web_doost
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 22 ژانویه 2006
- نوشتهها
- 822
- لایکها
- 9
چه پر معنی است این سخن !!دیگران را نفی نکنید تا نفی نشوید.
آفرین ، بتاز که میدان خالی است ، بتاز ...
چه پر معنی است این سخن !!دیگران را نفی نکنید تا نفی نشوید.
این شعرو شما سرودید؟ترکان پارسی گو بخشندگان عمرند ...
مهدی جان ، این بیتی که حافظ گفته ظاهرا به هر دو صورت نقل شدهولی این شعرو شما سرودید؟
ما یه نفر داشتیم توی محلمون به اسم «شمس الدین محمد » که شبیه این شعر شمارو سروده بوده
...
خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند ______________ ساقی بده بشارت رندان پارسا را
مثل اینکه ایشون علاوه بر دزدیدن شعر شما تحریفش هم کرده؟!
به نقل از http://kherad.persianblog.com :خواجهی شيراز بيتی بدين صورت دارد:
خوبان پارسیگو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت پيران پارسا را.
(مطابق ضبط مرحوم پرويز ناتل خانلری و ضبط آقايان جلالینايينی و نذير احمد.ضبط مرحوم قزوينی هم، چنين است جز آن که او آورده: ... رندان پارسا را.) (۳)
و البتّه بعضی آن را چنين صحيحتر دانسته اند:
ترکان پارسیگو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت پيران پارسا را.
(مطابق ضبط سايه و ضبط آقای رشيد عيوضی وضبط آقای سليم نيساری.) (۴)
با تشکر از شما دوست عزیزمهدی جان ، این بیتی که حافظ گفته ظاهرا به هر دو صورت نقل شده ... یعنی یه عده می گن خوبان و یه عده می گن ترکان ...
من اصلا ادعایی در ادب فارسی ندارم ولی در حدی که غزلیات حافظ و سایر اشعارش را خواندم به همچین موضوع خنده داری بر نخوردمزياد نمیخواهم بحث را فنّی کنم و پيچ و تاب بدهم.بحث من اين است که اگر «پارسیگو» معادلی قديمی برای «فارسیزبان» باشد و خواجه حافظ آن را در همان معنايی به کار برده باشد که من از فارسیزبان اراده کردهام، ترکيب «ترکان پارسیگو» حاوی پارادوکس خندهآوری خواهد شد
اکسلنت!!!تمدن داشتند در مقابل افتخار متمدن بودن هیچ!
آیا این است آن مردم سالاری که به مردم نوید میشود؟
حدس میزدم که این بلبشو به پا شود.
آقای دوست زاده ادعایی کردند که جلوتر از ایشان آقای همکیش ایشان بنام آتورپات کردند و نتوانستند اثبات کنند و چاره در خاموشی بود.
آقای دوست زاده هم که به ظاهر چیزی در ادب موسوم به پهلوی یافته باشند جوانب امر را نسنجیده آمدند ادعایی کردند و طبیعی بود که نخواهند توانست آن را اثبات کنند و علیرغم اینکه چند بار با تاکید سوالات را طرح و در خواست کردم که طفره نروند و جواب بدهند ، آسمان و ریسمان به هم بافته شد اما جواب دریافت نشد.طبیعی بود که باید مسئله فرع دیگری به پیش کشیده میشد که عدم توانایی در پاسخ دادن به سوالات مطرح شده به نوعی لوث میشد. از مدیر انجمن بعید بود که در یک همچون دامی بیفتد.
من از ایشان درخواست دارم خویشتن دار باشند و از ورود هیچ کسی جلو گیری نکنند ، چون دوستان زیادی هستند که این مطالب را دنبال میکنند که بهتر است خود ببینند که چه کسای و با چه منطقی تاریخ یک ملت را به بازی گرفته و در حال تحریف کردن هستند.
شاید دوستانی که با سبک فکری ما آشنا نباشند این سوء تفاهم برایشان پیش آمده باشد که ممکن است بنده دارای تمایلات قوم گرایی هستم . هر انسانی قوم و قبیله و زبان و وطن خود را دوست دارد و من فکر میکنم که تنها وطن فروش ها دارای چنین تمایلی نیستند.
اگر کسی خود و زبان و ملت خود را برتر نامید این تمایل خطر ناک است.
دوستان نه از من و نه از هیچ انسان دیگری این تقاضا را نداشته باشند که به زبان و قومیت آنها توهین شود و ساکت بنشینند و اگر اعتراض کردند به تهمت پان ترک مزین گردند.
در این انجمن به زبان من بارها توهین شد اما همواره در خطاب به نویسندگان وبه زبان پارسی نوشتم " زبان شیرین پارسی "و این نه از راه تقیه و ریا که اعتقاد شخصی ام می باشد. من وقت گذاشته و به چند زبان محلی پارسی آشنا شده ام تنها و تنها به دلیل علاقه ام بو ده است. یک با در یکی از این پست ها نوشتم که بعد از آشنایی ام با زبان لری شاهنامه خوانی لذت بخش تر شده است.
من هیچوقت به خودم اجازه ندادم که حضرت فردوسی و شاهنامه سترگش را جز این بنامم اما هر چه ناسزا بود نثار دده قورقوت کردند و حتی کوچکترین اعتراضی حتی از طرف همین مدیر انجمن نشد که جانا توهین به دست آوردهای هر ماتی جز بلاهت نیست.
پدران مرا وحشی و گرگ تبار و خونخوار و... خطاب کردند من جواب ندادم و خویشتن داری را رها نکردم و گرنه من هم بلد بودم که بر طبق تاریخ هرودوت که بعضی ها سنگ آنرا بر سینه میزنند فاکت بیاورم که کوروش را سگ ماده ای پروده است و ...
اما چه سود از این بحث ها و تاریخ های تو خالی؟
اگر در مورد ریشه کلمات می نویسم ، می خواهم اثبات کنم که این اقوام همواره در 3000 سال گذشته که پارس ها وارد این سرزمین شده اند در کنار هم بوده اند.
این آقایان در نوشته هایشان سعی در نفی قومی من دارند ، شما اسم این جنون یهودی ساخته را چه می گذارید؟
این آقایان ارامنه را ایرانی تر از ترک ها میدانند که نعوذ ا... که ترکها را غیر ایرانی میدانند.
القاء این تفکرات به دستور و به نفع چه کسی است؟
آن زمانی که بچه ها ی آزربایجان در جبهه های دفاع مظلومانه مشغول دفاع از کیان این ملت بودند آیا کسی سراغ دارد که خون چه کسانی رنگین تر بود؟
آن زمانی که می باید یونانیها ، اعراب ، مغولها ،افغانها ، اسپانیاییها ، روسها و انگلیسها از این مرز وبوم بیرون میشدند آیا این آزریها نبودند که در صف مقدم بودند؟
رفته اند نشسته اند آمریکا وبا پول یا مفت و حرام به این ملت ناسزا میگویند وتفرقه می اندازند و از مرد بودن خودشان خجالت هم نمی کشند، به جای این حرفهاچرا نمی آیند در گرمای کویر جزغاله شوند و مملکت خود را بسازند و آنوقت من آزری جور آنها را هم میکشم و ناسزا میشنوم اما ناسزا نمی گویم که در بدترین دقایق این شام مرگ زای ایران را تنها نگذاشته ایم و نخواهیم گذاشت و به یاری خداوند و نظر حضرت بقیه ا... اعظم تمام توطئه های یهود یها و داشناک ها و سلطنت طلب ها را هم عقیم خواهیم گذاشت.
تمام دوستان را به خویشتن داری دعوت میکنم و میخواهم اجازه دهند این بحث ها در آرامش کامل ادامه یابد. در این شبهای ایام ماه مبارک رمضان برای همه دعای خیر دارم وسربلندی ایران و ایرانی از هر نژاد و قومی را از در گاه خداوند منان خواهانم.
نمونه ای از تفکر ترکها در مورد پارسها ) در بین قدیمیها و همسایه ها به دوست بودن و لیلی و مجنون بودن و از هم جدا ناپذیر بودن شهره بودند و حالا ببینید که عده ای چه نیت دارند.)
باش سیز بورک بولماز
تات سیز تورک بولماز دیوان لغات الترک کاشغری
( در ادب قدیمه ترک " تات " همواره در معنای " پارس " به کار میرود )
ترجمه:
همان سان که سر بی کلاه نمیشود
ترک و فارس از هم جدا نمیشوند.
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن حضرت حافظ
هر روز اتفاقی نو و اکتشافی تازه کله فرضیات قبلی رو بهم میزنه
بنده جستجو کردم ولی سند قابل ملاحظه ای نیافتم. شما اگر لطف بفرمایید و نشانی های اسناد مذکور را بگذارید سپاسگزار خواهیم بود.من از دوستان خواهشمندم به جای مراجعه به هر کتابخانه ای که بیش از هزاران کتاب و مرجع در آن یافت میشود همانطوریکه پشت کامپیوتر نشسته اند در yahoo یا هر موتور جستجویی این دو عنوان را جستجو کنید:
Kul tigin و orhun inscription
...در این مدت دیدم که مطالب نوشته شده در مورد سنگ نوشته های اورخون دوستان را قانع نکرده و آوردن عین نوشته ها به صورت اسکن شده نمیدانم درست است یا نه ( به خاطر سنگین بودن حجم فایل ها ) اما دوستان میتوانند علاوه بر یافتن مطالب در کتابخانه های عمومی به کتاب های زیر هم مراجعه کنند .( عکس هایی که در فروم ارایه شد از انتشارات موزه اولان باتور مغولستان و مجسمه کول تکین در حال حاضر در این موزه می باشد.)
این سنگ نوشته ها در سه وجه خود به زبان ترکی و در یک وجه به زبان چینی حاوی مطالبی هستند که اولین باردر تاریخ جهان گشای عطاملک جوینی به آن برخورد میکنیم و در قرن نوزدهم توسط یادرینتسف روسی و تامسن دانمارکی کشف و رمز گشایی شدند.
در مورد این سنگ نوشته ها به کتابهای زیر مراجعه شود
لئون کومیلف در کتاب ترکان قدیم و کتاب هزار سال ساحه خزر 1993 باکو
دایره المعارف بریتانیکا 1999
تاریخ تمدن های آسیای مرکزی یونسکو ترجمه صادق ملک شهمیرزادی 1374/وزارت امورخارجه
باستانشناسی درآسیای مرکزی یونسکو ترجمه صادق ملک شهمیرزادی 1372/وزارت امورخارجه
(انتشارات وزارت امورخارجه در مورد ترکان آسیای میانه کتابهای متعددی دارد)
از آلتای تا سهند امید نیایش 1382/مولف
تاریخ زبان و لهجه ها ی ترکی دکتر جواد هیئت 1366/نشرنو
کتاب سرخ (طلایی ) ترکان رفیق اوزدک 1377
سنگ نوشته های اورخون-یئنی سئی رجبوف 1992/باکو
متن کامل این سنگ نوشته را همراه با کلیدهای مربوطه علاوه بر سایت های معتبر در کتاب یادمانهای ترکی باستان اثر دکتر صدیق پیدا کنید.
...
و اما در مورد وجود ترکان در سرزمین آزر بایجان به کتاب ابن هشام اشاره رفته بود که احساس کردم موضوع مقاله خوبی میتواند باشد. در این مورد مطلبی را تحت عنوان اقوام ایرانی و احادیث به شرط بقا در این فروم بزودی ارائه خواهم کرد.اما به اعتقاد خودم یکی از بهترین روشها باستان شناسی کلمات است که طی آن میتوان به ریشه ترکی داشتن کلمات قدیم پرداخت و اثبات کرد که این سرزمینها از قدیم به کدام قوم تعلق داشته و جه کسانی در این سرزمین ها زیسته اند. مهمترین واژه ای که در این مورد مطرح است وازه آزربایجان میباشد. در این مورد نظرات متعددی مطرح و از زوایای گوناگونی بدان نگریسته اند. مطالعه آنها را به کتابنامه ای که در آخر خواهد آورد ارجاع میدهد و در اینجا به طرح یک نظر اندکی شخصی تر خواهد پرداخت
پیرامون کتیبه های ارخون
من نمیدانم به چه انگیزه ای این کتیبه ها را نمونه آوردید! برای نمونه چه چیز را میخواستید ثابت کنید!
این کتیبه ها در سال 1889 در شمال مغولستان و جنوب دریاچه ی بایکال بدست آمد(ربطی به آذرآبادگان ندارد و در آذرآبادگان پیدا نشده!) اینها را در سال 732 و 735 پس از میلاد به افتخار شاهزاده ی ترک kul و برادرش امپراتور bilge نگاشته اند.
این کتیبه ها دارای متن کوچکی به زبان چینی, و نیز کهن ترین نمونه ی مکتوب زبان ترکی هستند. که بخش های ترکی این کتیبه نیز دارای وام واژه های فراوان سغدی هست(که به ترک ها پیوندی ندارد) همچنین خط و دبیره ی بکار رفته نیز از دبیره و خط آرامی برگرفته شده هست.
این مدارک و نمونه هایی که می آورید براستی در راه رسوایی پان ترکهاست و جاعلان تاریخ و هویت مردم اذرابادگان. چرا که این بی خردان به این باور دارند ترکان دارای تمدن و شهریگری ده هزار ساله هستند(آن هم در آذرآبادگان که تا 700 سال پیش پای یک قبیله ی ترک هم به آنجا نرسیده بود) اما یکی از مهم ترین بخشهای فرهنگ و شهریگری که زبان و نوشتار است, کهنترین مدرکشان به سده ی هشتم میلادی برمیگردد. و این هست تمدن و شهریگری ترکی.
همین ها نیز به همراه دده قورد(که نویسنده ی آن هم مشخص نیست چه کی هست) ربط و پیوندی به مردم اذرابادگان ندارد که بسادگی هم از دید ژنتیک و هم تاریخی و فرهنگی نشان داده شد, آذری ها تیره ی اریایی از بخش ماد خرد هستند و تا پیش از فرمانروایی ترکان در ایرن و هجوم وحشیانه ی قبائل ترک در این بخش به زبانی ایرانی و هم ریشه با دیگر زبانهای ایرانی بنام پهلوی آذری سخن میگفتند. و این زبان ترکی بیگانه در آذرآبادگان دارای اصالتی نیست. شاید به ریخت فراگیر تنها 400 سال!
یک بازگویی:
آذربايجان قلب ايران زمين است :
احمد ابن يعقوب جغرافي دان نامدار ( در کتاب البلدان ) که درسال 250 هجري مي زيسته پيرامون آذرآبادگان گفته است
هر کس که آهنگ آذربايجان کند از زنجان بيرون رود چهار منزل تا شهر اردبيل رهسپار خواهد بود . اردبيل نخستين شهري است که از آذربايجان ديده ميشود . از اردبيل تا برزند سه روز راه است . مراغه مرکز آذربايجان از نظر تجاري و رونق بسيار مهم است . شهرهاي مهم اين منطقه اينها مي باشد : اردبيل - برزند - ورثان - برذعه - شيز - سراه - مرند - تبريز - ميانه - ارميه ( اروميه ) - خوي - سلماس اهالي شهر آذربايجان مردمي هستند بهم آميخته از عجمان کهن که "آذريه" خوانده ميشنود و جاودانگان که "جاودانيه" خوانده مي شوند . جاودانيه اهالي شهر بذ هستند که بابک در آن بود سپس چون اعراب آنجا را فتح کردند آنجا سکني گزيدند . آذربايجان در سال بيست و دو توسط مغيره بن شعبه ثقفي در خلافت عثمان براي نخستين بار فتح شد و پس از حذيفه پيمان صلحي با مردمان آنجا منعقد ساخت . پس قرارداد به گرفتن خراج از آنان بسته شد که مبلغ آن چهار ميليون درهم مي باشد و سالي کم مي شود و سالي بيشتر
ابواسحق ابراهيم اصطخري جغرافي دان نامدار سال 300 هجري در کتاب مشهور مسالک ممالک پيرامون آذربايجان ميگويد
بزرگترين شهر در آذربايگان اردويل ( اردبيل ) است و مقدار دو بهر فرسنگي داراز و پهنا دارد . ديوارهاي بلند دارد با چهار دروازه و جايي است پر نعمت . روستا دارد و در دو فرسنگي آن کوهي عظيم است به نام سبلان . تابستان و زمستان برف از آن خالي نمي باشد . مرغه ( مراغه ) چند اردويل بود . در قديم آنرا ساختماهاي عظيم بوده . اين شهر را ابن ابي الساج فرمانده عرب ويران کرد . ارميه ( اروميه ) شهري است پر نعمت و ارزان قيمت . بر کناره دريا نزهت گاه بسيار دارد . بردع از ديگر شهرهاي آذربايگان است که فندق اش به از فندق سمرقند است . ارميه ( اروميه ) بيشتر به دين ترسايي هستند . رودهاي کر و ارس و اسفيد رودکي ميان اردبيل و زنگان ( زنجان ) قرار دارد . به آذربايگان دريايي است که آنرا ارميه خوانند . آبي شور دارد و در او هيچ جانداري نباشد . گويند سگي آبي در آن باشد . گرد تا گرد آن دريا همه عمارت است از اين دريا تا مراغه سه فرسنگ راه مي باشد . درازاي اين دريا پنج روز راه است حدود آذربايگان از تارم است تا زنگان - تا دينور - تا حلوان - شهر زور تا دجله . در اين اقيلم ( آذربايجان ) پادشاهان بزرگ چون "شروانشاه" بوده اند . شهري است سردسير . حدود اين شهر زبانها همگي "تازي و پارسي و ارمني" است . نواحي بردع زبانهاي مختلفي گويش ميکنند . اردبيل سنگي دارد همچون سنگ ولايات پارس . يک نوع سنگ بزرگ به وزن يک من هزار و چهل درم و ديگري کوچک سنگ بيضا يک من و هشتصد درمسنگ
آذربايجان در لغت نامه ها
در فرهنگ نامه عميد از آذربايجان به نام اصلي اش آذرآبادگان نام برده است و نوشته شده است که اين شهر در معني محل آتش و نگهبان آتش است که بيشتر بزرگان و پادشاه هان ايران در آنجا تاج گذاري ميکرده اند
در لغت نامه دهخدا
وي از آذرآبادگان با آذربايگان نام برده است که آنرا شهر مرکزي آتشکده هاي ايران دانسته است و آتشکده شيز و آذرگشنسب بزرگترين آتشکده هاي ايران را از اين شهر دانسته است
شادروان استاد پورداوود استاد ايران شناس و دانشمند فقيد ايراني ( در کتاب ايران باستان ) و همچنين دکتر جهانگير اوشيدري ايران شناس مشهور ( در کتاب دانشنامه ايرانيان ) درباره آذربايجان گفته اند
آذربايجان موطن اصلي اشو زرتشت پيامبر ايران است که در زبان پهلوي آتورپاتکان بوده است که آنهم از آتورپات گرفته شده است به معني نگهبان آتش . تاريخچه آن به هزاران سال پيش بازميگردد . به پيش از شاهنشاهي هخامنشيان . اين شهر يکي از هفت اقليم ايران زمين در زمان پيشداديان و کيانيان است . فريدون آن را به ايرج داد . دگير اقليمهاي ايران عبارت است از : عراقين - پارس - خراسان - قفقاز - حجاز - يمن و . . . معروف ترين اثر باستاني جهاني آذرآبادگان آتشکده آذرگشنسب است که تاريخ آن به بيش از 2500 سال باز ميگردد . کوه معروف اين شهر اسنوند است . گنجک از شهرهاي بسيار مهم اين منطقه است که با شيز يکجا بوده است . شيز يا گنجک شهري بسيار مهم بوده است که پادشاهان ايراني براي زيارت به آنجا ميرفتند . اين محل بعدها قلعه اشکاني تيب ارمائيس ناميده شد و در پس از اسلام به تخت سليمان تغيير نام گرفت . اين نام را مردمان بومي به روي آتشکده آذر گشنسب دادند تا آنرا به حضرت سليمان نسبت دهند تا از تخريب آن توسط **** اسلام جلوگيري کنند . در دوره ساساني بدليل اهميت آذربايجان يکي از مرزبانان بزرگ دولت ساساني براي محافظ از آن مامور آنجا گشت و در اواخر دوره ساساني محافظت از آذربايجان به دست خداندان فرخ قرار ميگيرد
در کتاب نامدار مروج الذهب مسعودي تاريخ نگار نامدار اسلامي آمده است
شهر شيز در آذربايجان پايتخت شاهان پارتي ( اشکاني ) بوده است و آتشکده معروف آذرجشنس ( آذرگشنسب ) در آنجا واقع است . در سال 220 قبل از ميلاد "ارت برزن" پادشاه آذربايجان که زير فرمان شاهشاهان اشکاني بود . وي قلمرو شهر خود را تا درياي سياه ( در اطراف ترکيه ) گسترش داد . از ديگر پادشاهان آذربايجان در آن سالها آريوبرزن و پسر او ارت وزد از معروف ترين آنها مي باشد در دوره ساساني پادشاهان آذربايجان به نام " آتورپاتکان شاه " ناميده مي شود . پادشاهان ايراني در دوره ساساني براي تعظيم به آذرگشنسب با پاي پياده راهي اين منطقه مي شدند . از نقشهاي برجسته و شگقت انگيز آذرگشنسب در آذربايجان صور افلاک و ستارگان - نقشه جهان نما از خشکي ها و دريا ها و آباديها است که براي ديدن عموم قرار دارد
پاينده ايران
www.ariarman.com
چه پر معنی است این سخن !!
آفرین ، بتاز که میدان خالی است ، بتاز ...
آقای محترم،آقای دوست زاده ادعایی کردند که جلوتر از ایشان آقای همکیش ایشان بنام آتورپات کردند و نتوانستند اثبات کنند و چاره در خاموشی بود.
آقای دوست زاده هم که به ظاهر چیزی در ادب موسوم به پهلوی یافته باشند جوانب امر را نسنجیده آمدند ادعایی کردند و طبیعی بود که نخواهند توانست آن را اثبات کنند و علیرغم اینکه چند بار با تاکید سوالات را طرح و در خواست کردم که طفره نروند و جواب بدهند ، آسمان و ریسمان به هم بافته شد اما جواب دریافت نشد.طبیعی بود که باید مسئله فرع دیگری به پیش کشیده میشد که عدم توانایی در پاسخ دادن به سوالات مطرح شده به نوعی لوث میشد. از مدیر انجمن بعید بود که در یک همچون دامی بیفتد.
تمام بحث بر سر اینه که اگر شما ایرانی هستید، اون ها پدران شما نیستند! به طرق مختلف تاریخی و قومی و حتی ژنتیکی هم این رو ثابت کردند! حالا اگر شما پدرخوانده هاتون رو بر پدران خودتون ارجح می دونید، این مشکل خودتونه!پدران مرا وحشی و گرگ تبار و خونخوار و... خطاب کردند من جواب ندادم و خویشتن داری را رها نکردم و گرنه من هم بلد بودم که بر طبق تاریخ هرودوت که بعضی ها سنگ آنرا بر سینه میزنند فاکت بیاورم که کوروش را سگ ماده ای پروده است و ...
این آقایان ارامنه را ایرانی تر از ترک ها میدانند که نعوذ ا... که ترکها را غیر ایرانی میدانند.
القاء این تفکرات به دستور و به نفع چه کسی است؟
آن زمانی که بچه ها ی آزربایجان در جبهه های دفاع مظلومانه مشغول دفاع از کیان این ملت بودند آیا کسی سراغ دارد که خون چه کسانی رنگین تر بود؟
آن زمانی که می باید یونانیها ، اعراب ، مغولها ،افغانها ، اسپانیاییها ، روسها و انگلیسها از این مرز وبوم بیرون میشدند آیا این آزریها نبودند که در صف مقدم بودند؟
رفته اند نشسته اند آمریکا وبا پول یا مفت و حرام به این ملت ناسزا میگویند وتفرقه می اندازند و از مرد بودن خودشان خجالت هم نمی کشند، به جای این حرفهاچرا نمی آیند در گرمای کویر جزغاله شوند و مملکت خود را بسازند و آنوقت من آزری جور آنها را هم میکشم و ناسزا میشنوم اما ناسزا نمی گویم که در بدترین دقایق این شام مرگ زای ایران را تنها نگذاشته ایم و نخواهیم گذاشت و به یاری خداوند و نظر حضرت بقیه ا... اعظم تمام توطئه های یهود یها و داشناک ها و سلطنت طلب ها را هم عقیم خواهیم گذاشت.
این حرف را مطمئنم که نفهمیده ای چه بار کثیف و اهانت باری را با خود حمل میکند و من هم اگر قرار باشد خویشتن داری خودم را از دست بدهم میتوانم حرف هایی بزنم که مطلقا برای آنها جوابی نیست.به خود بیا و در دام نیفت.تمام بحث بر سر اینه که اگر شما ایرانی هستید، اون ها پدران شما نیستند! به طرق مختلف تاریخی و قومی و حتی ژنتیکی هم این رو ثابت کردند! حالا اگر شما پدرخوانده هاتون رو بر پدران خودتون ارجح می دونید، این مشکل خودتونه!
دوست من ، من بوکسور نیستم که کم و یا زیاد بیاورم .اصولا برای کم و زیاد آوردن هم نمی نویسم.نوشتن یک نوع عبادت و یک نوع خود شناسی است. من برای یاد گرفتن اینجایم یادم بده اما نه فحش و ناسزا و توهین وتحقیر را که اگر معلمی عشق را محبت را ، وفق را و رفق را .مشخصه که خیلی کم آوردید! مثل آدمی که داره سقوط می کنه دستتون رو به هر خار و خاشاکی بند می کنید. وضعیت رقت انگیزی دارید. براتون متاسفم!
آیا این تقصیر من است که شما در اینترنت خوب جستجو نکرده و زحمت رفتن به کتابخانه های شهرتان را هم به خود نمی دهید؟
در هر حال به سایت زیر مراجعه کن
www.tonyokuk.net
sozumuz.blogspot.com
این حرف را مطمئنم که نفهمیده ای چه بار کثیف و اهانت باری را با خود حمل میکند
زحمت نکشید! پیش از این به حد کافی از افاضات گهر بار شما مستفیض شده ایم.من هم اگر قرار باشد خویشتن داری خودم را از دست بدهم میتوانم حرف هایی بزنم که مطلقا برای آنها جوابی نیست.به خود بیا و در دام نیفت.
من برای یاد گرفتن اینجایم یادم بده اما نه فحش و ناسزا و توهین وتحقیر را
با تمام احترامی که برای شما قائلم، به خاطر اطمینانی که به بهروز دارم و میدانم الکی کسی را لایق عنوان کاربر افتخاری نمیدونه.به خود بیا و در دام نیفت.
مطمئن باش آنهایی که این مملکت را از دست اعراب و افغانها و ... در آوردند و بیش از یازده قرن با افتخار بر سرتاسر این مملکت حکم راندند ( ونمیگویم که هر چه خواستند کردند) بهتر پدران خود را می شناسند تا آنهایی که تحت سلطه بودند.
با سلام به استاد آتابایآقا مهدیجان قربان اسمت و فدای آن قلب رقیقت
این بیت خواجه حافظ را چندین بار در پست های قبلی بکار گرفته ام و در کنارش هم آورده ام حضرت حافظ
از قلم افتاد و قصوری شد و شما هم نبریده گز کردی و حکم ارتداد ما را دادی کف دستم.
یک دیوانه فقط شعر به این معروفی را میتواند به اسم خود جا بزند.
تازه وقتی خواستم ادعای شاعری کنم مطمئن باش که آن شعر دزدی نخواهد بود .
اما به یک نکته ارزنده دست گذاشتی.
این شعر تحریف نیست بلکه خواجه چنانش سروده .بیچاره خواجه از کجا میدانست که قرن ها بعد یک عده متعصب کور بیسواد حتی به دیوان او هم رحم نکرده و از یک بیت با شاهکار هندسی منظمی مثل:
تر کان پارسی گو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت رندان پارسا را
منبع:http://rozegar2.blogfa.com/post-5.aspxخوبان پارسی گو / ترکان پارسی گو: در بعضی نسخ به جای «خوبان»، «ترکان» آمدده است. ضبط «خوبان پارسی گو» برابر است با نسخه قزوینی، خانلری و شرح سودی. جای تعجب است که سودی با وجود ترک بودن چرا جانب این قرائت «فارسی» را گرفته است. نسخه قدسی، عیوضی- بهروز و انجوی «ترکان پارسی گو» است. ضبط نذیر احمد - جلالی نائینی «خوبان پارسی گو» است ولی در حاشیه اش آمده است: «ایاصوفیه، ستایشگر، قدسی و پرتو «ترکان پارسی گو» و در این سیاق ظاهرا عبارت «ترکان پارسی گو» مناسب تر به نظر میرسد.» ضبط قریب «خوبان فارسی گو» (با «ف») است و در حاشیه اش آمده است: «ضبط ایاصوفیه: ترکان پارسی گو، شاید این ضبط مناسب تر باشد.»
فقط به جرم اینکه آنجا از واژه ترک استفاده شده است ، آن را به این شکل ابتر و بی روح و فاقد زیبایی و استتیک و استحکام در آورده اند.
در مورد تعصب... که توضیح دادم(در مورد خودم)برای اینکه بدانی این متعصبین چه بر سر این ملت می آورند ( یادمان باشد هیتلر هم با همین شعار نژاد و زبان و... برتر آلمان و دنیا را به خاک سیاه نشاند)این بیت را بردار و برو پیش آقای شفیعی کدکنی در دانشگاه تهران و نظر مرا هم که شاگرد کمینه شان هستم به ایشان بده اگر آن بیت جعلی را تایید کردند بدان که هرچه تا حال گفته ام بی ارزش است ، اما اگر تایید کردند خواهش میکنم از دام متعصبین اجتناب کن.
چرا این سایت باز نمیشه واسه من ؟
چرا این سایت باز نمیشه واسه من ؟
خوب اگه مغول ها و افغانی ها رو هم پدران شما بدونیم
سامانیان و پهلوی و جمهوری اسلامی و افشاریه و زندیه یه چیزی تو مایه های 200 سال میشه رو هم ترک بدونیم
بقیه هم که دیگه حتمآ فارس نبودن اون بیش از 11 قرن شما درست میشه!
حالا میرسیم سره کلمه ی با افتخار
مسلمآ قاجاریه و مغولها و خوارزمشاهیان و بخش بزرگی از صفویه جز افتخارات حکومتی نه تنها در ایران زمین بلکه تمام عالم بشریت محسوب میشن!!!!
این مشکلیکه با 11 قرن حکومت با افتخار داشتم که به سلامتی حل شد!!!!
حالا بریم سره اصل مطلب که اگه تا الان خوب دقت نکردی از حالا به بعد رو خوب دقت کن!!!!!