• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

واقعاً مردم آذربایجان ترک نیستند؟

Mahdy2021

Registered User
تاریخ عضویت
6 آگوست 2006
نوشته‌ها
1,723
لایک‌ها
74
سن
38
محل سکونت
Iran-Tehran
ببخشید من اصلا توی این دعواها نیستم و اصلا هیچکس از افراد بحث کننده را نمی شناسم

ولی
ترکان پارسی گو بخشندگان عمرند ...
این شعرو شما سرودید؟

ما یه نفر داشتیم توی محلمون به اسم «شمس الدین محمد » که شبیه این شعر شمارو سروده بوده

...
خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند ______________ ساقی بده بشارت رندان پارسا را

مثل اینکه ایشون علاوه بر دزدیدن شعر شما تحریفش هم کرده؟!
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
ولی این شعرو شما سرودید؟

ما یه نفر داشتیم توی محلمون به اسم «شمس الدین محمد » که شبیه این شعر شمارو سروده بوده
...
خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند ______________ ساقی بده بشارت رندان پارسا را

مثل اینکه ایشون علاوه بر دزدیدن شعر شما تحریفش هم کرده؟!
مهدی جان ، این بیتی که حافظ گفته ظاهرا به هر دو صورت نقل شده
301.gif
... یعنی یه عده می گن خوبان و یه عده می گن ترکان ...
169.gif


اینجا رو ببین :
118.gif

به نقل از http://kherad.persianblog.com :
خواجه‌ی شيراز بيتی بدين صورت دارد:
خوبان پارسی‌گو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت پيران پارسا را.

(مطابق ضبط مرحوم پرويز ناتل خانلری و ضبط آقايان جلالی‌نايينی و نذير احمد.ضبط مرحوم قزوينی هم، چنين است جز آن که او آورده: ... رندان پارسا را.) (۳)

و البتّه بعضی آن را چنين صحيح‌تر دانسته اند:
ترکان پارسی‌گو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت پيران پارسا را.

(مطابق ضبط سايه و ضبط آقای رشيد عيوضی وضبط آقای سليم نيساری.) (۴)
 

Mahdy2021

Registered User
تاریخ عضویت
6 آگوست 2006
نوشته‌ها
1,723
لایک‌ها
74
سن
38
محل سکونت
Iran-Tehran
مهدی جان ، این بیتی که حافظ گفته ظاهرا به هر دو صورت نقل شده ... یعنی یه عده می گن خوبان و یه عده می گن ترکان ...
با تشکر از شما دوست عزیز

من خواستم توضیحی بدم که دیدم صاحب وبلاگ زحمت اینکارو از من گرفته
زياد نمی‌خواهم بحث را فنّی کنم و پيچ و تاب بدهم.بحث من اين است که اگر «پارسی‌گو» معادلی قديمی برای «فارسی‌زبان» باشد و خواجه حافظ آن را در همان معنايی به کار برده باشد که من از فارسی‌زبان اراده کرده‌ام، ترکيب «ترکان پارسی‌گو» حاوی پارادوکس ‌خنده‌آوری خواهد شد
من اصلا ادعایی در ادب فارسی ندارم ولی در حدی که غزلیات حافظ و سایر اشعارش را خواندم به همچین موضوع خنده داری بر نخوردم
 

atabay danyeli

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 می 2006
نوشته‌ها
32
لایک‌ها
0
من در چه فکری ام و یار درچه فکر

من هم دیدم که بغل دست آی دی ما نوشته اند کار بر افتخاری
فکر کردیم یعنی اینکه باید کلی سنگ بسابیم تا مدیر ما را لایق نام کاربر عادی کرده و یک کارت سبز به ما دهند ( بازارش این روز ها داغ است) ، نه گو که این افتخاری بوده در ردیف جایره ادبی نوبل و من بی خبر و این هم برای عده ای خوش نیامده است.

آقای مدیر فدای سر مبارکت

از طلا گشتن پشیمان گشته ایم
مرحمت فرموده مارا مس کنید.( حافظ)

به قول فکرت قوجا :
من کی دیپلومات دئیلم
عادی اینسانام عادی
چوخ چتیندیر آخیرا تک قورویا بیلسم بو عادی...
 

atabay danyeli

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 می 2006
نوشته‌ها
32
لایک‌ها
0
آیا این است آن مردم سالاری که به مردم نوید میشود؟

حدس میزدم که این بلبشو به پا شود.
آقای دوست زاده ادعایی کردند که جلوتر از ایشان آقای همکیش ایشان بنام آتورپات کردند و نتوانستند اثبات کنند و چاره در خاموشی بود.
آقای دوست زاده هم که به ظاهر چیزی در ادب موسوم به پهلوی یافته باشند جوانب امر را نسنجیده آمدند ادعایی کردند و طبیعی بود که نخواهند توانست آن را اثبات کنند و علیرغم اینکه چند بار با تاکید سوالات را طرح و در خواست کردم که طفره نروند و جواب بدهند ، آسمان و ریسمان به هم بافته شد اما جواب دریافت نشد.طبیعی بود که باید مسئله فرع دیگری به پیش کشیده میشد که عدم توانایی در پاسخ دادن به سوالات مطرح شده به نوعی لوث میشد. از مدیر انجمن بعید بود که در یک همچون دامی بیفتد.
من از ایشان درخواست دارم خویشتن دار باشند و از ورود هیچ کسی جلو گیری نکنند ، چون دوستان زیادی هستند که این مطالب را دنبال میکنند که بهتر است خود ببینند که چه کسای و با چه منطقی تاریخ یک ملت را به بازی گرفته و در حال تحریف کردن هستند.
شاید دوستانی که با سبک فکری ما آشنا نباشند این سوء تفاهم برایشان پیش آمده باشد که ممکن است بنده دارای تمایلات قوم گرایی هستم . هر انسانی قوم و قبیله و زبان و وطن خود را دوست دارد و من فکر میکنم که تنها وطن فروش ها دارای چنین تمایلی نیستند.
اگر کسی خود و زبان و ملت خود را برتر نامید این تمایل خطر ناک است.
دوستان نه از من و نه از هیچ انسان دیگری این تقاضا را نداشته باشند که به زبان و قومیت آنها توهین شود و ساکت بنشینند و اگر اعتراض کردند به تهمت پان ترک مزین گردند.
در این انجمن به زبان من بارها توهین شد اما همواره در خطاب به نویسندگان وبه زبان پارسی نوشتم " زبان شیرین پارسی "و این نه از راه تقیه و ریا که اعتقاد شخصی ام می باشد. من وقت گذاشته و به چند زبان محلی پارسی آشنا شده ام تنها و تنها به دلیل علاقه ام بو ده است. یک با در یکی از این پست ها نوشتم که بعد از آشنایی ام با زبان لری شاهنامه خوانی لذت بخش تر شده است.
من هیچوقت به خودم اجازه ندادم که حضرت فردوسی و شاهنامه سترگش را جز این بنامم اما هر چه ناسزا بود نثار دده قورقوت کردند و حتی کوچکترین اعتراضی حتی از طرف همین مدیر انجمن نشد که جانا توهین به دست آوردهای هر ماتی جز بلاهت نیست.
پدران مرا وحشی و گرگ تبار و خونخوار و... خطاب کردند من جواب ندادم و خویشتن داری را رها نکردم و گرنه من هم بلد بودم که بر طبق تاریخ هرودوت که بعضی ها سنگ آنرا بر سینه میزنند فاکت بیاورم که کوروش را سگ ماده ای پروده است و ...
اما چه سود از این بحث ها و تاریخ های تو خالی؟
اگر در مورد ریشه کلمات می نویسم ، می خواهم اثبات کنم که این اقوام همواره در 3000 سال گذشته که پارس ها وارد این سرزمین شده اند در کنار هم بوده اند.
این آقایان در نوشته هایشان سعی در نفی قومی من دارند ، شما اسم این جنون یهودی ساخته را چه می گذارید؟
این آقایان ارامنه را ایرانی تر از ترک ها میدانند که نعوذ ا... که ترکها را غیر ایرانی میدانند.
القاء این تفکرات به دستور و به نفع چه کسی است؟
آن زمانی که بچه ها ی آزربایجان در جبهه های دفاع مظلومانه مشغول دفاع از کیان این ملت بودند آیا کسی سراغ دارد که خون چه کسانی رنگین تر بود؟
آن زمانی که می باید یونانیها ، اعراب ، مغولها ،افغانها ، اسپانیاییها ، روسها و انگلیسها از این مرز وبوم بیرون میشدند آیا این آزریها نبودند که در صف مقدم بودند؟
رفته اند نشسته اند آمریکا وبا پول یا مفت و حرام به این ملت ناسزا میگویند وتفرقه می اندازند و از مرد بودن خودشان خجالت هم نمی کشند، به جای این حرفهاچرا نمی آیند در گرمای کویر جزغاله شوند و مملکت خود را بسازند و آنوقت من آزری جور آنها را هم میکشم و ناسزا میشنوم اما ناسزا نمی گویم که در بدترین دقایق این شام مرگ زای ایران را تنها نگذاشته ایم و نخواهیم گذاشت و به یاری خداوند و نظر حضرت بقیه ا... اعظم تمام توطئه های یهود یها و داشناک ها و سلطنت طلب ها را هم عقیم خواهیم گذاشت.
تمام دوستان را به خویشتن داری دعوت میکنم و میخواهم اجازه دهند این بحث ها در آرامش کامل ادامه یابد. در این شبهای ایام ماه مبارک رمضان برای همه دعای خیر دارم وسربلندی ایران و ایرانی از هر نژاد و قومی را از در گاه خداوند منان خواهانم.

نمونه ای از تفکر ترکها در مورد پارسها ) در بین قدیمیها و همسایه ها به دوست بودن و لیلی و مجنون بودن و از هم جدا ناپذیر بودن شهره بودند و حالا ببینید که عده ای چه نیت دارند.)

باش سیز بورک بولماز
تات سیز تورک بولماز دیوان لغات الترک کاشغری

( در ادب قدیمه ترک " تات " همواره در معنای " پارس " به کار میرود )
ترجمه:
همان سان که سر بی کلاه نمیشود
ترک و فارس از هم جدا نمیشوند.


وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن حضرت حافظ
 

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
عزیز دلم اگر قبول کنی که از 3000 سال پیش باهم بودیم و اصلآ امروز دیگه من و شما و ایشون باقی نمیمونه
پدران وحشی هرچند دلیلی بر خوبی و بدی پسران نیست!
برای ترکانیست که از مغلان میآیند
ترکی که از نژاد زرد است و ....
باز هم میگویم پدر با تمدن و پدر وحشی نه سودی برای این دنیای پسران دارد نه آن دنیا
پسر نو ح با بدان بنشست و خاندان نبوتش به باد داد!
اگر به پدران باشد که زندان ما خالی از هر گونه سیدیس و هرکی یه سید گذاشت اول اسمش میشه ساکن طبقه هفتم بهشت! اصولآ نقل زندگی و منش پدران فقط و تنها فقط برای عبرت پسران است
خواه پند گیر خواه ..................
به هر حال بحث ریشه ی زبانی لغات بحثیست تو در تو با هزاران شک!!! هر روز اتفاقی نو و اکتشافی تازه کله فرضیات قبلی رو بهم میزنه اما باز هم میگم افتخار تمدن داشتند در مقابل افتخار متمدن بودن هیچ!
 

بامداد

Registered User
تاریخ عضویت
24 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,690
لایک‌ها
164
سن
44
محل سکونت
زیر سایه دوستان
آیا این است آن مردم سالاری که به مردم نوید میشود؟

حدس میزدم که این بلبشو به پا شود.
آقای دوست زاده ادعایی کردند که جلوتر از ایشان آقای همکیش ایشان بنام آتورپات کردند و نتوانستند اثبات کنند و چاره در خاموشی بود.
آقای دوست زاده هم که به ظاهر چیزی در ادب موسوم به پهلوی یافته باشند جوانب امر را نسنجیده آمدند ادعایی کردند و طبیعی بود که نخواهند توانست آن را اثبات کنند و علیرغم اینکه چند بار با تاکید سوالات را طرح و در خواست کردم که طفره نروند و جواب بدهند ، آسمان و ریسمان به هم بافته شد اما جواب دریافت نشد.طبیعی بود که باید مسئله فرع دیگری به پیش کشیده میشد که عدم توانایی در پاسخ دادن به سوالات مطرح شده به نوعی لوث میشد. از مدیر انجمن بعید بود که در یک همچون دامی بیفتد.
من از ایشان درخواست دارم خویشتن دار باشند و از ورود هیچ کسی جلو گیری نکنند ، چون دوستان زیادی هستند که این مطالب را دنبال میکنند که بهتر است خود ببینند که چه کسای و با چه منطقی تاریخ یک ملت را به بازی گرفته و در حال تحریف کردن هستند.
شاید دوستانی که با سبک فکری ما آشنا نباشند این سوء تفاهم برایشان پیش آمده باشد که ممکن است بنده دارای تمایلات قوم گرایی هستم . هر انسانی قوم و قبیله و زبان و وطن خود را دوست دارد و من فکر میکنم که تنها وطن فروش ها دارای چنین تمایلی نیستند.
اگر کسی خود و زبان و ملت خود را برتر نامید این تمایل خطر ناک است.
دوستان نه از من و نه از هیچ انسان دیگری این تقاضا را نداشته باشند که به زبان و قومیت آنها توهین شود و ساکت بنشینند و اگر اعتراض کردند به تهمت پان ترک مزین گردند.
در این انجمن به زبان من بارها توهین شد اما همواره در خطاب به نویسندگان وبه زبان پارسی نوشتم " زبان شیرین پارسی "و این نه از راه تقیه و ریا که اعتقاد شخصی ام می باشد. من وقت گذاشته و به چند زبان محلی پارسی آشنا شده ام تنها و تنها به دلیل علاقه ام بو ده است. یک با در یکی از این پست ها نوشتم که بعد از آشنایی ام با زبان لری شاهنامه خوانی لذت بخش تر شده است.
من هیچوقت به خودم اجازه ندادم که حضرت فردوسی و شاهنامه سترگش را جز این بنامم اما هر چه ناسزا بود نثار دده قورقوت کردند و حتی کوچکترین اعتراضی حتی از طرف همین مدیر انجمن نشد که جانا توهین به دست آوردهای هر ماتی جز بلاهت نیست.
پدران مرا وحشی و گرگ تبار و خونخوار و... خطاب کردند من جواب ندادم و خویشتن داری را رها نکردم و گرنه من هم بلد بودم که بر طبق تاریخ هرودوت که بعضی ها سنگ آنرا بر سینه میزنند فاکت بیاورم که کوروش را سگ ماده ای پروده است و ...
اما چه سود از این بحث ها و تاریخ های تو خالی؟
اگر در مورد ریشه کلمات می نویسم ، می خواهم اثبات کنم که این اقوام همواره در 3000 سال گذشته که پارس ها وارد این سرزمین شده اند در کنار هم بوده اند.
این آقایان در نوشته هایشان سعی در نفی قومی من دارند ، شما اسم این جنون یهودی ساخته را چه می گذارید؟
این آقایان ارامنه را ایرانی تر از ترک ها میدانند که نعوذ ا... که ترکها را غیر ایرانی میدانند.
القاء این تفکرات به دستور و به نفع چه کسی است؟
آن زمانی که بچه ها ی آزربایجان در جبهه های دفاع مظلومانه مشغول دفاع از کیان این ملت بودند آیا کسی سراغ دارد که خون چه کسانی رنگین تر بود؟
آن زمانی که می باید یونانیها ، اعراب ، مغولها ،افغانها ، اسپانیاییها ، روسها و انگلیسها از این مرز وبوم بیرون میشدند آیا این آزریها نبودند که در صف مقدم بودند؟
رفته اند نشسته اند آمریکا وبا پول یا مفت و حرام به این ملت ناسزا میگویند وتفرقه می اندازند و از مرد بودن خودشان خجالت هم نمی کشند، به جای این حرفهاچرا نمی آیند در گرمای کویر جزغاله شوند و مملکت خود را بسازند و آنوقت من آزری جور آنها را هم میکشم و ناسزا میشنوم اما ناسزا نمی گویم که در بدترین دقایق این شام مرگ زای ایران را تنها نگذاشته ایم و نخواهیم گذاشت و به یاری خداوند و نظر حضرت بقیه ا... اعظم تمام توطئه های یهود یها و داشناک ها و سلطنت طلب ها را هم عقیم خواهیم گذاشت.
تمام دوستان را به خویشتن داری دعوت میکنم و میخواهم اجازه دهند این بحث ها در آرامش کامل ادامه یابد. در این شبهای ایام ماه مبارک رمضان برای همه دعای خیر دارم وسربلندی ایران و ایرانی از هر نژاد و قومی را از در گاه خداوند منان خواهانم.

نمونه ای از تفکر ترکها در مورد پارسها ) در بین قدیمیها و همسایه ها به دوست بودن و لیلی و مجنون بودن و از هم جدا ناپذیر بودن شهره بودند و حالا ببینید که عده ای چه نیت دارند.)

باش سیز بورک بولماز
تات سیز تورک بولماز دیوان لغات الترک کاشغری

( در ادب قدیمه ترک " تات " همواره در معنای " پارس " به کار میرود )
ترجمه:
همان سان که سر بی کلاه نمیشود
ترک و فارس از هم جدا نمیشوند.


وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن حضرت حافظ



جدای از بحث اخیر که اکیداً درباره آن اظهار نظر نمی کنم

اما درباره بخش هایی از این متن شما باید بگم که قابل توجه بود
 

بامداد

Registered User
تاریخ عضویت
24 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,690
لایک‌ها
164
سن
44
محل سکونت
زیر سایه دوستان
هر روز اتفاقی نو و اکتشافی تازه کله فرضیات قبلی رو بهم میزنه

مطلبی به خاطرم آمد در ارتباط با این حرف شما :


تاریخ پنهان


هر مرد بزرگی دارای نیرویی موثر بر گذشته است : او همه تاریخ را زیر سئوال می برد و هزاران راز قدیمی از نهانگاه خود بیرون می آیند و در معرض آفتاب وجودش برملا می شوند. هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند که فردا چه چیزی تاریخ به شمار خواهد آمد . گذشته شاید هنوز عمدتاً ناشناخته باقی مانده است ! هنوز به انبوهی از نیروهای موثر بر گذشته نیاز داریم !



کتاب : حکمت شادان - نیچه - ( ص97کتاب اول)
مترجمین : جمال آل احمد ، سعید کامران ، حامد فولادوند
انتشارت جامی - دوم80

 

Kamran_A

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
14 مارس 2006
نوشته‌ها
220
لایک‌ها
0
جناب آتابای،
هرچند اساتید محترم آتورپات، دوست زاده و سایرین هر یک به نحوی تارانده شدند، ولی خوشبختانه سخنانشان هنوز موجودند.
در این مورد پاسخ شما قبلا داده شده است و شما بهتر بود به جای تکرار گفته های پیشین و اصرار بر مطالب بدون سند، در مقابل منابعی که در رد نظر شما ارائه شده، منبع موثق تر از برداشت های خود ارائه می نمودید.
بنیاد تمام استدلال های شما سنگنبشته ای است که شما هنوز اعتبار آن را ثابت نکرده اید:

من از دوستان خواهشمندم به جای مراجعه به هر کتابخانه ای که بیش از هزاران کتاب و مرجع در آن یافت میشود همانطوریکه پشت کامپیوتر نشسته اند در yahoo یا هر موتور جستجویی این دو عنوان را جستجو کنید:
Kul tigin و orhun inscription
بنده جستجو کردم ولی سند قابل ملاحظه ای نیافتم. شما اگر لطف بفرمایید و نشانی های اسناد مذکور را بگذارید سپاسگزار خواهیم بود.

...در این مدت دیدم که مطالب نوشته شده در مورد سنگ نوشته های اورخون دوستان را قانع نکرده و آوردن عین نوشته ها به صورت اسکن شده نمیدانم درست است یا نه ( به خاطر سنگین بودن حجم فایل ها ) اما دوستان میتوانند علاوه بر یافتن مطالب در کتابخانه های عمومی به کتاب های زیر هم مراجعه کنند .( عکس هایی که در فروم ارایه شد از انتشارات موزه اولان باتور مغولستان و مجسمه کول تکین در حال حاضر در این موزه می باشد.)
این سنگ نوشته ها در سه وجه خود به زبان ترکی و در یک وجه به زبان چینی حاوی مطالبی هستند که اولین باردر تاریخ جهان گشای عطاملک جوینی به آن برخورد میکنیم و در قرن نوزدهم توسط یادرینتسف روسی و تامسن دانمارکی کشف و رمز گشایی شدند.
در مورد این سنگ نوشته ها به کتابهای زیر مراجعه شود
لئون کومیلف در کتاب ترکان قدیم و کتاب هزار سال ساحه خزر 1993 باکو
دایره المعارف بریتانیکا 1999
تاریخ تمدن های آسیای مرکزی یونسکو ترجمه صادق ملک شهمیرزادی 1374/وزارت امورخارجه
باستانشناسی درآسیای مرکزی یونسکو ترجمه صادق ملک شهمیرزادی 1372/وزارت امورخارجه
(انتشارات وزارت امورخارجه در مورد ترکان آسیای میانه کتابهای متعددی دارد)
از آلتای تا سهند امید نیایش 1382/مولف
تاریخ زبان و لهجه ها ی ترکی دکتر جواد هیئت 1366/نشرنو
کتاب سرخ (طلایی ) ترکان رفیق اوزدک 1377
سنگ نوشته های اورخون-یئنی سئی رجبوف 1992/باکو
متن کامل این سنگ نوشته را همراه با کلیدهای مربوطه علاوه بر سایت های معتبر در کتاب یادمانهای ترکی باستان اثر دکتر صدیق پیدا کنید.

همچنانکه دوستان در رد ادعای شما منابع موثق اینترنتی در اختیار عموم گذاشتند، با توجه به این که همگان دسترسی به منابع فوق ندارند، شما نیز چنین کنید. مسلما چنین اثری بایستی دارای رد و نشان معتبری در اینترنت که باشد.
هرچند حتی در صورت اثبات اعتبار این اثر که گویا متعلق به قرن هشتم میلادی و جایگاه آن در مغولستان است، بنده متوجه نشدم چگونه می خواهید به تاثیر آن بر تاریخ 1000 سال قبل از این اثر در هزاران کیلومتر دور تر، در آذربایجان برسید!

...
و اما در مورد وجود ترکان در سرزمین آزر بایجان به کتاب ابن هشام اشاره رفته بود که احساس کردم موضوع مقاله خوبی میتواند باشد. در این مورد مطلبی را تحت عنوان اقوام ایرانی و احادیث به شرط بقا در این فروم بزودی ارائه خواهم کرد.اما به اعتقاد خودم یکی از بهترین روشها باستان شناسی کلمات است که طی آن میتوان به ریشه ترکی داشتن کلمات قدیم پرداخت و اثبات کرد که این سرزمینها از قدیم به کدام قوم تعلق داشته و جه کسانی در این سرزمین ها زیسته اند. مهمترین واژه ای که در این مورد مطرح است وازه آزربایجان میباشد. در این مورد نظرات متعددی مطرح و از زوایای گوناگونی بدان نگریسته اند. مطالعه آنها را به کتابنامه ای که در آخر خواهد آورد ارجاع میدهد و در اینجا به طرح یک نظر اندکی شخصی تر خواهد پرداخت

گویا این مورد را نیز فراموش کردید.
ضمن این که پاسخ منطقی هم به این سخنان نداشتید:


پیرامون کتیبه های ارخون


من نمیدانم به چه انگیزه ای این کتیبه ها را نمونه آوردید! برای نمونه چه چیز را میخواستید ثابت کنید!
این کتیبه ها در سال 1889 در شمال مغولستان و جنوب دریاچه ی بایکال بدست آمد(ربطی به آذرآبادگان ندارد و در آذرآبادگان پیدا نشده!) اینها را در سال 732 و 735 پس از میلاد به افتخار شاهزاده ی ترک kul و برادرش امپراتور bilge نگاشته اند.

این کتیبه ها دارای متن کوچکی به زبان چینی, و نیز کهن ترین نمونه ی مکتوب زبان ترکی هستند. که بخش های ترکی این کتیبه نیز دارای وام واژه های فراوان سغدی هست(که به ترک ها پیوندی ندارد) همچنین خط و دبیره ی بکار رفته نیز از دبیره و خط آرامی برگرفته شده هست.

این مدارک و نمونه هایی که می آورید براستی در راه رسوایی پان ترکهاست و جاعلان تاریخ و هویت مردم اذرابادگان. چرا که این بی خردان به این باور دارند ترکان دارای تمدن و شهریگری ده هزار ساله هستند(آن هم در آذرآبادگان که تا 700 سال پیش پای یک قبیله ی ترک هم به آنجا نرسیده بود) اما یکی از مهم ترین بخشهای فرهنگ و شهریگری که زبان و نوشتار است, کهنترین مدرکشان به سده ی هشتم میلادی برمیگردد. و این هست تمدن و شهریگری ترکی.

همین ها نیز به همراه دده قورد(که نویسنده ی آن هم مشخص نیست چه کی هست) ربط و پیوندی به مردم اذرابادگان ندارد که بسادگی هم از دید ژنتیک و هم تاریخی و فرهنگی نشان داده شد, آذری ها تیره ی اریایی از بخش ماد خرد هستند و تا پیش از فرمانروایی ترکان در ایرن و هجوم وحشیانه ی قبائل ترک در این بخش به زبانی ایرانی و هم ریشه با دیگر زبانهای ایرانی بنام پهلوی آذری سخن میگفتند. و این زبان ترکی بیگانه در آذرآبادگان دارای اصالتی نیست. شاید به ریخت فراگیر تنها 400 سال!

یک بازگویی:

آذربايجان قلب ايران زمين است :

احمد ابن يعقوب جغرافي دان نامدار ( در کتاب البلدان ) که درسال 250 هجري مي زيسته پيرامون آذرآبادگان گفته است

هر کس که آهنگ آذربايجان کند از زنجان بيرون رود چهار منزل تا شهر اردبيل رهسپار خواهد بود . اردبيل نخستين شهري است که از آذربايجان ديده ميشود . از اردبيل تا برزند سه روز راه است . مراغه مرکز آذربايجان از نظر تجاري و رونق بسيار مهم است . شهرهاي مهم اين منطقه اينها مي باشد : اردبيل - برزند - ورثان - برذعه - شيز - سراه - مرند - تبريز - ميانه - ارميه ( اروميه ) - خوي - سلماس اهالي شهر آذربايجان مردمي هستند بهم آميخته از عجمان کهن که "آذريه" خوانده ميشنود و جاودانگان که "جاودانيه" خوانده مي شوند . جاودانيه اهالي شهر بذ هستند که بابک در آن بود سپس چون اعراب آنجا را فتح کردند آنجا سکني گزيدند . آذربايجان در سال بيست و دو توسط مغيره بن شعبه ثقفي در خلافت عثمان براي نخستين بار فتح شد و پس از حذيفه پيمان صلحي با مردمان آنجا منعقد ساخت . پس قرارداد به گرفتن خراج از آنان بسته شد که مبلغ آن چهار ميليون درهم مي باشد و سالي کم مي شود و سالي بيشتر





ابواسحق ابراهيم اصطخري جغرافي دان نامدار سال 300 هجري در کتاب مشهور مسالک ممالک پيرامون آذربايجان ميگويد

بزرگترين شهر در آذربايگان اردويل ( اردبيل ) است و مقدار دو بهر فرسنگي داراز و پهنا دارد . ديوارهاي بلند دارد با چهار دروازه و جايي است پر نعمت . روستا دارد و در دو فرسنگي آن کوهي عظيم است به نام سبلان . تابستان و زمستان برف از آن خالي نمي باشد . مرغه ( مراغه ) چند اردويل بود . در قديم آنرا ساختماهاي عظيم بوده . اين شهر را ابن ابي الساج فرمانده عرب ويران کرد . ارميه ( اروميه ) شهري است پر نعمت و ارزان قيمت . بر کناره دريا نزهت گاه بسيار دارد . بردع از ديگر شهرهاي آذربايگان است که فندق اش به از فندق سمرقند است . ارميه ( اروميه ) بيشتر به دين ترسايي هستند . رودهاي کر و ارس و اسفيد رودکي ميان اردبيل و زنگان ( زنجان ) قرار دارد . به آذربايگان دريايي است که آنرا ارميه خوانند . آبي شور دارد و در او هيچ جانداري نباشد . گويند سگي آبي در آن باشد . گرد تا گرد آن دريا همه عمارت است از اين دريا تا مراغه سه فرسنگ راه مي باشد . درازاي اين دريا پنج روز راه است حدود آذربايگان از تارم است تا زنگان - تا دينور - تا حلوان - شهر زور تا دجله . در اين اقيلم ( آذربايجان ) پادشاهان بزرگ چون "شروانشاه" بوده اند . شهري است سردسير . حدود اين شهر زبانها همگي "تازي و پارسي و ارمني" است . نواحي بردع زبانهاي مختلفي گويش ميکنند . اردبيل سنگي دارد همچون سنگ ولايات پارس . يک نوع سنگ بزرگ به وزن يک من هزار و چهل درم و ديگري کوچک سنگ بيضا يک من و هشتصد درمسنگ


آذربايجان در لغت نامه ها

در فرهنگ نامه عميد از آذربايجان به نام اصلي اش آذرآبادگان نام برده است و نوشته شده است که اين شهر در معني محل آتش و نگهبان آتش است که بيشتر بزرگان و پادشاه هان ايران در آنجا تاج گذاري ميکرده اند


در لغت نامه دهخدا

وي از آذرآبادگان با آذربايگان نام برده است که آنرا شهر مرکزي آتشکده هاي ايران دانسته است و آتشکده شيز و آذرگشنسب بزرگترين آتشکده هاي ايران را از اين شهر دانسته است




شادروان استاد پورداوود استاد ايران شناس و دانشمند فقيد ايراني ( در کتاب ايران باستان ) و همچنين دکتر جهانگير اوشيدري ايران شناس مشهور ( در کتاب دانشنامه ايرانيان ) درباره آذربايجان گفته اند

آذربايجان موطن اصلي اشو زرتشت پيامبر ايران است که در زبان پهلوي آتورپاتکان بوده است که آنهم از آتورپات گرفته شده است به معني نگهبان آتش . تاريخچه آن به هزاران سال پيش بازميگردد . به پيش از شاهنشاهي هخامنشيان . اين شهر يکي از هفت اقليم ايران زمين در زمان پيشداديان و کيانيان است . فريدون آن را به ايرج داد . دگير اقليمهاي ايران عبارت است از : عراقين - پارس - خراسان - قفقاز - حجاز - يمن و . . . معروف ترين اثر باستاني جهاني آذرآبادگان آتشکده آذرگشنسب است که تاريخ آن به بيش از 2500 سال باز ميگردد . کوه معروف اين شهر اسنوند است . گنجک از شهرهاي بسيار مهم اين منطقه است که با شيز يکجا بوده است . شيز يا گنجک شهري بسيار مهم بوده است که پادشاهان ايراني براي زيارت به آنجا ميرفتند . اين محل بعدها قلعه اشکاني تيب ارمائيس ناميده شد و در پس از اسلام به تخت سليمان تغيير نام گرفت . اين نام را مردمان بومي به روي آتشکده آذر گشنسب دادند تا آنرا به حضرت سليمان نسبت دهند تا از تخريب آن توسط **** اسلام جلوگيري کنند . در دوره ساساني بدليل اهميت آذربايجان يکي از مرزبانان بزرگ دولت ساساني براي محافظ از آن مامور آنجا گشت و در اواخر دوره ساساني محافظت از آذربايجان به دست خداندان فرخ قرار ميگيرد


در کتاب نامدار مروج الذهب مسعودي تاريخ نگار نامدار اسلامي آمده است

شهر شيز در آذربايجان پايتخت شاهان پارتي ( اشکاني ) بوده است و آتشکده معروف آذرجشنس ( آذرگشنسب ) در آنجا واقع است . در سال 220 قبل از ميلاد "ارت برزن" پادشاه آذربايجان که زير فرمان شاهشاهان اشکاني بود . وي قلمرو شهر خود را تا درياي سياه ( در اطراف ترکيه ) گسترش داد . از ديگر پادشاهان آذربايجان در آن سالها آريوبرزن و پسر او ارت وزد از معروف ترين آنها مي باشد در دوره ساساني پادشاهان آذربايجان به نام " آتورپاتکان شاه " ناميده مي شود . پادشاهان ايراني در دوره ساساني براي تعظيم به آذرگشنسب با پاي پياده راهي اين منطقه مي شدند . از نقشهاي برجسته و شگقت انگيز آذرگشنسب در آذربايجان صور افلاک و ستارگان - نقشه جهان نما از خشکي ها و دريا ها و آباديها است که براي ديدن عموم قرار دارد

پاينده ايران

www.ariarman.com

چه پر معنی است این سخن !!

آفرین ، بتاز که میدان خالی است ، بتاز ...

جناب آتابای، با توجه به عدم حضور اساتید لطف کنید قبل از این که بحث زبان شناسی رو ادامه دهید، به سخنان و اسنادی که قبلا ارائه شده پاسخ بدهید و هر زمان از عهده این کار بر اومدید، به ادامه بحث بپردازید.

آقای دوست زاده ادعایی کردند که جلوتر از ایشان آقای همکیش ایشان بنام آتورپات کردند و نتوانستند اثبات کنند و چاره در خاموشی بود.
آقای دوست زاده هم که به ظاهر چیزی در ادب موسوم به پهلوی یافته باشند جوانب امر را نسنجیده آمدند ادعایی کردند و طبیعی بود که نخواهند توانست آن را اثبات کنند و علیرغم اینکه چند بار با تاکید سوالات را طرح و در خواست کردم که طفره نروند و جواب بدهند ، آسمان و ریسمان به هم بافته شد اما جواب دریافت نشد.طبیعی بود که باید مسئله فرع دیگری به پیش کشیده میشد که عدم توانایی در پاسخ دادن به سوالات مطرح شده به نوعی لوث میشد. از مدیر انجمن بعید بود که در یک همچون دامی بیفتد.
آقای محترم،
در مقابل ده ها سند موجود شما حتی یک سند معتبر ارائه نکردید!! چطور روتون میشه ..؟!!
خوشبختانه تمام مطالب موجوده. حالا که میدان بحث رو به ضرب سانسور و خاموش کردن صدای مخالفین خالی کردید، برای خودتون می دوزید و می پوشید؟!
خود گویی و خود خندی!!

پدران مرا وحشی و گرگ تبار و خونخوار و... خطاب کردند من جواب ندادم و خویشتن داری را رها نکردم و گرنه من هم بلد بودم که بر طبق تاریخ هرودوت که بعضی ها سنگ آنرا بر سینه میزنند فاکت بیاورم که کوروش را سگ ماده ای پروده است و ...
تمام بحث بر سر اینه که اگر شما ایرانی هستید، اون ها پدران شما نیستند! به طرق مختلف تاریخی و قومی و حتی ژنتیکی هم این رو ثابت کردند! حالا اگر شما پدرخوانده هاتون رو بر پدران خودتون ارجح می دونید، این مشکل خودتونه!

این آقایان ارامنه را ایرانی تر از ترک ها میدانند که نعوذ ا... که ترکها را غیر ایرانی میدانند.
القاء این تفکرات به دستور و به نفع چه کسی است؟
آن زمانی که بچه ها ی آزربایجان در جبهه های دفاع مظلومانه مشغول دفاع از کیان این ملت بودند آیا کسی سراغ دارد که خون چه کسانی رنگین تر بود؟
آن زمانی که می باید یونانیها ، اعراب ، مغولها ،افغانها ، اسپانیاییها ، روسها و انگلیسها از این مرز وبوم بیرون میشدند آیا این آزریها نبودند که در صف مقدم بودند؟
رفته اند نشسته اند آمریکا وبا پول یا مفت و حرام به این ملت ناسزا میگویند وتفرقه می اندازند و از مرد بودن خودشان خجالت هم نمی کشند، به جای این حرفهاچرا نمی آیند در گرمای کویر جزغاله شوند و مملکت خود را بسازند و آنوقت من آزری جور آنها را هم میکشم و ناسزا میشنوم اما ناسزا نمی گویم که در بدترین دقایق این شام مرگ زای ایران را تنها نگذاشته ایم و نخواهیم گذاشت و به یاری خداوند و نظر حضرت بقیه ا... اعظم تمام توطئه های یهود یها و داشناک ها و سلطنت طلب ها را هم عقیم خواهیم گذاشت.

مشخصه که خیلی کم آوردید! مثل آدمی که داره سقوط می کنه دستتون رو به هر خار و خاشاکی بند می کنید. وضعیت رقت انگیزی دارید. براتون متاسفم!
شما یا از اساس متوجه موضوع نیستید یا خودتون رو به نفهمیدن می زنید! آقا جان چرا آسمون و ریسمون رو به هم می بافید؟ این حرف ها چه ربطی به موضوع دارند؟
 

atabay danyeli

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 می 2006
نوشته‌ها
32
لایک‌ها
0
آقا کامران با سلام

از فحوای کلام و پرداخت سخنت پیداست که دنبال حقیقت نه که دنبال اثبات خودی آنهم به هر قیمت.
این شایسته آدم فرهیخته نیست.
آیا این تقصیر من است که شما در اینترنت خوب جستجو نکرده و زحمت رفتن به کتابخانه های شهرتان را هم به خود نمی دهید؟
در هر حال به سایت زیر مراجعه کن

www.tonyokuk.net
sozumuz.blogspot.com

این آخری کتابخانه الکترونیکی دارد که کتابی هم در مورد این سنگ نوشته ها به صورت پی دی اف ارائه میکند. در هر صورت در این زمینه ها اگر اهل تحقیق باشی که باید باشی مطلب زیاد است . در یکی از نوشته ها هم خدمت دوستان عرض کردم که در صورت علاقه به ای میل من تماس بگیرند برایشان ای میل و یا پست میکنم.

فرق من با کسانی که استاد خودت میدانی در یک نکته است و آن این است من هیچ فرهنگ و ملتی را نفی نمیکنم و بزرگی قوم و عظمت تاریخی آنرا در نفی و تخریب دیگران جستجو نمیکنم . اما اساتید شما به فرهنگ و قومیت من توهین میکنند و من به این روش اعتراض دارم آنهم نه به این خاطر که به رگ قومی ام بر خورده ، نه ، به این خاطر که اگر من و تو ما نشویم خیلی از فجایع در راه است . حالا که نیم بند و با توهین و تحقیر و نفی با همیم ، اینیم.!! وای از فردایی که اساتیدت آرزو یش را دارند.

یک جایی فرموده ای:

تمام بحث بر سر اینه که اگر شما ایرانی هستید، اون ها پدران شما نیستند! به طرق مختلف تاریخی و قومی و حتی ژنتیکی هم این رو ثابت کردند! حالا اگر شما پدرخوانده هاتون رو بر پدران خودتون ارجح می دونید، این مشکل خودتونه!
این حرف را مطمئنم که نفهمیده ای چه بار کثیف و اهانت باری را با خود حمل میکند و من هم اگر قرار باشد خویشتن داری خودم را از دست بدهم میتوانم حرف هایی بزنم که مطلقا برای آنها جوابی نیست.به خود بیا و در دام نیفت.
مطمئن باش آنهایی که این مملکت را از دست اعراب و افغانها و ... در آوردند و بیش از یازده قرن با افتخار بر سرتاسر این مملکت حکم راندند ( ونمیگویم که هر چه خواستند کردند) بهتر پدران خود را می شناسند تا آنهایی که تحت سلطه بودند.

مشخصه که خیلی کم آوردید! مثل آدمی که داره سقوط می کنه دستتون رو به هر خار و خاشاکی بند می کنید. وضعیت رقت انگیزی دارید. براتون متاسفم!
دوست من ، من بوکسور نیستم که کم و یا زیاد بیاورم .اصولا برای کم و زیاد آوردن هم نمی نویسم.نوشتن یک نوع عبادت و یک نوع خود شناسی است. من برای یاد گرفتن اینجایم یادم بده اما نه فحش و ناسزا و توهین وتحقیر را که اگر معلمی عشق را محبت را ، وفق را و رفق را .
 

atabay danyeli

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 می 2006
نوشته‌ها
32
لایک‌ها
0
آقا مهدیجان قربان اسمت و فدای آن قلب رقیقت

این بیت خواجه حافظ را چندین بار در پست های قبلی بکار گرفته ام و در کنارش هم آورده ام حضرت حافظ

از قلم افتاد و قصوری شد و شما هم نبریده گز کردی و حکم ارتداد ما را دادی کف دستم.
یک دیوانه فقط شعر به این معروفی را میتواند به اسم خود جا بزند.
تازه وقتی خواستم ادعای شاعری کنم مطمئن باش که آن شعر دزدی نخواهد بود .
اما به یک نکته ارزنده دست گذاشتی.
این شعر تحریف نیست بلکه خواجه چنانش سروده .بیچاره خواجه از کجا میدانست که قرن ها بعد یک عده متعصب کور بیسواد حتی به دیوان او هم رحم نکرده و از یک بیت با شاهکار هندسی منظمی مثل:

تر کان پارسی گو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت رندان پارسا را

فقط به جرم اینکه آنجا از واژه ترک استفاده شده است ، آن را به این شکل ابتر و بی روح و فاقد زیبایی و استتیک و استحکام در آورده اند.

خوبان پارسی گو .....

شعر از آسمان هفتم به زیر خاک سقوط کرده و ادعای پاسداشت از زبان شیرین فارسی را عرش اعلا رسانده اند.

برای اینکه بدانی این متعصبین چه بر سر این ملت می آورند ( یادمان باشد هیتلر هم با همین شعار نژاد و زبان و... برتر آلمان و دنیا را به خاک سیاه نشاند)این بیت را بردار و برو پیش آقای شفیعی کدکنی در دانشگاه تهران و نظر مرا هم که شاگرد کمینه شان هستم به ایشان بده اگر آن بیت جعلی را تایید کردند بدان که هرچه تا حال گفته ام بی ارزش است ، اما اگر تایید کردند خواهش میکنم از دام متعصبین اجتناب کن.

برادرت دان یئلی
 

Kamran_A

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
14 مارس 2006
نوشته‌ها
220
لایک‌ها
0
جناب آتابای، درود!
من نه مانند شما و نه مانند دوستانی که استاد خواندمشان (هرچند که افتخار شاگردیشان را مستقیما نداشته ام) در این وادی نظریه ای ندارم که از آن دفاع کنم. اصلا آشنایی من با این موضوع از همین تاپیک شروع می شود، ولی در عین حال به اندازه ای توانایی تحلیل و پردازش منطقی مسایل را دارم که در این مناظره با توجه به داده های دو طرف بدون کمترین تردید نظریه شما را مردود بدانم.
با توجه به این که شما زیرکانه از درخواست های مکرر دوستان برای ارائه سند معتبر شانه خالی می کنید و با طرح مسایل نامربوط و جو سازی بحث را به حاشیه می رانید همان بهتر که من هم مانند سایرین سکوت اختیار کنم تا شما بی هیچ مزاحمتی به ادعای خود بپردازید. چرا که روش شما به عوض بحث علمی به بازی با کلمات و سفسطه می ماند.




آیا این تقصیر من است که شما در اینترنت خوب جستجو نکرده و زحمت رفتن به کتابخانه های شهرتان را هم به خود نمی دهید؟
در هر حال به سایت زیر مراجعه کن

www.tonyokuk.net
sozumuz.blogspot.com

اگر شما این ها را مدارک معتبر می دانید پس من با این کم دانشی از شما بسیار صاحب نظر ترم چون حداقل معنی سند معتبر را می دانم!

این حرف را مطمئنم که نفهمیده ای چه بار کثیف و اهانت باری را با خود حمل میکند

از بالا آمدن رگتان مشخص است که ایرانی بودن را اتهامی بزرگ شمرده اید و بر پیوندتان با ترکان اصرار دارید.
برای این که شبهه تعارض نژادی به وجود نیاید عرض کنم بنده که این را گفتم جد اندر جد آذری هستیم و با وجودی که زادگاه خود من آذربایجان نبوده ولی همواره خود را آذری معرفی کرده ام و به آن افتخار می کنم. ولی برخلاف شما بنده آذری ها را ایرانی می دانم نه از تیره مغولان!

من هم اگر قرار باشد خویشتن داری خودم را از دست بدهم میتوانم حرف هایی بزنم که مطلقا برای آنها جوابی نیست.به خود بیا و در دام نیفت.
زحمت نکشید! پیش از این به حد کافی از افاضات گهر بار شما مستفیض شده ایم.

من برای یاد گرفتن اینجایم یادم بده اما نه فحش و ناسزا و توهین وتحقیر را

از اون جایی که این جمله بیشتر به شوخی شبیه بود(!) اجازه می خوام من هم به شوخی پاسخ بدم:
شما نه تنها منظورتون یاد گرفتن نیست، بلکه حتی یاد دادن هم نیست! منظور شما فرو کردن اعتقادات نادرستتون در ذهن سایرینه که خوشبختانه در این زمینه هم موفق نیستید!

در پایان دوباره خدمت دوستان گرامی عرض می کنم، به دلیل ناتوانی در پاسخ به درخواست بنده و دوستان دیگر به ارایه سند معتبر و نیز به دلیل جو حاکم بر این انجمن و در اعتراض به قطع دسترسی آقای دوست زاده بنده هم مانند سایر دوستان این بحث رو ترک می کنم.
پیروز باشید.
 

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
.به خود بیا و در دام نیفت.
مطمئن باش آنهایی که این مملکت را از دست اعراب و افغانها و ... در آوردند و بیش از یازده قرن با افتخار بر سرتاسر این مملکت حکم راندند ( ونمیگویم که هر چه خواستند کردند) بهتر پدران خود را می شناسند تا آنهایی که تحت سلطه بودند.
با تمام احترامی که برای شما قائلم، به خاطر اطمینانی که به بهروز دارم و میدانم الکی کسی را لایق عنوان کاربر افتخاری نمیدونه
و با تمام اعتقادم که قبلآ هم گفتم راجع به بی اهمیت بودن این گونه بحث کردن درباره ی پدران اما در مقابل این تحریفهای تاریخی شما و دوگانگی سخنتون نمی تونم سکوت کنم!!!!
برادر من شاید استعداد شما بیشتر در زمینه ی ادبیات باشد و با علومی مثله ریاضی و تاریخ آشنایی درستی نداری!!!!
بیش از 11 قرن یعنی بیش از 1100 سال و ما میگیریم 1101 سال!!!!!
نمیدونم منظورتون از با افتخار حکومت کردن پدرانتان که از نژاد ترک یا آذری هستند دقیقآ چی بوده اما فکر میکنم به سابقه حکومتی قبل از اسلام بر نگرده!!!!
پس مبدا تاریخ رو بعثت پیامبر والی مقام اسلام میگیریم یعنی 13 قرن پیش!
تا قرن دوم که ایران تحت حکومت خیلفه ی مسلمین بوده از بعد از اون!
طاهریان (۲۰۶ - ۲۵۹ ه. ق.) بنیان‌گذار طاهر بن حسین ذوالیمینین
صفاریان (۲۶۱ - ۲۸۷ ه. ق.) بنیان‌گذار یعقوب بن لیث صفار
سامانیان (۲۶۱ - ۳۸۹ ه. ق.) بنیان‌گذار نصر اول شهریاران بزرگ اسماعیل بن احمد و نصر بن احمد
زیاریان(۳۱۵ - ۴۶۲ ه. ق.) بنیان‌گذار مرداویج پسر زیار شهریار معروف قابوس بن وشمگیر
بوییان (۳۲۰ - ۴۴۰ ه. ق.) بنیان‌گذار عمادالدوله علی شهریار بزرگ عضدالدوله
غزنویان (۳۸۸ - ۵۵۵ ه. ق.) بنیان‌گذار سلطان محمود غزنوی
سلجوقیان (۴۲۹ - ۵۱۱ ه. ق.) بنیان‌گذار طغرل بیک شهریاران بزرگ ملکشاه و سلطان سنجر
خوارزمشاهیان (۴۷۰ - ۶۱۷ ه. ق.) بنیان‌گذار (انوشتکین غرجه) شهریاران معروف: محمد خوارزمشاه
ایلخانان مغول (۶۵۴ - ۷۳۶ ه. ق.) بنیان‌گذار هولاکو خان
تیموریان (-۷۷۱ ۹۰۳ ه. ق) بنیان‌گذار تیمور گورکانی
صفویان - (۹۰۶ - ۱۱۳۵ ه. ق.) بنیان‌گذار شاه اسماعیل اول شهریار بزرگ شاه عباس
افشار (۱۱۴۸ - ۱۱۶۱ ه. ق.): بنیان‌گذار نادر شاه
زند (-۱۱۶۳ ۱۲۰۹ ه. ق.) بنیان‌گذار کریم خان زند
قاجار (۱۲۰۹ - ۱۳۴۵ ه. ق.) بنیان‌گذار آغا محمد خان شهریار نامی ناصرالدین شاه
پهلوی (آغاز۱۳۴۵ ه. ق/ ۱۳۰۴ ه. ش. - ۱۳۵۷ ه.ش) بنیان‌گذاررضا شاه
حکومت جمهوری اسلامی (آغاز ۱۳۵۷ ه. ش.) بنیان‌گذار روح الله موسوی *****
خوب اگه مغول ها و افغانی ها رو هم پدران شما بدونیم
سامانیان و پهلوی و جمهوری اسلامی و افشاریه و زندیه یه چیزی تو مایه های 200 سال میشه رو هم ترک بدونیم
بقیه هم که دیگه حتمآ فارس نبودن اون بیش از 11 قرن شما درست میشه!
حالا میرسیم سره کلمه ی با افتخار
مسلمآ قاجاریه و مغولها و خوارزمشاهیان و بخش بزرگی از صفویه جز افتخارات حکومتی نه تنها در ایران زمین بلکه تمام عالم بشریت محسوب میشن!!!!
این مشکلیکه با 11 قرن حکومت با افتخار داشتم که به سلامتی حل شد!!!!
حالا بریم سره اصل مطلب که اگه تا الان خوب دقت نکردی از حالا به بعد رو خوب دقت کن!!!!!
تا آنهایی که تحت سلطه بودند
فارسها رو میگی دیگه! در واقه سایر قومیت های ایرانی به جز ترکها
نگو نه!!!! چون اگر کسی همین دوتا صفحه آخر و بخونه میفهمه که منظورت چیه!!!!!
اینجاس که من در اطلاعاتت در مورد ادبیات هم شک میکنم!!!!!
سلطه یعنی چی؟!
شما که تا همین دو تا پست قبل خودت ایرانی میدونستی پس چه جور سلطه ای که ایرانی به ایرانی میکنه؟!!
پس شما هم خلاف ادعا خودتون همچین به برابری نژادی و برخوردار بودن حق مساوی بین تمام قومیتهای ایرانی برای داشتن هویت ملی ایرانی اعتقاد نداری!!!!
چون حکومت یک ملت بر خودش سلطه اون بر خودش نیست!!!!
هست؟!
به هر حال راجع به کذب بودن یا کذب نبودن ادعاهای ادبی شما نمیتونم نظری بدم چون در تخصص من نیست اما الان خیلی بیشتر از گذشته شک کردم چون اشتباهه شما در این مورد خیلی بزرگ بود!!!!!
به هر حال لقبی که یدک میکشید با صحبتهایی که من اونا رو به خاطر عصبانیت زیاد میدونم هیچ سنخیتی نداره
من الله توفیق! هموطن
 

Mahdy2021

Registered User
تاریخ عضویت
6 آگوست 2006
نوشته‌ها
1,723
لایک‌ها
74
سن
38
محل سکونت
Iran-Tehran
آقا مهدیجان قربان اسمت و فدای آن قلب رقیقت

این بیت خواجه حافظ را چندین بار در پست های قبلی بکار گرفته ام و در کنارش هم آورده ام حضرت حافظ

از قلم افتاد و قصوری شد و شما هم نبریده گز کردی و حکم ارتداد ما را دادی کف دستم.
یک دیوانه فقط شعر به این معروفی را میتواند به اسم خود جا بزند.
تازه وقتی خواستم ادعای شاعری کنم مطمئن باش که آن شعر دزدی نخواهد بود .
اما به یک نکته ارزنده دست گذاشتی.
این شعر تحریف نیست بلکه خواجه چنانش سروده .بیچاره خواجه از کجا میدانست که قرن ها بعد یک عده متعصب کور بیسواد حتی به دیوان او هم رحم نکرده و از یک بیت با شاهکار هندسی منظمی مثل:

تر کان پارسی گو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت رندان پارسا را
با سلام به استاد آتابای

اولا اگر من شما را ناراحت کردم:( (که اصلا همچین قصدی نداشتم) لطفا مرا ببخشید:blush:

من از اختلافی که در مورد این بیت هست اصلا خبر نداشتم و در 1-2 جایی که دیده بود از جمله«کتاب ادبیات فارسی دوم دبیرستان» به همان شکل خوبان نوشته شده است

ولی این موضوع را از دو جنبه میشه بررسی کرد:

1- نژاد پرستی

ببخشید اینقدر رک صحبت کردم ولی چون من مسلمان هستم برای من چه از لحاظ زبانی بین ترک و فارس و عرب و... یا از لحاظ نژادی بین آریایی و اسلاو و ترک و... هیچ فرقی وجود ندارد(البته از لحاظ برتری داشتن نسبت به هم)

2-زبانشاسی و تحقیق در مورد ادبیات

البته همونطور که عرض کردم من ادعایی در ادب فارسی ندارم .

ولی بررسی از این جهت خیلی هم مفید است.من جستجویی کردم و به مطلبی بر خوردم
خوبان پارسی گو / ترکان پارسی گو: در بعضی نسخ به جای «خوبان»، «ترکان» آمدده است. ضبط «خوبان پارسی گو» برابر است با نسخه قزوینی، خانلری و شرح سودی. جای تعجب است که سودی با وجود ترک بودن چرا جانب این قرائت «فارسی» را گرفته است. نسخه قدسی، عیوضی- بهروز و انجوی «ترکان پارسی گو» است. ضبط نذیر احمد - جلالی نائینی «خوبان پارسی گو» است ولی در حاشیه اش آمده است: «ایاصوفیه، ستایشگر، قدسی و پرتو «ترکان پارسی گو» و در این سیاق ظاهرا عبارت «ترکان پارسی گو» مناسب تر به نظر میرسد.» ضبط قریب «خوبان فارسی گو» (با «ف») است و در حاشیه اش آمده است: «ضبط ایاصوفیه: ترکان پارسی گو، شاید این ضبط مناسب تر باشد.»
منبع:http://rozegar2.blogfa.com/post-5.aspx

که البته نویسنده دلایلی هم آورده و در پایان نتیجه گرفته که "ترکان" صحیح است.ولی همین موضوع که یک ترک هم در نسخه خویش "خوبان" آورده جای بسی تامل است
فقط به جرم اینکه آنجا از واژه ترک استفاده شده است ، آن را به این شکل ابتر و بی روح و فاقد زیبایی و استتیک و استحکام در آورده اند.
054222.jpg

من بیشتر این موضوع سلیق ای میدونم و خارج از تعصب و ... نظر من بر عکس شماست و برای من "ترکان پارسی گو" کمی فاقد روح است(مگر اینکه پارسی را ایرانی معنی کنیم)
و حتی اگر از لحاظ اساتید نظم هم "ترکان" برای این بیت مناسبتر باشد نمی توان حافظ را نیز به پیروی اجباری دعوت کرد:D
برای اینکه بدانی این متعصبین چه بر سر این ملت می آورند ( یادمان باشد هیتلر هم با همین شعار نژاد و زبان و... برتر آلمان و دنیا را به خاک سیاه نشاند)این بیت را بردار و برو پیش آقای شفیعی کدکنی در دانشگاه تهران و نظر مرا هم که شاگرد کمینه شان هستم به ایشان بده اگر آن بیت جعلی را تایید کردند بدان که هرچه تا حال گفته ام بی ارزش است ، اما اگر تایید کردند خواهش میکنم از دام متعصبین اجتناب کن.
در مورد تعصب... که توضیح دادم(در مورد خودم)
البته به یاری خداوند تا کنون هیچ کاری نکرده اند و نخواهند کرد.درسته سن من کمه ولی انقدر میدونم که اصل این بحثها جدید نیست و فقط الان فرعیاتی بهش اضافه شده.

در مورد آقای کدکنی هم من طریقه دیدار با ایشون را نمی دونم ولی خوشبختانه افرادی را در مسجد دانشگاه میشناسم و فکر کنم آنها بتونن به من کمک کنن

به هر حال امیدوارم که این تاپیک بدون درگیری و بعضی تفکرات زشت به کار خودش ادامه بده

{ إن تتقوا الله يجعل لكم فرقانا };)
 

Mahdy2021

Registered User
تاریخ عضویت
6 آگوست 2006
نوشته‌ها
1,723
لایک‌ها
74
سن
38
محل سکونت
Iran-Tehran
همینجا لازم می دونم به عنوان یه خواننده نکته ای رو عرض کنم:

ممکنه این بحثهای شما برای خودتون زیاد نتیجه مثمر ثمری نداشته باشه اما مطمئنا برای بسیاری از افراد که در حال خوندن این تاپیک هستن و پستی هم نمی دن(خودتون میدونید تعدادشون زیاده)خیلی ارزشمنده

و یک چیز از بقیه بیشتر خودنمای میکنه و دلیل حقانیت نظر شماست حتی بیشتر از مدرک و سند!!!!!!

طرز بحث کردن و صحبت کردن شما

فکر نکنم کسی که حقیقت رو میگه نیازی به جاروجنجال و متلک پرانی داشته باشه

به هر حال خود دانید
 

web_doost

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2006
نوشته‌ها
822
لایک‌ها
9
با سپاس از Live for what

پست شما قابل توجه بود . اما در مورد چند خط زیر با ابهام روبرو گشتم .
لطفا کمی آن را بگشایید .

خوب اگه مغول ها و افغانی ها رو هم پدران شما بدونیم
سامانیان و پهلوی و جمهوری اسلامی و افشاریه و زندیه یه چیزی تو مایه های 200 سال میشه رو هم ترک بدونیم
بقیه هم که دیگه حتمآ فارس نبودن اون بیش از 11 قرن شما درست میشه!
حالا میرسیم سره کلمه ی با افتخار
مسلمآ قاجاریه و مغولها و خوارزمشاهیان و بخش بزرگی از صفویه جز افتخارات حکومتی نه تنها در ایران زمین بلکه تمام عالم بشریت محسوب میشن!!!!
این مشکلیکه با 11 قرن حکومت با افتخار داشتم که به سلامتی حل شد!!!!
حالا بریم سره اصل مطلب که اگه تا الان خوب دقت نکردی از حالا به بعد رو خوب دقت کن!!!!!

جالب است که ایشان می فرمایند ترکان با افتخار حکومت کردند . بر چه کسی حکومت کردند ؟ اگر فرض بر این بگیریم که آنها به عنوان ایرانی حکوکت کرده اند باید کارنامه شان را مورد بررسی قرار دهیم تا روشن شود حکومتشان افتخار بر انگیز بوده یا نه ؟

و اگر ایشان آنها را جماعت غالب دانسته و افتخاراتشان را عملکرد تیمور لنگ و چنگیز مغول و آقا محمد خان قجر و فک و فامیلش می داند ، باید روشن کند اینها چه افتخاری برای ایران رقم زدند ؟
 
بالا