به نظرتون چند سال عمر میکنید؟

[-0000-]

سال 86 من مرگ تجربه کردم بصورت غیر ارادی روحم خارج شد چیزی که دیدم باور نکردنی بود روحم به ترتیب از قسمت سر گردن سینه شکم و پاها خارج شد دقیقا مثل این عکس همزمان رشته ای احساس میکردم که با خارج شدن روح از جسمم از قسمت پیشانیم خارج میشد در عرض چند ثانیه از بدنم خارج شدم کنار جسمم بودم اما اصلا نمی دونستم که از جسمم خارج شدم فکر میکردم هنوز با جسمم هستم دقیقا مثل خواب موقع خواب هم نمی فهمیم که داریم خواب میبینیم تو همین لحظات صدای بسیار مهیبی شنیدم که شبیه صدای رعد بود وقتی به پنجره اتاق نگاه کردم توده نور آبی رنگی دیدم که مرتب قطع وصل میشد من هنوز هم از اینکه از جسمم خارج شدم آگاه نبودم و با اظطراب از اتاق خارج شدم اما قبل از اینکه به در اتاق برسم خودمو تو سالن پذیرایی پیدا کردم در حالی که به جلو راه میرفتم پشت سرم میدیدم تو همین لحظات به کنار برادرم رفتم تا اون از این موضوع آگاه کنم اون خواب بود خواستم با پا ضربه ای بهش بزنم اما در کمال ناباوری ناگهان پای خودمو دیدم که مثل ابر سفید بود و وقتی به بدن برادرم خورد خم شد و از لای بدنش مثل توده ای ابر مانند خارج شد تو همین لحظات دچار اظطراب شدم چون برام اتفاقات قابل درک نبود و بعد از چند لحظه خودمو دوباره در اتاق پیدا کردم و خودبخود به جسمم برگشتم این عجیب ترین تجربه من بود که در نیمه های شب بعد از انجام مراقبه اتفاق افتاد
مشاهده پیوست 612615

شما یا جنستو عوض کن یا واسط رو!
بهت نمیسازه !

 

[afshin5]

شما یا جنستو عوض کن یا واسط رو!
بهت نمیسازه !

من جدی گفتم واقعا این تجربه داشتم به هر حال قبولش برای کسی که تجربه نکردند سخت هست

 

[agarb98]

مهم نیست هر موقع شد میمیریم آدم تا وقتی زنده هست باید همه عشق و حالا رو بکنه و واسش مهم نیست که بمیره چون داره عشق و حالشو میکنه و دیگه آرزویی نداره که
بزن پیک رو بالا مشتی

 

[Tidus]

تا هر وقت آزادی ایران رو ببینم...بعدش دیگه مهم نیست.

 

[Armadillo]

تا هر وقت آزادی ایران رو ببینم...بعدش دیگه مهم نیست.

گرامی، بزنید تو تیریپ هـُنری، با اشعار کم خطر و کَمَری / شاید نون و آبی گیر بیاد، حال کنید با این جماعت حَشَری.

پ.ن: نظرتون راجع به پست قبلی تون (85#) چیه؟

 

[Tidus]

پ.ن: نظرتون راجع به پست قبلی تون (85#) چیه؟

نظرم اینه که اسم الکل صنعتی مخلوط با آب و اسانس شر.اب نیست و روحیمم جوری نیست بتونم یه ایدزی بددهن رو که خاله میترا جور کرده رو انجام بدم و بعد لذتم ببرم ( البته هر موقع تونستم با ایشون... می تونم انجام بدم )

 

[Armadillo]

نظرم اینه که اسم الکل صنعتی مخلوط با آب و اسانس شر.اب نیست و روحیمم جوری نیست بتونم یه ایدزی بددهن رو که خاله میترا جور کرده رو انجام بدم و بعد لذتم ببرم ( البته هر موقع تونستم با ایشون... می تونم انجام بدم )

همون الکل صنعتی مخلوط با آب و اسانس هم از سر احشام -که با 4 لیتری میرن بالا و تازه بعدش هم اسهال می گیرن و تگری می زنن (و تو ماه های .... و .... نمیشه از زیر چلچراغ و پای سفره افطار جمعشون کرد! )- کلی زیاده گرامی! به هرحال امثال استاد کم نیستن تو این مملکت اس... که این چیزا براشون مهم نباشه و حتا اگه سگ هم طرف رو انجام داده باشه براشون ایجاد دوشواری نکنه و ...

 

[Mehdiwol]

سال 86 من مرگ تجربه کردم بصورت غیر ارادی روحم خارج شد چیزی که دیدم باور نکردنی بود روحم به ترتیب از قسمت سر گردن سینه شکم و پاها خارج شد دقیقا مثل این عکس همزمان رشته ای احساس میکردم که با خارج شدن روح از جسمم از قسمت پیشانیم خارج میشد در عرض چند ثانیه از بدنم خارج شدم کنار جسمم بودم اما اصلا نمی دونستم که از جسمم خارج شدم فکر میکردم هنوز با جسمم هستم دقیقا مثل خواب موقع خواب هم نمی فهمیم که داریم خواب میبینیم تو همین لحظات صدای بسیار مهیبی شنیدم که شبیه صدای رعد بود وقتی به پنجره اتاق نگاه کردم توده نور آبی رنگی دیدم که مرتب قطع وصل میشد من هنوز هم از اینکه از جسمم خارج شدم آگاه نبودم و با اظطراب از اتاق خارج شدم اما قبل از اینکه به در اتاق برسم خودمو تو سالن پذیرایی پیدا کردم در حالی که به جلو راه میرفتم پشت سرم میدیدم تو همین لحظات به کنار برادرم رفتم تا اون از این موضوع آگاه کنم اون خواب بود خواستم با پا ضربه ای بهش بزنم اما در کمال ناباوری ناگهان پای خودمو دیدم که مثل ابر سفید بود و وقتی به بدن برادرم خورد خم شد و از لای بدنش مثل توده ای ابر مانند خارج شد تو همین لحظات دچار اظطراب شدم چون برام اتفاقات قابل درک نبود و بعد از چند لحظه خودمو دوباره در اتاق پیدا کردم و خودبخود به جسمم برگشتم این عجیب ترین تجربه من بود که در نیمه های شب بعد از انجام مراقبه اتفاق افتاد
مشاهده پیوست 612615

وسط خواب همین طور بی دلیل مرگو تجربه کردی؟ نکنه کامیونی چیزی روت افتاده یا شاید هم داداشت خواسته خفه ت کنه!

 

[ansaz]

نظرم اینه که اسم الکل صنعتی مخلوط با آب و اسانس شر.اب نیست و روحیمم جوری نیست بتونم یه ایدزی بددهن رو که خاله میترا جور کرده رو انجام بدم و بعد لذتم ببرم ( البته هر موقع تونستم با ایشون... می تونم انجام بدم )

خاله میترا؟
چه اسم آشنایی

 

[afshin5]

وسط خواب همین طور بی دلیل مرگو تجربه کردی؟ نکنه کامیونی چیزی روت افتاده یا شاید هم داداشت خواسته خفه ت کنه!

خیر بعد از انجام مراقبه در نیمه های شب به علت بروزز خلسه های غیر اردای این حالت تجربه کردم

 

[koosharz]

نظرم اینه که اسم الکل صنعتی مخلوط با آب و اسانس شر.اب نیست و روحیمم جوری نیست بتونم یه ایدزی بددهن رو که خاله میترا جور کرده رو انجام بدم و بعد لذتم ببرم ( البته هر موقع تونستم با ایشون... می تونم انجام بدم )

شما هم خاله میترا دارین؟ یا همینجوری اسم از خودت در اوردی؟

 

[poq]

ســـــــــیل عرق زیر این روسری
چَشمان هیـــــــــز دو تا مشتری

 

[koosharz]

ســـــــــیل عرق زیر این روسری
چَشمان هیـــــــــز دو تا مشتری

به به

 

[ansaz]

ســـــــــیل عرق زیر این روسری
چَشمان هیـــــــــز دو تا مشتری

واقعا صحنه سوکس رو خیلی قشنگ توصیف میکنه تو بیتای بعدیش

 

[Tidus]

خاله میترا؟
چه اسم آشنایی

شما هم خاله میترا دارین؟ یا همینجوری اسم از خودت در اوردی؟

... ها همه اسمشون میترا، سمیرا، مونا، نازنین، فرشته و اینجور اسمای شبیه همه نکنه انتظار دارید خاله سکینه یا خاله ماشالا داشته باشیم؟

 

[old_boy]

36 حداکثر
تازه خعلیم ارمانی فک کردم گفتم 36 !

 

[ali_men2004]

چیزی مابین 50 تا 100 سال احتمال میدم عمر کنم

چقدر دقیق بود

سال 86 من مرگ تجربه کردم بصورت غیر ارادی روحم خارج شد چیزی که دیدم باور نکردنی بود روحم به ترتیب از قسمت سر گردن سینه شکم و پاها خارج شد دقیقا مثل این عکس همزمان رشته ای احساس میکردم که با خارج شدن روح از جسمم از قسمت پیشانیم خارج میشد در عرض چند ثانیه از بدنم خارج شدم کنار جسمم بودم اما اصلا نمی دونستم که از جسمم خارج شدم فکر میکردم هنوز با جسمم هستم دقیقا مثل خواب موقع خواب هم نمی فهمیم که داریم خواب میبینیم تو همین لحظات صدای بسیار مهیبی شنیدم که شبیه صدای رعد بود وقتی به پنجره اتاق نگاه کردم توده نور آبی رنگی دیدم که مرتب قطع وصل میشد من هنوز هم از اینکه از جسمم خارج شدم آگاه نبودم و با اظطراب از اتاق خارج شدم اما قبل از اینکه به در اتاق برسم خودمو تو سالن پذیرایی پیدا کردم در حالی که به جلو راه میرفتم پشت سرم میدیدم تو همین لحظات به کنار برادرم رفتم تا اون از این موضوع آگاه کنم اون خواب بود خواستم با پا ضربه ای بهش بزنم اما در کمال ناباوری ناگهان پای خودمو دیدم که مثل ابر سفید بود و وقتی به بدن برادرم خورد خم شد و از لای بدنش مثل توده ای ابر مانند خارج شد تو همین لحظات دچار اظطراب شدم چون برام اتفاقات قابل درک نبود و بعد از چند لحظه خودمو دوباره در اتاق پیدا کردم و خودبخود به جسمم برگشتم این عجیب ترین تجربه من بود که در نیمه های شب بعد از انجام مراقبه اتفاق افتاد
مشاهده پیوست 612615

شما با جنها ارتباطی ندارین یا اینکه دنبال این نیستین باهاشون ارتباط برقرار کنید (دفینه) برای برادرم هم همین اتفاق تقریبا افتاده.

 

[ansaz]

خیر بعد از انجام مراقبه در نیمه های شب به علت بروزز خلسه های غیر اردای این حالت تجربه کردم

مراقبه رو با کی انجام میدادید؟

 

[آشغالی]

مراقبه رو با کی انجام میدادید؟

مجید جان اونی که با یکی دیگه انجام میدن "مقاربه" ست، نه مراقبه.

 

[woodkid]