DIXIE CHICKS
Registered User
- تاریخ عضویت
- 8 می 2007
- نوشتهها
- 1,124
- لایکها
- 661
این مقاله رو امروز خوندم، نمی دونستم این مطلب رو کجا قرار بدم. اگه جاش نامناسب بود ساغر که برگشت یه جای مناسب قرارش بده
دستور زبان محاوره نویسی
۱- در زبان شیرین فارسی برای پیوندِ مضاف و مضافالیه یا موصوف و صفت، کسره بین آنها قرار میگیرد: لیوانِ من، انسانِ خوب؛ پس "لیوانه من" یا "انسانه خوب" چی؟ -نداریم!
۲- در زبان شیرین فارسی، وقتِ شکستهنویسی (نوشتن ِجملات بهصورت محاورهای آنها)، "است/هست" به "ه" کوتاه میشود؛ پس "حالش خوب است" میشود: "حالش خوبه"؛ یعنی که "حالش خوبِ" چی؟ -نداریم! همینطور بعضی فعلهای دیگر: "بشَوَد"--->"بـِشه" (و نه "بـش ِِ")؛ "میرود"--->"میره" (و نه "میر ِ").
۳- در همین زبان شیرین و باز در همانوقتِ شکستهنویسی، وقت صحبت از/اشاره به چیز ِمعرفه (مشخص) باز از "ه" استفاده میکنیم: اون دختره (که گفتم)، اونکتابه (که خریده بودم)، همونمداده (که شکسته)؛ پس در اینمعانی، "اوندختر ِ"، "اونکتابِ" و "همونمداد ِ" هم... آاباریکلا... نداریم!
۴- راه تشخیص که "ه" نیاز داریم یا نه: اگر موارد ۲ و ۳ بود، نیازه (یعنی نیاز هست!)، در غیر اینصورت غلط میکنید که "ه" بگذارید؛ (برنخوره! (یعنی برنخورَد!) غلط را بهمعنی افغانی آن، اشتباه بگیرید لطفا!)
۵- راه تشخیص دوم که "ه" نیاز است یا نه: استفاده از مورد ۱؛ یعنی که چون مضاف و مضافالیه
نازنینش یا صفت و موصوف عزیزش طاقت دوری از هم ندارند، همیشه با هم میآیند. بنابراین اگر
کلمهای که میخواهید تهِ آن "ه" بگذارید کلمهی دیگری پشت خود دارد که نمیشود بینشان فاصله
انداخت، "ه" نگذارید: "بارون ِ خوش"؛ درمقابل ِ "بارونه": "باران است".
۶- درصورتی که راههای ۴ یا ۵ را نفهمیدید -یا فهمیدید اما کمکی نکردند!ـ برعکس ِآنچه در ذهن دارید عمل کنید؛ اگر میخواهید "ه" بگذارید، نگذارید وگرنه بگذارید!
منبع: +
دستور زبان محاوره نویسی
۱- در زبان شیرین فارسی برای پیوندِ مضاف و مضافالیه یا موصوف و صفت، کسره بین آنها قرار میگیرد: لیوانِ من، انسانِ خوب؛ پس "لیوانه من" یا "انسانه خوب" چی؟ -نداریم!
۲- در زبان شیرین فارسی، وقتِ شکستهنویسی (نوشتن ِجملات بهصورت محاورهای آنها)، "است/هست" به "ه" کوتاه میشود؛ پس "حالش خوب است" میشود: "حالش خوبه"؛ یعنی که "حالش خوبِ" چی؟ -نداریم! همینطور بعضی فعلهای دیگر: "بشَوَد"--->"بـِشه" (و نه "بـش ِِ")؛ "میرود"--->"میره" (و نه "میر ِ").
۳- در همین زبان شیرین و باز در همانوقتِ شکستهنویسی، وقت صحبت از/اشاره به چیز ِمعرفه (مشخص) باز از "ه" استفاده میکنیم: اون دختره (که گفتم)، اونکتابه (که خریده بودم)، همونمداده (که شکسته)؛ پس در اینمعانی، "اوندختر ِ"، "اونکتابِ" و "همونمداد ِ" هم... آاباریکلا... نداریم!
۴- راه تشخیص که "ه" نیاز داریم یا نه: اگر موارد ۲ و ۳ بود، نیازه (یعنی نیاز هست!)، در غیر اینصورت غلط میکنید که "ه" بگذارید؛ (برنخوره! (یعنی برنخورَد!) غلط را بهمعنی افغانی آن، اشتباه بگیرید لطفا!)
۵- راه تشخیص دوم که "ه" نیاز است یا نه: استفاده از مورد ۱؛ یعنی که چون مضاف و مضافالیه
نازنینش یا صفت و موصوف عزیزش طاقت دوری از هم ندارند، همیشه با هم میآیند. بنابراین اگر
کلمهای که میخواهید تهِ آن "ه" بگذارید کلمهی دیگری پشت خود دارد که نمیشود بینشان فاصله
انداخت، "ه" نگذارید: "بارون ِ خوش"؛ درمقابل ِ "بارونه": "باران است".
۶- درصورتی که راههای ۴ یا ۵ را نفهمیدید -یا فهمیدید اما کمکی نکردند!ـ برعکس ِآنچه در ذهن دارید عمل کنید؛ اگر میخواهید "ه" بگذارید، نگذارید وگرنه بگذارید!
منبع: +
Last edited: