یه بار سر کلاس جبر معلمک یه سوالی پرسید و بین معلم و بچه ها بحث شد تا به جواب برسن
ما هم تو این مدت از فرصت استفاده کردیم شروع به کرم ریختن
آقا این معلم ما رو هی نگا میکرد هیچی نمیگفت
بحث درسی که تموم شد یهو برگشت بهمون گفت بچه تموم کن میخوایم درس رو شروع کنیم
منم نه گذاشتم نه برداشتم با صراحت و ظرافت تمام گفتم : بچه خوابه
آقا اینو که گفتم کلاس رفت رو هوا
معلم ما هم شروع کرد به مسخره کردن ما که ای شما فرهنگ ندارید حیضید و خیلی عوضی هستید و از این حرف ها
حرفش که تموم شد یهو گفتم تازه خودتون رو ندید
این رو که گفتم دوباره کلاس رفت رو هوا و معلم بود که با یه حالت مبهوت خنده داری به من زل زده بود و نمیتونست هیچ چی بگه