یکی دیگر از برنامه ها سریال تلویزیونی ماجراهای هکلبری فین بود که ادغام انیمیشن و فیلم بود که ساعات خاطره انگیز و رویائی برای ما میساختhttp://www.imdb.com/title/tt0062593/
انزمان تمام اطلاعات ما بر میگشت به تلویزیون ملی مجلات کودکانه گفته های بزرگترهایمان و در نهایت رویاهای بی پایانی که داشتیم
نه اینترنتی بود نه بازی کامپیوتری نه ماهواره ای ونه حتی ویدئوئی(ویدئو حداقل مانند حالا اینقدر فراگیرنبود) ولی هرچه که بود دنیائی سراسر شادی بود و ارزوهای پی پایان .خود را در هیبت قهرمانان ان داستانها میدیدیم و نقشها در خاطرمان بازی میکردیم
یادم میاید بزرگترین استفاده ای که از تکنولوژی کردیم ضبط صدای بعضی از برنامه های کودک با دستگاه ضبط صوت یک کاسته برادر بزرگم(خدا رحمتش کند) بود
بله، يادش بهخير!
يكي از سريالهايي بود كه من واقعا عاشقش بودم. رفتم كتاب تام ساير و هاكفين
رو هم خريدم. يادمه كتاب رو شبي 5-6 صفحه بيشتر نميخوندم كه ديرتر تموم بشه!
هنوز هم كتاب تام ساير رو دارم.
اين سريال همونطور كه شما گفتيد ادغام انيميشن و فيلم بود و در قسمتهاي سي دقيقهاي
تهيه شده بود و باز هم از محصولات Hanna-Barbera Productions بوده (1968).
تيتراژ ابتداي فيلم كه ترانه قشنگي هم روش گذاشته بودند و شرح مختصري (فلش بك) از
ماجرايي كه در گورستان براي هاكفين، تام ساير و بكي تاچر اتفاق افتاده و جو سرخ پوسته
ميخواسته اونها رو بهخاطر شهادت در دادگاه و سرانجام محكوميت او به جرم قتل دكتر رابينسون
به سزاي عملشون برسونه (بعد از انقلاب ديگه در راستاي حمايت از سرخپوستان مظلوم امريكا،
توي كارتون هاكفين نگفتند جو سرخپوسته، گفتند اينجون جو!)
اين 3-4 دقيقه واقعا ديدنيه، خيلي قشنگه:
سلام آراکس عزیز !
ممنون از شما و دوست خوبمون بابت یادآوری سریال تلوزیونی هاکلبریفین ...
هیجوقت حالت سرخوشانه دست تکون دادن سه کاراکتر اصلی سریال رو در پشت اون کشتی بخاری قدیمی با اون چرخ پارویی جالبش از یاد نمی برم !
ممنونم ...
یاد یکی از برنامه های تلوزیونی قدیمی افتادم به نام (( مامفی )) که یادم هست همیشه از شخصیت جادوگرش که نشسته بر روی جاروی جادویی مخصوصش پرواز می کرد و به آسمون بلند میشد ، می ترسیدم !
برای جمع کردن اطلاعات در موردش که اقدام کردم دیدم در وبلاگ ارزنده (( دکتر مهر افرین )) اطلاعات نسبتا جامع و کاملی در موردش هست که با اجازه ایشون مطالب خوبشون رو در اینجا نقل می کنم :
از استوپموشن های اثر گذار مامفی بود.فضای سوررئال و فانتزی عجیبی داشت.
تهیه کننده و کارگردان : مری ترنر و جان رید
بر اساس کتابی از کاترین توزر ؛ سال نشر 1930
نویسندگان : بریت الکرافت و جان کین
موسیقی : لری گروسمن
اشعار : جان کین
تهیه کننده انیمیشن : مایکل بی . هفرون
کارگردان : جان لورنس کالینز
کمپانی سازنده : ATV
کشور سازنده : انگلستان
سال ساخت نخستین قسمت : 1975
52 اپیزود 11 دقیقه ای ( در دو سری 26 قسمتی )
مامفی یا همان ماجراهای سحر آمیز مامفی ؛ انیمیشن عروسکی کلاسیکی است که در داستانهایی کوتاه ماجراهای زندگی یک فیل مودب بانمکی را تعریف می کند که در حومه یک دهکده با والدین اش آقا و خانم جامبو زندگی می کند . اما عموی او ( عمو ساموئل ) که فیل غیرعادی ای است و در یک کشتی عجیب زندگی می کند ؛ او را تشویق می کند که به دنبال ماجراهای عجیب و سحرآمیزی برود. دراین سفرها مامفی را دو دوست وفادار و همیشگی همراهی می کنند : یکی مترسک است و دیگری یک موش که در جیب او زندگی می کند.
او با یک موتورسیکلت به دنبال ماجراهای خود می رود که واگنی به کنار آن متصل است و محل نشستن مترسک است .
در این بین جادوگر خبیثی همواره به دنبال اسیر کردن اوست ؛ چرا که می خواهد از این طریق ؛ شخصیت مودب او را برباید و به چنگ آورد.
لازم به ذکر است که قسمت های ابتدایی این مجموعه به صورت سیاه و سفید ساخته شده است و بعدا قسمت هایی رنگی نیز به دنبال آن ساخته شدند.
اما در سال 1996 تهیه کننده و خالقی به نام بریت الکرافت تحت تاثیر این انیمیشن نسخه جدیدی از آن را تهیه می کند . این نسخه جدید موزیکال بوده و به صورت رنگی تهیه می شود .
از آنجایی که آنچه که از تلویزیون ملی ایران پخش شده ؛ همان نسخه نخستین و سیاه و سفید بوده ؛ من از توضیح کامل تر این نسخه جدید خودداری می کنم.
در زیر لازم می دانم اشاره کنم که نسخه اصلی ؛ آهنگ و ترانه بی نظیری داشته که در زمان خود بسیار معروف و مشهور بوده است و نسل ما خاطرات بسیاری با آن داشته اند. متاسفانه من به اصل ترانه دسترسی ندارم ؛ اما شعر آن را در زیر به انگلیسی قرار می دهم . امیدوارم که مورد توجه دوستان قرار بگیرد :
Mumfie is a elephant
A perfect little gentleman
Always minds his manners everyday
Wicked Witch up in the sky
She has got an evil eye
Taking Mumfies manners all away
[chorus]
Mumfie, you are an elephant who's bound to go far
Down in Pinetree Forest, the star you are
Mumfie, Mumfie, Mumfie, Mumfie
Mumfie, you'll be, happy ever after, you'll see
Scarecrow will look after you, and me he-he
Mumfie
Salty Uncle Samuel, he's a bit unusual
Living on a boat he calls a house
Come sailing in the wood he would, oh I bet he wish he could
Hanky is a pee-pee little mouse
(chorus)
Looking from behind the tree, lurking 5 and 33
they are ace at thievery as well
Witches palace in the air, aggravations everywhere
with bad dreams and really horrid smells
(chorus)
))
ایشون از آهنگ زیبای نسخه عروسکی سریال یاد کرده بودن و متن اون رو هم نوشته بودن که با اجازه شما در اینجا تیتراژ ابتدایی این برنامه رو هم که در جریان جستجوی اطلاعات یافت شد ، تقدیم حضور شما و ایشون و دیگر دوستان می کنم :
از استوپموشن های اثر گذار مامفی بود.فضای سوررئال و فانتزی عجیبی داشت.
تهیه کننده و کارگردان : مری ترنر و جان رید
بر اساس کتابی از کاترین توزر ؛ سال نشر 1930
نویسندگان : بریت الکرافت و جان کین
موسیقی : لری گروسمن
اشعار : جان کین
تهیه کننده انیمیشن : مایکل بی . هفرون
کارگردان : جان لورنس کالینز
کمپانی سازنده : ATV
کشور سازنده : انگلستان
سال ساخت نخستین قسمت : 1975
52 اپیزود 11 دقیقه ای ( در دو سری 26 قسمتی )
مامفی یا همان ماجراهای سحر آمیز مامفی ؛ انیمیشن عروسکی کلاسیکی است که ...
ماجراهاي بتمن و رابين ابتدا به همراه سوپرمن و سوپربوي
در يك مجموعه كامل به نام The Batman/Superman Hour
از تلويزيون CBS پخش ميشد اما بعد در سال 1969
از اين مجموعه جدا شد و به صورت يك برنامه مستقل سي دقيقهاي
به نام Batman with Robin the Boy Wonder به نمايش درآمد و چند سال
بعد هم با دوبلهاي قوي و جذاب به برنامه كودك تلويزيون خودمون وارد شد.
مدرسه ما نوبت ظهر بود، همين كه ساعت چهار و نيم تعطيل ميشديم
نميفهميديم چهجوري خودمون رو ميرسونديم خونه. تلويزيونو روشن ميكرديم و
يكي دو دقيقه منتظر ميشديم تا تصوير بياد و چقدر اين يكي دو دقيقه دير ميگذشت!
تغذيه رايگان مدرسه رو از توي كيف در ميآورديم و مينشستيم جلوي تلويزيون. چه لذتي داشت!
دستشون درد نكنه!
تيتراژ ابتداي كارتون ماجراهاي بتمن و رابين / 1966:
اين عكس و خبر زيرش رو در يكي از شماره هاي
ماهنامه سپيد و سياه سال 1338 پيدا كردم!
... و زندگينامه خانم عاطفي (قصهگوي بچه ها) در ويكي پديا فارسي:
مولود عاطفی (ایزدی) در سال ۱۳۰۷ در همدان به دنیا آمد و خیلی زود همراه خانواده راهی تهران شد. علاقه و توانایی او در اجرای کوتاه و بلند برای جمع، از همان کودکی آشکار بود و در نهایت نیز او را راهی مدرسهٔ تربیت معلم تهران ساخت.
مولود درست در آخرین روزهای آخرین سال تحصیلات عالی خود در این مرکز، به دنبال فراخوانی مبنی بر اعلام نیاز رادیو ایران به گویندهٔ دائمی زن، در آزمون سراسری این سازمان شرکت کرد و با کسب نتیجهای درخشان به احراز این سمت نائل شد.
مولود عاطفی طی سالیان متمادی گویندهٔ اصلی برنامههای رادیو ایران بود و شامگاه هر یکشنبه برنامهٔ ویژهای را تحت عنوان «با آثار جاویدان ادبیات جهان آشنا شوید»، در نهایت تسلط و زیبایی اجرا میکرد. او از معدود گویندگانی بود که خیلی زود توانست به بخش خبر رادیو راه یابد و به خواندن خبر بپردازد.
شاهکار اصلی این بانوی فرهیخته و خوشآوا اما، قصه گفتن برای بچهها بود که تنها اندکی پس از پیوستنش به رادیو آغاز شد و به سرعت پا گرفت، رشد کرد و طرفداران بسیار یافت. به دنبال این موفقیت، در سال ۱۳۳۹ دعوت رسمی یک سازمان فرهنگی آمریکایی او را برای مدت سه ماه به خاک آمریکا کشانید و زمینهٔ مطالعه و تحقیق در زمینهٔ داستانهای کودکان و نوجوانان را در سطحی جهانی پیش رویش باز کرد.
او که رفته رفته به شیوههای مختلف قصه نویسی برای کودکان و نوجوانان تسلط بیشتری مییافت، به نقاط مختلف ایران سفر میکرد و بخشهای مخصوص کتابخوانی کودکان و نوجوانان را در کتابخانهٔ اصلی هر شهر دائر مینمود.
به دنبال تلاش پیگیر او در این راستا بود که تلویزیون ملی ایران مسئولیت اجرای برنامهٔ روزانهای در همین زمینه را به دستهای توانای او سپرد و اینچنین شد که مولود عاطفی، با شخصیت جذاب، صدای دلنشین، وقار و متانت کمنظیرش قلب همهٔ اعضای خانوادههای ایرانی را تسخیر کرد. او نخستین بانوی قصهگوی کودکان و نوجوانان ایران بود.
مولود عاطفی در سال ۱۳۵۷ ایران را ترک کرد و به تنها فرزندش – بهمن - در آمریکا پیوست. فعالیت های گستردهٔ فرهنگی او در خارج از کشور نیز همچنان ادامه یافت.
خانم عاطفی در عصر جمعه 29 شهريور سال در سن 75 سالگي۱۳۸۱ به دلیل ابتلا به سرطان و به دنبال آن آلزایمر در یک فراموشی چشمگیر، بی آنکه خاطرهای از آن همه زیبایی آفرینی به یاد داشته باشد، پس از ۱۰ روز بیهوشی، باهمهٔ کودکان و نوجوانان ایران زمین وداع گفت و به دامان خاک غربت سپرده شد.
آراکس عزیز دست شما درد نکنه...واقعا جمع وجور کردن مطالبی که مربوط به بیشتر از سی سال پیشه از یکطرف و آپلود ویدیو و فایلهای دیگه همت و وقت زیادی میخواد که فقط میتونم تشکر کنم.........تاپیک خیلی خوبی شده........
آراکس عزیز دست شما درد نکنه...واقعا جمع وجور کردن مطالبی که مربوط به بیشتر از سی سال پیشه از یکطرف و آپلود ویدیو و فایلهای دیگه همت و وقت زیادی میخواد که فقط میتونم تشکر کنم.........تاپیک خیلی خوبی شده........
منم خيلي دلم ميخواد عكس يا فيلمي از اون دوران برنامه كودك تلويزيون ببينم.
خانم (احترام) برومند (همسر داود رشيدي)، مرحوم خانم عاطفي،
مرحوم فرهنگ مهرپرور و دوستش در برنامه شاد بچهها بچهها (مهرنگ و اورنگ)، ...
مهرپرور مهرنگ بود، پسربچه شيطون و پرحرف و خرابكار و اورنگ كه فكر كنم در نقش برادر بزرگش بود و
مرتب نصيحتش ميكرد. هر دو لباس شبيه دلقكها ميپوشيدند و گريمشون هم همينطور بود.
اولين برنامه ويژه كودكان هم كه ساخته داريوش مودبيان بود (1350) با بازي محمد مطيع و آهو خردمند و
خود مودبيان، در نقش سه تا حيوون بامزه!
خانم مولود عاطفي (قصه گو):
آهنگ ابتدا و انتهاي برنامه بچهها بچهها هم كه اين بود:
چند تا مجله قديمي دههي 1350 پيدا كردم كه خوشبختانه تعدادي عكس و گزارش و مصاحبه هم
درباره برنامه كودك تلويزيون درشون هست كه بهتدريج تقديم ميكنم.
اول، عكس و مصاحبهاي با سركار خانم احترام برومند، مجري مهربان برنامه كودك دههي 50،
كه خيلي دنبال عكس يا مطلبي قديمي راجع به ايشون ميگشتم.
اميدوارم هركجا كه هستند شاد و تندرست باشند.
منم خيلي دلم ميخواد عكس يا فيلمي از اون دوران برنامه كودك تلويزيون ببينم.
خانم (احترام) برومند (همسر داود رشيدي)، مرحوم خانم عاطفي،
مرحوم فرهنگ مهرپرور و دوستش در برنامه شاد بچهها بچهها (مهرنگ و اورنگ)، ...
مهرپرور مهرنگ بود، پسربچه شيطون و پرحرف و خرابكار و اورنگ كه فكر كنم در نقش برادر بزرگش بود و
مرتب نصيحتش ميكرد. هر دو لباس شبيه دلقكها ميپوشيدند و گريمشون هم همينطور بود.
اولين برنامه ويژه كودكان هم كه ساخته داريوش مودبيان بود (1350) با بازي محمد مطيع و آهو خردمند و
خود مودبيان، در نقش سه تا حيوون بامزه!
اين اولين تصوير از برنامه كودك تلويزيون قبل از سال 57 و برنامه "بچهها بچهها"ست كه
در اينترنت قرار ميگيره. "بچهها بچهها" (مهرنگ و اورنگ - شادروان فرهنگ مهرپرور و ...):
متاسفانه به دليل اينكه بخش انيميشن بدون ثبت نام و لاگين ديده نميشود
و من هم برنامه هاي زيادي براي موضوع مورد نظرم در ذهن داشتم كه عملي كردن آنها
به اين صورت ممكن نبود و به مخاطب بيشتري نياز داشتم، مجبور شدم از ابزار وبلاگ استفاده كنم.
اين آخرين پست من در اين تاپيك است.
به نوبه خودم از دوست ارزنده ای که چنین جستاری را ایجاد کرده اند تشکر میکنم... با توجه به اینکه ایرانیانی که پیش از انقلاب دستگاهی بنام تلویزیون در منزل داشتند (با آن لامپهای بزرگ داخل تلویزیون که کار دیودهای امروز را میکرد و آن حجم بزرگ دستگاه و گاه با قفسه های چوبی) کم بودند و دستگاهی فراگیر نبود و عمدتا رادیو و در کلاسی بالاتر سینما حرف اول را در بخش هنرهای تجسمی و بويژه بصری میزد بینندگان تلویزیون در آنزمان افرادی عمدتا باسواد و از قشر سطح متوسط به بالا بودند... گرد آمدن و آوردن چنین اشخاص حاذقی در چنین محفلی کاری کوچک نیست که به همت دوست گرامی آراکس میسر شده است...
سلام بر مرد کبیر سرای ابزارهای پارسی
شاکریم که عمر بی گذشت مجال داد یکبار دیگر چشمان کم سو شده امان به جمال نوشته هایی از جنابتان روشن گردد و باز به همت شما رنگی بابد خاطره های زنگار گرفته امان
ما را بنگر که یک عمر فکر میکردیم اسم آن کارتون شزم است
در میان من های کارتونی آنزمان مانند سوپر من و بتمن همین جناب اسپایدر من هم حضور داشتند که بند بازی هایشان زبانزد خاص و عام بود