• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

واقعاً مردم آذربایجان ترک نیستند؟

siroos1

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 می 2006
نوشته‌ها
23
لایک‌ها
0
در هر حال به سایت زیر مراجعه کن

www.tonyokuk.net
sozumuz.blogspot.com

آقاي كاربر افتخاري به اين سايتها كه نميگن معتبر!!
بابا جان معتبر يعني مثلا به يه جايي مثل جاهايي كه مربوط به دانشگاهها و مراكز علمي و معتبر جهاني ميشه نه يه سايت قوزميت كه معلوم نيست مال كيه و چه كسي تاييدش ميكنه!!!
 

siroos1

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 می 2006
نوشته‌ها
23
لایک‌ها
0
شما هم نبریده گز کردی و حکم ارتداد ما را دادی کف دستم.

اشتباه گفتي!!!
درستش اينه: گز نكرده بريدي!! اولش گز ميكنن كه متراژش معلوم بشه ولي اگه اين كار رو نكنن ميگن كه گز نكرده بريدي!!
فعلا هم كه شما ميدون رو خالي ميبيني و برو كه رفتي!! البته خوبيش اينه كه براي اولين بار بود كه ديدم بدون فحش دادن مقاله دادي!!

یک دیوانه فقط شعر به این معروفی را میتواند به اسم خود جا بزند.

تازه وقتی خواستم ادعای شاعری کنم مطمئن باش که آن شعر دزدی نخواهد بود .
اما به یک نکته ارزنده دست گذاشتی.
این شعر تحریف نیست بلکه خواجه چنانش سروده .بیچاره خواجه از کجا میدانست که قرن ها بعد یک عده متعصب کور بیسواد حتی به دیوان او هم رحم نکرده و از یک بیت با شاهکار هندسی منظمی مثل:

تر کان پارسی گو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت رندان پارسا را

فقط به جرم اینکه آنجا از واژه ترک استفاده شده است ، آن را به این شکل ابتر و بی روح و فاقد زیبایی و استتیک و استحکام در آورده اند.

خوبان پارسی گو .....

شعر از آسمان هفتم به زیر خاک سقوط کرده و ادعای پاسداشت از زبان شیرین فارسی را عرش اعلا رسانده اند.

اتفاقا منم با شما موافقم كه همان تركان پارسي گو هست و منظور اين شعر اينه كه تركا زماني ميتونن بخشنده باشن كه فارسي حرف بزنن وگر نه آدم مي‌ كشن و بجاي بخشيدن جون(عمر) ، مردم رو قتل عام ميكنن!!!
و ادامه ميده كه اي ساقي به رندان پارسا اين رو بشارت بده كه احتمالا به دست تركا كشته نميشن!

شاعر داره ميگه در چه صورتي كسي ميتونه "بخشنده ي عمر" باشه؟؟ يعني در مقابل بخشيدن عمر داره از فارسي گويي حرف ميزنه
پس در بين همه تركا فقط اين تركان پارسي گو هستند كه تونستن بخشنده عمر بشن!!!
 

siroos1

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 می 2006
نوشته‌ها
23
لایک‌ها
0
باز آخر هفته شد و ما اومديم اينجا كه ببينيم چه خبر و يه چيزي ياد بگيريم و اگه چهار تا كلمه بلديم ياد بديم ميبينم كه هنوز كه هنوز استادا يا بن هستن يا ترجيح دادن ديگه نيان

واقعا نميدونم چي بگم
حيف زندگي كه آدم بخواد سر اين چيزا اعصابش خورد بشه
 

mehrdad1125

Registered User
تاریخ عضویت
26 جولای 2006
نوشته‌ها
15
لایک‌ها
0
آقای آتابای
جنابعالی در پست های قبلی خود ادعا کردید که ترک ها از قبل از اسلام و قبل از پارس ها در فلات ایران ساکن بوده اند.
حتی در پستی ادعا کردید که اشکانیان (پارت ها) ترک بوده اند. تا آنجا که من مطالعه کرده ام در هیچکدام از منابع معتبر خارجی، چنین مطالبی ذکر نشده است. لطفا اگر باز مدعی چنین مطالبی هستید منابع و مدارک مستدل و معتبر بیاورید (لطفا به سایت های بی محتوا لینک ندهید) و گرنه از آوردن چنین مطالب بی پایه و اساسی خودداری کنید.

آقای مدیر محترم انجمن،
شما که دائما از انصاف حرف می زنید آیا باید بابت این مطالب بی پایه لقب کاربر افتخاری هم داد؟
صحبت من بر سر ترک بودن و یا نبودن و ... نیست و همانطور که قبلا گفتم ایرانی بودن ربطی به ترک بودن یا نبودن ندارد، مشکل بر سر دروغ پردازی است. اگر دیگران دروغ می گویند و جنابعالی آنها را "بن" می کنید، چرا دیگران از این قانون، مستثنی هستند؟
من قصد طرفداری از کسی را ندارم ولی شما انصاف را رعایت نمی کنید و برخورد دوگانه دارید.

پاینده ایران
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
آقای آتابای
جنابعالی در پست های قبلی خود ادعا کردید که ترک ها از قبل از اسلام و قبل از پارس ها در فلات ایران ساکن بوده اند.
حتی در پستی ادعا کردید که اشکانیان (پارت ها) ترک بوده اند. تا آنجا که من مطالعه کرده ام در هیچکدام از منابع معتبر خارجی، چنین مطالبی ذکر نشده است. لطفا اگر باز مدعی چنین مطالبی هستید منابع و مدارک مستدل و معتبر بیاورید (لطفا به سایت های بی محتوا لینک ندهید) و گرنه از آوردن چنین مطالب بی پایه و اساسی خودداری کنید.

آقای مدیر محترم انجمن،
شما که دائما از انصاف حرف می زنید آیا باید بابت این مطالب بی پایه لقب کاربر افتخاری هم داد؟
صحبت من بر سر ترک بودن و یا نبودن و ... نیست و همانطور که قبلا گفتم ایرانی بودن ربطی به ترک بودن یا نبودن ندارد، مشکل بر سر دروغ پردازی است. اگر دیگران دروغ می گویند و جنابعالی آنها را "بن" می کنید، چرا دیگران از این قانون، مستثنی هستند؟
من قصد طرفداری از کسی را ندارم ولی شما انصاف را رعایت نمی کنید و برخورد دوگانه دارید.

پاینده ایران







جناب آقاي مهرداد 1125

با سلام



ممنونم كه سخن از دل مي گوييد . چون از دل برخاست لاجرم بر دل نشست .

در مورد مطلبي كه از جناب آتاباي پرسيده بوديد بنده دخالتي ندارم و خود ايشان تشريف مي آورند و در مورد مطلب توضيح مي دهند .

اما اينكه بايت اين مطلب به ايشان لقب افتخاري داده شده ، كمي بي انصافي مي فرماييد .
اينجا هيچكس به دليل " ادعا مبني بر دروغ گفتن " بن نشده است . هيچكس هم به دليل مخالفت با انديشه اي مورد مواخذه قرار نگرفته است . اينجا ملك پدري من هم نيست كه بخواهم براي آن حد و مرز تعيين كنم . مكاني است عمومي و البته با قوانين خاص .
ما هميشه عادت داريم كه بدين مسائل توجه نكنيم . چند درصد از ما در زمان نصب نرم افزاري قوانين آنرا مي خوانيم و بعد تاييد مي كنيم ؟؟؟ ( شايد هم به اين خاطر است كه براي آنها بيش تر از 250 تومان هزينه نمي كنيم ) هميشه فقط مي خواهيم سريع به هدفمان برسيم . چند نفر را مي شناسيد كه قبل عضو شدن در اينجا متن كامل توافقنامه را خوانده باشد ؟؟؟ چند نفر از اين همه كاربر اين سايت را سراغ داريد كه قبل از پست زدن حتي براي يكبار قوانين جامعه مجازي مورد نظر را خوانده باشند .
انصاف داشته باشيم و بپذيريم كه كمي هم . . . بگذريم


ايجاد گروه كاربري جديد تنها با اين هدف صورت پذيرفت كه اين كمترين قدرداني مي توانست باشد ( از طرف تيم مديريتي پرشين تولز ) براي اساتيدي كه پس از سالها تحقيق و كسب علم ، اكنون آماده اند بدون داشتن هيچ چشمداشت مالي ( و با توجه به گرفتاري هاي گوناگون پيرامون تحقيقات و آموزش و مسائل روزمره زندگي ) به آموزش نسل هاي بعد از خود بپردازند . ( چون هيچ كدام از تعاريف موجود در آن زمان براي اين دسته كاربران مناسب نبودند )

يقيانا اگر اساتيد ديگري هم ( در هر زمينه اي ) در فروم فعاليت داشته باشند به آنها چنين اطلاق خواهد شد و اين عنوان هم انحصاري نيست ولي چون اولين اعطاي اين عنوان نصيب ابرادر كوچكتر شما گشت ، حساسيت ها آفريد و . . .


البته انتظار مي رفت كه كاربران نهايت استفاده را در زمينه هاي تخصصي ايشان ببرند اما من بيش از همه كاربران بابت اين بچه بازي هاي پيش آمده متاسف هستم و شرمسار .

جاي بسي تاسف است كاربراني كه ادعاهايي در زمينه اي دارند ، چون جواب درستي به سخنان طرف مقابل ندارند و با علم به اينكه آي پي در سيستم مشخص است با ايجاد يك نام جديد و استفاده از يك سيستم پروكسي دوباره باز مي گردند و مدام هم به همه اشاره مي كنند " من فلان شخص نيستم اگر باور نداريد از مدير بپرسيد " كه مثلا مدير برود آي پي را ببيند و بيايد تاييد كند كه بله ايشان ؛ اوشان نيستند .

واقعا جاي تاسف است .




استاد شاملو در مقاله اي در موردي مشابه اين موضوع به مصاحبه كننده مطلبي گفته بود كه خواندني است


وقتي زورشان نمي رسد با انديشه يا پيشنهادي مقابله كنند و آن را منافي دكان و دستگاه خودشان ديدند همه زورشان را جمع مي كنند كه شخص گوينده را بي اعتبار كنند . اين يكي از خصايص بايد بگويم متاسفانه ملي ماست . وقتي نانداني شان بسته به اين است كه ماست سياه باشد ، اگر يكي پيدا شد گفت " بابا چشم داريد نگاه كنيد ماست كه سياه نمي شود " به جاي اينكه منطق پيش بياورند
مي گويند : " حرفش مفت است چون مادرش صيغه قاطرچي اميربهادر بوده "
مي گويند : " حرفش چرت است چون پدرش بهار به بهار راه مي افتاده به باغچه بيل زني پاييز به پاييز هم در كوچه هاي سيرابي مي فروخته "
مي گويند : " مزخرف مي گويد چون خودمان در مكتبخانه ديديم ابوالفضل را با عن نوشته بود "

اين جوابگويي نيست ؛ كوششي نادرست است براي راندن طرف به موضع دفاع از خود ولاجرم معطل گذاشتن اصل موضوع ؛ مي گوييد چه كنيم ؟؟ دست به تركيب هيچي نزنيم و به هيچ چيز نظر انتقادي نداشته باشيم كه دل اهل باور نازك و شكننده است و تا گفتي غوره سرديشان مي شود
 

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
دوست عزیز!
رئیس بهروز!
کش دادن این مسئله هیچ سودی برای هیچ کسی ندارد
بحث من سره اینکه چرا کسی بن شده یا نشده نیست
هرچند برای ارضای کنجکاوی شخصی چند سوال در این زمینه داشتم که صلاح ندونستی جواب بدی!
اما عنوان کاربر افتخاری برای یک فرد نشانه ی بیهمتایی در این انجمنه که ویژگی های خاصی به دارنده اش میده!
تمام بازدیدکننده های این انجمن از یک سن یا سطح معلومات نیستند و مسلمآ اگر قرار باشه به کسی اطمینان کنند به آنکس که این لقب رو دارد اطمینان میکنند
پس دارنده و دهنده ی این لقب مسئولیت سنگینی دارند
بارها گفته ام در زمینه زبانشناسی تخصص زیادی ندارم اما تاریخ رو نسبتآ خوب میدانم
تا حدی هم به زبان فارسی آشنا هستم که معنی سلطه را بدانم!
مدته نسبتآ زیادی از وقتم رو هم به اقتضا شغل در حال وب گردی و گردش در سایتهای مختلف هستم و کمی فرق منابع قابل اطمینان و وبلاگهای شخصی را میدانم!
نمیگویم کاربر افتخاری نباید گناه کنه چون معصوم که نیست کاربر افتخاریه!
اما نمیتونه به جعل تاریخ و توهین هم بپردازه و هنوز کاربر افتخاری باشه!
کدام 11 قرن؟ کدام پدران؟ کدام افتخار؟ کدام ترک؟ کدام فارس؟
و کدام سلطه
در واقع دو پست آخر ایشون و مسئله سلطه به واقع ناراحت کننده بود برای ایرانی وطن دوست!
ایشون نه به خاطر کاربر افتخاری بودند به خاطر انسان بودند باید از سخنان یاوه مانندشان مهذرت خواهی کنند
همان کاری که خیلی های دیگه چه ترک و چه فارس به خاطر تند روی ها و توهینهایی که به هم کردند باید بکنند
اما از ایشون که این لقب را به دوش میکشن انتضار بسیار بالاس!
برادر من راجع به 11 قرن و سلطه قبلآ توضیح دادم اما راجع به افتخار!
بله تقریبآ 11 قرن شاید هم بیش از 13 قرن باشه که به جز موارد محدود مردم این سرزمین به حکمران هاشون افتخار نکردند کسانی که نیروی بلقوه این مردم را صرف هوای نفسانی خودشون کردند
موارد محدود مثل مدتی از حکومت ساسانیان یا نادر شاه نه به خاطر انسانیتشون به خاطر قدرتمند بودن ارتش ایران
و مدتی هم در زمان کریم خان و شاهرخ به خاطر ارج نهادن به انسانها!
(البته در نوع و زمان خودشان)
که هیچ کدام ترک نیستند!
اما این مردم به خیلی از آذری ها یا به قولی ترکها افتخار کردند
به مردان بزرگی مثل نظامی که بیشک یکی از 5 ضلع بزرگ شعر پارسی در کنار فرودسی و سعدی و حافظ و مولاناس به شهریار شاعر معاصر به دلاوران مشروطه ستارخان سرفراز و باقرخان بی بدیل
حتی بسیار بیش از تمتم کسانی که حکومتشون رو با افتخار میدونستی مردم ما به پادشاهان بی تاچ ، سزاوار تاج مثل جلال الدین و عباس میرزا افتخار میکردند
مردم ما به زکریا رازی و ابن سینا و امیرکبیر و قائم مقام و ............
چه ترک و چه فارس مردم ما به انسانها افتخار میکنن
ایشون که اینقدر با معنی افتخار و سلطه غریبه است چگونه کاربره افتخاریه؟!
اگر این جملات شرم آور را از کاربر افتخاری اشتباه سهوی به خاطر عصبانیت بدانیم باید تا کی منتظر جبران این اشتباه باشیم؟!
جناب بهروز عزیز بارها در این تاپیک از بی انصافی بعضی از کاربران گفتید!!!!!
آیا واقعآ با انصافه خودتون بسنجید!
واقعیت هایی هم در این انتقادها نمی بینید؟!
در روزگاری که ملل متمدن هر روز در حال ساختن نقاط مشترک دروغین بین خودشون هستند ما چه راحت کفران نعمت همزیستیه جند هزار سالهمان را میکنیم
 

Amir_2591

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
استاد شاملو در مقاله اي در موردي مشابه اين موضوع به مصاحبه كننده مطلبي گفته بود كه خواندني است

استاد شاملو:lol: و حزب منفور توده برجسته ترین نمایندگان لمپنیسم سیاسی و فرهنگی و ایادی ترور شخصیت در عصر خود بودند ...
 

web_doost

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2006
نوشته‌ها
822
لایک‌ها
9
وقتي زورشان نمي رسد با انديشه يا پيشنهادي مقابله كنند و آن را منافي دكان و دستگاه خودشان ديدند همه زورشان را جمع مي كنند كه شخص گوينده را بي اعتبار كنند . اين يكي از خصايص بايد بگويم متاسفانه ملي ماست . وقتي نانداني شان بسته به اين است كه ماست سياه باشد ، اگر يكي پيدا شد گفت " بابا چشم داريد نگاه كنيد ماست كه سياه نمي شود " به جاي اينكه منطق پيش بياورند
مي گويند : " حرفش مفت است چون مادرش صيغه قاطرچي اميربهادر بوده "
مي گويند : " حرفش چرت است چون پدرش بهار به بهار راه مي افتاده به باغچه بيل زني پاييز به پاييز هم در كوچه هاي سيرابي مي فروخته "
مي گويند : " مزخرف مي گويد چون خودمان در مكتبخانه ديديم ابوالفضل را با عن نوشته بود "

اين جوابگويي نيست ؛ كوششي نادرست است براي راندن طرف به موضع دفاع از خود ولاجرم معطل گذاشتن اصل موضوع ؛ مي گوييد چه كنيم ؟؟ دست به تركيب هيچي نزنيم و به هيچ چيز نظر انتقادي نداشته باشيم كه دل اهل باور نازك و شكننده است و تا گفتي غوره سرديشان مي شود
فکر نمی کنید که این تعاریف شاید حکایت عملکرد خود شما باشد ؟

و آیا فکر نمی کنید کاربری که کاربر افتخاری شده و شما که مدافعش هستید بیش از اندازه بر درستی مواضع خود اطمینان دارید ؟
اگر اینگونه نبود آن نقل را نمی کردید !

در واقع شما با این پستتان موضع خود که همانا طرفداری از آن کاربر افتخاری است را بیش از پیش نمایان نمودید .
ايجاد گروه كاربري جديد تنها با اين هدف صورت پذيرفت كه اين كمترين قدرداني مي توانست باشد ( از طرف تيم مديريتي پرشين تولز ) براي اساتيدي كه پس از سالها تحقيق و كسب علم ، اكنون آماده اند بدون داشتن هيچ چشمداشت مالي ( و با توجه به گرفتاري هاي گوناگون پيرامون تحقيقات و آموزش و مسائل روزمره زندگي ) به آموزش نسل هاي بعد از خود بپردازند . ( چون هيچ كدام از تعاريف موجود در آن زمان براي اين دسته كاربران مناسب نبودند )
شما با کدام معیار دانش ایشان را ارزیابی کردید ؟ آیا اندکی تردید در مورد درستی ادعاها و مطالبی که کاربران روی سایت می گذارند لازم نیست تا از دروغ پراکنی و سوء استفاده های احتمالی جلوگیری شود ؟

اگر شما به همین آسانی به آن کاربر عنوان کاربر افتخاری دادید چگونه دوست زاده را شایسته این عنوان ندانستید ؟

توضیحتان چیست ؟ یا بر با سوادی آتابای صحه می گذارید و در بی سوادی دوست زاده اطمینان دارید یا در اعطای این عنوان گزینشی عمل کرده و برابری را از نظر دور نگاه داشته اید .

اگر بر اساس ارزیابی دانش این دو کاربر عمل کرده اید باید توضیح دهید که بر اساس کدام سند و مدرک یکی را با سواد و دیگری را بی سواد یافتید .

البته انتظار مي رفت كه كاربران نهايت استفاده را در زمينه هاي تخصصي ايشان ببرند اما من بيش از همه كاربران بابت اين بچه بازي هاي پيش آمده متاسف هستم و شرمسار
منظورتان کدام کاربر است ؟

در ضمن فراموش نکنید غیرقابل رد بودن یک ادعا نشان گر درستی آن ادعا نیست . شاید مدعی بسیار پرت بگوید و شاید شنونده دانش کافی برای رد کردن آن ادعا را نداشته باشد . از همین جهت است که در چند سطر بالا گفتم باید به درستی همه نوشته ها و مخصوصا به نوشته های غیر مستند شک کرد و پیشاپیش آنها را مورد تایید قرار نداد . شما در این تاپیک چنین نکرده اید !!

حکایتی از ملانصرالدین هست که می گوید

گروهی دانشمند در جایی جمع شده بودند و در پی یافتن مرکز زمین بودند ، هر چه تلاش کرده و بر سر و کله هم کوبیدند نتوانستند ، ملا از راه رسید و از خرش پیاده شد و گفت همیجا که من ایستاده ام مرکز زمین است .
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
استاد شاملو:lol: و حزب منفور توده برجسته ترین نمایندگان لمپنیسم سیاسی و فرهنگی و ایادی ترور شخصیت در عصر خود بودند ...

والا از توده منفور تر هم هست
حزب فاشیسم رو فراموش کردی!
این حزب وطن پرست :eek: نه تنها فروم پرشین تولز و پی سی ورلد بلکه کل جامعه ایران را به تباهی کشانده
گرچه شما که این چیزها رو بهتر از من میدونید
اما هنوز دارید نقش آدم های به خواب رفته رو بازی می کنید!
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
فکر نمی کنید که این تعاریف شاید حکایت عملکرد خود شما باشد ؟

و آیا فکر نمی کنید کاربری که کاربر افتخاری شده و شما که مدافعش هستید بیش از اندازه بر درستی مواضع خود اطمینان دارید ؟
اگر اینگونه نبود آن نقل را نمی کردید !

در واقع شما با این پستتان موضع خود که همانا طرفداری از آن کاربر افتخاری است را بیش از پیش نمایان نمودید
.

آتابای به این دلیل کاربر افتخاری شد که در مقابل توهینها و انگهایی که بهش چسبیده میشد صبر کرد
بله جناب فرهنگ دوست ( شرمنده همون وب دوست)
کاربر افتخاری بودن امکانش برای همه است
دوست زاده کاربر افتخاری نشد چون دغلکاری پیشه کرده بود
فکر کنم خود شما بودید که به آتابای فرمودید :
لینک هایی که دادی رو کدام نهاد و مرکز علمی تایید میکنه!
والا من که نمیدونم
یعنی سایت آذرگشنسب را دانشگاه ها و مراکز بزرگ تایید میکنند!
در ضمن شما توانایی کنترل اعصابتون رو ندارید
بروید به اونی که می گفت:
اگه ترک هستی برو ترکستان اینجا جای تو نیست
یا می گفت:
خاک آذربایجان متعلق است به فرزندان کوروش اگه شما نمی خواهی آریایی باشی خودتون بفرمایید خاکش مال ماست!
یا می گفت :
زبان باقیمانده از گرگان خونخوار و ددمنش را دور بیاندازید و پارسی را پاس بدارید!!!!

آره عمو شما بهتر همون رو بفرستین تا ما بفهمیم که این استاد بزرگوار !!!! چرا این چنین مذخرفات را گفت و اینجاها هم دیگه آفتابی نمیشه
در ضمن اگه قراره کسی عذر خواهی کسی نیست جز این هخا پرست بی عرضه
 

Amir_2591

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
والا از توده منفور تر هم هست
حزب فاشیسم رو فراموش کردی!
این حزب وطن پرست نه تنها فروم پرشین تولز و پی سی ورلد بلکه کل جامعه ایران را به تباهی کشانده
گرچه شما که این چیزها رو بهتر از من میدونید
اما هنوز دارید نقش آدم های به خواب رفته رو بازی می کنید!

اولا، حزبی بنام "حزب وطن پرست" وجود ندارد. حزب فاشیسم هم وجود ندارد و فاشیسم به یک مرام سیاسی اطلاق می شود و حزب احتمالی پیرو آن می شود فاشیست(نه فاشیسم!)که چنین حزبی نه در ایران امروز و نه در این انجمن فعال نیست و شما دارید به کاربران دیگر و ملت ایران انگ فاشیست بودن می زنید(حال آنکه همه می دانیم فاشیست راستین همانهایی هستند که به خون ایرانیان تشنه اند و شعار مرگ بر ایران سر می دهند!).

ثانیا، بیچاره آن کسی که از طریقت سوسیالیسم(که هرچند از دیدگاه من از راهی نادرست، ولی پرچمدار برابری آدمیان و آزادی های اجتماعی است)به دام درنده ترین و دریده ترین دیدگاه راسیستی موجود در کل خاورمیانه ی امروز، یعنی پانترکیسم بیفتد...البته منظورم از آن "کس" شما نیستید..!

فکر کنم خود شما بودید که به آتابای فرمودید :
لینک هایی که دادی رو کدام نهاد و مرکز علمی تایید میکنه!
والا من که نمیدونم
یعنی سایت آذرگشنسب را دانشگاه ها و مراکز بزرگ تایید میکنند!

اگر حقیقت را بخواهید به شما می گویم که یک پانترک نه حق و نه صلاحیت اظهار نظر درباره ی تاریخ ایران را ندارد، چراکه آنقدر مغرض و جاعل است که از هیچ دروغ شرم آوری در طی بحث روی گردان نیست و طرف مقابل ناچار است ساعتها جستجو و کنکاش بکند تا بتواند برای رد دروغ های وی سند و مدرکی حقیقی بیابد و تایپ بکند و ارائه بدهد(بعد هم جناب پانترک یک دروغ دیگر می گوید و خلاص!).

آذرگشنسپ برای هر مدعای خرد و کلانی از اسناد دقیق و مدارک پذیرفته شده نزد دانشنامه های تحقیقاتی و معتبر جهانی یا ایرانی استفاده می کند(مثل تاریخ طبری، بلعمی و ایرانیکا و ... در مباحث تاریخی و آمارهای رسمی کشوری در مباحث آماری و اسناد معتبر از سایت ها و مراجع برجسته ی لغت و زبان ‌شناسی جهانی برای مباحث مربوط و...)، پس خواهی، نخواهی از جانب آنها تائید می شود، چون مدارک مندرجاتش برگرفته از همان مراکز و نهادها یا اسناد پذیرفته شده توسط آنها می باشد. نه آنکه چون شمایان برای اثبات مدعاهای خود برود به یک سایت پانترکی دیگر لینک بدهد به عنوان سند !

اینهم که بگویید اگر "آذرگنسسپ" بفرض دارای پشتوانه ی علمی نیست(که هست)پس ما هم نباشیم ایرادی ندارد سفسطه و فرار از پاسخ است. فعل غلط و یا ناقص از نقص متقابل و فراوانی مکرر انجام، دگرگون نمی شود(یعنی اگر هم اذرگشنسپ معتبر نباشد، آتابای باید باشد چون ادعای جدیدی کرده که پیش از این موجود نبوده و مدعی باید اثبات گفته بکند).
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
اولا، حزبی بنام "حزب وطن پرست" وجود ندارد. حزب فاشیسم هم وجود ندارد و فاشیسم به یک مرام سیاسی اطلاق می شود و حزب احتمالی پیرو آن می شود فاشیست(نه فاشیسم!)که چنین حزبی نه در ایران امروز و نه در این انجمن فعال نیست و شما دارید به کاربران دیگر و ملت ایران انگ فاشیست بودن می زنید(حال آنکه همه می دانیم فاشیست راستین همانهایی هستند که به خون ایرانیان تشنه اند و شعار مرگ بر ایران سر می دهند!).

ثانیا، بیچاره آن کسی که از طریقت سوسیالیسم(که هرچند از دیدگاه من از راهی نادرست، ولی پرچمدار برابری آدمیان و آزادی های اجتماعی است)به دام درنده ترین و دریده ترین دیدگاه راسیستی موجود در کل خاورمیانه ی امروز، یعنی پانترکیسم بیفتد...البته منظورم از آن "کس" شما نیستید..!



اگر حقیقت را بخواهید به شما می گویم که یک پانترک نه حق و نه صلاحیت اظهار نظر درباره ی تاریخ ایران را ندارد، چراکه آنقدر مغرض و جاعل است که از هیچ دروغ شرم آوری در طی بحث روی گردان نیست و طرف مقابل ناچار است ساعتها جستجو و کنکاش بکند تا بتواند برای رد دروغ های وی سند و مدرکی حقیقی بیابد و تایپ بکند و ارائه بدهد(بعد هم جناب پانترک یک دروغ دیگر می گوید و خلاص!).

آذرگشنسپ برای هر مدعای خرد و کلانی از اسناد دقیق و مدارک پذیرفته شده نزد دانشنامه های تحقیقاتی و معتبر جهانی یا ایرانی استفاده می کند(مثل تاریخ طبری، بلعمی و ایرانیکا و ... در مباحث تاریخی و آمارهای رسمی کشوری در مباحث آماری و اسناد معتبر از سایت ها و مراجع برجسته ی لغت و زبان ‌شناسی جهانی برای مباحث مربوط و...)، پس خواهی، نخواهی از جانب آنها تائید می شود، چون مدارک مندرجاتش برگرفته از همان مراکز و نهادها یا اسناد پذیرفته شده توسط آنها می باشد. نه آنکه چون شمایان برای اثبات مدعاهای خود برود به یک سایت پانترکی دیگر لینک بدهد به عنوان سند !

اینهم که بگویید اگر "آذرگنسسپ" بفرض دارای پشتوانه ی علمی نیست(که هست)پس ما هم نباشیم ایرادی ندارد سفسطه و فرار از پاسخ است. فعل غلط و یا ناقص از نقص متقابل و فراوانی مکرر انجام، دگرگون نمی شود(یعنی اگر هم اذرگشنسپ معتبر نباشد، آتابای باید باشد چون ادعای جدیدی کرده که پیش از این موجود نبوده و مدعی باید اثبات گفته بکند).

متاسفانه یک پان ترک در عقایدش ذکر شده که جدایی طلبی هم چیز خوبی است که والا ما از این قاعده مستثنی هستیم
آتابای ادعاهایی در گذشته کرده بود که بسیاری دیگر بدترش را کرده بودند
مثلا همین 400 ساله بودن تاریخ زبان ترکی که متاسفانه از هزاران هزار دروغی است که در کارخانه شونیزم ساخته میشود
آتابای ادعا کرده بود که من یک واژه ترکی است که ثابتش هم کرده
حالا اگر شما که اینقدر به فکر کشور عزیزتان هستید بروید و دو مقاله آتابای را نقد کنید
باشد که ما هم یه چیزی جز دروغ و فحش و تحریف از شونیزم ها یاد بگیریم!!!!!!!!!!!!
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
دوستان بزرگوار من

محبت كنيد براي باز ماندن تاپيك و استفاده دوستان ديگر از وارد شدن به بحث هاي حاشيه اي كه به اصل موضوع مربوط نيست خودداري كنيد .

در اين هياهو و جنگ و جدل 4 مطلب ارزشمند دوستان ( از هر نظريه ) گم مي شود و هدف اصلي تاپيك از بين مي رود .


سپاس دوستان عزيزم را
 

siroos1

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 می 2006
نوشته‌ها
23
لایک‌ها
0
سلام
بهروز جان ميبخشيدا ولي بهتر بود از كساني كه مخالف طيف فكري تو هستن يه عذرخواهي ميكردي كه حداقل كسي فكر نكنه فقط به طيف فكري خودت ارزش ميدي و عنوان كاربر افتخاري پيشكش ميكني!!

حالا كه ميخواي بحث درست پيش بره لطف كن كساني رو كه بن كردي برگردونشون كه نگن با زور ميخواي ميدون رو براي پانتركيستها باز بزاري.

البته اين فقط يه پيشنهاد بود ما كه زورمون نميرسه ادمين عوض كنيم
ادمين سايت هم كه قربونش برم كاري به كارت نداره

در اين شبهاي قدر همه رو به خدا ميسپرم
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
سلام
بهروز جان ميبخشيدا ولي بهتر بود از كساني كه مخالف طيف فكري تو هستن يه عذرخواهي ميكردي كه حداقل كسي فكر نكنه فقط به طيف فكري خودت ارزش ميدي و عنوان كاربر افتخاري پيشكش ميكني!!

حالا كه ميخواي بحث درست پيش بره لطف كن كساني رو كه بن كردي برگردونشون كه نگن با زور ميخواي ميدون رو براي پانتركيستها باز بزاري.

البته اين فقط يه پيشنهاد بود ما كه زورمون نميرسه ادمين عوض كنيم
ادمين سايت هم كه قربونش برم كاري به كارت نداره

در اين شبهاي قدر همه رو به خدا ميسپرم
سلام سيروس جان

حقيقت امر اين است كه من خودم را مخالف با طيف فكري خاصي نمي بينم و اين عنوان هم از اين جهت به كاربر آتاباي نداديم . اين تنها به نشان قدرداني از استاد بزرگي است كه دعوت اين انجمن را اجابت نموده اند ( استادي كه تنها به اندازه بزرگترين كاربر اين فروم از نظر سن پشتوانه تحقيق و تدريس دارند ) و ما را از دانش خود بي بهره نمي گذارند .

علاقه مندي من هم به اين تاپيك و موضوع آن تنها از اين جهت است كه خودم بياموزم و ياد بگيرم .
من بارها اين موضوع را يادآوري كرده ام اما شما باز باعث شديد كه بگم . از اين تاپيك 36 صفحه اي كه در اينجا وجود دارد ؛ در فروم هاي ديگر حتي نمي توانستيد چنين تاپيكي را با چنين روندي به يك صفحه برسانيد و يقيانا همه هم بن مي شدند .

اين از آن بابت است كه بر خلاف نظر شما ؛ ادمين هاي سايت بسيار هم نظر بازي به مسائل دارند و . . .


باز هم از تمام دوستان خواهش مي كنم بحث هاي انحرافي را مطرح نكنند .
 

hossein_asp

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 مارس 2005
نوشته‌ها
639
لایک‌ها
0
سن
40
محل سکونت
جایی که خدا نباشد
ببخشید من این تاپیک رو تازه دیدم و همه بحثها رو هم کامل نخوندم.اما با قاطعیت خدمت شما عرض می کنم که مردم آذربایجان از نژاد آرایای اصیل هستند حتی نسبت به دیگر نقاط ایران. قابل توجه است که حتی مردم ارمنستان جزی از شاخه مهاجر نژاد آریایی هستند.من مدعی این موضوع نیستم که در ایران ترک وجود ندارد که البته اینطور نیست مهاجرینی همواره از یک سرزمین به سرزمین دیگر وجود دارد.زبان آذری هم زبان فارسی باستانی است که در
زمان اشغال سرزمین آذربایجان قواعد زبان ترکی را پذیرفت. حالا اینا چه اهمیتی داره به نظر من هیچ حالا همه مردم ایرانیم نه نژاد پرست اما مراقب باشیم ما را به کجا می برند تکرار تجربه شهرهای قفقاز فکر نکم چندان جالب باشد هر چند این کجا و آن کجا. مگرم یک وجب از خاکم بگیرند...
 

ehsanpersian

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 جولای 2006
نوشته‌ها
5
لایک‌ها
0
استاندار پیشین آذربایجان شرقی
سه‌شنبه ٢١ تير ١٣٨٤

همشهری عزیزم آقای انصافعلی هدایت:
خبر خروجت از ایران را در روزنامه‌ها خواندم و سخت در اندیشه فرو رفتم.
این دومین بار است که در باره و برای تو دست به قلم میشوم‌.
بار نخست وقتیکه پس از بازگشت از اروپا به زندان افتادی ضمن اینکه مثل همیشه و در رابطه با دیگر زندانیان اندیشه دست بکار جلب حمایت از تو شدم نامه سرگشاده‌ای به دست اندرکاران در باره تو نوشتم که تیتر آن این بود که شما را بخدا از آقای هدایت یک چهرگانی دیگری نسازید .
اما پیش از ارسال آن برای چاپ از خودم پرسیدم که آیا این حرف زیر سیوال بردن تمامیت ملی آقای هدایت نیست آیا این اهانت به عرق ایرانیگری او و دست آخر اهانت به او نیست که در پاسخ به خودم از فرستادن نامه خودداری کردم‌. رویدادهای بعدی درستی تردیدهای مرا هویدا کرد که درآن روزهای سخت و زجرآلود تو که دهان از خوردن بسته بودی و من سخت نگران حال تو بودم ، وقتی به مصاحبه‌های فاطمه عزیز دختر جوانت گوش کردم یا آنها را خواندم با خود گفتم باید که شالوده تنومندی از ایمان و تعهد در چارچوب این خانواده بوده باشد که چنین بار و بری داده است که باز دیدم کار درستی کردم که آن نامه را نفرستادم.
اما حالا که از کشور خارج شده‌ای ، گرچه استواری ترا سخت باور دارم اما می‌دانم که بیگانگان ترا راحت نخواهند گذاشت باز دست به قلم بردم.
از تو دعوت خواهند کرد که دسته گلی بر مزار مصطفی کمال بگذاری که احساس کنی که او آتای تو و دیگر آذربایجانیها است‌. جناحی از تندروان اتحادیه اروپایی ترا به احترام خواهند پذیرفت و به اصطلاح در حد بالا ترا تحویل خواهند گرفت‌.
الان مایکل لدین جلویینی گمیریر (افسارش را میجود) و برای دیدار تو لحظه شماری می‌کند که یک سخنرانی در آن موسسه‌ای که با کمک مالی اسراییل و مسیحیان صهیونیست بنا شده است برای تو ترتیب دهد ، همان کاری که با سید حسین ... کرد و با ...، و بخواهد که مهمان آنان باشی و به ظاهر بکار پژوهش در همان موسسه شان بپردازی که از محل آن چند میلیون دلار بودجه‌ای که کنگره آمریکا برای سیخونک زدن به ایران تصویب کرده است و در اختیار سیا است ثمن بخسی بتو بپردازند که اموراتت بگذرد. آنها با رمل و اصطرلاب استعدادهایی شگفت در تو کشف خواهند کرد که خود هرگز از آنها آگاه نبوده‌ای و از تو یک **** فرزانه و سیاستمدار برجسته خواهند ساخت که خود هرگز اورا نشناخته بودی‌. و بر تو همان خواهد رفت که بر چهرگانی رفت‌. او یک معلم ساده و یک ایرانی وطن دوست بود که زجر زندان و فریب بیگانه از او یک میرفتاح (١) دیگر ساخت. شاید اگر چهرگانی را نمی‌آزردند و می‌گذاشتند که در انتخابات شرکت کند و به مجلس برود امروز بر سر سفره جیره خواری افراطی‌ترین جناحهای مسیحی‌های صهیونیست و صهیونیست‌های یهودی نمی‌نشست‌.
.....
ایکاش سازگارا هم که رکورد مقاومت در زندان و اعتصاب غذا را شکست در برابر اغواگری بیگانگان هم ایستادگی می‌کرد و امروز در واشینگتن بر سر سفره آن موسسه کذایی نمی‌نشست‌.
من همه خشم و نفرینم را نثار آنانی می‌کنم که پاسخ اندیشه را با زندان و شکنجه میدهند‌.
ما از این سستی‌ها و وادادنها پیشتر‌ها باز هم دیده ایم‌.
سید جعفر پیشه‌وری عضو هیات تحریریه روزنامه "آذربایجان جزء لایتجزای ایران" در باکو در سال ١٩١٨ بود که بعدها حلقه ارادت مسکو و باقراف را به گردن افکند و آذربایجان را تا لبه جدایی برد.
ایران هزاره‌ها پشت سر نهاده و ایلغارها و یورش‌های ویرانگر بسیاری دیده است.
ایران در سیصدواندی سال گذشته بیش از نود بار بوسیله روسها و نه بار بوسیله ترکان عثمانی مورد تجاوز قرار گرفته و در تمام این موارد این آذربایجان و تبریز بوده است که بار دفاع از تمامیت ارضی ایران را بدوش کشیده و با خون خود از آن دفاع کرده است‌.
ترکان عثمانی در تبریز از سرهای جوانان مناره ساخته‌اند اما تبریزی‌ها اگر هم شاه اسماعیل یا شاه عباس فرار کرده و آنان را تنها در برابر دشمن رها کرده‌اند با همه هستی شان از شرف ایرانی‌شان دفاع کرده‌اند و متجاوزان را وادار به ترک ایران کرده‌اند.
گمان نکن که این تصادفی بوده است که هم شاه اسماعیل بعد از شکست در چالدران در سال ٨٩٣ شمسی از سلطان سلیم و تسلیم تبریز به دشمن وهم شاه عباس پس از شکست سال ٩٨٧ شم

در برابر مرادپاشا صدراعظم سلطان احمد و باز تسلیم تبریز به ترکان عثمانی و هم محمدرضاپهلوی بعد از وقایع فرقه دمکرات و نغمه‌های جدایی طلبی در سالهای ٢٥-١٣٢٤ برای بازپس گرفتن تبریز نجنگیده‌اند چرا که در آنجا دشمن از پیش اخراج شده بود.

و حالا من خواهشی چند دارم که میخواهم از راه مهر چندی به آنها بیندیشی.
انصافعلی گرامی: اگر بیگانگان با تو نشستند دردت را بگو و از رنج هم‌میهنانت شکوه کن اما به آنان اعتماد نکن و از آنان یاری نخواه.
هدایت عزیز.
اگر ترا به پان تورکیسم فرا خواندند هویت و آرمانهای بزرگ ایرانی‌ات را در مزبله قومیت گرایی که مدتها است آفتاب عمرش به لب بام رسیده است نیفکن.
این نوع شوونیسم قومی اگر در پایان جنگ جهانی اول بکار ترکهای جوان آمد که سخت از بحران هویت رنج میبردند امروزه و در این دنیای بشدت جهانی شده سکه دقیانوس است که هیچ خردمند حسابگری خریدار آن نمیتواند باشد.
اگر اختلاف زبان را به رخت کشیدند که تو با فارسها ملیت جداگانه‌ای داری از شهریار خودمان مدد بگیر که می‌گوید:
تو همایون مهد زرتشتی و ، فرزندان تو
پورایرانند و پاک آیین نژاد ، آریان
اختلاف لهجه ، ملیت نزاید بهرکس
ملتی با یک زبان ، کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تورا گفتند ، ایرانی نه ای
صبح را خوانند شام و ، آسمان را ریسمان
هویت چیزی نیست که آنرا از کسی قرض کنیم یا بگیریم یا اگر خشمگین شدیم آنرا پس بدهیم و یا معاوضه کنیم‌. هویت در طول نسلها و قرنها ساخته می‌شود و همزاد ماست و پیوسته هم زی ما خواهد بود. هیچ بیماری به مهلکی هویت باختگی نیست.
آنها که در جمهوری آذربایجانند بخاطر ١٧٠ سال هجوم بی امان فرهنگی از طرف تزار و بدتر استالین ، امروزه دچار بحران پیشرفته هویت هستند و غمگنانه باید گفت که سالیانی و نسلهایی طول خواهد کشید که خویشتن خویش را بازیابند.
ترکیه راهم گواهیم که سالیانی است آویزان ، بین شرقی بودن و غربی بودن سرگردان است و این زمان در راهروهای اتحادیه اروپایی و در پایتختهای اعضای آن بدنبال احراز هویت خود است.
که گفته‌اند: ذات نایافته از هستی بخش - کی تواند که شود هستی بخش.
ولی توی ایرانی از معدود ملتهایی هستی که در درازنای هزاره‌ها هویتت در کوره داغ و سوزان رویدادهای تلخ و شیرین و فراز و فرودهای دورانساز آبدیده شده است‌.
من به آنان ، ترکها ، احترام می‌گذارم همچنانکه به عربها ، به چینی‌ها ، به افریقاییها و همه ملتهای دیگر اما دست کم برای نگهداری سلامت روان و شخصیتم چهارچشمی هویت خودم را می‌پایم.

و اما چند کلامی در باره آمریکا که دعوی دموکراسی برای جهان دارد می‌گویم.
برای کیسینجر که راه حل رام کردن ایران را تجزیه ایران می‌داند باور کن نه تو و نه من و نه میلیونها انسان دیگر محلی از اعراب در منظومه اندیشگی آنان نداریم ما تنها و تنها عدد و رقم هستیم که آنان برای رسیدن به منافع بیشتر به تناسب و خورند ، آنها را بکار میبرند.

می‌دانم که تو آن عکس معروف رامسفیلد را که در بغداد با کمال احترام وخضوع دست صدام را میفشارد و بهترین سلامهای ریگان را تقدیم او میکند دیده‌ای.
می‌دانی که آن ملاقات حدود یکماه بعد از آنکه صدام حلبچه را بمباران شیمیایی کرده بود انجام گرفت‌. صاحب نظران و سیاست گذاران پنتاگون و وزارت خارجه در برابر انتقادات حقوق بشری‌ها و اروپاییها گفتند که در جنگ مردم کشته میشوند حالا چه با بمب شیمیایی و چه با بمب معمولی‌. و دیدیم که همینها برای آماده کردن افکارعمومی به حمله به عراق همان بمباران شیمیایی را از جنایات بزرگ صدام اعلام کردند.
و حالا این همان رامسفیلد است بی ذره‌ای تفاوت که ماموریت دارد دموکراسی را از لوله تفنگ و توپ به حلقوم عراقیها فرو کند.
نمیدانم فاطمه ، دخترت ، چندسال دارد ولی اینرا میدانم که در باور من قدی برافراشته تر از کوه هشته سر (٢) دارد که بر بالای المپ بذ (٣) در جای برومند (٤) نشسته است و بابک را دل قوی دار میگوید و امید را در دلهای ما میکارد و فردا را هزار البته زیبا و خواستنی میکند که من به احترام او به تمام قد بر می‌خیزم .....
تو در زندان بودی و با تن بیمارت روح بزرگت را صیقل میدادی.
تو معنی زندان را و لگدمال شدن کرامت انسانی را چشیده‌ای پس خوب میفهمی که آنانی که گرفتار زندانهای باگرام ، ابوغریب ، گوانتانامو ، و ، و ، و بودند و هستند چه کشیده‌اند و میکشند.
در زندانهای ازبکستان و قزاقستان که با آمریکا روابط زیادی حسنه دارند و پایگاههای نظامی آنرا میزبانی میکنند ، بنا به گزارش سازمان دبده بان حقوق بشر ، به زندانیهای سیاسی بطری نوشابه استعمال می‌کنند و در زندانهای باگرام افغانستان و ابو غریب سر بطری را داخل مدفوع انسانی میکنند و از زندانی دست بسته میخواهند که با دهان خود آن سر بطری را بیرون بکشد‌.
به خرد و اندیشه سوگند که این چنین آدمیان هرگز برای من و تو آزادی به ارمغان نمی‌آورند آنان آب به آسیاب خود میریزند و نان خود را به تنور میزنند و من وتو برای آنان هیچ بجز ابزار نیستیم.
ریچارد پرل ، که در رسانه‌های روشنفکری آمریکا از او به پرنس تاریکیها نام میبرند ، خود را از رهبران مبارزه با تروریسم معرفی میکند و در همان حال در اجتماع حامیان مالی گروه رجوی در واشینگتن سخنران اصلی میشود.
چند سال پیش سناتور آنزمان ایالت نیوجرسی ، رابرت توریسلی ، در خط مقدم حمایت از گروه رجوی در کنگره آمریکا بود. وقتی زمانه دگر شد و دولت آمریکا اسم آن گروه را در لیست گروههای تروریستی گذاشت خبرنگاران آن سناتور را سیوال پیچ کردند که چرا از آن گروه تروریستی حمایت میکرد. میدانی پاسخ او چه بود؟ گفت هردوی اینها ، هم آن گروه وهم **** ایران شیطانییند‌. اینها را بجان هم بیفتند منافع ملی ما تامین میشود‌.

این گمان نکن که ویژه یک دولت یا یک گروه از تندروان آمریکا هست که چنین می‌اندیشند این اقتضای طبیعت آمریکا است. تا بوده در این دویست و چندسال گذشته چنین بوده‌.

آن ساده لوحانی که از این امامزاده مراد می‌طلبند اگر نیم نگاهی نه به خرده گیران غیرآمریکایی که به صاحبنظران نامدار و برجسته آمریکایی بیفکنند خواهند فهمید که در مخیله سیاسی حتی دمکرات ترین و انسان دوست ترین (اگر یافت شود) رهبران آمریکا ابر وباد و مه و خورشید و فلک در کارند تا منافع آمریکا تامین شود.
از وودرو ویلسون ، رییس جمهور ظاهرا طرفدار حق تعیین حاکمیت ملتها ، البته تنها سفیدها و اروپاییها ، که چالمرز جانسو ن در کتاب باارزشش "افسوسهای امپراطوری" اورا بنیان گذار پایه‌های روشنفکری امپریالیسم آمریکا می‌نامد تا جان اف کندی ، که قالی باف ساده لوح هموطن من چهره اورا روی قالی میبافد ، همان که آتش جنگ ویتنام را شعله ور کرد همه وهمه ، هم وغم شان تامین منافع ملی شان بهر قیمتی بوده است ولو به قیمت کشتن ٤ میلیون ویتنامی ، به روایت نوآم چامسکی ، یا بیش از صدهزار کشته غیرنظامی عراقی در این جنگ اخیر‌.
اگر از من نمی‌پذیری به تاریخ مردمی آمریکا نوشته هووارد زین مراجعه کن به نوشته‌های چالمرز جانسون ، گور ویدال ، چامسکی ، بیل مویرز و صدها اندیشمند دیگر نگاه کن.
میدانم که تو چنین نیستی‌. حاشا و کلا‌. به در میگویم که دیوار بشنود‌. با بیگانه کار کردن عاقبت خوشی ندارد‌.
این عروس هزار داماد هیچکس را وفا نمی‌کند‌. نوریه‌گا همچنان در زندان فلوریدا است‌. احمد چلبی بینوا را دیدی که چه بر سرش آوردند‌. او که سالیانی زانو به زانوی چهره‌های نامدار نیوکان‌ها در مکتب اشتراوس تلمذ کرده بود و دردانه پنتاگون شده بود و بخود میبالید که او آمریکا را به سرنگونی صدام کشانده است چندان که پا را از گلیم خود بیرون کرد نیمه شبان نیروهای مسلح ارباب به خانه اش ریختند و زندگی اش را متلاشی کردند و ریز مواجبی را که گرفته بود بر سر هر کوی وبرزن برملا کردند و آبروی

نداشته اش را بردند. حمید کرزای بودن نه تنها خوش نیست که پر غم انگیز است‌. من سخت دلم بحال او میسوزد. ایکاش برخاسته از درون مردمش بود.

همشهری گرامی‌ام
تو از تبار مادانی ، تو از خویشان بابکی ، تو فرزند ستارخانی
مادان الفبای ٢٦ تایی را ساختند و آنرا به همگان از هر قبیله‌ای و قومی و نیز به پارسها آموختند.
بابک دل در گرو عشق همه ایرانزمین داشت از خراسان بزرگ تا طبرستان و ری و اصفهان و همدان همه را سرزمین مادری خود می‌دانست و کمر بر پاسداری از آن سرزمین گرامی بسته بود چنین بود که خواسته اورا در همه ایران از خراسان تا اصفهان پذیرا شدند و در رکاب او جنگیدند.
و ستارخان وقی کنسول روس پرچم کشورش را به او پیشکش کرد تا بر بالای بامش بنهد که در امان باشد میدانم که میدانی به او گفت : جناب کنسول من میخواهم که هفت دولت زیر بیرق ایران باشد و تو از من میخواهی که زیر بیرق روس بروم.
وقتی محمد علیشاه مجلس را به توپ بست همه ایران خاموش شد ولی تبریز بپا خواست‌.انجمن تبریز محمد علی را از سلطنت خلع کرد. انجمن تبریز پارلمان ایران شد و همه ایران را ***** کرد.
تبریزیها محمد علیشاه را به زانو درآوردند و عین الدوله را سکه یک پول کردند. زن و مرد تبریزی سرها دادند ولی سر خم نکردند چرا که مثل همیشه تاریخ پیشتاز رهایی بودند و در آزادیخواهی سروری میکردند که دغدغه همه ایران را داشتند که سهمگین ترین محاصره که در تاریخ کم شمار است را تحمل کردند برگ درخت و علف خوردند ولی در برابر دیکتاتور خم نشدند اما تا شنیدند متجاوزان روس از مرز جلفا رد شده و به پشت دروازه‌های تبریز نزدیک میشوند به شاه تلگراف زدند که " شاه بجای پدر و توده فرزند است‌. بیگانه نباید از رنجش بین آن دو سو ء استفاده کند‌. ما از خواست خود می‌گذریم‌...... "
من می‌دانم که تو حال مردان انجمن را و ستارخان را در آن لحظات می‌فهمی. آنان خار در چشم و استخوان در گلو از خونهای به زمین ریخته ، از زجرهای کشیده شان گذشتند که بیگانه سرزمینشان را نیالاید.
تو روزنامه نگاری و بیگمان بهتر از من میدانی که چند ماهی پیش از تغییر نام اران به جمهوری آذربایجان بدست دولت مساواتچی‌ها ، وقتی گروهی از همگنان تو ، روزنامه نگاران ایرانی که زبانشان هم ترکی بود و در باکو زندگی می‌کردند ، از ترفندهایی که می‌گذشت و نیرنگهایی که برای دیگر کردن نام اران به آذربایجان آگاه شدند روزنامه‌ای بنام "آذربایجان جزء لاینفک ایران" در باکو چاپ کردند که در آن به آن تمهیدها می‌تاختند و از تمامیت ارضی ایران دفاع می‌کردند‌.

تو خود بهتر از من واکنش شیخ محمد خیابانی را در برابر آذربایجان نامیدن اران در شمال ارس می‌دانی‌.
می‌دانم که هنوز طنین هلای او در گوش تاریخی تو طنین انداز است که فریاد میزند "‌ای آزادیخواهان که عهد و میثاق بسته‌اید ، یا بمیرید و یا ایران را آزاد کنید ، بیایید قول شرف خود را تکرار کنید که ایران را به آزادی واقعی نایل خواهید ساخت" بر این باور بود که "تبریز قصد هیچ کعبه‌ای را نکرده است ، بلکه خود کعبه آزادیخواهان است".

تو فرزند خلف ستارخانی‌. که وقتی محمد علیشاه را بر انداخت و همه جا سکه بنام او میزدند‌. او که فارسی هم نمیدانست بجای اینکه رو بسوی همزبانانش در شمال ارس بیاورد ، که اگر چنان میکرد تزار روس خلعت الماس نشان به او می‌پوشاند و هزار تمکین و تامین از او می‌کرد ، رو به تهران برد‌. چرا که عشق ایرانزمین در سر داشت ولو اینکه در باغ اتابک تیر بپایش بزنند و از سر بی مروتی آن بر سرش آورند که همه میدانیم‌. و بر این باور نبود که اختلاف زبان اختلاف در ملیت را سبب میشود.

در رگهای تو همان خونی جاری است که در رگهای حسن پسر هیجده ساله علی موسیو جاری بود که در آن عاشورای سیاه ، (دهم دیماه ١٢٩٨) وقتی در کنار و بعد از ثقه الاسلام خواستند طناب دار را بگردنش بیندازند فریاد کشید: یاشاسین ایران ، یاشاسین مشروطیت‌.


تو حق داری که هرجا که امن و امان داری زندگی کنی که زندگی زیباست‌. تو حق داری که به کار رفاه و آسایش خود و خانواده ات بپردازی که هیچ نکوهشی بر تو روا نیست‌. اما کنار سفره بیگانه نشستن و ابزار نیرنگ بیگانه شدن در خور و سزاوار یک آذربایجانی نیست‌.
بسیار خوش دارم و خوشتر که اینهمه نگرانی ام درباره تو بی پایه ونادرست باشد‌. در آن صورت خشم ترا بجان میخرم و دست ترا میبوسم که مرا ببخشی‌.
بر من زیاده خرده مگیر‌. نزدیک به سه هزاره است که دلواپس یکپارچگی ایران هستم و درد عشق آن مادرشهر دوست داشتنی بیقرارم کرده است‌.
سخت بر این باورم که تو هم دغدغه ایران داری‌. پس بیا باهم همصدا شویم و با همه زور و توان فریاد زنیم:
یاشاسین ایران ، یاشاسین آزادلیق.

همشهری تو
نورالدین غروی
استاندار پیشین آذربایجان شرقی
[email protected]

--------------------
توضیح :
١- در جریان جنگ دوم ایران با روسها (١٨٢٨ میلادی) که منجر به امضای عهدنامه ترکمن چای شد و روسها وارد تبریز شدند‌. میرفتاح آخوندی بود که به استقبال روسها رفت‌. وهمان شد که چنان منفور و مطرود مردم شد که زیستن در تبریز را نتوانست و به روسیه رفت‌. واز آن پس نام او در افواه مردم مترادف با خیانت شد‌.
٢- کوه هشته سر یا هشتادسر در منطقه کلیبر است که قلعه بابک بر فراز آن ساحته شده است.
٣- قلعه بابک
٤- مادر بابک
نقل قولهای تاریخی از : تاریخ هیجده ساله - کسروی ، دو مبارز مشروطه - ریس نیا و ناهید ، علی مسیو - سرداری نیا ، شیخ محمد خیابانی – علی آذری ، مقدمه آذربایجان در موج خیز تاریخ- کاوه بیات ، تاريخ تمدن – ویل دورانت
 

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
حیفم اومد از حسی که خوندن این نامه بهم داد حرفی نزنم
یاشاسین ایران ، یاشاسین آزادلیق!
وقتیکه کلام قاصراست از بیان حق مطلب
....................................
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
سلام
بهروز جان ميبخشيدا ولي بهتر بود از كساني كه مخالف طيف فكري تو هستن يه عذرخواهي ميكردي كه حداقل كسي فكر نكنه فقط به طيف فكري خودت ارزش ميدي و عنوان كاربر افتخاري پيشكش ميكني!!

در صفحات قبلی من ندیده ام که مدیر به خاطر یک عمل خوب یا بد از دیگران عذر خواهی کنه
مدیر محترم این بخش تابع هیچ طیف فکری نیست
اگه بود اونهایی که قبلا گفته بودند ترکی زبان لاشخوران است و ترک ، گرگ کثاقت خور است و اگه ترک هستی بفرما برو ترکستان و غیره را بن میکرد اما نکرد ...
چرا؟
کاربر افتخاری به کسی تعلق میگیره که آدم حسابی باشه
حرفاش به درد بخور باشه
من خود دو مقاله زیبای آتابای را در قالب فایلی پی دی اف جمع کرده ام و در فرومی دیگر گذاشته ام تا همه استفاده کنند
به نظرم نه تنها باید به آتابای کاربر افتخاری داده بشه بلکه باید لقب بردبارترین کاربر فروم هم بهش داده بشه!
کافیه به تاپیک "پرچم در ایران باستان" مراجعه کنید تا میزان نیکی و بردباری یک کاربر با آن همه توهینی که بهش شده است رو در قالب یک پست عاطفی مشاهده کنید
گرچه شما خودتون رو به خواب زده اید و گه گاهی هم مارو زیر چشمی می پایید!

حالا كه ميخواي بحث درست پيش بره لطف كن كساني رو كه بن كردي برگردونشون كه نگن با زور ميخواي ميدون رو براي پانتركيستها باز بزاري.

اتفاقا ده ها نفر از کسانی که به اصطلاح شما پان تورک هستند و بن شده اند باید باز گردانده شوند تا از دروغ های به مضامین زیر جلوگیری کنند:
در این فروم تنها مونده دو کاربر که با این اشرار مقابله کنه یکیش آتابای است که اصلا وقت نمی کنه به فروم سر بزنه
یکی هم خود من که تا حرف میزنم بن میشم(تعداد بن شدن : 4 بار تا به حال) و دروغ ها نیز پیش میره و تاپیک هم در آخر گم و گور میشه و هیچی به هیچی!
حالا نمونه هایی از دروغ ها رو ببینید تا از بحث منحرف نشیم:

1 - مزگت که به گفته آقایان یک واژه پهلوی است به معنای سجده گاه و وارد عربی شده است به صورت مسجد
البته ما که نمی فهمیم سخن کتابهای دینی و عربیمان را باور کنیم یا حرف این عالی جنابان را که حتی ریشه این واژه را نیز مشخص نمی کنند
عجیب است!

2 - تاریخ ده هزار ساله اقوام نیمه وحشی ایر که جزو دروغهایی است که معلوم نشده کدام نفهمی آن را بیان کرده و شونیزم ها نیز میمون وار تکرارش میکنند این در حالی است که حتی یک سنگ نوشته ، پوست نوشته یا چیزی دیگر که نشان دهد ایرهای نیمه وحشی از ده هزار سال پیش در ایران ساکن بوده اند پیدا نشده است
این درحالی است که تعداد بسیاری کتیبه و نوشته وجود دارند که میرسند به اجداد آذربایجانی ها (سومر ، لولوبی ، قوتی ، ماد ، ماننا و ...) . لازم به ذکر است که هنوز باستان شناسان بر سر 5000 ساله بودن تاریخ ایرها اختلاف عقیده دارند

3 - ادعای بسیار دروغین فارسی بودن 25 درصد از لغات زبان ترکی!:eek: که تا به امروز مشخص نشده است این واژه ها چیستند که به هر وبلاگ یا سایتی میرسیم (اکثرا عنوان نژادپرستانه آریایی نژاد برتر است! را به کار می برند) داخل دروغ و فحش ، زیر سبیلی ردش می کنند

4 - ادعای بسیار خنده داره 400 ساله ! بودن زبان تورکی در ایران که مانند همه سخنان شونیزم ها یک دروغ بسیار خنده دار است و مانند همیشه بی سوادیشان را عیان میسازد
اینان نمی دانند که کتاب دده قورقود حداقل 800 سال قدمت دارد (این کتاب جزو ادبیات فولکوریک آذربایجان محسوب میشه و اونجوری که بر میاید دمدمه هایش از 5000 سال پیش شروع شده است و زبان به زبان و نسل به نسل همانند اثر زیبای آتالار سوزو به عصر ما رسیده است و 800 سال پیش برای مهاجران اغوز در قالب یک حماسه زیبا پیش کش شده است)
از آن گذشته دو قطعه شعر ترکی از حسن اوغلو شاعر آذربایجانی (700 سال پیش) به یادگار مانده است که این دروغ را نیز نفی میکند . به راحتی آب خوردن!

و هزاران سفسطه و دروغ دیگر که تنها با یک سرچ کردن ساده توی گوگل میشه اونها رو مشاهده کرد

البته اين فقط يه پيشنهاد بود ما كه زورمون نميرسه ادمين عوض كنيم
ادمين سايت هم كه قربونش برم كاري به كارت نداره

در اين شبهاي قدر همه رو به خدا ميسپرم

ادمین این بخش تنها در صورتی عوض میشه که همه کاربران بخوان
اینکه یک نفر منافعش رو در خطر ببینه و بخواهد مدیر عوض کند بحث دیگری است
یه نگاه به تعداد پستهای بهروز بنداز . چندتاست 10،400 تا
یعنی مدیریت این بخش 10000 عدد پست دارند که 10000 تا مشکل رو هر کرده و خلاصه به درد خور بوده
پست ها و اعمال خودت رو ببین
چه کار مثبتی تا به حال در این فروم کرده ای
جز دردسر و ایجاد تشنج!

اگر دوست داری مدیر عوض بشه باید 10،400 تا پست به مدیر سایت بزنی تا درخواست شما و همفکرانتان بررسی شود:lol:
البته منظورم این نبود که مدیر عوض شود تنها درخواستتان بررسی شود!!!!
 
بالا