• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

واقعاً مردم آذربایجان ترک نیستند؟

AtoorPat

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2006
نوشته‌ها
100
لایک‌ها
2
به نقل از Xelil :
جوابهایت بوی نژادپرستی خالص می دهد؛ آن چیزی که دیگران را متهم به آن می کردی و می کنی.
اين نظر شماست زيرا همه مي‌دانند كه باران، رحمت است اما اگر بر مردابي كه لاشهء گرگ خاكستري در آن باشد ببارد، بوي ديگري خواهد داد! اين بو از جاي ديگر است نه از باران!
سندی در مورد قتل عام مردم بیگناه آذربایجان بدست عثمانیها نام ببر. برعکس؛ این ایشان بودند که مردم بخش غربی آذربایجان را در همان سالهای مورد ادعای ارامنه از دست داشناکهای ارامنه و کردهای مهاجم (به سرکردگی اسماعیل سیمتقو) نجات دادند و آن موقع دولت مرکزی معلوم نبود که چه غلطی می کرد.

لابد جنگهاي ايران و تركان عثماني كه همواره در آنها قتل عام مردم بيگناه آذربايجان و يكيشان بنام چالدران بود، يادتان رفته است؟

اينكه واژهء‌ فرهنگ در زبان تركي نيست واقعيتي است بس شگرف زيرا كساني كه بيابانگرد باشند و جز يورش و غارت و كشتار چيزي ندانند، مسلما واژه‌اي هم براي فرهنگ نخواهند داشت. نژاد پرست به كسي مي‌گويند كه نابودي نژادهاي ديگر را درنظر داشته باشد. درست مانند تركان (به كتاب دده قورقود بنگريد) غدار و مكار. اگر غداري و مكاري خوب بود هيچگاه شاعر گرامي و بزرگ آذربايجان، قطران تبريزي، درباره تركان چنين نمي‌گفت:

چــه ارزد غـدر با دولت چه ارزد مکـر با دانش ... اگـرچـه کــــار ترکان هست غــداري و مکــاري!

شما به كتاب «ارومیه در محاربه عالمسوز» اشاره كرديد، باز جاي شكرش باقي است كه كمي مطالعه داريد. آيا مي‌توانيد آغاز مقدمهء‌ اين كتاب را كه نوشتهء‌ استاد بيات است برايمان بنويسيد؟!

پ.ن: كسي كه تازه عضو شده باشد و 5 پست داشته باشد و در همهء پستها يك عكس را مدام تكرار كند بيگمان استفاده از تريبونهاي آزاد و عمومي را بعنوان سوء‌ استفاده از آزادي بيان بكار خواهد بست.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
اغلب دوستاني كه به صورت جدي در اين بحث ها شركت مي كنند نمي توانند ادعا كنند كه گرايشاتي ندارند و بي طرف كامل هستند . حتي آنهايي كه مدام اظهار بي طرفي مي كنند !!!
تنها شخصي ديدم كه با نهايت احترام ، سعي در بي طرفي و قضاوت منصفانه داشت جناب اسنفديار بود .

در اين صورت است كه نتيجه چنين بحثي از پيش معلوم است . نهايتا بي نتيجه مي ماند و بين كاربران درگيري پيش مي آيد و مديري از راه مي رسد و به اجبار پست هاي يك كاربر را پاك مي كند و صورت مسئله پاك مي شود .

پس بياييد كمي منصفانه تر با هم سخن بگوييم .


در اين كه همه ما ايراني هستيم شكي نيست . حالا در هر منطقه به زباني سخن مي گوييم

حالا يك قوم در 3000 كيلومتر با ما در 4000 سال قبل آدم كشته اند چرا به ما بر مي خورد من نمي دانم .

البته فكر نكنيد من منظورم با كاربر خاصي است .
مرا كه مي بينيد متولد تبريز هستم و هم به نژادم و هم به زبانم افتخار مي كنم و اگر از بعضي آقايان ميهن پرست تر نباشم لاقل كمتر نيستم .
اما معتقد هستم كه دست هايي در طول تاريخ در كار بوده كه همه ما را گذاشته اند سر كار و خودمان هم خبر نداريم . دعوا هميشگي بين قوم ها و مليت ها .

كرد با لر بد است . آذربايجاني ها با فارس ها و . . . .

اصلا دعوا بر سر چي هست ؟؟ يك كم به اصل مساله نگاه كنيم و بيانديشيم .
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
من خويشاوند نزديك هر انساني هستم كه خنجري در آستين پنهان نمي كند ، نه ابرو به هم مي كشد و نه لبخندش ترفند تجاوز به حق و نان و سايبان ديگران است . نه ايراني را به انيراني ترجيح مي دهم نه انيراني را به ايراني . من يك لر بلوچ كرد فارس ، يك فارسي زبان ترك ، يك افريقائي اروپائي استراليائي امريكائي آسيائي ام ، يك سياه پوست زردپوست سرخ پوست سفيدم كه نه تنها با خودم و ديگران كمترين مشكلي ندارم بل كه بدون حضور ديگران وحشت مرگ را زير پوستم احساس مي كنم . من انساني هستم ميان انسان هاي ديگر بر سياره ی مقدس زمين ، كه بدون ديگران معنائي ندارم .
 

rezadignity

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژانویه 2005
نوشته‌ها
1,588
لایک‌ها
6
محل سکونت
Iran
من خويشاوند نزديك هر انساني هستم كه خنجري در آستين پنهان نمي كند ، نه ابرو به هم مي كشد و نه لبخندش ترفند تجاوز به حق و نان و سايبان ديگران است . نه ايراني را به انيراني ترجيح مي دهم نه انيراني را به ايراني . من يك لر بلوچ كرد فارس ، يك فارسي زبان ترك ، يك افريقائي اروپائي استراليائي امريكائي آسيائي ام ، يك سياه پوست زردپوست سرخ پوست سفيدم كه نه تنها با خودم و ديگران كمترين مشكلي ندارم بل كه بدون حضور ديگران وحشت مرگ را زير پوستم احساس مي كنم . من انساني هستم ميان انسان هاي ديگر بر سياره ی مقدس زمين ، كه بدون ديگران معنائي ندارم .
شما گمان می کنم اندیشه های چپگرایانه و ... دارید . درست می گویم؟ البته در شعار آنچه شما می گویید زیبا است اما وقتی این اندیشه ها جامه عمل می پوشند ... در عمل این اندیشه ها پدر ایران را در آورده اند. چرا که صرفا شعار اند و بیش از آنکه صرف نوع دوستی شوند به کار بیگانگان مفید واقع می شوند.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
به نقل از rezadignity :
شما گمان می کنم اندیشه های چپگرایانه و ... دارید . درست می گویم؟ البته در شعار آنچه شما می گویید زیبا است اما وقتی این اندیشه ها جامه عمل می پوشند ... در عمل این اندیشه ها پدر ایران را در آورده اند. چرا که صرفا شعار اند و بیش از آنکه صرف نوع دوستی شوند به کار بیگانگان مفید واقع می شوند.
دوست من
رضا عزيز

من نه گرايش چپ دارم نه گرايش راست .
اصلا چپ يعني چي كه به هر كسي مي رسيم برچسب مي زنيم ؟؟؟

من مي گويم اصلا خيلي از اين بحث ها ( كه البته بيشتر به درگيري شبيه است ) بي مورد است .

تاكيد مي كنم كه نظر شخصي من است و محل هيچ مناقشه نيست .
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
به نقل از rezadignity :
شما گمان می کنم اندیشه های چپگرایانه و ... دارید . درست می گویم؟ البته در شعار آنچه شما می گویید زیبا است اما وقتی این اندیشه ها جامه عمل می پوشند ... در عمل این اندیشه ها پدر ایران را در آورده اند. چرا که صرفا شعار اند و بیش از آنکه صرف نوع دوستی شوند به کار بیگانگان مفید واقع می شوند.
پست 107 مرا دوباره بخوانيد دوست من
 

rezadignity

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژانویه 2005
نوشته‌ها
1,588
لایک‌ها
6
محل سکونت
Iran
حالا يك قوم در 3000 كيلومتر با ما در 4000 سال قبل آدم كشته اند چرا به ما بر مي خورد من نمي دانم .

البته فكر نكنيد من منظورم با كاربر خاصي است .
مرا كه مي بينيد متولد تبريز هستم و هم به نژادم و هم به زبانم افتخار مي كنم و اگر از بعضي آقايان ميهن پرست تر نباشم لاقل كمتر نيستم .
اما معتقد هستم كه دست هايي در طول تاريخ در كار بوده كه همه ما را گذاشته اند سر كار و خودمان هم خبر نداريم . دعوا هميشگي بين قوم ها و مليت ها .

كرد با لر بد است . آذربايجاني ها با فارس ها و . . . .

اصلا دعوا بر سر چي هست ؟؟ يك كم به اصل مساله نگاه كنيم و بيانديشيم .
4000 سال پیش یعنی چه؟
کدام دستها؟ من منکر نمیشم میخواهم نظر شما را بدانم.
لر و کرد و ترک با هم فکر نمی کنم بد باشند! اینها دچار سوء تفاهم اند ، که البته پان های پر مدعا در ایجاد این حس نقش مهمی دارند.
یک بحث کلی وجود دارد ، هر کس ایرانی نیست حداقل لطف کند از خاک ایران تشریف ببرد. اگر صاحبخانه و ترک زبان اید چه بهتر مخلص شما هم هستیم ، دیگر نگویید ترک هستم و افتخارمیدهم به شما که تبعه کشورتان باشم. اگر ترک و مهمان هستید رشم مهمان و میزبان را به جا آورید و گرنه معمولا کسی که باید برود مهمان است نه صاحبخانه. چرا که تاریخ ثابت می کند ایران زمین خالی از هر گونه قوم ترک بوده است.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
دوست من

از سخنان من به سوء تعبير شده است و گناهش هم يقينا به نوشته من باز مي گردد كه شايد در به جا آوردن نظرم به درستي عمل نكرده ام .

گفتم من ايراني هستم كه به اين زبان هم صحبت مي كنم . من اينجا مهمان و يا صاحبخانه ( به تعبير شما ) نيستم . اينجا آب و خاك من است . به نژادم افتخار مي كنم كه ايراني است . زبانم را هم دوست دارم و هيچكس نمي تواند مرا از سخن گفتن به اين زبان نهي و يا تشويق نمايد . همانطور كه همه زبان ها و گويش ها در اين سرزمين محترم هستند .

من ابدا خود را ترك نمي دانم . حالا از كجاي نوشته من اين سوء تعبير پيش آمده من نمي دانم .

من خودم را متعلق به ايران زمين مي دانم و اينجا آب و خاك اجدادي من است .


بحث من در مورد دعواهاي بي موردي است كه بيگانگان در طول ساليان دراز به وجود آورده اند و فرزندان اين آب و خاك را به جان هم انداخته اند كه حتي فرزانگان و فرزندان با سواد و با مطالعه ما را گذاشته اند سر يك موضوع بيهوده .



جواب مرا نداديد ؟؟؟ از كجاي نوشته هاي من بوي چپ !! ( به تعبير شما البته ) مي آيد ؟؟؟
 

karate-kid

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 فوریه 2006
نوشته‌ها
56
لایک‌ها
0
یک مثال می زنم تا سطح فرهنگی ترکان آذری مشخص شود:

در شهرهای ترک نشین ( به خصوص تبریز ) اگر شما مسافر باشید و فارسی
صحبت کنید ترکها یا جواب شما را نمی دهند یا پاسخ غلط به شما خواهند داد .

یکی از دوستان من در تبریز مریض شده بود و به داروخانه رفته بود تا دارو بگیرد.
به فارسی و با همان حال مریض از دکتر(؟؟!!!) داروساز, دارو خواسته بود ولی
دکتر یه او جواب نمی داد. این دوست ما که جنایت نکرده بود که ترکی بلد نبود.

و این گوشه کوچکی از سطح نازل فرهنگی آنان است.
 

Reza364

Registered User
تاریخ عضویت
12 آگوست 2004
نوشته‌ها
2,490
لایک‌ها
9
سن
46
به نقل از karate-kid :
یک مثال می زنم تا سطح فرهنگی ترکان آذری مشخص شود:

در شهرهای ترک نشین ( به خصوص تبریز ) اگر شما به مسافر باشید و فارسی
صحبت کنید ترکها یا جواب شما را نمی دهند یا پاسخ غلط به شما خواهند داد .

یکی از دوستان من در تبریز مریض شده بود و به داروخانه رفته بود تا دارو بگیرد.
به فارسی و با همان حال مریض از دکتر(؟؟!!!) داروساز, دارو خواسته بود ولی
دکتر یه او جواب نمی داد. این دوست ما که جنایت نکرده بود که ترکی بلد نبود.

و این گوشه کوچکی از سطح نازل فرهنگی آنان است.
24.gif
24.gif
24.gif
24.gif
24.gif
24.gif


من از اینکه وارد این بحثای فرسایشی بشم اصلا حال نمیکنم، ولی کمی انصاف هم خوب چیزیه!
اینکه یه نفر یه کاری کرده دلیل نمیشه که همه همینجوری باشن!تو هر جامعه ای اینجور آدما پیدا میشن
هر چند که حس ناسیونالیستی تبریزیها رو هم انکار نمیکنم ولی حرف شما بیش از حد اغراق هست!
 

karate-kid

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 فوریه 2006
نوشته‌ها
56
لایک‌ها
0
به نقل از Reza364 :
24.gif
24.gif
24.gif
24.gif
24.gif
24.gif


من از اینکه وارد این بحثای فرسایشی بشم اصلا حال نمیکنم، ولی کمی انصاف هم خوب چیزیه!
اینکه یه نفر یه کاری کرده دلیل نمیشه که همه همینجوری باشن!تو هر جامعه ای اینجور آدما پیدا میشن
هر چند که حس ناسیونالیستی تبریزیها رو هم انکار نمیکنم ولی حرف شما بیش از حد اغراق هست!

همه آنها اینجوری نیستند ولی اکثرا همین نوع رفتارها را دارند.
 

linkhoo

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
9 آگوست 2005
نوشته‌ها
237
لایک‌ها
6
محل سکونت
موطن آدمی را در هیچ نقشه ای نشانی نیست.....موطن آد
به نقل از karate-kid :
همه آنها اینجوری نیستند ولی اکثرا همین نوع رفتارها را دارند.

دوست عزیز اینچنین که شما می اندیشید جای تاسف دارد به قول مرحوم :
دی کسی در حق ما بدی بگفت
دل را ز غمش نمی خراشیم
ما نیز نکوئیش بگوییم
تا هردو دروغ گفته باشیم...
در همه جا هستند عده ای که میخواهند همه را به سان خود به اندیشه وادارند . دوست عزیز ما فرهنگی غنی و زبانی گویا و منطقی قوی داریم . حال شما نام ما را میخواهید آذری بنامید یا هر چیز دیگری . ما خودمان خویشتن را ترک میدانیم و نامی که برای خود انتخواب کرده میپسندیم این است . فرقی هم ندارد . شما مختارید هر گونه که دوست دارید بیندیشید .
مگر در همین ترکیه که عدهای پان... سنگش را به سینه میزنند امثال شما شونیتز ها یی نیشتند که سالهای سال است میکوشند نام و فرهنگ ملت کرد را برای خوشآیند آن بت دروغین (آتاتورک ) انکار کرده و ایشان را ترک نامند . ولی دوست گرامی سیاهی و تباهی را راهی برای پیروزی بر سپیدی و نیکی نیست !!!
جوانمردان پاک با نیروی جسم و روح خود اهریمن را شکست خواهند داد...
حق سیل کیمی دریایه آخیب یول تاپاجاخدی
داش آتماغیله کیمسه اونی دوندره بیلمز
دونیاده قرانلیقلار اگر بیرله شه باهم
بیر خیرداجا شمعین اشیغین سوندوره بیلمز ......
از دوستان اخیانآ اگر کلام نامناسبی به کار برده ام پوزش میطلبم ....
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
به نقل از rezadignity :
شما گمان می کنم اندیشه های چپگرایانه و ... دارید . درست می گویم؟ البته در شعار آنچه شما می گویید زیبا است اما وقتی این اندیشه ها جامه عمل می پوشند ... در عمل این اندیشه ها پدر ایران را در آورده اند. چرا که صرفا شعار اند و بیش از آنکه صرف نوع دوستی شوند به کار بیگانگان مفید واقع می شوند.
من كماكان منتظر فرمايشات شما در مورد انديشه هاي چپگرايانه هستم دوست عزيز
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
مثل اینکه بحث اینتل و AMD اینجا هم رسوخ کرده...:D

دوست من کاراته کید....:D
اگر یادتان باشد یک بار در بخش بنده(بازارچه و درتاپیکی)مشغول گفتگوی تمدن ها با کاربری دیگر بودید..:D
درباره اون مطلب شما..من اون مطلب را چند روز پیش در بخش خاطرات روزنامه ایران خواندم..اون شخص هم دوست شما نبود و خاطره شیرینی نقل کرده بود...:D پس خواهش می کنم وقتی گرته برداری می کنید به منبع آن و چگونگی استناد به آن نیز اشاره بفرمایید...:D متشکرم..:)

آتروپات عزیز...
در بخش تاریخ من یک دیوانه حرفه ای به تمامی معنا هستم...:lol:
اگر منظور و مراد از جنگ چالدران نشان دادن قتل عام ترکان عثمانی و کشتار آذربایجان است..باید بگویم کمی این سخن شما جای پرسش دارد..:)
شاه اسماعیل صفوی در آن بحبوحه اوضاع که می دید اوضاع ایران در حال ملوک الطوائفی است و در شرف تجزیه...خواست با به راه انداختن یک جنگ خارجی در لوای تشیع(که از آن زمان حادث شد...بازهم به مباحث مذهبی می رسیم و من حوصله انگ خوردن از طرف دوستان معتقد و عزیز مذهبی خودم ندارم)و بنا قرار دادن بنای جد بزرگوار خود شاه صفی در اردبیل و متحد الشکل کردن نفوس ایران هم جلوی تعرض خارجی را بگیرد و هم ایران را از تجزیه کامل نجات بخشد...در این وادی مردم آذربایجان که برسم دیرین خویش مهمان را نمی تارانند..شاه اسماعیل را همچون نگینی به آغوش خویش کشیده و اولین سران قزلباش و قشون وی را (اون باشی و مین باشی و...)را تشکیل و تشکل دادند....و بدین ترتیب ایران که در بخش آذربایجان آن می رفت که ملحق به عثمانی گردد(که البته چنین نشد نه بدلیل سیاست آن زمان شاه اسماعیل بلکه به دلیلی دیگر)به دست آذربایجانی ها به دعوت وی لبیک گفتند و مهاجم را تاراندند....پس پایگاه شاه اسماعیل در همین آذربایجانی بوده که دوست دیگری آنان را بی هویت و وحشی می خوانند...:p ;)
البته از ذکر دلایل پشت پرده چنین انتخابی توسط شاه اسماعیل خودداری می کنم که مرتبط با این مبحث نیست...فقط بدانید چنان که خوانده ایم شاه نیک نفس و کاملی هم نبوده است...:D
دلیل انتخاب تشیع هم همان بود که تمایزی بین عثمانی ها و ایرانیان حاصل آید و چنان شد که مابقی را در تاریخ خواندید...
دلیری آذربایجانی ها نیز -که شما قتل عام می خوانید-بر طبق مصالح سیاسی همان زمان و در راستای هدفی بزرگتر صورت گرفت و این نبود که ترکان عثمانی دفعتا خواستند آذربایجان را از صفحه روزگار محو کنند...:)
با وفاداری و هدفمندی هوشمندانه همین آذربایجانی ها بود که ایران در همان زمان به لطف سایر اقوام در مراکزی دیگر از ایران همچنان سرافراز ایستاد...:happy:
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
به نقل از esfandiyar2002 :
مثل اینکه بحث اینتل و AMD اینجا هم رسوخ کرده...:D

دوست من کاراته کید....:D
اگر یادتان باشد یک بار در بخش بنده(بازارچه و درتاپیکی)مشغول گفتگوی تمدن ها با کاربری دیگر بودید..:D
درباره اون مطلب شما..من اون مطلب را چند روز پیش در بخش خاطرات روزنامه ایران خواندم..اون شخص هم دوست شما نبود و خاطره شیرینی نقل کرده بود...:D پس خواهش می کنم وقتی گرته برداری می کنید به منبع آن و چگونگی استناد به آن نیز اشاره بفرمایید...:D متشکرم..:)

آتروپات عزیز...
در بخش تاریخ من یک دیوانه حرفه ای به تمامی معنا هستم...:lol:
اگر منظور و مراد از جنگ چالدران نشان دادن قتل عام ترکان عثمانی و کشتار آذربایجان است..باید بگویم کمی این سخن شما جای پرسش دارد..:)
شاه اسماعیل صفوی در آن بحبوحه اوضاع که می دید اوضاع ایران در حال ملوک الطوائفی است و در شرف تجزیه...خواست با به راه انداختن یک جنگ خارجی در لوای تشیع(که از آن زمان حادث شد...بازهم به مباحث مذهبی می رسیم و من حوصله انگ خوردن از طرف دوستان معتقد و عزیز مذهبی خودم ندارم)و بنا قرار دادن بنای جد بزرگوار خود شاه صفی در اردبیل و متحد الشکل کردن نفوس ایران هم جلوی تعرض خارجی را بگیرد و هم ایران را از تجزیه کامل نجات بخشد...در این وادی مردم آذربایجان که برسم دیرین خویش مهمان را نمی تارانند..شاه اسماعیل را همچون نگینی به آغوش خویش کشیده و اولین سران قزلباش و قشون وی را (اون باشی و مین باشی و...)را تشکیل و تشکل دادند....و بدین ترتیب ایران که در بخش آذربایجان آن می رفت که ملحق به عثمانی گردد(که البته چنین نشد نه بدلیل سیاست آن زمان شاه اسماعیل بلکه به دلیلی دیگر)به دست آذربایجانی ها به دعوت وی لبیک گفتند و مهاجم را تاراندند....پس پایگاه شاه اسماعیل در همین آذربایجانی بوده که دوست دیگری آنان را بی هویت و وحشی می خوانند...:p ;)
البته از ذکر دلایل پشت پرده چنین انتخابی توسط شاه اسماعیل خودداری می کنم که مرتبط با این مبحث نیست...فقط بدانید چنان که خوانده ایم شاه نیک نفس و کاملی هم نبوده است...:D
دلیل انتخاب تشیع هم همان بود که تمایزی بین عثمانی ها و ایرانیان حاصل آید و چنان شد که مابقی را در تاریخ خواندید...
دلیری آذربایجانی ها نیز -که شما قتل عام می خوانید-بر طبق مصالح سیاسی همان زمان و در راستای هدفی بزرگتر صورت گرفت و این نبود که ترکان عثمانی دفعتا خواستند آذربایجان را از صفحه روزگار محو کنند...:)
با وفاداری و هدفمندی هوشمندانه همین آذربایجانی ها بود که ایران در همان زمان به لطف سایر اقوام در مراکزی دیگر از ایران همچنان سرافراز ایستاد...:happy:

دوست عزیز اسفندیار
من بلاخره نفهمیدم منظور شما از مطرح کردن موضوع بالااثبات خواست آذر بایجان برای یکپارچگی با عثمانی بوده است یا چیز دیگر.
چونکه همونجور که خودتون هم بر اون واقفید یکی از متعصبترین شیعیان ایران همین اقوم آذربایجان است و در همان جنگ مطرح شده هم بسیاری از تاریخ نویسان غربی معتقد به همین اند که یکی از دلایل مختلف جنگ موضع گیریهای مذهبی دو پادشاه برای نفر اول شدن در بلاد اسلامی بوده و قتل عامهای صورت گرفته (در عثمانی بیشتر)باعث فراری شدن اقوام داخل عثمانی به ایران یا بلعکس شده بود.

من نمی خوام از سیاست شاه اسماعیل در درگیری با دو پادشاه قدرتمند هم زبان(شیبک شیبانی ازبک --سلطان سلیم عثمانی اگر اشتباه نکنم)که هر دو ترک زبان بودند دفاع کنم ولی بدونید جنگ اصلی قدرت را موضوع جهتگیریهای مذهبی دامن میزد.
ولی در تاریخ ثبت شده که جد اعلای شاه اسماعیل به علت کرامات خود در آذر بایجان و خصوصا طوایفی چون شاهسونها و ...محبوبیتی در حد یک قدیس داشت و همین باعث حمایت همه جانبه از صفوی اول شد .و گفتن این موضوع که شاه اسماعیل با تکیه بر زور و قدرت تشیع را حاکم نمود تا تمایز بین عثمانیها و خود بر انگیزددور از انصاف است .
در مورد شاه اسماعیل صفوی همین بس که مرشد همه طوایف شاهسون(شاه دوست)بود و قزلباشها به امر او هر کاری میکردند به گونه ای که مثلا گوشت محکوم را زنده زنده میکندند و میخوردند.

کلا هیچ محققی نمی تواند بین عثمانلو ها و آذریها چنان یکپارچگی بیابد که با مطرح کردن صفویان ایشان را دلیل جدایی دو ملت بداند.فقط کافی است از مرزهای کشورمان به سمت دوغو بایزید و ترکیه بروید تا تفاوتها را بهتر درک کنید.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
خوب این بحث به معین این بود که وحشی بودن و غارت گر بودن و خوانخوار بودن و بی فرهنگ بودن آذری ها را که در چند پست پیشین اشاره شده بود با مثال تاریخی و ریشه یابی اون که شما هم کاملش کردید بزدایم....:D
مشکل اینجاست که هرکس وقایع تاریخی را از منظر خود تفسیر می کند و هیچ کس هم از همین مورخین تاریخی نظر دیگری را قبول ندارد و اینجانبان هم همین تاریخ تحریف شده را در دوره مدرسه مطالعه می کنیم و امتحان پس می دهیم..:D
اخیرا در تحقیقی که شده ثابت شده که حتی ماخذ زرتشت از آذر پادگان قدیم بوده.....پرستشگاه های آتشکده هم که بوده و همیشه روشن بوده هیچ می دانستید که چرا همیشه روشن بوده؟چون منشا روشنایی آن نفت بوده...
این مطلب فرضیه ای بود که اخیرا ثابت شد...
طرفه آنکه پس از ولادت پیامبر که گفته می شود آتشکده هم خاموش شد بدلیل همین مطلب قطع جریان نفت بوده است...

حالا بگذریم..
چرا راه دوری برویم؟!
اگر کسی مفصلا کتاب چهار جلدی تبریز مه آلود تبریز اردو بادی را خوانده باشد می تواند به عینه خاستگاه مشروطیت را نیز که در تبریز بوده و دوام و قوام یافته و سرایت به ولایات آن زمان نیز نموده بخوبی بخواند....
در همین کتاب(که تبریز در دوره قاجار را بخوبی می شناساند)می توانید بوضوح نشانه های فرهنگ نظیر مدرسه آمریکایی ها و قور خانه و اپرای روسی و....به عینه بیابید...
حال متحیرم چگونه می توان آذری ها را بی فرهنگ و متعصب خطاب کرد؟!
من خود به تمامی مطالب مندرج در کتاب فوق سر زده و از نزدیک با آن آشنا هستم....
ضمن اینکه پدر بزرگ خود من نیز در آن کتاب نامی آشنا دارد..چراکه از مجاهدین ستارخان نیز بوده است...
در کودکی که از محضر ایشان فیض می بردم به وضوح و با علاقه انکار نشدنی از خاطرات آن مرحوم در جریان مشروطه استقبال می کردم...
نام وی هم توتونچی اوغلی بوده است که در همان کتاب اسم برده شده است..;)
واقعا متحیرم که سندیت صحبت های برخی دوستان احساساتی من در محکومیت این و آن از کجا ناشی می شود؟!
خوب ا ست که به کتاب تاریخ بیداری ایرانیان اثر ناظم الاسلام کرمانی و تاریخ مشروطه کسروی که سند معتبری نیز هست مراجعه شود...;)
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
به نقل از esfandiyar2002 :
خوب این بحث به معین این بود که وحشی بودن و غارت گر بودن و خوانخوار بودن و بی فرهنگ بودن آذری ها را که در چند پست پیشین اشاره شده بود با مثال تاریخی و ریشه یابی اون که شما هم کاملش کردید بزدایم....:D
مشکل اینجاست که هرکس وقایع تاریخی را از منظر خود تفسیر می کند و هیچ کس هم از همین مورخین تاریخی نظر دیگری را قبول ندارد و اینجانبان هم همین تاریخ تحریف شده را در دوره مدرسه مطالعه می کنیم و امتحان پس می دهیم..:D
اخیرا در تحقیقی که شده ثابت شده که حتی ماخذ زرتشت از آذر پادگان قدیم بوده.....پرستشگاه های آتشکده هم که بوده و همیشه روشن بوده هیچ می دانستید که چرا همیشه روشن بوده؟چون منشا روشنایی آن نفت بوده...
این مطلب فرضیه ای بود که اخیرا ثابت شد...
طرفه آنکه پس از ولادت پیامبر که گفته می شود آتشکده هم خاموش شد بدلیل همین مطلب قطع جریان نفت بوده است...

حالا بگذریم..
چرا راه دوری برویم؟!
اگر کسی مفصلا کتاب چهار جلدی تبریز مه آلود تبریز اردو بادی را خوانده باشد می تواند به عینه خاستگاه مشروطیت را نیز که در تبریز بوده و دوام و قوام یافته و سرایت به ولایات آن زمان نیز نموده بخوبی بخواند....
در همین کتاب(که تبریز در دوره قاجار را بخوبی می شناساند)می توانید بوضوح نشانه های فرهنگ نظیر مدرسه آمریکایی ها و قور خانه و اپرای روسی و....به عینه بیابید...
حال متحیرم چگونه می توان آذری ها را بی فرهنگ و متعصب خطاب کرد؟!
من خود به تمامی مطالب مندرج در کتاب فوق سر زده و از نزدیک با آن آشنا هستم....
ضمن اینکه پدر بزرگ خود من نیز در آن کتاب نامی آشنا دارد..چراکه از مجاهدین ستارخان نیز بوده است...
در کودکی که از محضر ایشان فیض می بردم به وضوح و با علاقه انکار نشدنی از خاطرات آن مرحوم در جریان مشروطه استقبال می کردم...
نام وی هم توتونچی اوغلی بوده است که در همان کتاب اسم برده شده است..;)
واقعا متحیرم که سندیت صحبت های برخی دوستان احساساتی من در محکومیت این و آن از کجا ناشی می شود؟!
خوب ا ست که به کتاب تاریخ بیداری ایرانیان اثر ناظم الاسلام کرمانی و تاریخ مشروطه کسروی که سند معتبری نیز هست مراجعه شود...;)
چقدر بی اساس و بی بنیه سخنی که بخواهند قومیت ایرانی را بی فرهنگ جلوه دهند -فرهنگ تعریفی است از مجموع عقاید و عرف اقوام یک جامعه و اقوام آذری ایران هم پاره ای بزرگ از فرهنگ جامعه مایند-بهتر بود کسی که این فرضیه بی فرهنگی را مطرح مینمود نوعی مبارزه درون میهنی را دامن نمی زد .

کاش این باور بزرگ را جزئی از وجودمان نماییم که ما همه سوار بر کشتی هستیم بنام ایران زمین و قومیتها و زبانهای دگرگون باعث خسران این باور بزرگ ایرانی بودن نخواهد شد.در حفظ این بوم و بر و این کیش و سرمایه نیاکان پیشین ما حق نداریم جدایی را باعث گردیم که اگر این کار بهترین عمل بود قبل از من و شما -گذشتگان و پیشینیان اینکار کرده بودند.

پندار عبث دیگر این است که بخواهیم با از بین بردن فرهنگ و زبان قومی فرهنگ خود را به زور به خوردشان بدهیم.
در حالی که اولین نقطه قوت یک کشور همذات پنداری و مهر به میهن است و اینکارها جز موضع گیری بر ضد میهن و دشمنی با فرهنگ و زبان قوم قالب چیز دیگر را باعث نگردد.

در مورد نفت و کاربرد آن در آتشکده ها چیز عجیبی نیست چونکه از 3 یا 4 هزار سال پیش در مسجد سلیمان و باکو چشمه هایی بوده که ماده سیاه و بد بویی داشته که آتش میگرفته و این نشان میدهد که اقوام ایرانی خواص نفت را میدانسته اند.
 

rezadignity

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژانویه 2005
نوشته‌ها
1,588
لایک‌ها
6
محل سکونت
Iran
خوب این بحث به معین این بود که وحشی بودن و غارت گر بودن و خوانخوار بودن و بی فرهنگ بودن آذری ها را که در چند پست پیشین اشاره شده بود با مثال تاریخی و ریشه یابی اون که شما هم کاملش کردید بزدایم...
چه کسی چنین گفته است؟!

اخیرا در تحقیقی که شده ثابت شده که حتی ماخذ زرتشت از آذر پادگان قدیم بوده.....پرستشگاه های آتشکده هم که بوده و همیشه روشن بوده هیچ می دانستید که چرا همیشه روشن بوده؟چون منشا روشنایی آن نفت بوده...
منور شما از این بخش چه بود؟

عزیزان آذری را با ترک یکی نکنید ، همین و بس ! چرا بعضی ها فکر ما کنند آذری بودن ننگ و ترک بودن افتخار است؟ در حالی که اصلا ترک هم نیستند!؟؟
 

rezadignity

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژانویه 2005
نوشته‌ها
1,588
لایک‌ها
6
محل سکونت
Iran
احساس می کنم یک سوء برداست بزرگ وجود دارد و آن این است که عده ای لر و کرد و ترک را با هم یکی می کنند. نه اینها یکی نیستند!

لر و کرد از اقوام کهن آریایی و ایرانی اند ، اینها از چند هزار سال پیس در این سرزمین زیسته و در فراز و نشیب تاریخ همیشه بخشی از مردمان این سرزمین بوده اند. اما ترک ها اقوامی مهاجم و غیر ایرانی هستند ، اینها را با هم یکی نکنید! از همین رو است که من همیشه بین ترک و آذربایجانی که به زور به زبان ترکان سخن گفتن را آغاز کرده است تفاوت می گذارم ، شوربختانه گروه بزرگی از خود آذربایجانی ها یا این را نمی دانند و یا نمی خواهند بدانند که ترک یک اشغال گر است در حالی که آذربایجانی یک ایرانی اصیل است که اجدادش به زور ناچار از سخن گفتن به زبان ترکان متوحش شده اند.
من فکر می کنم کسانی که می گویند ما ترکیم به نیاکان خود خیانت می کنند. در ایران ترم هست ولی تعدادشان بسیار کمتر از آذربایجانی های ترک زبان شده است. چرا می خواهید اصلیت خود را انکار کنید؟ البته من شخصا همان ترکهای تاتار بازمانده از متجاوزین پیششین را هم ایرانی میدانم. به هر حال آنها نیز نسلها در این کشور زیسته اند. باید واقع بین بود. اما شما که واقعا ترک نیستید چرا خود را ترک می نامید؟
 

AtoorPat

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2006
نوشته‌ها
100
لایک‌ها
2
درود بر سروران ايران‌دوست

نوشته‌هاي زيباي دوستان گرامي اسفنديار و روژآريا و رضاديگنتي را خواندم و بهره بردم. اما يك پانتركيست نادان كه ادعاي مطالعه داشت و كتابي را معرفي كرد كه حتي توان نوشتن مقدمهء آن كتاب را نداشت اكنون فراري است. دليل آنكه درخواست كردم تا مقدمهء آن كتاب را برايمان بنويسد اين بود كه روشن گردد كه ايشان نتنها هيچ مطالعه ندارد كه كتاب مورد ادعاي خود را كه بعنوان سند مطرح مي‌كند نخوانده است و تازه درخواست سند قتل‌عام مردم بيگناه آذربايجان بدست نيمه‌وحشيان عثماني را دارد!

به هر روي دربارهء يورش وحشيانهء عثمانيان به آذربايجان و آتش زدن و تخريب شهرهاي مرزي همچون اروميه و خوي و سلماس و... و سپس تبريز، سخن بسيار است و بجاي آنكه بخواهم از كتابهاي ايراني مدرك بياورم دقيقا از مورخان عثماني مدرك خواهم آورد و آناني كه تركي استانبولي(عثماني) بلد باشند مي‌توانند به كتابهايي كه اشاره خواهم كرد مراجعه كنند. اما اكنون به همين بسنده مي‌كنم كه پس از يورش عثمانيان در زمان عثمان‌پاشا و گرفتن شهرهاي مرزي ايران و سپس اشغال تبريز، يك روز در ميان اردوي عثماني شايع شد كه اهالي تبريز قتل‌عام خواهند شد، فرداي آن روز عثمانيان گرگ‌آسا به شهر حمله كرده مردم بي‌دفاع را قتل‌عام كردند و زن و بچه‌شان را اسير گرفتند. شدت فاجعه بقدري وحشتناك بود كه سردار نتوانست جلوگيري نمايد. شهر غارت و ويران شده و عدهء كشته‌شدگان كه از سه منبع موثق و كاتبان جنگي عثمانيان در محل ضبط شده است، از 12000 نفر تجاوز كرده بود(كوتوك اوغلو، ص 156؛ منجم باشي، ج 3، ص 557).
Kutukoglu, Bakir. Osmanli-Iran Siyasi munasibetleri, Edebiyat fakultesi natbaasi. Istanbul 1962

مدرك ديگر بدون آنكه بخواهم ترجمه كنم دقيقا عين نوشتهء كتاب «تاريخ پچوي» از جلد دوم، صفحهء 98 و 99 چاپ قديم (326 چاپ جديد) اين است:

"....عثمان پاشائين بو امري اوزرينه شهر ده قتل‌عام باشلادي، سيد لردن شريفلرين تجاردن و صنعت اربابندان كيملر وارسا اوچ‌گون و گيجه ده قليچ دان گچيرديلر. عثمان پاشا اوقدر بير تاثر اوزرينه قوجا بير شهرين خلقني قيرديرمش اولما كلابيوك بير خطا ياپدي. اما بوندان صونراكي پشيمانلق فايدا ورمدي. كنديسي شهره گيره رك (تكرار امان ويريلمشدر) ديديگي، عسكره تنيه ايتديگيني دلال لارندا ايديرديگي يوزدن بير چو كلارنيي دا اولدوردوگي، يرير كورو جولارو يساقچي لار قويدوگي حالدا، فايدالي اولمادي! "

ملاحظه مي‌فرماييد! شدت فاجعه و درنده‌خوئي اشقيا و غارتگران عثماني بقدري دردناك بوده كه مرده‌شوي(تاريخ‌نگار عثماني) را هم به گريه انداخته است!

نيش عقرب نه از ره كين است، اقتضاي طبيعتش اين است. آذربايجانيان عزيز ما اگر چه ترك زبان شده‌اند اما فرهنگشان فرهنگ تركان درنده نيست! فرهنگ زيبا و غني آذري است كه زماني جايگاه آذربايجان، قبله‌گاه ايرانيان بوده است! اما امروز فراريان پانتركيست آران قفقاز كه جز درندگي و پرخاش چيزي نمي‌دانند به سوي آذربايجان ايران سرازير شده و مثلث پانتركان تبريز و باكو و آنكارا را تشكيل داده‌اند. اگر جوان پهلوان آذري ، امروز، چنين روش و فرهنگ تركي را (واژهء فرهنگ در زبان تركي وجود ندارد) جايگزين فرهنگ غني نياكان خودش كند بيگمان آينده‌اي تاريك در انتظار خواهد بود همچنان روز به روز جوانان آذري بيكار مي‌شوند و جايشان را فراريان پانتركيست باكو و گنجه و نجوان مي‌گيرند.


بشنويم از زبان شاعري ترك‌زبان بنام «فقيري» از كتاب «رساله تعريفات» :

ندر بلد نمي‌سن عالم ده توركي ... اولا اگننده كوركي باشد بوركي
نه مذهب بيله نه دين و ديانت ... يومز يوزين نه آبدست و طهارت
مثل دربوني ديرلر اهل مذهب ... عوان چوپان شرندن صاقلايارب

ترجمه:
كيست: مي‌دانيد در عالم، چه كسي ترك است؟
آنكه پوستين به تن دارد و كلاه بر سر. نه مذهب مي‌شناسد نه دين و ديانت، صورتش را نمي‌شويد. آبدست و طهارت نمي‌گيرد. اهل مذهب چنين مثل مي‌زنند كه : خداوندا، ما را از شر چوپان ظالم و زجر كننده مصون و محفوظ بدار.
(رساله تعريفات ، نوشتهء فقيري، در سال 941 هجري)
 
بالا