برگزیده های پرشین تولز

اين عربها هم ديگه شورشو در اوردن

ghaboli

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 آپریل 2004
نوشته‌ها
51
لایک‌ها
0
به نقل از fotocopy :
تهديد شيخ نشينها:انتقال پرونده جزاير سه گانه به دادگاه لاهه
شنيدم وزارت خارجه عكس العمل شديدي نشون داده و گفته:
اجازه بدين اول درياي خزر رو تقديم روس و بلاروس بكنيم
وقتمون كه آزاد شد اونم به چشم
 

fotocopy

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
9 جولای 2003
نوشته‌ها
2,888
لایک‌ها
42
محل سکونت
به نقل از ghaboli :
شنيدم وزارت خارجه عكس العمل شديدي نشون داده و گفته:
اجازه بدين اول درياي خزر رو تقديم روس و بلاروس بكنيم
وقتمون كه آزاد شد اونم به چشم
:lol: :lol: :lol: :lol: :lol:
 

faridbahal

Registered User
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,543
لایک‌ها
15
محل سکونت
تهران بــــــــــــزرگ
حتما بعدش هم ميرن سراغ كردستان بعد از اون هم اذربايجان اخه ايران بزرگه براي همين ميخوان كوچيكش كنن كه ديگه كسي بهشون گير نده
 

ghaboli

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 آپریل 2004
نوشته‌ها
51
لایک‌ها
0
به نقل از faridbahal :
حتما بعدش هم ميرن سراغ كردستان بعد از اون هم اذربايجان اخه ايران بزرگه براي همين ميخوان كوچيكش كنن كه ديگه كسي بهشون گير نده
فقط خواهشن اين اذربايجان رو نگيرن
چون روي توليد ناخالص مملكت (جوك) تاثير منفي داره
 

mehrdad1355

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 فوریه 2004
نوشته‌ها
3,971
لایک‌ها
30
سن
47
attachment.php


گروه‌ ويژه‌ :ايران‌ حاكميت‌ 50درصدي‌ يكي‌ از مهمترين‌ تنگه‌هاي‌ بين‌المللي‌ يعني‌ تنگه‌ هرمز را داراست‌ كه‌ نبص‌ خليج‌ فارس‌ را در دست‌ دارد. جزاير سه‌گانه‌ تنب‌ بزرگ‌ ، كوچك‌ و ابوموسي‌ سه‌ جزيره‌ از شش‌ جزيره‌ ايراني‌ هستند كه‌ به‌ جزاير قوسي‌ مشهور هستند. اهميت‌ اين‌ جزاير بخاطر موقعيت‌ نظامي‌شان‌ است‌ كه‌ به‌ عنوان‌ دژ دفاعي‌ تنگه‌ هرمز قلمداد مي‌شوند. اهميت‌ تنگه‌ هرمز آن‌ را به‌ صورت‌ يك‌ نقطه‌ بحراني‌ درآورده‌ است‌. ادعاي‌ هميشگي‌ امارات‌ و پشتيباني‌ سران‌ عرب‌ از اين‌ ادعا ،زدوبندهاي‌ سياسي‌ خاصي‌ را در كنار مهمترين‌ تنگه‌ بين‌المللي‌ ايجاد كرده‌ است‌. زمزمه‌ ارجاع‌ اين‌ ادعا به‌ ديوان‌ لاهه‌ و پشتيباني‌ امريكا از آن‌ همگي‌ بر اهميت‌ اين‌ سوؤال‌ مي‌افزايند كه‌ مالكيت‌ واقعي‌ حقوقي‌ اين‌ جزاير از آن‌ كدام‌ كشور است‌ و امريكا از اين‌ پشتيباني‌ به‌ دنبال‌ چه‌ منافعي‌ است‌؟
موقعيت‌ها
الف‌ (خليج‌فارس‌
اين‌ خليج‌ در جنوب‌ غرب‌ آسيا در جنوب‌ كشور ايران‌ قرار گرفته‌ و به‌ دليل‌ پيشرفت‌ آن‌ در سرزمين‌ ايران‌ ،بيش‌ از كشورهاي‌ ديگر مالكيت‌ آن‌ از قديم‌ الايام‌ از آن‌ ايرانيان‌ بوده‌ و نويسندگان‌ عرب‌ آن‌ را سرزمين‌ پارس‌ دانسته‌اند طول‌ اين‌ خليج‌ از مصب‌ اروند رود )شط‌العرب‌(تا تنگه‌ هرمز حدود1200 و عرض‌ آن‌ از 185 تا 330 كيلومتر حداكثر عمق‌ 92 متر و در تنگه‌ بيش‌ از 100متر و وسعت‌ آن‌ حدود 222000كيلومتر است‌.
حاكميت‌ ساحل‌ شمالي‌ از آن‌ ايران‌ و در جنوب‌ كشورهاي‌ عراق‌، كويت‌، قطر، عربستان‌، بحرين‌ و امارات‌ متحده‌ عربي‌ مالكيت‌ دارند. حاكميت‌ شمالي‌ تنگه‌ هرمز از آن‌ ايران‌ و حاكميت‌ جنوبي‌ از آن‌ كشور عمان‌ است‌.
ب‌( تنب‌ بزرگ‌
اين‌ جزيره‌ با وسعت‌ حدود 11 كيلومتر مربع‌ در جنوب‌ جزيره‌ قشم‌ واقع‌ شده‌ كه‌ از جنوب‌ به‌ جزيره‌ ابوموسي‌ از شرق‌ به‌ عمان‌ و از غرب‌ به‌ تنب‌ كوچك‌ ختم‌ مي‌شود. فاصله‌ اين‌ جزيره‌ تا قشم‌ 31 تا تنب‌ كوچك‌ 12 تا ابوموسي‌ 50 و تا جزيره‌ الحمراءدر راس‌ الخيمه‌ 82 كيلومتر است‌.
پ‌( تنب‌ كوچك‌
اين‌ جزيره‌ با مساحت‌ 2 تا 5\2 كيلومتر در جنوب‌ بندر لنگه‌ و در غرب‌ تنب‌ بزرگ‌ واقع‌ شده‌ است‌. فاصله‌ اين‌ جزيره‌ تا بندر لنگه‌ 50 كيلومتر تا راس‌ الخيمه‌ 92 كيلومتر و تا تنب‌ بزرگ‌ حدود 13 كيلومتر است‌.
ت‌( تنگه‌ هرمز
طول‌ اين‌ تنگه‌ در امتداد خط‌ عمود منصف‌ 187 و براساس‌ تعريف‌ كنوني‌ 310 كيلومتر بوده‌ و عمق‌ آن‌ در مجاورت‌ ساحل‌ ايران‌ 36 متر و در مجاورت‌ ساحل‌ عمان‌ 144 متر است‌. هلالي‌ شكل‌ بوده‌ ،قسمت‌ برجسته‌ آن‌ به‌ طرف‌ ايران‌ و قسمت‌ فرو رفته‌ آن‌ به‌ سوي‌ عمان‌ است‌،بنابراين‌ در تنگه‌ بيشترين‌ ساحل‌ را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است‌.
كنترل‌ اين‌ تنگه‌ براقتصاد و انرژي‌ ، رفت‌ و آمد و حمل‌ ونقل‌ نيروي‌ نظامي‌ در خليج‌ فارس‌ آن‌ را به‌ صورت‌ يك‌ نقطه‌ فشار و كنترل‌ درآورده‌ است‌.
جغرافياي‌ تاريخي‌
الف‌: بحرين‌
اين‌ جزيره‌ در خليج‌ سالوا بين‌ قطر و عربستان‌ واقع‌ شده‌ و در حقيقت‌ مجمع‌الجزايري‌ است‌ كه‌ بزرگترين‌ آنها بحرين‌ )ميان‌ دو دريا( نام‌ دارد و مساحت‌ آنها به‌ حدود 691 كيلومتر مربع‌ مي‌رسد.
در 1514 ميلادي‌ پرتغال‌ آن‌ را در اختيار گرفت‌.
در 1603 هم‌ شاه‌عباس‌ آن‌ را ضميمه‌ ايران‌ كرد.
در 1853 به‌ عنوان‌ پايگاه‌ انگليس‌ درآمده‌ و ايران‌ حاكميتش‌ را بر آن‌ از دست‌ داد. در 1861 با امضاي‌ قرارداد ضدراهزني‌ دريايي‌ تحت‌ الحمايه‌ انگليس‌ در آمده‌ در 1970 پس‌ از سفر «گي‌چياردي‌» نماينده‌ سازمان‌ ملل‌ اين‌ جزيره‌ به‌ عنوان‌ كشوري‌ مستقل‌ در 14 اوت‌ 1970 م‌. از سوي‌ سازمان‌ ملل‌ به‌ رسميت‌ شناخته‌ شد.
ب‌: جزاير ايراني‌
در 1602 م‌. صفويان‌ توانستند پرتغالي‌ها را شكست‌ داده‌ و حاكميت‌ ايران‌ را بر خليج‌فارس‌ و جزايرش‌ برقرار سازند و اين‌ حاكميت‌ تا 1720 ميلادي‌ ادامه‌ داشت‌. پس‌ از صفويان‌ در مرزهاي‌ ايران‌ و بويژه‌ در خليج‌ فارس‌ تا ظهور كريم‌خان‌ زند )1757م‌.( آشفتگي‌ به‌وجود آمد و پس‌ از آن‌ تثبيت‌ شد.
ظهور دو ابرقدرت‌ روسيه‌ و انگليس‌ و بعضاص فرانسه‌ در قرون‌ 18 و 19 م‌. همراه‌ با ضعف‌ و ناتواني‌ حكومت‌ ايران‌ باعث‌ شد كه‌ ايران‌ نتواند از نظر حقوقي‌ حق‌ خود را به‌ مرزهايش‌ ثابت‌ كند . در1904 م‌. پس‌ از اشغال‌ انگليسي‌ شارجه‌ يي‌ اين‌ جزاير،مالكيت‌ و حاكميت‌ انگليس‌ به‌ اين‌ جزاير مطرح‌ شد و اين‌ ادعا در 1923 ،1926 ، 1927 م‌. تكرار شد. در 1927 م‌. نيروهاي‌ ايراني‌ از اين‌ سه‌ جزيره‌ ديدن‌ كرده‌ و يك‌ قايق‌ عربي‌ را در آبهاي‌ ابوموسي‌ توقيف‌ كردند.
در 1949 شايع‌ شد كه‌ ايران‌ موضوع‌ را به‌ ملل‌ متحد خواهدبرد. در 19 مه‌ 1949م‌. دولت‌ ايران‌ حقوق‌ خود را درپخش‌ قاره‌ اعلام‌ كرد. در 1953 م‌. در دوره‌ نخست‌وزيري‌ دكتر مصدق‌ يك‌ رزمناو ايراني‌ گروهي‌ را در ابوموسي‌ پياده‌ كرد و گزارش‌ رسيد كه‌ ايران‌ سرگرم‌ تدارك‌ نيرو جهت‌ اشغال‌ كامل‌ سه‌ جزيره‌ است‌ و نيروي‌ هوايي‌ بريتانيا چند هفته‌ پروازشناسايي‌ انجام‌ داد. در 1961 م‌. در دوره‌ نخست‌وزيري‌ علي‌ اميني‌ يك‌ فروند هلي‌كوپتر در تنب‌ بزرگ‌ فرود آمد كه‌ دو نفر امريكايي‌ جزو مسافرانش‌ بودند. در 1962 م‌. دولت‌ علم‌ موفق‌ شد كه‌ جزيره‌ سيري‌ را پس‌ بگيرد. در همين‌ سال‌ )4 ماه‌ بعد(سفارت‌ انگلستان‌ از سوي‌ شيخ‌راس‌ الخيمه‌ اعتراض‌ كرد. در 5 سپتامبر 1962 م‌. ايران‌ به‌ اين‌ اعتراض‌ بشدت‌ پاسخ‌ داد و حاكميت‌ خود را مجدداص يادآور شد. در 1968 م‌.رايت‌،سفير انگليس‌ در تهران‌ به‌ دربار رفت‌ و گفت‌:در خصوص‌ بحرين‌ مذاكرات‌ هم‌ اكنون‌ شروع‌ شده‌ با اين‌ هدف‌ كه‌ نظرات‌ دولت‌ ايران‌ تامين‌ شود و جزاير قطعاص به‌ ايران‌ داده‌ خواهدشد و تا 1971 م‌. ايران‌ سياست‌ دوستانه‌ خود را با اميرنشين‌ها ادامه‌ داد. سرانجام‌ در 9\9\1350 )م‌1971( پس‌ از هشتاد سال‌ جزاير تنب‌ بزرگ‌ و كوچك‌ و ابوموسي‌ مجدداص تحت‌ سلسله‌ ايران‌ قرار گرفتند و پرچم‌ ا
يران‌ برفراز بلندترين‌ قله‌ ابوموسي‌ به‌ اهتزاز درآمد.
خروج‌ بريتانيا
حكومت‌ بريتانيا در سال‌ 1968 م‌. اعلام‌ كرد كه‌ نيروهاي‌ خود را از شرق‌ سوئز خارج‌ خواهد ساخت‌ و پس‌ از اين‌ امنيت‌ خليج‌ فارس‌ به‌ عهده‌ دولت‌هاي‌ منطقه‌ قرارگرفت‌. در هشتم‌ ماه‌ مه‌ 1971م‌. يك‌ سخنگوي‌ دولت‌ ايران‌ گفت‌ به‌ كشتي‌هاي‌ جنگي‌ دستور داده‌ شده‌ كه‌ هر هواپيماي‌ خارجي‌ را بر فراز جزاير بزنند.
بريتانيا اعتراض‌ كرد كه‌ هيچ‌ پرواز تهديدآميزي‌ انجام‌ نشده‌ است‌.
در همين‌ سال‌ اشغال‌ اين‌ سه‌ جزيره‌ نظر جهانيان‌ و اعتراض‌ اعراب‌ را به‌ خود جلب‌ كرد و حاكم‌ شارجه‌ به‌ اشغال‌ مشترك‌ ابوموسي‌ رضايت‌ داد. در نوامبر 1971 )هفت‌ ماه‌ بعد(يك‌ روز قبل‌ از اينكه‌ بريتانيا اين‌ جزاير را به‌ راس‌ الخيمه‌ بدهد ايراني‌ها اين‌ جزاير را تصرف‌ كردند.
تفاهم‌
در 29 نوامبر 1971 م‌. تفاهم‌ ميان‌ انگليس‌ شارجه‌ از يك‌ سو و ايران‌ از سويي‌ ديگر بدين‌گونه‌ بود كه‌ نه‌ ايران‌ و نه‌ شارجه‌ از ادعاي‌ خود بر ابوموسي‌ صرفنظر نخواهند كرد و هيچ‌يك‌ ادعاي‌ ديگري‌ را نمي‌پذيرد بدين‌صورت‌ تفاهم‌ به‌ صورت‌ زير خواهدبود.
1 نيروهاي‌ ايراني‌ وارد ابوموسي‌ خواهند شد و نواحي‌ مورد توافق‌ بر روي‌ نقشه‌ را اشغال‌ خواهندكرد.
2 ايران‌ بر نواحي‌ تحت‌ كنترل‌ خود پرچمش‌ را خواهد افراشت‌.
3 شارجه‌ بر باقي‌ جزيره‌ صلاحيت‌ كامل‌ خواهدداشت‌.
4 ايران‌ و شارجه‌ حدود آبهاي‌ سرزميني‌ جزيره‌ را در 12 مايلي‌ مطابق‌ قانون‌ آبهاي‌ سرزميني‌ ايران‌ مي‌پذيرند.
5 موافقتنامه‌يي‌ در مورد كمك‌ مالي‌ ايران‌ به‌ شارجه‌ به‌ امضا خواهد رسيد و بدين‌گونه‌ در 30 نوامبر 1971 نيروهاي‌ ايراني‌ در سه‌ جزيره‌ پياده‌ شده‌ و مورد استقبال‌ نماينده‌ شيخ‌ شارجه‌ قرارگرفتند و در حقيقت‌ اين‌ بيانيه‌ تفاهمي‌ بود ميان‌ ايران‌ و انگليس‌ ولي‌ تعيين‌ حاكميت‌ نشد.
ضد تفاهم‌
يك‌ هفته‌ پس‌ از تفاهم‌ 7 دسامبر 1971 حاكم‌ شارجه‌ در مصاحبه‌ با نشريه‌ الاهرام‌ گفته‌ شارجه‌ عقيده‌ ندارد كه‌ توافق‌ موقتي‌ بود و وسيله‌يي‌ براي‌ رفع‌ بحران‌ و جلوگيري‌ از خونريزي‌. شوراي‌ امنيت‌ سازمان‌ ملل‌ متحد در نهم‌ دسامبر 1971 ميلادي‌ تشكيل‌ جلسه‌ داده‌ و به‌ شكايت‌ عراق‌ ، ليبي‌،يمن‌ جنوبي‌،الجزاير در مورد اشغال‌ اين‌ جزاير توسط‌ ايران‌ رسيدگي‌ خواهد كرد. سرانجام‌ پس‌ از سخنراني‌ شاكيان‌، ايران‌ اعلام‌ كرد اشغال‌ اين‌ جزاير يك‌ امر داخلي‌ است‌ و شكايت‌ را رد كرد. در نهايت‌ ابي‌فرح‌ نماينده‌ سومالي‌ پيشنهاد كرد كه‌ بايستي‌ شكايت‌ به‌ كناري‌ نهاده‌ شود تا اوضاع‌ آرام‌ شود و اين‌ ادعا با شكايت‌ تا 1992 همچنان‌ مسكوت‌ ماند.
تاثير و تاثر
عوامل‌ مكملي‌ كه‌ مالكيت‌ بر اين‌ جزاير، قدرت‌ ملي‌ ايران‌ را افزايش‌ داده‌ و يا برعكس‌ در صورت‌ عدم‌ مالكيت‌ ايران‌، نقش‌ پراهميت‌ اين‌ جزاير از دست‌ مي‌رود ،به‌ قرار زير است‌.
1 وسعت‌ و جمعيتي‌ زياد در منطقه‌
2 طول‌ سواحل‌ بيشتر در بخش‌ شمالي‌ خليج‌ فارس‌
3 نيروي‌ نظامي‌ و قدرت‌ اقتصادي‌ بيشتر هم‌ از نظر كمي‌ و هم‌ از نظر كيفي‌
4 توپوگرافي‌ مناسب‌ در سواحل‌ شمالي‌ خليج‌فارس‌ و تنگه‌ براي‌ گسترش‌ و آرايش‌ نظامي‌ مدافع‌ تنگه‌
5 داشتن‌ نيروي‌ دريايي‌ پيوسته‌ و منظم‌
6 داشتن‌ جزاير قوسي‌ منظم‌ و پيوسته‌ و استراتژيك‌
7 مالكيت‌ 50درصد تنگه‌ هرمز
8 برخورداري‌ از عوامل‌ و عناصر كافي‌ براي‌ حفظ‌ و امنيت‌ تنگه‌ و خليج‌ فارس‌
حقوق‌ دريايي‌
الف‌( حق‌ تاريخي‌ ،ادعاي‌ ايران‌ بر اين‌ جزيره‌ )ابوموسي‌(براساس‌ ضابطه‌ يي‌ تاريخي‌ است‌ و به‌ اين‌ معني‌ كه‌ اين‌ جزاير را بطور مستمر تا قرن‌ 19 در اختيار داشته‌ است‌ و حتي‌ در زمان‌ قاجاريه‌ در تملك‌ ايران‌ بوده‌ و زير نظر والي‌ بندر لنگه‌ اداره‌ مي‌شده‌ است‌.
ب‌(از نظر حقوق‌ درياها كه‌ آبهاي‌ سرزميني‌ يك‌ كشور را در 5\22 كيلومتر قرار داده‌ اند بين‌ هيچ‌كدام‌ از جزاير جنوبي‌ ايران‌ دو برابر عرض‌ درياي‌ سرزميني‌ فاصله‌ وجود ندارد كه‌ آبهاي‌ آزاد وجود داشته‌ باشد در صورتي‌ كه‌ نزديك‌ترين‌ فاصله‌ جزيره‌ ابوموسي‌ تا شارجه‌ 60 كيلومتر و حداقل‌ فاصله‌ راس‌الخيمه‌ تا تنب‌ بزرگ‌ 70كيلومتر است‌ . در مقابل‌ فاصله‌ ايران‌ با قشم‌،قشم‌ با تنب‌ و تنب‌ با ابوموسي‌ بيش‌ از 31 كيلومتر نيست‌.
 

فایل های ضمیمه

  • untitled.bmp
    29.3 KB · نمایش ها: 89

mehrdad1355

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 فوریه 2004
نوشته‌ها
3,971
لایک‌ها
30
سن
47
عصر روز يكشنبه هنگامى كه وزراى خارجه كشورهاى عضو شوراى همكارى خليج فارس براى تصميم گيرى درباره بيانيه پايانى در سالن مجللى در شهر ساحلى جده عربستان گردهم آمدند، موضوع يك بند بيانيه از پيش تعيين شده بود.

وزراى خارجه كشورهاى عمان، عربستان، قطر، كويت، امارات عربى متحده و بحرين در پايان اين اجلاس يك روزه با گنجاندن بندى با حمايت از ادعاهاى امارات درباره جزاير سه گانه ابوموسى، تنب بزرگ، تنب كوچك، ايران را اشغالگر اين جزاير خواندند.

از نظر وزراى خارجه كشورهاى عضو سازمان كنفرانس اسلامى حق حاكميت بر آب هاى سرزمينى، حريم هوايى فلات قاره و مناطق ويژه اقتصادى اين سه جزيره متعلق به امارات عربى متحده است كه ۴ روز پيش از اجلاس وزرا به سوى يك لنج صيادى ايران در حاشيه جزيره ابوموسى تيراندازى و كاپيتان و خدمه آن را به بندرى در دبى منتقل كرده بود.

ساعاتى پس از انتشار بيانيه وزراى كشورهاى عضو شوراى همكارى خليج فارس سخنگو و دستيار ويژه وزيرخارجه ايران بيانيه شوراى همكارى را محكوم كرد و با تكرارى خواندن ادعاهاى بى اساس، اين موضوع را موجب افزايش سوءتفاهم موجود هم دانست. حميدرضا آصفى گفته كه اين جزاير جزء جدايى ناپذير ايران است و اقدام هاى جمهورى اسلامى در اين سه جزيره از جمله حقوق مسلم تهران و منطبق بر اصل حاكميت ملى و تماميت ارضى ايران است.

سخنگوى وزارت خارجه تداوم مذاكره هاى سازنده ميان ايران و امارات را خواستار شده است. اين مذاكرات تا به حال براساس يادداشت تفاهم سال ۱۹۷۱ درباره جزاير سه گانه صورت گرفته است.واپسين بيانيه اى كه از ادعاهاى امارات درباره مالكيت جزاير سه گانه حمايت مى كرد مربوط به اجلاس سران كشورهاى عضو شوراى همكارى بود كه در نخستين روز دى ماه سال گذشته در كويت گردهم آمده بودند.

در آن بيانيه كه امضاى چند امير و شيخ و يك پادشاه را ذيل خود داشت خواهان به كارگيرى تمام ابزارهاى مسالمت آميز براى برقرارى حاكميت امارات بر جزاير شده بود. گرچه درخواست هاى سران و وزيران تفاوتى با يكديگر ندارد اما لحن سران به مراتب ديپلماتيك تر از موضع وزرا بود كه تهران را اشغالگر خوانده اند. هر چند در جريان اجلاس سران نيز پهلو گرفتن كشتى هاى ايران در بندر كويت ممنوع شده بود.

• موقعيت جغرافيايى جزاير

جزيره ابوموسى با ۱۲ كيلومتر مربع به همراه تنب بزرگ ۱۱ كيلومتر مربع و تنب كوچك كه ۲ كيلومتر مربع مساحت دارند دنباله چين خوردگى هاى زاگرس محسوب مى شوند.

ابوموسى يكى از ۱۴ جزيره استان هرمزگان و نزديك ترين پهنه خشكى از خاك ايران به خط استوا است در طول ۲۲۲ كيلومترى بندرعباس و ۷۵ كيلومترى بندر لنگه واقع است.

نام جزيره ابوموسى به صورت هاى مختلف در تاريخ ايران به كار گرفته شده كه از آن جمله مى توان به «بوموسى»، «غضنفر»، «بوم موسى»، «بوموف»، «بابا موسى» و «گپ سبز» اشاره كرد. اين جزيره با طول و عرض ۴ و نيم كيلومتر به عنوان يكى از مراكز صدور نفت خام با ظرفيتى قابل توجه محسوب مى شود كه همين موضوع اهميت آن را مضاعف مى كند.

به دليل نبود آب شيرين و اراضى مناسب كشاورزى مردم ابوموسى ماهيگيرند. در اين جزيره معادن خاك سرخ نيز وجود دارد.جزيره تنب بزرگ به مساحت بيش از ۱۰ كيلومتر در فاصله ۱۴ مايل دريايى از جنوب غربى جزيره قشم واقع شده است. تنب كوچك نيز كه شكلى مثلثى دارد در ۶ مايلى غرب جزيره تنب بزرگ قرار دارد.

• جزاير خليج فارس از ايالت هاى جنوبى دولت ماد

خليج فارس و جزاير آن از جمله ابوموسى در روزگار تسلط عيلاميان در ۱۱۶۵ سال پيش از ميلاد تحت تسلط اين سلسله بوده است. در دولت ماد نيز جزاير خليج فارس در شمار يكى از ايالت هاى جنوب غربى و سپس جزء «ساتراپ» يا همان استان چهاردهم دولت ماد به نام «درنگيانه» و بخشى از كرمان بود.

در دوران هخامنشيان اين جزاير از جمله ابوموسى و تنب بزرگ و كوچك به موجب بند ۶ ستون اول كتيبه بيستون جزء سرزمين پارس درآمد. در دوره اشكانيان در زمان سلطنت مهرداد اول نيز بنادر و جزيره هاى پارس تحت حكومت اين سلسله قرار گرفت.در عهد ساسانيان جزاير و بنادر خليج فارس جزء قلمرو ايران و شهر اردشير از استان پارس و جزء پادكيسان نيمروز بود.

پس از ورود اسلام به ايران در دوره اقتدار آل بويه از ۳۲۲ هجرى قمرى بنادر و جزاير سراسر كرانه هاى خليج فارس در قلمرو فرمانروايى آنها قرار داشت. اين فرمانروايى به دست سلجوقيان كرمان ادامه داشت تا اينكه پس از انقراض ملوك كيش در سال ۶۲۶ هجرى قمرى در روزگار اتابكان فارس و ايلخانيان مغول والى هاى درياى فارس يا ملوك هرمز در جزيره كيش سكنا گزيدند و تا سال ۷۷۹ هجرى قمرى بر تمام جزاير خليج فارس و درياى مكران _ عمان _ حكومت كردند.

تيموريان نيز خراج جزيره كيش و ساير جزاير خليج فارس را تا سال ۸۷۳ ه.ق كه در ايران حكومت داشتند، جزء فارس محسوب و وصول مى كردند. با ورود پرتغالى ها به خليج فارس و آغاز فعاليت هاى استعمار نوين در منطقه، جزاير اين خليج از جمله ابوموسى به اشغال دريانوردان پرتغالى درآمد.

در روزگار سلطنت شاه عباس صفوى، پس از يك دوره طولانى نبرد، جزاير و بنادر ايرانى در خليج فارس از جمله ابوموسى، قشم، هرمز و بحرين به وسيله نيروهاى ايرانى آزاد شد كه به همين مناسبت بندر گمبرون به بندر عباس تغيير نام يافت. در سال ۱۱۴۷ ه.ق (۱۷۳۵م) نادرشاه افشار، لطيف خان دشتستانى را به سمت حاكم ايالت هاى جنوب ايران و كاپيتانى كل سواحل و بنادر و جزاير خليج فارس منصوب كرد كه اين فرد در سال ۱۷۳۶ ميلادى به بحرين لشكر كشيد و شيخ جبار هوله، ياغى بحرين را شكست داد و كليد دژ بحرين را براى نادر شاه فرستاد. كريم خان زند نيز در سال ۱۱۷۹ ه.ق (۱۷۶۵ميلادى) بر سراسر منطقه فارس و جزاير خليج فارس از جمله ابوموسى و ... اعمال حاكميت كرد.

در دوره قاجاريه آغامحمدخان پس از شكست دادن جانشينان كريم خان زند، موفق شد بر تمام ايران از جمله بنادر و جزاير خليج فارس مسلط شود. در روزگار فتحعلى شاه هم جزاير درياى پارس از جمله كيش، بحرين، ابوموسى، هندرابى، تنب بزرگ و تنب كوچك، فارور و ... جزء ايالت فارس محسوب مى شد و در سال ۱۲۶۳ ه.ق كرانه ها و جزيره هاى خليج فارس از جمله جزيره ابوموسى بخشى از ايالت «بنادر خليج فارس» شد.

در سال ۱۸۵۳ بريتانيا كه از سال ۱۸۱۹ به بهانه حفظ امنيت در خليج فارس استقرار يافته بود در راه تثبيت سلطه خود، حكام منطقه را در كنفرانسى جمع كرد و آنها قراردادى را تحت عنوان صلح جاويدان امضا كردند كه به موجب آن بريتانيايى ها اجازه يافتند نه تنها به بهانه مبارزه با دزدان دريايى بلكه به بهانه حفظ امنيت خليج فارس بتوانند در هر حادثه اى كه در كرانه هاى خليج فارس اتفاق مى افتد مداخله كنند.

در سال ۱۸۱۹ ميلادى بريتانيا در پى اين كوشش ها جزاير ابوموسى و تنب بزرگ و كوچك را كه از روزگار كهن در تملك ايران و جزء لاينفك خاك آن بود به اشغال خود درآورد.دولت ايران در دهه نخست قرن ۱۳ بارها حق حاكميت خود را بر جزاير تنب و ابوموسى اعلام كرد و در تاريخ ۵ اسفند ۱۳۰۸ هم وزارت خارجه ايران، نامه اعتراضى را مبنى بر برافراشتن پرچم بريتانيا برفراز جزاير ابوموسى و تنب بزرگ به وزير مختار بريتانيا در تهران نگاشت. حكومت ايران در طول سال هاى بعد نيز همواره ضمن انجام اقدام هايى مشابه و نامه نگارى هاى متعدد كه همگى از اسناد معتبر حق حاكميت ايران محسوب مى شوند، بر احقاق حق خود پاى مى فشرد.

تا اين كه در نيمه دوم سال ۱۹۷۱ دو كشور توافق كردند كه يك روز پيش از خروج نيروهاى بريتانيا از خليج فارس، ايران نيرو هاى خود را به جزاير مسكونى ابوموسى و تنب بزرگ و جزيره غير مسكونى تنب كوچك اعزام كند و بدين ترتيب پس از حدود ۸۰ سال كه سياست استعمار برخلاف حقوق مسلم تاريخى مانع اعمال حاكميت ايران براين جزاير شده بود، پس از گفت وگو هاى طولانى و پيگير، بار ديگر اين جزاير تحت حاكميت بر حق ايران قرار گرفت.

امارات متحده عربى اينك بر پايه همين توافق است كه پس از ۳۲ سال بر ادعا هاى خود مبنى بر مالكيت جزاير سه گانه ايرانى اصرار مى كند. در واقع ادعاهاى امارات پس از نزديك به ۳۰ سال بر اساس اخلاق ناسيوناليستى اعراب يك ادعاى حيثيتى فاقد مبناى حقوقى و سياسى است كه خود امارات هم به آن واقف است اما به اصرار اين كشور در متن برخى بيانيه ها از جمله بيانيه نودويكمين اجلاس وزراى عضو شوراى همكارى خليج فارس گنجانده مى شود تا عقب نشينى عرب در برابر عجم تعبير نشود.

اماراتى ها فراموش نمى كنند كه رابطه كشور شان با ايران طى چند سال گذشته بر اثر اصرار بر همين ادعا تيره بود و همين موضوع اثرات اقتصادى و سياسى منفى اى براى دو همسايه در پى داشت. ايرانى ها نيز كه سه جزيره را جزء لاينفك خاك ايران مى دانند به خاطر دارند كه تكرار ادعاهاى حيثيتى امارات خريدارى در بين اعراب نيز ندارد و حمايت هاى ديگر كشور هاى عرب براى اين صورت مى گيرد كه در شكل ظاهرى دو دستگى و تشتت در اعراب به حساب نيايد. شايد نسل بعدى رهبران شيخ نشين امارات نسبت به حقايق موجود منطقه و مسايل دو جانبه ديد واقع بينانه ترى داشته باشد.

• روابط جدا، جزاير جدا

گرچه رهبران شوراى همكارى خليج فارس سال ها است كه از ادعاهاى امارات عربى بر سر جزاير سه گانه حمايت مى كنند اما مسئولان شوراى همكارى سعى دارند روابط سياسى و اقتصادى اين ۶ كشور را در فضايى جداگانه از سوءتفاهم هاى مالكيتى امارات بر جزاير هدايت كنند.

گرچه آخرين ابتكار شوراى همكارى براى نزديكى سياسى- اقتصادى به تهران ديدار عبد الرحمان العطيه دبير كل اين شورا از تهران پس از حادثه زلزله بم بود اما اختصاص رقم قابل توجه ۴۰۰ ميليون دلار كمك شوراى همكارى به زلزله زدگان بم رشته نازكى بود كه از ميان بدبينى هاى سنتى عرب به عجم در دو سوى خليج فارس عبور داده شد تا فضاى سياست زده و پر كشمكش ابوظبى و تهران را كمى رنگ عاطفى بزند تا اگر عرب ها حق همسايگى و قدرت منطقه اى را براى عضويت ايران در شوراى همكارى خليج فارس ناديده گرفتند، فضا براى روزهاى آينده و پيش بينى ناپذير خليج فارس، خاورميانه براى شيخ نشين ها چنان تنگ نشود كه از كمك ها و حمايت هاى تهران محروم شوند. در اساسنامه شوراى همكارى خليج فارس هماهنگى در سياست خارجى يكى از ابعاد مهم در فعاليت هاى شورا ذكر شده است.

از ميان شش كشور عضو شوراى روابط تهران با رياض در گرم ترين دوره تاريخ ۲۵ ساله اخير قرار دارد چنان كه مسئولان دو كشور از ايران و عربستان به عنوان ۲ بال جهان اسلام ياد مى كنند. مناسبات ايران با بحرين، قطر و عمان هم به لحاظ نزديكى جغرافيايى و موقعيت ژئوپولتيكى و روابط اين ۴ كشور با قدرت هاى فرامنطقه اى پس از آغاز به كار دولت محمد خاتمى وارد مرحله تازه اى نشد كه گرچه حرارت آن به اندازه رابطه ايران و عربستان نيست اما ثباتى يافته كه به نظر مى رسد رهبران آن در عصرى كه صحبت از «خاورميانه جديد» است حاضر به صدمه زدن به آن نيستند. در اين ميان ديپلماسى پنهان كويت پس از سقوط صدام كه روزگارى بزرگ ترين تهديد براى اين كشور بود تغيير محسوسى يافته است كه عاقبت به جبر ديپلماسى جارى زمانه در خاورميانه در چارچوب شوراى همكارى قرار خواهد گرفت.

ديپلمات هاى مقيم تهران درباره سوءتفاهم هاى امارات با ايران برسر جزاير نيز معتقدند كه ادعاى حيثيتى امارات خللى در عمق روابط تهران و ابوظبى ايجاد نمى كند چرا كه هدف اين شيخ نشين تنها زنده نگه داشتن اين ادعا است. ادعايى كه به نظر كارشناسان حتى در صورت طرح در دادگاه لاهه ديوان عالى بين المللى نيز سودى نصيب امارات متحده عربى نمى كند.
 

mehrdad1355

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 فوریه 2004
نوشته‌ها
3,971
لایک‌ها
30
سن
47
033429.jpg

تنش سياسى ميان ايران و امارات متحده عربى درگرفته و اختلافات ميان دو كشور ساحلى خليج فارس بر سر سه جزيره آهسته آهسته از مناقشه اى ديرپا به صورت بحرانى حاد درآمده است. در روزها و هفته هاى گذشته چند رويداد در تبديل و تشديد اين وضع موثر بوده است. در اين مدت امارات توانسته است در قالب دو اتحاديه منطقه اى (شوراى همكارى و اتحاديه عرب) گام هاى بلندى در ايجاد پشتوانه سياسى و بين المللى براى ادعايش درباره جزاير مورد مناقشه بيابد و اتحاديه اروپا را با خواست خود مبنى بر لزوم گردن نهادن ايران به داورى بين المللى همنوا سازد و در عين حال اركستر ناهماهنگ عربى را دست كم در يك مورد همگن سازد تا با شدت بيشترى از ادعاى مالكيت امارات بر ابوموسى و دو جزيره كم اهميت تر تنب حمايت كنند.

در عين حال تيراندازى به يك لنج ايرانى و سپس دستگير كردن ملوانان آن در روز پنجشنبه به طور نسبى افكار عمومى ايران را در قبال موضوع جزاير تحريك و تهييج كرده است. افكار عمومى در ايران شديداً به مسائل مربوط به حوزه تماميت ارضى واكنش نشان مى دهند كه در مطبوعات و در بين چهره هاى فعال سياسى و عمدتاً با گرايش ناسيوناليستى، نمود بيشترى دارد. متوليان ديپلماسى هم به اين رويدادها واكنش نشان داده اند، اما واكنش آنها از حد موضع گيرى رسمى فراتر نرفته و نشانه اى از برنامه ريزى درازمدت يا حتى كوتاه مدت براى پايان دادن به مناقشه ديده نمى شود.

اختلاف ايران و امارات بر سر سه جزيره را مى توان از دو ديدگاه حقوق بين الملل و سياست بين الملل بررسى كرد. از منظر حقوق بين الملل ايران موضوع جزاير را در حوزه حاكميت ملى قلمداد مى كند كه قابل مناقشه و مذاكره نيست، از اين رو اختلاف بر سر جزاير از نظر ايران سوءتفاهمى بيش نيست كه بايد در روابط دوجانبه ميان دو كشور برطرف شود. برطرف شدن سوءتفاهم هم بدين معناست كه امارات از هرگونه ادعايى در زمينه حاكميت دست بردارد. امارات هم اگرچه براى خود مالكيت بر اين سه جزيره را قائل است ولى از آنجا كه ايران بر اين جزاير اعمال حاكميت مى كند، درصدد كشاندن موضوع به مجامع بين المللى و به ويژه ديوان لاهه است.

موضوع ديگر از منظر حقوق بين الملل به بحث موقعيت جزاير سه گانه و به ويژه ابوموسى و وضعيت آب هاى سرزمينى و داخلى آن برمى گردد و احتمالاً اختلاف ديدگاهى كه در اين باره وجود دارد زمينه ساز درگيرى هفته گذشته پليس امارات با خدمه لنج ايرانى شده است. موقعيت جزاير تنب بزرگ و كوچك به گونه اى است كه قائل شدن آب هاى داخلى و سرزمينى براى آن مشكل خاصى ايجاد نمى كند ولى موقعيت ابوموسى به گونه ديگرى است كه با آب هاى داخلى و سرزمينى امارات تداخل ايجاد مى كند و بدين جهت مسئله اى منحصربه فرد در مبحث حقوق درياها به شمار مى رود. شايد بتوان يك نمونه از چنين مناقشه اى را در حقوق بين الملل درياها براى آن نظير آورد و آن هم موقعيت جزاير يونانى واقع در درياى اژه است كه تقريباً مماس و متداخل در آبهاى داخلى و سرزمينى تركيه است.

در اين زمينه دو ديدگاه در حقوق بين الملل وجود دارد، نخست ديدگاهى كه جزاير دور از سرزمين مادر را در حكم خشكى و سرزمين اصلى تلقى مى كند و معتقد است كه در صورت بروز چنين وضعيتى بايد از ساحل جزيره اى تا ساحل سرزمين كشور ديگر را محاسبه و سپس به صورت منصف آن را تقسيم كرد. در چنين ديدگاهى جزيره ابوموسى درواقع سرزمين اصلى ايران به حساب مى آيد كه براى آن مى توان هم آب هاى داخلى و هم آب هاى سرزمينى در نظر گرفت. از اين جهت لنج ايرانى كه در آب هاى اطراف ابوموسى به تصرف پليس امارات درآمده، در واقع در آب هاى ايران حركت مى كرده و اقدام امارات ورود به محدوده آب هاى ايران و تجاوز به تماميت ارضى ايران تلقى مى شود.ديدگاه دوم مبداء تعيين مرزهاى دريايى دو كشور را ساحل خشكى اصلى هر كشور مى داند. در اين ديدگاه با توجه به موقعيت جزيره ابوموسى كه در محدوده آب هاى سرزمينى امارات واقع است، نمى توان محدوده آب هاى سرزمينى براى آن در نظر گرفت هرچند كه برخوردارى آن از آب هاى داخلى نيز مورد مناقشه است. از اين منظر لنج ايرانى وارد آب هاى امارات شده است و پافشارى دولت امارات بر تجاوز لنج ايرانى به حريم اين كشور مبين بهره گيرى اين دولت از موقعيت پيش آمده براى رسيدن به هدف است.

اما موضوع جزيره هاى سه گانه از منظر سياست بين الملل نيز قابل بررسى است. برخلاف حقوق بين الملل كه برپايه معاهدات مقررات، قواعد و رويه هاى بين المللى استوار است، پايه سياست بين الملل را موقعيت و توانايى هر كشور در جامعه بين الملل تعيين مى كند. سياست بين الملل از اين ديدگاه با روابط بين الملل نيز تفاوت دارد. روابط بين الملل حوزه اى است كه روابط سياسى ميان همه واحدهاى ملى را در بر مى گيرد. اما سياست بين الملل به طور خاص به روابط كشورها براساس قدرت تاثيرگذارى آنها در جامعه جهانى برمى گردد، از اين رو كشورهايى در اين تعريف به عنوان بازيگر بين المللى شناخته مى شوند كه پتانسيل ها و توانايى هاى ياد شده را داشته باشند. مشكلى كه سياست خارجى ايران در پس از انقلاب داشته تمايز قائل نشدن ميان دو حوزه مفهومى روابط بين الملل و سياست بين الملل است. يارگيرى ها و تعاملات ايران در اين دوران عمدتاً به حوزه روابط بين الملل معطوف بوده و توجه چندانى به سياست بين الملل و بازيگران اصلى آن (قدرت هاى بزرگ و ابرقدرت ها) نشده است.

به همين جهت است كه ايران با وجود داشتن رابطه با اكثر قريب به اتفاق كشورها، كشورى منزوى در جامعه جهانى به شمار مى رود زيرا كه فاقد رابطه مستحكم و حتى عادى با بازيگران اصلى سياست بين الملل است.ضرب المثلى است در زبان فارسى كه «كدخدا را ببين، ده را بچاپ». اين ضرب المثل عاميانه اساس سياست بين الملل است. امروزه كشورى چون تركيه از اين سياست به خوبى بهره مى گيرد. حتى كشورهاى كوچكترى چون جمهورى آذربايجان و امارات متحده از اين اصل بهره مى گيرند و در مقاطعى ايران را در تنگنا قرار داده اند كه كار چندانى هم از دست ديپلماسى ايران برنمى آيد. بى اعتنايى جمهورى اسلامى به سياست بين الملل و بازيگران اصلى آن تاكنون هزينه هاى گزافى را بر كشور تحميل كرده است.در گذشته از اين نقيصه كشورهايى چون روسيه اعضاى اتحاديه اروپا و چين براى امتيازگيرى از بازيگر اصلى سياست بين الملل استفاده مى كردند و امروز كشورهايى در اندازه هاى كوچكتر از آن بهره مى گيرند.تا اين نگاه به جامعه جهانى و بازيگران اصلى آن اصلاح و ترميم نشود. ايران امتيازات و هزينه هاى بيشترى خواهد داد. اين بى اعتنايى ابتدا حوزه هاى قدرت ايران را محدود كرد. سپس حوزه هاى نفوذ سياسى، فرهنگى و معنوى را آسيب پذير كرد و امروز حوزه امنيت ملى و تماميت ارضى را به چالش كشيده است. نام بردن از ابوموسى تنها در بررسى نقشه هاى هواشناسى مشكلى را حل نمى كند، ابوموسى ها در خطر است. كشتى بان را سياستى ديگر بايد تا اگر آب رفته را به جوى نتواند بازگرداند، دست كم از تحميل هزينه هاى بيشتر بر كشور پيشگيرى كند.
 

ghaboli

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 آپریل 2004
نوشته‌ها
51
لایک‌ها
0
اطلاعات جالبي بود.
من تا به حال اطلاعي در مورد سابقه مالكيت اين جزائر تو رسانه هاي داخلي نديدم ولي به محض اينكه يكي تو نوار غزه يه سنگ به يه اسرائيلي ميندازه حتي در جريان نحوه پرتاب سنگ هم قرار ميگيرم....
راستي كسي خبر از سرنوشت خدمه لنج ايراني تو دوبي نداره؟
 

Mashaheer

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
5 می 2003
نوشته‌ها
1,992
لایک‌ها
17
سن
43
محل سکونت
UAE
دستت درد نكنه مهرداد جان از اين اطلاعات خوبي كه نوشتي
 

mehrdad1355

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 فوریه 2004
نوشته‌ها
3,971
لایک‌ها
30
سن
47
به نقل از ghaboli :
اطلاعات جالبي بود.
من تا به حال اطلاعي در مورد سابقه مالكيت اين جزائر تو رسانه هاي داخلي نديدم ولي به محض اينكه يكي تو نوار غزه يه سنگ به يه اسرائيلي ميندازه حتي در جريان نحوه پرتاب سنگ هم قرار ميگيرم....
راستي كسي خبر از سرنوشت خدمه لنج ايراني تو دوبي نداره؟
فعلا فرستادنشون يه جا كه عرب ني انداخته :D :D
 

mehrdad1355

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 فوریه 2004
نوشته‌ها
3,971
لایک‌ها
30
سن
47
حقايق‌تازه‌ ازحراج‌ دختران‌ايراني‌ درامارات‌

حميدرضا خالدي‌: موج‌ خبري‌ گسترده‌ ناشي‌ از انتشار خبر فروش‌ دختران‌ ايراني‌ در دوبي‌ كه‌ همانند بمبي‌ جامعه‌ را تكان‌ داد، به‌ همان‌ سرعتي‌ كه‌ منتشر و پخش‌ شده‌ بود، به‌ همان‌ صورت‌ نيز، به‌ يكباره‌ با چند تكذيبيه‌ فروكش‌ كرد. در اين‌ ميان‌ اما، آنچه‌ كه‌ همچنان‌ به‌ عنوان‌ سوالي‌ در ذهن‌ تك‌تك‌ شهروندان‌ ايراني‌ نقش‌ بسته‌ بوده‌ و هست‌، سرنوشت‌ مردي‌ است‌ كه‌ منبع‌ و منشا فاش‌ شدن‌ اين‌ اخبار بود. براستي‌ دكتر مصطفي‌ بن‌يحيي‌ كجاست‌؟ چه‌ مي‌كند؟ چرا در مقابل‌ تمامي‌ منابع‌ خارجي‌ و حتي‌ داخلي‌ كه‌ سخنانش‌ را تكذيب‌ كرده‌ و مي‌كنند سكوت‌ كرده‌ است‌؟
دوشنبه‌ 17\3\83 ، ساعت‌ 9 صبح‌. اولين‌ صداي‌ زنگ‌ تلفن‌ روي‌ ميزم‌ بلند مي‌شود. صداي‌ لرزان‌ جواني‌ از آن‌ سوي‌ سيم‌، در حالي‌ كه‌ سعي‌ مي‌كند آهسته‌ سخن‌ بگويد، تند تند و بريده‌ و بريده‌ مي‌گويد: آقاي‌...؟
بله‌. بفرماييد.
شما گزارش‌ مربوط‌ به‌ حراج‌ دختران‌ ايراني‌ در دوبي‌ را نوشته‌ بوديد؟
بله‌. چطور؟
اگر مي‌خواهيد با خود كاپيتان‌ صحبت‌ كنيد تا يك‌ ساعت‌ ديگر در سالن‌ اجتماعات‌ دانشگاه‌.... باشيد. قرار است‌ كاپيتان‌ براي‌ تعدادي‌ از اساتيد و دانشجويان‌ رشته‌ »...« در مورد تجربيات‌ خود پيرامون‌ چگونگي‌ خروج‌ دختران‌ از ايران‌ و پيامدهاي‌ آن‌ سخنراني‌ كند. پيش‌ از اينكه‌ سوال‌ ديگري‌ را مطرح‌ كنم‌، ارتباط‌ قطع‌ مي‌ شود. بسرعت‌ ماشيني‌ مي‌گيرم‌ و خود را به‌ آدرس‌ مربوطه‌ مي‌رسانم‌. خوشبختانه‌ بدون‌ مشكل‌ خاصي‌ مانند ساير دانشجويان‌ وارد دانشگاه‌ مي‌شوم‌ و پرسان‌ پرسان‌ به‌ سمت‌ سالن‌ اجتماعات‌. نيم‌ساعتي‌ از زمان‌ موعود گذشته‌ است‌. مردي‌ ميانسال‌، قدبلند و چهار شانه‌، با چهره‌يي‌ گندم‌گون‌ و موهايي‌ كه‌ گرد سپيدي‌ بر آن‌ نشسته‌ با كت‌ چهارخانه‌ خردلي‌ و پيراهني‌ روشن‌ در حال‌ سخنراني‌ است‌. جمعيتي‌ حدود 50 نفر پاي‌ سخنانش‌ نشسته‌اند. كاپيتان‌ در حال‌ صحبت‌ در مورد چگونگي‌ خروج‌ دختران‌ و زنان‌ ايراني‌ از كشور و فروش‌ آنها در كشورهاي‌ اروپايي‌ و يا عرضه‌ آنها در بازارهاي‌ فروش‌ زنان‌ در كشورهاي‌ عربي‌ است‌ و اينكه‌ دختران‌ ايراني‌ پس‌ از قاچاق‌ از كشور به‌ كشورهاي‌ اروپايي‌ در چه‌ مراحلي‌ و چه‌ مراتبي‌ تن‌ به‌ هر كاري‌ از جمله‌ خودفروشي‌ مي‌دهند تا سر از خانه‌هاي‌ فساد يا مد يا حراجي‌هاي‌ نواميس‌ درمي‌آورند.سخنانش‌ به‌ درازا مي‌كشد (كه‌ متاسفانه‌ به‌ خواهش‌ خود ايشان‌ از درج‌ همه‌ آنها معذوريم‌). پس‌ از پايان‌ جلسه‌ سوال‌ها شروع‌ مي‌شود و كاپيتان‌ با صبر و بردباري‌ پاسخ‌ مي‌دهد.يكي‌ مي‌پرسد: بالاخره‌ شما در استخدام‌ سازمان‌ هواپيمايي‌ ايران‌ هستيد يا كشورهاي‌ عربي‌؟ و كاپيتان‌ جواب‌ مي‌دهد: من‌ خلبان‌ يكي‌ از خطوط‌ هوايي‌ يكي‌ از كشورهاي‌ عربي‌ هستم‌، نه‌ ايران‌.همان‌ دانشجو دوباره‌ مي‌پرسد: بعد از افشاي‌ اخبار شما، مزاحمتي‌ برايتان‌ ايجاد نشد؟كاپيتان‌ لبخند تلخي‌ مي‌زند، چند لحظه‌يي‌ به‌ نقطه‌يي‌ خيره‌ مي‌شود و بعد با صدايي‌ آهسته‌ مي‌گويد: همان‌ روز به‌ امارات‌ پرواز داشتم‌. در فرودگاه‌ تعداد زيادي‌ از اشرار و دلال‌هاي‌ جنس‌ انتظارم‌ را مي‌كشيدند، من‌ را با تهديد به‌ مكان‌ نامعلومي‌ بردند و پس‌ از شكنجه‌ و ضرب‌ و شتم‌ فراوان‌ تهديد كردند كه‌ اگر فقط‌ يك‌بار ديگر حرفي‌ در اين‌ خصوص‌ بزنم‌ حسابم‌ پاك‌ است‌!يكي‌ از خانم‌ها مي‌پرسد: از كار بركنار نشديد؟ كاپيتان‌ باز هم‌ لبخندي‌ مي‌زند و مي‌گويد: چرا. شيخي‌ كه‌ صاحب‌ هواپيمايي‌ است‌ كه‌ من‌ كاپيتان‌ آن‌ هستم‌، من‌ را از كار بركنار كرد و گفت‌:تا وقتي‌ به‌ دست‌ و پاي‌ روساي‌ قوادين‌ نيفتي‌ و از آنها رضايت‌ نگيري‌ نمي‌تواني‌ در اين‌ شركت‌ كار كني‌! مي‌گويد: برگرد به‌ كشور خودت‌.

جايي‌ كه‌ ديدي‌ چقدر حرفت‌ را خريدند! ديدي‌ كه‌ چقدر حمايت‌ شدي‌؟! جايي‌ كه‌ حتي‌ تو را دروغگو و شايعه‌پرداز خواندند!....
باز همان‌ دختر دانشجو مي‌پرسد، حقوق‌ شما چقدر بود؟
45 هزار دلار در سال‌.
چند سال‌ است‌ خلبان‌ خطوط‌ هوايي‌ عربي‌ هستيد؟
12 سال‌.
و صدايي‌ از سوي‌ ديگر سالن‌ مي‌پرسد: و قبل‌ از آن‌؟
من‌ از لحاظ‌ تعداد ساعت‌ پرواز، خدمت‌ در ناوگان‌ هوايي‌ پليس‌ و بخش‌ جست‌وجو و نجات‌ بالاترين‌ ساعت‌ و مرتبه‌ علمي‌ را در جهان‌ دارم‌. من‌ نظامي‌ نيستم‌. تخصصم‌ جست‌وجو و نجات‌ است‌. تنها كاپيتاني‌ هستم‌ كه‌ در جهان‌ هم‌ گواهي‌ پرواز با هلي‌كوپتر را دارم‌ و هم‌ گواهي‌ پرواز با هواپيما را. سال‌ها مدرس‌ خلباني‌ هلي‌كوپتر و هواپيما بوده‌ام‌. متخصص‌ جرم‌شناسي‌ هستم‌ و علاوه‌ بر اينها سالهاست‌ كه‌ با پليس‌ امارات‌ همكاري‌ مي‌كنم‌ و جزو كادر پليس‌ اين‌ كشور هستم‌. تا بعد از جنگ‌ در خدمت‌ آب‌ و خاك‌ و كشورم‌ بودم‌. نشان‌ »قهرمان‌« جنگ‌ را دريافت‌ كرده‌ام‌ و چندين‌ نشان‌ لياقت‌ ديگر. ولي‌ بعد از جنگ‌ به‌ يكي‌ از خطوط‌ خارجي‌ رفتم‌. اين‌ بود كه‌ از 12 سال‌ پيش‌ تا امروز در خطوط‌ هوايي‌ كشورهاي‌ عربي‌ خدمت‌ مي‌كنم‌. صدايي‌ ديگر از همان‌ سوي‌ سالن‌ مي‌پرسد: معمولا اينگونه‌ برنامه‌ها هميشه‌ كاملا سري‌ و مخفيانه‌ انجام‌ مي‌شود. شما چطور از حراج‌ دختران‌ ايراني‌ خبردار شديد؟كاپيتان‌: همانطور كه‌ گفتم‌ من‌ عضو پليس‌ امارات‌ هستم‌. ضمن‌ آنكه‌ تخصصم‌ نيز جرم‌شناسي‌ است‌. از ماه‌ها قبل‌، از طريق‌ برخي‌ همكارانم‌ در پليس‌ امارات‌ در جريان‌ برگزاري‌ اينچنين‌ حراجي‌ها قرار گرفته‌ بودم‌. وقتي‌ از صحت‌ و سقم‌ ماجرا مطمئن‌ شدم‌، از حدود 8 ماه‌ موضو
ع‌ را با ايراني‌ها در ميان‌ گذاشتم‌، ولي‌ هيچ‌كس‌ واكنشي‌ نشان‌ نداد. به‌ سفارت‌ ايران‌ مراجعه‌ كردم‌، اما آنها هم‌ با سردي‌ با من‌ برخورد كردند. انگار اين‌ مساله‌ براي‌ هيچ‌كس‌ مهم‌ نبود! اما من‌ كشورم‌ را دوست‌ دارم‌. عاشق‌ آن‌ هستم‌ و به‌ همان‌ اندازه‌ به‌ مردمش‌ عشق‌ مي‌ورزم‌ و نسبت‌ به‌ آنها تعصب‌ دارم‌. غيرتم‌ اجازه‌ نمي‌داد ساكت‌ بنشينم‌. اين‌ بود كه‌ قبول‌ كردم‌ در آن‌ جلسه‌ كذايي‌ در خبرگزاري‌ سينا شركت‌ كردم‌ و تمام‌ ماوقع‌ را شرح‌ دادم‌. به‌ غير از من‌ نمايندگاني‌ از بخش‌هاي‌ مختلف‌ كشور و كارشناسان‌ ديگري‌ نيز حضور داشتند. يك‌ ميزگرد آسيب‌ شناسي‌ بود. هدفم‌ هم‌ اين‌ بود كه‌ شايد در حضور مسوولان‌ نيروي‌ انتظامي‌ و در حضور خبرنگاران‌ قضيه‌ جدي‌تر گرفته‌ شود و كسي‌ به‌ فكر چاره‌ بيفتد. نه‌ اينكه‌ بخواهم‌ با انتشار اين‌ اخبار جامعه‌ را ملتهب‌ كنم‌ يا خدشه‌يي‌ به‌ آبروي‌ كشورم‌ وارد كنم‌. براي‌ همين‌ قرار شد، متن‌ اين‌ ميزگرد، چند روز پس‌ از شروع‌ اين‌ حراج‌ پخش‌ شود. ولي‌ متاسفانه‌ خبرنگاران‌ اين‌ خبرگزاري‌ به‌ قول‌ خود عمل‌ نكردند و صبح‌ روز حراج‌ فقط‌ خبر حراج‌ (و نه‌ تمام‌ صحبت‌هاي‌ مطرح‌ شده‌ در ميزگرد) را روي‌ سايت‌ خبري‌ خود فرستادند و به‌ يكباره‌ موجي‌ به‌ راه‌ افتاد كه‌ ديديم‌. موجي‌ كه‌ زندگي‌ من‌ را از هم‌ پاشيد. كارم‌ را از دست‌ دادم‌. بارها خودم‌ و خانواده‌ام‌ توسط‌ قوادين‌ و حتي‌ تعدادي‌ از اشخاص‌ ناشناس‌ ايراني‌ به‌ انحاي‌ مختلف‌ تهديد شده‌ايم‌. كار به‌ جايي‌ رسيده‌ كه‌ همسرم‌ مي‌گويد مي‌خواهد از من‌ جدا شود.
بغص‌ راه‌ گلوي‌ كاپيتان‌ را مي‌گيرد، چند لحظه‌يي‌ مكث‌ مي‌كند. چند جرعه‌يي‌ از آبي‌ كه‌ در ليوان‌ مقابلش‌ قرار دارد مي‌نوشد و بعد ساكت‌ مي‌شود. سكوتي‌ سنگين‌ كه‌ چند لحظه‌يي‌ تمام‌ سالن‌ را در خود فرو مي‌برد.بالاخره‌ اين‌ سكوت‌ را يكي‌ از استادان‌ حاضر مي‌ شكند كه‌ مي‌پرسد: واكنش‌ پليس‌ امارات‌ و ايران‌ در مواجهه‌ با اين‌ مساله‌ چگونه‌ بوده‌ است‌؟
كاپيتان‌: از سوي‌ هر دو مواخذه‌ شده‌ام‌ از سوي‌ پليس‌ امارات‌ به‌ جرم‌ فاش‌ كردن‌ اسرار پليس‌ اين‌ كشور و از پليس‌ و برخي‌ نهادهاي‌ ديگر به‌ جرم‌ تشويش‌ اذهان‌ عمومي‌ در جامعه‌. بالاخره‌ يكي‌ از دانشجويان‌ سوالي‌ را مي‌پرسد كه‌ مرا به‌ آنجا كشانده‌: شما كه‌ ابتدا با آن‌ جسارت‌ اين‌ خبر را فاش‌ كرديد، چطور ناگهان‌ سكوت‌ كرديد و ديگر حاضر به‌ صحبت‌ نشديد؟كاپيتان‌ بار ديگر لبخند مصنوعي‌ خود را تحويل‌ حاضران‌ مي‌دهد و در همان‌ حال‌ جواب‌ مي‌دهد: به‌ من‌ گفته‌اند نبايد صحبت‌ كنم‌، چون‌ حرف‌هايم‌ مي‌تواند آرامش‌ و امنيت‌ جامعه‌ را از بين‌ ببرد! از سوي‌ ديگر روزي‌ نيست‌ كه‌ با چندين‌ مورد تهديدهاي‌ اشخاص‌ ناشناس‌ ايراني‌ و عربي‌ مواجه‌ نباشم‌! كارم‌ را نيز از دست‌ داده‌ام‌. خانواده‌ 5 نفره‌ام‌ نيز كه‌ در حال‌ فروپاشي‌ است‌. شما جاي‌ من‌ بوديد چه‌ مي‌كرديد؟همان‌ دانشجو دوباره‌ مي‌پرسد: فكر نمي‌كنيد سكوت‌ شما باعث‌ خواهد شد تا نه‌ تنها آن‌ همه‌ جسارت‌ و شجاعتي‌ كه‌ تاكنون‌ به‌ خرج‌ داده‌ايد پايمال‌ شود، بلكه‌ مي‌تواند به‌ نوعي‌، تعبير به‌ كذب‌ بودن‌ ادعاهاي‌ شما شود؟كاپيتان‌ كه‌ گويا منتظر اين‌ سوال‌ بوده‌، با چهره‌يي‌ آشفته‌ و برافروخته‌ مي‌گويد: آخر اين‌ همه‌ به‌ قول‌ آقايان‌، شايعه‌سازي‌ چه‌ سودي‌ به‌ حال‌ من‌ دارد؟ جز اين‌ است‌ كه‌ تاكنون‌ زندگي‌ام‌ را نابود كرده‌ است‌؟ چرا مسوولان‌ ما تصور مي‌كنند تكذيب‌ اين‌گونه‌ خبرها بهترين‌ راه‌حل‌ است‌؟ چرا تصور مي‌كنيم‌ حيثيت‌ و آبروي‌ كشور با اين‌گونه‌ خبرها زير سوال‌ خواهد رفت‌؟ چرا هيچ‌كس‌ به‌ اين‌ مساله‌ فكر نمي‌كند كه‌ پيگيري‌ ماجرا بهترين‌ راه‌حل‌ براي‌ بازگرداندن‌ آبرو و حيثيت‌ ايران‌ و ايراني‌ خواهد بود؟ من‌ سال‌ها به‌ اين‌ كشور خدمت‌ كرده‌ام‌. هنوز هم‌ ساكن‌ ايرانم‌ و خانواده‌ام‌ در اين‌ كشور ساكن‌ هستند. بسياري‌ از مسوولان‌ رده‌ بالاي‌ مملكت‌ با نام‌، افكار، فعاليت‌ها و خدمات‌ من‌ آشنا هستند، چرا در اين‌ كشور اگر كسي‌ خواست‌ از سر حس‌ وطن‌پرستي‌ كمكي‌ به‌ حل‌ آسيبي‌ اجتماعي‌ كه‌ مي‌تواند خون‌ هر ايراني‌ غيرتمندي‌ را به‌ جوش‌ آورد، بكند، متهم‌ به‌ اغتشاش‌ طلبي‌ و مزدوري‌ و شهرت‌طلبي‌ مي‌شود؟ سخنان‌ كاپيتان‌ همه‌ را تحت‌ تاثير قرار داده‌ است‌. جوي‌ كه‌ تا پايان‌ جلسه‌ همچنان‌ ادامه‌ داشت‌. جلسه‌ پرسش‌ و پاسخ‌ تا يك‌ ساعت‌ ديگر ادامه‌ مي‌يابد. موقع‌ خروج‌ دل‌ به‌ دريا مي‌زنم‌ و خودم‌ را به‌ كاپيتان‌ كه‌ در حلقه‌ دانشجويان‌ و اساتيد در حال‌ خارج‌ شدن‌ از سالن‌ است‌ مي‌رسانم‌ و پس‌ از معرفي‌ خود از وي‌ مي‌خواهم‌ تا گپي‌ با هم‌ بزنيم‌. در حالي‌ كه‌ بشدت‌ وحشت‌زده‌ نشان‌ مي‌دهد در حالي‌ كه‌ سعي‌ مي‌كند ادب‌ را در كلامش‌ رعايت‌ كند، مي‌گويد: نه‌ پسرم‌. گفتم‌ كه‌، از هر گونه‌ صحبتي‌ منع‌ شده‌ام‌. فردا عصر (سه‌شنبه‌) نيز براي‌ اداي‌ پاره‌يي‌ توضيحات‌ دوباره‌ احضار شده‌ام‌.نخواهيد بيش‌ از اين‌ زندگي‌ام‌ به‌ خطر بيفتد. مكثي‌ مي‌كند. چند لحظه‌يي‌ به‌ فكر فرو مي‌رود و انگار نظرش‌ عوض‌ شده‌ باشد دوباره‌ مي‌گويد: بنويسيد من‌ پنجشنبه‌ دوباره‌ بايد به‌ امارات‌ بروم‌ تا شنبه‌. ولي‌ نمي‌دانم‌ چه‌ سرنوشتي‌ در انتظارم‌ است‌. مسلما خيلي‌ها منتظرند تا پاي‌ من‌ به‌ امارات‌ برسد و بعد خدا مي‌داند كه‌ چه‌ خواهد شد! شماره‌يي‌ را روي‌ كاغذ يادداشت‌ مي‌كند و به‌ من‌ مي‌دهد و ادامه‌ مي‌دهد: اين‌ شماره‌... است‌. اگر شنبه‌ تماس‌ گرفتيد ديديد جواب‌ نمي‌دهم‌ با اين‌ شماره‌ تماس‌ بگيريد. وي‌ از سرنوشت‌ من‌ خبر خواهد داشت‌. اگر اتفاقي‌ براي‌ من‌ افتاد بنويسيد: من‌ تنها به‌ وظيفه‌ام‌ به‌ عنوان‌ يك‌ ايراني‌ عمل‌ كرده‌ام‌. هنوز هم‌ بر سر حرف‌هايم‌ هستم‌. بنويسيد فلاني‌ تنها و با آگاهي‌ كامل‌ پا در اين‌ راه‌ خطرناك‌ گذاشت‌، به‌ اميد ياري‌ مسوولان‌ و حفظ‌ آبروي‌ كشور و همكاري‌ و حمايت‌ مردم‌ وطنش‌. اما همه‌ پشتم‌ را خالي‌ كردند. بنويسيد اي‌ كاش‌ مسوولان‌ كشور، به‌ جاي‌ پيراهن‌ كثيفي‌ كه‌ امروز به‌ تن‌ اين‌ كاپيتان‌ قديمي‌ ايراني‌ كرده‌اند، پيراهن‌ مقدس‌ سفيدرنگ‌ كاپي
تاني‌ را به‌ وي‌ هديه‌ مي‌دادند، نه‌ اينكه‌ وي‌ را به‌ جرم‌ شايعه‌پراكني‌، بي‌پشتوانه‌ و حمايت‌ و ياري‌، راهي‌ سرنوشتي‌ نامعلوم‌ كنند.شماره‌ را به‌ دستم‌ مي‌دهد و با حلقه‌ جمعيت‌ از سالن‌ خارج‌ مي‌شود. بعضي‌ وقت‌ها جايي‌ براي‌ نتيجه‌گيري‌ و اظهارنظر نمي‌ماند. اينها سخنان‌ مرد وحشت‌زده‌ و خسته‌يي‌ بود كه‌ با پخش‌ تنها يك‌ خبر زندگي‌اش‌ را به‌ باد داد. براستي‌ اگر فردا هر كدام‌ از ما ايرانيان‌ با ماجرايي‌ اينچنين‌ مواجه‌ شويم‌ چه‌ بايد بكنيم‌؟ به‌ كجا مراجعه‌ كنيم‌؟ با چه‌ كساني‌؟ با چه‌ تضميني‌؟ يا شايد هم‌، بهتر باشد سكوت‌ كنيم‌! اين‌ گزارش‌ تنها ديده‌هاي‌ ما بود از جلسه‌ مزبور. در راستاي‌ تاييد يا رد سخنان‌ كاپيتان‌ و يا هر مرجع‌ ديگري‌ قضاوت‌ با مردم‌ است‌ كه‌ بهترين‌ قضات‌ جهان‌ به‌ شمار مي‌روند.
 

iranvig

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 می 2003
نوشته‌ها
433
لایک‌ها
6
سن
55
به نقل از mehrdad1355 :
حقايق‌تازه‌ ازحراج‌ دختران‌ايراني‌ درامارات‌
چرا در اين‌ كشور اگر كسي‌ خواست‌ از سر حس‌ وطن‌پرستي‌ كمكي‌ به‌ حل‌ آسيبي‌ اجتماعي‌ كه‌ مي‌تواند خون‌ هر ايراني‌ غيرتمندي‌ را به‌ جوش‌ آورد، بكند، متهم‌ به‌ اغتشاش‌ طلبي‌ و مزدوري‌ و شهرت‌طلبي‌ مي‌شود؟
آقا داداش تو ايران اسلام جاريه و تا وقتي اسلام تو ايران هست وطن پرستي عين كفر ميمونه(اينو گفتم بدوني خيلي شانس داري كه زنده هستي محدورالدم)يعني ميون اسلام و ميهن پرستي فقط يكي قابل قبوله جمع نقيضين كه نميشه كرد(نيستي رو نميشه با هستي جمع زد وقتي نيستي يعني نيستي ، و هستن معني نداره)
 

iranvig

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 می 2003
نوشته‌ها
433
لایک‌ها
6
سن
55
به نقل از ghaboli :
اطلاعات جالبي بود.
من تا به حال اطلاعي در مورد سابقه مالكيت اين جزائر تو رسانه هاي داخلي نديدم ولي به محض اينكه يكي تو نوار غزه يه سنگ به يه اسرائيلي ميندازه حتي در جريان نحوه پرتاب سنگ هم قرار ميگيرم....
راستي كسي خبر از سرنوشت خدمه لنج ايراني تو دوبي نداره؟
آره قربونش نشون ميده اين عربهاي سوسمارخو چطور سنگ به تانك ميزنن و جالبه از تانك صداي آخ هم در نمياد.
 

mehrdad1355

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 فوریه 2004
نوشته‌ها
3,971
لایک‌ها
30
سن
47

mehrdad1355

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 فوریه 2004
نوشته‌ها
3,971
لایک‌ها
30
سن
47
irnewsbody.aspx

رويداد :
ناخداي لنج ايراني كه توسط گارد ساحلي امارات متحده عربي بازداشت شده است،«تعلل و خستگي» را علت نزديك شدن اين لنج به چاه‌هاي نفتي امارات عنوان كرد.


بنا بر خبر دريافتي «رويداد»، وي روز چهارشنبه 20 خردادماه در دبي گفت:« به دليل تعلل و خستگي و خواب‌آلودگي، از حوالي جزيره سيري وارد آب‌هاي امارات متحده عربي شديم و در پنج مايلي اب‌هاي دبي و نزديك چاه‌هاي نفتي اين امارات بوديم كه مأموران امارات، ما را بازداشت كردند.»

ناخداي اين لنج كه خود را با نام مستعار «عبدالله خيرانديش» معرفي كرد، ماجراي دستگيري خود و همكارانش را تشريح كرد و گفت:«يازدهم خرداد ماه جاري براي ماهيگيري در اطراف جزيره ابوموسي، كار خود را آغاز كرديم. براي اين كار هم مسير 13 مايلي بندر لنگه را انتخاب كرده بوديم ولي به خاطر ناكامي در صيادي مسير خود را به طرف غرب جزيره ابوموسي تغيير داديم.»

وي اضافه كرد:«خستگي مفرط و ناكامي در صيد سبب شد مجموع 11 نفر سرنشين لنج در حالت خواب وارد آب‌هاي امارات شوند و با تيراندازي هوايي گارد ساحلي توسط يك ناوچه اين كشور و سروصداي ايجاد شده از خواب بيدار شوند.»

ناخداي اين لنج افزود:« نيروهاي اماراتي بدون هيچ درگيري وارد لنج ما شدند و پس از دستگيري سرنشينان، همگي را به بندر راشد دبي منتقل كردند و از آنجا به زندان موقت فرستادند.»

وي يادآور شد:«دو روز قبل براي حفظ مواد فاسد شدني داخل لنج، مأموران اماراتي اجازه دادند به بندر راشد محل توقف لنج هدايت شوم و پسص از انتقال مقداري از مواد غذايي داخل آ“ به محلي مناسب، مجدداً به زندان بازگشتم.»

هم اكنون، در اين زمينه، پرونده‌اي به نامه لنج صيادي«القاسمي» در دادگستري دبي تشكيل شده است.

در مورد مشابهي كه پيشتر در اين زمينه رخ داده بود، دادگاه حكم آزادي لنج را صادر كرده و قضيه با اخذ جريمه از متهمين پايان يافته است.

افراد سرنشين لنج خود را عبدالله خيرانديش، سالم حميد، ابراهيم جلال، ابراهيم عيسي،‌عبدالصمد احمد، عبد روح حسيني، لار محمد، غلام رسول، محمد علي، حامد شير و رحيم بخش، معرفي كرده‌اند و هيچ گونه مدارك شناسايي ندارند.

از سوي ديگر، به گفته مقامات سفارت ايران در ابوظبي ملاقات‌هايي از دو روز قبل به طور جداگانه با قائم مقام وزير خارجه و همچنين مدير كل كنسولي وزارت خارجه امارات انجام شده است.

در اين ملاقات‌ها، موضوع لنج مطرح و طرف ايراني خواستار حل و فصل سريع آن شد.

مقام‌هاي اماراتي نيز اعلام كردند كه در محدوده قانوني، رسيدگي به اين مسأله را تسريع خواهند كرد.
 

mehrdad1355

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 فوریه 2004
نوشته‌ها
3,971
لایک‌ها
30
سن
47
:blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink:


گروه اجتماعى: مدير كل مبارزه با مفاسد اجتماعى نيروى انتظامى از بازداشت م.ب. ى، فاش كننده حراج دختران ايرانى در فجيره، به اتهام تشويش اذهان عمومى خبر داد.

م.ب. ى خلبان ايرانى خطوط هواپيمايى امارت متحده عربى است كه پنجم خرداد ماه امسال در يك ميزگرد از قاچاق دختران ايرانى به شهر فجيره امارات متحده و حراج آنها در بين ثروتمندان عرب خبر داده بود. وى مدعى شده بود اسناد و مدارك قابل استنادى در اين زمينه در دست دارد. با وجود گذشت بيش از يك ماه از انتشار اين خبر به وسيله يكى از خبرگزارى هاى داخلى، اين موضوع همچنان خبر ساز است. چندى پيش وزارت اطلاعات با دستور مستقيم رئيس جمهورى مسئوليت تحقيق در مورد ادعاى مطرح شده را به عهده گرفت. وزير اطلاعات هفته گذشته نتايج تحقيقات اين وزارتخانه را اعلام كرد و با استناد به تحقيقات مأموران امنيتى ايران اين اخبار را كذب محض خواند.

سيد عظيم حسينى، مديركل مفاسد اجتماعى نيروى انتظامى نيز ديروز در جمع خبرنگاران اعلام كرد: «ما به عنوان پليس اعلام مى كنيم كه اين مسئله آن طور كه اعلام شده بود نيست.»

وى كه معتقد است با اشرافيت كامل روى مسئله مطالب را عنوان مى كند در ادامه گفت: «آقايى كه اين ادعا ها را مطرح كرده داراى سابقه در اين زمينه است.»

مدير كل نيروى انتظامى كه وى را فردى جنجال ساز توصيف كرد، اظهار داشت «براى وى اصلاً مهم نيست كه اين جنجال درست است يا نادرست و سابقه قبل از انقلاب و بعد از انقلاب اين مرد نيز مؤيد همين نكته است.» حسينى همچنين اعلام كرد «بر اثر تحقيقات ما مشخصى شد كه خود اين فرد در دايره فساد و فحشا باند هاى خارج از كشور بوده و به نوعى به آنها كمك مى كرده است.»

استناد مديركل مفاسد اجتماعى نيروى انتظامى به اقدامات جنجالى خلبان مزبور در مصاحبه وى با روزنامه آيندگان در سى ام خرداد ماه سال ۵۸ است كه در آن گفت وگو نيز موارد مشابه به آنچه در خرداد سال ۸۳ عنوان شد مطرح شده بود. سيد عظيم حسينى اما در مورد اين كه چرا با وجود سخنان وى مبنى بر ارتباط وى در با باند هاى فساد و فحشا نيروى انتظامى اين فرد را فقط به علت تشويش اذهان عمومى بازداشت كرده است پاسخى ارائه نكرد.

وى در پاسخ به سئوال خبرنگاران در مورد اين پرونده تنها به يك جمله اكتفا كرد كه «تا پرونده اى در حال بررسى است هيچ كس نمى آيد با اعلام جزئيات، پرونده را با مشكل مواجه كند.»

مدير كل مبارزه با مفاسد اجتماعى نيروى انتظامى همچنين در پاسخ به سئوال خبرنگار «شرق» كه پرسيد «همه مسئولان با استناد به غيرممكن بودن حراج علنى در فجيره اين اخبار را كذب اعلام مى كنند اما اسناد و مدارك غير قابل انكارى در زمينه رشد پديده قاچاق انسان در كشور وجود دارد» اعلام كرد: «در ايران با توجه به ساختار و امكانات وسيعى كه وجود دارد اين امكان نيز وجود دارد كه عده اى از اين امكانات سوءاستفاده كنند كه كرده اند و ما هم وظيفه مان برخورد با اين افراد است.»

حسينى در پاسخ به دومين سئوال در مورد تعداد افراد دستگير شده در اين رابطه گفت: «در سال ۸۲ ۲۴، نفر از متخلفان در امر باند هاى قاچاق انسان دستگير شدند.» وى لحظاتى پيش از اين پاسخ از پملب شدن دو آژانس هواپيمايى به علت فعاليت در اين زمينه خبر داده بود. گفته هاى مديركل نيروى انتظامى در رابطه با دستگيرى ۲۴ نفر در سال ۸۲ در حالى عنوان مى شود كه سازمان عفو بين الملل در دو هفته گذشته نام ۸ تن از قاچاقچيان ايرانى مقيم آلمان را منتشر كرده بود و گزارشى ديگر از افزايش اين پديده در ايران خبر داده بود كه بر اين اساس دستگيرى رقم ۲۴ نفر با چالش مواجه مى شود.

عظيم حسينى همچنين در پاسخ به سئوال خبرنگارى ديگر در مورد اقدامات پليس براى حمايت از آسيب ديدگان خارج از كشور گفت: ارگان هاى ايران همواره وظيفه داشته و دارند كه به اتباع ايرانى خارج از كشور كمك كنند. وى آخرين جمله خود را در مورد پرونده حراج دختران ايرانى در فجيره به اين شكل بيان كرد: «حراجى تحت عنوان حراج دختران به وقوع نپيوسته است.» وى توضيح بيشترى در اين مورد ارائه نكرد. مديركل مبارزه با مفاسد اجتماعى نيروى انتظامى در بخش ديگرى از سخنان خود از برخورد با مناطق آلوده شهر هاى شمالى مانند مازندران خبر داد. همچنان كه اعلام كرد: در سال گذشته حدود ۲۰۰ نفر از زوار ايرانى به دليل قاچاق آنتن هاى ماهواره، سلاح و موارد ممنوعه بازداشت شده اند.

وى همچنين در مورد پرونده مشروبات تقلبى شيراز كه تعدادى كشته برجاى گذاشت گفت: دو نفر اصلى توزيع كننده اين مشروبات فرارى هستند كه هنوز محل فيزيكى آنها مشخص نشده است.

وى همچنين از آتش زدن خانه يكى از توزيع كنندگان به وسيله خانواده يكى از متوفيان مصرف مشروبات تقلبى خبر داد.
 

iranvig

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 می 2003
نوشته‌ها
433
لایک‌ها
6
سن
55
به نقل از mehrdad1355 :
:blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink:


گروه اجتماعى: مدير كل مبارزه با مفاسد اجتماعى نيروى انتظامى از بازداشت م.ب. ى، فاش كننده حراج دختران ايرانى در فجيره، به اتهام تشويش اذهان عمومى خبر داد.

م.ب. ى خلبان ايرانى خطوط هواپيمايى امارت متحده عربى است كه پنجم خرداد ماه امسال در يك ميزگرد از قاچاق دختران ايرانى به شهر فجيره امارات متحده و حراج آنها در بين ثروتمندان عرب خبر داده بود. وى مدعى شده بود اسناد و مدارك قابل استنادى در اين زمينه در دست دارد. با وجود گذشت بيش از يك ماه از انتشار اين خبر به وسيله يكى از خبرگزارى هاى داخلى، اين موضوع همچنان خبر ساز است. چندى پيش وزارت اطلاعات با دستور مستقيم رئيس جمهورى مسئوليت تحقيق در مورد ادعاى مطرح شده را به عهده گرفت. وزير اطلاعات هفته گذشته نتايج تحقيقات اين وزارتخانه را اعلام كرد و با استناد به تحقيقات مأموران امنيتى ايران اين اخبار را كذب محض خواند.

سيد عظيم حسينى، مديركل مفاسد اجتماعى نيروى انتظامى نيز ديروز در جمع خبرنگاران اعلام كرد: «ما به عنوان پليس اعلام مى كنيم كه اين مسئله آن طور كه اعلام شده بود نيست.»

وى كه معتقد است با اشرافيت كامل روى مسئله مطالب را عنوان مى كند در ادامه گفت: «آقايى كه اين ادعا ها را مطرح كرده داراى سابقه در اين زمينه است.»

مدير كل نيروى انتظامى كه وى را فردى جنجال ساز توصيف كرد، اظهار داشت «براى وى اصلاً مهم نيست كه اين جنجال درست است يا نادرست و سابقه قبل از انقلاب و بعد از انقلاب اين مرد نيز مؤيد همين نكته است.» حسينى همچنين اعلام كرد «بر اثر تحقيقات ما مشخصى شد كه خود اين فرد در دايره فساد و فحشا باند هاى خارج از كشور بوده و به نوعى به آنها كمك مى كرده است.»

استناد مديركل مفاسد اجتماعى نيروى انتظامى به اقدامات جنجالى خلبان مزبور در مصاحبه وى با روزنامه آيندگان در سى ام خرداد ماه سال ۵۸ است كه در آن گفت وگو نيز موارد مشابه به آنچه در خرداد سال ۸۳ عنوان شد مطرح شده بود. سيد عظيم حسينى اما در مورد اين كه چرا با وجود سخنان وى مبنى بر ارتباط وى در با باند هاى فساد و فحشا نيروى انتظامى اين فرد را فقط به علت تشويش اذهان عمومى بازداشت كرده است پاسخى ارائه نكرد.

وى در پاسخ به سئوال خبرنگاران در مورد اين پرونده تنها به يك جمله اكتفا كرد كه «تا پرونده اى در حال بررسى است هيچ كس نمى آيد با اعلام جزئيات، پرونده را با مشكل مواجه كند.»

مدير كل مبارزه با مفاسد اجتماعى نيروى انتظامى همچنين در پاسخ به سئوال خبرنگار «شرق» كه پرسيد «همه مسئولان با استناد به غيرممكن بودن حراج علنى در فجيره اين اخبار را كذب اعلام مى كنند اما اسناد و مدارك غير قابل انكارى در زمينه رشد پديده قاچاق انسان در كشور وجود دارد» اعلام كرد: «در ايران با توجه به ساختار و امكانات وسيعى كه وجود دارد اين امكان نيز وجود دارد كه عده اى از اين امكانات سوءاستفاده كنند كه كرده اند و ما هم وظيفه مان برخورد با اين افراد است.»

حسينى در پاسخ به دومين سئوال در مورد تعداد افراد دستگير شده در اين رابطه گفت: «در سال ۸۲ ۲۴، نفر از متخلفان در امر باند هاى قاچاق انسان دستگير شدند.» وى لحظاتى پيش از اين پاسخ از پملب شدن دو آژانس هواپيمايى به علت فعاليت در اين زمينه خبر داده بود. گفته هاى مديركل نيروى انتظامى در رابطه با دستگيرى ۲۴ نفر در سال ۸۲ در حالى عنوان مى شود كه سازمان عفو بين الملل در دو هفته گذشته نام ۸ تن از قاچاقچيان ايرانى مقيم آلمان را منتشر كرده بود و گزارشى ديگر از افزايش اين پديده در ايران خبر داده بود كه بر اين اساس دستگيرى رقم ۲۴ نفر با چالش مواجه مى شود.

عظيم حسينى همچنين در پاسخ به سئوال خبرنگارى ديگر در مورد اقدامات پليس براى حمايت از آسيب ديدگان خارج از كشور گفت: ارگان هاى ايران همواره وظيفه داشته و دارند كه به اتباع ايرانى خارج از كشور كمك كنند. وى آخرين جمله خود را در مورد پرونده حراج دختران ايرانى در فجيره به اين شكل بيان كرد: «حراجى تحت عنوان حراج دختران به وقوع نپيوسته است.» وى توضيح بيشترى در اين مورد ارائه نكرد. مديركل مبارزه با مفاسد اجتماعى نيروى انتظامى در بخش ديگرى از سخنان خود از برخورد با مناطق آلوده شهر هاى شمالى مانند مازندران خبر داد. همچنان كه اعلام كرد: در سال گذشته حدود ۲۰۰ نفر از زوار ايرانى به دليل قاچاق آنتن هاى ماهواره، سلاح و موارد ممنوعه بازداشت شده اند.

وى همچنين در مورد پرونده مشروبات تقلبى شيراز كه تعدادى كشته برجاى گذاشت گفت: دو نفر اصلى توزيع كننده اين مشروبات فرارى هستند كه هنوز محل فيزيكى آنها مشخص نشده است.

وى همچنين از آتش زدن خانه يكى از توزيع كنندگان به وسيله خانواده يكى از متوفيان مصرف مشروبات تقلبى خبر داد.
بابا تبريك نميدونستم سردار هم تو كار قاچاقه ( وقتي همه ميدونن اونجا چه خبره ولي اين بابا دستگير ميشه يعني اينكه ايشون تو مسايل اقتصادي جناب سردار يا شايدم بالاتر دخالت نابجا فرمودند راستي گفتم نابجا ياد ناجا افتادم چقدر بهم ميان)
 
بالا