برگزیده های پرشین تولز

سوتی!!!

alfredo

نفر اول عکاسی با موبايل
تاریخ عضویت
14 فوریه 2007
نوشته‌ها
2,039
لایک‌ها
325
محل سکونت
جایی که خدا نباشد
اي ملت شهيد پرور !

چرا سوتي نمينويسيد ؟! بابا خجالت نكشيد ! رو كنيد !

----------------------------------------------------------------------------------------

يه بار با يكي از بچه هاي همين پي تي كلكل كردم !

بعد ديدم طرف داداشش مديره !:lol:

نامردا به 20 ثانيه نرسيد كه منو بن كردند !:happy:
 

coolzero

Registered User
تاریخ عضویت
1 ژوئن 2007
نوشته‌ها
888
لایک‌ها
3
سن
42
محل سکونت
unja
سلام
يه بار داشتم توي خيابون راه مي رفتم ديدم يه بچه به مامانش گير داده مي گه مامان من از اين لواشک ها مي خوام
نيگاه کردم ديدم ايزوگام فروشيه

این درصورتی سوتی حساب میشه که اون بچه خودت باشی!
 

coolzero

Registered User
تاریخ عضویت
1 ژوئن 2007
نوشته‌ها
888
لایک‌ها
3
سن
42
محل سکونت
unja
ببخشین اگه بیمزه است ولی عوضش همیشگیه!
هر وقت زنگ ff میخوره و با مامان بابا کار دارن تا برم صداشون کنم به طرف میگم گوشی لطفا دستتون باشه!

حالا اون پایین هم میمونه چی دستش بگیره
هر دفعه هم فکر میکنم بعدش اون پایین چقدر همه خندیدن کلی کفری میشم!:hmm:
 

titan_550

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
10 فوریه 2007
نوشته‌ها
204
لایک‌ها
0
محل سکونت
IR
این برادر من شب ها بیدار می شه ولی اصلا هوشیار نیست و نمی فهمه چکار می کنه!
از قضا یک شب من دیروقت اومدم خونه تا دستم شستم و... دیدم بیدار شد. حس شوخی گرفته بودم گفتم بیا این یخچال رو جابجا کنیم بگذاریم این طرف تر اون هم اومد یخچالو گرفت یک بلند کرد من دیگه خنده ام گرفت اونم در ناخودآگاهش فهمید دارم مسخره اش می کنم رفت و خوابید.
صبح یادش نمی اومد اصلا:d
 

alfredo

نفر اول عکاسی با موبايل
تاریخ عضویت
14 فوریه 2007
نوشته‌ها
2,039
لایک‌ها
325
محل سکونت
جایی که خدا نباشد
ببخشین اگه بیمزه است ولی عوضش همیشگیه!
هر وقت زنگ ff میخوره و با مامان بابا کار دارن تا برم صداشون کنم به طرف میگم گوشی لطفا دستتون باشه!

حالا اون پایین هم میمونه چی دستش بگیره
هر دفعه هم فکر میکنم بعدش اون پایین چقدر همه خندیدن کلی کفری میشم!:hmm:

تقريبا نصف مردم ايران اين مدلين !:lol::lol::lol::lol:

مال titan_550 هم باحال بود !

--------------------------------------------------------------------------------------------------------

يه بار تو علائدين بودم ! ‌ميخواستم از 1 فروشنده بپرسم : آقا گوشيه NO Name داريد !؟

گفتم : آقا گوشيه No Lable داريد ؟!:blink:

بعد طرف نفهميد !‌ دوباره بهش گقتم گوشيه No Name هم داريد‌ ؟! گفت نه !:lol:

بيچاره حتما فكر كرده يه مدل جديده !:lol:

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

1 بار ميخواستم واسه گوشيم LCD Protector بخرم ! تو يه خيابون بودم كه 3 تا موبال فروشي داشت !

رفتم مغازه اول گفتم‌ : "آقا LCD Protector" داريد‌ ؟! يارو گفت : ايني كه وگفتي يعني چه ؟! :lol:

1 ساعت واسش توضيح دادم تا بفهمه چي ميخوام !

بعد رفتم مغازه دومي ! با خودم گفتم كه فارسيشو بگم تا بفهمه !

گفتم : آقا از اين "پلاستيك ها داريد كه ميزارن روي صفحه گوشي تا خش نيوفته" ؟! يارو كلي خنديد و گفت : اگه منظورت LCD Protector نداريم ! !:f34r:

بعد رفتم مغازه سومي !‌ گفتم آقا "LCD Protector كه يه پلاستيكه و ميزارن روي صفحه گوشي تا خش نيوفته" داريد ؟!:lol:
 

@li

کاربر فعال موبایل
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 جولای 2006
نوشته‌ها
3,998
لایک‌ها
90
سن
39
محل سکونت
GRAVEYARD
این برادر من شب ها بیدار می شه ولی اصلا هوشیار نیست و نمی فهمه چکار می کنه!
از قضا یک شب من دیروقت اومدم خونه تا دستم شستم و... دیدم بیدار شد. حس شوخی گرفته بودم گفتم بیا این یخچال رو جابجا کنیم بگذاریم این طرف تر اون هم اومد یخچالو گرفت یک بلند کرد من دیگه خنده ام گرفت اونم در ناخودآگاهش فهمید دارم مسخره اش می کنم رفت و خوابید.
صبح یادش نمی اومد اصلا:d

:D:D:D:D:lol::lol:
 

semorena

Registered User
تاریخ عضویت
19 فوریه 2007
نوشته‌ها
180
لایک‌ها
2
من يه جايي رو تو خيابون مطهري بايد ميرفتم يه جايي هم توي طالقاني. اما همش اسم اين دوتا خيابون رو قاطي ميكردم. نتيجه هروقت ميخواستم برم مطهري سر از طالقاني در ميارم. هروقت هم ميخوام برم طالقاني سراز مطهري در ميارم.
گاهي هم ميخوام تيزهوشي كنم و بگم چون مثلا الآن ميخوام برم مطهري و لابد اشتباه ميكنم پس ميرم طالقاني. بعد ميبينم نه. ايندفعه داشتم درست فكر ميكردم و بازم اشتباه ميشه.
--------
شبيه همين اشتباه اسمي رو درباره بيمارستان بقيه الله و خاتم الانبياء برام زياد پيش اومده.
نميدونم چرا اينجور اسم ها رو همش باهم اشتباه ميگيرم. :(
 

alfredo

نفر اول عکاسی با موبايل
تاریخ عضویت
14 فوریه 2007
نوشته‌ها
2,039
لایک‌ها
325
محل سکونت
جایی که خدا نباشد
من يه جايي رو تو خيابون مطهري بايد ميرفتم يه جايي هم توي طالقاني. اما همش اسم اين دوتا خيابون رو قاطي ميكردم. نتيجه هروقت ميخواستم برم مطهري سر از طالقاني در ميارم. هروقت هم ميخوام برم طالقاني سراز مطهري در ميارم.
گاهي هم ميخوام تيزهوشي كنم و بگم چون مثلا الآن ميخوام برم مطهري و لابد اشتباه ميكنم پس ميرم طالقاني. بعد ميبينم نه. ايندفعه داشتم درست فكر ميكردم و بازم اشتباه ميشه.
--------
شبيه همين اشتباه اسمي رو درباره بيمارستان بقيه الله و خاتم الانبياء برام زياد پيش اومده.
نميدونم چرا اينجور اسم ها رو همش باهم اشتباه ميگيرم. :(

:lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol:

يه بار توي ميدون رسالت بودم ! ميخواستم برم وليعصر !

رفتم تو اتوبوس وليعصر به راننده گفتم : آقا رسالت ميره ؟!:lol:

اين مدلي خيلي تاحالا سوتي دادم !:f34r:
 

GHoST_DoG

Registered User
تاریخ عضویت
10 آپریل 2007
نوشته‌ها
59
لایک‌ها
2
یه دفعه بابام رفته بوده با ماشین اداره بعد که میاد خونه میبینه ماشین نیست کلی هل میشه که ماشینو دزدیدن بعد که اومد خونه بهش گفتیم تو که ماشینو بردی اداره . بعد یادش اومد ماشین و تو پارکینگ اداره گذاشته خودش پیاده اومده:D البته این گیجی تو خونواده ما ارثیه من خودمم خیلی از این گیج بازیا در میارم:wacko:
 

orginalfilm

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
27 آگوست 2006
نوشته‌ها
2,451
لایک‌ها
1,527
سن
43
محل سکونت
زير يه سقف
دیشب خونه ی یکی از اقوام بودیم. تو حیاط نشسته بودیم رو تخت. درخت لیمو اون خونه اومده بود رو تخت نمی شد درست بشینی . من رفتم داخل یه چاقو اره ای بیارم که شاخه رو ببرم. داشتم با دو می اومدم که ....

همین که با دو اومدم از بالای پله ها بپرم.... .... .... سیمی که لباس میندازن روش رفت توی دهنم...

یه پر تو هوا خوردم با پشت افتادم.خیلی سریع شد خودم هم نفهمیدم چه شد. اما اقوام که نشسته بودن همه شاخشون در اومده بود. همین اتفاق یه بار دیگه هم تو خونه خودمون افتاد. اون دفعه خورد تو پیشونیم و زخم شد.
 

orginalfilm

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
27 آگوست 2006
نوشته‌ها
2,451
لایک‌ها
1,527
سن
43
محل سکونت
زير يه سقف
سال اول که بودیم تازه پلی استیشن 1 اومده بود. یه کلوپ هم تو خیابون مصلی بود که 3تا دستگاه داشت. همین که زنگ آخر می خورد 6 -7 تا گروه بودیم که می خواست بره کلوپ. هر کی دیر می رسید دیگه نمی تونست بازی کنه. من و علی همیشه زودتر از بقیه می رسیدیم چون علی دوچرخه داشت.یه روز داشتیم از سر پایینی کوچه پس کوچه ها می رفتیم که خودمون رو برسونیم به کلوپ . سرعت مون هم خیلی بود . دو ترکه هم بودیم با یه دوچرخه داغون. درست 20 متر مونده بود تا مدرسه راهنمایی نرجس که یه دفعه دخترا ریختن بیرون … ما هم راست رفتیم وسط یه گله دختر . درسته به کسی نخوردیم اما رفتیم تو دیوار
 

orginalfilm

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
27 آگوست 2006
نوشته‌ها
2,451
لایک‌ها
1,527
سن
43
محل سکونت
زير يه سقف
3تا موتور بودیم. داشتیم از خیابون منوچهری(مرکز جهرم) رد میشدیم. یه پراید بود 3 تا جوون توش بودن. موتور دوستم یه بار اومد ازش سبقت بگیره نذاشت. بار دوم که اومد رد شه نزدیک بود بکشتشون. مردیکه نمیذاشت رد شیم. بار سوم بوق رو گرفت یه تیکه رفت. رفت جلوش زد رو ترمز یه دفعه پراید یه ترمز سیخ زد . منم رفتم جلو . هممون هم 3 ترکه بودیم. من و اون که جلو بود بوق رو گرفته بودیم سرعت 2 کیلومتر میرفتیم. اونی که عقب بود هم همین طور. اصلا پراید نه میتونست عقب بره نه جلو. دست گذاشت رو بوق. ما هم انگار نه انگار. تا آخر منوچهری ترافیک بود. بخدا شاید 100 متر همین جوری اومد. جرات نکرد صدا بده. همه نگاش میکردن .


سوتی بازار می خواین یه سری به وبلاگ بزنید
www.jahromzzz.blogfa.com
 

alfredo

نفر اول عکاسی با موبايل
تاریخ عضویت
14 فوریه 2007
نوشته‌ها
2,039
لایک‌ها
325
محل سکونت
جایی که خدا نباشد
يادمه حدود 7-8 سال پيش كه اول دبيرستان بودم زنگ ورزش :

وقتي زنگ تفريح تموم ميشد و ميرفتيم سر كلاس ! تا قبل از اينكه معلم ورزش برگرده وقت داشتيم

تا لباس ورزش بپوشيم و .... !

آقا زنگ خورد رفتيم سر كلاس‌ ! من حواسم نبود و مشغول حرف زدن بودم !

بعد يكي از بچه ها گفت : بچه ها آقاي .... اومد !

آقا ما حول شديم 3 صوت رو نيمكت وايسادم ! شلوار رو در اوردم كه گرم كن پام كنم !‌ پاي اول رو گذاشتم تو يكي از لنگ هاي شلواره(شلوار ورزشي) !

پاي اول رو كه گذشتم معلمه در رو باز كرد اومد تو ! منم سرم رو رو به معلم بلند كرده بودم و پايينو نميديدم !

آقا به خودم اومدم ديدم جفت پام رو گذاشتم تو يه لنگ شلوار !‌ اونم تا نصفه رفته و گير كرده !

به 2 ثانيه نكشيد كه از رو نيمكت شلتاق كردم رو زمين ! شلواره هم گير كرده بود و در نميومد !

خدا نسيب نكنه ! ديگه كي ميتونست جلوبه كركر خنده بچه ها رو بگيره !؟:hmm:

معلمه هم وايساده بود ميخنديد :f34r:
 

coolzero

Registered User
تاریخ عضویت
1 ژوئن 2007
نوشته‌ها
888
لایک‌ها
3
سن
42
محل سکونت
unja
سر کلاس کامپیوتر بودیم
داشتیم کامپیوترهارو وارد دومینی که ساخته شده بود میکردیم
یکی از بچه ها اومد بگه استاد منم Join to Domain کردم . هل شد گفت Doin to jomain
:pبعد از اون هردفعه بحث دومینو وصل شدن به دومین میشد میگفتیم doin to jomain شد
:lol:
 

يه بنده ي خدا

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
1 جولای 2007
نوشته‌ها
14
لایک‌ها
0
سن
36
محل سکونت
زير آسمون خدا
سر کلاس کامپیوتر بودیم
داشتیم کامپیوترهارو وارد دومینی که ساخته شده بود میکردیم
یکی از بچه ها اومد بگه استاد منم Join to Domain کردم . هل شد گفت Doin to jomain
:pبعد از اون هردفعه بحث دومینو وصل شدن به دومین میشد میگفتیم doin to jomain شد
:lol:
پسر اين تهش بوده ديگه
 

farzan.B

همکار بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
5 ژانویه 2009
نوشته‌ها
2,662
لایک‌ها
1,244
از سوتی هایی که دیدید تعریف کنید !!
یا سوتی های خفنی که خودتون دادید...

مثلا من چند وقت پیش تو خونه ی این دوست دخترم بودم .. در وضیعت خفن ..
تو این وضیعت نمی دونم چه مرگم شده بود 2 بار به اسمه این یکی دوست دخترم صداش کردم !!!
البته جمش کردم !!!:f34r:

----------
پری روز هم تو صف بانک بودم یه هو یه زنه شروع کرد به غر غر کردن بلند بلند بلند... الان میایم اینجا صف وایمستیم بر میگردیم خونه می بینیم یه قبض دیگه هست .. الان میرم خونه می بینم آب اومده !!! نصفه ملت زدن زیره خنده !!:lol:
 

charshakh.com

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 آپریل 2007
نوشته‌ها
441
لایک‌ها
3
محل سکونت
کشور گل محمدی
رفتم شعبه 24 ساعته بانك !(شعبه تو شلوغ ترين خيابون مشهد!)
از اينا كه بايد درش كارتتو بكشي باز بشه
هر چي رفتم عقب جلو دس زدم به در ... نشد :دي:
آخر يكي داش رد ميشد گفتي كارتتو بكش خوب :)))
بعد در باز شد
اين خراب ترين سوتيه امثالم بوده
 

منصور قیامت

کاربر ویژه گفتگوی آزاد
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
1 ژوئن 2007
نوشته‌ها
4,707
لایک‌ها
297
محل سکونت
شهر باحال قم
رفتم شعبه 24 ساعته بانك !(شعبه تو شلوغ ترين خيابون مشهد!)
از اينا كه بايد درش كارتتو بكشي باز بشه
هر چي رفتم عقب جلو دس زدم به در ... نشد :دي:
آخر يكي داش رد ميشد گفتي كارتتو بكش خوب :)))
بعد در باز شد
اين خراب ترين سوتيه امثالم بوده
این سوتی هم در عین سادگی دومین سوتیه بده امسالت میتونه باشه :D
 
بالا