چند نکته گرامری و کاربردی
1 - در زبان مازنی جای موصوف و صفت برخلاف زبان فارسی و مثل زبان انگلیسی است
مثال :
بچه کوچک ===> کچیک وچه (Kechik vacheh)
هوای خوب ===> خار هوا (khare heva)
اتاق تمیز ===> ---------- ؟
جواب : Tamize otagh
2- به صورت کلی در لحجه مازنی برخی کلمات به خاطر حالت آوایی و شکسته شدن یا حفظ شکل باستانیشون با کلمات فارسی نظیر خود کاملن فرق می کنند ولی خیلی کلمات با یک قانون ثابت و تغییر در مصوت به شکل مازندرانی در میان .
به عنوان نمونه کلمه نردبان به مازندارنی می شود " کاتی " و یا کلماتی که دوستان ذکر کردند و برای شما تازگی داشت از این نوع بودند (به پست های قبل رجوع شود).
اما برای کلمات نوع دوم که از قانون خاصی تبعیت می کنند می شود با یک یا چند تغییر آنها را که اغلب اسامی هستند به لحجه مازنی برگرداند و با این قانون می توان حتی اسامی تازه را نیز به مازندرانی تبدیل کرد.
قانون : در یک کلمه تمامی فتحه ها و ضمه ها یی که قبل از آن حرف صدا دار وجود دارد به کسره تبدیل میشود.
مثال :
ساعت ==> چون حرف قبل از "ع" حرف صدا دار " آ " می باشد . فتحه از عین گرفته شده و عین کسره ی گیرد و "Saaet" تلفظ می شود. کلماتی
مثل بیشتر : ناراحت- بادبادک - سوزن که به ترتیب narahet , badbadek , soozen تلفظ می شوند.
روشن ===> ----- ؟
برای تمرین کلمات مشابه را از زبان فارسی پیدا کرده و تبدیل نمایید.
نکته : قانون فوق برای تبیدل یک کلمه به گویش مازندرانی یک شرط لازم است ولی کافی نیست. در برخی موارد مانند زمانی که حرف اول فتحه دار است شاید لازم باشد فتحه حرف اول نیز تغییر کند و یا بدون تغییر بماند (بسته به منطقه های سرزمین شمال).
البته در تلاش برای نوشتن قواعد برای یکه زبان بدون ساختار اغلب آنقدر با اثتثنا مواجه میشیم که از خیر قانون می گزریم ولی میشه از بین این همه قوانینی نه همیشه درست اما بدردبخور کشف کرد شما قنونی کشف نکردید؟