برگزیده های پرشین تولز

چهارده و پانزدهم خرداد رو كجا ميگذرونيد؟

mahsa vorooojak

Registered User
تاریخ عضویت
16 نوامبر 2009
نوشته‌ها
590
لایک‌ها
38
محل سکونت
Sweet Dream
من 22 خرداد جشن تولد دعوتم
party4.gif
 

مارمولک

Registered User
تاریخ عضویت
15 مارس 2010
نوشته‌ها
35
لایک‌ها
3
محل سکونت
حوزه هنری
ويلاي يكي از بچه ها نزديك رودخونه درست شد.
جاي حسابي و عاليه. اگر تو مسير و شب اونجا گير ندهند خيلي عالي ميشه.
تا الان 11 نفر شديم.
برگشتيم براتون تعريف مي كنم.

2i8d4ao.gif
 

aryan_17_bahal

Registered User
تاریخ عضویت
5 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
198
لایک‌ها
10
محل سکونت
iran-tehran
ويلاي يكي از بچه ها نزديك رودخونه درست شد.
جاي حسابي و عاليه. اگر تو مسير و شب اونجا گير ندهند خيلي عالي ميشه.
تا الان 11 نفر شديم.
برگشتيم براتون تعريف مي كنم.


اقا قرار بود بیایی اینجا داستان سفرتو تعریف کنی ؟! پس چی شد !!!! :cool:
 

Cleeev

Registered User
تاریخ عضویت
6 ژانویه 2010
نوشته‌ها
1,267
لایک‌ها
794
محل سکونت
on the edge of a super-massive black-hole

ALPINER

Registered User
تاریخ عضویت
5 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
673
لایک‌ها
49
محل سکونت
سرزمين آرش كمانگير
اقا قرار بود بیایی اینجا داستان سفرتو تعریف کنی ؟! پس چی شد !!!! :cool:

مرسي از يادآوريتون.
ساعت 9 صبح روز چهاردهم ابتداي جاده چالوس قرار گذاشتيم. ساعت 10 4 تا ماشين شديم. دخترا تو يك ماشين و پسرا تو ماشينهاي خودشون. يكي از پسرها هم با خواهرش اومده و 2 نفر ديگر رو سوار كرد. جمعاً با بقيه 14 نفر شديم.

خيلي اسلامي از ايست بازرسي اول جاده گذشتيم. خدا رو شكر ما رو اصلاً نگشتند چون خيلي بچه مثبت شده بوديم.

كليه تداركان با من فلك زده بود. جوجه، برنج، پلوپز، ميوه، دو تا هندوانه و ذغال و 20 تا بلال و البته ماست كم چرب و چيپس فراوان و...;)

باغ كنار رودخونه بود و كسي نبود. پس از مرتب كردن حياط كه تا كنار رودخانه ادامه داشت، تختها رو كنار آب رديف كرديم و جاتون خالي. گپهاي دوستانه، ورق و تخته نرد و 1000 تا جوك و نهار و ميوه و غروب هم بلال و ضبط و ...

ظهر: جوجه كباب، شب ماكاروني و نزديك ظهر روز راه افتاديم و نهار هم كباب كوبيده تو رستوران بين راه و بعد برگشتيم خونه.

جاي همه خيلي خالي بود. خيلي حال داد ولي من خيلي خسته شدم. چون پايلوت برنامه بودم شب قبلش تا ساعت 2 مشغول تدارك بودم و اين يك و نيم روز مشغول جوجه درست كردن، هندونه قاچ كردن، بلال درست كردن و كلاً كارهايي كه با آتيش سروكار داشت با من بود.:wacko:

يه تجربه خوبي كه داشتم بجاي جوجه آماده، تو مرغهاي خرد شده خامه زديم كه خيلي خوشمزه شده بود. البته پياز فراوان و آبليمو و زعفران هم داشت.

به همه خوش گذشته بود و هفته بعد هم خواستار برنامه شده بودند. بجز نهار روز دوم حدود 120 تومن خرج برنامه شد كه با توجه به اينكه 4 نفر مهمون من بودند ديگه بقيه هم مهمون من شدند. :(

روي هم رفته چون همه هم سن بوديم و راه نزديك بود و سريع رسيديم و تفريح كرديم خيلي خوش گذشت و كلي همه شاد شدند. صداي آب رودخانه، هواي خنك مخصوصاً شب، امكانات لازم و بچه هاي باحال. جاي همه اتون خالي.:happy:
 

منصور قیامت

کاربر ویژه گفتگوی آزاد
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
1 ژوئن 2007
نوشته‌ها
4,707
لایک‌ها
297
محل سکونت
شهر باحال قم
پایلوت بودن خیلی سخته

داداش از تجربیات پایلوت بودنت بیشتر برامون بگو که یه وخ ما هم پایلوت شدیم بدونیم چیکار کنیم که برنامه به خوبی پیش بره
 

ALPINER

Registered User
تاریخ عضویت
5 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
673
لایک‌ها
49
محل سکونت
سرزمين آرش كمانگير
پایلوت بودن خیلی سخته

داداش از تجربیات پایلوت بودنت بیشتر برامون بگو که یه وخ ما هم پایلوت شدیم بدونیم چیکار کنیم که برنامه به خوبی پیش بره

البته همه بستگي داره به موقعيت(كي و كجا)، موضوع پايلوت شدن و آدمهائي كه باهاشون سروكار داري!:p

شرايط سخت پايلوت بودن: مختلط بودن برنامه، گير يه مشت زبون نفهم افتادن، همراه داشتن خلاف، بردن دخترها به كوه، پيدا كردن جاي خواب براي دختر و پسراي مجرد، وجود آدمهاي كله شق و ماجراجو، تنبل بودن اعضاء تيم و ...

يكبار رفته بوديم قله هاي دنا سمت ياسوج، نزديك قله يكي از بچه هاي گروه لرستاني با چماق زد تو سر سرپرست (پايلوت) گروه. نمي دونم تو اين موقعيتها بچه هاي قنوي چكار مي كنند. تجربيات ديگر هم خواستي پي ام بده برات بازگو كنم.;)
 

منصور قیامت

کاربر ویژه گفتگوی آزاد
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
1 ژوئن 2007
نوشته‌ها
4,707
لایک‌ها
297
محل سکونت
شهر باحال قم
البته همه بستگي داره به موقعيت(كي و كجا)، موضوع پايلوت شدن و آدمهائي كه باهاشون سروكار داري!:p

شرايط سخت پايلوت بودن: مختلط بودن برنامه، گير يه مشت زبون نفهم افتادن، همراه داشتن خلاف، بردن دخترها به كوه، پيدا كردن جاي خواب براي دختر و پسراي مجرد، وجود آدمهاي كله شق و ماجراجو، تنبل بودن اعضاء تيم و ...

يكبار رفته بوديم قله هاي دنا سمت ياسوج، نزديك قله يكي از بچه هاي گروه لرستاني با چماق زد تو سر سرپرست (پايلوت) گروه. نمي دونم تو اين موقعيتها بچه هاي قنوي چكار مي كنند. تجربيات ديگر هم خواستي پي ام بده برات بازگو كنم.;)
ضمن تشکر

مختلط بودن برنامه چرا باعث دردسر میشه؟ از این لحاظ که مامور گیر بده؟ یا اینکه توی خوده گروه مشکلاتی پیش میاد؟

و اینکه بردن دخترها به کوه هم اگر میشه بگید مشکلش چیه

در ضمن در مورد هم سفر شدن با آدمای زبون نفهم و کله شق و خلاف هم کاملا باهات موافقم که شدیدا روی اعصاب قدم میزنن

من با قلیون و سیگار و اینا مخالف نیستما. خودمم حسش باشه دود میکنم

اما یه بار با چنتا از دوستای جدید که من اولین بار بود میدیدمشون رفتیم سفر 2 روزه

فکرشو کن 18 سالشون بود. هنوز اتراق نکردیم بساط قلیون رو راه انداختن. اینقدر بی جنبه بودن داشتن خودشونو خفه میکردن تا صبح قلیون میکشیدن. شلوار منم سوزوندن. دیگه گفتم *وه بخورم اگه با اینا برم مسافرت


تنبل بودن اعضای تیم هم باهات موافقم. مثلا رسیدی به قلعه رودخان. حتما میدونی کجاس. اینم عکسش:

i99187_ghaleb.jpg


بعدش میگن ما زورمون میاد بیایم بالا. شما برید ما منتظرتون میمونیم. بعدم باید هول هولی بری و بیای اصلا نمیتونی لذت ببری از اونجا..

به نظرم گروه اگر خیلی یک دست باشن با اخلاقایی شبیه به هم خیلی خوش میگذره
 

ALPINER

Registered User
تاریخ عضویت
5 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
673
لایک‌ها
49
محل سکونت
سرزمين آرش كمانگير
ضمن تشکر

مختلط بودن برنامه چرا باعث دردسر میشه؟ ..

به نظرم گروه اگر خیلی یک دست باشن با اخلاقایی شبیه به هم خیلی خوش میگذره

جاده چالوس اونهم تو اين موقعيت بگير بگير فعلي و روز چهاردهم خردادماه و 4 تا دختر مجرد بهونه خوبيه براي خراب كردن يك برنامه روز تعطيل.:wacko:
 
بالا