برگزیده های پرشین تولز

خاطرات رانندگی و دریافت گواهینامه....

batoobato

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
5 ژانویه 2005
نوشته‌ها
1,977
لایک‌ها
6,557
سلام اکثر آدم ها معمولاً خاطرات جالب و سرگرم کننده ای از اولین رانندگیهاشون و یا اون آزمون رانندگی و اینها دارند اگر دوست داشتید بیاید اینجا تعریف کنید....نتیجه اش هم اینه که بچه هایی که رانندگی بلد نیستن و میخوان پشت فرمون بشینن با دیدن این تاپیک اعتماد به نفس پیدا میکنن.......غالباً افراد یک حس خاصی و منحصر به فردی رو در روز امتحان رانندگی و یا اولین باری که پشت فرمون میشینن تجربه میکنند بد نیست این احساسات رو با هم به اشتراک بزاریم............
 

patteerr

Registered User
تاریخ عضویت
27 مارس 2009
نوشته‌ها
4,016
لایک‌ها
3,141
افسر ما از وقتي روندم تا وقتي وايسادم با موبايل حرف زد اصلا نفهميد چي شد . اخر سرم امضا كرد . بقيه هركي كه مونده بودن افتادن . ...
 

batoobato

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
5 ژانویه 2005
نوشته‌ها
1,977
لایک‌ها
6,557
افسر ما از وقتي روندم تا وقتي وايسادم با موبايل حرف زد اصلا نفهميد چي شد . اخر سرم امضا كرد . بقيه هركي كه مونده بودن افتادن . ...
حالا حرفم نمیزد قبول میشدی یا نه؟
 

kaveh_hazhir

کاربر فعال و منتخب سال 90 انجمن موسیقی<br>کاربر فع
کاربر فعال
تاریخ عضویت
11 جولای 2010
نوشته‌ها
373
لایک‌ها
609
محل سکونت
Rasht
سلام، در راستای انتقال تجربیات ارزندم!:D یادمه که...

روز امتحان تئوری، من با دو تا غلط قبول شدم به همراه دو نفر دیگه. به ما گفتند که چون شما همین دفعه اول رو قبول شدین، می تونین برین و بدون نوبت امتحان عملی بدین...

منم حالا قشنگ دو ماه بود دست به فرمون نشده بودم، میخواستم شانسمو امتحان کنم... تِر زدم رفت پی کارش... چهار مرتبه خاموش کردم!! افسر با اُردنگی منو پرت کرد از تو ماشین بیرون!:wacko:
به این دلیل ما تصمیم رو بر این گرفتیم که 12 تومن پول رایج اون زمان رو بدیم و بریم نزد آموزنده یاد بگیریم. که خداییشم هر چی خواست یاد بده همه رو بلد بودم. فقط نمیدونم چرا جلو افسر آبرو ریزی کردم...

خلاصه سر دومین بار یه پراید داغون ابو تیاره افتاد گیرمون، اون روز از 30 نفر، دو نفر تونستن راش ببرن! همونا هم قبول شدن و من موندم و باز شرمندگی جلو بابا. حالا بیا هرچقد توضیح بده که ایراد از ماشین بوده، مگه باورشون میشه؟

سرتونو بدرد آوردم، دفعه سوم که داشتم میرفتم امتحان، بابام گفت این دفعه اگه نگرفتی، خونه نیا... و اینگونه بود که بدلیل جبری که بالا سرم بود، مجبور شدم قبول شم. الان ازون ماجرا 4.5 سالی میگذره... یادش بخیر.:rolleyes:
 

meka1

Registered User
تاریخ عضویت
11 دسامبر 2006
نوشته‌ها
379
لایک‌ها
189
یادمه من از همون اول دبیرستان ماشین بابام رو بر می داشتم و توکوچه اطراف یه دور می زدیم یه بار تصمیم گرفتم بزنم دل رو به دریا و برم داخل شهر :rolleyes: خلاصه ماشین رو یواشکی ومخفیانه :rolleyes: برداشتم و رفتم داخل شهر ولی خداییش چیزم تو دهنم اومده بود اونم فقط به این خاطر که اگه پلیس می گرفتم بدبخت میشدم :p اونجا اول دبیرستان بودم هنو :blink: خداییش خیلی حال داد برای اولین بار تو اون سن زدم داخل شهر تنها با ماشین :eek: هیچ وقت یادم نمیره !! ولی خداییش دست فرمونم خوب بود از همون بچگی :cool: برای بعد چند سال هم که دیگه می تونستیم گواهینامه بگیریم حس گواهینامه گرفتن نبود اصلا حوصله کلاس ها نبود چون اجباری بود :hmm: بالاخره رفتم اسم نوشتم و به یارو گفتم من کلاس ها رو نمیام جون ننت امضا کن حضور در کلاس رو ما بریم :p خلاصه یه جلسه کلا رفتم تا امضا کرد :D ولی خداییش اعصابم خورد شد همون یه جلسه یادمه اصلا نمیزاشت دنده 3 کنم می گفتم با دنده 2 برو :wacko: اعصاب ما خورد شده بود ! خلاصه موقع امتحان کتبی شد و ما رفتیم از امتحان تئوری وکتبی بیشتر از عملیش می ترسیدم :p سوال ها که اومد جلوی ما کپ کردم خداییش گزینه هاش خیلی شبیه هم بود ولی خدا رو شکر پاس کردیم :) یادمه یه سربازه هم بود که بار 24 امش بود میومد امتحان تئوری میداد جز پیر غلامان ازمون بود :D گویا سرهنگ **** که این سربازه اونجا خدمت می کرد زنگ زده بود گفته بود اینو دیگه قبول کنن :D:D عملیش هم رفتیم بدیم نفر اول چنان چیز دست بود که من صندلی عقب نشسته بودم یه چیزایی اومد تو دهنم از ترس یارو پاش رو گذاشته بود رو گاز داشت میرفت تو دل یه ماشین که پارک بود سرهنگه چنان پاش رو گذاشت رو ترمز که یه چند متر خط ترمز افتاد و یارو با لگد به بیرون هدایت کرد ما هم خلاصه بار اول قبول شدیم و خیالمون راحت شد
 

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
33
مهدی تو بار اول عملی رو قبول شدی؟:blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink:
 

JVD

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
30 آپریل 2010
نوشته‌ها
5,650
لایک‌ها
6,500
سن
39
سلام
اون موقع که من امتحان دادم با پیکان امتحان میگرفتن.
سری اول امتحان اون روز بودم ولی تو اون چهار نفر که سری اول سوار شده بودیم من اخری بودم. یعنی خودم اینطوری خواستم که بیشتر قلق سرهنگه و ماشین بیاد دستم. هر سه نفر رد شدند و منم دیگه تقریبا خودم رو باختم. قبول داشتم که هر سه نفر بخاطر ضعف خودشون یا حالا هول شدن رد شده بودند ولی خب استرسش به منم رسید. سرهنگه با اینکه ظاهر مهربونی داشت ولی سختگیر بود. خلاصه شروع کردم دیگه همه چیز و رعایت کردم. تو عمرم اونطوری تمرکز کردن رو تجربه نکرده بودم. برای پارک جلو یه پارکینگ رو بهم گفت که با اجازه خودش که رو پل هست پارک کردم و دور زدن و خلاصه همه چیز مرحله به مرحله خوب پیش میرفت. کم کم امید داشتم که ردم نمیکنه ولی دقیقا به سبک فوتبالی تا سوت اخر شل نگرفتم. رسیدم نزدیک اونجایی که سوار شده بودیم و بقیه منتظر بودند. برگه ام رو مهر و امضا کرد و گفت برو انجا ایست کن ماشینم خاموش کن. رفتم و از ذوقم تا ایست کردم آقا بگو چی شد؟ خاموش کردم! گفت ماشین سوئیچ داره نه اینکه تو دنده خاموش کنی! فهمیده بود از ذوقم حواسم جمع نبوده. گفت حالا اینها ببینن تو خاموش کردی نمیگن چه طوری من قبولت کردم؟ هیچی نگفتم که یهو پشیمون نشه. خلاصه رضایت داد و جالب اینکه اون سه تای دیگه که عقب نشسته بودن بیشتر از من خوشحال شدند که طرف لج نکرده.
خدا وکیلی ماشینه اونقدر هرز بود که نگو / فرمونش سفت نبود انصافا ولی کلا خلاصی داشت در حد جام جهانی. پات میرفت رو گاز میخواست بپره. اصلا یه چیزی بود این ماشین. نفر دوم که رد شده بود وقتی اومد عقب گفت جناب با این ماشین مسافر کشی میکنن؟ سرهنگه برگشت یه نگاش کرد منم خودم و زدم به اون راه که از چشم من نبینه :دی
 

Yousef

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
6,810
لایک‌ها
4,952
محل سکونت
So Close, So Far
من سال 80 گواهینامه گرفتم
و الان موقع تمدیدشه :دی
چهار نفر رو صدا زد که برن تو ماشین
منم توی اون چهار نفر، نفر اول بودم
نشستم تو ماشین. همه چیز خوب و بدون دردسر پیش رفت
تا اینکه گفت پشت اون ماشین پارک کن
منم کنار ماشین نگه داشتم و رفتم که دنده عقب بگیرم برم تو پارک. تا سرم رو برگردوندم عقب، دیدم شیش تا چشم دارن به من نگاه میکنن :D
نمیدونم چرا تا اونها رو دیدم و چهره هاشون رو، کلا استرس گرفت من رو دیگه هم ول نکرد :D
آقا ما ماشین رو پارک کردیم ولی لاستیک عقب کامل چسبید به جدول و کج پارک کرده بودم
یارو یه نگاه به من انداخت گفت چرا رنگت پریده؟
گفتم نمیدونم
گفت برو پایین صدات میکنم
منم نه میدونستم قبولم نه میدونستم رد شدم
خلاصه از اون سه نفر امتحان رو گرفت و بعد از اینکه اونها پیاده شدن من رو صدا زد
رفتم جلو گفتم بله؟
گفت بشین یک بار دیگه!
منم نشستم و ایندفعه بدون مشکل پارک کردم ماشین رو
بعد وقتی داشت امضا میکرد برگه ها رو گفت
سعی کن مسافرکشی نکنی چون مسافرها رو ببینی دست و پات رو گم میکنی و مردم رو به کشتن میدی. به سلامت
خدا خیرش بده. آدم خوبی بود

اما یک خاطره هم دارم از همون روز
یک یارو با وانت خودش اومده بود سر قرار
نوبتش که شد گفت سرهنگ من میتونم با وانت خودم امتحان بدم؟
سرهنگ گفت ایرادی نداره!
اومد تو ماشین یارو نشست
شروع کردن
بعد یارو همه کارها رو انجام داد و ظاهرا قبول شده بود اما سرهنگه انداختش :D
گفت این بار ردت میکنم تا دفعه بعد یاد بگیری بدون گواهینامه نشینی تو ماشین و با پای خودت بیای پیش سرهنگ :D
 

JVD

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
30 آپریل 2010
نوشته‌ها
5,650
لایک‌ها
6,500
سن
39
اما یک خاطره هم دارم از همون روز
یک یارو با وانت خودش اومده بود سر قرار
نوبتش که شد گفت سرهنگ من میتونم با وانت خودم امتحان بدم؟
سرهنگ گفت ایرادی نداره!
اومد تو ماشین یارو نشست
شروع کردن
بعد یارو همه کارها رو انجام داد و ظاهرا قبول شده بود اما سرهنگه انداختش :D
گفت این بار ردت میکنم تا دفعه بعد یاد بگیری بدون گواهینامه نشینی تو ماشین و با پای خودت بیای پیش سرهنگ :D

750579.gif

25r30wi.gif
25r30wi.gif
25r30wi.gif
25r30wi.gif


اصل حالگیری بوده!
 

Sashi24

کاربر فعال درآمد اینترنتی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
27 دسامبر 2009
نوشته‌ها
2,320
لایک‌ها
227
سن
32
محل سکونت
Chabhar Free Zone
تئوری رو یکی کنارم نشسته بود فقط 3 تا کارتکس داشت (درست نوشتم :دی ؟) وقتی فهمید بار اولمه بم گفت که حالا حالا ها اینجا موندگاری و گفتش من بالای 2 ساله دارم همین تئوری رو امتحان میدم (دیگه کلا ناامید شده بودم) یکی از دوستام بهم گفته بود که وقتت خیلی کمه و باید سریع سریع پر کنی منم دیگه چون حول شده بودم سریع سریع زدم تستارو تموم کردم وقتی دوروبرمو نگاه کردم دیدم همه صفحه اولشون هستن :lol: ولی با 1 غلط قبول شدم , برای عملی هم نزدیک 30 نفر بودن که از شانس من مال من مال دور آخر بود که وقتی داشت میومد مارو سوار کنه بنزین تموم کرد ماشین :p دیگه سرهنگ هم کلی عصبانی شده بود و کلی فحش میداد به آموزشگاهیه , حدودا یه نیسم ساعتی معطل شدیم و بعدش سرهنگ چون عجله داشت فقط دنده کشی برد همه 4 نفر رو , جالبیش این بود که 1 نفر همون دنده کشی رو درست انجام نداد :blink: کلی دعواش کرد سرهنگ , ما هم همون دفعه اول قبول شدیم
 

kia_martan

Registered User
تاریخ عضویت
25 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,770
لایک‌ها
4,057
من سال 85 امتحان دادم
ايين نامه كه بار اول قبول شدم تو عملي بار دوم يادمه يه مرده اومد اين افسره هرچي خواست كمكش كنه نشد چراغ ترمز دستي روشن بود پرسيد اون چيه گفت نميدونم گفت الان بس بايد چيكار كني گفت نميدونم
خلاصه باز بهش گفت گذاشت بره قبلش هم من امتحان دادم يه دور دو فرمون گفت بهم و گفت برو عقب منم خوشحال كه قبول شدم!
بعد به اين يارو گفت پارك دوبل كن يارو يه پاركي كرد 2 تا ماشين با جدول فاصله داشت به طرز كجكي! بعد به من گفت بيا بشين گفتم من امتحان دادم كه گفت نه پارك دوبل هم بايد كني! بالاخره من رفتم با استرس شديد ولي يه پارك مشتي زدم خيلي حال داد قبول شديم رفت!
 

enimonte

Registered User
تاریخ عضویت
16 سپتامبر 2010
نوشته‌ها
1,336
لایک‌ها
1,310
محل سکونت
فعلا تهران
من مرداد سال 87 رفتم اموزشگاه ثبت نام کردم علاقه ای به رانندگی نداشتم و ندارم.ایین نامه اموزشگاه و نیروی انتظامی رو بار اول با یک غلط قبول شدم ولی وقتی نوبت به امتحان شهری رسید..بار اول اول نفر اول اومدم ماشین رو روشن کنم یهو ماشین پرید افسره با سر نزدیک بود بره تو شیشه نامرد گفت بسلامت.خیلی عصبانی شد و این باعث استرس شدید روی من شد.دفعات بعد با اینکه مشکلی نداشتم ولی تا کنار افسره مینشستم استرس فوق العاده شدیدی من رو میگرفت و ماشین یا زیرپام خاموش میشد و یا اینکه اصلا نمیتونستم برونم.خلاصه یک افسر دیگه هم اومد از اون یکی بدتر.قرص هم میخوردم ولی.... تا اینکه یک افسر خوش برخورد و خوش قیافه اومد استرسم کمتر شده بود اون هم متوجه شده بود که استرس دارم عادی برخورد میکرد.یک بار نزدیک بود قبول بشم که پارک کنار مینی بوس رو خراب کردم.دیگه دفعه 16 یا 17 بود که قبول شدم
 

ramin_x0

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
29 اکتبر 2011
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
سلام
میخواستم بپرسم که چقدر احتمال داره که افسر بعد از اینکه کارآموز و مردود کرد کلاس تکمیلی هم براش تعیین بکنه؟؟؟؟؟؟
دوستانی که بار اول قبول نشدید میشه بگید که افسر برای شما کلاس تکمیلی تعیین کرد یا نه؟؟
 
Last edited:

danijon_2006

Registered User
تاریخ عضویت
28 فوریه 2007
نوشته‌ها
442
لایک‌ها
12
محل سکونت
شيراز
ماهم اواخر تابستون گواهينامه گرفتيم.امتحان آيين نامه رو بدون غلط قبول شدم.جالب اين بود كه بين 30 نفري كه اومده بودن امتحان بدن فقط من و سه نفر ديگه قبول شدن.برگه ي منم اولين نفر تصحيح كرد بعدش گفت فلاني بدون غلط قبول.آفرين.همچين روحم شاد شد دي:
اما امتحان شهري مثل همه استرس داشتم با اينكه خيلي تمرين پارك دوبل كرده بودم ولي بازم ميترسيدم خراب كنم.خلاصه ما رفتيم عقب نشستيم.يارو سرهنگ هم نه بد اخلاق بود نه خوش اخلاق ولي آدم درستي بود.منم گذاشتم اخرين نفرا برم كه هركي رد ميشه ازش بپرسم براي چي رد شده.خلاصه سه نفر كه همراه من بودن يادم نيست قبول شدن يا نه ولي من كه آخرين نفر بودم ديگه تنها بودم با سرهنگ تو ماشين.خلاصه ما نشستيم تو ماشين نفر قبليمون پارك دوبل زده بود در نتيجه ماشين تو پارك بود.به ما گفت از پارك در بيا درجا يه دوبل بزن.خلاصه براش زديم دوبلو بعد گفت دنده عقب برو رفتيم.بعد بردمون تو كوچه گفت دور دو فرمونه بزن.اينجا بود كه به نهايت استرس رسيدم واقعا چون زياد اينو كار نكرده بودم پام شديد روي كلاچ ميلرزيد طوري كه سرهنگه فهميد.از شانس ما اولين بار بود اينطوري ميشد خلاصه ماهم سريع دورو زديم بردمون سر بريدگي گفت دور بزن.دور زديم گفت بزن بغل اينجا هم يه خلاص از 3 به 2 داديم وايساديم(اين از مواردي بود كه اگه رعايت نميكردي رد بودي و من از بچه هايي كه اونجا بودن فهميدم اينو)خلاصه زديم بغل گفتيم خب تموم شد.دوباره گفت يه دنده عقب بگير برو جلوي گروه خانوما وايسا ماهم يه دنده عقب دسته پا شكسته زديم براش.گفت وضع پاتم كه خرابه.گفتم بخدا اولين باره اينطوري ميشه.خلاصه دستش داشت ميلرزيد كه بزنه قبول گفتم بخدا از دي ماه تاحالا گيرم(واقعا دروغ نگفتم دي اومدم ثبت نام كردم كلاسارو رفتم ولي امتحانارو تو شهريور دادم)خلاصه تو يه لحظه ي رويايي زد قبول و ما رفتيم به سلامت.بدين ترتيب هردو امتحانو بار اول قبول شديم.خدايا دمت گرم
 

enimonte

Registered User
تاریخ عضویت
16 سپتامبر 2010
نوشته‌ها
1,336
لایک‌ها
1,310
محل سکونت
فعلا تهران
سلام
میخواستم بپرسم که چقدر احتمال داره که افسر بعد از اینکه کارآموز و مردود کرد کلاس تکمیلی هم براش تعیین بکنه؟؟؟؟؟؟

اینجا خیلی زیاد.افسره با اموزشگاه دست به یکی کرده بود و برای اکثر بچه ها دو جلسه مینوشت.ولی برای بارهای بعدی خیلی کم
 

batoobato

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
5 ژانویه 2005
نوشته‌ها
1,977
لایک‌ها
6,557
من تا 10 جلسه هم دیدم افسر بنویسه......
 

cdcenter24

Registered User
تاریخ عضویت
14 می 2010
نوشته‌ها
688
لایک‌ها
40
محل سکونت
بوشهر
منم بگم :D
کلاسارو که کلا 2جلسه رفتن . جلسه اول یه فینگیل رفتیم جلسه دوم اولش 2تا پارک کار کردیم بعد گفت بزن بریم مرکز شهر نمیدونم چی چی میخواست بخره :دی
امتحان تئوری رو که از بین 30نفر کلا 6تا خانم یه مرد قبول شد :rolleyes: طرف گفت فقط مرد قبول شده داشت اسما رو میخوند که برن بیرون من پا شدم رفتم دم در که برگه و بگیرم برم . کاملا نا امید . دیدم بهم گفت تو بگیر بشین :D ذوق کردم .
دو روز بعد رفتم برا عملی کلی موندم تا نوبتم شد با اعتماد به نفس کامل نشستم تو ماشین خیلی ریلکس حرکت کردیم همون همیشه یه دستی فرمونو میگیرم اون دستمم به دنده معمولا . داشتیم میرفتیم یهو گفت بزن کنار یهو یه موتور از راست رد شد گفت حواست بهش بود گفتم اره بابا سمت راست آینه بغل داره :D اینو گفتم احساس کردم یه جوری شد یهو اصلا . زدم کنار گفت چرا یه دستی فرمونو میگیری گفتم خو میخوام دنده عوض کنم :D گفت دور بزن بدون راهنما دور زدم خودم بعدش فهمیدم یه لبخند بهم زد گفتم مهم نی ماشین پشتم نبود . رفتیم گفت پارک ال برو . پارکم رفتم براش گفت عقب عقب برو رفتم گفت دو فرمونه رفتم . دیگه فهمیدم لج کرده . گفت برو سر جا اول رفتم بازم بدون راهنما وایسادم . یه نگام کرد گفت یه جلسه دیگه میری آموزش گفتم پ چرااا . گفت تا یاد بگیری راهنما بزنی :|
منم فرداش رفتم کارتکس و دادم طرف برام امضا کرد روز بعد رفتم برا بار دوم امتحان بدم . این دفعه از اول یادم بود راهنما بزنم :)) اما پارک . رفتم تو جدول گفتمش بیخیال بزا یه چرخ بزنیم بعد دوباره پارک میریم . الکی گفتم غلق ماشین تو دسم نی :)) ( همون ماشینی بود که آموزش رفتم ) هیچی رفتیم هرکاری گفت کردیم تا برگشتیم گفت یه جلسه برات میزنم برو پارک و کار کن فقط :|
برای دفعه سوم رفتم یکم رفتم جلو یه پارک ال رفتم براش . بعد گفتمش بسه دیگه هم راهنما زدم هم درست پارک کردم . ( همون افسر دو روز پیشیه بود ) گفت باشه برگرد سر جا اول . برگشتیم گفت بیا قبولی
منم خوشحال و شاد و شنگول اومدیم خونه :D
 

Javacl

Registered User
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
2,659
لایک‌ها
1,026
محل سکونت
شادشهر قدیم
منم بگم :D
کلاسارو که کلا 2جلسه رفتن . جلسه اول یه فینگیل رفتیم جلسه دوم اولش 2تا پارک کار کردیم بعد گفت بزن بریم مرکز شهر نمیدونم چی چی میخواست بخره :دی
امتحان تئوری رو که از بین 30نفر کلا 6تا خانم یه مرد قبول شد :rolleyes: طرف گفت فقط مرد قبول شده داشت اسما رو میخوند که برن بیرون من پا شدم رفتم دم در که برگه و بگیرم برم . کاملا نا امید . دیدم بهم گفت تو بگیر بشین :D ذوق کردم .
دو روز بعد رفتم برا عملی کلی موندم تا نوبتم شد با اعتماد به نفس کامل نشستم تو ماشین خیلی ریلکس حرکت کردیم همون همیشه یه دستی فرمونو میگیرم اون دستمم به دنده معمولا . داشتیم میرفتیم یهو گفت بزن کنار یهو یه موتور از راست رد شد گفت حواست بهش بود گفتم اره بابا سمت راست آینه بغل داره :D اینو گفتم احساس کردم یه جوری شد یهو اصلا . زدم کنار گفت چرا یه دستی فرمونو میگیری گفتم خو میخوام دنده عوض کنم :D گفت دور بزن بدون راهنما دور زدم خودم بعدش فهمیدم یه لبخند بهم زد گفتم مهم نی ماشین پشتم نبود . رفتیم گفت پارک ال برو . پارکم رفتم براش گفت عقب عقب برو رفتم گفت دو فرمونه رفتم . دیگه فهمیدم لج کرده . گفت برو سر جا اول رفتم بازم بدون راهنما وایسادم . یه نگام کرد گفت یه جلسه دیگه میری آموزش گفتم پ چرااا . گفت تا یاد بگیری راهنما بزنی :|
منم فرداش رفتم کارتکس و دادم طرف برام امضا کرد روز بعد رفتم برا بار دوم امتحان بدم . این دفعه از اول یادم بود راهنما بزنم :)) اما پارک . رفتم تو جدول گفتمش بیخیال بزا یه چرخ بزنیم بعد دوباره پارک میریم . الکی گفتم غلق ماشین تو دسم نی :)) ( همون ماشینی بود که آموزش رفتم ) هیچی رفتیم هرکاری گفت کردیم تا برگشتیم گفت یه جلسه برات میزنم برو پارک و کار کن فقط :|
برای دفعه سوم رفتم یکم رفتم جلو یه پارک ال رفتم براش . بعد گفتمش بسه دیگه هم راهنما زدم هم درست پارک کردم . ( همون افسر دو روز پیشیه بود ) گفت باشه برگرد سر جا اول . برگشتیم گفت بیا قبولی
منم خوشحال و شاد و شنگول اومدیم خونه :D

باز خوبه سه بار رفتی،من رفیقم دارم تا الان 12 بار رفته قبول نشده،میشینه اونجا هُل میشه :دی میگه یارو هرچی میگه من اشتباه میشنوم :دی
 

hkhafan

Registered User
تاریخ عضویت
15 جولای 2010
نوشته‌ها
2,217
لایک‌ها
1,341
منم تئوری رو بار اوّل قبول شدم ( فک کنم غلط نداشتم ؟! )
برای عملی هم سومین بار قبولم کرد....دوبار اوّل یه یارو بود ، میدیدمش کپ میکردم
دفعه ی اوّل به خاطر راهنما نزدن ردّم کرد ، دقیقاً قضیه ی اون 6تا چشمی که یکی از دوستان گفت، برای منم پیش اومد، بدتر از اون اینکه همه هم زن بودن!
دفعه ی دوم هم چون دوباره همون اوّلیه میخواست امتحان بگیره، شیش دنگ حواسم فقط به اون بود، نتیجه چی شد؟....دستی کشیده راه افتادم! ( می دیدم چقد کند راه میره :D )
ولی دفعه ی سوم که یارو عوض شده بود خیلی عالی امتحان دادم....بیشتر از یک ساعت اون یارو افسره دیر کرده بود، ما هم میخواستیم جمع کنیم بریم چن روز دیگه برگردیم .... خلاصه زوری مارو بیرون آموزشگاه نگه داشتن، آخرش دیدیم اون یارو با اتوبوس شرکت واحد خودشو رسوند :lol:
دمش گرم خیلی آدم باحالی هم بود...من آخرین نفر تو اون ماشین بودم، کارمون که تموم شد گفت بزن کنار تو رو هم قبول کنم بری پی کارت :D
-------
ولی تجربه نشون داد سعی کنید آخرین نفر تو اون ماشینی که هستید امتحان بدید...خیلی بهتره
 
بالا