برگزیده های پرشین تولز

خاطرات از پارک ارم

miladwwe

Registered User
تاریخ عضویت
8 جولای 2012
نوشته‌ها
1,838
لایک‌ها
1,487
محل سکونت
ی جای بد
دوستان این تاپیکو زدم هر کسی خاطره ای داره تو پارک ارم وپارک های دیگه بیاد تعریف کنه

من خودم چند وقت پیش رفتم پارک ارم حدودساعت3ظهری بود با داداشم وداییم وپسر عموم تو چمن ها نشسته بودیم
 
Last edited:

داش علی

کاربر فعال گرافیک
کاربر فعال
تاریخ عضویت
5 ژوئن 2008
نوشته‌ها
1,996
لایک‌ها
942
محل سکونت
داش علی
یادش بخیر.
یه پدربزرگ داشتم، خدا رحمتش کنه، مسئول بخش گل و گیاه و فضای سبز پارک ارم بود.
وقتی باهاش میرفتم پارک ، یه برگه با امضای رئیس پارک برام میگرفت و میگفت برو خوش باش ...
لونا1 ، لونا 2، باغ وحش ، همه جلو ما لنگ مینداختن. منم در عوضش براشون کار رایانشونو(سال 77-78 هرکی بلد بود انگار دکتره!) راه مینداختم.
یادمه یه بار رفتیم باغ وحش، شیرا 2 ماه بود زاییده بودن. 13-14 تا بچه شیر کنار هم . انقدر ذوق مرگ شدم رفتم سمت بچه ها ، ییـــهو مامان شیره پرید سمت من ، نزدیک بود بخیسم به خودم از ترس:دی، شانس آوردم جلوم حفاظ بود.
خلاصه خیلی خیلی خیلی خوش میگذشت.
 

amirrezaVafaie5

Registered User
تاریخ عضویت
18 آپریل 2012
نوشته‌ها
656
لایک‌ها
249
محل سکونت
i don't know

داش علی

کاربر فعال گرافیک
کاربر فعال
تاریخ عضویت
5 ژوئن 2008
نوشته‌ها
1,996
لایک‌ها
942
محل سکونت
داش علی
مگه چند تا داری؟:دی
دو تا :دی
این " یک " نشانه معرفه نکره(یا همچین چیزیه) . مثل " پسری" که میتونی بگی " یک پسر" . بر فرض مثال جمله " یک پسری زد تو گوش یک دختری ". لذا فارسی را پاس بداریم. خدا رو شکر ادبیاتمم خوبه ها :دی
 

Stranger.

Registered User
تاریخ عضویت
8 دسامبر 2011
نوشته‌ها
98
لایک‌ها
166
خاطره که زیاده...
ولی پر رنگ تر از همه برام دو یا سه سال پیش
برای اولین بار در عمرم بالاخره رفتم ترن سوار شدم!
به اجبار روی صندلی جلو...
اول هر سراشیبی که تق تق ش در میومد خودم رو فحش میدادم و حلقم رو آماده میکردم برای عربده!
نمیفهمم چه جذابیتی داره بازی های از این دست و رنجر و ...؟
خارجی ها چی میکشند با اون ترن های عجیب و غریب شون....
 

a1a169

Registered User
تاریخ عضویت
19 سپتامبر 2011
نوشته‌ها
171
لایک‌ها
43
تونل وحشتش خیلی چرته
 

b.yasini

کاربر فعال تاریخ و پزشکی و سلامت
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
7,666
لایک‌ها
2,930
محل سکونت
Living in Dreams
تونل وحشتش خیلی چرته

اگر بچه 6 ساله بودی فکر می کنم می رفتی تونل وحشت تا یک سال نمی تونستی حتی کلمه چرت رو تلفظ کنی.!!!

من یادمه 7 سالم بود رفتم ارم تونل وحست یکی از فامیا های 3 سالمه رو هم بزرو سوار کردم اما باباش نفهمید. مسوول ترن هم اصلا متوجه نشد. طرف تا 1 سال و نیم لال شده بود حرف نمی زد.
 

hoorsa

کاربر ویژه گفتگوی آزاد
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2011
نوشته‌ها
2,505
لایک‌ها
1,705
نزدیک 10 سالم بود که رفتیم با دختر خاله و ....
من و دختر خالم چون بچه بود هی میرفتیم یواشکی جلو که بتونیم زودتر سوار شیم
هی میرفتیم هیچ کسم محلمون نمیذاشت
آخر سر رفتیم پیش 1 خانوم آقای خیلی مهربون
طفلکیا از منم خیلی خوششون اومده بود خودشون بچه دار گفت نشدن
:دی
خلاصه وایسادیم به حرف زدن باهاشون تا نوبتمون شد .خلاصه تا رسید به ما گفت شما نمیتونین سوار شین
هی آقا تورو خدا بذار ما بریم کلی تو صف بودیم
نذاشت دیگه
داداشم و اون یکی دختر خالم که از ما بزرگتر بودن رفتن ما موندیم گریون
 

asadiweb

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2009
نوشته‌ها
963
لایک‌ها
135
در خردسالی خاطره زیاده از این پارک

مهم اش همین تونل وحشت هست که دوستان گفتن اون چرخ و فلک که گوریل انگوری هم داشت دوست داشتم زیاد سوار می شدم

اول ها که هر وقت می رفتیم تونل وحشت چشم هام رو می بستم تا وحشت نکنم

آخر سر ها دلیر شدم دیدم توی تونل یکسری سایه هست که سرکاریه !! انوقت بود که دست خالی دنیا برای کودکی مثل من رو شد

از باغ وحش هم خیلی خوشم می یومد هر بار می رفتیم یه دو سه ساعتی حیونا رو نگاه می کردم نمی دونم چرا آکواریم هاش رو بیشتر نگا می کردم

این بود خاطره من در دور و بر ۵ - ۶ سالگی
 

hoorsa

کاربر ویژه گفتگوی آزاد
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2011
نوشته‌ها
2,505
لایک‌ها
1,705
پس من چقدر پر رو بودم من از تونل وحشت که اصلا نمیترسیدم
تازه یه بار رفتم شهر بازی پر رو پر رو با بابام رفتم رنجر سوار شدم ولی به حدیییییییی ترسیده بودم که گاهی به بابام میگم تو نگفتی من میفتم سکته میکنم
والا به خدا
 

b.yasini

کاربر فعال تاریخ و پزشکی و سلامت
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
7,666
لایک‌ها
2,930
محل سکونت
Living in Dreams
پس من چقدر پر رو بودم من از تونل وحشت که اصلا نمیترسیدم
تازه یه بار رفتم شهر بازی پر رو پر رو با بابام رفتم رنجر سوار شدم ولی به حدیییییییی ترسیده بودم که گاهی به بابام میگم تو نگفتی من میفتم سکته میکنم
والا به خدا

شما احتمالا خود پسر شجاع نبودی؟

Sent from my GT-I9100 using Tapatalk
 

Hamid2day

مدیر ارشد
مدیر انجمن
مدیر ارشد
تاریخ عضویت
1 مارس 2006
نوشته‌ها
21,249
لایک‌ها
20,109
محل سکونت
اوهایو - دیتون
من فقط اون موتور سوار که روی تخته دور تا دور می چرخیدو یادم هست.
 

داش علی

کاربر فعال گرافیک
کاربر فعال
تاریخ عضویت
5 ژوئن 2008
نوشته‌ها
1,996
لایک‌ها
942
محل سکونت
داش علی

b.yasini

کاربر فعال تاریخ و پزشکی و سلامت
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
7,666
لایک‌ها
2,930
محل سکونت
Living in Dreams

-Pegah-

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
5 آگوست 2012
نوشته‌ها
38
لایک‌ها
11
محل سکونت
تهران
وای اولین بار که ترنش رو سوار شدم یادم نمیره
اینقد ترسیده بودم زبونم بند اومده بود
یادش بخیر...
 

b.yasini

کاربر فعال تاریخ و پزشکی و سلامت
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
7,666
لایک‌ها
2,930
محل سکونت
Living in Dreams
وای اولین بار که ترنش رو سوار شدم یادم نمیره
اینقد ترسیده بودم زبونم بند اومده بود
یادش بخیر...

فکر کنم همون سالها یکبار ترن افتاد که چند سال ترن ارم تعطیل بود شانس آوردی

Sent from my GT-I9100 using Tapatalk
 
بالا