شنیده بودم میگفتن با معتاد رفیق نشو فکر میکردم در حد خطر معتاد شدنه.. تا اینکه :
قبلا یبار با یکی تو کافه دوست شده بودم..یبار گرفتم کلی قسمم داد گفت خمارم بیا با ماشینت ببرم فلان جای شهر مواد بگیرم کرایه ت هم هرچی باشه بهت میدم.. با خودم گفتم اگه مامور گرفتمون بدبخت میشم و ماشین هم گیر میشه..قبول نکردم ازم ناراحت شد و دیگه از اون موقع به بعد باهام سرد شد..
چند روز پیش هم یکی دیگه از بچه ها که تریاک میزنه گفت میای بریم پارک.. منم گفتم باشه..یه پارک رفتن معمولیه دیگه... رفتیم .. رسیدیم..یهو گفت بریم اون قسمت تاریکش.. رفتیم جایی که فقط موش و گربه و سوسک و جیرجیرک بود.. و شروع کرد به مواد کشیدن... اون لحظه کمرم خورد شد که دوستم بخاطر مواد کشیدن آوردمون یه گوشه آشغال دونی پارک که اصلا در شان دو شهروند آبرومند نبود..
با خودم گفتم من اینجا چکار میکنم؟ دوستمو چرا باید تو این موقعیت و وضعیت ببینم؟
دیگه پشت دستمو داغ کردم از معتاد جماعت فاصله بگیرم..
دیده ها و تجربیات شما چیا بودن؟
قبلا یبار با یکی تو کافه دوست شده بودم..یبار گرفتم کلی قسمم داد گفت خمارم بیا با ماشینت ببرم فلان جای شهر مواد بگیرم کرایه ت هم هرچی باشه بهت میدم.. با خودم گفتم اگه مامور گرفتمون بدبخت میشم و ماشین هم گیر میشه..قبول نکردم ازم ناراحت شد و دیگه از اون موقع به بعد باهام سرد شد..
چند روز پیش هم یکی دیگه از بچه ها که تریاک میزنه گفت میای بریم پارک.. منم گفتم باشه..یه پارک رفتن معمولیه دیگه... رفتیم .. رسیدیم..یهو گفت بریم اون قسمت تاریکش.. رفتیم جایی که فقط موش و گربه و سوسک و جیرجیرک بود.. و شروع کرد به مواد کشیدن... اون لحظه کمرم خورد شد که دوستم بخاطر مواد کشیدن آوردمون یه گوشه آشغال دونی پارک که اصلا در شان دو شهروند آبرومند نبود..
با خودم گفتم من اینجا چکار میکنم؟ دوستمو چرا باید تو این موقعیت و وضعیت ببینم؟
دیگه پشت دستمو داغ کردم از معتاد جماعت فاصله بگیرم..
دیده ها و تجربیات شما چیا بودن؟