• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

واقعاً مردم آذربایجان ترک نیستند؟

web_doost

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2006
نوشته‌ها
822
لایک‌ها
9
سلام سيروس جان

حقيقت امر اين است كه من خودم را مخالف با طيف فكري خاصي نمي بينم و اين عنوان هم از اين جهت به كاربر آتاباي نداديم . اين تنها به نشان قدرداني از استاد بزرگي است كه دعوت اين انجمن را اجابت نموده اند ( استادي كه تنها به اندازه بزرگترين كاربر اين فروم از نظر سن پشتوانه تحقيق و تدريس دارند ) و ما را از دانش خود بي بهره نمي گذارند .

علاقه مندي من هم به اين تاپيك و موضوع آن تنها از اين جهت است كه خودم بياموزم و ياد بگيرم .
من بارها اين موضوع را يادآوري كرده ام اما شما باز باعث شديد كه بگم . از اين تاپيك 36 صفحه اي كه در اينجا وجود دارد ؛ در فروم هاي ديگر حتي نمي توانستيد چنين تاپيكي را با چنين روندي به يك صفحه برسانيد و يقيانا همه هم بن مي شدند .

اين از آن بابت است كه بر خلاف نظر شما ؛ ادمين هاي سايت بسيار هم نظر بازي به مسائل دارند و . . .


باز هم از تمام دوستان خواهش مي كنم بحث هاي انحرافي را مطرح نكنند .

پس درست حدس زده بودم ، ایشان دعوت شده اند . :cool:

اینکه چرا دعوت شده اند بماند ، نکته جالب تر آن است که شما ایشان را می شناسید . خوب اینک که کمی مسائل باز تر و روشن تر شده نمی فرمایید که ایشان کیستند و نامشان چیست و در کجا تدریس می کنند ؟
گمان نمی کنم شناخته شدن ایشان موردی داشته باشد . به هر حال اگر به درستی عملکرد خود ایمان دارند نباید خودشان را قایم کنند .
باز هم از تمام دوستان خواهش مي كنم بحث هاي انحرافي را مطرح نكنند .
می شود بفرمایید بحث انحرافی چیست ؟
آیا همه باید دست به سینه نشسته و به بیانات گوهر بار آتابای گوش فرا دهند و اگر کسی نظر مخالفی داد و اعتراض کرد باید یا بن شده یا پستش پاک شود ؟
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
پس درست حدس زده بودم ، ایشان دعوت شده اند . :cool:

اینکه چرا دعوت شده اند بماند ، نکته جالب تر آن است که شما ایشان را می شناسید . خوب اینک که کمی مسائل باز تر و روشن تر شده نمی فرمایید که ایشان کیستند و نامشان چیست و در کجا تدریس می کنند ؟
گمان نمی کنم شناخته شدن ایشان موردی داشته باشد . به هر حال اگر به درستی عملکرد خود ایمان دارند نباید خودشان را قایم کنند .

مدیریت بر اساس یک ادعا از دو کاربر دعوت کردند که بیایند و ادعایشان را ثابت کنند
آتورپات خدابیامرز! در رفت و هنوز هم پیدایش نیست
و آتابای ادعایش را ثابت کرد (دوست زاده و آتابای سر این موضوع بحث می کردند که دوست زاده گویا تخلف کرده بود و پستی مغایر با قوانین داده بود که مدیر اخراجش کرد)
این از این
ایشان اونجور که از یکی از پستش بر می آید دانشجو هستند و وقت آمدن به فروم را ندارند(حیف!)
در ضمن اینجا یک محیط مجازی است دلیلی ندارد یک نفر خود را قایم کند

می شود بفرمایید بحث انحرافی چیست ؟
آیا همه باید دست به سینه نشسته و به بیانات گوهر بار آتابای گوش فرا دهند و اگر کسی نظر مخالفی داد و اعتراض کرد باید یا بن شده یا پستش پاک شود ؟

تا نظر مخالف چی باشه
شما اسم سفرنامه های دروغین و مغرضانه و فحش و تحقیر یک کاربر هر چند ضعیف را اعتراض می نامید
البته شما مشکلی ندارید
مشکل از مدیریت سایت است که نام این فروم را گذاشته فروم آزاد
پست های من در بخش متفرقه رو ببینید
واقعا اگر جای مدیر بودم خودم! رو بن میکردم !!!!!!!!!!!
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
ترک و فارس بودن چه اهميتي دارد؟ مهم اين است که همه به قانون اساسي احترام بگذاريم و اسلاميت که باعث اتحاد است پشتيباني کنيم و با تمسک به قرآن و اسلام و فرامين رهبري ايران را آباد کنيم و همه متحد باشيم.

انگار شما قانون اساسی کشورتان را مطالعه نکرده اید
اگه وقت کردم حتما اون بخش هایی که رعایت نمیشه و اگه یادآوری هم بکنیم گوشمان را خرپ می کنند برایتان
می نویسم
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
پس درست حدس زده بودم ، ایشان دعوت شده اند . :cool:

اینکه چرا دعوت شده اند بماند ، نکته جالب تر آن است که شما ایشان را می شناسید . خوب اینک که کمی مسائل باز تر و روشن تر شده نمی فرمایید که ایشان کیستند و نامشان چیست و در کجا تدریس می کنند ؟
گمان نمی کنم شناخته شدن ایشان موردی داشته باشد . به هر حال اگر به درستی عملکرد خود ایمان دارند نباید خودشان را قایم کنند .

می شود بفرمایید بحث انحرافی چیست ؟
آیا همه باید دست به سینه نشسته و به بیانات گوهر بار آتابای گوش فرا دهند و اگر کسی نظر مخالفی داد و اعتراض کرد باید یا بن شده یا پستش پاک شود ؟
قبل از همه چيز بايد عرض كنم كه حق كاملا با شما است و اگر شنيدن اين جمله را راضي مي كند من حاضرم هر روز به هر ميزان كه شما بخواهيد اين جمله را براي شما بنويسم . ( كاش ارضاي روحي همه انسان ها همين قدر راحت به دست مي آمد )


اينكه استاد دانشگاه يا محققي كه در مورد زمينه اي تخصص دارند به انجمن هاي يك سايت يا فروم دعوت شوند كجايش اشكال دارد ؟؟؟
بسيار هستند اساتيد بزرگي كه بنده مي شناسم كه در اين فروم ها هم مطلب مي نويسند و حتي 1 درصد كاربران هم اطلاع ندارند .

اينكه گروهي مي خواهند از هر آب گل آلودي ماهي بگيرند و هر چيزي را بهانه اي كنند و مسائل بديهي !!! را به حساب كشفيات خود مي گذارند جاي تعجب دارد .

اينكه ايشان چه كسي هستند مشكلي را حل نخواهد كرد . شرط ايشان براي نوشتن در اين فروم بدين شكل بوده است كه مورد توافق بدنه سايت هم قرار گرفت .
ما يا ذهن خود را آزاد گذاشته ايم كه حقايق را بپذيريم كه در اين صورت اين حقيقت را از هر كسي كه بر زبانش حقيقتي جاري مي گردد مي پذيريم و در غير اين صورت هم كه وضعيت كاملا روشن و واضح است .

ايشان و اساتيدي نظير ايشان نيازي به پنهان كردن خود ندارند . همين كه افتخار بهره مندي از ايشان نصيب اين فروم و كاربران آن شده است به اعتقاد من جاي خوشوقتي دارد .


**********
در مورد بحث هاي انحرافي كه مطالب را از مسير اصلي خود خارج مي كند شما بهتر از هر كسي مي دانيد كه من به چه مواردي اشاره دارم . پس محبت كنيد و اين مبحث را بيش از اين كش ندهيد .
 

mehrdad1125

Registered User
تاریخ عضویت
26 جولای 2006
نوشته‌ها
15
لایک‌ها
0
جناب آقاي مهرداد 1125

با سلام



ممنونم كه سخن از دل مي گوييد . چون از دل برخاست لاجرم بر دل نشست .

در مورد مطلبي كه از جناب آتاباي پرسيده بوديد بنده دخالتي ندارم و خود ايشان تشريف مي آورند و در مورد مطلب توضيح مي دهند .

اما اينكه بايت اين مطلب به ايشان لقب افتخاري داده شده ، كمي بي انصافي مي فرماييد .
اينجا هيچكس به دليل " ادعا مبني بر دروغ گفتن " بن نشده است . هيچكس هم به دليل مخالفت با انديشه اي مورد مواخذه قرار نگرفته است . اينجا ملك پدري من هم نيست كه بخواهم براي آن حد و مرز تعيين كنم . مكاني است عمومي و البته با قوانين خاص .
ما هميشه عادت داريم كه بدين مسائل توجه نكنيم . چند درصد از ما در زمان نصب نرم افزاري قوانين آنرا مي خوانيم و بعد تاييد مي كنيم ؟؟؟ ( شايد هم به اين خاطر است كه براي آنها بيش تر از 250 تومان هزينه نمي كنيم ) هميشه فقط مي خواهيم سريع به هدفمان برسيم . چند نفر را مي شناسيد كه قبل عضو شدن در اينجا متن كامل توافقنامه را خوانده باشد ؟؟؟ چند نفر از اين همه كاربر اين سايت را سراغ داريد كه قبل از پست زدن حتي براي يكبار قوانين جامعه مجازي مورد نظر را خوانده باشند .
انصاف داشته باشيم و بپذيريم كه كمي هم . . . بگذريم


ايجاد گروه كاربري جديد تنها با اين هدف صورت پذيرفت كه اين كمترين قدرداني مي توانست باشد ( از طرف تيم مديريتي پرشين تولز ) براي اساتيدي كه پس از سالها تحقيق و كسب علم ، اكنون آماده اند بدون داشتن هيچ چشمداشت مالي ( و با توجه به گرفتاري هاي گوناگون پيرامون تحقيقات و آموزش و مسائل روزمره زندگي ) به آموزش نسل هاي بعد از خود بپردازند . ( چون هيچ كدام از تعاريف موجود در آن زمان براي اين دسته كاربران مناسب نبودند )

يقيانا اگر اساتيد ديگري هم ( در هر زمينه اي ) در فروم فعاليت داشته باشند به آنها چنين اطلاق خواهد شد و اين عنوان هم انحصاري نيست ولي چون اولين اعطاي اين عنوان نصيب ابرادر كوچكتر شما گشت ، حساسيت ها آفريد و . . .


البته انتظار مي رفت كه كاربران نهايت استفاده را در زمينه هاي تخصصي ايشان ببرند اما من بيش از همه كاربران بابت اين بچه بازي هاي پيش آمده متاسف هستم و شرمسار .

جاي بسي تاسف است كاربراني كه ادعاهايي در زمينه اي دارند ، چون جواب درستي به سخنان طرف مقابل ندارند و با علم به اينكه آي پي در سيستم مشخص است با ايجاد يك نام جديد و استفاده از يك سيستم پروكسي دوباره باز مي گردند و مدام هم به همه اشاره مي كنند " من فلان شخص نيستم اگر باور نداريد از مدير بپرسيد " كه مثلا مدير برود آي پي را ببيند و بيايد تاييد كند كه بله ايشان ؛ اوشان نيستند .

واقعا جاي تاسف است .




استاد شاملو در مقاله اي در موردي مشابه اين موضوع به مصاحبه كننده مطلبي گفته بود كه خواندني است


بهروز عزیز
حق با شماست، بیشتر افراد قوانین را هنگام نام نویسی مطالعه نمی کنند. بنده رفتم و قوانین را مطالعه کردم.

1 - داشتن بيش از 1 نام كاربري به شكلي كه به صراحت در مرامنامه اين عمل نقض قوانين فروم است.
2 - سعي در متشنج كردن فضاي فروم
3 - توهين به افكار و نظرات ديگر كاربران با هدف تحريك آنان به پاسخگويي

شما به دلایل بالا doostzadeh را بن کردید. اما مورد دوم و سوم را خیلی دیگر از کاربران هم رعایت نمی کنند ولی شما ابدا به آنها تذکری به صورتی که برای دیگران قابل مشاهده باشد، نمی دهید ولی به بعضی دیگر مرتبا تذکر می دهید. فکر می کنم شما در این موردها بین افراد تفاوت می گذارید. نمونه اش همین پست اخیر آقا یا خانم "وطن پرست". کافی است به صفحات قبلی مراجعه کنید. لطفا این کار را انجام دهید تا شاید کمی منصانه تر برخورد کنید.
باز هم می گویم من قصد ندارم از کسی طرفداری کنم. اگر کسی کار اشتباهی انجام می دهد، باید با او برخورد کرد. حرف بنده این این است که برخوردها منصفانه تر باشد.
شما صاحب اختیارید که به هر کسی خواستید لقب کاربر افتخاری دهید ولی خواهش می کنم باز هم انصاف را رعایت کنید. بعضی افراد یک مشت دروغ در اینجا مطرح می کنند و بعد هم که از آنها مدرک مستدل می خواهی به سایت ها بی نشان و وبلاگ های پر از غرایض شخصی لینک می دهند. آیا این درست است که من هم هر مطلبی از هر جا پیدا کردم در اینجا کپی کنم و بعد هم برای مدرک به همان سایت بی در و پیکر لینک دهم؟ اگر درست است پس بسم الله، ما هم هستیم.

بهروز، از شما خواهش می کنم که از این بعد از همه بخواهید در مورد مطالبی که بیان می کنند، مرجع یا منبع معتبر معرفی کنند. (معتبر نه هر سایت بی در وپیکری)

پاینده ایران
 

mehrdad1125

Registered User
تاریخ عضویت
26 جولای 2006
نوشته‌ها
15
لایک‌ها
0
در صفحات قبلی من ندیده ام که مدیر به خاطر یک عمل خوب یا بد از دیگران عذر خواهی کنه
مدیر محترم این بخش تابع هیچ طیف فکری نیست
اگه بود اونهایی که قبلا گفته بودند ترکی زبان لاشخوران است و ترک ، گرگ کثاقت خور است و اگه ترک هستی بفرما برو ترکستان و غیره را بن میکرد اما نکرد ...
چرا؟
کاربر افتخاری به کسی تعلق میگیره که آدم حسابی باشه
حرفاش به درد بخور باشه
من خود دو مقاله زیبای آتابای را در قالب فایلی پی دی اف جمع کرده ام و در فرومی دیگر گذاشته ام تا همه استفاده کنند
به نظرم نه تنها باید به آتابای کاربر افتخاری داده بشه بلکه باید لقب بردبارترین کاربر فروم هم بهش داده بشه!
کافیه به تاپیک "پرچم در ایران باستان" مراجعه کنید تا میزان نیکی و بردباری یک کاربر با آن همه توهینی که بهش شده است رو در قالب یک پست عاطفی مشاهده کنید
گرچه شما خودتون رو به خواب زده اید و گه گاهی هم مارو زیر چشمی می پایید!



اتفاقا ده ها نفر از کسانی که به اصطلاح شما پان تورک هستند و بن شده اند باید باز گردانده شوند تا از دروغ های به مضامین زیر جلوگیری کنند:
در این فروم تنها مونده دو کاربر که با این اشرار مقابله کنه یکیش آتابای است که اصلا وقت نمی کنه به فروم سر بزنه
یکی هم خود من که تا حرف میزنم بن میشم(تعداد بن شدن : 4 بار تا به حال) و دروغ ها نیز پیش میره و تاپیک هم در آخر گم و گور میشه و هیچی به هیچی!
حالا نمونه هایی از دروغ ها رو ببینید تا از بحث منحرف نشیم:

1 - مزگت که به گفته آقایان یک واژه پهلوی است به معنای سجده گاه و وارد عربی شده است به صورت مسجد
البته ما که نمی فهمیم سخن کتابهای دینی و عربیمان را باور کنیم یا حرف این عالی جنابان را که حتی ریشه این واژه را نیز مشخص نمی کنند
عجیب است!

2 - تاریخ ده هزار ساله اقوام نیمه وحشی ایر که جزو دروغهایی است که معلوم نشده کدام نفهمی آن را بیان کرده و شونیزم ها نیز میمون وار تکرارش میکنند این در حالی است که حتی یک سنگ نوشته ، پوست نوشته یا چیزی دیگر که نشان دهد ایرهای نیمه وحشی از ده هزار سال پیش در ایران ساکن بوده اند پیدا نشده است
این درحالی است که تعداد بسیاری کتیبه و نوشته وجود دارند که میرسند به اجداد آذربایجانی ها (سومر ، لولوبی ، قوتی ، ماد ، ماننا و ...) . لازم به ذکر است که هنوز باستان شناسان بر سر 5000 ساله بودن تاریخ ایرها اختلاف عقیده دارند

3 - ادعای بسیار دروغین فارسی بودن 25 درصد از لغات زبان ترکی!:eek: که تا به امروز مشخص نشده است این واژه ها چیستند که به هر وبلاگ یا سایتی میرسیم (اکثرا عنوان نژادپرستانه آریایی نژاد برتر است! را به کار می برند) داخل دروغ و فحش ، زیر سبیلی ردش می کنند

4 - ادعای بسیار خنده داره 400 ساله ! بودن زبان تورکی در ایران که مانند همه سخنان شونیزم ها یک دروغ بسیار خنده دار است و مانند همیشه بی سوادیشان را عیان میسازد
اینان نمی دانند که کتاب دده قورقود حداقل 800 سال قدمت دارد (این کتاب جزو ادبیات فولکوریک آذربایجان محسوب میشه و اونجوری که بر میاید دمدمه هایش از 5000 سال پیش شروع شده است و زبان به زبان و نسل به نسل همانند اثر زیبای آتالار سوزو به عصر ما رسیده است و 800 سال پیش برای مهاجران اغوز در قالب یک حماسه زیبا پیش کش شده است)
از آن گذشته دو قطعه شعر ترکی از حسن اوغلو شاعر آذربایجانی (700 سال پیش) به یادگار مانده است که این دروغ را نیز نفی میکند . به راحتی آب خوردن!

و هزاران سفسطه و دروغ دیگر که تنها با یک سرچ کردن ساده توی گوگل میشه اونها رو مشاهده کرد



ادمین این بخش تنها در صورتی عوض میشه که همه کاربران بخوان
اینکه یک نفر منافعش رو در خطر ببینه و بخواهد مدیر عوض کند بحث دیگری است
یه نگاه به تعداد پستهای بهروز بنداز . چندتاست 10،400 تا
یعنی مدیریت این بخش 10000 عدد پست دارند که 10000 تا مشکل رو هر کرده و خلاصه به درد خور بوده
پست ها و اعمال خودت رو ببین
چه کار مثبتی تا به حال در این فروم کرده ای
جز دردسر و ایجاد تشنج!

اگر دوست داری مدیر عوض بشه باید 10،400 تا پست به مدیر سایت بزنی تا درخواست شما و همفکرانتان بررسی شود:lol:
البته منظورم این نبود که مدیر عوض شود تنها درخواستتان بررسی شود!!!!

جنابعالی که از بردباری حرف می زنید چطور شده است که خودتان عنان از کف داده اید و هر چه بر زبان تان جاری می شود در اینجا مطرح می کنید. بهتر است حداقل به حرف های خودتان عمل می کردید.

من هم وب سایت هایی زیادی که دربرگیرنده مطالب موافق افکار من باشد سراغ دارم اما چون به آنها اعتمادی ندارم در اینجا نمی آورم و فقط مطالبی را می آورم که بتوانم برای آنها مدرک قابل قبول ارایه کنم نه یک مشت سایت بی در و پیکر. البته در هر صورت توسط جنابعالی به فاشیست، شونیزم بودن و ... متهم می شوم.

مواردی که شما اشاره کردید شاید دروغ باشد و شاید هم راست. اگر موافقان افکار بنده مطالب دروغ می گویند، جنابعالی و دیگران به اندازه کافی آنها ار به چالش می کشید.

بنده از آقای آتابای در چند مورد مدرک خواستم که ظاهرا از ایشان خبری نیست.

اما جنابعالی لطف کنید موارد زیر را که ادعا فرمودید با مدرک ثابت کنید، لازم می دانم در مورد منابع معتبر توضیح بدهم: "منبع معتبر یعنی مراکز علمی و دانشگاهی داخلی و خارجی. لطف کنید این منابع از ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان نباشد تا تردیدی بوجود نیاید".

1- چگونه اجداد ترک ها به سومرها ، لولوبی ها، قوتی ها، ماد ها، ماننا ها و ... می رسد؟ آیا در این کتیبه ها که می فرمایید رسما اعلام شده است که مثلا سومری ها ترک هستند. لطف کنید متن آنها را بیاورید ما هم بداینم.

آقای آتابای که اشکانیان را ترک خواندند و شما هم که نصف بین النهرین و مناطق غربی دریای خزر را ترک نشین از هزاره های قبل دانستید و همچنین مادها را ترک خواندید، به یک باره بفرمایید کردها، فارس ها، عرب ها، افغان ها و در مجموع کل دنیا ترک هستند و خلاص، یک وقت رودربایستی نکنید. راحت باشید.
سایتی که معرفی نمودید اصلا معتبر نبود.

2- روی چه حسابی می فرمایید کتابی که به قول شما در 800 سال پیش نوشته شده است یکه دفعه به 5000 سال قبل تعلق دارد.

اگر نمی توانید مدرکی بیاورید خاموش بودن بهتر است.


پاینده ایران
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
بهروز عزیز
حق با شماست، بیشتر افراد قوانین را هنگام نام نویسی مطالعه نمی کنند. بنده رفتم و قوانین را مطالعه کردم.

1 - داشتن بيش از 1 نام كاربري به شكلي كه به صراحت در مرامنامه اين عمل نقض قوانين فروم است.
2 - سعي در متشنج كردن فضاي فروم
3 - توهين به افكار و نظرات ديگر كاربران با هدف تحريك آنان به پاسخگويي

شما به دلایل بالا doostzadeh را بن کردید. اما مورد دوم و سوم را خیلی دیگر از کاربران هم رعایت نمی کنند ولی شما ابدا به آنها تذکری به صورتی که برای دیگران قابل مشاهده باشد، نمی دهید ولی به بعضی دیگر مرتبا تذکر می دهید. فکر می کنم شما در این موردها بین افراد تفاوت می گذارید. نمونه اش همین پست اخیر آقا یا خانم "وطن پرست". کافی است به صفحات قبلی مراجعه کنید. لطفا این کار را انجام دهید تا شاید کمی منصانه تر برخورد کنید.
باز هم می گویم من قصد ندارم از کسی طرفداری کنم. اگر کسی کار اشتباهی انجام می دهد، باید با او برخورد کرد. حرف بنده این این است که برخوردها منصفانه تر باشد.
شما صاحب اختیارید که به هر کسی خواستید لقب کاربر افتخاری دهید ولی خواهش می کنم باز هم انصاف را رعایت کنید. بعضی افراد یک مشت دروغ در اینجا مطرح می کنند و بعد هم که از آنها مدرک مستدل می خواهی به سایت ها بی نشان و وبلاگ های پر از غرایض شخصی لینک می دهند. آیا این درست است که من هم هر مطلبی از هر جا پیدا کردم در اینجا کپی کنم و بعد هم برای مدرک به همان سایت بی در و پیکر لینک دهم؟ اگر درست است پس بسم الله، ما هم هستیم.

بهروز، از شما خواهش می کنم که از این بعد از همه بخواهید در مورد مطالبی که بیان می کنند، مرجع یا منبع معتبر معرفی کنند. (معتبر نه هر سایت بی در وپیکری)

پاینده ایران
مهرداد عزيزم

فرمايش شما كاملا متين است . من همه حرفهاي شما را قبول دارم . اما اگر انصاف داشته باشيد اين مدارا كردن با همه كاربران بوده . با همه كاربران به هر طيف انديشه اي كه تعلق دارند و بر آن پافشاري مي كنند . اينجا بوده اند كاربراني كه القاب بسيار ناپسند در مورد يك جريان فكري خاص بكار برده اند و هنوز هم نام كاربري آنها محفوظ مي باشد . كاربراني هستند كه در صحن عمومي فروم و همچنين در پيام هاي خصوصي به شخص بنده ناسزا گفته اند و طبق قانون صريح فروم مي توان بدون توضيح پست هاي ايشان را اديت كرد و دسترسي آنها را محدود كرد اما اين اتفاق نيفتاده است .

اما در مورد كاربراني كه به دليل داشتن يك وبلاگ يا سايت ( با هر درجه اعتبار ) خود را محق مي دانند كه به راحتي نقض قوانين كنند و به همه توهين كنند قضيه كمي فرق مي كند . اين تفكر مسموم است . خطرناك است و جو آرام را آلوده مي كند .

اينجا هستند بسياري از كاربران كه بيشتر از 1 نام كاربري دارند و همه آنها را ما ميدانيم .( غلم غيب نداريم توانايي نرم افزاري است كه فروم بر پايه آن استوار است ) اما اينكه كاربري بخواهد با شيوه هاي مرسوم اين 2 كاربر بودن را پنهان نمايد و مدام هم به ديگران توصيه كند كه " برويد به مدير بگوييد كه تا چك كند و دروغ شما را نمايان سازد " مسموم است . اينكه گروهي از كاربران از تخفيف در اعمال قانون سو استفاده نمايند و اينگونه باور كنند كه مجموعه بدنه يك محيط اجتماعي از اعمال قانون مي ترسد خطرناك است .

در جامعه واقعي هم بدين گونه است . معمولا براي كساني كه سهوا مرتكب خطايي مي شوند تخفيف هايي در نظر گرفته مي شود اما زمانيكه شهروندي علنا مي خواهد از اين تخفيف و استفاده كند و جامعه را براي ديگران نا امن سازد قانون با او برخورد مي كند .

شما شايد به اندازه من در فروم نباشيد و به خيلي از انجمن ها هم سر نزنيد . من بارها پست هاي برخي از كاربراني را كه براي من دادگاه راه مي اندازند را در فروم اديت يا پاك مي كنم تا كسي گزارش bad report براي آنها صادر نكند و پستي را پاك مي كنم كه يقيانا باعث اخراج آن كاربر خواهد شد چون معتقد هستم كه برخي از كاربران هم ممكن است در شرايط روحي خاص مبادرت به پست مطلبي نمايند كه از عمق وجود با آن موافق نباشند و همين پست باعث اخراج كاربر مي گردد و اين اخراج براي كاربري كه 1 سال در يك جامعه زحمت كشيده است بسيار مي تواند ناخوشايند باشد اما برخي اوقات به من حق بدهيد كه مجبور به برخورد مي گردم حتي اگر خيلي هم با اينكار موافق نباشم .

فكر مي كنم توانسته باشم اعتقادم را بيان كرده باشم . اما با اينحال از شما سپاسگزارم كه ايرادهاي مرا به من يادآوري مي كنيد و به حق هر كسي اينكار را براي من انجام دهد حق آموزگاري بر گردن من دارد .
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
جنابعالی که از بردباری حرف می زنید چطور شده است که خودتان عنان از کف داده اید و هر چه بر زبان تان جاری می شود در اینجا مطرح می کنید. بهتر است حداقل به حرف های خودتان عمل می کردید.

بردباری کرده ایم که برخی متعصبان می گویند هر که ترک است برود ترکستان !!!!!!!
آیا این بردباری نیست
بله بردباری کردم که 4 تا آیدی قبلیم بن شد ، شاید اگر تند خویی می کردم همین الان داشتم با آیدی اولم با شما بحث می کردم
اینجا کسی به حرفهای خودش عمل نکرده و نمی کند
نمونه اش خود شما که دایم ایرانی بودن رو از فارس بودن جدا می کردید اما خود به صراحت در جایی آن را نقض کرده اید
مثلا از شخصی پیروی کردید که ادعا میکرد و میکند که واژه ایران از واژه آریا گرفته شده و هر کس که در این کشور خراب شده زندگی می کند باید حداقل یه رگ آریایی داشته باشد در غیر اینصورت یا باید برود ترکستان یا عربستان.

من هم وب سایت هایی زیادی که دربرگیرنده مطالب موافق افکار من باشد سراغ دارم اما چون به آنها اعتمادی ندارم در اینجا نمی آورم و فقط مطالبی را می آورم که بتوانم برای آنها مدرک قابل قبول ارایه کنم نه یک مشت سایت بی در و پیکر. البته در هر صورت توسط جنابعالی به فاشیست، شونیزم بودن و ... متهم می شوم.

عملتان قابل تقدیر است و در عین حال افکارتان قابل نقد
خوشبختانه من برای گفته هایم یک سایت بی در و پیکری آوردم(این سایت نه منبعی است در نزد من و نه سندی معتبر و ارزشی هم در نزد من ندارد چون نویسندگانش تنها به فکر منافع خود هستند) ولی شما چه؟!
متن انگلیسی می نویسید و می گویید که بدون تعصب خاصی است و بسیار معتبر ( انواع و اقسام نژادهای مخلوط رو ذکر می کنید جز ساکنین بومی آذربایجان )
در جواب سیا ترکه می گویید که ادعای شما را سایت آذربادگان و آذرگشنسب و غیره رد کرده است
پس قطعا سخنان و نوشته های این سایتها را (که اتفاقا پر از در و پیکر هستند) قبول می کنید ، درسته؟

خوشحالم!!! که در ذهنتان از من غولی ساخته اید که به همه انگ می چسباند
و شاید هم فکر می کنید سر هر برج میرم ترکیه و حق الزحمه ام رو میگیرم و میام
اما غافلید از اینکه بردباری چه ضررهایی به من زده
شاید مثال کتک خوردن از چند ارمنی به خاطر زبان تحریم شده و به ظاهر بیگانه ام بتونه کافی باشه
در هر صورت شما که حکم تکفیر ما رو گذاشتید کف دستمان و تمامش کردید
و به بیان دیگر خود دوختید و کردید بر تنمان!!!

مواردی که شما اشاره کردید شاید دروغ باشد و شاید هم راست. اگر موافقان افکار بنده مطالب دروغ می گویند، جنابعالی و دیگران به اندازه کافی آنها ار به چالش می کشید.

پس باید ساکت باشیم تا برخی از آب گل آلود بدون کوچکترین مقاومتی ماهی بگیرند
منظورتون همین بود

بنده از آقای آتابای در چند مورد مدرک خواستم که ظاهرا از ایشان خبری نیست.

انشالله خودشان میایند و جواب میدهند و به من مربوط نمی شود
گرچه نوشته هایشان بسیار زیبا بود

اما جنابعالی لطف کنید موارد زیر را که ادعا فرمودید با مدرک ثابت کنید، لازم می دانم در مورد منابع معتبر توضیح بدهم: "منبع معتبر یعنی مراکز علمی و دانشگاهی داخلی و خارجی. لطف کنید این منابع از ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان نباشد تا تردیدی بوجود نیاید".

لطف کنید برای ادعاهایی که در گذشته کرده اید از همینهایی که گفتید بیاورید
در ضمن اینجا مطالب مضحک و خنده آور بسیار نوشته شده (مانند اینکه خط عربی در اصل خط فارسی بوده) و جالب این است که شما نیز از برخیشان طرفداری کرده اید!!!
حق به وجود آمدن تردید هم که موجود نیست هر چیزی که ادعا شد باید با چشم جوابش را بدهیم
گویا اینها که شما اتفاقا مخالفش هستید یعنی با منابع ترکیه . جمهوری آذربایجان و ایران بسیار در این تاپیک مطرح هستند اما شما تنها به من اعتراض می کنید

مثلا اینهایی که دوستزاده آورده است:

http://www.azargoshnasp.net
http://www.avesta.org
http://prana.persianblog.com
سفارتخانه جمهوري آذربايجان
http://www.kiffer.us/azeri_info/hist...baijan-emb.htm


1-چگونه اجداد ترک ها به سومرها ، لولوبی ها، قوتی ها، ماد ها، ماننا ها و ... می رسد؟ آیا در این کتیبه ها که می فرمایید رسما اعلام شده است که مثلا سومری ها ترک هستند. لطف کنید متن آنها را بیاورید ما هم بداینم.

اجداد ترکان رو نمیدونم
اما اجداد التصاقی زبانان دنیای امروز میشه گفت
خوشبختانه یا متاسفانه جز زبان ترکی زبان دیگری که افعالش با این قواعد ساخته شود در دنیای امروز وجود ندارد
(مثلا زبانهای سامی از یک قاعده خاص پیروی می کنند مثال از زبان عربی :سجد = سجده کردن ، سجاد = سجده کننده ، مسجد = سجده گاه
مثال از زبان ترکی: آلو = زبانه آتش ، آلولانماق = زبانه کشیدن ، آلولاندیرماق = عملی که منجر به زبانه کشیدن آتش شود ، آلولاندیتدیرماق = کسی را مجبور کردن برای انجام عملی که منجر به زبانه کشیدن آتش شود
توجه شود که در این مثال آلو به معنای زبانه آتش همواره ثابت است و مانند زبانهای هند و اروپایی و سامی که شکل شان ثابت نیست تغییری نمی کند)

شاید بگویید که چه منبعی ثابت می کند ادعای شما را
در جوابتان باید بگویم که پیوندی بودن زبان سومر و ایلام امری ثابت شده است ، حتی دوست زاده هم آن را قبول کرده است و چیزی که مورد اختلاف است اقوام های هم خانواده ایشان یعنی لولوبی ، قوتی، کاسسی و غیره است
( لازم به ذکر است که سومر ها از آذربایجان به بین النهرین مهاجرت کرده اند)
در نوشته من اشتباهی شده است و به مادها نیز اشاره رفته است که خود آن را پس میگیرم

در ضمن جناب مهرداد من در جایی ندیده ام که به جای واژه قرقیز یا قزاق از واژه ترک استفاده شود
یا حتی فکر نکنم در کتیبه های معروف ترکی نیز این لفظ یعنی "ترک" به کار رفته باشد پس دلیل نمی شود سومری ها نیز در کتیبه خود بنویسند که ما ترک هستیم
در کتیبه های ینی سئی از آسی ها ، یاقوت ها و ... سخن رفته است اما هیچگاه گفته نشده اینها ترک بوده اند
پس باید نتیجه بگیریم که هر کس نگفته باشد ترک هست یا سامی است یا آریایی
درسته؟
در ضمن من نگفته ام که سومر ترک بود بلکه به یکی بودن قاعده زبانی سومر با زبان ترکی اشاره کرده ام
و شاید این خود دلیلی باشد بر ترک بودن اقوام عتیق آذربایجان


آقای آتابای که اشکانیان را ترک خواندند و شما هم که نصف بین النهرین و مناطق غربی دریای خزر را ترک نشین از هزاره های قبل دانستید و همچنین مادها را ترک خواندید، به یک باره بفرمایید کردها، فارس ها، عرب ها، افغان ها و در مجموع کل دنیا ترک هستند و خلاص، یک وقت رودربایستی نکنید. راحت باشید.
سایتی که معرفی نمودید اصلا معتبر نبود.

جای شکر باقیست که از واژه "دریای خزر" استفاده می کنید
ترک خواندن مادها اشتباهی بود در تایپ ، فکر کنم می خواستم همون ماننا رو بنویسم که اینگونه شد
و چه احتیاجی است به ترک نامیدن افغانها و عربها و ...
امروزه هر کسی تنها با یک نگاه کردن به فارسها و آذربایجانی ها(از واژه ترک استفاده نمی کنم تا مبادا ناراحت شوید)
تفاوت چندانی در آنها نمی بیند (منظورم نبود تفاوت نیست ، تفاوت بسیار است که در نوشته های بعدی عرض خواهم کرد)
بله این سایت معتبر نبود اما خالی از لطف هم نبود و به یاد داشته باشید از هر ویرانه ای گنجی توان یافت.

2-روی چه حسابی می فرمایید کتابی که به قول شما در 800 سال پیش نوشته شده است یکه دفعه به 5000 سال قبل تعلق دارد.

اگه با علم فولکور شناسی آشنایی داشته باشید جواب سوالتان را خیلی راحت میگیرید حداقل تاریخی که برای فولکوری مثل شاهنامه ذکر می گردد 4 هزار سال است . یعنی از 4 هزار سال پیش زبان به زبان و نسل به نسل به فردوسی رسیده است.
این رو که دیگه قبول می کنید
مطلبی زیبا در این خصوص دیده بودم (احتمالا سایت پرشین بوک) که پیدا کردنش راحت است و اینجا قرار میدهم تا با فولکور و مفهوم آن آشنایی پیدا کنید.

اگر نمی توانید مدرکی بیاورید خاموش بودن بهتر است.


پاینده ایران

سکوت علامت رضاست جناب مهرداد
و من نیز به هیچ عنوان راضی نیستم
اما اگر بخواهید ساکت میشوم و در آن صورت نیز باید تاپیک بسته شود
اما اگر نمی توانم مدرک بیاورم ( به موقعش خواهم آورد) حداقل می توانم با نظرات مخالفان برخورد کنم
درست است
 

web_doost

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2006
نوشته‌ها
822
لایک‌ها
9
قبل از همه چيز بايد عرض كنم كه حق كاملا با شما است و اگر شنيدن اين جمله را راضي مي كند من حاضرم هر روز به هر ميزان كه شما بخواهيد اين جمله را براي شما بنويسم . ( كاش ارضاي روحي همه انسان ها همين قدر راحت به دست مي آمد )


اينكه استاد دانشگاه يا محققي كه در مورد زمينه اي تخصص دارند به انجمن هاي يك سايت يا فروم دعوت شوند كجايش اشكال دارد ؟؟؟
بسيار هستند اساتيد بزرگي كه بنده مي شناسم كه در اين فروم ها هم مطلب مي نويسند و حتي 1 درصد كاربران هم اطلاع ندارند .

اينكه گروهي مي خواهند از هر آب گل آلودي ماهي بگيرند و هر چيزي را بهانه اي كنند و مسائل بديهي !!! را به حساب كشفيات خود مي گذارند جاي تعجب دارد .

اينكه ايشان چه كسي هستند مشكلي را حل نخواهد كرد . شرط ايشان براي نوشتن در اين فروم بدين شكل بوده است كه مورد توافق بدنه سايت هم قرار گرفت .
ما يا ذهن خود را آزاد گذاشته ايم كه حقايق را بپذيريم كه در اين صورت اين حقيقت را از هر كسي كه بر زبانش حقيقتي جاري مي گردد مي پذيريم و در غير اين صورت هم كه وضعيت كاملا روشن و واضح است .

ايشان و اساتيدي نظير ايشان نيازي به پنهان كردن خود ندارند . همين كه افتخار بهره مندي از ايشان نصيب اين فروم و كاربران آن شده است به اعتقاد من جاي خوشوقتي دارد .


**********
در مورد بحث هاي انحرافي كه مطالب را از مسير اصلي خود خارج مي كند شما بهتر از هر كسي مي دانيد كه من به چه مواردي اشاره دارم . پس محبت كنيد و اين مبحث را بيش از اين كش ندهيد .

استاد بودن و محقق بودن برای اثبات حقانیت یک سخن کافی نیست ، چه بسیار استادان دانشگاه که ...
اینکه نوشته اید گروهی می خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند و ... نشان دهنده موضع طرفدارانه شماست ، چرا گمان می کنید هر کس با ادعاهای آتابای مخالفت می کند در پی سوء استفاده و از آب گل آلود ماهی گرفتن است ؟

بنابر سطر نخست ، به شما می گویم از آنجا که محقق و ... بودن دلیلی بر حقانیت نیست بهتر بود اجازه می دادید که این بحث در چهارچوب خودش و با شرکت کاربران متفرقه فروم به پیش رود کاری که شما کرده اید جبهه گیری و یار کشی بوده است .

ما يا ذهن خود را آزاد گذاشته ايم كه حقايق را بپذيريم كه در اين صورت اين حقيقت را از هر كسي كه بر زبانش حقيقتي جاري مي گردد مي پذيريم و در غير اين صورت هم كه وضعيت كاملا روشن و واضح است .
باز موضع طرفدارانه خود را عیان کردید ، چرا تا این حد بر حقیقت بودن سخنان آتابای اطمینان دارید ؟

نکند آتابای سخنگوی شماست و آنچه شما نمی توانید پست کنید را در این تاپیک منعکس می کند ؟
 

IranSpirit

Registered User
تاریخ عضویت
16 آپریل 2006
نوشته‌ها
82
لایک‌ها
0
محل سکونت
Ruvan
ترکی عشق منه
ایران وطن من

اشک شوق منو گرفت .

لعنت به این پان ترک ها که ذهنیت بد ایجاد میکنند تو دل آدم ( البته ،اصطلاح پان ترکیست به لحاظ معنا ،

خودش زیباست ، ولی منظورم از پان ترک ها ، اون وطن فروش ها هستند.)
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
اشک شوق منو گرفت .

لعنت به این پان ترک ها که ذهنیت بد ایجاد میکنند تو دل آدم ( البته ،اصطلاح پان ترکیست به لحاظ معنا ،

خودش زیباست ، ولی منظورم از پان ترک ها ، اون وطن فروش ها هستند.)

بله دوست عزیز راست میگی
اما این انگی است که نژاد پرستان دوره پهلوی همانند خائنانی چون محمود افشار برای ضربه زدن به مخلفانی همچون سید جعفر پیشه وری چسباندند
البته منظورم حمایت از عمل پیشه وری نیست
اما اولین نامه هایی که پیشه وری فرستاده بود ، در آن خواستار تحقق حقوق مردم ترک زبان شده بود که به هیچ کدام عمل نشد و حکومت وقت همچنان به دشمنی خود با پیشه وری و مهمتر از آن زبان ترکی می پرداخت
نمی دانم این زبان ترکی چه گناهی کرده است که حتی شاهان صفوی نیز با آن مخالف بودند
برخلاف تبليغات وسيعي که بر عليه سيد جعفر پيشه وري در مورد وطن فروشي صورت گرفته ولي با اينحال را ميتوان يکي از مردان بزرگ آذربايجان ناميد که تلاش بزرگي براي احقاق حقوق آذربايجانيها در قالب ايران انجام داد.اين چهره ماندگار آذربايجان حتي با وجود قبول اموزش زبان ترکي(زبان مادري آذربايجانيها) و فارسي(زبان مشترک و رابط کنوني ايرانيها) و جوابهاي تندي که به بيگانگاني که ادعاي جدايي ايران از آذربايجان را داشتند (بخوانيد مقاله سيد جعفر پيشه وري به نام نظر ما در مورد مسئله آذربايجان و ايران را در مجله آذربايجان وقت)

زبان ترکی در آن یک سال به برکت وجود آدمی همانند پیشه وری در مدارس تحصیل میشد
حال بنگرید به نظر غلامحسین ساعدی درباره این عمل پیشه وری:

غلامحسين‌ ساعدي‌ 65 سال‌ پيش‌، در چوپور ميداني‌، ميان‌ محلات‌ خيابان‌ و مارالان‌ تبريز، به‌ قول‌ خودش‌ «توي‌ يك‌ خانواده‌ كارمنداندكي‌ بدحال‌ مثلاً فقير... روي‌ خشت‌» افتاد. در سال‌ 1322 به‌ دبستان‌ بدر رفت‌، در سالهاي‌ نخست‌ تحصيل‌ او، آذربايجان‌ تحت‌اشغال‌ ارتش‌ سرخ‌ بود و وقتي‌ در كلاس‌ سوم‌ بود، حكومت‌ فرقه‌ دموكراست‌ بر سر كار آمد و او نيز مثل‌ همه‌ دانش‌آموزان‌ اين‌ دوره‌ درآذربايجان‌ به‌ زبان‌ تركي‌ آذربايجاني‌ درس‌ خواند. او بعدها يك‌ سال‌ و اندي‌ بيش‌ از درگذشتن‌ در 2 آذر 1364، از آن‌ سال‌ها چنين‌ يادكرده‌ است‌:

«مثلاً يك‌ سال‌ فرض‌ بفرمائيد بنده‌ تركي‌ خواندم‌ و آن‌ موقع‌ زمان‌ حكومت‌ پيشه‌وري‌ بود. كلاس‌ چهارم‌ ابتدائي‌. قصه‌ ماكسيم‌ گوركي‌ توي‌ كتاب‌ ما بود. قصه‌ چخوف‌ توي‌ كتاب‌ ما بود. مثال‌هاي‌ تركي‌ و شعر صابر و شعر ميرزا علي‌ معجز و اشعر ترجمه شده سعدی و... همه‌ اينها توي‌ كتاب‌ ما بود،و آن‌ وقت‌ تنها موقعي‌ كه‌ من‌ كيف‌ كردم‌ كه‌ آدم‌ هستم‌، بچه‌ هستم‌. يا دارم‌ درس‌ مي‌خوانم‌ همان‌ سال‌ بود. من‌ از آنها دفاع‌ نمي‌كنم‌،مي‌خواهم‌ احساس‌ خودم‌ را بگويم‌.»(1)



اما چیزهایی درباره پان ترکیسم:

آنگونه که تاریخ نشان میدهد هیچگاه چیزی با نام مکتب یا حزب پان ترکیسم تاسیس نشده است
اینها فقط افرادی متعصب بودند که نصبت به ترک تعصب شدید داشتند و به زبان ترکی عشق می ورزیدند

اما بنگرید به اعمال مکتبی که به توسط انگلی اجتماعی یعنی محمود افشار و دیگر مفتخوران با نام پان ایرانیست یا پان آریانیست تشکیل شد :

ببینید محمود افشار را که از فرط وحشت ميگويد:
<اگر افرادی سخن از عدالت و دموکراسی وبين الملل ميرانند کسانی هستند که يا ديگران را گول ميزنند يا خود گول خورده اند.ايرانيان دارنده چنين عقايدی فريب خوردگان هستند و خارجيان اظهار دهنده چنان عقايد فريب دهندگان...اينها سرودهای استعمار و نغمه های استثمار است که بی گوش خوش باوران خوش ميآيند.چنين بوده چنين هست و چنين خواهد بود......تنها فايده ای که برای تدريس زبان ترکی در در دبستانها و رواج رسمی آن در ادارات ميتوان تصور کرد سهولت برای کودکان و مردم است....زبان ترکی يکی از عناصر مهم مليت بلکه مهمترين آنهاست...اگر مردم آذربايجان توانستند روزنامه های ترکی را با آسانی بخوانند و به ترکی چيز بنويسند و شعر يگويند ديگر چه نيازی به فارسی خواهند داشت؟...به همين ملاحظات نگارنده با آموختن ۵ دقيقه زبان ترکی هم در مدرسه يادانشگاه آذربايجان مخالفم...........ميخواهم آموزش فارسی را اجباری و مجانی و عمومی نمايند و وسايل اين کار را فراهم آورند...برای من ترديدی نيست که بی هيچ زحمت و درد سری برای هيچ کس و مخالفتی از هيچ کجا به مقصود خواهيم رسيد.بی آنکه آذربايجانيها احساس کنند..............>
(يگانگي ايرانيان و زبان فارسي؛دکتر محمود افشار؛مجله آينده؛سال ۱۳۰۷؛تهران)

اين افشار نظريه گذاشتن جريمه برای کودکان در مدارس آذربايجان و نظريه عقيم پرورش کودکان آذربايجانی در خانواده های فارس مناطق فارس نشين را داده بود که نشان از روشنفکری اين شخص و در عين حال افغان صفت بودن او را دارد...به راستی اين نظريه از يک وحشی ميتواند ارائه شود.

این غلط رو هم فکر کنم وزیر رضا خان کرده است (بی عرضه):
اول اينکه بايد خورسند و خوشوقت باشيم از اينکه مبتلا به تعهداتی راجع به اقليتهای خودمان نشده ايم و عهدا و قانونا کسی نميتواند به جامعه ملل و يا هيچ مقام ديگر از دولت ايران نسبت به اين موضوع شکايت کند....ارمنی و يهودی و نصرانی(آسوری) چون عددا قلسل اند کمتر محل ملاحظه اند.و ليکن از سه عنصر ترک و کرد و عرب نبايد غافل بود . حاجت به تذکير نيست که مجاورت خوزستان يعنی اراضی عرب نشين ما با عراق و مجاورت کردستان ما با ترکيه و عراق و مجاورت تمام شمال و شمالغربی ما که بسياری از سکنه اش ترکند با ترکيه و قفقاز و ترکستان موجب نگرانی و بلکه مخاطره است...برای متحد الجنس نمودن ايران بهترين کارها نشر معارف فارسی و ايران(بخوان فارس) است...اما آنهم نه به طوری که محسوس شود که ميخواهند آنها را فارس کنند...اقليتهای ما مايه ادبی و معارفی ندارند>(محمد فروغی-يغما - شماره ۷- مهرماه ۱۳۲۹-سال ۳)

در مطبوعات ساير کشورها با صراحت به اعمال رضا خان و شارلاتان هایی که ذورش جمع کرده بود اشاره شده.مثلا (جليل محمد قولی زاده ؛ <مقصد نه ايميش>ژورنال ملانصر الدين-شماره۱-باکو-۱۹۲۶ ) سخن رضا شاه را مينويسد:

بيز احمد شاهی اونا گؤره تختدن يئره يئنديرمديک کی؛ شاهليغی يولداش توتموروق.خئير اوندان اؤتوری يئنديرديک کی؛ قاجارلار تورک نسليندنديلر....احمد شاهی ييخديرماقدان مقصديميز اؤلکه ده جومهوری اوصول ايداره سينی ياراتماق دگيلدی...بلکه قولدور صيفت قاجارلاری پاکو نجيب فارس پهلوی سولاله سی ايله دييشديرمکی دی..

ترجمه فارسی:

ما احمد شاه را به اين دليل که سلطنت را دوست نداريم از تخت به زير نکشيديم...خير.او را از آن جهت ساقط کرديم که قاجارها از نسل ترکند...هدف ما از ساقط کردن آحمد شاه برپا کردن سيستم حکومت جمهوری نبود...هدف جايگزين کردن قاجارهای قلدر صفت با سلسله پاک و نجيب فارس پهلوی بود...

در شماره سوم روزنامه سلامت چاپ گيلان اين عبارت به شکل زير آمده...مقصد از خلع احمد شاه نه اينکه تبديل اصول اداره نظامی به جمهوريت بود.نه؛نه بالله ؛ بلکه تعويض طائفه قولدور آسای قاجاريان ترک آذری به طاهره و نجيب پهلوی فارس بود .

حرف بسیار است اما امیدوارم درک کرده باشید که این حرامزادگان چگونه برای رسیدن به اهدافشان همه کار میکردند
نمونه هایش تبلیغات برای دشمن جلوه دادن فارس و ترک ، کرد و ترک و چیزی که تازگی ها در حال جریان است دشمن جلوه دادن تالشی و ترک است .
نمی دانیم این آریا پرستان کی دست از سر این ملت بدبخت ایران اللخصوص ترک زبانان بر خواهند داشت.:hmm:
 

mehrdad1125

Registered User
تاریخ عضویت
26 جولای 2006
نوشته‌ها
15
لایک‌ها
0
بردباری کرده ایم که برخی متعصبان می گویند هر که ترک است برود ترکستان !!!!!!!
آیا این بردباری نیست
بله بردباری کردم که 4 تا آیدی قبلیم بن شد ، شاید اگر تند خویی می کردم همین الان داشتم با آیدی اولم با شما بحث می کردم
اینجا کسی به حرفهای خودش عمل نکرده و نمی کند
نمونه اش خود شما که دایم ایرانی بودن رو از فارس بودن جدا می کردید اما خود به صراحت در جایی آن را نقض کرده اید
مثلا از شخصی پیروی کردید که ادعا میکرد و میکند که واژه ایران از واژه آریا گرفته شده و هر کس که در این کشور خراب شده زندگی می کند باید حداقل یه رگ آریایی داشته باشد در غیر اینصورت یا باید برود ترکستان یا عربستان.

بالاخره بردباری خوب است یا نه؟ با این تفاسیر باید تا چند وقت دیگر شاهد "بن شدن" آقای آتابای باشیم زیرا بنا بر فرمایش شما ایشان بردبار هستند.
در ضمن آیا می دانید که داشتن بیش از یک نام کاربری نقض قوانین فروم است؟
لطفا بفرمایید در کدام یک از پست هایم، گفته های قبلی ام را نقض کرده ام. مثلا گفته ام که ایرانی بودن معادل فارس بودن است.
اینکه نام ایران از کلمه آریا گرفته شده است به احتمال زیاد درست است. اما آریا نه به معنای نژاد بلکه به معنای "پاک" و "مقدس" که در کتاب های "اوستا" و "وداس" به همین معنی به کار رفته است.
در تمام مواردی که اعتراض کردم، صریحا گفته ام که قصد طرفداری از کسی را ندارم. بنده بخشی از مطالب آقای "آتابای" را قبول دارم و بخشی دیگر را نه. همینطور در مورد "دوست زاده". آیا بنده صریحا گقته ام که تمام حرف های "دوست زاده" درست است. آیا بنده آن جمله آقای "آتابای" را که گفته بودند"نه زبان ، نه نژاد و نه مذهب مشترک هیچکدام نمیتوانند عامل بوجود آمدن یک ملت باشند، سرنوشت و تاریخ مشترک است که یک ملت را می سازد"
تایید و تاکید نکردم؟


عملتان قابل تقدیر است و در عین حال افکارتان قابل نقد
خوشبختانه من برای گفته هایم یک سایت بی در و پیکری آوردم(این سایت نه منبعی است در نزد من و نه سندی معتبر و ارزشی هم در نزد من ندارد چون نویسندگانش تنها به فکر منافع خود هستند) ولی شما چه؟!
متن انگلیسی می نویسید و می گویید که بدون تعصب خاصی است و بسیار معتبر ( انواع و اقسام نژادهای مخلوط رو ذکر می کنید جز ساکنین بومی آذربایجان )
در جواب سیا ترکه می گویید که ادعای شما را سایت آذربادگان و آذرگشنسب و غیره رد کرده است
پس قطعا سخنان و نوشته های این سایتها را (که اتفاقا پر از در و پیکر هستند) قبول می کنید ، درسته؟.

آیا من تاکنون به سایت آذرگشتسب لینک داده ام؟ لطف کنید دقت کنید.
من به دوسایت شمس تبریز و آذرآبادگان لینک دادم اما نه در رد جواب سیاوش بلکه عرض کردم که مطالب سایت های فوق بنده را گیج کرده که حرف چه کسی را قبول کنم. بنده زبان ترکی آذربایجانی بلد نیستم بنابراین در مورد لغات و زبان ترکی آذربایجانی باید دو همزبان در موردش بحث کنند. بنده لینک های فوق را ارایه کردم تا سیاوش، بنده را در مورد برخی از مسایل روشن سازند. نویسندگان سایت های فوق هم ترک زبانند. من این دو سایت در مورد زبان ترکی آذربایجانی آوردم و نه در مورد تاریخ آذربایجان یا ایران و همچنین فکر نمی کنم تحقیق در مورد زبان ترکی آذربایجانی و لغات آن توسط دانشگاه های دیگر کشورها انجام گرفته باشد تا لینکی ارایه دهم.

در مورد متن انگلیسی که آورده ام. آن مطالب از سایت Wikipedia بود که تمام آن مطالب دارای مرجع بود که می توانید به آدرس زیر مراجعه کنید:

http://en.wikipedia.org/wiki/Azerbaijani_people

حتما مراجع قسمتهایی که من آورده ام را چک کنید.

خوشحالم!!! که در ذهنتان از من غولی ساخته اید که به همه انگ می چسباند
و شاید هم فکر می کنید سر هر برج میرم ترکیه و حق الزحمه ام رو میگیرم و میام
اما غافلید از اینکه بردباری چه ضررهایی به من زده
شاید مثال کتک خوردن از چند ارمنی به خاطر زبان تحریم شده و به ظاهر بیگانه ام بتونه کافی باشه
در هر صورت شما که حکم تکفیر ما رو گذاشتید کف دستمان و تمامش کردید
و به بیان دیگر خود دوختید و کردید بر تنمان!!!

پس باید ساکت باشیم تا برخی از آب گل آلود بدون کوچکترین مقاومتی ماهی بگیرند
منظورتون همین بود

انشالله خودشان میایند و جواب میدهند و به من مربوط نمی شود
گرچه نوشته هایشان بسیار زیبا بود .

بنده نه از شما غول ساختم و نه آن تهمت هایی که آوردید به شما زده ام. کجای صحبت های من اینگونه بود که شما برداشت کردید؟

بنده کی گفتم که در مقابل دروغ دیگران ساکت باشید. عرض من این است که شما کسانی که در طیف فکری من قرار دارند را در مورد مطالب شان مورد بازخواست قرار می دهید، بنابراین نیازی ندیدم تا من هم برخی از مطالب آنها واکنش نشان دهم. آیا جناب عالی تاکنون به مطالب آقای آتابای واکنش نشان داده اید؟ نگویید که تمام مطالب ایشان درست است و یک مورد هم اشتباه وجود ندارد.
بحث ما چه ربطی به ارمنی ها داره؟ شما ظاهرا از تمام ارمنی ها متنفرید و احتمالا در مورد فارس ها هم اینگونه خواهد شد؟


لطف کنید برای ادعاهایی که در گذشته کرده اید از همینهایی که گفتید بیاورید
در ضمن اینجا مطالب مضحک و خنده آور بسیار نوشته شده (مانند اینکه خط عربی در اصل خط فارسی بوده) و جالب این است که شما نیز از برخیشان طرفداری کرده اید!!!
حق به وجود آمدن تردید هم که موجود نیست هر چیزی که ادعا شد باید با چشم جوابش را بدهیم
گویا اینها که شما اتفاقا مخالفش هستید یعنی با منابع ترکیه . جمهوری آذربایجان و ایران بسیار در این تاپیک مطرح هستند اما شما تنها به من اعتراض می کنید

مثلا اینهایی که دوستزاده آورده است:

http://www.azargoshnasp.net
http://www.avesta.org
http://prana.persianblog.com
سفارتخانه جمهوري آذربايجان
http://www.kiffer.us/azeri_info/hist...baijan-emb.htm

بنده نه چنین ادعایی کردم و نه از نویسنده آن طرفداری کردم. اگر این کار را کرده ام، شماره پست من را بیاورید.
من کجا گفتم اعتراض نکنید. مگر من گفتم که لینک های دیگران معتبر است. شما به اندازه کافی آنها را به چالش می کشید آیا نیازی هست من هم این کار را بکنم. آیا شما تا به حال آقای آتابای را به چالش کشیدید؟
در مورد ادعا هایم در چند سطر بالا لینک داده ام.
ادعاهای دیگران را مگر باید من جواب دهم که از من می خواهید به آنها پاسخ دهم، هر کس ادعا کرده خودش هم بیاید جواب دهد. آیا من تاکنون از شما خواستم ادعاهای دیگران را ثابت کنید؟


اجداد ترکان رو نمیدونم
اما اجداد التصاقی زبانان دنیای امروز میشه گفت
خوشبختانه یا متاسفانه جز زبان ترکی زبان دیگری که افعالش با این قواعد ساخته شود در دنیای امروز وجود ندارد
(مثلا زبانهای سامی از یک قاعده خاص پیروی می کنند مثال از زبان عربی :سجد = سجده کردن ، سجاد = سجده کننده ، مسجد = سجده گاه
مثال از زبان ترکی: آلو = زبانه آتش ، آلولانماق = زبانه کشیدن ، آلولاندیرماق = عملی که منجر به زبانه کشیدن آتش شود ، آلولاندیتدیرماق = کسی را مجبور کردن برای انجام عملی که منجر به زبانه کشیدن آتش شود
توجه شود که در این مثال آلو به معنای زبانه آتش همواره ثابت است و مانند زبانهای هند و اروپایی و سامی که شکل شان ثابت نیست تغییری نمی کند)

شاید بگویید که چه منبعی ثابت می کند ادعای شما را
در جوابتان باید بگویم که پیوندی بودن زبان سومر و ایلام امری ثابت شده است ، حتی دوست زاده هم آن را قبول کرده است و چیزی که مورد اختلاف است اقوام های هم خانواده ایشان یعنی لولوبی ، قوتی، کاسسی و غیره است
( لازم به ذکر است که سومر ها از آذربایجان به بین النهرین مهاجرت کرده اند)
در نوشته من اشتباهی شده است و به مادها نیز اشاره رفته است که خود آن را پس میگیرم

در ضمن جناب مهرداد من در جایی ندیده ام که به جای واژه قرقیز یا قزاق از واژه ترک استفاده شود
یا حتی فکر نکنم در کتیبه های معروف ترکی نیز این لفظ یعنی "ترک" به کار رفته باشد پس دلیل نمی شود سومری ها نیز در کتیبه خود بنویسند که ما ترک هستیم
در کتیبه های ینی سئی از آسی ها ، یاقوت ها و ... سخن رفته است اما هیچگاه گفته نشده اینها ترک بوده اند
پس باید نتیجه بگیریم که هر کس نگفته باشد ترک هست یا سامی است یا آریایی
درسته؟
در ضمن من نگفته ام که سومر ترک بود بلکه به یکی بودن قاعده زبانی سومر با زبان ترکی اشاره کرده ام
و شاید این خود دلیلی باشد بر ترک بودن اقوام عتیق آذربایجان

  • آیا چون ریشه زبان فارسی و انگلیسی هندواروپایی است، ما باید بگوییم از یک نژادیم؟ تمدن ها از قدیم تا کنون مرتبا در حال تبادلات فرهنگی، بازرگانی، صنعتی و ... هستند پس مشترک بودن برخی موارد بین آنها دور از ذهن نیست وربطی به نژاد ندارد؟
  • شما روی کدام سند می فرمایید سومرها از آذربایجان به بین النهرین مهاجرت کرده اند؟
  • دو کتیبه ینی سئی از آسی ها ، یاقوت ها در کجا قرار دارد؟ لطفا لیستی از کتیبه ها به زبان ترکی و همچنین متن آنها ارایه کنید. ممنون میشم. (البته با لینک معتبر)
  • مگر قزاق ها و قرقیزها ترک زبان نیستند؟ مگر کتیبه گول تیکن در آسیای مرکزی پیدا نشده است؟
  • به نظر کمی تناقض وجود دارد. تا آنجا که در اخبار شنیدم رئیس جمهور قزاقستان پیشنهاد تشکیل اتحادیه ترک زبانان آسیای مرکزی متشکل از سه کشور ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان داده است.


جای شکر باقیست که از واژه "دریای خزر" استفاده می کنید
ترک خواندن مادها اشتباهی بود در تایپ ، فکر کنم می خواستم همون ماننا رو بنویسم که اینگونه شد
و چه احتیاجی است به ترک نامیدن افغانها و عربها و ...
امروزه هر کسی تنها با یک نگاه کردن به فارسها و آذربایجانی ها(از واژه ترک استفاده نمی کنم تا مبادا ناراحت شوید)
تفاوت چندانی در آنها نمی بیند (منظورم نبود تفاوت نیست ، تفاوت بسیار است که در نوشته های بعدی عرض خواهم کرد)
بله این سایت معتبر نبود اما خالی از لطف هم نبود و به یاد داشته باشید از هر ویرانه ای گنجی توان یافت.

بنده قبلا هم به سیاوش گفته ام که از نام خزر بسیار خوشم می آید. من قبلا گفته ام که ترک بودن آذربایجانی ها به خودشان مربوط است حتی اگر خلاف آن ثابت شود. (می توانید به پست های قبلی من مراجعه کنید). چرا فکر می کنید که من نژادپرستم خدا میداند؟
بله از هر ویرانه ای می توان گنجی یافت به شرطی که آن را محک بزنید تا ببینید چقدر ارزش دارد.



اگه با علم فولکور شناسی آشنایی داشته باشید جواب سوالتان را خیلی راحت میگیرید حداقل تاریخی که برای فولکوری مثل شاهنامه ذکر می گردد 4 هزار سال است . یعنی از 4 هزار سال پیش زبان به زبان و نسل به نسل به فردوسی رسیده است.
این رو که دیگه قبول می کنید
مطلبی زیبا در این خصوص دیده بودم (احتمالا سایت پرشین بوک) که پیدا کردنش راحت است و اینجا قرار میدهم تا با فولکور و مفهوم آن آشنایی پیدا کنید.

همانطور که گفتید بنده در این مورد اطلاعی ندارم و سعی می کنم در این مورد بیشتر مطالعه کنم. اما جواب شما تا حد زیادی قانع کننده است و حرف شما را قبول دارم.

سکوت علامت رضاست جناب مهرداد
و من نیز به هیچ عنوان راضی نیستم
اما اگر بخواهید ساکت میشوم و در آن صورت نیز باید تاپیک بسته شود
اما اگر نمی توانم مدرک بیاورم ( به موقعش خواهم آورد) حداقل می توانم با نظرات مخالفان برخورد کنم
درست است

اگر کمی تند رفتم، عذرخواهی می کنم. من هم منظورم همین است: اعتراض کنید ولی در جواب مطالب دروغ دیگران به مطالب بی پایه متوسل نشوید. من به هیچ عنوان راضی به سکوت شما نیستم.

روز خوش هموطن
پاینده ایران
 

mehrdad1125

Registered User
تاریخ عضویت
26 جولای 2006
نوشته‌ها
15
لایک‌ها
0
اين افشار نظريه گذاشتن جريمه برای کودکان در مدارس آذربايجان و نظريه عقيم پرورش کودکان آذربايجانی در خانواده های فارس مناطق فارس نشين را داده بود که نشان از روشنفکری اين شخص و در عين حال افغان صفت بودن او را دارد...به راستی اين نظريه از يک وحشی ميتواند ارائه شود.

:hmm:

ظاهرا افغان ها انسان های خیلی .... هستند که جناب عالی برای نشان دادن پستی یک فرد او را به این صفت خوانده اید. وای بر ما

شما واقعا معنی نژادپرستی و فاشیسم را می دانید؟
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
خيلي وقته به اين فروم سر نزدم (حالا به دلايل مختلف ).ولي باز هم همون جنگ و جدل بي معني هميشگي را ميبينم كه هر دو طرف فقط از روي بي منطقي دارند شعارهايي را تكرار ميكنند .فقط مي تونم بگم اينكه زياده روي در جانبداري از قوميت و طرز فكري بدون ادله كافي چيزي جز نژاد پرستي نيست..
بهتره دوستان يك جمع بندي از كل بحث ها بكنند تا ببينيم دو گروه چه ادعاهايي را مطرح كردند و هر كدام -در ميدان عمل كدام حرف خويش را اثبات كردند.
و بهتره هر كدام از دوستان مشخص كنند از چه قومي طرفداري مي كنند و چه ايده اي را دنبال مي كنند و يا اينكه بحثشان دفاع از مواضع خودشون يا حمله به گروه مقابله .
البته اگر بفهميم دوستان خودشون از چه قوميت ايران هستند هم بد نيست.
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
ظاهرا افغان ها انسان های خیلی .... هستند که جناب عالی برای نشان دادن پستی یک فرد او را به این صفت خوانده اید. وای بر ما

شما واقعا معنی نژادپرستی و فاشیسم را می دانید؟

دوست عزیز بسیار عذر می خواهم
برخی از جاهای این نوشته از من نیست
اما فکر کنم اینجا افغان صفت همون معنی افغان پرست(نژاد پرست) یعنی کسی که هموطن خود را ول کند و به او حتی اجازه صحبت به ترکی در مدارس را نیز ندهد اما از جیب خود در افغانستان و هندوستان مایه بگذارد و ...
شما اطلاعاتتان قطعا بیشتر از من است و قطعا این شخص رو هم که طرفداران زیادی هم داشت می شناسید;)
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
دوست عزیز بسیار عذر می خواهم
برخی از جاهای این نوشته از من نیست
اما فکر کنم اینجا افغان صفت همون معنی افغان پرست(نژاد پرست) یعنی کسی که هموطن خود را ول کند و به او حتی اجازه صحبت به ترکی در مدارس را نیز ندهد اما از جیب خود در افغانستان و هندوستان مایه بگذارد و ...
شما اطلاعاتتان قطعا بیشتر از من است و قطعا این شخص رو هم که طرفداران زیادی هم داشت می شناسید;)

ببخشيد اين فلك زده كي بوده كه توي هندوستان مايه گذاشته.نكنه با بابر هم نژاد بوده...!!!!!:lol: :lol: :lol:
 

web_doost

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2006
نوشته‌ها
822
لایک‌ها
9
در آن خواستار تحقق حقوق مردم ترک زبان شده بود که به هیچ کدام عمل نشد و حکومت وقت همچنان به دشمنی خود با پیشه وری و مهمتر از آن زبان ترکی می پرداخت
مثلا کدام حقوق ؟
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
ببخشيد اين فلك زده كي بوده كه توي هندوستان مايه گذاشته.نكنه با بابر هم نژاد بوده...!!!!!:lol: :lol: :lol:

:)
نه بابا شوخی نداره دوست عزیز!
عاملان تفرقه همین ها بودن
هیچگاه چیزی به نام دشمنی ترک(آذری) و فارس در تاریخ نبوده
آتش این دشمنی رو اینها روشن کردند
کسروی ، تقی ارانی ، محمود افشار ...
اگه اهل وبگردی باشید هنوز هم میتونید ورق پاره هایی از نشریه پرچم که کسروی مدیر مسئولش بود رو پیدا کنید
از شما درخواست میکنم که این مقاله که درباره همین نشریه است رو ببینید :

خوانندگان نشريه پرچم و آذربايجان گرايی معتدل

(در اين نوشته که از اين مقاله گرفته شده به اوضاع عمومی آذربايجان در آن زمان اشاره شده.)


خوانندگان پرچم معمولاً بيشتر از كسروي حكومت را با ديد انتقادي نگاه مي‌كردند، و علي رغم سياست خود كسروي، زير فشار خوانندگان خود، پرچم به يك مركز آذربايجانگرائي معتدل مبدل شد. در اوائل كار پرچم، كسروي مي‌نويسد كه:(«آذربايجان از ايرانست و ايران از آذربايجان»، ش. 9 (15 بهمان، 1320).)

يكي از آشنايان نامه‌اي نوشته و در بارة بد رفتاري استندار سابق مستوفي بگله پرداحته چنين ميگويد: «چه شد كه آذربايجان فراموش شد و پس از سه گفتاري كه در بارة آن نوشتيد( در شماره‌هاي 1، 2، و 3 )بيكبار بموضوعهاي ديگر پرداختيد؟»

و او با كمال اكراه، در جواب مي‌نويسد كه:

آري در آذربايجان از كار كنان دولت (كاركنان زمان شاه پيش) شكايّت بسيار هست و عنوان(«عنوان» بفارسي خصوص كسروي معناي «بهانه» دارد.) اين شكايّت‌ها دو چيز است: يكي آنكه در زمان شاه پيشين، برخي مأمورين از توانايي دولت سوء استفاده كرده نه تنها با مدرم بد رفتاري كرده اند، از بيخردي و بد نهادي، آذربايجانيان را ترك ناميده و از ديگران جدا گرفته و توهينهايي كرده اند. در اين باره پيش او همه نام آقاي عبدالله مستوفي برده ميشود و ما نمي‌دانيم اين مرد چه رفتاري كرده كه تا اين اندازه دلها را پر از كينه گردانيده.

امّا سر مقاله را با اين خاتمه مي‌دهد:

از آنسوي مارا با آذربايجانيان نيز سخني هست. ميخواهيم بآنان ياد آوري كنيم كه اين شكايّتها كه شما ميكنيد بيش يا كم در همة جا هست. آن بدرفتاري‌ها و نادرستنيها كه مي‌گوييد در همة جا بوده، و علّت آن، نه داستان آذربايجان و عراق و يا مسئلة ترك و فارس، بلكه بدي خويها و تباهي انديشه‌ها، و بالاخره نبودن يكراهي براي زندگانيست.

... دو سال پيش برضائيّه رفتيم و من ديدم تبريزيان ... بيكزبان تلخي از مردم رضائيّه بد ميگويند و تو گويي آنان را يك جنس ديگري ميشمارند.

چندي بعد، مجبور مي‌شود تا نامة يكي از خوانندگان پرچم را منتشر كند و دو باره به اين مسئله بر گردد:

يك شكايّت ديگر از بي پروايي دولت بشهر تبريز و آبادي آنست. بر بيست سال گذشته در تهران و برخي شهرهاي ديگر خيابانها باز شده و عمارتهاي بزرگ ساخته گرديده و هر يكي بزيبايي و آراستگي افزوده....

در تهران و ديگر جاها چند سالست خيابانها اسفالت شده. در تبريز تنها يك خيابان را پارسال اسفالت كرده‌اند، و آن هم چندان بد است كه در اندك زمان رو بويراني آورده.

در زمان شاه گذشته چنين پراكنده شد كه او از تبريز بدش ميآيد، و اين سخن گويا بي پايه نبود... اين موضوع چه راست است چه دروغ، كاركنان دولتي بهمين بهانه دست بآبادي شهر نميزدند، و بسيار بيشتر از آنچه خواست آن شاه بود به تبريز بي‌پروايي نشان ميدادند.

كسروي سعي مي‌كرد كه اعتنائي نكرده و فقط به سرزنش مأمورين دولت اكتفا كند. راجع به مستوفي مي‌گويد كه با هم دوستي داشتنند و خود آدم تحصيل كرده بوده و كسروي نمي‌خواهد او را محكوم سازد، فقط مي‌گويد كه دولت بايد پروندة او را بررسي كند.

امّا خوانندگانش ديدگاه ديگري داشتند. واعظپور، كه مقالات و نامه‌هاي متعددي براي پيمان مي‌فرستاد، مي‌نويسد( «قابل توجّه جناب آقاي نخست وزير»، ش. 17 (25 بهمان، 1320). )كه مستوفي «در ايام استانداري خود در آذربايجان تا ميتوانست از توهين و تحقير به آذربايجانيان دريغ نگفته و از هيچگونه اذيّت و آزار به ايشان كوتاهي نكرد…. آقاي مستوفي آن آتش را در دلهاي آذربايجانيان برافروخت، آتشي كه تا حال سوز آن از دلها نرفته و هنوز هم شعله‌هايش خاموش نشده است.» او را متّهم به «ايراد توهين به آذربايجانيان، چوب و فلك بستن اشخاص، توقيف و زنداني كردن تجار و محترمين تبريز بدون صدور قرار توقيف، شكستن عصا در سر چند نفر…» مي‌كرد. نويسنده اعتراض مي‌كند كه حكومت هيچ توجّهي به اين مسئله نمي‌كند.( در جاي ديگر، اين اسماء-- آقاي لقمان نفيسي و آقاي غلامحسين سرود و ديگران-به فهرست دشمنان آذربايجان اضافه شدند. «باز هم در بارة آذربايجان (1)»، ش. 251 (13 آذر، 1321 )

در نامة ديگر، محمّد علي توتونچي نامي، بعد از سپاسگذاري طنز آلودي از «قلم فرسائي» كسروي مي‌نويسد ( محمّد علي توتونچي، «دست از گريبان بدان نبايد برداشت»، ش. 55 (11 فروردين، 1321). )كه دولت حاضر باز نسبت به آذربايجان بدبين است و با چشم بيست سال قبل به آذربايجان نظر ميكند.» نويسنده اشاره مي‌كند به «قضيّة مستوفي»،

ظلمهاي او در موقع استانداريش در آذربايجان اظهر من الشمس است ... و تا ابد جراحت لسان مستوفي از ياد هيچ آذربايجاني با شريف فراموش نخواهد شد... كسي نيست كه در آذربايجان از زهرهاي مستوفي نخورده و يا نه چشيده باشد. اين است زهري كه من شخصاً از دست ناپاك او چشيده ام فراموش نمي‌كنم. در آذربايجان من سرباز وظيفه بودم براي خوراك اسبهاي سربازخانه او تثبيت جوهايي تحويل دادند چون جوها تماماً خاك و غيره بود اسبها از خوردن آن امتناع نمودند. بالاخره بنابه حكم سر لشگر وقت جوها را به تثبيت بر گردانيدنم بنده هم جزو همان مأمورين بودم كه به تثبيت رفتم مستوفي در آن موقع در تثبيت بود. اين حال را كه مشاهده نمود گفت جوها را كه اسبها نخوردند بدهيد «اين خران من ميخورند». خطاب به تبريزيان. از آن موقع يك حس عداوت نسبت به فارسها در من توليد شده و هم اكنون آن كينه در دل من باقي ايست تا وقتيكه مستوفي را به محاكمات بكشند. آقاي كسروي قسم بخدا ظلم‌هاي مستوفي در آذربايجان طوري بود كه كسي را ياراي زندگاني نمانده بود. عدّه از تجّار بيگناه و يا اشخاص بزرگ ديگر را براي اينكه گندم دارند با جيب‌برها در زندان يكجا حبس نمود.

كسروي در جوابش مي‌نويسد، «رفتار زشت يكتن را عنوان گرفته‌ايد كه با تودة خود دشمني كنيد. فارس‌ها كيستند؟ آيا حز برادران شمايند؟... خشم بشما چيره بوده و اين جمله را خشم بزبان شما روان گردانيده و گرنه هرگاه صدها مستوفي در ميان باشد شما آقاي توتونچي چشم از ايرانگري نخواهيد پوشيد.»

يك خوانندة ديگر نيز سعي كرد از نهضت آذربايجانگرائي دفاع كند و نوشت:( «چرا آذربايجان مي‌رنجد؟»، ش. 50 (1 فروردين، 1321). )

امروز اينهمه جنب و جوش كه در آذربايجان ديده مي‌شود و پاره از آقايان كوتاه بين آن را غائله تصوّر مي‌فرمايند بنا بگفته آقاي كسروي كه با ايشان هم عقيده هستم نتيجه بد رفتاري و وظيفه ناشناسي پاره از مأمورين پست فطرت است كه از مقام خود سوء استفاده كرده تا آنجائي كه شمشيرشان كار كرده از آزار اين ملت نجيب دريغ نكرده اند.( البته، اين نيست كه كسروي گفت! ) همينكه كوس دموكراسي نواخته شد آنهائي كه سالها در زير زنجير نا عدالتي اين قبيل مأمورين زحمتها كشيده بودند زبان بشكوه گشوده شكايّتهاي خود را علناً اظهار داشت و خواستار آن شدند كه بايستي بدان بكيفر خود برسند!

نويسندة نامه اشاره مي‌كند به مأمورين كه «در دورة شاه سابق وسط ادارة گمرك مأمورين را سيلي زده آنها را ‹ترك خر› خطاب مي‌نمود» و تعجّب مي‌كند كه همان مأمور دو باره به آذرباجان فرستاده شده است.

خوانندة ديگري نيز از زبان تركي در ايران دفاع مي‌كند و كسروي در يك سر مقاله خود جواب مي‌دهد كه:

يكي از ياران( يعني، يكي از اعضاي باهماد آزادگان ) ميگويد: با چندان از جوانان آذربايجان گفتگو ميگرديم خشنودي از كوششهاي شما مي‌نمودند. مي‌گفتند: «ولي يك عيب دارد و آن اينكه هواداري از فارسي ميكند. و ميخواهد آنرا در آذربايجان رواج دهيم و تركي را از ميان بريم» گفتم: اين چه عيبيست؟! گفتند: «زبان ما تركيست و ما با فارسها هنگامي يكي خواهيم شد كه زبان ما را محترم شمارند...» من بسيار كوشيدم كه قانعشان گردانم نتيجه نداد. آيا شما نميخواهيد خواهش آنها را بپذيريم؟! چون جوانان كوشايي هستند من ميخواهم با ما باشند.( بهر حال، پرچم خواننده‌ها داشت كه زبان را از همان ديدگاه كه كسروي مي‌ديدند. ر. ك. به نامة يوسف **** از تبريز، «فارسي را در آذربايجان رواج گدرانيد»، ش. 162 (16 مرداد، 1321). )

البته این آقا زیر دستان اون گسترانندگان فارسی در بخشی از آسیا بود
در هر صورت خدا از تقصیراتش بگذرد!
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
مثلا کدام حقوق ؟

هموطن تنها خواهشی که ازت دارم اینه که عصبانی نشی!!!
در نوشته بالا می تونی جوابت رو ببینی
البته هر کسی یک علایقی دارد و علاقه شما نیز به شخصی همچون رضا خان است و ممکن است که تاب مقاومت در برابر انتقاد از این مرد را نداشته باشید
;)
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
بالاخره بردباری خوب است یا نه؟ با این تفاسیر باید تا چند وقت دیگر شاهد "بن شدن" آقای آتابای باشیم زیرا بنا بر فرمایش شما ایشان بردبار هستند.
در ضمن آیا می دانید که داشتن بیش از یک نام کاربری نقض قوانین فروم است؟
لطفا بفرمایید در کدام یک از پست هایم، گفته های قبلی ام را نقض کرده ام. مثلا گفته ام که ایرانی بودن معادل فارس بودن است.
اینکه نام ایران از کلمه آریا گرفته شده است به احتمال زیاد درست است. اما آریا نه به معنای نژاد بلکه به معنای "پاک" و "مقدس" که در کتاب های "اوستا" و "وداس" به همین معنی به کار رفته است.
در تمام مواردی که اعتراض کردم، صریحا گفته ام که قصد طرفداری از کسی را ندارم. بنده بخشی از مطالب آقای "آتابای" را قبول دارم و بخشی دیگر را نه. همینطور در مورد "دوست زاده". آیا بنده صریحا گقته ام که تمام حرف های "دوست زاده" درست است. آیا بنده آن جمله آقای "آتابای" را که گفته بودند"نه زبان ، نه نژاد و نه مذهب مشترک هیچکدام نمیتوانند عامل بوجود آمدن یک ملت باشند، سرنوشت و تاریخ مشترک است که یک ملت را می سازد"
تایید و تاکید نکردم؟

بردباری خوب است اما برخی را چنان به غرور وا می دارد که گویی عالم الدهر هستند
و امکان دارد بر اثر فشاری که به مدیر بخش می آورند آتابای هم بن شود البته باید یادآوری کنم که اینجا فرومی است دارای مدیر و مسئول و تحت هیچ شرایطی ما حق اعتراض نداریم چون هنگام ثبت نام پولی به اینجا نداده ایم یعنی همان کاری که در هنگام بن شدن دوست زاده شاهد بودیم
بله جناب مهرداد من قبل از این هم اینجا بوده ام و فکر هم نمی کنم قوانین را نقض کرده باشم چون در قوانین ذکر نشده است که بعد از (banned for ever) شدن حق ساخت آیدی وجود ندارد
البته این ها قضیه دارد که توسط پست خصوصی شما را مطلع می کنم و بیش از نیز به دست برخی ها بهانه نمی دهم.
جناب مهرداد این شعر شما را یاد چه می اندازد:
تو همایون مهد زردشتی و فرزندان تو
پور ایرانند پاک آیین نژاد آریان

آریان اونجور که میگن نژاد هست
البته اجازه شک کردن در تاریخ رو که داریم!
تاریخ ریاضی و فیزیک نیست که بگیم" آفتاب آید دلیل آفتاب" و براحتی از کنارش بگذریم
اما اگه ممکن است بگذارید چیزهایی درباره این شعر بگم گرچه ربطی نداره اما چون اینجا نیز بارها دیده ام می گویم:
مثلا اینکه این بیت به صورت واضحی جعل شده و هرکسی کمی از ادبیات سر در بیاورد می فهمد که این بیت دروغ محض است . در اینجا مخاطب شهریار آذربایجان است نه نژاد آریان!!!
"تو همایون مهد زردشتی و فرزندان تو " تا اینجا صحیح است و مخاطبش نیز آذربایجان است
اما مصراع دوم رو ببینید: "پور ایرانند و پاک آیین نژاد آریان" پور ایران صحیح است
هرکسی در کشور ایران شناسنامه داشته باشد پور ایران هست و مفهوم نژادی ندارد
آیین هممون هم که پاک است
اما در اینجا نژاد آریان به صورت فاحشی نا میزان است
اینجا باید مثلا می گفت "ایالت آذربایجان" چون مخاطبش آذربایجان هست!!!
البته این قضیه ربطی به بحث ما نداشت . فقط اینکه گفتید نژاد پاک و مقدس این بیت به یادم اومد
و سخن آتابای در اینجا نیز کاملا صحیح است
اما ابنکه گفته بود اشکانیان (ارشق) ترک هستند قابل تامل است
بر اساس تحقیقات من در جایی به توسط خود مادها و یا اشکانیان ذکر نگردیده که ما هم آریایی پاک هستیم!!!
شاید همین دلیلی باشد برای اینکه این دو آریایی نبوده اند!

آیا من تاکنون به سایت آذرگشتسب لینک داده ام؟ لطف کنید دقت کنید.
من به دوسایت شمس تبریز و آذرآبادگان لینک دادم اما نه در رد جواب سیاوش بلکه عرض کردم که مطالب سایت های فوق بنده را گیج کرده که حرف چه کسی را قبول کنم. بنده زبان ترکی آذربایجانی بلد نیستم بنابراین در مورد لغات و زبان ترکی آذربایجانی باید دو همزبان در موردش بحث کنند. بنده لینک های فوق را ارایه کردم تا سیاوش، بنده را در مورد برخی از مسایل روشن سازند. نویسندگان سایت های فوق هم ترک زبانند. من این دو سایت در مورد زبان ترکی آذربایجانی آوردم و نه در مورد تاریخ آذربایجان یا ایران و همچنین فکر نمی کنم تحقیق در مورد زبان ترکی آذربایجانی و لغات آن توسط دانشگاه های دیگر کشورها انجام گرفته باشد تا لینکی ارایه دهم.

بله درست است نویسندگان محترم هر دو سایت ترک زبانند
اما جالب این است که شمس تبریز را باید با پیشرفته ترین فیلتر شکن ها باز کرد اما آذرابادگان به راحتی باز میشود. آذرابادگان از کسروی فاشیسم از همه جهت حمایت میکند اما شمس تبریز کسروی را نقد میکند. شخصی که می گوید هر چیز و هر کسی که من با آن مخالف بودم باید از بین برود چگونه موجودی است ؟. آیا ایشان واقعا آدم بوده اند که می گفتند چون از دیوان سعدی بدم می آید آن را می سوزانم .
آیا واقعا انسان بودند که کتابهایی معتقدانه مانند مفاتیح الجنان را میسوزاندند و جالب است که در کتاب دادگاه نیز از وحشی گری خود حمایت می کند و کتاب را با عنوان "چه کتابهایی باید سوزانده شود" شروع میکند
گویا هنگام سوزاندن مفاتیح الجنان پروفسور هشترودی مچش را گرفته بود و موضع خود را به کلی در مورد کسروی عوض کرده بود.
کسروی در اواخر عمر خود مقاله ای به زبان عربی نوشت با نام "اللغته الترکیه فی ایران" که رساله العرفان سوریه آن را چاپ کرده بود و جالب این است که در حضور پروفسور هشترودی از اعمال خویش تغییر مسیر داده بود و به قول خودمان اعتراف کرده بود.
اگر میل داشتید مقاله زبان ترکی در ایران را همینجا قرار خواهم داد
اما چیزی که اگه وقت کردم می نویسم تناقصات این کتاب "آذری یا زبان باستان" است که نامش نیز جعلی است .
مثلا ادعا میکند که "زبان بومی مردم آذربایجان آذری بوده" اما در جای دیگر این کتاب می نویسد "از آنجایی که بسیار تلاش ها توسط مردم آذربایجان برای بازگشت زبان فارسی به آن دیار انجام شده !!!"
همین تناقصات به خوبی میرساند که خود او یکی از اعضای خائن حزب یکسان سازی ایران بوده است و برای پیش برد خواسته خود سفسطه های رنگارنگ می بافته و بار ها در کتابش گفته "که جای بحثی نیست!!!"
که به خوبی تفکرات زاید این مرد را است
واقعا شعور لازم است برای درک این مساله که تاریخ پر است از تحریف و دروغ و باید پیرامونش بحث شود تا به نتیجه برسد نه اینکه روشن فکر یک کشور بگوید همینکه من میگم و جای بحث نیست!!!

در مورد متن انگلیسی که آورده ام. آن مطالب از سایت Wikipedia بود که تمام آن مطالب دارای مرجع بود که می توانید به آدرس زیر مراجعه کنید:

http://en.wikipedia.org/wiki/Azerbaijani_people

حتما مراجع قسمتهایی که من آورده ام را چک کنید.

نمی دانم این سایت ویکی پدیا واقعا غیر معتبر است یا من با آن مشکل دارم
شاید بدان دلیل با آن مشکل دارم که همه می توانند در آن بنویسند و ویرایش کنند و نامش را نیز دانشنامه معتر بگذارند!!!
در این مورد شرمنده ام جناب مهرداد
حتی اگر دانشگاه انگلیس و آمریکا هم حرف شما را تایید کنند من قبول نمی کنم . چون همه می دانیم که تاریخ ایران ما قبل آریایی بسیار هم پر شکوه تر بوده و این اقوام حتی شاید از آریایی ها هم در اکثریت بوده اند.
نمی شود که همینطوری از کنارشان بگذریم درست است؟!

بنده نه از شما غول ساختم و نه آن تهمت هایی که آوردید به شما زده ام. کجای صحبت های من اینگونه بود که شما برداشت کردید؟

بنده کی گفتم که در مقابل دروغ دیگران ساکت باشید. عرض من این است که شما کسانی که در طیف فکری من قرار دارند را در مورد مطالب شان مورد بازخواست قرار می دهید، بنابراین نیازی ندیدم تا من هم برخی از مطالب آنها واکنش نشان دهم. آیا جناب عالی تاکنون به مطالب آقای آتابای واکنش نشان داده اید؟ نگویید که تمام مطالب ایشان درست است و یک مورد هم اشتباه وجود ندارد.
بحث ما چه ربطی به ارمنی ها داره؟ شما ظاهرا از تمام ارمنی ها متنفرید و احتمالا در مورد فارس ها هم اینگونه خواهد شد؟

من شناخت زیادی درباره آتابای ندارم اما نوشته اش درباره واژه "من" رو قبول دارم
و احتمال دارد که من از نژاد پرستان متنفر باشم آن هم نژاد پرستانی که با تاریخ های خیالی آذربایجان را ملک پدریشان میدانند با نسل کشی هایی که بسیار در تاریخ از اینان دیده شده قصد دارند برای خود کشوری دروغین با نام " از دریا تا دریا" ایجاد کنند
خواه این نژاد پرستان فارس باشند ، خواه ارمنی و خواه ترک
من نیز تنها مثالی آوردم تا بدانید تاریخ های دروغین و 10 هزار ساله چه فلاکت هایی به بار می آورد




بنده نه چنین ادعایی کردم و نه از نویسنده آن طرفداری کردم. اگر این کار را کرده ام، شماره پست من را بیاورید.
من کجا گفتم اعتراض نکنید. مگر من گفتم که لینک های دیگران معتبر است. شما به اندازه کافی آنها را به چالش می کشید آیا نیازی هست من هم این کار را بکنم. آیا شما تا به حال آقای آتابای را به چالش کشیدید؟
در مورد ادعا هایم در چند سطر بالا لینک داده ام.
ادعاهای دیگران را مگر باید من جواب دهم که از من می خواهید به آنها پاسخ دهم، هر کس ادعا کرده خودش هم بیاید جواب دهد. آیا من تاکنون از شما خواستم ادعاهای دیگران را ثابت کنید؟

فکر کنم پست من به اندازه کافی روشن بود
و اینکه شما متوجه نشدید دیگر نمی شود کاری کرد
فقط این رو میگم که منظورم اینگونه نبود و برای اینکه به قول شما به چالش کشیده نشه این قسمت رو جواب نمیدم




آیا چون ریشه زبان فارسی و انگلیسی هندواروپایی است، ما باید بگوییم از یک نژادیم؟ تمدن ها از قدیم تا کنون مرتبا در حال تبادلات فرهنگی، بازرگانی، صنعتی و ... هستند پس مشترک بودن برخی موارد بین آنها دور از ذهن نیست وربطی به نژاد ندارد؟

واقعا
پس چگونه تصمیم بگیریم
آلمان که می گوید ما آریایی اصیل هستیم
ایتالیا می گوید ما اصیل تریم
ایران هم می گوید ما اصیل و پاک هستیم
هندوستان نیز چیز دیگری می گوید

شاید اصلا چیزی به نام آریایی در ایران وجود نداشته
و شاید ترکان زرد پوست نیز در ابتدا سفید پوستان اینسوی خزر بوده اند

میبیند اینها تناقصات تاریخ است و تنها منابعی که برای این مطالعات بدان اکتفا میکنند کتاب های دینی و اسطوره ای است مانند همین اوستا و قرآن
مثلا در قرآن داستانی هست درباره سنگ باران شدن فیل سواران توسط پرندگان کوچک که تنها منبعش همین قرآن است و کتابی دیگر آن را تائید نکرده است
خلاصه اینکه تاریخ پر است از دروغ و جعل!

شما روی کدام سند می فرمایید سومرها از آذربایجان به بین النهرین مهاجرت کرده اند؟

بر اساس یکی بودن فرهنگ ها و آداب و رسومات بومیان آذربایجان و سومر
نزدیک بودن زبان (شاید بشه گفت داشتن لهجه های متفاوت) هم دلیل خوبی باشه
در ضمن اینها نوشته های ذهنی هستند برای نوشتنشان نیز تنها منابع کتابهای دینی و اسطوره ای است
مانند اوستا
اگر برای اینها نیز بگوییم سند و مدرک باید این منابع اعتقادی و شاهنامه ای را کنار بگذاریم که ممکن است در این صورت آمدن آرییها به ایران نیز دروغ از آب در آید و همچنین این نظریه یعنی کوچ سومر از آذربایجان به بین النهرین!

دو کتیبه ینی سئی از آسی ها ، یاقوت ها در کجا قرار دارد؟ لطفا لیستی از کتیبه ها به زبان ترکی و همچنین متن آنها ارایه کنید. ممنون میشم. (البته با لینک معتبر)

در جایی قرار ندارد
فکر کنم در این کتیبه ها (گول تکین) فقط به صورت مختصر از این اقوام نام برده شده

مگر قزاق ها و قرقیزها ترک زبان نیستند؟ مگر کتیبه گول تیکن در آسیای مرکزی پیدا نشده است؟
به نظر کمی تناقض وجود دارد. تا آنجا که در اخبار شنیدم رئیس جمهور قزاقستان پیشنهاد تشکیل اتحادیه ترک زبانان آسیای مرکزی متشکل از سه کشور ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان داده است.

دقت بیشتری کنید منظورم چیز دیگری بود
کتیبه گول تکین در آسا کشف شده درست اما این هم قابل اکتفا نیست
اصلا دلیل خوبی نیست که بگوییم چون مثلا زبان تاتی کتیبه ای ندارد پس قدمتش خیلی کم است
من گفتم که اگه مثلا به جای ترک گفته بشه آذری یا قرقیز یا قزاق یا عثمانی دلیل بر این نیست که اینها ترک نیستند
در جایی هم ندیده ام که به جای هندی گفته بشه آریایی یا به جای ایتالیایی گفته بشه آریایی یا به جای یاقوت گفته بشه ترکی.
قضیه فقط این بود

بنده قبلا هم به سیاوش گفته ام که از نام خزر بسیار خوشم می آید. من قبلا گفته ام که ترک بودن آذربایجانی ها به خودشان مربوط است حتی اگر خلاف آن ثابت شود. (می توانید به پست های قبلی من مراجعه کنید). چرا فکر می کنید که من نژادپرستم خدا میداند؟
بله از هر ویرانه ای می توان گنجی یافت به شرطی که آن را محک بزنید تا ببینید چقدر ارزش دارد.

آخه من کی گفتم شما نژاد پرستی؟!!!
ترک بودن یا نبودن آذربایجانیها به خودشان مربوط است اما انگار برخی خلاف شما فکر می کنند و قصد دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند و زبان پاک را در آسیا و اروپا کسترش دهند و به خیال خودشان ایران را یکسان کنند و ترک و عرب رو از نقشه جغرافیایی محو کنند
و همونطور که گفتم برای تاریخ ارزش و اعتباری وجود ندارد
تاریخ علمی است که هر کس به طور دلخواه تغییرش میدهد و شاید همین سایت هم جز این کاری نکرده





همانطور که گفتید بنده در این مورد اطلاعی ندارم و سعی می کنم در این مورد بیشتر مطالعه کنم. اما جواب شما تا حد زیادی قانع کننده است و حرف شما را قبول دارم.

من هم اطلاع چندانی در این مورد ندارم
اما فکر کنم تونسته ام خودم رو متقاعد کنم که در این مورد چیزی میدونم!!!

اگر کمی تند رفتم، عذرخواهی می کنم. من هم منظورم همین است: اعتراض کنید ولی در جواب مطالب دروغ دیگران به مطالب بی پایه متوسل نشوید. من به هیچ عنوان راضی به سکوت شما نیستم.

روز خوش هموطن
پاینده ایران

هموطن عزیز
من هم تند روی زیاد کرده ام و قطعا میدونم که بدترش رو هم در آینده خواهم کرد
اصولا مردم ایران عادت دارند که مطالب بی پایه را زود قبول کنند و در عرض یکی دوسال نیز پیرامون این مسایل چنان متعصب شوند که کسی یارای مقابله با آنان را نداشته باشد
اما وظیفه ای که مطالب بی پایه تر انجام میدهند این است که از میزان تعصب یک فرد می کاهند (در برخی از قسمت های نوشته هایم از نوشتنشان دلایل متقاعد کننده ای دارم . البته در هر صورت اینها سند و مدرک نیستند اما بر پایه عقل ساخته شده اند . گرچه انگار همیشه شاهنامه و اوستا حرفشان درست تر از انسانهای قرن 21 است )
خلاصه اینکه من هم عذر می خواهم
و در آخر یک چیزی را هم متذکر می شوم
شما گفته بودید که زبانهای ترکی و کردی باید در مدارس محل تکلم تحصیل شود درسته؟!
اما باور کنید سخت در اشتباه هستید
رسمی شدن سه زبان ترکی و کردی و فارسی در کشور نه تنها خللی به جامعه وارد نمی کند بلکه حتی فرهنگ نداشته ما را نیز بهبود می بخشد
و راز پا برجا ماندن یک کشور چندین قومیتی هم همین است
وضعیت ترکیه را ببینید امروز فرداست که یه کشوری کردستان نام در نقشه جغرافیایی ظاهر شود
این وضعیت در مورد آذربایجان نیز صدق می کند
آقایان نژاد پرست پان آریانیست که سرشان گرم است به آذربایجان شمالی و به خیال خودشان دارند خاک از دست رفته را به وطن باز می گردانند و طومار ها نیز بر روی هم انباشته شده و وقت خواندنش را ندارند
حال از شما می پرسم آیا به جز جدایی راه دیگری وجود دارد
یادتان باشد این رو کسی میگه که همیشه با جدایی مخالف بوده اما باور کنید که امروز دیگر چاره ای جز این نیست!!!
حال به نظر شما چاره چیه؟!
پست قبلی من که سخن آقای ساعدی در آن ذکر شده بود دیدین:
((در آن یکسالی که من در مدرسه ترکی خواندم کیف کردم از آدم بودنم ، کیف کردم از بچه بودنم!))
چرا ما حق نداریم از کودکیمان لذت ببریم؟
چرا ما تا میگیم زبان مادری سایت هایی همچون آذرگشنسب بر آشفته می شوند و به خیال خودشان با جدایی مبارزه می کنند؟
در پست های قبلیتان دیدم که از تحصیل قومیت ها به زبان مادری حمایت کردین اما نمی دانم چرا احساس میکنم پست هایی بعدی که میزنید این حقیقت محض را نقض می کند

پاینده ایران بدون نژاد پرست
 
بالا