برگزیده های پرشین تولز

پلاکارد "چگونه میتوان یک ...... دوست داشت ؟" یعنی چی

H_R

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
30 مارس 2005
نوشته‌ها
3,298
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
North Pole
من فکر میکنم قضیه اون خانوم شطرنجی اینه که اول ایا کلی فکر کردند و این رو ساختند یه خانومی بوده با مشخصات معلوم که کلا ماجرای تبلیغ از وجناتش مشخص بوده بعد مجوز نگرفتند چون گفتند نمیشه عکس خانوم رو به درو دیوار شهر بزنید اینام دیدن کلی پول دادن بابت این طرح بنا بر این به یه شخص دومی گفتند که این رو با معیار های فرهنگی و ارزش های سلامی منطبق کن اون بنده خدام هرکاری کرده تایید نشده آخرش برداشته اینطوریش کرده ببینه بالاخره اینا تایید میکنن یا نه (از سر لجاجت ) اونام یهو تایید کردند و نصب کردن رو در و دیوار :D
 

Muhammadinfo

کاربر فعال علم و دانش
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
7 فوریه 2006
نوشته‌ها
2,000
لایک‌ها
72
سن
39
بابا ما که تهرون نیستیم بریم بپرسیم.
چاره کارش یه مقدار تحقیقه ..
یکی بره این کارو بکنه دیگه.
 

پروازی بی پروا

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2008
نوشته‌ها
273
لایک‌ها
0
محل سکونت
نام :ایمان دکتری الکترونیک هستم استاد یار شریف چش
:blink::blink::blink::wacko:

آقا من اینو خوندم یاد خودم افتادم ! آخه طراحی که میکردم قبلا این دوستای من که میخواستن با طرح مخالفت کنن!! میگفتن این یعنی چی ؟ خلاصه بنده هم برای حل کردن مشکل از این داستان سرایی ها میکردم!! که اونها هم میگفتن همراه طرحت هر جا میره باید خودتم بری توضیح بدی !!


از نظر من اینجور تبلیغات توی دنیای امروز جواب نمیده ! توی عصر سرعت که کسی دیگه شماره تلفن حفظ نمیکنه! نمیاد به این فکر کنه که در ایرانیان قدیم سلام ، سلامتی میاره ! بعد حالا سس مایونز هم سلامتی میاره!!


جامعه الان این شعار رو بیشتر میپسنده :

این روز ها همه طپش نگاه میکنند !! شما چطور ؟!!! :happy::D

تجزیه و تحلیل دوستان جالب بود، منم نظرم رو میگم. هر چند ممکنه اشتباه باشه

به نظر من تبلیغ یه موسسه یا شرکتی هست که زمینه ی کارش مربوط میشه به مشاوره خانواده و مسائل از این دست. حدس می زنم به زودی (بین یکی دو ماه آینده) نقطه چین پر بشه. بعید می دونم حرف انسانه خوب و بحث توهین صحت داشته باشه. چون در ذهن اکثر بینندگان در نگاه اول یه سئوال به وجود میاد. سئوالی که تبلیغ دهنده باید به زودی بهش جواب بده. ارتباط بین آگهی اول و دوم هم به احتمال زیاد به وسیله ی همین عکس شطرنجی برقرار میشه. یعنی ممکنه در ماه های آینده یک آگهی رو ببینید با همین عکس (یا عکسی شبیه این) که به سئوالی که در ذهنتون ایجاد شده جواب بده.
فکر نمی کنم تا قبل از اینکه انسانه خوب نظرش رو بگه کسی از این آگهی برداشت توهین آمیزی داشت.


در مورد بهروز و دوست من سلام...
شرکت بهروز سعی می کنه از باب مسائل عاطفی با مخاطبش ارتباط برقرار کنه و از این راه به محبوبیت برسه. اگر توجه کرده باشید در روز مادر و مناسبت های اینچنینی هم بهروز تبریک میگه.
از طرفی سلام ، آغاز آشنایی هست. دوست من سلام یعنی بهروز شما رو دوست خودش می دونه. وقتی از نظر شما بهروز محبوب باشه و در واقع شما هم بهروز رو دوست خودتون بدونید بیشتر بهش جذب می شید و محصولاتش رو هم بیشتر قبول دارید. در کل این محبوبیت و اعتماد که به واسطه شعار های دوستانه به وجود میاد به طور غیر مستقیم باعث افزایش فروش میشه
فرضیه دیگری که مطرح هست اینه که در فرهنگ ایرانیان سلام سلامتی میاره. پس بهروز که سلام رو در شعارش داره محصولات سالمی رو عرضه می کنه و به سلامتی شما فکر می کنه



آقا تایید میشه از تبلیغ بهروز بیشتریها همین استنباط رو میکنن منم از همون اول به این نکته فکر کرده بودم
ولی چه کنیم که تو جشنواره تبلیغ تلوزیونی تبلیغ حالا ماه شدی ببک اول شد
 

Exporter

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
13 آپریل 2006
نوشته‌ها
4,060
لایک‌ها
5,172
سن
34
محل سکونت
UAE
:blink::blink::blink::wacko:

آقا من اینو خوندم یاد خودم افتادم ! آخه طراحی که میکردم قبلا این دوستای من که میخواستن با طرح مخالفت کنن!! میگفتن این یعنی چی ؟ خلاصه بنده هم برای حل کردن مشکل از این داستان سرایی ها میکردم!! که اونها هم میگفتن همراه طرحت هر جا میره باید خودتم بری توضیح بدی !!


از نظر من اینجور تبلیغات توی دنیای امروز جواب نمیده ! توی عصر سرعت که کسی دیگه شماره تلفن حفظ نمیکنه! نمیاد به این فکر کنه که در ایرانیان قدیم سلام ، سلامتی میاره ! بعد حالا سس مایونز هم سلامتی میاره!!


جامعه الان این شعار رو بیشتر میپسنده :

این روز ها همه طپش نگاه میکنند !! شما چطور ؟!!! :happy::D

و البته که من نگفتم طراحش کار درست بوده. گفتم شاید چنین ایده ای داشته
 

saeed_saba

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2007
نوشته‌ها
249
لایک‌ها
2
محل سکونت
ُStranded In The Middle Of Nowhere !
چگونه مي توان يک... را دوست داشتاعتماد «چگونه مي توان يک... را دوست داشت» عنوان بيلبوردهايي است که چند روزي است در بزرگراه هاي شهر تهران خودنمايي مي کند.

بر بالاي اين جمله طرح شطرنجي شده از چهره يک زن ديده مي شود؛ طرحي که عکس العمل هاي متفاوت و متناقضي را در فضاي واقعي و مجازي به دنبال داشته است.​

93790_659.jpg

اين روزها در سنت تبليغات، به کاربردن جمله يي ناقص مد شده که ابتدا سوالي را براي شما ايجاد و جواب سوال را به بعد موکول مي کنند.

برخي شهروندان تهراني اين جاي خالي را اين گونه پرکردند؛ چگونه مي توان يک بيمار مبتلا به ايدز را دوست داشت، چگونه مي توان يک همسر را دوست داشت، چگونه مي توان يک مادر، يک لباس، يک خانه را دوست داشت و حتي بعضي ها اين تبليغ را تلنگري براي شروع يک همايش مثل روانشناسي و مشاوره خانواده، تبليغ خوراکي و حتي کارخانه کاشي سازي و تبليغ يک فيلم دانستند.

اما بعضي ديگر که تعدادشان هم کم نيست و با دقت تر به اين صفحه سفيد نگاه کرده بودند به جز اين جمله تصوير محو زني را ديده اند که در کنارش نوشته شده چگونه مي توان يک... را دوست داشت؟

تعبير اين افراد از اين تبليغ به گونه يي ديگر بود. خانمي 37 ساله و گرافيست درباره تعبير خود از اين تبليغ گفت؛ وقتي اين تبليغ را ديدم جا خوردم چون حس کردم مربوط به زنان ويژه است و با اين شيوه توجه همه را به خود جلب مي کند و با احساسات افراد خصوصاً زنان بازي مي کند.

او در پاسخ به اينکه اگر اين تبليغ هيچ ربطي به زنان نداشته باشد، چطور، گفت؛ در هر صورت تبليغ هر چيزي که باشد از زن به عنوان يک ابزار تبليغاتي منفي و در شکلي بد استفاده کرده است و قابل توجيه نيست. سارا.هـ. هم مي گويد؛ در ظاهر مي خواسته اند با اين تبليغ کار فرهنگي انجام بدهند اما متاسفانه يک کار ضدفرهنگي کرده اند.

تبليغي که به تنهايي مفسده است

اما تنها زنان نيستند که نسبت به اين تبليغ و مفهومي که دنبال مي کند عکس العمل منفي نشان مي دهند بلکه بسياري از مردها واکنش شديدتري به اين تبليغ دارند تا جايي که برخي تنها ابراز تاسف مي کنند و بعضي ديگر تعابيرشان را با اين جمله ها بيان مي کنند؛ واقعاً منظورشان از اين نوع تبليغ چه بوده است؟

سوءاستفاده از چهره يک زن براي تبليغ، بي احترامي به تمام زنان است که خواهر، مادر، همسر و دختر ما هستند يا اينکه اين تبليغ موهون و منافي با هنجارهاي فرهنگي است که کار به تعابيري اينچنيني مي کشد. اين تبليغ جداي از هر معنايي که در پس آن مخفي است به تنهايي مفسده است.

اما نکته جالب تر اين است که با جست وجوي جمله «چگونه مي توان يک... را دوست داشت» در اينترنت به بيش از صدها مطلب و عکس درباره اين بيلبورد بر مي خوريد. در سايت بالاترين عکسي از اين بيلبورد گذاشته شده که تا روز چهارشنبه هشتم خرداد، دو هزار و 187 نفر بيننده داشته است.

تبليغات مشکوک

جداي از بحث هايي که در دنياي واقعي و مجازي بر سر اين تبليغ پيش آمده نظر يکي از مشاوران تبليغاتي که در سال هاي اخير اجراي چند بيلبورد بزرگ تبليغاتي را برعهده داشته جويا مي شويم. اين مشاور تبليغاتي با عنوان اينکه اين تبليغ براي من هم خيلي سوال برانگيز، رازآلود و جذاب بوده است، گفت؛ اين تبليغ جزء دسته يي از تبليغات سريالي قرار مي گيرد که اين روزها باب شده است و نمونه هاي آن را قبلاً هم داشته ايم؛ مثل تبليغ کتاب اول با طرح آقاي کيارستمي که در ابتدا بر بيلبوردها حروف الف، و، ل را مي ديديم و بعد از چند وقت اين حروف تبديل به تبليغ کتاب اول شد يا تبليغ تخم مرغ کلمبوس و... اما تعجب من از اين بابت بود که در اين تبليغ از چهره محو زني استفاده شده که عنصر تخيل را فعال تر مي کرد.

يعني همان چيزي که سال هاي سال است به واسطه آن بسياري از تبليغ ها رد مي شوند به طور مثال ما تبليغي را کار کرده بوديم که خانم ها مانتوهايي بر تن داشتند که 4 انگشت زير زانوي شان بود. اين تبليغ به بهانه کوتاه بودن مانتوها - که کوتاه هم نبودند - رد شد و ما در تبليغ بعدي چهره اين خانم ها را محو کرديم و آنها باز هم اين تبليغ را رد کردند چرا که گفتند اين تبليغ قدرت تخيل را درباره زنان بالاتر مي برد يعني همان کاري که امروز نمونه يي از آن را مي بينيد در حالي که حتي نمي دانيد تبليغ چه چيزي است.علي پويان با عنوان اينکه همه ما افرادي مبادي آداب و اخلاق مدار هستيم و حدود منع پيام ها را مي دانيم و به ارزش ها اهميت مي دهيم، گفت؛ متاسفانه سختگيري ها و با ديده شک نگاه کردن به همه چيز باعث شده مفهوم خلاقيت منهدم شود تا جايي که در يکي از تيزرهاي تبليغي ماشين، تصوير پسرهاي جواني را مي ديديد که شاد و خوشحال سوار بر ماشين کاروان در جاده يي مي رفتند ولي رد شد و درباره رد اين تبليغ آمده بود؛ اين پسرها به کجا مي روند؟

اين مشاور تبليغاتي نگاه کردن به ديده شک و گناه را تعميم يافته به مخاطب دانست و عنوان کرد؛ تا جايي که مسوولان به ديده شک به همه چيز نگاه کنند، مخاطب ما هم مخاطبي شک نگر مي شود تا جايي که با يک تبليغ اينچنيني (اشاره به تبليغ موردنظر) تعابيري بد در ذهنش جاري مي شود.

تبليغي ضد خودش

من ... حس ارزشمندي دارم. جاي خالي اين جمله را علامت گوشي سوني اريکسون پر کرد. تکنيک تبليغاتي که جزء قوي ترين تکنيک هاي تبليغات در دنيا است و اين روزها نمونه هاي مشابه آن را در ايران مي بينيد. دکتر مجيد خليفه سلطان کارشناس رسانه با عنوان اينکه تاثير پيام از خود پيام مهم تر است و بايد به آن توجه کرد درباره تبليغ موردنظر گفت؛ اين تبليغ شيوه نادرستي را در پيش گرفته است که حس بدي را به مخاطب خود انتقال مي دهد هر چيزي را که در آينده بخواهند تبليغ کنند حتي اگر آن کالا يا شعار مفهومي مثبت داشته باشد با اين شيوه حالت ضدارزش پيدا مي کند.

دکتر خليفه سلطان همچنين درباره طراح اين بيلبورد گفت؛ متاسفانه طراح اين بيلبورد نتوانسته ايده اش را به خوبي اجرا کند و ناآگاهانه احساسات مردم را به بازي و سخره گرفته است.

او همچنين با ذکر اين مطلب که فضاي شهري متعلق به همه شهروندان است و صاحبان اين بيلبوردها اجازه هر تبليغي را به هر شيوه يي ندارند، ادامه داد؛ کنترل بيلبوردهاي تبليغاتي که هر روزه به تعدادشان اضافه مي شود تنها برعهده نهادهاي دولتي نيست بلکه تک تک شهروندان بايد بر آنها نظارت داشته باشند و اگر از ديدن بيلبوردي دلزده و ناراحت مي شوند بايد به مسوولي انتقال بدهند.

او همچنين به تبديل شدن بيلبوردها به يک رسانه مهم در فضاي شهري امروز اشاره کرد و گفت؛ مسوولاني که نظارت شديد بر روزنامه، آگهي تبليغاتي تلويزيون و... دارند چطور نقش بيلبوردها را تنها به خاطر سوددهي بالاي آنها ناديده مي گيرند و با غفلت از آنها فضايي را به وجود مي آورند که حس شهرونداني را که حق شهروندي دارند تا اين حد مورد تخريب قرار مي دهند.

رمزگشايي يک تبليغ
تبليغ يک شعار امنيتي، يک همايش روانشناسي، لباس، بستني، پفک، کاشي يا تبليغ يک فيلم، شما چه فکر مي کنيد و بالاخره اين بيلبوردي که مدام در حال زياد شدن است چه مي خواهد بگويد و اين حرف را از طرف چه فرد يا نهادي مي زند؟ نمي دانيم در ذهن تان به چه جواب هايي رسيده ايد اما آنچه که روزها است ذهن عده يي را به خود مشغول کرده تبليغ يک فيلم است، فيلمي که هفته آينده با شروع اکران اش تبليغ مبهمش هم کامل مي شود و داستان کامل اش را روي پرده سينما مي بينيد.

اما اين سوال که چه نهادي مجوز اين نوع تبليغ را صادر کرده پاي ما را به سازمان زيباسازي شهرداري باز مي کند که بيلبوردهاي شهري زير نظر آنهاست؛ البته نه به طور مستقيم که در اين سازمان شرکتي به نام شرکت تعاوني محيط وجود دارد و کار فروش اين بيلبوردها را عهده دار است.

اما تنها فروش بيلبورد نه بيشتر و آن نهادي هم که مجوز همه اين تبليغات را صادر مي کند و اين روزها پشت درش بسياري از کتاب ها و فيلم ها در انتظار مجوز هستند، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است. و اما چگونه وزارت ارشاد با تمام سختگيري ها به... مجوز مي دهد.

جاي خالي يي است که تنها مسوولان اين نهاد مي توانند پر کنند.اين بيلبوردها بخش اول از تبليغ فيلمي است که به زودي اکران خواهد شد. بيلبوردها امروز از سطح شهر جمع آوري شده اند و به زودي قسمت دوم آن که نام فيلم بر آن نوشته شده جايگزين «چگونه مي توان.... را دوست داشت» مي شود.

منبع : asriran.com​
 

انسانه خوب

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
14 ژانویه 2008
نوشته‌ها
297
لایک‌ها
3
عجب!! پس با بازی کردن با احساساته ملت میخوان فیلمشون فروش بره. عجب ناکسای بیشرفه بی خانواده ای
لابد تهیه کنندش یه حاجآقا/آخوند زادس

اوه راستی این زنه توی تبلیغ شبیه ناتاشا توی خاب و بیداره

اوه نه. اونیکی زنس که اسمش یادم نمیاد. توی فیلمه توکیو بدونه توقف بازی کرده بود. خواهره مهران مدیری بود توی فیلم
 
Last edited:

King Of Net

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2007
نوشته‌ها
255
لایک‌ها
6
محل سکونت
Gedrosia
حالا مگه چند تا از این بیلبوردا تو سطح شهر زدن؟
 

pooya007

Registered User
تاریخ عضویت
29 جولای 2005
نوشته‌ها
3,833
لایک‌ها
13
محل سکونت
آخر خط
اوه نه. اونیکی زنس که اسمش یادم نمیاد. توی فیلمه توکیو بدونه توقف بازی کرده بود. خواهره مهران مدیری بود توی فیلم

پانته آ بهرام
 

omidco2

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 نوامبر 2006
نوشته‌ها
680
لایک‌ها
2
حالا مگه چند تا از این بیلبوردا تو سطح شهر زدن؟

با توجه به اینکه هر دونه از این بیلبورد ها هزینه بسیار بالایی داره اونم تو نقاط پر بازدید شهر. خیلی جاها دیده میشه. اونم نه به یک شکل !! مربع ، مستطیل ، لوزی!!! همه جوره این عکس رو داره!

جالبی اینجاست که این کسی که توی اعتماد مقاله نوشته به این اشاره نکرده که کدوم آدم... به اینا مجوز داده که بدون هیچ اطلاعاتی از طراح یا صاحب بیلبورد اینها تو سطح شهر پخش بشه!!

چگونه میتوان یک فیلم تهیه کننده بسیار پولدار!!! را دوست داشت ؟! :D
 

King Of Net

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2007
نوشته‌ها
255
لایک‌ها
6
محل سکونت
Gedrosia
چگونه می توان ..... را دوست داشت؟
جای خالی هم با خودتون: دی
 

Shemshad

Registered User
تاریخ عضویت
24 دسامبر 2006
نوشته‌ها
3,080
لایک‌ها
32
محل سکونت
Padina Web Group - www.Padina.ir
حالا واقعا براي فيلم بوده ؟كسي عكس جديد نداره ؟(هر كي بورده پولدار بوده :دي)
 

zxcvmohsen

Registered User
تاریخ عضویت
9 جولای 2007
نوشته‌ها
1,033
لایک‌ها
25
سلام دوسنان
بحث ما مثینکه انقد داغ شده که به روزنامه هام کشیده!!!
ولی اینجوری که پرس و جو ها نشون داده تبلیغ ماله یه فیلمه و شروع کردن به جمع کردن این تبلیغ و جایگزین کردن آن با تبلیغی که نقطه چینش پر شده...

می تونید مقاله کامل رو تو روزنامه اعتماد بخونید
 

bloody

کاربر فعال علم و دانش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,256
لایک‌ها
17
محل سکونت
IRAN
دستت درد نکنه که خبر دادی ....
ولی جالب شد ...
 

mehrdad201

همکار بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
10 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
15,874
لایک‌ها
17,805
محل سکونت
ایران
پس حدس من درست از اب دراومد......
 

King Of Net

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2007
نوشته‌ها
255
لایک‌ها
6
محل سکونت
Gedrosia
چقدر مسخره
مرده شور خودشونو با این تبلیغشون ببره
 

Muhammadinfo

کاربر فعال علم و دانش
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
7 فوریه 2006
نوشته‌ها
2,000
لایک‌ها
72
سن
39
از چه راههایی پول در نمیران.
دلم میخواد این بسیجیا برند شیشه سینما ها را بشکونند.
ما هم بریم یه این بهئنه یه دلی از عذا در بیاریم.
بده مینم اون آر پی جیا
 

King Of Net

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2007
نوشته‌ها
255
لایک‌ها
6
محل سکونت
Gedrosia
اونا به درد ماه محرم میخورن واسه سیاهی لشکر:دی
 

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
نه به درد الانم ميخورن با كاميون ميرن حرم امام
 
بالا