آره ... اما موضوع اینه که چقدر بهشون باور داریم و می خوایم که درست بشه ....در مورد اون متن هم،تکراری بود حرفاش و زیاد خوندم و شنیدم از این حرفها فقط این جاش رو خوشم اومد:
"و چه قدر تلخ است که در جهل منطق فوتبال , همه دم از علم می زنند و می خواهند خود را با چوب دستی های کلفت به دیگران ثابت کنند که من فوتبال را بهتر میفهمم .... "
آره ... اما موضوع اینه که چقدر بهشون باور داریم و می خوایم که درست بشه ....
این ادعا ها همیشه هست ... حتی این ادعا هم هست که همیشه گله می کنیم از شرایط ....ببخشید متوجه حرفت نشدم!یه ذره باز کن حرفت رو
انها فقط برد می خواهند
چرا هیچوفت آنها نمی توانند تحمل کنند که تابلوی نتیجه به ضرر آنها باشد !؟
:lol:بهروز متنت رو خوندم . این بحثی که میکنی برمی گرده به تاریخ فوتبال . این ورزش وارداتی ه . نه فوتبالیست توی این مملکت حرفه ای نه لیگ نه مربی نه تیم دار نه تماشاگر نه آبدارچی . همه چی در راستای همون مکتب "علی ه اصغری" هست . ما رو چه به فوتبال حرفه ای . نه طرفدارمون طرفدار هست نه تیم هامون تیم . چه انتظاری از فوتبالی داری که هنوز از حقوق اولیه ش محروم ه
راستی منم از اون طرفدارهایی که کوبیدیشون هستما. زمین و زمان رو به هم میریزم وقتی تیمم می بازه . سر فرانسه ی 2008 در و دیوار واسه اتاقم نذاشتم . کلآ وقتی به بخش تاریک فوتبال که باخت هست می رسم , همه ی حرفای قشنگ رو فراموش می کنم و میشم یکی از بدتر اونایی که ازشون توی متنت بد گفتی . میشه گفت در این زمینه آدم بد قلق و بی جنبه ای هستم
به صورت فوق العاده شدیدی یعنی یه چیزی نزدیک به جنون با این جملات پایین احساس نزدیکی میکنم وقتی تیم محبوبم رو توی زمین می بینم
این ادعا ها همیشه هست ... حتی این ادعا هم هست که همیشه گله می کنیم از شرایط ....
اما واقعا اینکه چه قدر خودمون توی شرایط سهیم هستیم رو نادیده میگیریم .
همه ما ها از اتفاقاتی که میفته خسته شدیم , اما فقط نشستیم و نگاه می کنیم ... گاه گاهی صدایی در میاد ازمون بعد هم بیخیال میشیم .
من میگم فوتبال یک فرهنگ هست ... فرهنگی که روحیات و منطق خودش رو داره ... چرا تک به تک و نفر به نفر سعی نکنیم اون رو ترویج بدیم ... لا اقل تلاش کنیم افکارمون درست بشه . و درست فکر کنیم ( حتی اگر شده برای خودمون )
خوب من یه چیزی می گم(گرچند ثابت شده من و تو اصلا نمی تونیم با هم بحث کنیم چون به شدت دچار تضاد دیدگاه هستیم)
این دیدی که می گی، من تو همه ی مسائل می بینمش نه فقط برخورد با فوتبال
از دید من فوتبال یه فرهنگ نیست بلکه یه موج عظیمه..که خوب خیلی ها سوار بر موجشن و خیلی ها(از ما بهتران!!)سعی می کنن این موج رو شکل بدن اون جوری که دوست دارن
و این رو خودم به عنوان یه بیننده ی آماتور فوتبال قبول دارم که هنوز بعد از باخت تیم های مورد علاقه م بهم می ریزم...و هنوز ظرفیت شکستم تقویت نشده
می دونی یاد چی افتادم...فصل گذشته..پرسپولیس تو کورس قهرمانی تو اهواز به استقلال باخت...اونم 4_1 ..خیلی شاکی بودم اون روز...می دونی چی آرومم کرد؟؟؟حرف های قطبی بعد از بازی که خیلی خونسرد و آروم حرف می زد...اون روز افتخار کردم که پرسپولیسی هستم چون مربی تیمم منش و اخلاق داشت و ظرفیت باخت رو داشت...همون روز استقلال تهران به پگاه تو آزادی با همین نتیجه باخت و فیروز کریمی فقط خبرنگار رو به فحش خواهر مادر نگرفت...
این نشون می ده اون کسانی که خودشون تو بطن این فوتبال هستن هنوز ظرفیت خیلی چیزها رو ندارن
گاس هیدینگ تیمش از راه یابی به فینال باز می منه...با کلی اشتباهات داوری...طرز برخوردش رو می بینم از کل فوتبال ایران حالم بهم می خوره(گرچند بدون وجود همچین اتفاقی هم فوتبال ایران تهوع آور هست)
حرف من اینه وقتی سردمداران این جورین از من نوعی که بیننده ی آماتور فوتبال هستم انتظار زیادی نمی ره
گر چند این مسئله نباید باعث بشه که تماشاگر فوتبال از خودش رفع تکلیف کنه و بگه بقیه این طورین پس منم همین طوری...
من همیشه به خودم می گم(تو هر ضمینه ای)من خودم رو درست کنم بعد از دیگران انتظار اصلاح داشته باشم
این رو البته شما میگی
البته این خیلی خوبه که توی یک بحث اختلاف نظرات با دیدگاهای مختلف باشه . اگر قرار باشه همه باهم موافق باشند که بحثی شکل نمیگیره ...
به هرحال من همیشه لذت می برم از حرفات ...
آره تمام اینها رو قبول دارم ...
فقط این تیکه آخر رو من یکمی متفاوت تفسیر میکنم . یعنی به نظر من همیشه یک فرهنگ از اوج به پایین میاد . یعنی همیشه از بالاترین سطح به پایین ترین سطح میاد .
توی فوتبال باید این فرهنگ از فدراسیون طراحی و اجرا بشه همینجوری بیاد پایین تا باشگاها , مدیریت , مربی گری , روزنامه ها و .... مردم عادی .
خوب اینجاست که باید فرهنگ سازی رو از پایین شروع کنیمدر مرود بحث هم ..قبول دارم..ولی اینو یادت باشه که مسئولان ما این رویه فوتبال مردگی رو خیلی می پسندن...و اون ها نمی خوام ترویج فرهنگ بشه..
مثال واضحش مجید خان جلالی که بارها گفته من واسه فرهنگ سازی برنامه دارم..به من اجازه بدن...چرا اقای کفاشیان که رئیس فدراسیونه نمی گه مجید خان بیا ببینم برنامه ت چیه؟
اونا نمی خوان که جو درست بشه
خوب اینجاست که باید فرهنگ سازی رو از پایین شروع کنیم
:lol:
مرسی از وقتی که گذاشتی .... باز خوبه خودت قبول داری که کار درستی نیست ...
اصولا فوتبال توی دنیا یک پروژه زود بازده نیست و ما این رو هیچوقت نمی فهمیم .
اما توی ایران مربی میاریم میگیم یالا نتیجه بگیر ... نمیگیری برو بیرون .
میانگین زنده بودن یک مربی در لیگ امسال 15 هفته بود ... ( یعنی وحشتناک )
وقتی این فکر توی جامعه فنی باشه طبیعی هست که روی سکو ها منتقل میشه . برای اینکه ماها هیچوقت نخواستیم آینده نگر باشیم .
من او شب فقط اشک ریختم
ببین اصلا بحث فوتبال ایران رو کلآ بی خیال . اینجا اصلا فوتبال دست "فوتبالی" (اهل فوتبال) نیست که بخوایم گله بکنیم یا حرف دل بزنیم . ضمن اینکه این حرفی که میزنی " برای اینکه ماها هیچوقت نخواستیم آینده نگر باشیم " رو همه قبول دارن . هیچکس نیست که کار سیاست مدارهای فوتبالی یا فوتبالی های سیاستمدار رو قبول داشته باشه . بابا اینجا کجاش به آدم رفته که فوتبالش بره
ه نظرم اشکال از اونجاست که توی این مملکت هوادار می بینه هیچ چی سر جاش نیست بعد , موقع باخت همه ی خشمش رو میریزه سر نتیجه ی بازی
تنها نکته ای که برای من واقعا جالب اینه که چرا تیم ها و بازیکنان ایرانی چیزی به نام "شخصیت" اصلا براشون وجود خارجی نداره؟ از تیم ملی بگیر که با اون تاریخ درخشان رو پشت سرش داره اما وقتی به بازی عربستان می رسه به طرزی واقعا اسف بار از وقتی گل رو میزنه شروع میکنه به وقت تلف کردن تا اون تیم های باشگاهی که در مقابل همه ی تیمهای شرقی و غربی و خودی و بیخودی از پیش بازنده هستن . تا اون گزارش گر های احمق که از قبل بازی تا دقیقه ی 95 بازی دارن خودشون رو هلاک می کنن که "جواد نکونام دومین گلزن اوساسونا هست" تا اون مردمی که بعد از 5 دقیقه بازی کردن کریمی در ترکیب بایرن پایکوبی راه می ندازن و ... مطلقا بی شخصیت هستن . خب بابا اگه قرار باشه برای "چنتا گلی که نکونام توی یه تیم ته جدولی زده" ما جشن ملی راه بندازیم که انگلیس و فرانسه و اسپانیا و ایتالیا و حتی کشورهای کوچیکتر مثل چک و رومانی و فنلاند و استرالیا و اتریش و ترکیه و ... باید کل سال رو در برگزاری جشن های ملی به سر ببرن LOOL
در مورد اینکه " همه نتیجه گرا هستن" خب من دست خودم نیست این رو هم در نظر بگیر که وقتی تیمی خوب بازی میکنه ناراحتی ملت از باخت طبعا کمتر هست
خوب پس تقصیر کیه !؟
اولا تکرار میکنم باخت همیشه تلخ هست , اما بعضی وقت ها لازمه ...
دوما برای رسیدن از نقطه x به y یک مدت زمانی لازم هست ...
برزیل برای اینکه توانست دوره ای قدرت اول جهان باشد توی جام های جهانی برنامه ریزی کاملی داشت . آنها وقت گذاشتند , کار کرندند و طبق برنامه ریزی جلو رفتند و از همه مهمتر صبر کردن ...
اما الان برزیل شاید خیلی قدرت اول جهان نیست , چون این کار و دیگر تیم ها هم کردند .
شما انگلیس رو ببینید , به جام ملت ها نمی رسد , مربی عوض می شود برنامه ریزی و اولویت های فوتبال کامل عوض می شود و مردم صبر می کنند ( هیچگاه من ندیدیم توی روزنامه هایشان به مک لارن فحش بدن چه برسد به استادیوم ) و الان شما می بینید انگلیس یک فوتبال فوق العاده رو اجرا می کند .
متاسفانه من این برنامه رو نداریم ...
ما اثلا نمی دانیم فوتبال ما قرار هست به کجا برسد .
ما دو دورده ( حالا اون دوره اول هیچی ) رفتیم جام جهانی ... خوب که چی ... چی شد !؟ مثلا با اون دوره ای که نرفتیم چه فرقی کردیم ؟
اما انگلیس یک دوره نمی رود به جام ملت ها و حال میبینید که چه اتفاقی برایش افتاد ....
سلام خدمت دوستان و تشکر مخصوص از بهروز عزیز با بحثی که باز کردند.
درباره هزینه ها و درآمدهای فوتبال میشه کلی صحبت کرد . الان دیگه هر علاقمند به فوتبالی میتونه با اندکی توجه متوجه بشه چه شرایطی بر فوتبال کشور حاکمه. در کشور ما مدیریتها همه بر پایه مدیریت کوتاه مدت بنا میشن و این دید یعنی پا گرفتن بازیکن سالاری و دلال سالاری در کشورمون . حالا چطور این مدیریت با المانهای کوتاه مدتش باعث به وجود آمدن این رویه میشه دلیلش اینه : جدیدا حتما متوجه شدید که اکثر بازیکنان با چند باشگاه قرارداد داخلی می بندن و در بهترین شرایط (اگر قراردادش رو پاره نکنه) پشت بند قرارداد داخلی یک قرارداد یکساله می بنده و تمام . چرا باید چنین شرایطی حاکم بشه ؟ مدیری که تنها میتونه با خوشبینی تنها یک فصل عنان مدیریت را در یک تیم در اختیار داشته باشه نمیاد برنامه بلند مدت تهیه کنه . در بهترین شرایطش فکر به دست آوردن یک جام و یا آوردن بازیکنانی که هر فصل تیم عوض می کنند برای او بالاترین آرزو هست . چنین مدیری کجا میتونه به فکر تبدیل کردن تیم فوتبالش به یک باشگاه طراز اول باشه . کی میتونه به فکر ساختن یک ورزشگاه اختصاصی باشه و کی میتونه نون تفکرش رو بخوره نه نون ارتباطات پشت پرده اش رو.
باید پذیرفت در چنین محیطی پیشرفت چیز بی معنایی میشه و نتیجه فقط به دست آوردن نتیجه چند بازی هست و نه کار زیربنایی.
سکوهای ما هم که همه منتظر یک شکست هستند تا بالا و پایین مدیران رو جلوی چشمشون بیارن . وقتی در بزرگترین تیمهای ما یک لیدر برش بیشتری از مدیر باشگاه داره چه انتظاری میشه از این فوتبال و تماشاگرش داشت . انصافا با این شرایط امیدی نیست که در آینده بهتر از اینی بشیم که الان هستیم و این داستان ادامه دارد....
خب کلآ این حرفا رو قبول دارم مخصوصا این اواخر که این موضوع شدت گرفته تو ایران . نکونام هم توی برنامه ی 90 بود که گفته بود " ما همیشه اعراب رو سر عوض کردن مربی مسخره می کردیم ولی خودمون از اون ها بدتر هستیم" . این معلول علت های گوناگونی ه. همون نبود شخصیت . وارداتی بودن فوتبال توی ایران , بی درد بودن مدیران , سفارشی بودن پست های ریاست و رده های پایین تر توی فدراسیون ها , نبود برنامه ی مدون چند ساله و ... الان ببین توی انگلیس گاهی میون ه جمعیت ه هوادار ه یه تیم , یه پیرزن 80 ساله هم می بینیم دقیقا به خاطر اینکه اونجا فوتبال نهادینه شده ست . ادا نیست . اطوار نیست . کارشون روی برنامه ست . بخشی از این مشکلات هم که خب طبعا برمی گرده به مشکلات اقصادی و فرهنگی در معنی عام و در سطح کلان جامعه .
در مورد سرمایه گذاری در فوتبال هم کلآ ایران الان در زمینه ی اقتصاد وضعیتش بحرانی تر از اون هست که بخواد به سرمایه گذاری ورزشی فکر کنه
البته من معتقدم بالایی ها نمی خوان حال و روز فوتبال خوب بشه...چون به راحتی می شه درمانش کرد ولی نمی خوان