Kamran_t
کاربر تازه وارد
اي که بي تو خودمو تک وتنها مي بينم
هر جا که پا ميذارم تو رو اونجا مي بينم
يادم چشماي تو پر درد و غصه بود
غصه غربت تو قد صد تا قصه بود
ياد تو هر جا كه هستم با منه
داره عمره منو آتيش ميزنه
تو برام خورشيد بودي توي اين دنياي سرد
گونه هاي خيسمو دستاي تو پاک مي کرد
حالا اون دستا کجاست اون دو تا دستاي خوب
چرا بي صدا شد لب قصّه هاي خوب
من که باور ندارم اون همه خاطر مرد
عاشق آسمونو پشت يک پنجره برد
آسمون سنگي شده خدا انگار خوابيده
انگار از اون بالا ها گريه ها مو نديده
ياد تو هر جا که هستم با منه
داره عمر منو آتيش مي زنه
ياد تو هر جا که هستم با منه داره عمر منو آتيش مي زنه
هر جا که پا ميذارم تو رو اونجا مي بينم
يادم چشماي تو پر درد و غصه بود
غصه غربت تو قد صد تا قصه بود
ياد تو هر جا كه هستم با منه
داره عمره منو آتيش ميزنه
تو برام خورشيد بودي توي اين دنياي سرد
گونه هاي خيسمو دستاي تو پاک مي کرد
حالا اون دستا کجاست اون دو تا دستاي خوب
چرا بي صدا شد لب قصّه هاي خوب
من که باور ندارم اون همه خاطر مرد
عاشق آسمونو پشت يک پنجره برد
آسمون سنگي شده خدا انگار خوابيده
انگار از اون بالا ها گريه ها مو نديده
ياد تو هر جا که هستم با منه
داره عمر منو آتيش مي زنه
ياد تو هر جا که هستم با منه داره عمر منو آتيش مي زنه