باج خور

[mori]

امروز با برو بچ رفتيم فيلم فرزاد موتمن رو ببينيم . تعريف شبهاي روشن رو شنيده بودم فكر كردم باج خور هم بايد جالب باشه!
اما از الان بهتون مي گم وقتتون رو هدر ندين! فيلم اينطوريه:
فريبرز عرب نيا از زندان آزاد ميشه مثل هميشه!! بهش يه كار ديگه پيشنهاد ميشه مثل هميشه!!!!!!! نيكي كريمي هم اين وسط زنيه كه شوهرش بهش ظلم كرده مثل هميشه!!!!!!!! داستانش هم در كل مزخرفه تقريبا مثل هميشه!!!!!!!!!!!
بعضي جاها هم حس ميكني داري يه اثر بي بديل هندي رو تماشا ميكني!!!!! حالا اگه دوست دارين برين ببينين!

 

[Sabzine]

سلام مرتضي جان
به نظر خودت نبايد يه ذره بيشتر توضيح بدي و دقيقتر از كار انتقاد كني ؟
جسارتا من انتقادي نميبينم ... اگه در مورد نقاط منفي و مثبت كار بيشتر توضيح بدي ممنون ميشم ...
البته من اين فيلم رو نديدم ولي خود موتمن ميگفت : فيلمي براي گيشه ها خواسته بسازه و حال و هواي كار با شبهاي روشن خيلي متفاوته , قاعدتا هم نبايد انتظار ديدن فيلمي شبيه " شبهاي روشن " رو داشته باشين ...
امروز صبح سر كلاس كارگرداني , " باج خور " رو گذاشته بودن و قرار بود موتمن بعد فيلم توضيح بده كه نيومد ...
البته من هم طبق معمول سر كلاس ايشون نبودم ! و فيلم رو هم نديدم , ولي بچه ها كه خوششون نيومده بود و راضي نبودن ...
البته " فرزاد موتمن " از جمله كارگردانهاي با سواد سينماي ايران هست و اگه اشتباه نكرده باشم مدرك
كارگردانيش رو از (تگزاس) امريكا گرفته , خيلي از بچه هاي دانشكده هم سر كلاسهاش به صورت مستمع آزاد ميشينن و راضي هستن , چون تا حدود خوب و مناسبي كارش رو ميفهمه و اينكه خودت بدوني چه كار بايد بكني و چيكار كردي خيلي مهمه ...
به هر حال فكر كنم بايد كمي دقيقتر توضيح بدي و مشكلات و معايب اثر رو مستدل ارائه كني تا انتقاد بهتر و بهتري داشته باشي ....
موفق باشي
قربانت

 

[mori]

سبزينه جان
فيلم يك فيلم كليشه اي هستش! تا حدودي هم گفتم . بازي هاي كليشه اي و به نظر من يخ! ديالوگ هاي مسخره! و نداشتن داستان درست حسابي! البته من مثل شما استاد نيستم فقط خواستم بگم كسي نره ببينه! از خود موتمن هم خوندم كه اين فيلم رو ساخته كه بودجه فيلم هاي دلخواهش رو بدست بياره ولي بعيد ميبينم كه موفق بشه!
راستي در مورد اين كلاس ها من اصلا اطلاعي ندارم لطف ميكني يه PM بدي من خيلي علاقه مندم كه بيام.
حالا اين يه نقد از يه سايت هست كه ميذازم اينجا (من در نقد فيلم 0 هستم! ولي خوب مطمئنم شما فيلم رو ببيني 1001 اشكال پيدا ميكني توش):

فرزاد مؤتمن كه با « هفت پرده » نويد يك كارگردان خوش فكر را به ما داد و با « شبهاي روشن »، عاشقانه ترين فيلم تاريخ سينماي ايران را ساخت، با « باج خور » رشته هاي قبلي خود را به راحتي آب خوردن پنبه مي كند. هر چند كه موتمن از زمان فيلمبرداري مدام روي واژه فيلم تجاري تاكيد مي كرد - درست مانند افخمي كه از لحظه آماده شدن فيلم « گاوخوني » روي واژه « فيلم جشنواره اي » اصرار داشت، پيشاپيش شكست خود را اعلام كرده بود، اما اين دليل نمي شود كه افتضاحي چون « باج خور » زير سايه چنين تعابيري رنگ و لعابي هر چند تصنعي به خود بگيرد.

نمي دانم فيلمنامه يك خطي و به شدت نخ نما شده چه چيز تازه اي داشته كه موتمن بدون هيچ خلاقيت و ظرافتي آن را به « باج خور »‌ فعلي تبديل كرده است. ايرج افشار فيلمنامه نويس فيلم، كه تك و توك در ماهنامه فيلم نگار (ويژه فيملنامه نويسي) مي نويسد با تاثيري بشدت ابتدايي از ديالوگ نويسي مسعود كيميايي و شخصيت هاي تك افتاده آثار اين كارگردان فيلمنامه اي نوشته كه بيشتر به يك شوخي شبيه است. حال فرزاد موتمن با شوخي ايرج افشار، كاريكاتوري طراحي كرده به نام « باج خور » كه بايد موجب خنده باشد كه متاسفانه نيست.

به يكي دو ديالوگ اين فيلم نگاه كنيد:

اسي: حرف مردونگي و نزن كه حالم از هر چه مردونگي بهم مي خوره (كپي ناشيانه از ديالوگ معروف و ماندگار فيلم قيصر)

رعنا: نمرديم و چاقوكش هم شديم (كپي ناشيانه از ديالوگ معروف فيلم گوزنها)

رعنا، « فم فاتال » فيلم - به قول نيكي كريمي در مصاحبه مطبوعاتي - قرار است جذاب باشد. فريبنده باشد، اما از لحظه برخوردش با اسي، آنچنان مثبت مي شود كه احساس مي كني گويي ساراي مهرجويي با آن بزك اغراق آميز دارد از بديهاي شوهرش (حسام) پيش اسي گله مي كند! و قهرمان قصه ما هم كه قبل از دوئل پاياني به شيوه قيصر بليط بخت آزمايي مي خرد - پوستر چهره خندان بازيگر مشهوري به نام فريبرز عرب نيا! - تا مرگ اسطوره اي اش را بيننده كيميايي باز و كلاسيك باز ايراني از همان جا حدس بزند.

... كاش فرزاد مؤتمن با طرح اوليه « باج خور » كه خودبخود ظرفيت تبديل شدن به يك فيلمنامه پركشش، با ديالوگهاي ماندگار را داشت، اينچنين برخورد نمي كرد

 

[mori]

راستي يه چيزم بگم
من از فيلمبرداري فيلم خوشم اومد يه جورايي باحال بود
از كارگرداني هم نميتونم انتقاد كنم چون اينكاره نيستم

 

[Sabzine]

مرتضي جان عزيز ...
استاد ديگه كيه باباجونم ؟؟؟!!! كوتاه بيا ! به هر كس و ناكسي كه استاد نميگن , من فرق گوشكوب رو با كلاكت نميدونم چيه !
فقط ميدونم دوتاش موقع استفاده صدا ميده !
راستش در مورد كلاساي فرزاد موتمن بگم كه : فقط براي بچه هاي دانشكده اس و متاسفانه حراست دانشكده ي ما به خاطر برخي مسائل
( از جمله آب و هواي خوب ! , ميدوني كه چي ميگم ؟! ) نميذاره كسي وارد دانشكده بشه و اصطلاحا پاچه گيري ميفرمايند كه چندين بار هم مورد اعتراض بچه ها قرار گرفته !
نقد هم يه سري اصول اوليه داره (مث همه كارا ) غير از اونها بقيه ي مسائل دست خودته و به تحليلها و افكار و اطلاعات خودت متكي هست و
انقدرا هم در و پيكر دار نيس , البته يعني در و پيكري واسه اش نگذاشتن !!! ... درست مثل عرصه ي فرهنگ و هنرمون كه كاملا ! بي در و پيكره !
شما خيلي از نقدهاي منتشره در روزنامه ها و سايتها رو ميبيني كه انتقاداتشون هيچ دليل كارشناسي و منطقي اي نداره و كاملا مغرضانه ,
سليقه اي ( خوش خوشك ) و جانبدارانه اس ...
از توضيحاتت هم ممنون , اميدوارم سينمامون بتونه كاراي بهتري ارائه كنه و از قدرت بيشتر و بيشتري برخوردار باشه و بيشتر از اينها توانايي هاي
خودش رو مطرح كنه ... ( البته خيلي آرزوها هست اما ..... ! )

 

[mori]

سبزينه جان
پس مستمع آزاد چه طوريه ؟ اگه مجوزي چيزي ميخواد و ميشه گرفت بهم بگو؟!
در مورد در و پيكر هم باهات موافقم! واسه همين هم فيلم سازي مثل موتمن مجبور ميشه يه چنين فيلمي بسازه(كه البته به نظر من باز هم اشتباه كرده!)

 

[anathema]

چه عجب داش موري شما از يه فيلم بدت اومد!! :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol:

 

[mori]

بابا دمت گرم ديگه!
يعني من آشغال خورم؟
من از كيارستمي هنوزم خوشم مياد
دليل نميشه از همه خوشم بياد!
ولي ميدوني كي عجيب ترين اتفاق ميفته؟
وقتي آناتما بياد بگه : اين فيلم خوبي بود! و فيلم ايراني باشه!

 

[anathema]

فيلم ايراني فيلم ايراني
فيلم ايراني ميگيريم دمپايي كهنه ميديم.!!!!
فيلم ايرانيه فيلم ايراني...........
:blink: :lol:

 

[kami]

اون موقعي كه ما رفتيم دانشگاه( يه ماهم نشد انصراف دادم) كي استاد ما بود الان كي استاده؟
زمان اين يارو مسعود اوحدي بود كه يه ذره حاليش نيست داره چي درس ميده. من به خاطر اون انصراف دادم و قيد تحصيلات آكادميكو زدم وگرنه بقيه اشون بد نبودند.

 

[anathema]

كدوم دانشگاه؟؟؟

 

[kami]

اون موقع دانشكده صدا وسيما بود. رشته فيلمسازي.

 

[buf]

اون موقع دانشكده صدا وسيما بود. رشته فيلمسازي.

اوحدي هنوزم هست! ميگي خوب نيست؟ چطوريه مثلا؟؟...

 

[kami]

منظروم اين نيست که خوب نيست با اون چيزايي که من مد نظرم بود از يه استاد دانشگاه خيلي( اين که ميگم خيلي دقيقا منظرم خيليه يعني اين قدر...................................................................) تفاوت داشت . يا بهتر بگم اون دانشگاه با اخلاق من جور نبود کلا. اينم روش بود که ديگه بدتر . اصلا نمي دونم چرا دو جلسه که سر کلاسش رفتم حالم داشت بهم مي خورد. ديگه تقريبا از هرچي سينما و فيلم بود بيزار شده بودم. چرا؟ خودمم نفهميدم.

 

[Sabzine]

به به جناب بوف نيستي آقا ؟؟؟ از اين طرفا ؟
موافقم بوف جان ...
بابا جون آخه اين چه وضعه ؟ درست حسابي نقد كنين ! نقد ! نه گلايه و ...
كامي جان شما ديگه چرا ؟ درست حسابي بگو اينجاش اونجوريه , فلان چيز رو فلان جور گفته و ....
آناتما ي عزيز اصلا ( به هيچ وجه ) نميخوام باهات بحث كنم ( به هزار دليل از جمله : كمبود وقت و چيزاي ديگه كه نميگم ! )
من اون نظرات شما در مورد عباس كيا رستمي و مخملباف و ... و طرفداريهايي كه از مهران مديري كردي رو تو تاپيك مارمولك توقيف شد خوندم ,
و بسيار بسيار با اين نظرات و اينگونه نظر دادن مخالفم !
فقط الان خواستم مخالفتم رو باهات اعلام كنم كه بگم : اگه كسي جواب نظراتت رو
نداده ( مثل خودم ) دليل اين نيست كه باهات موافقن يا نميتونن جواب بدن و هزار تا چيز ديگه ....
فقط بگم : " نشستن و خواستن " خيلي آسونه و آسونتر از اون اينكه : هر موقع , هر جا , همينجوري در مورد هر كسي , هر جوري , هر نظري رو دادن !
( به تعداد دفعات استفاده از " هر " توجه دارين كه ؟ بازم بيشتر توجه كنين به اين " هر " ها ! )
مرتضي جان ,
منظورم از مستمع آزاد در مورد بر و بچه هايي بود كه با موتمن كلاس ندارن و با اجازه ي ايشون سر كلاساش ميشينن ...
شرمنده فكر نكنم شما بتوني بياي سر كلاساش ( چون بعضي وقتا تو كلاس بين مستمع آزادها با بقيه بحث ميشه و بچه ها يه كم از اين وضع ناراضي ان ... )
در ضمن كامي جان : شما اولش گفتي از اوحدي خوشت نيومده و حاليش نيست , الان ميگي جو دانشگاه ,
كدوم بالاخره ؟ يا كدوم بيشتر ! من با چند تا از بچه هاي ( دانشجو توليد ) صدا و سيما رفيقم !
از لحاظ فكري و عقيدتي مثل هعمه ي جوون هان و يكي از دوستام " محمد . ا " خيلي هم قيافه ي خفني داره !
ولي از لحاظ كلي شايد جوش با سينما تئاتر فرق داشته باشه , ولي اساتيدش بعضي وقتا خيلي هم از صدا و سيما و **** ( بد جور ) انتقاد ميكنن !
مثلا همين رييس شبكه ي " العالم " ( اسمش يادم نيس ) در مورد اين نحوه ي تبليغات( سامسونگ و سايپا و ... ) وسط سكانهاي نقطه چين , گفته بود :
" كثيفترين نوع تبليغاتي وجود داره و ازش ميشه استفاده كرد همينه كه ميبينين الان دارن انجام ميدن " ....

 

[kami]

حق با شماست محسن جان. نقد با گلايه فرق داره.
ولي منم به دليل کمبود وفت و حوصله(!!!) زياد توضيح نميدم.
فقط چند مورد :
1- هم جو دانشکده براي من مناسب نبود هم ايشون.
( گفتم که خودمم تا الان نفهميدم چرا از ايشون بدم مياد متاسفانه).
2- بنده هم نگفتم دانشجو ها يا اساتيدش مشکل داشتند. منظروم اين بود که بعد از گذروندن يک ماه در اون دانشکده به اين نتيجه رسيدم که متاسفانه ( درست يا غلط نتيجه اي بود که دو سال پيش گرفتم ) چيز زيادي براي ياد دادن اونجا نيست.( يا شايدم من نمي تونم ياد بگيرم. براي همين ولش کردم.

 

[Sabzine]

كامي جان ميدونم چي ميگي ( در مورد وقت نداشتن و ... )
با چن تا از بر و بچه ها قرار شده بريم بگرديم : ببينيم جايي هست وقت بفروشن !!!
عابر هم هست ! شمام مياي ! :happy:
خلاصه ببخشيد كامي جان قصد جسارت نداشتم
موفق باشي
هر جا كه هستي و هر كاري كه ميكني !

 

[kami]

نه بابا چه جسارتي خوشحال شدم.
اصلا الن که فکر مي کنم مي بينم که مشکل بيشتر از طرف من بوده تا دانشکده.

 

[FARGO]

بابا يه سري كاردرست اينجا تحصيلاتشونو به رخ ما بيسوادا ميكشن.

آقا ما از پشت كوه اومديم دليل نميشه بزنين تو پرمون كه.....

 

[kami]

حسين جون به خدا من يکي از همه تون بي سوادترم. اينا هايي که ديدي نوشتم براي نشون دادن بي سواديم بود همين.