اين سوالي هست كه يك شرگت بزرگ در امريكا، از 500 نفري كه در امتحان گزينش براي پست مديريت، نمره A رو كسب كرده بودند، پرسيد تا بتونه بهترين بهترين ها رو انتخاب كنه. سوال خيلي ساده هست و خودم 24 ساعت ديگه همين جا بيان مي كنم كه مدير انتخاب شده در اون شركت، چه جوابي به اين سوال داده بود.
«فرض كنيد كه شما در يك روز باراني در يك خيابان بلند در خارج شهر در حال رانندگي هستيد. در راه به عده اي مي رسيد كه در زير باران منتظر ماشيني هستند تا اونها رو به شهر برسونه. در ميان اين افراد، يك دوست صميمي و بسيار قديمي هست كه شما جان خود رو مديون اون هستيد، يك پيرمرد كه به علت بيماري در حال مرگ هست و بايد هرچه سريعتر به شهر برسه و در نهايت، بهترين كسي كه ار ديد شما، ايده ال ازدواج شما هست و مي تونيد همديگر رو به اوج خوشبختي برسونيد. ولي ماشين شما تنها براي يك نفر جاي خالي داره. شما كدوم رو انتخاب مي كرديد براي رسوندن به شهر ؟ دوست قديمي، همسر يا پيرمرد ؟»
«فرض كنيد كه شما در يك روز باراني در يك خيابان بلند در خارج شهر در حال رانندگي هستيد. در راه به عده اي مي رسيد كه در زير باران منتظر ماشيني هستند تا اونها رو به شهر برسونه. در ميان اين افراد، يك دوست صميمي و بسيار قديمي هست كه شما جان خود رو مديون اون هستيد، يك پيرمرد كه به علت بيماري در حال مرگ هست و بايد هرچه سريعتر به شهر برسه و در نهايت، بهترين كسي كه ار ديد شما، ايده ال ازدواج شما هست و مي تونيد همديگر رو به اوج خوشبختي برسونيد. ولي ماشين شما تنها براي يك نفر جاي خالي داره. شما كدوم رو انتخاب مي كرديد براي رسوندن به شهر ؟ دوست قديمي، همسر يا پيرمرد ؟»