آقا ما این همه خاطره تعریف کردیم یه داستانم الان یادم اومد بگم براتون :
من خدمت یگانیم شورایعالی پزشکی بود یعنی از سربازهایی که میخواستن معاف بشن و سربازای دادسرایی بگیر تا جانبازان و اسرا میامدن اونجا، البته کارمند های غیر نظامی هم میومدن ... داستان من هم مربوط به یکی از همین
کارمند هاست ... آقا این بنده خدا شاید بگم بالای 6 ، 7 بار اومده بود رفته بود هر سری هم میومد یه مدرک پزشکی جدید میاورد بزاریم لای پروندش دیگه قطر پرونده شده بود نزدیک 10 سانت
هر دفعه هم دکترای کمیسون به یه بهونه میپبچوندش اینم بگم که یارو از این
کردای کرمانشاه بود هیکل تو مایه های رضا زاده :lol: خلاصه دیگه حسابی از دست رئیس کمیسیون شاکی شده بود ( خداییش هم حق داشت ) میگفت اگه ایندفعه هم پرونده منو رد کنن این دکتر رو نفلش میکنم
:wacko: ... تا اینکه زد دوباره پروندشو رد کردن.. آقا
ما دیدیم یه شنبه (کمیسیون هر هفته شنبه ها بود ) این یارو آمد... همینطوری آمد از جلو پذیرش که ما میشستیم رد شد و مستقیم رفت تو اتاق دکتر !!!
ماهم دنبالش ... هیچی دیگه ما که رسیدیم دیدیم رفته یقه دکتر رو گرفته از پشت میز بلندش کرده کشیدش به فحش
دکتره هم (البته سرهنگ هم بود) حسابی ترسیده بود
تو اون لحظه واقعا خیلی دلمون میخواست که این دکتره یه گوشمالی بشه
( انقد که اذیتمون کرده بود ) ولی دیگه حراست آمد و اوضاع ختم به خیر شد .. اون یارو رو هم بردن دیگه نمیدونم چکارش کردن .... :wacko:
:happy: