برگزیده های پرشین تولز

بچه بودی چطوری تنبیه می شدی ؟

------------------------

Registered User
تاریخ عضویت
9 می 2013
نوشته‌ها
698
لایک‌ها
508
محل سکونت
جزیره ی سبزوار
یه بار فکر کنم 6 سالم بود لخت شده بودم بعد رفته بودم بالای لحاف ها داشتم با خودم دکتر بازی می کردم!
sharmandegi.gif


یهو مامانم سر رسید و چند تا محکم به پشتم زد!
gerye_boghz_.gif


از اون روز به بعد یاد گرفتم که آدم نباید لخت بشه و هر کی لخت بشه کتک می خوره!
troll_ghamghin.png
 

Naruto_ir

Registered User
تاریخ عضویت
14 مارس 2010
نوشته‌ها
185
لایک‌ها
22
یبار یادمه 6-7 سالم بود سر ظهر بود همه جا خلوت به مامان و بابام گفتم میرم بیرون با دوستان بازی سریع بر میگردم مامانم گفت نرو بیرون گرمه خون دماغ میشی و از این حرفا منم با کلی اصرار آخر رفتم
رفتم دوستم رو دیدم گفت من و داداشم داریم میریم مغازه و برگردیم (داداشش 3-4 سال از ما بزرگتر بود) بهم گفت توام بیا منم گفتم نه مامانم گفت زود بیا خونه اونم گفت زود میایم
منم رفتم باهاشون بعم چند دقیقه بابام که دیده بود تو کوچه نیستم حول برشداشته بود افتاده بود دنبالم ببینه کجام
با ماشین اومد تا پیدام کرد دویید طرفم گرفتم انداختم تو ماشین تو راه خونه تا میتونست زدم هیچ وقت یادم نمیره همه جامو ویشگون گرفت کلا کبود بودم :دی
تا یه هفته هم از خونه بیرون نرفتم
بعد دیگه آدم شدم
 

mousey

Registered User
تاریخ عضویت
27 مارس 2007
نوشته‌ها
272
لایک‌ها
27
سن
35
محل سکونت
ابرکوه
کلاس سوم ابتدایی بودم ، اون موقع ها تو مدرسه کتک می زدن (حسابی با شنگ و غیره ) .
خلاصه سر کلاس بودیم اون روز درسی داشتیم به نام همه جا به نوبت که شخصیت اون داستان اسمش آقای امیدوار بود . فامیل من امیدواری هست. وقتی یکی از بچه ها داشت روی درس می خوند هر جا که می رسید به اسم آقای امیدوار من و بقل دستیم یواشکی می خندیم . خلاصه بعد دو سه بار خندیدن معلم ما رو بلند کرد گفت گم شید بیرون . در حال خروج از کلاس یَک پس کله ای بهم زد که نزدیک بود بخورم زمین .

نتیجه اخلاقی : خودمونیم خیلی معلم بی معرفتی بود که برای خندیدن اینجوری تنبیه کرد . امیدوارم به سزای اعمالش برسه . :|
 

hamid-digital

Registered User
تاریخ عضویت
28 مارس 2010
نوشته‌ها
728
لایک‌ها
42
منم يه بار توي اتاق حبسم كردن منمكه اعصاب ندارم با مشت زدم شيشه خونه رو شكستم..... وااااااي بابا اومد اون با كمربند ميزد منم ميپريدم اون ميزد من ميپريدم :lol:
تازه مشتمم خوني شد اونم روش
 

77267726

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2005
نوشته‌ها
500
لایک‌ها
228
سن
37
بدترىن تنبىه من تو سال دوم دبستان بود.معلم واقعا خشن بود:| ىادمه مىاورد بىرون منو تخته هاى اون زمان چوبى بود واىت برد نبود,اول ىه گچ برمىداشت محکم مىکشىد رو پىشونىم بعد دوطرف گوشامو مىگرفت از زمىن بلندم مىکرد.محکم سرمو مىکوبىد به تخته,,اخر سر هم با تىپ پا شوتم کرد سر جام.
Sent from my HTC EVO 3D GSM using Tapatalk 2
 

amir3408

Registered User
تاریخ عضویت
20 ژانویه 2009
نوشته‌ها
3,234
لایک‌ها
1,415
از بابام زیاد نخوردم ولی از مامانم خیلی زیاد. آخه واقعا شر بودم و بعضی وقتا بیچاره حق داشت. نمیدونین چه اتیشی میسوزندم. بیچاره الانم از دستم شاکیه. :دی

یه بار 6 ساله بودم خونه رو آتیش زدم "واقعی" منو برد توی حموم حبس کرد و منم با سنگ پا زدم شیشه شیکست و با افتخار اومدم بیرون. مثه سلطان سلیمان خان!

امروز یه 6 ساعتی رانندگی کردم و خوابم میاد وگرنه نوستالوژیم زده بالا. پیر شدیم رفت به ابرفض
 

owl.city

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژوئن 2012
نوشته‌ها
1,604
لایک‌ها
545
به بار داداش کوچیکمو انداختم تو حوض خونه بعد گفتم واستا برم اتو بیارم خشکت کنم.سر ظهر بود مامانمم خواب بود.رفتم اتو رو قایمکی برداشتم که مامانم بیدار شد کرد دنبالم تا دلتون بخوات کتکم زد.اما خدا به داداشم رحم کرد بنده خدا.
 

rightelpardaz

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2013
نوشته‌ها
78
لایک‌ها
24
من تا جایی که یادمه از کل فامیل بزرگتراشون یعنی مثل دایی عمو عمه خاله شوهر خاله و همه بزرگترا کتک خوردم یه سری هم اولین بار رفتیم شهرستان خونه دایی ، دایی هم گفت تو مجید هستی ؟ گفتم اره گفت بیا رفتم گرفت چک مالم کرد تا خوردم کتکم زد . البته حق هم داشتن یه جورایی الان که فکرشو میکنم
 

Chilbuk

Registered User
تاریخ عضویت
19 می 2012
نوشته‌ها
228
لایک‌ها
190
اخی الهی بمیرم.
اخه چرا شما رو میزدن،شما که تو ی اون تاپیک گفته بودی بچه سربه زیری بودین
ممنون از همدردیتون :)
ببخشید که من الان دارم جواب میدم چون خیلی از وقتی که شما سوال پرسیدین گذشته...
آخه خیلی اتفاقی الان اومدم این تاپیک پستهای قبلیمو دوباره خوندم که رسیدم به پست شما ...
نه بابا خدا نکنه :) این چه حرفیه :) من بمیرم الهی :دی
عرض به خدمتتون که اصلا یادم نیست سر چی اون دو مورد رو
فقط در مورد اون قضیه ی ناخن کشیدن که کار مادرم بود فقط یادمه خیلی ناجور بود چون هرکی میدید تعجب میکرد ... فکر کن ... همه ی گلو و گردن رد قرمز ناخنها مونده بود ... عمه ام منو دیده بود اومد با مادرم دعوا کرد ...
اون یکی دیگه هم باز یادم نیست .. فقط از این جهت خیلی بد بود برام که جلوی بچه هایی که میشناختمشون و اونا منو میشناختند (بچه های همسایه) منو تحقیر کرد :(

سر به زیر هم که آره .... در کل بچه مطلومی بودم ... اما بعضی وقتا یه خرابکاری هایی میکردم :happy:
 

amir3408

Registered User
تاریخ عضویت
20 ژانویه 2009
نوشته‌ها
3,234
لایک‌ها
1,415
من تا جایی که یادمه از کل فامیل بزرگتراشون یعنی مثل دایی عمو عمه خاله شوهر خاله و همه بزرگترا کتک خوردم یه سری هم اولین بار رفتیم شهرستان خونه دایی ، دایی هم گفت تو مجید هستی ؟ گفتم اره گفت بیا رفتم گرفت چک مالم کرد تا خوردم کتکم زد . البته حق هم داشتن یه جورایی الان که فکرشو میکنم

یعنی همینجوری بی دلیل؟

Sent from my Nexus S using Tapatalk 2
 

_Amir_

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژانویه 2013
نوشته‌ها
1,585
لایک‌ها
554
محل سکونت
Nezami.Net
والا اقایون من بیرون از خونه هرچی ادم عوضی بودم تو خونه همیشه اروم بودم...
کلا یادمه بابام یه بار یه چک زد بهم اونم 13 سالگیم بود که سیگار دستم دید... مشاهده پیوست 381295
 
بالا