در مورد اسم خودتون من يه چيز ديگه هم به ذهنم رسيد. حروف اول دوتا كلمه. مثلا: قاضي و معروف... ؛)من هر وقت اسم شار رو ميبينم ياد فيزيك ميافتم!
در مورد اسم خودتون من يه چيز ديگه هم به ذهنم رسيد. حروف اول دوتا كلمه. مثلا: قاضي و معروف... ؛)من هر وقت اسم شار رو ميبينم ياد فيزيك ميافتم!
اين ذهن من همچنان در اين مورد فعاليت مي كنه. لطفا نجاتش بدين!
شرمنده نفرمائيد.............!!!شار يک اسم بين المللي هست و مالتي لينگوال!
اينكه از اون تاريخچه اي كه من ساختم طولاني تره! ولي جالب بود...آقا اسم ما هم داستاني شده! 8)
قضيه به اون پيچيدگي كه فكر كردين، نيس. يعني راستش خيلي مسخرهتر از اين حرفاس!
راستيتش من عروسك زياد دارم. (خب چيه؟ يكي سيگار ميكشه، يكي ايدز داره، منم عروسك دارم!) :shock:
چندين سال پيش، با يه جمعي بوديم كه يكي از اون يكي بهتر، دوستاي قديمي و حال، ميخواستيم واسه عروسك جديدم، يه اسم انتخاب كنيم، بعد از بحث فراوون، اسم غزمر رو براش انتخاب كرديم. اين اسم هيچ معنياي نداش، فقط از نظر آوايي، به اون عروسك ميخورد! حالا چه جوريش، ديگه بايد احساس كنين، يعني احساس ميكرديم كه اسم اين عروسك غزمره! چه جوري اگه يكي شترق بزنه پس گردنتون احساس ميكنين كه دردتون گرفته؟ ما هم احساس ميكرديم كه اسم اين عروسك غزمره!!!
اين گذشت تا يه ماه بعدش، من تصميم گرفتم تا براي وبگرديهاي بيهدفم يه ID از Yahoo بگيرم تا اگه جايي خواستم register كنم، يا هر چيز ديگه، آدرس email واقعيم نباشه، تا همه چي قاطي نشه. جاتون خالي يه شب تا صب هر چي رو كه انتخاب كردم، قبلاً گرفته شده بود!
ديگه ساعت 4 صبح، مغزه Hang كرده بود! يه هو ياد اين Ghazmar افتادم. طبيعي بود كه همچين ID اي رو كسي قبلاً نگرفته بود (ولي اگه اينم گرفته بودن، ديگه Crash ميكردم بجاي Hang!!!). خلاصه كه اين اسم، اولش شد شناسة Yahooي من. ولي كم كم بعدش خيلي از جاها، چون اسمم قبلاً به عنوان username گرفته شده بود و يا ترجيح ميدادم كه از نام واقعيم استفاده نكنم، اين نام به عنوان شناسة كاربري من انتخاب شد و طوري شد كه خيليها من رو فقط با همين نام ميشناختن.
اين بود داستان Ghazmar!
اينكه از اون تاريخچه اي كه من ساختم طولاني تره! ولي جالب بود...آقا اسم ما هم داستاني شده! 8)
قضيه به اون پيچيدگي كه فكر كردين، نيس. يعني راستش خيلي مسخرهتر از اين حرفاس!
راستيتش من عروسك زياد دارم. (خب چيه؟ يكي سيگار ميكشه، يكي ايدز داره، منم عروسك دارم!) :shock:
چندين سال پيش، با يه جمعي بوديم كه يكي از اون يكي بهتر، دوستاي قديمي و حال، ميخواستيم واسه عروسك جديدم، يه اسم انتخاب كنيم، بعد از بحث فراوون، اسم غزمر رو براش انتخاب كرديم. اين اسم هيچ معنياي نداش، فقط از نظر آوايي، به اون عروسك ميخورد! حالا چه جوريش، ديگه بايد احساس كنين، يعني احساس ميكرديم كه اسم اين عروسك غزمره! چه جوري اگه يكي شترق بزنه پس گردنتون احساس ميكنين كه دردتون گرفته؟ ما هم احساس ميكرديم كه اسم اين عروسك غزمره!!!
اين گذشت تا يه ماه بعدش، من تصميم گرفتم تا براي وبگرديهاي بيهدفم يه ID از Yahoo بگيرم تا اگه جايي خواستم register كنم، يا هر چيز ديگه، آدرس email واقعيم نباشه، تا همه چي قاطي نشه. جاتون خالي يه شب تا صب هر چي رو كه انتخاب كردم، قبلاً گرفته شده بود!
ديگه ساعت 4 صبح، مغزه Hang كرده بود! يه هو ياد اين Ghazmar افتادم. طبيعي بود كه همچين ID اي رو كسي قبلاً نگرفته بود (ولي اگه اينم گرفته بودن، ديگه Crash ميكردم بجاي Hang!!!). خلاصه كه اين اسم، اولش شد شناسة Yahooي من. ولي كم كم بعدش خيلي از جاها، چون اسمم قبلاً به عنوان username گرفته شده بود و يا ترجيح ميدادم كه از نام واقعيم استفاده نكنم، اين نام به عنوان شناسة كاربري من انتخاب شد و طوري شد كه خيليها من رو فقط با همين نام ميشناختن.
اين بود داستان Ghazmar!
غزمر (اصلي) حالش خوبه؟
مي دهد هر كسش افسوني و معلوم نشد ... كه دل نازك او مايل افسانه ي كيست! :shock: