موضوع اينه كه فكر ميكنم اين كتاب رو مدتها پيش خوندم ( ناطور نوشته ميشه درسته ؟ يا ناتور ؟ معنيش چيه ؟ )
احمد گلشيري هم بنظرم نون شباهت اسميش به هوشنگ و ميخوره با فروش اين كتاب. من كه گول خوردم !
البت بازم ميگم ترجمه بدي نيست و بنظر ميرسه طرف وارده فقط دو تا چيز اذيت ميكنند :
يكي كلمه "لجن درمال " كه نميدونم از كجاش در آورده اين كلمه رو ؟ اختراع كرده ؟ معلوم نيست؟؟!
يكي هم اينكه بعضي جاهش بنظر مياد سانسور شده كه بنظر من در مورد كتاب خيلي بد تر از فيلمه. مخصوصا كه نوع نوشتارش وابسته به تشريح و تشريح هر چه بيشتر جزئياته و اين حذف ها ميتونه به اثر خيلي ضربه بزنه.
خوشبختانه داستانهاش الهام بخش ايدئولوژي و ... نيستند و بعنوان داستان قابل خوندنن. حتي ساراماگو اينطوره كه با داستانهاش ميخواد حرفاي ديگه اي بنويسه ولي نوشته هاي سالينجر تا اينجايي كه من خوندم ( البته كم خوندم خودمم ميدونم ) بيشتر به مكتب هنر براي هنر ميخوره تا هنر در خدمت ايدئولوژي و اين مزخرفات......
واسه همينه كه هومن جان و هر كس ديگه ...ميخوايد تو بخش هنر ( چند وقتي هم هست كه بيكار مونده !
) يه تاپيك سالينجر بزنيم و دربارش بحث كنيم و هر كس اي بوك داشت بزاره ( هومن قربون قدت بده داداش.....
) و ......بگرديم اي بوك هاي ديگه رم گير بياريم.
هر چند تو نت چيز كمي هست دربارش....