عرفان حالا گوش کن اینو این دوستمون هم بخونه ببینه اتفاق یعنی چی
من زمان خدمت یه دوستی داشتم که این رو تعریف کرد
گویا ایشون یکی از عشاق موتور سواری بوده و تهران هم خوب موتور نباشه تو کار بازار مخصوصا یه شاگرد مغازه خیلی به مشکل برمیخوره این هم با اصرار و فلان موتور میخره و مدتها و با کیف موتور سواری میکرده خونه مغازه مغازه خونه اینور اونور
حالا چی میگفت
میگفت یه بار که از مغازه شب بود میرفتم خونه سر یه پیچ یه موتوری دیگه با سرعت تمام داشت میومد که جلوش یه ماشین دیگه دراومد بع داز ترس این که نره تو شاخ این ماشین فرمون گرفت بغل و چون سرعت زیادی داشت کشیده شد سمت پیاده رو بعد از برخورد با جدول موتور به یک طرف و خودش به هوا پرتاب شد بدترین چیز اینه که مغازه ای که اتفاقا همونجا بود درب شیشه سکوریتش باز بود و این جوون دقیقا با همون درب برخورد میکنه و دقیقا درب سکوریت سرش و از تنش جدا میکنه و هر کدوم یه طرف میافته ، این دوست ما هم که از ترس خشکش زده بوده تمام این صحنه رو میبینه همونجا پیاده میشه و پیاده و موتور به دست و شوکه شده تا خونه اینهمه مسیر رو پیاده میره فرداش میره موتور رو میفروشه و از اون موقع دیگه فکر موتورسواری هم گذاشته کنار