freeway666
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 13 ژانویه 2010
- نوشته‌ها
- 0
- لایک‌ها
- 0
ای اهالی زین گفتمان
پاسخ پدر و مادرهایتان را چگونه خواهید داد ؟ بدین گونه زیستن چگونه؟ آیا زین ره بر خود شرم نمیدارید؟
سرمایشان را در پناه دلبندشان که شما بوده باشید قرار داده اند و بدین گونه خوشحالند بر خود که آری در این گفتمان به علم و دانش مشغول گشته اید؟ آیا چنین است؟
برخود رئیس جمهور گفتمان انتخاب مینمایید و میخندید و به پدر و مادر خود کوته فکری نمنموده اید؟ وای بر شما مگر شما هنوز شیرخواره اید؟ چند دلقک انتخاب نموده اید و بر شیرین کاری و تلخک بازی آنان اینچنین در گفتمان میخندید؟ آیا اینها الگوی شما خواهند گردید؟ چرا بر خود شرم نمیکنید ای مردم ؟ در این سرما پاسخی بر پدر و مادر خود چه میدهید؟ اندکی فکر کنید
این جستار را هم از بیم وجدان نابیدار خود پاک میگردانید اما مرهم وجدان درد سرمایه پدر و مادرتان چه میشود؟ وای بر شما
اندکی به حال خود تفکر کنید چه سرمایه ای را از کف میدهید در قبال خنده بر دلقک های گفتمان شرم شرم شرم
ياد دارم درغروبي سردسرد.
ميگذشت از كوچه مادوره گرد.
دادميزد كهنه قالي ميخزم.
دست دوم جنس عالي ميخرم.
كاسه و ظرف سفالي ميخرم.
گرنداري كوزه خالي ميخرم.
اشك در چشمان بابا حلقه بست.عاقبت آهي كشيدبغضش شكست .
اول ماه است ونان درسفره نيست .اي خدا شكرت ولي اين زندگيست؟
.بوي نان تازه هوشش برده بود.اتفاقامادرم هم روزه بود .
خواهرم بي روسري بيرون دويد.گفت آقا سفره خالي ميخري
پاسخ پدر و مادرهایتان را چگونه خواهید داد ؟ بدین گونه زیستن چگونه؟ آیا زین ره بر خود شرم نمیدارید؟
سرمایشان را در پناه دلبندشان که شما بوده باشید قرار داده اند و بدین گونه خوشحالند بر خود که آری در این گفتمان به علم و دانش مشغول گشته اید؟ آیا چنین است؟
برخود رئیس جمهور گفتمان انتخاب مینمایید و میخندید و به پدر و مادر خود کوته فکری نمنموده اید؟ وای بر شما مگر شما هنوز شیرخواره اید؟ چند دلقک انتخاب نموده اید و بر شیرین کاری و تلخک بازی آنان اینچنین در گفتمان میخندید؟ آیا اینها الگوی شما خواهند گردید؟ چرا بر خود شرم نمیکنید ای مردم ؟ در این سرما پاسخی بر پدر و مادر خود چه میدهید؟ اندکی فکر کنید
این جستار را هم از بیم وجدان نابیدار خود پاک میگردانید اما مرهم وجدان درد سرمایه پدر و مادرتان چه میشود؟ وای بر شما
اندکی به حال خود تفکر کنید چه سرمایه ای را از کف میدهید در قبال خنده بر دلقک های گفتمان شرم شرم شرم
ياد دارم درغروبي سردسرد.
ميگذشت از كوچه مادوره گرد.
دادميزد كهنه قالي ميخزم.
دست دوم جنس عالي ميخرم.
كاسه و ظرف سفالي ميخرم.
گرنداري كوزه خالي ميخرم.
اشك در چشمان بابا حلقه بست.عاقبت آهي كشيدبغضش شكست .
اول ماه است ونان درسفره نيست .اي خدا شكرت ولي اين زندگيست؟
.بوي نان تازه هوشش برده بود.اتفاقامادرم هم روزه بود .
خواهرم بي روسري بيرون دويد.گفت آقا سفره خالي ميخري
