حال و هوا و بحث این تاپیک داره تغییر میکنه برای برگشت یکی از خاطراتمو میگم:
ی کوچولو توضیح بدم ک من مرز باباهادی نزدیک خسروی ، قصر شیرین خدمت کردم که چسبیده بودیم به رود مرزی ایران و عراق.
ی هم خدمتی داشتیم ک بچه تالش بود تیکه هایی از لهجه و تلفظ بعضی از واژه هاش شبیه این شخصیت های سریال پایتخت بود ولی کلا مثه اونا حرف نمیزد. این تکیه کلام شرافتن و وجدانا بود.
چند ماه از خدمتم گذشته بود و من و ی نفر دیگه ارشدای پایگاه بودیم، یه شب منو این بچه تالش ک اسمش شفیع بود و ی اشخور دیگه رفتیم کمین، منم ی k800 داشتم تو خدمت ک برده بودم کمین.
2 و 3 شب بود ک امار از پایگاه فرماندهی گرفتم ک فرمانه گروهان داره میاد تو خط، منم گوشیمو خاموش کردم و یکی دو متر بالاتر تو یه چاله خاک کردم.
نیم ساعتی گذشت و خبری از فرمانده نشد، مام دراز کشیده بودیم ستاره میشمردیم زیر پتو هوام بشدت سرد. یهو شفیع گفت فلانی من بدجور فشار اومده، شرافا برم ی دست ب آب، گفتم برو فقط حواست باشه.
کمی گذشت دیدم داره بارو میاد و قطره های ظریف بارون داره به صورتمون میخوره، اسمون نگاه کردم تا چشم کار میکرد ستاره بود و خبری از ابر نبود، کمی هم باد میومد بالا سرمو نگاه کردم دیدم این الاغ دقیقان یک متر بالا سر ما داره آبیاری میکنه، بادم ک شدت داشت یه راست میاورد میکوبوند تو سر و صورت ما.
گفتم کره خر نفهم داری چیکاری میکنی ، مگه نمیبینی همش داره ری باند میشه تو صورت ما گمشو اونور تر!!
شفیع: عععه شرمنده، شرافتن حواسم نیود ، باد برگردون.
-:زر نزن گمشو بالاتر نکبت (تو اون منطقه با اون بی ابی باید صورت شسته شده با اوره آقا رو دا چند ساعت دیگه تحمل میکریم)
چند ثانیه گذشت یهو گفت: عععه پوریا، نوووورر!! نوور، اینجا دارم نور میبنم.
اینو ک گفت اسلحه رو برداشتم رفتم پیشش گفتم شاید شانسمون زده ی باری چیزی گرفتیم. دیدم نیم متر بالاتر توی خاک ی چراغ قرمزی داره خاموش روشن میشه، نزدیک رفتم دیدم از زیر خاکه، با پام کنار زدم دیدم آقا شاشیده رو گوشیم باتریش قاطی کرده با کل گوشی فلاش دوربینش خاموش روشن میشه.
گفتم: آخه کره خر من از دست تو چیکار کنم ریدی تو گوشی رفت نور کجا بود این موقع شب الاغ !!!
-: ببخشید، وجدانا نفهمیدم ، شرافتن اولش فکر کردم دوربین مخفیه!!!
:: نره خر دوربین مخفی یعنی چی؟ نقطه صفر مرزی تو بره بیابون! ساعت 3 صفه شب، ی نفر میاد برای توی گوسفند دوربین کار بزاره؟؟ آخه...!!!
خلاصه هیچی گوشیو دادم بهش تا صبح پیش خودش نگه داره، فردا تو برجک تماما با الکل شستمش!!