تمرين گلف به سبك خانوم هاي ايراني!

[vmf]

پس راجع به دستگيره هم ... ! :lol:
اعتراف ميكنم شما استادي بيش نيستيد ! ( كپي رايت ! شرلوك !! )
2 - ! نظر ميدم!! كه از دید me ! نفرت انگيز ترين پارت ها !! دستگيره ها!! هستند كه در انجيليسي بهشون ميگن love handles
!!!!
فلسفه نهفته در این نام گذاری ! : وقتی یکی رو دوست داشته باشی زشتی هاش برات قشنگی نمودار میشه !
:blink:

4- ( در راستای تاپیک ) :! این همه توجه و جلب !! در این تاپیک برای چی بوده ؟ بخاطر دید ...!
این بیچاره ها با این اندامهای شکیل ! و بقول بعضی ها دستگیره دار ! با شلوار باباش! + چادر چاقچور ( مانتو شلوار هم از دید من همونه ) و مقنعه که آدم احساس میکنه دارن خفه میشن ! داره به ورزش میپردازه ! کلی هم پول داده تا بهش اجازه بدن با این وضعیت مسخره و فجیع بیاد تو گرما بازی کنه :hmm:
حالا این کجاش اینقدر جالب انگیزناکه !!؟؟!!! که احساس ماساژوری !و ... ایجاد کرده ؟!!!
بنظرم بیشتر تاسف انگیز و رقت باره !!

واقعا که !!
چه اشکالی داره که با تاپ و شلوارک میومدن
یعنی یک زن به عنوان یک انسان حق نداره که وزش نسیم رو در یک محیط باز در موهاش احساس کنه ؟
( چقذه شاعرانه شد !! )
( جدی میگم ! ) حجاب ! در معنای فلسفیش !! ( اگر فلسفه ای غیر از @#%^#%# داشته باشه !! ) جز این نیست که در واقع جلب توجه کنه!! و باعث کثافت کاری و دید ندید بدیدی! بشه
آدم رو از هرچی منع کنی .... !!! وضعیت همینی میشه که میبینی !

باور کنین آنورمال ترین و کثیف ترین زنهایی که در اجتماع دیدم از همه پوشیده تر بودن
به اونی هم که واقعا اعتقاد داره کاری ندارم و احترام میزارم ولی من بجز 4 تا پیر پاتال! عضو متدین ! در دسته معتقدین! ندیدم
در ضمن قصد توهین هم ندارم !

در ضمن تو رو خدا (بعضا و گاها ! بعضی! ) خانم های محترم که چادر از نوع سیاه ! سرتون میکنید ! اون ماشین رخشوری!! برای شست و شو در منزل گذاشته شده و لاغیر ها !!!

آزالیا جان حس و مس به کسی دست نداده و اگر کسی چیزی گفته به خاطر مسخره کردن اونهایی بوده که می خواهند کارهای خنده داری

رو به اسم ورزش اسلامی

برای بانوان جلوه بدند بوده

وگرنه پشت اینترنت که کسی به کسی کاری نداره.

بیرون از اینترنت هم که من گفتم. شما هر جوری اش رو که خواستید سفارش بدید( از لباس مخصوص گلف!! تا چادر و مقنعه!!) تا براتون آماده بشه!!!! راست میگم!! اگر باور ندارید خودتون که خانم هستید برید سوال بکنید تا روشن بشید

وگرنه این خانم های بی چاره که از محجبه ترین خانم هایی هستند که در جامعه ما وجود داره!!!!!

دعوا سر یه چیز دیگه هست. (وگرنه این تیتر مسخره به راحتی تیتر و لینک اول وبلاگ ها و تارنمای ها!!! نمی شد. )

 

[Spiro]

شـــــــــــــرلوک من تورو آتيش ميزنم :hmm::hmm:

 

[Azalia]

--------------------------------------------------------------------

 

[Spiro]

خدا بهم صبر بده تا اينارو ميخونم پير نشم
حالا يه موقع واقعا از توضيح دادن خوشت بياد چيكار ميكني ؟ :blink: :lol:

 

[esfandiyar2002]

چقذه me از توضیح دادن بدم میاد ! ولی عیبی نداره بخاطر دوستان عزیز این کار شاق رو متحمل میشم !
پس !! اجزه بدین :f34r: ! اجزه بدین :f34r: ! me توضیح بدم !rolleyes:

آزاليل عزيز,اگرچه من از دادن پز روشن فكرانه خودداري مي كنم, :lol: ولي گفتن چند نكته را مفيد مي دانم,توجه داشته باشيد كه نظرات من در تاييد يا رد هيچ يك از گفته هاي شما نيست.
شما تحريك به پاسخ گويي مي شويد تا نيازي به پاسخ گويي در خود احساس نماييد,چراكه چنين استنباط مي كنيد كه من نوعي, در حدي از كف فكري قرار دارم كه نياز به روشن شدن در باب مسايلي دارم كه دلمشغولي هيچيك از ما نيست.

اولن! که شفاف سازی کنم که ( تحلیل این مسایل فقط در ایران! از دیدگاه من !) :
من خودم در اجتماع از لحاظ پوشش موجود نامعقولی نیستم و اینقدر میفهمم که هر لباسی برای چه محیطی مناسب هست و بعضا و گاها ! برای حضور در مجامعی ! بنا بر سرلوحه ! خواهی نشوی رسوا همرنگ و لابلابلا ! از عقاید فکریم خیلی کوتاه اومدم و پوششی مناسب جمع انتخاب کردم تا در واقع به اون جمع احترام گذاشته باشم نه اینکه متظاهر به چیزی که نیستم باشم !( این دو مورد فرق دارن از دید من )

اين را قبول دارم كه يك خانم در مقايسه با يك آقا در اين جامعه محدوديت هاي زيادي را متحمل مي شود و ذكر اين نكته هم خالي از لطف نيست كه همين امر منجر به بروز چنين ناهنجاري هايي شده كه بعضا در كوچه و خيابان شاهد آن هستيم و گاه بسته به درجه حساسيت روحيمان ممكن است متاثر نيز گرديم...ولي....
احترام به جمع زماني معني مي يابد كه شما افكار و فرهنگ و روحيات همين جمعي كه به احترام آنها لباس مناسب مي پوشيد را بخوبي درك نموده و يا با آن آشنايي داشته باشيد,در صورتيكه شناخت اين امر بسيار مشكل است,حال نمي گوييم ناممكن ولي زماني مي طلبد كه از حوصله سطور اين مقال خارج است.
در اين صورت و درست زماني كه شما مفتخر به اين هستيد كه بنا به مصلحت جمع ,لباس متناسب آن جمع را براي خود برمي گزينيد,مي توانم بپرسم چگونه مي توانيد اين اضداد را در خود مستحيل نماييد كه هم عقايد خود و آداب و رسوم خود را محفوظ مي داريد و هم اينكه قادريد در اين جمع براحتي بر بخوريد و اگر نگوييم تظاهر مي نماييد,متناجس گرديد.

چه بسا که کارگر تو خونه بوده من بخاطر پیشگیری از خطرات احتمالی یه آتی! معقول و محجبه!! حضور پیدا کردم یا اصلا خودمو نشون ندادم ( بازم این بخاطر در نظر گرفتن جنبه طرف مقابل و شرایط اجتماع بوده نه بخاطر تظاهر به چیزی که نیستم ! ) rolleyes:

اين مطلب ذكر مثال مناسبي براي آنچه كه در اين بخش در حال صحبت پيرامون آن هستيم,نيست.حريم خانه شرايط خاص خود را مي طلبد كه در خارج خانه بنوع ديگري است...من از اين حرف چنين استنباط مي نمايم كه شما بسيار نسبت به محيط پيراموني خود مشكوك و محتاطيد كه البته با توجه به يافته هاي شما عجيب نيست ولي در حريم خانه
چنين شكي نشان از چه مي تواند باشد؟!

یا بنا به مسایل عجیبی که دیدم!! مثلا وقتی استخر میرم مسایل پوششی یه! موقع تعویض لباس! رو رعایت میکنم برای اینکه دچار خیلی مسایل نشم و بدونید که!! زنهای کثیف هم در جامعه به نسبت مساوی با مردهای عوضی موجود هستند !

اين درست كه مورد شما در اين باب مصداق داشته و متاسفانه يكي از مسايل جاري در اين كشور است,ولي آيا بيشتر ناشي از شك بسيار عجيب و يا بهتر است بگوييم حساسيت بسيار زياد شما ناشي نمي شود كه كمي بدبينانه به آن مي نگريد؟!

( باز هم این بخاطر این بوده که شاید یک مقدار خوشم نمیاد که هر زنی که ممکنه تمایلات مردانه ! داشته باشه ! ... !! و شاید درست نباشه چیزایی که دیدم رو بیام اینجا جار بزنم که ... ! فقط بدونید که این رفتار خواستگاهش در این هست که هر فردی برای خودش یک سری حریم خصوصی قائله و مثلا خوشش نمیاد با 4 تا همجنس! خودش زیر یک دوش بره و از بعضی تمایلات استقبال کنه !! و این هم نشات ! گرفته از تظاهر به چیزی که نیستم نیست ! و این وضعیت در جامعه هم نشون دهنده بد بودن یا خوب بودن جنس مونث یا مذکر نیست – همونطور که یک میلیون بار گفتم ! در واقع به جنسیت افراد ربطی نداره )

در غرب وقتي شما از خياباني گذر مي نماييد,در جايي ميبينيد(تجربه خودم از سويس)تابلويي هست بدين مضمون:باشگاه همجنس بازان.در زير تابلو نوشته شده:شما مختاريد كه بما بپيونديد تا در تجارب ما شريك شويد و يا نسبت به ما بي اعتنا باشيد ولي از آنچه كه نمي دانيد,نظير زدن توهين و افترا پرهيز نماييد.هيچكس شما را مجبور به پيوستن به ما نمي كند,همان گونه كه هيچ كس از شما چنين درخواستي نمي نمايد.

بطور کلی!
شخص محافظه کاری هستم ! که از هیچ نوع برخورد!! یا خطر!! یا سوهان روح ! استقبال نمیکنم !
و اگر هم استقبال کنم !! گزینشی خواهد بود مسلما و از روابط مثبت و درست ! ( امیدوارم جنبه داشته باشید ! و تعبیری نداشته باشید که مجبور بشم جواب زشتی بهتون بدم !! منظورم در رابطه با روابطم با افراد هست و نه مسایل خاص ! و لاغیر !)

هيچ كس چنين افكاري به مغز خود راه نمي دهد و در افكار دوستان مستقر در اينجا نيز خطور نمي نمايد.اين گونه يك رويه و تند صحبت كردن نه در شان شماست نه در شان اين فوروم.
من چنين استدلال مي نمايم كه متاسفانه يا شما همواره با چنين مسايلي مرتبا برخورد داشته ايد كه تنها روي منفي آن را مي بينيد و يا اينكه بسيار شكاك و دل نگران تمامي وقايعي هستيد كه در اطراف شما رخ مي دهد.
يك سويه نگريستن به مسايل نه در شان شماست نه در شان ما,كه زماني كه اميدوارم مادر خواهيد شد,بيشتر به اين مفاهيم پي خواهيد برد.

پس تا اینجا متوجه شدید که من فردی نیستم که در تریبون های فمینیستی! خواهان برداشته شدن هرنوع پوشش و .. باشم !!
و فردی هم نیستم که دیگران رو بخاطر نوع پوششون مسخره کنم !!
و فردی هم نیستم !! که با خانم های با حجاب مشکل داشته باشم !!
و فردی هم نیستم!!! که قبول نداشته باشم که بعضی ها تو خیابون در واقع هیچی تنشون نیست !! و این نوعی عقده نهفته ی سرباز کرده !! محسوب میشه !! و آدم ناگزیر !! مثل آدم ! لباس میپوشه مگر اینکه قصد داشته باشه! القا کننده منظور خاصی باشه!!

اين فردگرايي و تاكيد بر فرد مرا بياد سخني از آناتول فرانس مي اندازد كه در جايي گفته بود:
هر آنگاه كه در اطرف خود شخصي راديدم كه بر فرديت خويش پاي مي فشرد,تنها از وي بي آنكه تاروپود ذهني اش را تكاني دهم,مي پرسيدم:اين تار عنكبوت هاي فردگرايي را كه بر سراي ذهن خويش آويخته اي را چه زمان خواهي زدود؟

متاسفانه اين هم محصول **** آموزشي ماست كه بقدري در حد افراط راه مي پويد كه چنين فرد گراهايي از آن نشات مي گيرد.

فقط !!
معتقدم که آدم! باید نوع پوشش اش با اعتقاداتش هماهنگ باشه و از پوششی که انتظار میره بیانگر تفکر خاصی باشه !! برای رسیدن به اهدافش استفاده ابزاری نکنه

ارزشهاي هر شخصي براي خود ارزشمند و براي ديگران محترم است ولي همگان را چون خود نپنداريد,همگان شانس آن را بخوبي نداشته اند كه در خانواده مناسب و متناسب شما بدنيا آيند و روند رو به رشدي را طي كنند.بگذاريد آنها خودشان تجربه نمايند كه نهايتا به اندازه موهاي سر هر فرد’اسلوب و فلسفه زندگاني وجود دارد.
ايده آل گرايي و آرمان خواهي در دنياي فعلي بسختي براي خود پاسخي مي يابد.
جوزف كنان كه مشاور ارشد وزارت امور خارجه آمريكا و زماني سفير كبير آمريكا در شوروي سابق(1953) بود,مي گويد:
"ايده ها و خواسته ها ,آرزو را مي سازند ولي حقايق و واقعيت ها زندگاني را".

در واقع !!
صراحتا ! از تظاهر متنفر هستم واز افراد متدیوث! به همچنین!

ومتاسفانه و از بدشانسی یه من یحتمل !!!! دور و بر و در جامعه هرجا من از اون جور خانم ها دیدم اینا بدون استثنا ! یک چیزی شون میشده و کارهایی رو روا میدونستن که آدم نورمال حتی فکرشم به سرش راه نمیده ! پس نتیجه گرفتم که این قشر یک چیزی شون میشه!!

احساس تنفر و انزجار و يك بعدي نگاه به تمامي قضايا و نگريستن به تمامي مطالب بدون در نظر گرفتن مسايل پشت آن و البته داشتن يك ديد رو به گسترش از بالا به پايين و يا بهتر است بگويم-رييس,مرئوسي-مشكلي از جامعه من حل نخواهد نمود.دوستي داشتم كه زماني كه وي از من پرسيد چرا جوانان موهاي خود را بلند مي كنند و مثل ما آدم نمي شوند,گفتم:چرا دنيا را از ديد آنان نگاه نمي كني و خود را با ديگران مقايسه مي كني كه اين هم از ابتكارات و الزامات ما ايرانيان است كه چنين بي محابا به ديگران مي تازند و خود را تافته جدا بافته اي بس روشن فكرانه مي پندارن,غافل از اينكه خود نيز از همين و در همين جمع بسر مي برند.(جمالزاده,كتاب خلق و خوي ما ايرانيان,مقدمه بخش اول)

(متوجه باشید که من جانماز آب نمیکشم در عین اینکه در اینجا به کسی ربطی پیدا نمیکنه که بیام بگم من چی کارا کردم چی کارا نکردم ! فقط میدونم که با وجدانم مشکلی ندارم !

بخش اول سخن شما بسيار عجولانه و در عين حال با در نظر گرفتن پايين بودن سطح فكري و شعور دوستان از طرف شما نگاشته شده بود كه البته اشكالي در آن نيست و اينجا تريبيون آزاد است ولي در بخش بعدي و اينكه شما مي گوييد با وجدان خويش هيچ مشكلي نداري,ياد اين حرف سنت آگوستين مي افتم كه:
"وجدان همچون سگ نگاهبان دري است كه روح شما نام دارد,شما را گاز نمي گيرد ولي با پارس كردن مداوم مانع عبور شما مي شود و همواره پارس مي نمايد.آن كس كه مي گويد وجدانم هماره در آسايش است,يا كودكي است معصوم و يا شوريده اي است (در اصل كلمه ديوانه بود كه نخواستم بار منفي از آن مستفاد گردد)مظلوم كه هيچ نمي داند وجدان چيست؟مگر مي شود بيدار دلي را يافت كه عاري از مشكل و وجدان باشد,حاشا كه چنين نيست!!!)
(از كتاب اعترافات)

انکار نمیکنم که از قشر بازپوش! هم خیلی ها خیلی چیزیشون میشه ولی حداقل به چیزی که نیستن تظاهر نمیکنن ! و این میتونه یک حسن باشه ! یک جور صداقت ! و البته که من به شخصه اگر باهر دو گروه برخورد داشته باشم که بخوان پاشونو در ارتباط با حریم من از گلیمشون دراز تر کنن بسیار دوستانه!! و با استفاده از شیوه های زنانه !! متوجه شون میکنم ! که مسجد جای بعضی کارا نیست ! و خاله زنک هم نیستم با کسی که به من کاری نداشته باشه کاری ندارم طبیعتا ! و اتفاقا روابط اجتماعی خیلی خوبی هم دارم وهرگز توقع ندارم همه مثل من لباس بپوشن یا فکر کنن یا حرف بزنن یا رفتار کنن

سلما اسد,همسر رييس جمهوري فعلي سوريه كه بانوي اول آن كشور هم محسوب مي گردد و انصافا من در كارايي و لياقت اين زن كمتر شك به عوام فريبي ميكنم,و البته باني و سرمنشا خير نيز بخصوص در امور فرهنگي كشورش هم هست,در مصاحبه اي با خبرنگار روزنامه اي اسپانيايي زبان كه متاسفانه نام آن را فراموش كرده ام,مي گويد:"
من هيچ گاه خودم را با آن زن روستايي كه در كار منزل و بيرون از آن دوشادوش خوانواده اش از بامداد تا شامگاه در تلاش معاش است,مقايسه نمي كنم تا بگويم او از من در رتبه پايين تري قرار مي گيرد,بلكه سعي مي نمايم شرايط بهتري را برايش فراهم آورم كه لختي آسودگي بر روانش راه يابد تا بتواند كودكاني بپروراند كه اين كشور به آنها نياز دارد,از ديوان سالاري تا جنگاوري,از صنعت كاري تا ديگر نيازمندي هاي جامعه ام كه شوهرم رييس جمهور آن است نه رييس آن,چراكه اگر چنين شود,آيا ديگران جرات آن را خواهند داشت كه ما را به سخره گيرند؟"
آيا شما كه به ميزان خلوص عقايد و اعتقاداتان بخوبي واقفيد,تاكنون سعي نموده ايد كه بدون ايراد و پند,چنان شخصيتي از خود به معرض ديد عموم بگذاريد تا بر اسا آن از شما تاثير مثبت پذيرند و شما را در يك لذت عميق معنوي
غرق سازند؟يا اينكه ترجيه مي دهيد تافته اي جدا بافته اي باشيد؟

و اما اعتراض ! من در این باره بود که

اینهایی که گفتم و بعد شفاف سازی هم کردم فقط در مورد ایران صدق میکنه و جنابالی ( خودم ) دیدم که شما خارج از این مملکت هرجور دوست داری بگردی هم ( لطفا ! حدودا ! در رنج نورمال بگنجه ! ) هیچ کس بخودش اجازه نمیده که در مورد نوع پوشش ات قضاوت کنه ! یا اصلا نگاهی بهت بندازه ! و احتمالا بخاطر این نیست که خیلی با فرهنگ و با شعورن ! بلکه خیلی ساده چون این مساله عادی هست ! چون برای زن و مرد حریم خصوصی و حق انتخاب پوشش در در درجه اول به عنوان یک انسان و بعدا تمایز جنسیتیشون قایل شدن !

- حالا! من بهتون میگم!! که من همیشه این امکان رو داشتم و دارم که خارج از ایران بطور شایسته! زندگی کنم ولی موندن در اینجا رو انتخاب کردم

پس در این مرحله !!! فکر نکنید که آی ی ی ی!! طرف حسرت به دل هست که با تاپ و شلوارک ! بره گلف بازی کنه !
نخیر! این طور نیست !
در ضمن پز هم نمیدم
نگید پز دادی !
اصولا من هرجا باشم راحت هستم !

بازهم مي گويم خود يك طرفه به قاضي رفته ايد ولي سخن پيرامون اين حرف كه امكان در خارج صحبت كردن براي شما بخوبي مهيا است,بسيار خوب ولي آيا براي همين نسواني كه گلف بازي مي كنند نيز همين طور است؟!
هيچ كس هم نمي تواند و نمي خواهد چنين افكاري كه البته نشات گرفته از شماست,سخن بگويد.نمي دانم چرا شما همانند قضاتي كه در عين حفظ سمت,هم دادستان هستند و هم هيات منصفه و هم وكيل مدافع عمل مي كنيد؟!

........

من در پي 5 سال زبان آموزي مفيد انگليسي كه البته وسع معلوماتم به سرسوزن شما در اين زمينه نمي رسد,يك نكته جالب را ملاحظه نمودم كه فكر كنم براي حسن ختام گفتن آن خالي از لطف نيست.
در يك فيلم آموزشي زبان,فردي ولزي تبار از يك فرد اسكاتلندي(فيلمي براي آشنايي انواع لهجه هاي مختلف)
مي پرسد:ساعت چند است؟ و وي در پاسخ مي گويد:بر طبق آنچه كه ساعت من نشان مي دهد,ساعت فلان است...
ديدن اين نكته با توجه به اطلاعاتي بسيار كم در باب خلق و خو و روحيات انگليسي زبانان ساكن انگلستان و تابعه داشتم,اتين نكته را تداعي نمود كه از ديد آنان همه چيز كاملا بصورت نسبي قلمداد مي شود.با پرس و جويي كه در اين رابطه با برخي مطلعين داشتم,صحت تقريبي آن نيز محرز شد,حال از شما مي پرسم ,شمايي كه بسيار بيشتر از من مطاعه داشته ايد,آيا تاكنون به اين موضوع بر خورده ايد يا خير؟من به تمامي جوانب خود بصورت كاملا نسبي مي نگرم و چونان شما از دريچه مطلق مشاهده نمانمايم.حال نه اينكه اين امر باعث برتري بوده باشد ولي براي ادامه زندگاني لازم است..بقول جكي عزيزمان سخت گيرد جهان بر مردمان سخت گير...
در ضمن ياد آوري نمايم كه سطور فوقاني را تنها با تمامي احترامي كه براي شما قائلم,نوشتم و هيچ گاه هدف كوبش و رانش !!نمي باشد.
در ضمن بقول خودتان:"هيچ..خوش باشيد.." :lol:

 

[tintin]

با با بی خیال
آخه کی اینها رو می خونه ؟

 

[mahdi206]

با با بی خیال
آخه کی اینها رو می خونه ؟

صداتو بيار پايين!
من همه رو خوندم!

 

[shifte shab]

بابا من عكسا رو نديدم !!! لينك كار نميكنه

 

[tintin]

واسه من داد نزن

 

[mahdi206]

واسه من داد نزن

باشه ميارم پايين!

 

[Babak-Aghili]

من كه چيزي نديدم .... عوض شده آدرسش ؟

 

[mahdi206]

من كه چيزي نديدم .... عوض شده آدرسش ؟

:blink: :blink: :blink:
مي بخشين ميشه آواتارتون رو عوض كنين؟

 

[SherlockHolmes]

Quote:
Originally Posted by Azalia
چقذه me از توضیح دادن بدم میاد ! ولی عیبی نداره بخاطر دوستان عزیز این کار شاق رو متحمل میشم !
پس !! اجزه بدین :f34r: ! اجزه بدین :f34r: ! me توضیح بدم !rolleyes:



آزاليل عزيز,اگرچه من از دادن پز روشن فكرانه خودداري مي كنم, :lol: ولي گفتن چند نكته را مفيد مي دانم,توجه داشته باشيد كه نظرات من در تاييد يا رد هيچ يك از گفته هاي شما نيست.
شما تحريك به پاسخ گويي مي شويد تا نيازي به پاسخ گويي در خود احساس نماييد,چراكه چنين استنباط مي كنيد كه من نوعي, در حدي از كف فكري قرار دارم كه نياز به روشن شدن در باب مسايلي دارم كه دلمشغولي هيچيك از ما نيست.

Quote:
Originally Posted by Azalia
اولن! که شفاف سازی کنم که ( تحلیل این مسایل فقط در ایران! از دیدگاه من !) :
من خودم در اجتماع از لحاظ پوشش موجود نامعقولی نیستم و اینقدر میفهمم که هر لباسی برای چه محیطی مناسب هست و بعضا و گاها ! برای حضور در مجامعی ! بنا بر سرلوحه ! خواهی نشوی رسوا همرنگ و لابلابلا ! از عقاید فکریم خیلی کوتاه اومدم و پوششی مناسب جمع انتخاب کردم تا در واقع به اون جمع احترام گذاشته باشم نه اینکه متظاهر به چیزی که نیستم باشم !( این دو مورد فرق دارن از دید من )



اين را قبول دارم كه يك خانم در مقايسه با يك آقا در اين جامعه محدوديت هاي زيادي را متحمل مي شود و ذكر اين نكته هم خالي از لطف نيست كه همين امر منجر به بروز چنين ناهنجاري هايي شده كه بعضا در كوچه و خيابان شاهد آن هستيم و گاه بسته به درجه حساسيت روحيمان ممكن است متاثر نيز گرديم...ولي....
احترام به جمع زماني معني مي يابد كه شما افكار و فرهنگ و روحيات همين جمعي كه به احترام آنها لباس مناسب مي پوشيد را بخوبي درك نموده و يا با آن آشنايي داشته باشيد,در صورتيكه شناخت اين امر بسيار مشكل است,حال نمي گوييم ناممكن ولي زماني مي طلبد كه از حوصله سطور اين مقال خارج است.
در اين صورت و درست زماني كه شما مفتخر به اين هستيد كه بنا به مصلحت جمع ,لباس متناسب آن جمع را براي خود برمي گزينيد,مي توانم بپرسم چگونه مي توانيد اين اضداد را در خود مستحيل نماييد كه هم عقايد خود و آداب و رسوم خود را محفوظ مي داريد و هم اينكه قادريد در اين جمع براحتي بر بخوريد و اگر نگوييم تظاهر مي نماييد,متناجس گرديد.

Quote:
Originally Posted by Azalia

چه بسا که کارگر تو خونه بوده من بخاطر پیشگیری از خطرات احتمالی یه آتی! معقول و محجبه!! حضور پیدا کردم یا اصلا خودمو نشون ندادم ( بازم این بخاطر در نظر گرفتن جنبه طرف مقابل و شرایط اجتماع بوده نه بخاطر تظاهر به چیزی که نیستم ! ) rolleyes:



اين مطلب ذكر مثال مناسبي براي آنچه كه در اين بخش در حال صحبت پيرامون آن هستيم,نيست.حريم خانه شرايط خاص خود را مي طلبد كه در خارج خانه بنوع ديگري است...من از اين حرف چنين استنباط مي نمايم كه شما بسيار نسبت به محيط پيراموني خود مشكوك و محتاطيد كه البته با توجه به يافته هاي شما عجيب نيست ولي در حريم خانه
چنين شكي نشان از چه مي تواند باشد؟!

Quote:
Originally Posted by Azalia

یا بنا به مسایل عجیبی که دیدم!! مثلا وقتی استخر میرم مسایل پوششی یه! موقع تعویض لباس! رو رعایت میکنم برای اینکه دچار خیلی مسایل نشم و بدونید که!! زنهای کثیف هم در جامعه به نسبت مساوی با مردهای عوضی موجود هستند !



اين درست كه مورد شما در اين باب مصداق داشته و متاسفانه يكي از مسايل جاري در اين كشور است,ولي آيا بيشتر ناشي از شك بسيار عجيب و يا بهتر است بگوييم حساسيت بسيار زياد شما ناشي نمي شود كه كمي بدبينانه به آن مي نگريد؟!

Quote:
Originally Posted by Azalia

( باز هم این بخاطر این بوده که شاید یک مقدار خوشم نمیاد که هر زنی که ممکنه تمایلات مردانه ! داشته باشه ! ... !! و شاید درست نباشه چیزایی که دیدم رو بیام اینجا جار بزنم که ... ! فقط بدونید که این رفتار خواستگاهش در این هست که هر فردی برای خودش یک سری حریم خصوصی قائله و مثلا خوشش نمیاد با 4 تا همجنس! خودش زیر یک دوش بره و از بعضی تمایلات استقبال کنه !! و این هم نشات ! گرفته از تظاهر به چیزی که نیستم نیست </B>! و این وضعیت در جامعه هم نشون دهنده بد بودن یا خوب بودن جنس مونث یا مذکر نیست – همونطور که یک میلیون بار گفتم ! در واقع به جنسیت افراد ربطی نداره )




در غرب وقتي شما از خياباني گذر مي نماييد,در جايي ميبينيد(تجربه خودم از سويس)تابلويي هست بدين مضمون:باشگاه همجنس بازان.در زير تابلو نوشته شده:شما مختاريد كه بما بپيونديد تا در تجارب ما شريك شويد و يا نسبت به ما بي اعتنا باشيد ولي از آنچه كه نمي دانيد,نظير زدن توهين و افترا پرهيز نماييد.هيچكس شما را مجبور به پيوستن به ما نمي كند,همان گونه كه هيچ كس از شما چنين درخواستي نمي نمايد.

Quote:
Originally Posted by Azalia

بطور کلی!
شخص محافظه کاری هستم ! که از هیچ نوع برخورد!! یا خطر!! یا سوهان روح ! استقبال نمیکنم !
و اگر هم استقبال کنم !! گزینشی خواهد بود مسلما و از روابط مثبت و درست ! ( امیدوارم جنبه داشته باشید ! و تعبیری نداشته باشید که مجبور بشم جواب زشتی بهتون بدم !! منظورم در رابطه با روابطم با افراد هست و نه مسایل خاص ! و لاغیر !)

هيچ كس چنين افكاري به مغز خود راه نمي دهد و در افكار دوستان مستقر در اينجا نيز خطور نمي نمايد.اين گونه يك رويه و تند صحبت كردن نه در شان شماست نه در شان اين فوروم.
من چنين استدلال مي نمايم كه متاسفانه يا شما همواره با چنين مسايلي مرتبا برخورد داشته ايد كه تنها روي منفي آن را مي بينيد و يا اينكه بسيار شكاك و دل نگران تمامي وقايعي هستيد كه در اطراف شما رخ مي دهد.
يك سويه نگريستن به مسايل نه در شان شماست نه در شان ما,كه زماني كه اميدوارم مادر خواهيد شد,بيشتر به اين مفاهيم پي خواهيد برد.

پس تا اینجا متوجه شدید که من فردی نیستم که در تریبون های فمینیستی! خواهان برداشته شدن هرنوع پوشش و .. باشم !!
و فردی هم نیستم که دیگران رو بخاطر نوع پوششون مسخره کنم !!
و فردی هم نیستم !! که با خانم های با حجاب مشکل داشته باشم !!
و فردی هم نیستم!!! که قبول نداشته باشم که بعضی ها تو خیابون در واقع هیچی تنشون نیست !! و این نوعی عقده نهفته ی سرباز کرده !! محسوب میشه !! و آدم ناگزیر !! مثل آدم ! لباس میپوشه مگر اینکه قصد داشته باشه! القا کننده منظور خاصی باشه!!

اين فردگرايي و تاكيد بر فرد مرا بياد سخني از آناتول فرانس مي اندازد كه در جايي گفته بود:
هر آنگاه كه در اطرف خود شخصي راديدم كه بر فرديت خويش پاي مي فشرد,تنها از وي بي آنكه تاروپود ذهني اش را تكاني دهم,مي پرسيدم:اين تار عنكبوت هاي فردگرايي را كه بر سراي ذهن خويش آويخته اي را چه زمان خواهي زدود؟

متاسفانه اين هم محصول **** آموزشي ماست كه بقدري در حد افراط راه مي پويد كه چنين فرد گراهايي از آن نشات مي گيرد.

Quote:
Originally Posted by Azalia
فقط !!
معتقدم که آدم! باید نوع پوشش اش با اعتقاداتش هماهنگ باشه و از پوششی که انتظار میره بیانگر تفکر خاصی باشه !! برای رسیدن به اهدافش استفاده ابزاری نکنه



ارزشهاي هر شخصي براي خود ارزشمند و براي ديگران محترم است ولي همگان را چون خود نپنداريد,همگان شانس آن را بخوبي نداشته اند كه در خانواده مناسب و متناسب شما بدنيا آيند و روند رو به رشدي را طي كنند.بگذاريد آنها خودشان تجربه نمايند كه نهايتا به اندازه موهاي سر هر فرد’اسلوب و فلسفه زندگاني وجود دارد.
ايده آل گرايي و آرمان خواهي در دنياي فعلي بسختي براي خود پاسخي مي يابد.
جوزف كنان كه مشاور ارشد وزارت امور خارجه آمريكا و زماني سفير كبير آمريكا در شوروي سابق(1953) بود,مي گويد:
"ايده ها و خواسته ها ,آرزو را مي سازند ولي حقايق و واقعيت ها زندگاني را".

Quote:
Originally Posted by Azalia


در واقع !!
صراحتا ! از تظاهر متنفر هستم واز افراد متدیوث! به همچنین!
</B>
ومتاسفانه و از بدشانسی یه من یحتمل !!!! دور و بر و در جامعه هرجا من از اون جور خانم ها دیدم اینا بدون استثنا ! یک چیزی شون میشده و کارهایی رو روا میدونستن که آدم نورمال حتی فکرشم به سرش راه نمیده ! پس نتیجه گرفتم که این قشر یک چیزی شون میشه!!




احساس تنفر و انزجار و يك بعدي نگاه به تمامي قضايا و نگريستن به تمامي مطالب بدون در نظر گرفتن مسايل پشت آن و البته داشتن يك ديد رو به گسترش از بالا به پايين و يا بهتر است بگويم-رييس,مرئوسي-مشكلي از جامعه من حل نخواهد نمود.دوستي داشتم كه زماني كه وي از من پرسيد چرا جوانان موهاي خود را بلند مي كنند و مثل ما آدم نمي شوند,گفتم:چرا دنيا را از ديد آنان نگاه نمي كني و خود را با ديگران مقايسه مي كني كه اين هم از ابتكارات و الزامات ما ايرانيان است كه چنين بي محابا به ديگران مي تازند و خود را تافته جدا بافته اي بس روشن فكرانه مي پندارن,غافل از اينكه خود نيز از همين و در همين جمع بسر مي برند.(جمالزاده,كتاب خلق و خوي ما ايرانيان,مقدمه بخش اول)

Quote:
Originally Posted by Azalia

(متوجه باشید که من جانماز آب نمیکشم در عین اینکه در اینجا به کسی ربطی پیدا نمیکنه که بیام بگم من چی کارا کردم چی کارا نکردم ! فقط میدونم که با وجدانم مشکلی ندارم !



بخش اول سخن شما بسيار عجولانه و در عين حال با در نظر گرفتن پايين بودن سطح فكري و شعور دوستان از طرف شما نگاشته شده بود كه البته اشكالي در آن نيست و اينجا تريبيون آزاد است ولي در بخش بعدي و اينكه شما مي گوييد با وجدان خويش هيچ مشكلي نداري,ياد اين حرف سنت آگوستين مي افتم كه:
"وجدان همچون سگ نگاهبان دري است كه روح شما نام دارد,شما را گاز نمي گيرد ولي با پارس كردن مداوم مانع عبور شما مي شود و همواره پارس مي نمايد.آن كس كه مي گويد وجدانم هماره در آسايش است,يا كودكي است معصوم و يا شوريده اي است (در اصل كلمه ديوانه بود كه نخواستم بار منفي از آن مستفاد گردد)مظلوم كه هيچ نمي داند وجدان چيست؟مگر مي شود بيدار دلي را يافت كه عاري از مشكل و وجدان باشد,حاشا كه چنين نيست!!!)
(از كتاب اعترافات)

Quote:
Originally Posted by Azalia

انکار نمیکنم که از قشر بازپوش! هم خیلی ها خیلی چیزیشون میشه ولی حداقل به چیزی که نیستن تظاهر نمیکنن ! و این میتونه یک حسن باشه ! یک جور صداقت ! و البته که من به شخصه اگر باهر دو گروه برخورد داشته باشم که بخوان پاشونو در ارتباط با حریم من از گلیمشون دراز تر کنن بسیار دوستانه!! و با استفاده از شیوه های زنانه !! متوجه شون میکنم ! که مسجد جای بعضی کارا نیست ! و خاله زنک هم نیستم با کسی که به من کاری نداشته باشه کاری ندارم طبیعتا ! و اتفاقا روابط اجتماعی خیلی خوبی هم دارم وهرگز توقع ندارم همه مثل من لباس بپوشن یا فکر کنن یا حرف بزنن یا رفتار کنن




سلما اسد,همسر رييس جمهوري فعلي سوريه كه بانوي اول آن كشور هم محسوب مي گردد و انصافا من در كارايي و لياقت اين زن كمتر شك به عوام فريبي ميكنم,و البته باني و سرمنشا خير نيز بخصوص در امور فرهنگي كشورش هم هست,در مصاحبه اي با خبرنگار روزنامه اي اسپانيايي زبان كه متاسفانه نام آن را فراموش كرده ام,مي گويد:"
من هيچ گاه خودم را با آن زن روستايي كه در كار منزل و بيرون از آن دوشادوش خوانواده اش از بامداد تا شامگاه در تلاش معاش است,مقايسه نمي كنم تا بگويم او از من در رتبه پايين تري قرار مي گيرد,بلكه سعي مي نمايم شرايط بهتري را برايش فراهم آورم كه لختي آسودگي بر روانش راه يابد تا بتواند كودكاني بپروراند كه اين كشور به آنها نياز دارد,از ديوان سالاري تا جنگاوري,از صنعت كاري تا ديگر نيازمندي هاي جامعه ام كه شوهرم رييس جمهور آن است نه رييس آن,چراكه اگر چنين شود,آيا ديگران جرات آن را خواهند داشت كه ما را به سخره گيرند؟"
آيا شما كه به ميزان خلوص عقايد و اعتقاداتان بخوبي واقفيد,تاكنون سعي نموده ايد كه بدون ايراد و پند,چنان شخصيتي از خود به معرض ديد عموم بگذاريد تا بر اسا آن از شما تاثير مثبت پذيرند و شما را در يك لذت عميق معنوي
غرق سازند؟يا اينكه ترجيه مي دهيد تافته اي جدا بافته اي باشيد؟


Quote:
Originally Posted by Azalia
و اما اعتراض ! من در این باره بود که

اینهایی که گفتم و بعد شفاف سازی هم کردم فقط در مورد ایران صدق میکنه و جنابالی ( خودم ) دیدم که شما خارج از این مملکت هرجور دوست داری بگردی هم ( لطفا ! حدودا ! در رنج نورمال بگنجه ! ) هیچ کس بخودش اجازه نمیده که در مورد نوع پوشش ات قضاوت کنه ! یا اصلا نگاهی بهت بندازه ! و احتمالا بخاطر این نیست که خیلی با فرهنگ و با شعورن ! بلکه خیلی ساده چون این مساله عادی هست </B>! چون برای زن و مرد حریم خصوصی و حق انتخاب پوشش در در درجه اول به عنوان یک انسان و بعدا تمایز جنسیتیشون قایل شدن !

- حالا! من بهتون میگم!! که من همیشه این امکان رو داشتم و دارم که خارج از ایران بطور شایسته! زندگی کنم ولی موندن در اینجا رو انتخاب کردم

پس در این مرحله !!! فکر نکنید که آی ی ی ی!! طرف حسرت به دل هست که با تاپ و شلوارک ! بره گلف بازی کنه !
نخیر! این طور نیست !
در ضمن پز هم نمیدم
نگید پز دادی !
اصولا من هرجا باشم راحت هستم !



بازهم مي گويم خود يك طرفه به قاضي رفته ايد ولي سخن پيرامون اين حرف كه امكان در خارج صحبت كردن براي شما بخوبي مهيا است,بسيار خوب ولي آيا براي همين نسواني كه گلف بازي مي كنند نيز همين طور است؟!
هيچ كس هم نمي تواند و نمي خواهد چنين افكاري كه البته نشات گرفته از شماست,سخن بگويد.نمي دانم چرا شما همانند قضاتي كه در عين حفظ سمت,هم دادستان هستند و هم هيات منصفه و هم وكيل مدافع عمل مي كنيد؟!

........

من در پي 5 سال زبان آموزي مفيد انگليسي كه البته وسع معلوماتم به سرسوزن شما در اين زمينه نمي رسد,يك نكته جالب را ملاحظه نمودم كه فكر كنم براي حسن ختام گفتن آن خالي از لطف نيست.
در يك فيلم آموزشي زبان,فردي ولزي تبار از يك فرد اسكاتلندي(فيلمي براي آشنايي انواع لهجه هاي مختلف)
مي پرسد:ساعت چند است؟ و وي در پاسخ مي گويد:بر طبق آنچه كه ساعت من نشان مي دهد,ساعت فلان است...
ديدن اين نكته با توجه به اطلاعاتي بسيار كم در باب خلق و خو و روحيات انگليسي زبانان ساكن انگلستان و تابعه داشتم,اتين نكته را تداعي نمود كه از ديد آنان همه چيز كاملا بصورت نسبي قلمداد مي شود.با پرس و جويي كه در اين رابطه با برخي مطلعين داشتم,صحت تقريبي آن نيز محرز شد,حال از شما مي پرسم ,شمايي كه بسيار بيشتر از من مطاعه داشته ايد,آيا تاكنون به اين موضوع بر خورده ايد يا خير؟من به تمامي جوانب خود بصورت كاملا نسبي مي نگرم و چونان شما از دريچه مطلق مشاهده نمانمايم.حال نه اينكه اين امر باعث برتري بوده باشد ولي براي ادامه زندگاني لازم است..بقول جكي عزيزمان سخت گيرد جهان بر مردمان سخت گير...
در ضمن ياد آوري نمايم كه سطور فوقاني را تنها با تمامي احترامي كه براي شما قائلم,نوشتم و هيچ گاه هدف كوبش و رانش !!نمي باشد.
در ضمن بقول خودتان:"هيچ..خوش باشيد.." :lol:

 

[tintin]

شرلوك منو مسخره كردي ؟

 

[SherlockHolmes]

اسي جان!!من الان نوشنته هاي شما رو خواندم!!اما يه مشكل نسبتا بزرگ بهاش دارم اونم اينه كه تك تك صحبتهاي شما روشنه

ولي منظور كلي شما از گفته ها تون مشخص نيست!!يعني الان آزاليا مشكل بتونه بهش پاسخ بده!چون اصلا مشخص نيست شما چه چيزي منظورتون بوده.

امكان داره نظرتون رو در مورد مسايل اجتماعي بي پرده بگيد؟

 

[SherlockHolmes]

د بيا!!:hmm:

حالا كه من بحثو برگردوندم تو بيا خارجش كن!!

نه عزيز فقط ميخواستم اون صفحه تموم شه!!

 

[esfandiyar2002]

اسي جان!!من الان نوشنته هاي شما رو خواندم!!اما يه مشكل نسبتا بزرگ بهاش دارم اونم اينه كه تك تك صحبتهاي شما روشنه

ولي منظور كلي شما از گفته ها تون مشخص نيست!!يعني الان آزاليا مشكل بتونه بهش پاسخ بده!چون اصلا مشخص نيست شما چه چيزي منظورتون بوده.

امكان داره نظرتون رو در مورد مسايل اجتماعي بي پرده بگيد؟

اولا به تن تن هاي شما نيازمنديم شديد براي پروژه...مرد حسابي پي ام مي دي بعدش هم در ميري؟! :lol:
دوما,من يك جوابيه ساده ارسال كردم,وگرنه من مصلح اجتماعي نيستم و يا جامعه شناس كه بخوام نظر بدم!!!! :lol:
شما مطمئن باش آزاليل عزيز,اين قدر گرفتاره كه وقت خواندن و جواب گويي نداره و در ثاني چه ضرورتي به جواب گويي داره؟!

امكان داره نظرتون رو در مورد مسايل اجتماعي بي پرده بگيد؟

نظرات من جمع بندي نداشت,قبول مي كنم چون وقتي تايپ كردم و نوشتم,في البداهه بود و وقت نكردم سر شب براي اون جمع بندي هم تحليل كنم.
ساده برايتان بگويم:قبلا من بسيار ايده آل گرا و معني گرا بودم و آثار سارتر و ...كه ماشاالله همه هم بخوبي مي شناسند و پز روشنفكرانه اونا را ميدن(مدل آزاليل شد!!! :lol: )مطالعه مي كردم,بعد كه به آثار آناتول فرانس روي آوردم,ديدم اين مرد چه كرده,بدبختنانه ترجمه هاي فارسي اون يا ناقصه يا اغلاط زياد داره و بايد اصل انگليسي اونو(چون من به فرانسه آشنايي دارم و مسلط نيستم)خواند.
اين آدم به من ياد داد كه بينشم را عوض كنم و واقع گرا و آسان گرا شوم.
مثل اينكه بازهم جواب شما نشد و شما فقط فهميديد من چه خوانده ام!!! :lol: ببخشيد,بازهم براي پزيدن نبود,حاشا و كلا..
" زندگي بسيار كوتاه تر از آني است كه به مجاب كردن اين وآن بگذرد يا به تغيير يك **** فكري منجر گردد,اگر شما خود را در امواج سيال زندگاني و فكري رها سازيد و عضو هيچ باشگاه و **** فكري و عقيدتي و...نباشيد,منافع و فوايد آن براي همگان دامن گير خواهد شد..گذر زمان لازم است و در پس آن تغييرات حاصل مي شوند,حال ممكن است اين تغييرات بازهم دلخواه شما نباشند,اشكالي ندارد,شما بهره لازم را برده ايد و ديگران نيز..."(روسو در كتاب قرارداد اجتماعي)
من جدا معذرت مي خواهم كه يادي از ايام شباب خودم كردم و ممنونم از وقتي كه براي مطالعه تفكر سيال من پرداختيد,اين امر نشان از اهميت داشتن افكار من براي كسي است كه آن را درك مي كند و به آن احترام مي گذارد.
من براي اين اهميت و احترام شما ارزش قائلم.
يادتان هست در نمايشگاه در اولين برخورد به شما چه گفتم؟!
سنتان كمتر از پختگي پست هايتان بود.
ولي خوب:
بزرگي به عقل است نه به سال(انجيل متي,باب ذكريا) :lol:

 

[mahdi206]

بابا اينقدر پستهاي طولاني نزنين!
يه پيشنهاد دارم براي احسان! هر كي بخواد پستهاي بيشتر از 10 خط بزنه بايد پول بده!
ديگه يكي دو تا سه تا رو ميشه خوند ولي وقتي زياد بشه از حوصله خارج ميشه!

 

[vmf]

1- پیشنهاد می کنیم از این بحث های نکنید. چون حکایت تاپیک های سیاسی میشه که....... توجه:::: این جا یک فروم تخصصی هست!!! ( اره جون عمه هممون

)
2- این ظاهرا من با این اسفندیار یک نسبتی دارم!! چون در هر دوی ما ژن زیاد نویسی (یا زیاد تایپ کنی!) وجود داره

3- اهای مهدی. چی از این پیشنهاد ها میدی. حداقل فکر جیب من رو بکن.

 

[mahdi206]

1- پیشنهاد می کنیم از این بحث های نکنید. چون حکایت تاپیک های سیاسی میشه که....... توجه:::: این جا یک فروم تخصصی هست!!! ( اره جون عمه هممون

)
2- این ظاهرا من با این اسفندیار یک نسبتی دارم!! چون در هر دوی ما ژن زیاد نویسی (یا زیاد تایپ کنی!) وجود داره

3- اهای مهدی. چی از این پیشنهاد ها میدی. حداقل فکر جیب من رو بکن.

كم گوي و گزيده گوي چون در ............ تا ز اندك تو جهان شود پر