سلام به همتون...
این اتفاق واسه من در نوع خودش خیلی جالبه و تقریبا هیچکسی باورش نمیکنه...
این قضیه واسه عید پارساله و امسال گواهینامه ام یکسالش تموم میشه
باعث و بانی گواهینامه گرفتن من زنداییم بود و میگفت تو که الان وقت داری و میتونی چرا نمیگیری همین شد منی که تا حالا پشت ماشین ننشسته بودم تصمیم گرفتم که برم بگیرم.
زنداییم با یه مربی کلاس گرفته بود که میگفتن از بین همه مربیها اون بهترین آموزش رو به کارآموزش میده و فقط و فقط با پسرا کلاس میگرفت.سر همین قضیه باهمدیگه دعواشون شد و زنداییم کلاسش رو کنسل کرد و من رفتم باهاش گرفتم.
توجلسه چهارم همون مربی میگفت دوست داری میتونی نیای الان همه چیزا رو بلدی ولی من میرفتم تا پولی که اون میخواد بگیره حلال باشه
بالاخره روز امتحان آیین نامه شد و من ساعت9 امتحانم شروع شد و ساعت 9:45 افسری که امتحان میگرفت نمره ها رو خوند با اجازتون شدم 30.
فقط من و یکی از دخترا قبول شدیم بقیه همه رد شدن.
توی آموزشگاه قانون اینه که باید یه هفته از آزمون آیین نامه بگذره تا بتونی شهری رو امتحان بدی.
ولی بنده با افسر که صحبت کردم گفت چون تنها نفری بود که امروز 30گرفته میتونی امروز بری امتحان بدی که با مخالفت همه روبرو شد و من دقیقا نیم ساعت بعد کارتکس به دست کنار افسر امتحان شهری واستاده بودم.
اینم بگم من هیچ کدوم ازین افسرا رو نمیشناختم.
موقعی که سوار شدم آخرین سری پسرا سوار شده بودن و منم دقیقا نفر چهارم بودم
از اون ماشین همه رد شدن و وقتی نوبت من رسید و سوار شدم افسر گفت یه از پارک دوبل درش بیار و یه پارک دیگه بگیر.
منم بصورت زمزمه گفتم وااااییییی پارک دوبل؟؟؟من بدم میاد
خلاصه ماشین و خیلی راحت از پارک درآوردم موقعی که میخواستم پارک بگیرم افسر گفت نمیخواد پارک بگیری الانشم قبولی فقط من بجای تو پارک میگیرم که خراب شه و همه فکر کنن رد شدی.
همین اتفاقم افتاد و من قبول شدم
همه منو مسخره میکردن منم تو دلم به همشون میخندیدم ولی هنوز تو شک بودم که چی شد؟؟؟