بعضی وقتا خرید پله ای مثل گرفتن چاقو به پایین افتادست که اگه لبه ی چاقو رو بگیری ....
باید مراقب باشی و درست خرید بزنی
سهم باید جای خوب خرید
بهترین سهم بدترین جا بخری همین میشه
بازار منفی بود قبول دارم ولی اگه پله ای خرید میزدی فکر نمیکنم همچین درصد منفی میخوردی
خرید پلهای به زبان ساده یعنی اینکه خرید سهام در چند مرحله و با فواصل زمانی یا در قیمتهای متفاوت انجام گیرد. گاهی اوقات برخی سرمایهگذاران زمانی که از پتانسیل رشد یک سهم آگاهی دارند اما از وضعیت کوتاهمدت آن اطمینان ندارد، خریدهای خود را به بخشهای مختلف تقسیم میکنند.
با این روش معامله، در هر بار، بخشی از سرمایه برای انجام سفارش وارد بازار میشود. به این ترتیب اگر تحلیل و تصمیم معاملهگر اشتباه بود، ضرر زیادی را متحمل نخواهد شد، زیرا با همه دارایی خود وارد بازار نشده است.
بنابراین میتوان خرید پلهای را خرید مرحله به مرحله دانست که یک روش معاملاتی برای جبران ضرر است. به این نکته باید دقت کرد که جبران ضرر با کاهش ریسک متفاوت است. زیرا خرید پلهای اگر به درستی صورت نگیرد میتواند ریسک معامله را افزایش دهد.
نظرات گوناگون
نظرات مختلفی در مورد خرید پلهای سهام در بین سرمایهگذاران و معاملهگران وجود دارد. طرفداران این روش، معتقدند که کم کردن میانگین خرید با خرید پلهای، روشی مناسب برای سرمایهگذاری است. اما مخالفان اعتقاد دارند این روش تنها به فاجعه و ضرر بزرگتر ختم میشود.
اغلب کسانی که طرفدار این روش هستند دیدگاه بلندمدتی به سرمایه گذاری دارند و بر خلاف روند قیمت آن سهم یا آن دارایی عمل میکنند. برای مثال، فرض کنید یک سرمایهگذار با دیدگاه بلندمدت سهام شرکت فولاد خوزستان را خریداری کرده و اعتقاد دارد که چشمانداز این شرکت مثبت است. در صورتی که قیمت سهام این شرکت افت کند، این سرمایهگذار تمایل دارد به این افت قیمت به عنوان فرصتی برای خرید بنگرد و احتمالا سایرین را به داشتن دیدگاه بدبینانه نسبت به چشمانداز بلندمدت این شرکت متهم میکند.
چنین سرمایهگذارانی اقدام خودشان را به عنوان “خرید یک کالای تخفیفدار” در نظر میگیرند و اغلب چنین میگویند که “اگر شما سهام را در قیمت ۳۰۰ تومان مناسب دیدید و آنرا خریداری کردید، حالا که به ۲۵۰ تومان رسیده باید خوشحال باشید، زیرا مانند یک کالای تخفیف خورده است و میتوانید مقدار بیشتری از آن خریداری کنید”
در سمت دیگر، سرمایهگذاران و معاملهگرانی هستند که معمولا دیدگاه کوتاهمدتتری دارند و کاهش قیمت سهام را پیشزمینه اتفاقات بدتر در آینده میدانند. این معاملهگران به جای اینکه خلاف روند وارد بازار شوند، تمایل دارند در مسیر روند معامله کنند. این افراد اغلب خرید سهام در حال افت را به چاقوی در حال افتادن تشبیه میکنند و میگویند “هیچگاه سعی نکنید چاقوی در حال سقوط را بگیرید”. این نوع از معاملهگران و سرمایهگذاران تمایل دارند برای توجیه تصمیماتشان در سرمایهگذاری، به اندیکاتورهای تکنیکال مانند price momentum تکیه کنند.
اگر همان سرمایهگذار با دیدگاه کوتاهمدت سهام ایران خودرو را در ۳۰۰ تومان خریده باشد، شاید حدضرر خود را روی ۲۵۰ تومان قرار دهد و در صورتی که قیمت به پایینتر از این رقم برسد، سهام خود را بفروشد. چنین سرمایهگذارانی که دیدگاه کوتاه مدت دارند علاقهای به کم کردن میانگین نشان نمیدهند زیرا کاهش میانگین را اضافه کردن سرمایه به یک سرمایهگذاری بد میدانند
معایب کاهش میانگین خرید
کم کردن میانگین خرید با خرید دوبرابر همان سهم در زمانی که قیمت سهم در نهایت رشد میکند استراتژی خوبی است اما مشکل اینجاست که نمیتوان بازار را به راحتی پیشبینی کرد و اگر قیمت سهم کاهش یابد، زیانی که سرمایهگذار متحمل شده بیشتر خواهد شد.
بنابراین سرمایهگذاران باید بسیار مراقب باشند و ریسک کاهش میانگین قیمت خرید را در نظر بگیرند. البته اینکار در اغلب مواقع ساده نیست و موضوع زمانی حادتر میشود که بازار با یک روند نزولی هیجانی روبرو شود.
عیب دیگر کمکردن میانگین با خرید پلهای، بهم خوردن توازن پرتفوی یا سبد دارایی است. به عنوان مثال اگر یک سرمایهگذار تصمیم گرفته که ۲۵ درصد از پرتفوی خود را به سهام پرریسک و پرنوسان اختصاص دهد، اگر شخص بازهم از این سهام خریداری کند درصد پرتفوی وی برای این دارایی افزایش خواهد یافت و توازن سبد خرید بهم خواهد خورد.
توصیههای کاربردی
برخی از بزرگترین سرمایهگذاران دنیا، از جمله وارن بافت، از استراتژی کاهش میانگین خرید طی سالها استفاده کردهاند. البته قبول داریم که سرمایه یک سرمایهگذار متوسط به اندازه سرمایه وارن بافت نیست، با این حال کاهش میانگین خرید در صورت پیادهسازی صحیح و در نظر گرفتن نکات زیر میتواند یک استراتژی سودآور باشد:
نکته ۱: نباید برای همه سهام موجود در پرتفوی، خرید پلهای را با هدف کاهش میانگین خرید انجام داد. کاهش میانگین خرید باید فقط برای تعداد خاصی از سهام شرکتها که بنیاد قوی دارند به کار رود.
چنین شرکتهایی در بازه زمانی چندین ساله ثابت کردهاند که دارای جایگاه رقابتی قوی، بدهی کم، جریان پول مناسب و مدیریت خوب هستند و قیمت سهامشان از محدوده خاصی پایینتر نمیآید. شرکتهایی که ریسک ورشکستگی و یا افت شدید قیمت در آنها زیاد است گزینه مناسب برای کاهش میانگین خرید نیست.
نکته ۲: قبل از کاهش میانگین خرید، سرمایهگذار باید بطور دقیق وضعیت بنیادی شرکت را بررسی کند تا بداند این کاهش قیمت موقتی است یا اینکه از یک تغییر بنیادی ناشی میشود؟ شاید کاهش قیمت سهام ناشی از یک وضعیت هیجانی موقتی در بازار باشد و هیچ تغییر بنیادی در شرکت رخ نداده باشد و شاید هم بالعکس، یک تغییر بنیادی در شرکت یا در صنعت به وجود آمده و کاهش قیمت ادامهدار است.
نکته ۳: استراتژی کاهش میانگین خرید زمانی که ترس کاذب و بیشازاندازه در بازار باعث کاهش قیمت سهام شده بهترین استراتژی است. در چنین زمانهایی، سهام با ارزش را میتوان با قیمتی نازل خریداری کرد.
کلید اینجاست که در این شرایط، سهام شرکتی را انتخاب کنید که جایگاه آن به اندازهای قوی است که پس از چنین هیجاناتی حداقل به قیمت سابق خود باز میگردد.