بنده هم با حرف منصور خان در مورد چراغی که به خونه رواست به مسجد حرومه موافقم....
ولی باید یک سری مسایل دیگر را هم در نظر گرفت....
کمک های ایران به فلسطین و لبنان دو جنبه داره
اولین جنبش بحث اینه که ما به حکم دینمون و به حکم انسانیت باید به ملت هایی که بهشون طلم میشه کمک بکنیم و پشتیبانشون باشیم
و دومین جنبش هم بحث مصالح مملکتیست
شکی در این نیست که تفکر صهیون هدفش گرفتن عرض موعود هستش و لحظه ای هم از این اعتقادش خودش عقب نشینی نمیکنه....اگر در مورد مبانی اعتقادی و فکری صهیونیسم مطالعه بکنید(میتونید تو آمازون سرچ کنید و بخرید) مطمئن میشید که تا خاورمیانه رو نگیرند ول کن نخواهند بود....پس شکی نیست که اسراییل اگه سرش خلوت بشه به ایران حمله میکنه....اگه کمی به استراتژی های نظامی آگاه باشید و مطالعه کنید در این موارد خواهید فهمید که یکی از محکم ترین اصول این هست که کشوری موفق خواهد بود که جنگ رو به بیرون از خونش هدایت بکنه....کاری که ایران داره میکنه....عملا لبنان به نفع ما داره میجنگه و فعلا تونسته اسراییل رو عقب بزنه....به نظر من کمک به لبنان عاقلانه ترین کار هستش....
یکی از بی ربط ترین مطالبی که من تا به حال دیده ام...
- شما در این پست دست به مغالطه "علت جعلی" زده اید و حمایت ایران از گروه های حزب الله و حماس را حاصل سیاست پیشگیری از حمله نظامی اسرائیل ذکر کرده اید . هرگز شواهدی دال بر حملات
نظامی یا قصدی مبنی بر حمله نظامی به ایران و تصرف خاورمیانه* ( ان طور که شما ادعا کرده اید ) پیش از تاسیس حزب الله ( که شما به غلط ان را به کلیت لبنان تعمیم دادین ) در اوایل دهه 80 میلادی و
گروه حماس در سال 1987 در دسترس نیست و بر خلاف ادعای شما در این دوره شاهد همکاری نیرو های اطلاعاتی و نظامی جمهوری اسلامی و اسرائیل نیز بوده اییم (عملیات اپرا ). مبانی اعتقادی یافت
شده در بعضی کتب را نیز نمیتوان به عنوان مبنای سیاست خارجی اسرائیل در نظر گرفت و شواهد نیز حاکی از ان نیست .
- استراتژی کشیدن نزاع به خارج از خاک کشور و بهره برداری های لازم نیز هیچ سنخیتی با سیاستهای جمهوری اسلامی در قبال اسرائیل نداشته و ندارد . ما تجربه این سیاست را در حمایت از مبارزین
کرد و کشیدن صدام به پای قرداد الجزایر در سال 1975 داشته ایم اما در سیاست خارجی جمهوری اسلامی قرار نیست اسرائیل را به پای میز مذاکره کشانده و یا امتیازی دریافت کنیم . هدف بسط یک
ایدئولوژی خاص در منطقه بوده که بخشی از ان نیز مبتنی بر نابودی اسرائیل بوده.
- سیاست خارجی مبتنی بر ایدئولوژی و در تضاد با منافع ملی ایران , برشمردن زیان های ناشی از ایدئولوژی محوری در سیاست خارجی ما خارج از حوصله این تاپیک می باشد اما اشاره به نتایج حاصل از ان
در همین مناقشات اشاره شده خود گویای همه چیز هست. پرداختن هزینه های هنگفت برای نابودی اسرائیل و همانطور که به راحتی قابل پیش بینی بود بی نتیجه ماندن , حال نیز از فاز تهاجمی وارد فاز
دفاعی شدن ( دشمنی ! که زاده سیاست های ستیزه جویانه بوده ) و زمزمه های مبنی بر ان که هزینه ها ی پرداخت شده در راستای دفاع از تمامیت ارضی ایران بوده . البته با گذر زمان ما شاهد کمرنگ
شدن روز به روز این ایدئولوژی محوری در سیاست خارجی بوده اییم ... هر چند از ابتدا نیز تنها مقدم بر منافع ملی ایران بوده و طبیعتا نه مقدم بر بقای **** .
- تنها در صورت وارد شدن ایران به فاز نهایی در دستیابی به جنگ افزارهای هسته ایی می باشد که احتمال وقوع درگیری و مورد اماج حملات قرار دادن مراکز نظامی هسته ایی ایران توسط نیروی
هوایی اسرائیل میرود که در ان موقعیت نیز گروه های مورد حمایت جمهوری اسلامی نمیتوانند به عنوان یک مانع حائل برشمرده شوند. **** ایران نیز همکاری لازم را در پذیرش افکار عمومی دنیا در
متوقف سازی فعالیت هسته ایی خود ولو با قوه قهریه را به عمل اورده.
------------------------
* ادعایی بسیار مضحک که گویا از نیاز مبرم به یک دشمن سرچشمه میگیرد و در کنار ان عدم اگاهی از محدودیتهای پیش روی نیروی زمینی ارتش اسرائیل در استقرار طولانی مدت نیروهای خود در
منطقه وسیعی چون خاورمیانه و یا ایران .