roje_aria79
Registered User
باز هم همان بحث قدیمی بعضی دوستان .چرا بعضی ها می خواهند با موضع گیریهای غیر وطنی خود را جدا از این مرز و بوم بدانند و چنان سخن از خود میگویند گویی که مثلا ما جدا از آنانیم دوستانی که یا طرف بیگانگان دشمن وطن را میگیرند و یا کسانی که موضعی ستیزه جویانه با قومیتهای میهنی میگیرید -سخنی بگویم :
یا ما ایرانی هستیم و جزئی از این وطن یا دشمن وطن حال چه فرقی دارد که به کدام گویش سخن بگوییم.
بیایید باور کنیم که مام وطن بزرگترین کانون و مامن زندگی ماست که با هر ذره ازآن خو گرفته و عجین هستیم .چه انگیزه ایست که بعضی ها کشوران ایران ستیزی را چون عثمانی دوست همخانه میدانید و وطن خویش را دشمن قسم خورده میپندارند.
آیا فقط تکلم به یک زبان متفاوت ما را از هم اینقدر جدا میکند که عار داریم از باور ایرانی خویش.شمایی که صحبت از زبان دیگر و جدایی از ایران میکنید چرا ؟
آیا میدانید که شاید ما هم همزبان شما باشیم ولی واقعیات را و میهنمان را فدای باور های غلط عده ای پان ترکیسم نکرده و نخواهیم کرد.
در مورد اسم قوم آذری من حق میدهم که این اسم زیبا بسیار برآزنده تر از اسم قوم ترک باشد به عنوان فردی که کاملا تاریخ ترکها را مطالعه کرده ام و با بسیاری از گویشهای متفاوت ترک زبانان از نزدیک آشنا هستم مطالبی را به عرض میرسانم:
اولا :اولین کانون ترکهای اولیه منطقه ایست در مغولستان روسیه(منطقه اورال آلتایی)در نزدیکی دریاچه بایکال(بایخاش)که اگر از لحاظ نژاد بخواهیم برسی کنیم آنها دارای نژاد زرد و اقوامی وحشی بودند که در استپهای جنوبی روسیه ساکن بودند.
و از لحاظ گویش هم زبان اولیهء داشتند که به گئوک تورک مشهور است ولی متاسفانه اسناد مکتوبی از خط و زبانشان به طور کامل موجود نیست فقط در زیر شاخه های بعدی اولین کتاب بزرگ ترک زبانان در اقوام (اوقوز)کتاب دده قورقود میباشد که روایتهای داستانی این قوم است .
در مورد نژاد مردم آذر بایجان شاید به جد و تاکید فراوان بشود گفت که کاملانژادی مخالف نژاد زد پوستان آلتایی میباشند و هرکه مخالف این سخن من است کافی است به رنگ پوست و چهره خود بنگرد و خود را با اقوام نزدیک آلتایی مثل قرقیزها مقایسه کند.آنگاه حرفم را تائید خواهد کرد .
اما گویش آذری اگر از نظرترتیب بخواهیم حساب کنیم شاید زیرشاخه سوم یا چهارم گئوک تورک بزرگ است که از زیر شاخه های گویش ترکی اغوزهاست.اما!
اما آنجا که این گویش را از تمام زبانهای ترکی دیگر متمایز میکند گرفتن لهجه محلی این خطه (آذربایجان)به خود است که ترکی اینجا را دارای لهجه زیبایی نموده که به آن آذری می گویند .تمام زبان شناسان ترکی آذری را حد فاصل ترکی ترکمن و استامبولی میدانند در حالی که آن زبانها هم خواصیتهای محلی را جذب نموده اند به نحوی که مثلا در استامبولی حرف (خ)یا تلفظ نمی شود یا بسیار خفیف تلفظ میشود وهمچنین تبدیل او کوتاه به حرف (ی) مثال=اولدوز(ستاره)تبدیل میشود به یولدوز--و .....
نکته جالب اینکه دو گویش بسیار قدیمی ایرانی در همین آذر بایجان وجود داشته یا دارد(تاتی و هرزنی).که نشان میدهد قبل از این زبان مردم این خطه به چه زبانی سخن میگفتند البته اسناد بسیاری برای این موضوع موجود میباشد مثل =سفرنامه های جهانگردانی که در اعصار قبل به آذر بایجان گذر کرده اند.
حال از دوستان خواهش میکنم که از جبهه گیری در برابر هم بپرهیزند و داشتن اسم آذری را بر خود ننگ ندانند .بلکه به پشتوانه شعرایی همچون شهریار که باعث شد با منظومه حیدر بابا این زبان در بین ملتهای ترک زبان سروری یابد به خود ببالند.
یک سخن هم با دوست عزیزم آتروپات که خود ثابت کردند از آذری زبانان هستند و گرنه بدین راحتی ترجمه آن متن را ارئه نمی دادند.من خود میدانم که شما از وطن پرستان غیور هستید ولی به نظر حقیر بهتر است همیشه حقوق قومیتها را محترم بشمریم و بدانیم تصفیه و پالودن زبان فارسی با ریشه کنی فرهنگ اقوام میهنی امکان پذیر نیست که اینکار جز استحاله فرهنگی چیزی بیش در بر ندارد.اما زیاده خواهی که از جهل و تبعیت از بیگانگان باشد را باید پاسخ داد و من نیز برهمین امر اصرار دارم .
در مورد قتل عامهای انجام شده در آذر بایجان به دست عثمانلوها هم کاملا این امر در کتب تاریخ موجود است و یکی از علتها هم همان جدایی مذهب شیعه و سنی بوده است. که ینی چری های عثمانی در حملات به این خطه از قدرت شمشیر برای ریشه کنی تشیع در این مناطق کمک میگرفتند و همچنین دلیل دیگر ایران ستیزی آنها است.جالب اینکه امروزه در ترکیه یک آذری زبان ایرانی به هر صورت یک ایرانی است و دولت و مردم میانه خوبی با او ندارند.
ایران چیزی جز آذری و لر و کرد و بلوچ و ترکمن و....نیست پس اینها همه صاحب خانه این میهنند و خانه بدون آنها طعمه بیگانگان است.
یاحق
یا ما ایرانی هستیم و جزئی از این وطن یا دشمن وطن حال چه فرقی دارد که به کدام گویش سخن بگوییم.
بیایید باور کنیم که مام وطن بزرگترین کانون و مامن زندگی ماست که با هر ذره ازآن خو گرفته و عجین هستیم .چه انگیزه ایست که بعضی ها کشوران ایران ستیزی را چون عثمانی دوست همخانه میدانید و وطن خویش را دشمن قسم خورده میپندارند.
آیا فقط تکلم به یک زبان متفاوت ما را از هم اینقدر جدا میکند که عار داریم از باور ایرانی خویش.شمایی که صحبت از زبان دیگر و جدایی از ایران میکنید چرا ؟
آیا میدانید که شاید ما هم همزبان شما باشیم ولی واقعیات را و میهنمان را فدای باور های غلط عده ای پان ترکیسم نکرده و نخواهیم کرد.
در مورد اسم قوم آذری من حق میدهم که این اسم زیبا بسیار برآزنده تر از اسم قوم ترک باشد به عنوان فردی که کاملا تاریخ ترکها را مطالعه کرده ام و با بسیاری از گویشهای متفاوت ترک زبانان از نزدیک آشنا هستم مطالبی را به عرض میرسانم:
اولا :اولین کانون ترکهای اولیه منطقه ایست در مغولستان روسیه(منطقه اورال آلتایی)در نزدیکی دریاچه بایکال(بایخاش)که اگر از لحاظ نژاد بخواهیم برسی کنیم آنها دارای نژاد زرد و اقوامی وحشی بودند که در استپهای جنوبی روسیه ساکن بودند.
و از لحاظ گویش هم زبان اولیهء داشتند که به گئوک تورک مشهور است ولی متاسفانه اسناد مکتوبی از خط و زبانشان به طور کامل موجود نیست فقط در زیر شاخه های بعدی اولین کتاب بزرگ ترک زبانان در اقوام (اوقوز)کتاب دده قورقود میباشد که روایتهای داستانی این قوم است .
در مورد نژاد مردم آذر بایجان شاید به جد و تاکید فراوان بشود گفت که کاملانژادی مخالف نژاد زد پوستان آلتایی میباشند و هرکه مخالف این سخن من است کافی است به رنگ پوست و چهره خود بنگرد و خود را با اقوام نزدیک آلتایی مثل قرقیزها مقایسه کند.آنگاه حرفم را تائید خواهد کرد .
اما گویش آذری اگر از نظرترتیب بخواهیم حساب کنیم شاید زیرشاخه سوم یا چهارم گئوک تورک بزرگ است که از زیر شاخه های گویش ترکی اغوزهاست.اما!
اما آنجا که این گویش را از تمام زبانهای ترکی دیگر متمایز میکند گرفتن لهجه محلی این خطه (آذربایجان)به خود است که ترکی اینجا را دارای لهجه زیبایی نموده که به آن آذری می گویند .تمام زبان شناسان ترکی آذری را حد فاصل ترکی ترکمن و استامبولی میدانند در حالی که آن زبانها هم خواصیتهای محلی را جذب نموده اند به نحوی که مثلا در استامبولی حرف (خ)یا تلفظ نمی شود یا بسیار خفیف تلفظ میشود وهمچنین تبدیل او کوتاه به حرف (ی) مثال=اولدوز(ستاره)تبدیل میشود به یولدوز--و .....
نکته جالب اینکه دو گویش بسیار قدیمی ایرانی در همین آذر بایجان وجود داشته یا دارد(تاتی و هرزنی).که نشان میدهد قبل از این زبان مردم این خطه به چه زبانی سخن میگفتند البته اسناد بسیاری برای این موضوع موجود میباشد مثل =سفرنامه های جهانگردانی که در اعصار قبل به آذر بایجان گذر کرده اند.
حال از دوستان خواهش میکنم که از جبهه گیری در برابر هم بپرهیزند و داشتن اسم آذری را بر خود ننگ ندانند .بلکه به پشتوانه شعرایی همچون شهریار که باعث شد با منظومه حیدر بابا این زبان در بین ملتهای ترک زبان سروری یابد به خود ببالند.
یک سخن هم با دوست عزیزم آتروپات که خود ثابت کردند از آذری زبانان هستند و گرنه بدین راحتی ترجمه آن متن را ارئه نمی دادند.من خود میدانم که شما از وطن پرستان غیور هستید ولی به نظر حقیر بهتر است همیشه حقوق قومیتها را محترم بشمریم و بدانیم تصفیه و پالودن زبان فارسی با ریشه کنی فرهنگ اقوام میهنی امکان پذیر نیست که اینکار جز استحاله فرهنگی چیزی بیش در بر ندارد.اما زیاده خواهی که از جهل و تبعیت از بیگانگان باشد را باید پاسخ داد و من نیز برهمین امر اصرار دارم .
در مورد قتل عامهای انجام شده در آذر بایجان به دست عثمانلوها هم کاملا این امر در کتب تاریخ موجود است و یکی از علتها هم همان جدایی مذهب شیعه و سنی بوده است. که ینی چری های عثمانی در حملات به این خطه از قدرت شمشیر برای ریشه کنی تشیع در این مناطق کمک میگرفتند و همچنین دلیل دیگر ایران ستیزی آنها است.جالب اینکه امروزه در ترکیه یک آذری زبان ایرانی به هر صورت یک ایرانی است و دولت و مردم میانه خوبی با او ندارند.
ایران چیزی جز آذری و لر و کرد و بلوچ و ترکمن و....نیست پس اینها همه صاحب خانه این میهنند و خانه بدون آنها طعمه بیگانگان است.
یاحق