خوب قرار به خوبی و خوشی برگزار شد.البته من سر صبونه خوری به جمع دوستان پیوستم و یه هویی قفل این پرونده شکسته شد و بر همگان مشخص گشت که پیمان دختره یا پسر! البته طبق اخبار واصله یکی از اعضای فعال درخواست بازبینی فرموندن که در وقت مقتضی رسیدگی خواهد شد.
نقد دوستان (به ترتیب الفبا):
اسپیرو: پسر خوب و دوست داشتنی.مودب.البته تا حدی آروم.هیکل هم ماشالا رو فرم.من که کلی باهاش حال کردم.امیدوارم همیشه موفق باشه.
اسفندیار 2002:همون طور که قبلا" ذکر رفته بود.البته این دفعه بسیار گرم تر صمیمی تر.مشاوره ی حضوری هم میداد! :lol:
افشین دلیری (adeliry): بسیار با مرام و مهمان نواز.
پی: بچه آروم و سر به زیری به نظر میومد.البته بیشتر از چند دقیقه با ما نبود و عوضش نماینده ش جورش کشید.
حاج مهدی hwt: فکر می کردم آرومتر و جدی تر از این حرفا باشه اما نگو که یک آتیش پاره ایه یکه منبع انرژی ایه!
(البته پیاز داغشو یه خورده زیاد کردم همه می دونن یکی از باصفاترین کاربرای پی تیه مخلصشیم دربست
.کلا" رونق خاصی به جمع بخشیده بود.دامات اضافات. :happy: )
حسام (همراه حاج مهدی): بچه مشد.توهم اندر توهم! :wacko: اما کلا" بچه ی دوست داشتنیی به نظر میومد.
دفتر خاطرات: آی دی برابر اصل است! (تنها کاربری که در موردش تصورات قبلیم با مشاهدات عینیم موازی بود.).رفتار بیرون و درون فرومش تفاوت چندانی با هم نداره.
رضا 364: پخته-متین-مودب.تصور نمی کردم اینقدر آروم و شمرده حرف بزنه.نهایت ایجاز و تلخیص.مختصر و مفید. :happy: البته احساس می کنم قبلا" دیدمش :blink: اونم نه یه بار و دوبار چندین بار!
شیفت شب: بر خلاف رفتارش تو پی تی بچه ایست بسیار خونگرم- دوست داشتنی و خودمونی.البته پاش بیفته شیطونی میکنه از نوع اساسیش.
مهدی 206: هیچ وقت فکر نمی کردم بیرون پی تی اینقدر آروم باشه.کلا" بچه ی باحالیه و البته ولش میکردیم از بال زنبور هم عکس میگرفت!
من که خیلی باهاش حال کردم.
میثم: عین شیفت شب.بعضی وقتها اشتباهشون میگرفتم.خونگرم و صمیمی با اون لهجه ی قشنگ کرمونی.اینجا زیاد ندیدمش ولی تو تبریز مهرش به دلم نشت اساسی.
نیاز: :happy: یه پارچه آقاست به خدا.مهربون-مهمون نواز دوست داشتنی.تا نبینیدش نمی فهمید چی میگم.اصلا" فکر نمی کردم اینجوری باشه.رانندگيش هم كه بيست!
در پایان جا داره که از آقایان رضا-نیاز-اسفندیار و البته جناب مهندس (كه همراه اسفنديار خان بودن و متاسفانه اسمشون رو نمي دونم) نهایت تشکر و تقدیر رو به عمل بیارم چون واقعا" سنگ تموم گذاشتن و با وجود گرفتاری های شخصی بستر مناسبی رو برای حضور دوستان فراهم کردن.(اعم از خورد و خوراک و برنامه ریزی و حمل و نقل و ....).تا درس عبرتی باشد برای آنان که در شرافت این سفر شک داشتند.اميدوارم كه طبع بلند دوستان از دولت قبول محروم نمونه و رضايت داشته باشن.
راستی یه فاتحه هم واسه روح متخصصین AT&T بخونید که موجبات این دوستی ها رو به وجود آوردن.
در ضمن گزارش تفصيلي به انضمام تصاوير منتخب توسط بقيه ي دوستان منتشر خواهد شد.
پيمان.
تابستان 1384- تبریز.