برگزیده های پرشین تولز

پیامک از اشعار مختلف ایرانی [تک بیتی -دو بیتی]

Flint Lockwood

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
20 مارس 2007
نوشته‌ها
6,973
لایک‌ها
319
محل سکونت
Manhattan
در این تاپیک اشعار کوتاه مخصوص پیامک با موضوعات مختلف قرار میگیره

//


برای شروع:

گرچه غم و رنج من درازي دارد
عيش و طرب تو سرفرازي دارد
بر هر دو مکن تکيه که دوران فلک
در پرده هزار گونه بازي دارد

-----------------------------

گردون ز زمین هيچ گلي برنارد
کش نشکند و هم به زمین نسپارد
گر ابر چو آب خاک را بردارد
تا حشر همه خون عزيزان بارد

-----------------------------

گر يک نفست ز زندگاني گذرد
مگذار که جز به شادماني گذرد
هشدار که سرمايه سوداي جهان
عمرست چنان کش گذراني گذرد
 

Flint Lockwood

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
20 مارس 2007
نوشته‌ها
6,973
لایک‌ها
319
محل سکونت
Manhattan
دهقان قضا بسي چو ما کشت و درود
غم خوردن بيهوده نمیدارد سود
پر کن قدح می به کفم درنه زود
تا باز خورم که بودنيها همه بود

----------------------------------

روزيست خوش و هوا نه گرم است و نه سرد
ابر از رخ گلزار همی شويد گرد
بلبل به زبان پهلوي با گل زرد
فرياد همی کند که می بايد خورد

---------------------------------

زان پيش که بر سرت شبيخون آرند
فرماي که تا باده گلگون آرند
تو زر ني اي غافل نادان که ترا
در خاک نهند و باز بيرون آرند
 

Flint Lockwood

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
20 مارس 2007
نوشته‌ها
6,973
لایک‌ها
319
محل سکونت
Manhattan
و رفتی و من شدم لحظه شمارت / دو قطره اشک مانده یادگارت
اگر برگشتی و من را ندیدی / بدان که مرده ام از انتظارت . . .
--------------------
خسته در حبس زمینم ، ماه من یادم کن
به نگاهی ، به پیامی ، سخنی شادم کن !

-------------------
ای اشک ، آهسته بریز که غم زیاد است / ای شمع آهسته بسوز که شب دراز است
امروز کسی محرم اسرار کسی نیست / ما تجربه کردیم ، کسی یار کسی نیست . . .

-------------------
لنگر عشق زدم بر دل طوفانی تو / تکیه گاهم شده است ساحل بارانی تو . . .

-------------------

گله دارم ز همه قول و قراری که نشد / سردی عشق تو و فصل بهاری که نشد
-------------------

ز درد عشق تو با کس حکایتی که نکردم / چرا وفای تو کم شد ، شکایتی که نکردم . . .
-------------------

اگر باغ نگاهم پر ز خار است ،
گلم تاراج دست روزگار است
به چشمانت قسم ، با بودن تو ،
زمستانی ترین روزم بهار است . . .
 

Flint Lockwood

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
20 مارس 2007
نوشته‌ها
6,973
لایک‌ها
319
محل سکونت
Manhattan
دریاچه دل پاک و نجیبی دارد / بنگر که چه حالت غریبی دارد
آن موج که سر به صخره ها میکوبد / با من چه شباهت عجیبی دارد . . .
-------------------
هر گاه قادر به شمردن قطرات باران شدی ، خواهی دانست که چقدر دوستت دارم . . .
-------------------
گناه من گناه بی گناهیست / تمام هستی ام غرق سیاهیست
به هر کس دل دادم بی وفا شد / چو پابندش شدم از من جدا شد . . .
-------------------
گرچه میدانم نمی آیی ولی هر دم ز شوقت / سمت در می آیم و هر سو نگاهی میکنم
-------------------
دلا تا کی اسیر یاد یاری ، ز هجر یار تا کی داغداری
بگو تا کی ز شوق روی لیلی ، چو مجنون پریشان روزگاری . . .
-------------------
جانم ز فراق ، رنج بسیار کشید / با رفتن تو همیشه آزار کشید
ما همسفر راه درازی بودیم / بین من و تو زمانه دیوار کشید . . .
 

-HONDA

Registered User
تاریخ عضویت
7 نوامبر 2008
نوشته‌ها
341
لایک‌ها
17
محل سکونت
کرج گوهر دشت
خیلی ممنون...تاپیك خیلی خوبیه
اشعار تك بیتی یا دو بیتی به زبان تركی ندارید بزارید؟؟؟مرسی
 

Flint Lockwood

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
20 مارس 2007
نوشته‌ها
6,973
لایک‌ها
319
محل سکونت
Manhattan
خیلی ممنون...تاپیك خیلی خوبیه
اشعار تك بیتی یا دو بیتی به زبان تركی ندارید بزارید؟؟؟مرسی
مرسی
این 2 تا رو پیدا کردم:

بیرگویرچین تکی دنسیزلمیشم
بولبولم یایدا چمن سیز لمیشم
ئوز دیاریمدا وطن سیز لمیشم
هیچ بیلیرسن نئجه سن سیز لمیشم

***
غریب بیر گئجه ده سندن اوزاقدا
کولک لرحسرتلی نفس کیمیدیر
سن سیز تنها قالمیش سیزلایان قلبیم
داریخیر هر طرف قفس کیمیدیر

+ اشعار ترکی شهریار:
http://bardashtno.persianblog.ir/post/5
 

manuela89

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241
سیلاب گرفت گرد ویرانه عمر
و اغاز پری نهاد پیمانه عمر
بیدار شو ای خواجه که خوش خوش بکشد
حمال زمانه درخت از خانه عمر

****

عشق رخ یار برمن زار مگیر
خسته دلان رند خمار مگیر
صوفی چو تو رسم رهروان میدانی
برمردم رند نکته بسیار مگیر

پ.ن:از دو بیتی ها باباطاهر هم میشه استفاده کرد؟!؟
 

Flint Lockwood

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
20 مارس 2007
نوشته‌ها
6,973
لایک‌ها
319
محل سکونت
Manhattan
سیلاب گرفت گرد ویرانه عمر
و اغاز پری نهاد پیمانه عمر
بیدار شو ای خواجه که خوش خوش بکشد
حمال زمانه درخت از خانه عمر

****

عشق رخ یار برمن زار مگیر
خسته دلان رند خمار مگیر
صوفی چو تو رسم رهروان میدانی
برمردم رند نکته بسیار مگیر

پ.ن:از دو بیتی ها باباطاهر هم میشه استفاده کرد؟!؟
سلام manuela89 عزیز
ممنون
00000036.gif

چرا که نه ، هرنوع شعری رو میشه قرار داد (از شاعران بزرگ ایرانی و ...)
 

Flint Lockwood

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
20 مارس 2007
نوشته‌ها
6,973
لایک‌ها
319
محل سکونت
Manhattan
می نوش که عمر جاوداني اينست
خود حاصلت از دور جواني اينست
هنگام گل و باده و ياران سرمست
خوش باش دمی که زندگاني اينست
----------------------------
نيکي و بدي که در نهاد بشر است
شادي و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بيچاره‌تر است
---------------------------
در هر دشتي که لاله‌زاري بوده‌ست
از سرخي خون شهرياري بوده‌ست
هر شاخ بنفشه کز زمین میرويد
خالي است که بر رخ نگاري بوده‌ست
----------------------------
هر ذره که در خاک زمیني بوده است
پيش از من و تو تاج و نگيني بوده است
گرد از رخ نازنين به آزرم فشان
کانهم رخ خوب نازنيني بوده است

//

سوداي دلم قسمت هر بي سرو پا نيست
خوش باش که يک لحظه دلم از تو جدانيست
----------------------------
تا که از جانب معشوقه نباشد کششی..
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
----------------------------
دلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گردد
ندانستم توی ظالم دلی آهنربا داری
----------------------------
دوست دارم شب را به غم سر کنم
دفتری را از اشک چشمم تر کنم
نام آن دفتر نهم دیوان عشق
عشق را عنوان آن دفتر کنم . . .
 

manuela89

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241
جز نقش تو در نظر نیامد مارا

جز کوی تو رهگذر نیامد مارا

خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت

حقا که به چشم درنیامد مارا

..........

امشب زغمت میان خون خواهم خفت

وز بستر عافیت برون خواهم خفت

باور نکنی خیال خود را بفرست

تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت

.......

از چرخ به هرگونه همی دار امید

وز گردش روزگار می لرز چون بید

گفتی که پس از سیاه رنگی نبود

پس موی سیاه من چرا گشت سپید

......
Base عزیز ممنون از اشعار زیباتون.:)
 

Flint Lockwood

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
20 مارس 2007
نوشته‌ها
6,973
لایک‌ها
319
محل سکونت
Manhattan
Base عزیز ممنون از اشعار زیباتون.:)

rose.gif


//

آنانکه محيط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زين شب تاريک نبردند برون
گفتند فسانه‌اي و در خواب شدند

-----------------------------

آن را که به صحراي علل تاخته‌اند
بي او همه کارها بپرداخته‌اند
امروز بهانه‌اي در انداخته‌اند
فردا همه آن بود که در ساخته‌اند

----------------------------

آنها که کهن شدند و اينها که نوند
هر کس بمراد خويش يک تک بدوند
اين کهنه جهان بکس نماند باقی
رفتند و رويم ديگر آيند و روند

---------------------------

آنکس که زمین و چرخ و افلاک نهاد
بس داغ که او بر دل غمناک نهاد
بسيار لب چو لعل و زلفين چو مشک
در طبل زمین و حقه خاک نهاد
 

sokOoooot

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
26 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,254
لایک‌ها
77
محل سکونت
این بود تمام ماجرای من و او
در سنگ، تب جامه دريدن هم هست
در كوه، پرو بال پريدن هم هست
رازي ست ميان جاده و مرد سفر
در هر نرسيدني رسيدن هم هست.

------------------------------------------------------

خاموش به كوي روشن ماه برو
تا خلوت عارفان آگاه برو
حيران تماشاي رسيدن ها باش
بي چشم ببين و بي قدم راه برو

------------------------------------------------------

هستي نفس ساعت سرگرداني است
در ثانيه ها دلهره پنهاني ست
تسبيح قيامت است در دست زمان
هر دانه آن جمجمه انساني ست

-----------------------------------------------------

آنقدر چو جاده ها دويدم خود را
تا از كس ديگري شنيدم خود را
من گم شده شهر تماشا بودم
اي چشم تو را بستم و ديدم خود را

---------------------------------------------------

بگذار كه خلسه گاه ديدار شوم
از هرچه نديدني ست، سرشار شوم
اي صبح به ديده ام مكش سرمه نور
من خواب نبوده ام كه بيدار شوم

---------------------------------------------------

ما وقت نگاه را دمي دانستيم
از دانش چشم ها كمي دانستيم
كژتابي دست ها و بي مهري سنگ
ما آينه بوديم و نمي دانستيم


-------------------------------------------------

من با تو صداي عصمت هابيلم
دور از حسد و شقاوت قابيلم
پيغمبر سر نهاده بر شانه وحي
خنجر بكشي هزار اسماعيلم

------------------------------------------------

چندي است که با خواب خودم تنهايم

از چوب تراشيده شده رويايم

تنهايي ام از مرگ به من ارث رسيد

من پير قبيله ي مترسک هايم
 
Last edited:

King Cyrus

Registered User
تاریخ عضویت
24 جولای 2008
نوشته‌ها
853
لایک‌ها
21
محل سکونت
ایرانِ ویران
درود
با اجازهٔ مدیر گرامی رباعیاتی چند از خیام را در اینجا میگذارم.


ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
وین یک دم عمر را غنیمت شمریم
فردا که از این دیر فنا درگذریم
با هفت هزار سالگان سر بسریم


--------------------------------------

گر می نخوری طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره بدان مشو که می می نخوری
صد لقمه خوری که می غلام است آنرا



----------------------------------------

ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
جان و دل و جام و جامه در رهن شراب
فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب
آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب
 

Flint Lockwood

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
20 مارس 2007
نوشته‌ها
6,973
لایک‌ها
319
محل سکونت
Manhattan
sokOoooot و King Cyrus عزیز،ممنون
00000036.gif


//


در مذهب عاشقان قرار دگر است
وین باده ناب را خمار دگر است
هر علم که در مدرسه حاصل گردد
کار دگر است و عشق کار دگر است

-----------------------------
ای جمله بی کسان عالم را کس
یک جو کرمت تمام عالم را بس
من بی کسم و تو بی کسان را یاری
یارب تو به فریاد من بی کس رس

-----------------------------
من مانده ام و شعر سرودن بی تو
از خواب غزل پلک گشودن بی تو

-----------------------------
در بستر بی رحمی و خون زاده شدم
از اول عمر با جنون زاده شدم
خاکستریم .دست خودم نیست عزیز
ققنوسم از آتش درون زاده شدم
 

1408

Registered User
تاریخ عضویت
6 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
1,043
لایک‌ها
57
محل سکونت
باغستان نیوز
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش گوش

بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش

جان می‌دهم از حسرت دیدار تو چون صبح
باشد که چو خورشید درخشان به درآیی

ای که دایم به خویش مغروری
گر تو را عشق نیست معذوری
 
Last edited by a moderator:

1408

Registered User
تاریخ عضویت
6 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
1,043
لایک‌ها
57
محل سکونت
باغستان نیوز
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور

خر دعا کرد که بارش ببردند
سيل بگرفت و خر و بار ببرد


خر وحش اگر بگسلاند کمند
چو در ريگ ماند شود پاي بند

چو خر تازنده باشي بار مي‌کش
که باشد گوشت خر در زندگي خوش
 
Last edited by a moderator:

Flint Lockwood

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
20 مارس 2007
نوشته‌ها
6,973
لایک‌ها
319
محل سکونت
Manhattan
يک جام پر از شراب دستت باشد
تا حال من خراب دستت باشد
اين چند هزارمين شب بي خوابيست
اي عشق فقط حساب دستت باشد

-----------------------------
وقتي که من عاشق شدم
شيطان به نامم سجده کرد
ادم زميني تر شد و عالم به ادم سجده کرد
من بودم و چشمان تو
نه آتشي و نه گلي
چيزي نميدانم از اين ديوانگي و عاشقي

-----------------------------
چون موجه‌ی سرابیم، در شوره‌زار عالم
کز بود بهره‌ای نیست، غیر از نمود ما را
آیینه‌های روشن، گوش و زبان نخواهند
از راه چشم باشد، گفت و شنود ما را

-----------------------------
شهر ياران بود و خاک مهربانان اين ديار
مهربانی کی سر آمد شهرياران را چه شد
 

Flint Lockwood

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
20 مارس 2007
نوشته‌ها
6,973
لایک‌ها
319
محل سکونت
Manhattan
واي اگر پرده ز اسرار دلم پر گيرند
واي اگر حاشيه خوانان به گلم سر گيرند
من و يك جرعه از اين عشق كه تا بود و نبود
به خدا سوزد اگر چاره به دل برگيرند

-----------------------------
اي دوست دل از جفاي دشمن در کش
با روي نکو شراب روشن در کش
بااهل هنر گوي گريبان بگشاي
و ز نا اهلان تمام دامن در کش

-----------------------------
مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد
تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد
نه بلای جان عاشق شب هجرتست تنها
که وصال هم بلای شب انتظار دارد
 
بالا