تقریباٌ بیشتر شما از ماجرای انالحق گفتن حلاج و کشته شدنش بر سر دار چیزهایی شنیدین یا خوندین. حداقل در ادبیات دوران دبیرستان ... خواهشاٌ نظرات خودتون رو در این مورد بگید که اگه با منبع و ماخذ باشه بهتره.(لطفاٌ از روی معده حرف نزنید) با عرض پوزش فراوان
حلاج سخنانی را به زبان آورد که اگر چه در خفای خودش بخشودنی بود اما فاش ساختن آن در نزد مردم عامی ظلمی بزرگ به آنان بود که باعث گمراهی و انحراف از اصل توحید میشد. و بزرگترین گناه وی همین فاش گویی بود که به نظرم حکم کشته شدنش برای حفظ دین واجب بود.در بحارالانوار علامه مجلسی هم آمده که از جانب ولی عصر(عج) اجازه لعن کردن حلاج به شیخ ابوالقاسم حسین ابن روح داده شد ... با همه این اوصاف فکر میکنم او به دیدار محبوب خویش شتافت و جزای جرم خود را در این دنیا دید که اگر بگوییم خیر پس آن همه کرامات به کجا خواهد رفت؟ نقش بستن کلمه الله از قطرات خون وی بر زمین یا شوق دیدار در لحظه مرگ و شنیدن انالحق از خاکستر وی و و و و .....
حلاج سخنانی را به زبان آورد که اگر چه در خفای خودش بخشودنی بود اما فاش ساختن آن در نزد مردم عامی ظلمی بزرگ به آنان بود که باعث گمراهی و انحراف از اصل توحید میشد. و بزرگترین گناه وی همین فاش گویی بود که به نظرم حکم کشته شدنش برای حفظ دین واجب بود.در بحارالانوار علامه مجلسی هم آمده که از جانب ولی عصر(عج) اجازه لعن کردن حلاج به شیخ ابوالقاسم حسین ابن روح داده شد ... با همه این اوصاف فکر میکنم او به دیدار محبوب خویش شتافت و جزای جرم خود را در این دنیا دید که اگر بگوییم خیر پس آن همه کرامات به کجا خواهد رفت؟ نقش بستن کلمه الله از قطرات خون وی بر زمین یا شوق دیدار در لحظه مرگ و شنیدن انالحق از خاکستر وی و و و و .....