برگزیده های پرشین تولز

زیبا ترین شعرهایی که تا به حال خواندید یا شنیدید

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
در آسمانم همیشه بتاب ...


من چشمانم به جستجوی مهر تو

هر شب در آسمان گم میشود....


بیا و مرا از هجوم غربتم خلاص کن...

و در های آسمان را برایم بگشا


من نیازم پرواز است

به تو

به شب

به جایی که هرگز در آن ستاره غروب نکند....
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
این روزها

تمام اخم هایم

بهانه های ندیدن تست

انگیزه خرم و طرب انگیز دیگری

جز جستجو در مسیر نگاه های عمیقت

لبخند بر انگیز نیست!
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
در یاد چه خواهد ماند؟ و در باد...؟

بر باد چه می روید؟

جز خاک...

در خاک چه خواهد ماند؟

جزیاد...
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
لیلی بنشین خاطره ها را رو کن
لب وا کن و با واژه بزن جادو کن

لیلی تو بگو،حرف بزن،نوبت توست

بعد از من و جان کندن من نوبت توست

لیلی مگذار از دَم ِ خود دود شوم

لیلی مپسند این همه نابود شوم

لیلی بنشین، سینه و سر آوردم

مجنونم و خونابِ جگر آوردم

مجنونم و خون در دهنم می رقصد

دستان جنون در دهنم می رقصد

مجنون تو هستم که فقط گوش کنی

بگذاری ام و باز فراموش کنی

دیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست

یک عاشق ِ این گونه از این دست کجاست
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
لیلی بنشین خاطره ها را رو کن
لب وا کن و با واژه بزن جادو کن

لیلی تو بگو،حرف بزن،نوبت توست

بعد از من و جان کندن من نوبت توست

لیلی مگذار از دَم ِ خود دود شوم

لیلی مپسند این همه نابود شوم

لیلی بنشین، سینه و سر آوردم

مجنونم و خونابِ جگر آوردم

مجنونم و خون در دهنم می رقصد

دستان جنون در دهنم می رقصد

مجنون تو هستم که فقط گوش کنی

بگذاری ام و باز فراموش کنی

دیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست

یک عاشق ِ این گونه از این دست کجاست
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
من زیستنم قصه ی مردم شده است

یک تو، وسط زندگیم گم شده است

اوضاع خراب است،مراعات کنید

ته مانده ی آب است،مراعات کنید

از خاطره ها شکر گذارم، بروید

مالِ خودتان دار و ندارم، بروید

لیلی تو ندیدی که چه با من کردند

مردم چه بلاها به سرم آوردند

من از به جهان آمدنم دلگیرم

آماده کنید جوخه را، می میرم

در آینه یک مردِ شکسته ست هنوز

مرد است که از پا ننشسته ست هنوز

یک مرد که از چشم تو افتاد شکست

مرد است ولی خانه ات آباد، شکست

در جاده ی خود یک سگِ پاسوخته بود

لب بر لب و دندان به زبان دوخته بود
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
این ها همه کم لطفی ِ دنیاست عزیز

این شهر مرا با تو نمی خواست عزیز

دیوانه ام،از دست خودم سیر شدم

با هر کسِ همنام ِ تو درگیر شدم

ای تُف به جهانِ تا ابد غم بودن

ای مرگ بر این ساعتِ بی هم بودن

یادش همه جا هست،خودش نوش ِ شما

ای ننگ بر و مرگ بر آغوش شما

شمشیر بر آن دست که بر گردنش است

لعنت به تنی که در کنار تنش است

دست از شب و روز گریه بردار گلم

با پای خودم می روم این بار گلم
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
خسته ام از آرزوها ، آرزوهای شعاری


شوق پرواز مجازی ، بالهای استعاری

لحظه های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن

خاطرات بایگانــــی، زندگـــــی هــــای اداری

آفتاب زرد و غمگین ، پله هــــای رو بــه پایین

سقفهای سرد و سنگین ، آسمانهای اجاری

با نگاهی سر شکسته، چشمهایـــی پینه بسته

خسته از درهای بسته، خسته از چشم انتظاری

صندلی های خمیده،میزهای صف کشیده

خنده های لب پریده ، گریــه های اختیاری

عصر جدول های خالی، پارک های این حوالی

پرسه های بی خیالـــی، نیمکت های خماری

رو نوشت روزها را، روی هــــم سنجــاق کردم:

شنبه های بی پناهی ، جمعه های بی قراری

عاقبت پـــــرونده ام را ، با غبــــار آرزوها

خاک خواهد بست روزی ، بادخواهد برد باری

روی میز خالی من، صفحه ی باز حوادث

در ستون تسلیتها ، نامی از ما يادگاري
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
حرفهــــا دارم اما ... بزنم یا نزنم؟
با توام، با تو ،خدا را! بزنم یا نزنم؟
همه ی حرف دلم با تو همین است که دوست
چــــه کنــم؟ حـرف دلــــــم را بزنــــم یا نزنــم؟
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیــــر قول دلــــــم آیا بزنــم یا نزنــم؟
گفته بودم کـه به دریا نزنم دل اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
از ازل تا به ابد پرسش آدم این است:
دست بر میــــوه‌ی حوا بزنم یا نزنم ؟
به گناهی که تماشای گل روی تو بود
خار در چشـــم تمنا بزنــــم یا نزنــــم؟
دست بر دست همه عمر در این تردیدم:
بزنـــم یا نزنـــم؟ هـــا؟! بزنـــم یا نزنـــم؟
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
گفتی : غزل بگو ! چه بگویم ؟ مجال کو ؟
شیرین من ، برای غــــزل شور و حال کو ؟
پر می زند دلم به هوای غـزل ، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست ، بال کو ؟
گیرم به فــــــــال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو ؟
تقویم چارفصل دلـــــــــم را ورق زدن
آن برگـــــهای سبز ِ سرآغاز سال کو ؟
رفتیـم و پرسش دل ما بی جواب ماند
حال سوال و حوصله ی قیل و قال کو ؟
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
یک بار هم به خاطر من یک غزل بخوان!

حتی اگــر شده غـزلـــی مبتذل بخوان

بــا مطلعی کـــــه خــــوب مــرا مبتلا کند

از چشمهای وحشی رنگ عسل بخوان!

غیرت نشان بده! بـرو تا آسمان و بعد

از بوسه های صورتی محتمل بخوان!

در آسمان بمان و در آن غربت عزیــز

از زهره ات بگو و برو در زحل بخوان!

کاری بکن که عاشقی ات جلوه گر شود

شعری بــه نــام پیرهنی در بغل بخوان!

تا مردم تمام جهــــان بـا خبـــــر شوند

شعر مرا به صورت ضرب المثل بخوان!

این دست های خسته و بی اعتنای توست

حالا بیــــا و شعــر مــــــرا در عمل بخـــوان!
 

R.jahanfar

Registered User
تاریخ عضویت
19 ژوئن 2013
نوشته‌ها
511
لایک‌ها
930
سرکش بودم به حیله رامم کردی
ای افسونگر.چه پخته خامم کردی
خوش چرخاندی کمند گیسویت را
در تاریکی اسیر دامم کردی
 

R.jahanfar

Registered User
تاریخ عضویت
19 ژوئن 2013
نوشته‌ها
511
لایک‌ها
930
گفتم تو شیرین منی گفتی تو فرهادی مگر؟
گفتم خرابت میشوم گفتی تو آبادی مگر؟
گفتم فراموشم نکن گفتی تو در یادی مگر؟
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
کسری من نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

دریا و من چه قدر شبیهیم گرچه باز
من سخت بیقرارم و او بیقرار نیست
با او چه خوب می شود از حال خویش گفت
دریا که از اهالی این روزگارنیست
امشب ولی هوای جنون موج میزند
دریا سرش به هیچ سری سازگار نیست
ای کاش از تو هیچ نمی گفتمش ببین
دریا هم اینچنین که منم بردبار نیست
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
از بس که غصه تو قصه در گوشم کرد
غمهای زمانه را فراموشم کرد
یک سینه سخن به درگهن آوردم
چشمان سخنگوی تو خاموشم کرد

فریدون مشیری
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
وقتی که حالت از غم دنیا گرفته است(زهرا شعبانی)
وقتی که حالت از غم دنیا گرفته است
حال من و تمــــام غزلــها گرفته است
دلشوره های خود بخود چند روز پیش
حالا چقدر یک شبه معنا گرفته است
بعد از تـو جای آن همه تاب و تب مرا
مشتی چرا و باید و اما گرفته است
این سرنوشت غمزده تاوان عشق را
روزی هــزار مرتبـه از ما گرفته است
حتی خدا نخواست ببیند در این جهان
کار دو عاشق اینهمه بالا گرفته است
یک لحظه چشم بستم و دیدم کسی برام
تصمیـــم گریـــــه آور کبری گرفتـــــه است
حالا منـــــم و میــز و دو فنــجان قهـوه و...
مردی که روی صندلی ات جا گرفته است
حرفــــی نمــــی زنم نکند بـــــرملا شود
بغضی که توی حنجره ام پا گرفته است
دارد بـــه عمق فاجعه پــــی میبرد دلم
نفرین نکن که آه تو من را گرفته است!
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
امشب دلم دوباره ته بی خیالی است(بهرام محمودی)
امشب دلــم دوباره تــــه بـــی خیالی است
یعنی شبیه چشم تو حالی به حالی است
تشبیه دل به چشم!! نه...امشب عجیب نیست
از شاعری کـــه خیـــــر سرش سورئالی است!
در ازدحـــــام هـر شب تهــــــران چشـــــم تــــو
این کوچه – دل- به لطف شما پر ز خالی است
این مبتذلترین غزلم شد ... که چشم تو
در ابتذال ، چشم و چراغ اهالـــی است
نــــه! این غــــزل شبیه غزلــــهای من نشد
-این سیب اگرچه سرخ گرفتار کالی است-
باید که غسل عشق بریزم به جان شعر
شاعـر بدون عشق همان لاابالی است
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
بايد تو را هميشه به دقت نگاه كرد(مسلم محبی)
بايد تـــــو را هميشه بــــه دقت نگاه كرد
يعني نه سرسری، سر فرصت نگاه كرد
خاتون! بگو كه حضرت خالق خودش تو را
وقتــــی كـــــه آفريد چـــه مدت نگاه كرد
هر دو مخدرند كـــه بيچاره می كنند
بايد به چشم هات به ندرت نگاه كرد
هر كس نظاره كرد تو را دلسپرده شد
فرقــی نمی كند به چه نيت نگاه كرد
عارف اگر برای تقرب به ذات حق
زاهد اگـــر برای ملامت نگاه كرد
تو بی گمان مقدسی و كور می شود
هر كس تو را به قصد خيانت نگاه كرد
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
هوس عشق خودت زد به سرم ( امبد صباغ نو )
مثل هر شب هوس عشق خودت زد به سرم
چنــد ساعت شده از زندگیــــم بی خبرم
این همه فاصله ، ده جاده و صد ریل قطار
بال پــرواز دلـــم کــــو که به سویت بپرم؟
از همان لحظه که تو رفتی و من ماندم و من
بین این قافیــه ها گــم شده و در به درم
تا نشستم غزلی تازه سرودم که مگر
این همه فاصله کوتـــاه شود در نظرم
بسته بسته کدئین خوردم و عاقل نشدم
پدر عشـــق بسوزد کـــه درآمد پدرم
بی تو دنیا به درک، بی تو جهنم به درک
کفــر مطلق شده ام دایره ای بی وَتَرم
من خدای غزل ناب نگاهت شده ام
از رگ گردن تــو من به تو نزدیک ترم
 

Hoseinm

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2014
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
61
سن
44
اگر چه گفته بودی پای عشقت تا ابد مردی(امید صباغ نو)
اگــــر چـــه گفتـــه بــــودی پــای عشقت تــا ابد مردی
ولی روزی که رفتی خواندم از چشمت ، که دلسردی!
به طرزی وحشیانه عاشق زیبایی ات بودم
به جای عشق بازی ، دایماً بازی در آوردی
ارس می خواست در آغوش دریای تو بنشیند
ولــی با سد قهرت نقشه اش را برملا کردی!
شدم مجموعـــه دارِ دردهـــایِ رایـــج دنیـــــا
شدی برعکس من ، میراث دارِ دردِ بی دردی
خیانت در امانت طبق حکم شرع جایز نیست!
امانت بــود عشقم در وجــودت ، حیف نامردی!
مرا با خاک یکسان کرده ای، ای دشمن هم خون!
تــو را با خــاک یکسان می کنم روزی کـــه برگردی
 
بالا