قوانين فروم است .

2 - سعي در متشنج كردن فضاي فروم

3 - توهين به افكار و نظرات ديگر كاربران با هدف تحريك آنان به پاسخگويي

بهروز خان
تا كنون فكر مي كردم كه در عين گمانم به گرايشات پان توركيستي شما حداقل از كمينه ي دموكراسي برخورداريد اما با اين رفتارتان فهميدم هر گرايش بي بنيان و نادرستي بر پايه ي تماميت خواهي استوار است. اين كه پيش از اثبات درستي حدس شما و همفكرانتان در مورد هويت جناب دوستزاده ، و تنها زماني كه ايشان اعلام مي كند كه مساله را پيگيري مي كند شما چهر ه ي تماميت خواه خودتان را آشكار مي كنيد و دسترسي ايشان را محدود مي كنيد؟؟؟پيش از اثبات اتهام ، محكوم مي كنيد؟؟؟

شايد جرم جناب دوستزاده تنها و تنها بيان حقيقت و تلخ كردن شيريني دست افشاني شما و سيا تركه پس از پست مغرضانه ي آتا باي (در مورد واژه ي "من")باشد!!!.

حركت شما مرا به ياد داستان توقيف شرق مي اندازد كه روزنامه اي پيش از اثبات جرم و با چند اتهام بسته مي شود و اصلا اهميتي ندارد كه اين روزنامه چه شمارگان بالايي دارد و يا نوشته هايش به چه ميزان درست است
بهروز خان، تماميت خواهي چه سرخ باشد چه سياه و چه پان تورك ، نشانه ي حقارت و ضعف است. و اينكه حقارت را نمي توان با محدود كردن و با اعمال قدرت پوشاند بلكه باعث رسوايي بيشتر مي شود
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
جناب Radkish عزيز

قضايا بدين شكل كه شما فرموديد نيست . ايشان تا زماني كه داشت بر پايه استدلال حركت مي كرد خيلي هم مورد توجه بنده بود و من براي اطلاعات ايشان خيلي هم احترام قايل بودم و هستم .

اما زماني كه تصميم گرفتند رويه خود را تغيير دهند مساله تفاوت كرد .
اينكه كاربري از 2 نام كاربري استفاده كند و به خود اجازه بدهد تا قوانين صريح را نقض كند آنهم تنها به اين دليل كه من خودم مدير فلان سايت هستم به نظر من غير منطقي است ( قبل از اديت شدن مي خوانديد )
من هم به ايشان تذكر دادم كه به چه دليل اين 2 كاربر داشتن را چشم پوشي نموده ام و ايشان حتي اگر رئيس مايكروسافت هم باشد باز هم در پرشين تولز بايد قوانين را رعايت كند چه بخواهد . اگر قوانين اينجا باب ميل كسي نيست مي تواند تشريف نياورد . اينجا هيچكدام از ادمين ها براي كابران دعوتنامه نمي فرستند . مكاني است آزاد براي ثبت نام و گفتگو اما قوانيني دارد و بايد به قوانين ايجاد شده توسط ادمين هاي محترم فروم ( كه صاحبان آن هستند ) احترام بگذاريم .
 

siroos1

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 می 2006
نوشته‌ها
23
لایک‌ها
0
اي بابا بهروز جان واقعا دسترسي ايشان را بستي؟
اصلا كار خوبي نكردي
حالا كه نتونستي ثابت كني كه با دو تا آي دي اومدن چرا دسترسي رو ميبندي؟

گفتي كه حرفاي استاد مورد توجهت بوده ولي من نديدم كه حتي يه تشكر خشك و خالي از اون بكني
ولي آتاباي كه اين همه فحش داد رو بهش كاربري افتخاري دادي
ميفهمي اين كار يعني چي؟؟؟ فكر نميكني كه بقيه ممكنه فكر كنن تو هم پانترك شدي؟؟؟؟

بابا هر چي ميگيم مدير بايد بي طرف باشه با هم دوست باشين بذارين بحث علمي كنيم نميشه كه نميشه
يه عصر جمعه اومديم ببينيم چه خبره و يه چيزي ياد بگيريم ببين به كجاها رسيديم
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
بهروز عزيز من از شما انتظار چنين برخوردي را نداشتم.چون اينگونه برخورد فقط نشاندهنده طرفداري از ديگران و ضديت با فرد خاصي است در حالي كه من هميشه شما را انساني باشخصيت و بي طرف مي دانستم.
من هميشه مطالب اين فروم را دنبال مي كردم و از زماني كه ديدم بحث كاملا با تكيه بر دانش و علم پيش مي رود نه تعصب كوركورانه--ديگر سعي كردم جدا از دخالت فقط استفاده لازم را ببرم.ولي نمي دانم چرا شما دست به چنين برخوردي زديد.
بر فرض اثبات تمام گفته هاي شما در مورد شخص دوست زاده يا آتروپات-وقتي كه هر هر دو طرف از عدله كافي استفاده كرده و توهين مستقيم نمي كنند چرا شما دسترسي آنها را محدود مي كنيد.
اينگونه است كه از طرف تمام كساني كه مطالب اين فروم را مطالعه مي كنند متهم به طرفداري از جريان خواصي مي شويد.مثل اين مطلب:
بهروز جان بدجوري خراب كردي عزيز
باز هم جو تاپيك رو به هم زدي رفت
آخه عزيزم كسي كه با پانتركها مقابله ميكنه چرا يه دفعه براش جبهه ميگيري؟
نكنه خداي نكرده تو هم آره؟؟؟
باور كنيد شايد خيلي از ما كاربران ديگر هم ترك زبان باشيم ولي به جاي تعصب خاص از حقيقت دفاع ميكنيم.من از خواندن مقالات دوستاني چون آتاباي عزيز همانقدر خوشحال مي شوم كه از خواندن مقالات دوست ديگرمان-البته فقط زماني كه در پي اثبات از طريق دلايل علمي و دقيق باشند
از شما خواهشمندم بجاي برخورد اينگونه اجازه دهيد هر دو طرف با حفظ حريم و شئون به بحث ادامه دهند و ما از گفتارشان بهره لازم را ببريم.(به هر صورت حقيقت زاده جستجوي انسان در تمام اعصار و در جنگ با اكاذيب و خرافات است)
 

sia_torkeh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 جولای 2006
نوشته‌ها
106
لایک‌ها
0
محل سکونت
حلبی آباد
بهروز خان
تا كنون فكر مي كردم كه در عين گمانم به گرايشات پان توركيستي شما حداقل از كمينه ي دموكراسي برخورداريد اما با اين رفتارتان فهميدم هر گرايش بي بنيان و نادرستي بر پايه ي تماميت خواهي استوار است. اين كه پيش از اثبات درستي حدس شما و همفكرانتان در مورد هويت جناب دوستزاده ، و تنها زماني كه ايشان اعلام مي كند كه مساله را پيگيري مي كند شما چهر ه ي تماميت خواه خودتان را آشكار مي كنيد و دسترسي ايشان را محدود مي كنيد؟؟؟پيش از اثبات اتهام ، محكوم مي كنيد؟؟؟

شايد جرم جناب دوستزاده تنها و تنها بيان حقيقت و تلخ كردن شيريني دست افشاني شما و سيا تركه پس از پست مغرضانه ي آتا باي (در مورد واژه ي "من")باشد!!!.

حركت شما مرا به ياد داستان توقيف شرق مي اندازد كه روزنامه اي پيش از اثبات جرم و با چند اتهام بسته مي شود و اصلا اهميتي ندارد كه اين روزنامه چه شمارگان بالايي دارد و يا نوشته هايش به چه ميزان درست است
بهروز خان، تماميت خواهي چه سرخ باشد چه سياه و چه پان تورك ، نشانه ي حقارت و ضعف است. و اينكه حقارت را نمي توان با محدود كردن و با اعمال قدرت پوشاند بلكه باعث رسوايي بيشتر مي شود

اخراج آتورپات از انجمن منو ياد فروم پي سي انداخت
ما در اونجا خيلي راحت بحث ميکرديم
اما يک دفعه کاربري پيدا شد به اسم کوروش بزرگ که به خاطر اون 3 بار تاپيک عوض کرديم
در اين خصوص نيز هيچ يک از همشهريانم اعتراض نکردند
ميدانيد چرا؟
چون ديگر عادت کرده اند به خفقان و تحریم و فحش و ...
به حقير شدن و کوچک شمرده شدن توسط بي عرضه هايي که آذربايجان رو ميراث پدريشان ميپندارند عادت کرده اند
بله جناب اینجا که چیزی نیست
ما اگه در سایر فروم زبانمان را به جای آذری ، ترکی خطاب کنیم قضیه یا اخراج است یا قفل شدن تاپیک
چندین صفحه اینجا متعلق است به بحث های زبان شناسی و تاریخی
میشود بفرمایید اون زمان کجا بودید که حالا با بن شدن یک کاربر تشریفتان را آوردید
مگه شما همانی نیستید که بارها به من یاوه گو گفتید
من گفتم:
که این بحث ها رو ول کن .
ترک یا آذری مهم نیست مهم ایرانی بودن است.
آنوقت بود که فحاشی های اولتان شروع شد
و مدیر انجمن بود که چاره را در سکوت دید.
یکی مثل همین آتورپات اومد گفت :
زبان شما ارمغان گرگان خونخوار کثافت خور برای شماست و سومین زبان است که برای فحاشی مناسب است
در اینجا باز مدیر انجمن تنها قسمتی از پستش را ادیت کرد
به دلیل این کار مدیر کاربری نه چندان بزرگ با نام مستعار کوروش بزرگ فرمودند که ننه من غریبم بازی را تمام کن هر چی گفته راست میگه و ادامه فحاشی ...
من چاره را جز سکوت ندیدم
من از منبعی که اشخاص مختلفی بارها ازش نوشته هایی آورده بودند و به زور چرندیاتشان را به من باورانده بودند اینجا نوشتم اما این آقای آتورپات در لباس دوست زاده دروغ می نوشتند و سایت خود را نیز منبع قرار میدادند البته نام دیگری نیز می توان بر این کار نهاد : دغلکاری !
مگر جواب خود شما که در جواب محترمانه ای که آتابای به مدیر سایت داد چی بود
این بود :
جناب آتابای بهتر است به جای دروغ و یاوه گویی کمی با واقعیا کنار بیایید
شما ادعا کردید که ماد ها ...
بله اینها هستند نمونه ای از جواب شما که مو به مو تعصب و خودپسندی و غرور شما را به نمایش می کشد

این آتورپات دوست زاده نما که زمانی توهین میکرد و چندی پیش نیز میکردند و دروغ هم که بسیار میگفتند و دغلکاریشان نیز با معرفی سایت خود به عنوان منبع لو رفت ، تهدید به پی گیری و شکایت نیز میکردند
کاری که من و دیگر همشهریانم باید خیلی قبلها میکردیم اما نکردیم

در ضمن جناب زیاد هم به خودتان ننازید
جرم جناب به اصطلاح دوست زاده اونقدر زیاد است که یک تاپیک جدا طلب میکند که شما تنها با دو سطر آن را به نفع خود بازگو کردید
پس خودتان که بسیار مجرم هستید جناب آقای رادکیش!

مثالی که شما زدید مرا به یاد روزنامه ایران! انداخت که بد بختان بدون هیچ گونه جرمی توقیف شدند
چه قدر خار و زبون و بیچاره هستند که بدون هیچ جرمی توقیف میشوند این آزاد بیانهای وطن پرست!

حال به نمونه های دیگر تمامیت خواهی یا همون فاشیسم گری دقت کنید که از صفحات این این تاپیک استخراج شده :
ایالت اشغالی قره باغ متعلق است به ارمنستان آریایی . حرف زیادی هم نباشه
زبان آذربایجان 400 پیش آذری بوده حرف زیادی هم نباشه (شعرایی که 900 سال پیش به ترکی شعر گفته اند پوچ بودن این ادعا را نیز نشان میدهند)
مردم آذربایجان ترک نیستند و زبانشان نیز آذری است حرف زیادی نباشه همینه که است
ایران متعلق است به بازماندگان کوروش عربها و ترک ها و ترکمن ها اینجا حقی ندارند حتی از خاک خودشان.
اجداد ما فارس ها در گذشته متمدن بوده و با آمدن عربهای سوسمار خور فرهنگ ما خراب شده . ترک ها هم سوسمار میخوردند.(هنوز هم که هنوزه معلوم نشده چرا دانشمندان ایرانی بعد از حمله اعراب پیشرفت کردند)
ترکی رو ول کنید و به آذری پهلوی تکلم کنید حرف زیادی هم نزدید
شما آذری هستید این زبانی که به آن تکلم می کنید نباید براش حق تحصیل داده بشه (به نقل از
korosh bozorg: اگه مشتاق تدریس به زبان مادری هستید هزینه اش را خودتان بدهید . دولت از این پولهای اضافی ندارد که به شما بدهد .) عجب دولت وطن پرستی که هیچ بهایی به علم نمیده
و هزاران مورد فاشیسم گری دیگر که اتفاقا وطن پرستی هستند!

ما که نمی فهمیم چه تفاوتی بین جامعه خفقان زده ایران با شوروی استالینی که باستان شناسانی مثل
آکادمیک مار را به جرم داشتن عقاید پان تورکیستی به سیبری تبعید میکرد ، وجود دارد.
والا من یادمه تو یکی از فروم ها رفتم تو یه تاپیکی که مشغول گفتن جوکهای ضد ترک بودند یه چند تا از اون جوک های "یه روز یه فارسه" گفتم خدا میدونه چه قشقرقی به پا شد .
دو روز نگذشت که آیدی من بن شد.
میدانی چرا آقا جان عزیز وطن پرست آریایی
چون تا به حال چنین چیزی نه دیده اند و نه شنیده اند
پس یه تکونی به خودتان بده ید
عین کبک سرتان رو کرده اید تو برف و فکر می کنید هیچ کس هم نمی فهمه جز جناب عالی
 

sia_torkeh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 جولای 2006
نوشته‌ها
106
لایک‌ها
0
محل سکونت
حلبی آباد
بهروز عزيز من از شما انتظار چنين برخوردي را نداشتم.چون اينگونه برخورد فقط نشاندهنده طرفداري از ديگران و ضديت با فرد خاصي است در حالي كه من هميشه شما را انساني باشخصيت و بي طرف مي دانستم.
من هميشه مطالب اين فروم را دنبال مي كردم و از زماني كه ديدم بحث كاملا با تكيه بر دانش و علم پيش مي رود نه تعصب كوركورانه--ديگر سعي كردم جدا از دخالت فقط استفاده لازم را ببرم.ولي نمي دانم چرا شما دست به چنين برخوردي زديد.
بر فرض اثبات تمام گفته هاي شما در مورد شخص دوست زاده يا آتروپات-وقتي كه هر هر دو طرف از عدله كافي استفاده كرده و توهين مستقيم نمي كنند چرا شما دسترسي آنها را محدود مي كنيد.
اينگونه است كه از طرف تمام كساني كه مطالب اين فروم را مطالعه مي كنند متهم به طرفداري از جريان خواصي مي شويد.مثل اين مطلب:
باور كنيد شايد خيلي از ما كاربران ديگر هم ترك زبان باشيم ولي به جاي تعصب خاص از حقيقت دفاع ميكنيم.من از خواندن مقالات دوستاني چون آتاباي عزيز همانقدر خوشحال مي شوم كه از خواندن مقالات دوست ديگرمان-البته فقط زماني كه در پي اثبات از طريق دلايل علمي و دقيق باشند
از شما خواهشمندم بجاي برخورد اينگونه اجازه دهيد هر دو طرف با حفظ حريم و شئون به بحث ادامه دهند و ما از گفتارشان بهره لازم را ببريم.(به هر صورت حقيقت زاده جستجوي انسان در تمام اعصار و در جنگ با اكاذيب و خرافات است)

دوست عزیز بسیاری از جاهای نوشته شما را قبول دارم
اما ما واقعا تا بدین حد خوار هستیم که شخصی برای ما بنویسد و منبع را نیز سایت خود معرفی کند
داشتن دو آیدی نیز خلاف قوانین فروم است
اما یادتان باشد آتورپات بارها به کاربران توهین کرده بود و حتی مدیر انجمن را نیز مورد لطف خویش قرار داده بود.
گر چه خود من بیشتر از آتورپات و امثالش لایق اخراج هستم
باز هم میگم اخراج شدن دوست زاده صرفا به خاطر برخی اختلافات وی با مدیر سایت بود
و من هم واقعا متاسفام
نباید این اتفاق می افتاد
تازه داشتیم به نتیجه میرسیدیم
اما ایشان خود اصرار کردند که مشخصات من را از مدیر سایت بپرسید
و والا هیچ کس نیز در اینجا مقصر نیست
 

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
متاسفانه فضایی این تاپیک که رو به آرامش میرفت دوباره تغییر جهت داد!
برادر عزیز هم وطن خوبه ترک یا آذری یا هر چیزی که خودت دوست داری! جناب سیا ترکه!
می خوام یه قانون جالب تو ارتش آلمان رو برای شما تشریح کنم!
اگر از دست کسی عصبانی هستی باید یک روز صبرکنی و یک شب از ماجرا بگذرد و صبح روزه بعد اگر همچنان عصبانی بودی اون وقت حقه شکایت کردن داری!
از متن و لحن نوشتارتون میتونم حدس بزنم دکمه های کیبردتون چه فشاری رو تحمل میکردند! دوست من اگر اعتقاد به غلط بودن رفتاری داری با رفتار درست باهاش مقابله کن! بدان که این راه جواب خواهد داد بسیار بیشتر از راه مقابله با همان روش غلط یا با روش غلط دیگری.! نمونه های تاریخی زیادی هم برای اون هست که اگر از اکثر اولیای خدا در ادیان مختلف بگذریم میشه به انقلاب آزادی بخش هند اشاره کرد!
عجیب رسمیست رسم این چرخ گردون!!!! در حالیکه ممالک اروپایی با سابقه ی کشتار چند صد ساله هم دیگه دم از اتحاد میزنن و در این راه حتی حاضرن بهایی به سنگینی زیره پا گذاشتن پاره ای از نمادهای تمدن خودشون رو هم بپردازن. اما در این قسمت دنیا اقوامی که هزاران سال در کنارهم و با کمترین تنش زندگی میکردند دم از جدایی و جنگ و حالت بسیار خفیفش فدرالیسم میزنن. ایجاد بحثهای تفرقه برنگیز کتمان حقایق از هر دو طرف و بعد استفاده از زبان تهدید و ..... برای خیلی از یابه گویی های طرفین و اثبات حقیقت هایی که هر دو طرف بیان کردند دلایل مستدل داشتم اما چه سود فضای مسموم آکنده از تعصب پوچ من همیشه از دخالت در این بحث وامیداشت
و امروز شاهد شمشیر از رو بستن و تحقیر افکار و عقاید کسانی هستم که بهشون هم وطن میگم! میدان این پست هم مثله پست قبلیه من در اینجا افاقه نخواهد کرد اما باز میگویم اینگونه بحث کردن نتیجه ی بسیار دهشتناک خواهد داشت و فقط چند نکته:
هیچ کشوری بدون تنوع نژادی در این گیتی نبوده و نخواهد بود مگر اینکه هر کس برای خود یک مملکت شود. زیرا حتی دو برادر هم از یک نژاد نیستند!!! اگر این حرف رو قبول ندارید پس چگونه است که بنی بشر را که لز یک پدر و مادر خلق شدند به نژادهای مختلف تقسیم میکنید؟
باز بنگیرید به کشورهایی که میخواستند کشوری بدون تنوع نژادی داشته باشن به شوروی به یوگوسلاوی به اینکه با وجود چند تکه شدن هنوز هم در حاله فروپاشین!؟ تا حالا پرسیدین چرا؟
زیرا که حتی دو برادر هم از یک نژاد نیستند!!!!!!!!!!
منظور دقیق از این جمله چیه؟
هنوز هم که هنوزه معلوم نشده چرا دانشمندان ایرانی بعد از حمله اعراب پیشرفت کردند
یعنی اعراب برای ایران تمدن آوردند یا اصولآ دانشمندان چون ابن سینا و .... عرب بودند؟!!!!!
سوال شما شبیه این سواله که اگه اروپایی ها چیزی مینوشتند چرا قبل از اختراع ماشین چاپ کتابهاشون اینقدر زیاد نبود!!!!! دوست من زمان ، آن چیزی که جواب شماست چرا؟!!!! چون در آن زمان یعنی 4 قرن بعد از ورود اسلام به ایران کاغذ متداول شد نوشتن و کتابت دشواری خودش و از دست داد و انتقال دانش سرعت گرفت به همین خاطر دیگر نیازی به اختراع چرخ از اول نبود جون حالا به سادگی میشد فهمید که قبلآ چه جوری ساختنش!!! حالا فکرها به مسائل بعدی مشغول میشد.! بله دوسته من علته بسیار ساده ای داره کاش چیزه دیگه ای رو مثال میزدی!!
و در نهایت!
اینکه یک مدیر علایق شخصی و کششی به طرفی داشته باشه اصلآ عجیب نیست اون هم آدمه! و مثل بقیه می تونه عقیده ای داشته باش
اما چیزی که قابل مملامت کردنه اینکه از موقعیتش برای به کرسی نشاندن نظرش استفاده کنه و به جای حل کردن مسئله ای بخواد اون پاک کنه!
ضمنه اینکه دنیا مجالی برای دمکراسی نذاشته و نخواهد گذاشت
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
دوست عزیز بسیاری از جاهای نوشته شما را قبول دارم
اما ما واقعا تا بدین حد خوار هستیم که شخصی برای ما بنویسد و منبع را نیز سایت خود معرفی کند
داشتن دو آیدی نیز خلاف قوانین فروم است
اما یادتان باشد آتورپات بارها به کاربران توهین کرده بود و حتی مدیر انجمن را نیز مورد لطف خویش قرار داده بود.
گر چه خود من بیشتر از آتورپات و امثالش لایق اخراج هستم
باز هم میگم اخراج شدن دوست زاده صرفا به خاطر برخی اختلافات وی با مدیر سایت بود
و من هم واقعا متاسفام
نباید این اتفاق می افتاد
تازه داشتیم به نتیجه میرسیدیم
اما ایشان خود اصرار کردند که مشخصات من را از مدیر سایت بپرسید
و والا هیچ کس نیز در اینجا مقصر نیست
دوست عزيزحقيقت اينه كه بحث بسيار زيبا شده بود و بدون دفاع از شخص يا گروه خاصي وقتي گفتار داراي دلايل علمي شده بود حداقل خيلي از چيزها يي كه فقط در حد حرف بود رنگ واقعيت مي گرفت و كذب بعضي حرفها هم روشن مي شد.مي دونيد بهترين شيوه اثبات يك حقيقت مجادله سالمه و وقتي كه اين چالش با هماوردان قوي دنبال ميشد به نتايج بسيار بزرگي هم ميرسيد.ولي وقتي عرصه از طرف هركدام از طرفين خالي باشه .پس قدرت نمايي طرف ديگه معني نداره .
حالا به علت بهم خوردن توازن اين مجادله--در عمل بحث حالت سكون پيدا ميكنه .در حالي كه مي تونست بسيار قوي تر پيش بره چون طرفين براي اثبات كلامشون بايد از تحقيق در منابع بيشتري استفاده ميكردند و نتيجه آن پرباري بالاي اين فرم بود.
حالا به هر صورت چه ايشان آتروپات بودند يا ديگري --اينجا در عمل با اخراجشان ميدان خالي شده و فروم توازن قدرتي نخواهد داشت.مگر اينكه هماورد جديدي در عرصه سخن رخ بنمايد .هرچند ديگران هم از اين برخوردها ابا خواند نمود و شايد عطاي كار را به لقايش ببخشند.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
دوستان عزيزم

سلام

بسيار خوشحالم كه نظرات و انتقادات خود را اعلام مي كنيد . من كلمه به كلمه اين نظرات را مخصوصا نظرات مخالف را مي خوانم و باور بداريد كه برخي اوقات از آنها يادداشت بر مي دارم و هميشه از آنها استفاده مي نمايم .

ما اينجا فروم خيلي خوبي داريم و چون اين خوبي عادي شده است ديگر كمتر به نكات مثبت آن مي انديشيم . ( در اين مورد صحبت خواهم كرد )


نمي دانم چرا همه دوستان اينطور فكر مي كنند كه من طرفدار جريان خاصي هستم . اما باور بفرماييد كه اينگونه نيست . من طرفدار هيچ جريان خاصي نيستم . در اين فروم بسيار هستند كساني كه خيلي بيشتر از جناب آقاي دوست زاده طرفدار جريانات خاصي هستند اما اجازه اين را دارند كه مطلب بنويسند و حتي انتقاد كنند و حتي زمانايي هست كه اين جريان انتقادي بسيار تند و آزار دهنده مي گردد . بارها به خود من هم نسبت هاي ناروا زده اند و توهين هاي آشكار نموده اند . من حتي از اديت كردن پست ها هم دوري مي كنم چون معتقد به آزادي انديشه و بيان هستم . هيچ گروه و تفكري را هم بر ديگري برتر نمي دانم . من طرفدار انسان هستم با هر رنگ و زبان و عقيده ( يادم هست يكبار كه در جايي همين حرف را نوشتم از طرف همين كاربران آزاد اين فروم مورد تمسخر واقع شدم و . . . چون مساله شخصي بود واكنشي نشان ندادم )


حتي زماني كه از روز اول مي دانستم كاربري با تغيير آي دي خود دوباره تفكرات خود را ارايه مي كند باز هم نخواستم خيلي خشك و مقرراتي برخورد نمايم . با خود گفتم به احترام دانش ايشان بايد به سخنان ايشان گوش فرا داد و نكته ها برچيد .


اما در اين بين يك مطلبي وجود دارد . تفكر كاربري كه به دليل مدير يك سايت بودن خود را محق مي داند نقض قوانين كند خطرناك است . كاربري كه ادعا مي كند ( قبل از اديت شدن توسط خود كاربر ) من مدير فلان سايت هستم پس حق دارم كه قوانين مصوب يك جامعه ( هر چند اينترنتي و كوچك ) را نقض نمايم و به روش خود ادامه دهم به اعتقاد من خطرناك است . اگر بنا بود به دليل تفكرات و سخنان يك كاربر اخراج شود بايد در همان پست اول ايشان چنين اتفاقي مي افتاد در صورتيكه چنين امري نبوده . اين كاربر تا امروز بيش از 350 پست دارد .
اگر امروز با اين تفكر برخورد نشود فردا هر كسي كه صاحب يك وبلاگ است مي تواند ادعا كند كه قوانين مصوب اين فروم براي من نيست چون من صاحب يك وبلاگ هستم ، فردايش يك كاربر مي آيد و مي نويسد من وبلاگي دارم كه در آن فلان عكس ها و فيلم ها ( . . . ) را براي دانلود مي گذارم پس كسي حق ندارد تاپيك مرا به خاطر گذاشتن 4 تا عكس و فيلم ببندد يا دسترسي مرا محدود كند .


اين اختلاف از يك نكته هم ناشي مي شود . برخي از دوستان كه صاحب سايت و يا وبلاگي هستند بنا به دليل قابليت هايي كه وجود دارد مي توانند تمام نظرات و كامنت هاي خوانندگان خود را قبل از ارايه در صحن عمومي سايت يا وبلاگ مطالعه كنند و اين اجازه را به عنوان صاحب سايت دارند كه در پذيرش يا عدم پذيرش مطلبي آزاد باشند . اما به خاطر داشته باشيم كه اينجا فروم است و هر كس مي تواند هر آنچه را كه دوست دارد بنويسد و با فشردن يك دكمه در معرض نمايش عموم قرار دهد .


نكته جالب ديگر اين است كه من بسياري از پست هاي كساني را كه به زعم دوستان همفكر من هستند را پاك كرده ام . دسترسي بسياري از آنها را براي مدت محدود يا نامحدود قطع كرده ام اما هيچكدام تا امروز اعتراضي نكرده اند مثال واضح آن جناب " سيا تركه " است . نمي دانم چرا كساني كه در جبهه مخالف اين انديشه ها هستند با هر برخورد بلافاصله برافروخته مي شوند و تاپيك ايجاد مي كنند و وقت همه كاربران را مي گيرند ؟؟؟؟؟



اينكه گفتم اين فروم جاي خوبي است و ادمين هاي آزاد انديشي دارد به اين دليل است . شايد دوستان در فروم هاي ديگر كمتر فعاليت دارند . اما من خودم در چند فروم ديگر مانند اينجا فعاليت دارم ( شايد با نام كاربري متفاوت )
مطمئن باشيد اگر چنين تاپيكي در آن فروم ها ايجاد مي شد همه كساني كه در آن فروم فعاليت داشتند اخراج مي شدند و تاپيك حتي به 1 صفحه هم نمي رسيد . مثال هايش را برخي از دوستان خوب مي دانند .
در يك فروم ديگر مبحثي مشابه با مبحث اين تاپيك ايجاد شد . ادمين سايت تاپيك را قفل كرد و 5 كاربر را هم اخراج نمود و در جلسه مديران من به عنوان مدير بخش مورد بازخواست ادمين ها قرار گرفتم كه چرا اجازه مي دهم چنين تاپيك هايي ايجاد شود و چرا از روز اول كاربران خاطي اخراج نشدند .


اينها را نوشتم كه دوستان به خاطر داشته باشند انصاف را فراموش نكنند . اين فروم در نهايت آزاد انديشي بنا شده است و خوشبختانه ادمين هاي آزاد انديشي هم دارد و اين فضا در كل فروم به وجود آمده است كه كاربران بتوانند تا جايي كه براي ماهيت فروم خطر ساز نشوند آزادانه سخن خود را بيان كنند و اين بسيار جاي تقدير دارد .

پس بياييد انصاف داشته باشيم و همه ارزش ها را به دليل اينكه براي ما عادي شده اند زير پا نگذاريم .
 

Kamran_A

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
14 مارس 2006
نوشته‌ها
220
لایک‌ها
0
به نظر من این یکی از پر بار ترین موضوعات پرشین تولز بود که سعی کردم اونو کامل بخونم بجز پست های طولانی که به صورت مرور سریع خوندم.
باید خوشحال باشیم که چنین موضوعی به این شکل مستند دنبال شد...ولی!
چیزی که من برداشت کردم اینه که گروهی علیرغم تکرار صد باره این مطلب که آذربایجان و آذربایجانی رو ایرانی اصیل و پاره تن ایران می پندارند و در نوشته هاشون اسناد معتبر استفاده می کردند از سوی گروه دیگر که گاهی در پس پرده استدلال های نادرست و گاهی آشکارا بر ضد ایرانی بودن و نفرت از همزیستی و عقاید تفرقه طلبانه خودشون اصرار داشتند و با افتخار تمام، پیشینه تاریخی ما رو زیر سوال برده و با برداشت نادرست دانسته یا ندانسته سعی داشتند بحث رو به جدایی نژادی و نژادپرستی بکشونند.
متاسفانه مدیر انجمن فراتر از جانبداری از یک اندیشه که حق طبیعی هر فردی است عمل کرد و به کرات توهین های جریان مورد حمایتش رو نادیده گرفت که البته این قضیه نه اعتباری به اون جریان می ده و نه چیزی از موضع مخالف کم می کنه و همین قضیه و تکرار گفته های غیر مستدل باعث شد که برخی از دوستان حضورشان کمرنگ بشه و زشت تر از همه اعمال سلیقه مدیر انجمن و بن شدن یکی از کاربران (دوست زاده) بود که اگر بنا بر رعایت قوانین بود تعداد زیادی از گروه مخالف سزاوارتر بودند.
بنده به سهم خودم از اساتیدی مثل دوست زاده، آتورپات، کوروش، رادکیش و رژه آریا به خاطر زحماتی که در این تاپیک کشیدند سپاس گزارم.
همین طور از اسفندیار جان که نمی دونم بازنشسته شدنش ربطی به جوابش به پست کاربر افتخاری(!) داشت یا نه؟!
 

Kamran_A

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
14 مارس 2006
نوشته‌ها
220
لایک‌ها
0
اما مدیر محترم:
نمي دانم چرا همه دوستان اينطور فكر مي كنند كه من طرفدار جريان خاصي هستم . اما باور بفرماييد كه اينگونه نيست . من طرفدار هيچ جريان خاصي نيستم .
!!!!

اگر بنا بود به دليل تفكرات و سخنان يك كاربر اخراج شود بايد در همان پست اول ايشان چنين اتفاقي مي افتاد در صورتيكه چنين امري نبوده . اين كاربر تا امروز بيش از 350 پست دارد .
برداشت بنده اینه که شما تمایل داشتید که از طریق منطقی به اون اندیشه غلبه کنید ولی وقتی حتی بعد از رو کردن تک خالتون (کاربر افتخاری) موفق نشدید روش شناخته شده صدا بریدن رو اجرا کردید.

اما به خاطر داشته باشيم كه اينجا فروم است و هر كس مي تواند هر آنچه را كه دوست دارد بنويسد و با فشردن يك دكمه در معرض نمايش عموم قرار دهد .
امیدوارم این طور بشود!

نكته جالب ديگر اين است كه من بسياري از پست هاي كساني را كه به زعم دوستان همفكر من هستند را پاك كرده ام . دسترسي بسياري از آنها را براي مدت محدود يا نامحدود قطع كرده ام
باور کنید من زمانی که صفحه های آغازین تاپیک رو می خو ندم به خودم گفتم ایکاش این پست ها پاک نشده بودند و همه می تونستند اون ها رو ببینند. شما در واقع با این کار به اون اشخاص و طرز فکرشون لطف بزرگی کردید!

مطمئن باشيد اگر چنين تاپيكي در آن فروم ها ايجاد مي شد همه كساني كه در آن فروم فعاليت داشتند اخراج مي شدند و تاپيك حتي به 1 صفحه هم نمي رسيد .
شما هم مطمئن باشید اگر اینجا هم وضع به همین منوال بماند، آینده درخشانی در انتظار این فوروم نخواهد بود.

اينها را نوشتم كه دوستان به خاطر داشته باشند انصاف را فراموش نكنند . اين فروم در نهايت آزاد انديشي بنا شده است و خوشبختانه ادمين هاي آزاد انديشي هم دارد و اين فضا در كل فروم به وجود آمده است كه كاربران بتوانند تا جايي كه براي ماهيت فروم خطر ساز نشوند آزادانه سخن خود را بيان كنند و اين بسيار جاي تقدير دارد .
واقعا تعجب می کنم به این سادگی می تونید واقعیت ها رو ندیده بگیرید.
متاسفم!
 

atabay danyeli

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 می 2006
نوشته‌ها
32
لایک‌ها
0
بررسی واژه " من "
قسمت دوم







در بخش نخست این نوشته دیدیم که بر خلاف ادعای برخی از آقایان که مدعی بودند در تمام سنگ نوشته ها و متن اوستا ضمیر معروف به متکلم وحده به صورت " من " و یا " مان " ( با تلفظ الف به صورت کوتاه که نمونه تلفظ شبیه به آن را در شمال ایران شاهد هستیم ) میباشد ، حتی یک مورد هم نمیتوان یافت که در آن ضمیر اول شخص مفرد در حالت فاعلی غیر وابسته به صورت ادعایی آقایان باشد. من توهین آنها را به دل نگرفتم جرا که به روش ها و شیوه های بحث غیر علمی آقایان عادت دارم. در مورد نوشته آزربایجان که تماما مستند نوشته شده است ، حداقل انتظار داشتم کسی که وقت میگذارد و در این وبلاگها دنبال مطلب میگردد با روش علمی ، نوشته مرا نقد کند و کاستی های آنرا به من نشان دهد نه اینکه بی وضو خیز بردارد وسط معرکه و شروع به فحاشی کند. ( این خود نیز به معنی خلع سلاح شدن است).

در هر صورت دیدیم که " من " نه در هیچ یک از کتیبه ها و نه حتی در متن اوستا و نه حتی کوچکترین شباهتی بین این کلمه و ضمیر اول شخص مفرد در یکی از زبان های هندو اروپایی جدید و یا آرامی و سامی و ارمنی باستانی وجود داشت و نه هیچ قانون مشخصی بین ضمایر فاعلی مفرد میتوان پیدا نمود.
در حالیکه دیدیم ضمیر اول شخص فاعلی هم در فارسی باستان و هم در متن اوستا با اندک تغییر فونتیکی به صورت " ادم " و " ازم " موجود بود.و این از خرد برکنار است که فرض کنیم در 2500 سال پیش کوروش و داریوش که با و جود قلت کلمات در فارسی باستان خود به زبان آرامی پناه برده بودند دفعتا برای نامیدن خود دویا چند کلمه ساخته و اجالتا " ادم" را بکار بردند و " من " را در بقچه گذاشتند تا تر و تازه بماند و چهارده قرن بعد استفاده کنند. این اتفاق در زبان محال است مگر اینکه کلمه ای به صورت دخیل از زبان همسایه به دلیل برازندگی و داشتن هجای کمتر و یا تحت سلطه قرار گرفتن و... جایگزین آن گردد.



ضمایر اول شخص در زبان ترکی

ضمایر در ترکی آزربایجان امروزه به اشکال زیر کاربرد دارد.

منMən ) ) سن(Sən ) اول(Ol ) بیز(Biz ) سیز( Siz ) اونلار( Onlar )

ضمیر سوم شخص علاوه بر شکل بالا به اشکال " O " ( عمدتا در محاوره ) و " On " در ترکیب با پسوند های مختلف دیده میشود. مانند Onun Onlar Ondan و ....
کلمات دارای خاصیتی هستند که اگر آنها را مورد دستکاری قرار دهیم یا نمیپذیرند و میمیرند و یا دستکاری را به عنوان یک وصله ناجور همواره به رخ می کشند. از طرفی دیگر در اول مطلبی که تحت عنوان "آزربایجان" در همین انجمن محترم ارائه شد به عرض رساندیم که بر کلیه کلمات ترکی قوانین آهنگینی ( معروف به قوانین هارمونی) حاکم است که این قوانین علاوه بر آهنگدار نمودن کلمات ، نقش به سزایی در محافظت از کلمات درمقابل تحریف شدن و خودی نمودن کلمات دخیل از زبان های دیگر دارند.
یکی از این کلمات که بنا بر ضرورت دچار دگر گونی شده و جای خود را در ادب دیوانی خوش کرده است واژه " Ol" ( هم در معنی " او" و هم در معنی" آن" )می باشد. قبل از اینکه شاهد آن را از تاریخچه زبان پیدا کنیم از خود زبان آن را بررسی میکنیم.
این کلمه به صورت " Ol" فقط به صورت مجرد و تنها یافت میشود و بدین شکل آنرا در هیچ کجا در ترکیب با پسوند های معمول نمی توان یافت و به محض ترکیب " l" از آخر آن حذف و جای خود را به " n " میدهد که این تبدیل آوایی در تمام زبان ها امری رایج می باشد.

اول گون کی سنه خالق ائدر لطف بیر اولاد... ( در معنی آن ) صابر افندی
اول نه سنین دیر نه منیم ... ( در معنی آن و او ) حضرت فضولی
اول دور حامی اسلام... ( در معنی او ) حضرت فضولی
اگر چی بیر شراره اوددوراول ... ( در معنی او ) حضرت فضولی
گئدرسن اول گئرو قالا... ( در معنی او ) مولانا جلاالدین رومی بلخی(مولوی)

در صد سال گذشته به تدریج با روی آوردن شاعران به استفاده از اوزان شعری زبان ترکی ( اوزان هجایی) به تدریج شکل امروزی یعنی " O " بیشتر مورد استفاده واقع شد.
او دا سن تک آتار اولدوزلارا شعریله کمندی ... شهریار ملک سخن
او تکجه بیر یئره قویوب گئتسه ده ... کریم مشروطه چی (سونمز)
بیر سس گلیر اوزاقدان ، او یارمی .... الماس ایلدریم

اما شکل " Ol" همانطوریکه گذشت هیچ وقت در ترکیب با پسوند های گونه گون نمیتواند تمامیت خود را حفظ کند و به شکل " On" در می آید.
مندن آشاغی کیمسه یوخ اوندان دا یوخاری ... ( اون + دان ) شهریار ملک سخن
اونون دویغوسونو من نئجه قانیم .... ( اون- ون ) کریم مشروطه چی (سونمز)
اونا گوره چکدیگیم درد ... ( اون + ا ) الماس ایلدریم

با بررسی نمونه های متعددی از این دست و در نظر گرفتن قانون هارمونی این فکر پیش می آید که شکل باستانی این واژه می باید به شکل On یا An یا Ən و یا هر سه شکل ( در مقاطع مختلف تاریخی ) بوده باشد. و اتفاقا کتیبه ها و نوشته های ترکی باستان این ایده را تایید میکنند و نمونه های بسیاری در این باب میتوان آورد بدوا به این نمونه دقت کنیم:

تا گوروبدور نظرین وار اون ایلن قاشی یای
گل اوزین جمع قیلوب غنچه پیکان اولموش مولانا صائب تبریزی

این نمونه نشان میدهد که استنتاج ما از شکل On حداقل تا قرن دهم مصطلح بوده است.

نمونه هایی از کتیبه تونیوقوق در اورخون :

Ança : sakindim : aNda
Oylece duşundum ondan
حرفهای او را اینگونه فهمیدم

aNda : ötrü
Ondan ötürü
بخاطر او

( در ترکی قدیم حروف بی صدا نقش ستبر و نازک ( در مقاله آزربایجان آورده ایم) دارند و دوره ای است که در آن هنوز پسوند های تک شکلی شکل نگرفته اند بنا بر این aN که در بالا نشان داده ایم تلفظی معادل An یا Ən را خواهد داشت بسته به اینکه از کلمات و یا پسوند های دارای فونم های صدادار ستبر یا نازک استفاده گردد.)
ملاحظه می شود که جهت ضمیرسوم شخص مفرد در ترکی قدیم از شکل An یا Ən و بعد ها از On و بعد از مدت ها با تبدیل " N" به " L " از شکل " Ol " فقط در حال مستقل و بدون پسوند (در تمام حالات جهت ضمیرسوم شخص مفرد در دیوان لغات الترک کاشغری از همین شکل آخر استفاده شده است)و از شکل On در اتصال به پسوند ها و در این اواخر بیشتر از شکل " O " به صورت مستقل و On همراه با پسوندها استفاده شده است.( دوستان عنایت فرمایند که این مطالب به خاطر اثبات ریشه ترکی داشتن " او " پارسی نیست.)

قبل از ادامه لازم است توضیحی در مورد تبدیل فونم های " B" و " M " و "V " به یکدیگر در زبان های اوغوزو قبچاق بیاورم .
در ترکی و در غالب زبانها فونت هایی که مقطع نزدیک به هم دارند در موقعیت هایی ( در ترکی صرفا بر مبنای قانون هارمونی و تبعیت از اصل اقتصادی ترین روش تلفظ ) نسبت به هم تبدیل میشوند.

تبدیل " B" و " M " به همدیگر:

1- تبدیل " M " به " B"

معنی کلمه : این تلفظ در قدیم : Mu در آزری کنونی : Bu
معنی کلمه : گردن تلفظ در قدیم : Moyun در آزری کنونی : Boyun
و...

2- تبدیل " B" به " M "

معنی کلمه : هزار تلفظ در قدیم : Bın در آزری کنونی : Mın
معنی کلمه : سوار شدن تلفظ در قدیم : Binmək در آزری کنونی : Minmək
معنی کلمه : منجوق تلفظ در قدیم : Böncüq در آزری کنونی : Muncuq

و...

3- تبدیل " B" به " V "

معنی کلمه : دادن تلفظ در قدیم : Bermək در آزری کنونی : Vermək
معنی کلمه : سبلان تلفظ در قدیم : Sabaran در آزری کنونی : Savalan
و...

ضمایر فاعلی در ترکی باستان ( برای اختصار و بنا بر ضرورت بحث به ضمایر فاعلی مفرد اکتفا می گردد)
به صورت زیر میباشند با این توضیح که تلفظ فونت " ē " نه به صورت " E " و نه به صورت " Ə " بلکه بینا بین این دو وکمی شبیه به تلفظ کلمه " من " در استان گیلان میباشد.

Bē ( اول شخص) Sē( دوم شخص) ē(سوم شخص)
Ba ( اول شخص) Sa( دوم شخص) a(سوم شخص)

در ترکی باستان این ضمایر به شکل زیر در می آیند:

Bēn- Mēn ( اول شخص) Sēn( دوم شخص) ēn (سوم شخص)
Ban- Man ( اول شخص) San( دوم شخص) an(سوم شخص)

در ترکی میانه این کلمات به صورت زیر در می آیند:

Bən- Mən ( اول شخص) Sən( دوم شخص) ən- On (سوم شخص)
Ban- Man ( اول شخص) San( دوم شخص) On- an (سوم شخص)

درمتون موجود از قرن سوم هجری به اشکال زیر برخورد داریم:

Mən ( اول شخص) Sən( دوم شخص) On-Ol (سوم شخص)
Man ( اول شخص) San( دوم شخص) On-Ol (سوم شخص)

در ترکی آزربایجان از قرن هفتم به بعد هر دو شکل تقریبا در هم ادغام و اشکال زیر را با کاربری هایی که برای سوم شخص در بالا آوردیم شاهد هستیم ( گفتیم تقریبا چه ازلحاظ ادبی و کاربردی گونه های دیگر هم کمابیش کار برد دارند ، مثلا در ترکی عثمانی همه اشکال هنوز هم کاربرد دارند:

Mən ( اول شخص) Sən( دوم شخص) O - On-Ol (سوم شخص)
( ذکر این نکته را لازم میدانم که در لهجه های شرقی و عثمانی حروف بی صدای بکار رفته در موارد بالا به " E " نزدیکتر میشود و شکل Ben امروزه هم در عثمانی کاربرد دارد. )
قبل از ادامه ذکر چند نکته مفید خواهد بود:
دوستان به هماوایی بین هر سه ضمیر دقت فرمایند. این هماوایی که در بین ضمایر ترکی وجود دارد ( به عینه در مورد ضمایر فاعلی جمع و در مورد تمام ضمایر این حالت وجود دارد.) در بین هیچ کدام از زبانهای زنده دنیا وجود ندارد.
دوستانی که به اوزان شعری آشنا باشند ملاحظه میکنند که هر سه ضمیر با استفاده از حرکت ها و اوزان یکسانی بوده و تحت تاثیر هارمونی داخلی زبان آفریده ، بالیده و به لحاظ ارزش بالای موسیقایی اش در زبان های دیگر هم مقبول افتاده است.
به ذکر چند مثال از تاریخ زبان می پردازیم:

Ben : eb : gerü : tüşein
Mən evə gəri dönərim
من به خانه بر میگردم
کتیبه تونیوقوق

دوستانی ادعا می کنند که تنها "Ben " در ترکی قدیم بوده است این هم چند مثالی از هزاران " من " در ترکی قدیم :

Mən : özüm : kagan
Mən özüm xaqan
من خودم خاقان هستم
کتیه گول تکین

Mənin : sabimin : sımadi
Mənim sözümü kəsmədi
حرف مرا قطع نکرد
کتیه گول تکین

Mana : okigla : kelti
Məni çağirmaya gəldi
برای دعوت کردن من آمد
کتیه بیلگه خاقان


Üzik mini qomitti
Saqinç MANA yumitti
Könlüm ana əmitti
Yüzüm mənin sarğarur


ترجمه :
عشق مرا به جوشش واداشت
اندوه به من روی آورد
دلم هوای او کرد
رخسار من به زردی می گراید

در مثال بالا که از دیوان لغات الترک کاشغری آوردیم دوستان دقت نمایند که " mən " در آخرین مصراع در حالت ملکی است و در مثال نمیتوان آن را شاهد ضمیر فاعلی قرار داد.

بارور من آجوبدن ائشیت سن اُوزون

ترجمه = من از دنیا می روم ، تو خود مرا بشنو ( دریاب )
قوتاد قو بیلیک


فکر میکنم که به اندازه کافی روشن شده است که " من " ریشه ترکی داشته و از ترکی وارد ادبیات پهلوی شده است و این یک دلیل بر اینکه ترکها قبل از پارس ها ساکن این منطقه بوده اندو یا حداقل حضورشان قدیمتر از پهلویات است ،( چون همچنانکه گذشت در شکل " من " به عنوان ضمیر فاعلی حداکثردر اواخر دوران ساسانی واوایل دوران اسلامی وارد زبان پارسی شده است و در ادبیات اوستا و دوران باستان کوچکترین کاربردی از این واژه به عنوان ضمیر فاعلی وجود ندارد) . و اگر نیست باید پذیرفت که تمام پهلویات بعد از آمدن ترکها طبق تقویم من درآوردی پان ایرانیست ها یعنی از زمان سلاجقه به بعد نوشته شده اند و این یعنی اینکه نعوذ با ... تمام آنها جعلی است.

معروف است که زبان ترکی به گروه زبان های اورال آلتایی تعلق دارد. ببینیم این ضمیر در زبان های هم ریشه چگونه می باشد.

man009.JPG



( در این گروه دو زبان یاقوت و چوواش از بقیه جدا شده و راه تکاملی دیگری پیموده اند)
چنانکه ملاحظه میشود در تمام زبانهای وابسته به این گروه ( برای جلوگیری از اطاله کلام از آوردن همه زبان ها خودداری شد که مشابه با نمونه های بالایی می باشند.) تمام این ضمیر ها شکل آوایی واحدی داشته و از شمال سرزمین چین تا اروپا این مطلب بی توجه به گستردگی جغرافیایی شکل خود را حفظ نموده و یکسان است ، اما چنانکه در بخش اول این مقاله اشاره شد شکل " من " به عنوان ضمیر فاعلی نه در زبان های باستانی پارس و نه در هیچ یک از زبان هایی که به هندو اروپایی معروف هستند و جود ندارد و حتی در نزدیکترین زبان (هندی ) ضمیر اول شخص فاعلی به صورت " Əpe " و با آواهایی قریب المخرج می باشد.

غرض از این مطلب که به درازا هم کشید بر اهل زبان مشخص است که خدای ناکرده ایجاد این شائبه نمی باشد که این زبان بر آن زبان برتری یا سستی دارد. زبان ها در مجاورت همدیگر مدام از هم تاثیر می پذیرندو هر چه این مجاورت تنگتر باشد این بده بستان ها بیشتر است. بارها آورده ام که اگر هزار لغت پیدا کنیم که از ترکی وارد پارسی شده است بر عکس آن هم صادق است. قصدم از ورود به ریشه شناسی لغات ایرانی نمودن این مطلب است که بر خلاف ادعای یهود ها و ارمنی ها ترکها در آذربایجان با تاریخ خود آزر بایجان دیرینه اند و یکی از دلایل آن را هم در این مقاله دیدیم و اتفاقا آن گویشی از " من " وارد زبان پارسی شده است که در آزربایجان رایج است.
بعضی از آقایان مسایل را با حب و بغض دنبال می کنند و این ره به جایی نمی برد. در یکی از مطالبم عنوان کردم که در سنگ نوشته ها و متن اوستا لغات ترکی موجود است ( و انشا الله نشان خواهیم داد ) من نفهمیدم این حرف کجایش بد بود که به لای قبای دوست زاده برخورد؟ اگر زبان اوستا در زمان خود زبان زنده ای بود که بود می باید تاثیر پذیرفته باشد ، یک بار گفتم فقط مرده ها متاثر نمیشوند.
باب بزرگی درزبان شناسی باز است و آن اینکه لغات پارسی و ترکی را در متن قران بررسی میکنند آما به لای قبای کسی برنخورده است و کسی هم نگفته که این کار زشت است ولی ازکجا این حرف در مورد زبان مرده ای مثل اوستا زشت شد ا... اعلم.
دوستان از هیچ چیز معبد نسازید نه از ترک نه از پارس
زرتشت ، کتابش و زبانش هر چقدر هم که محترم باشند ( که هستند ) معبد نیستند. یادمان باشد خود این بزرگوار قبل از فوت وصیت میکند که ناشناس دفنش کنند تا جاهلان از مقبره اش معبد نسازند. شایسته نیست آدم امروزی بیاید و متولی گری معبدی را عهده دار شود که دیری است زایر ندارد.
در مطالب بعدی که از تاثیر لغات زبانهای ترکی و پارسی خواهم نوشت زوایای تاریک متعددی آشکار خواهد شد به شرطیکه بحث را بیهوده به درازا نکشانیم.

در خاتمه از همه دوستان بابت اینکه دیر به دیر میتوانم در خدمتشان باشم پوزش می طلبم.
از دوستان پارس زبان ، از دولتمردان اهل درد درخواست میکنم که اجازه دهند چون قرون گذشته آزری ها زبان فارسی را دوست بدارند و در آن مثل سابق به تولید ادبی بپردازند و جلو سیاست گذاریها و حرف و نقل هایی را که با توطئه های از پیش طراحی شده قصد لطمه زدن به اتحاد اقوام ایرانی را دارند را عشق و احترام به همدیگر خنثی سازند.

ترکان پارسی گو بخشندگان عمرند ...

دیگران را نفی نکنید تا نفی نشوید.


و هوالمعین
 
بالا