برگزیده های پرشین تولز

وقتی کودک بودیم!

_Love_Coder_

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 مارس 2007
نوشته‌ها
738
لایک‌ها
128
محل سکونت
تهران
سلام . از همگیتون بسیار سپاسگذارم . با توجهتون خوشحالم کردین.:)
من خاطرات زیادی از کودکیم یادمه چون حافظه ی خوبی دارم و از حدود یک سالگیم یادمه. اگر شد باز هم خاطراتمو مینویسم.:blush:
سلام
اول تسليت ميگم زندگي هميشه مثل الاكلنگه يك روز خوشي يك روز ناراحتي
خوش به حالت كه خاطرات كودكيت يادت هست
من هيچي يادم نيست هيچي انگار اصلا كودكي وجو نداشته برام
الان كه داشتي اسم كارتون ها رو مي گفتم تنم لرزيده واقعا ياد پاكي خلوص و شادي هاي اون دوران بخير از صميم قلبم ميگم

معصوميت از دست رفته افسوس ......
 

Inspiring

Registered User
تاریخ عضویت
1 جولای 2009
نوشته‌ها
197
لایک‌ها
4
سن
35
محل سکونت
In My Dream's Beach
من خاطرات زیادی از کودکیم یادمه چون حافظه ی خوبی دارم و از حدود یک سالگیم یادمه. اگر شد باز هم خاطراتمو مینویسم.:blush:

خوش به حالت من تک و توک خاطرات کمتر از 6،7 سالگیمو یادمه شاید ده دوازده تا خاطره خوب و بد کلا!!!


از اینکه 21 سالمه از اینکه جزو بچه های دهه 60-70 هستم خیلی خوشحالم و همیشه بابت این از خدا ممنونم
یه جورایی نسل قبل از ما یه سری محدودیت ها رو داشتن اما نسل ما یه جورایی خیلی تیز و فرزن و از همه مهمتر نه از این ور بوم افتادن نه از اونور نه مثل نسل قبل از خودشونن نه مثل بچه های جدیدی!

ولی خب من معصومیت بچه های دوره خودمون و البته حیاشونو خیلی دوست دارم
بچه های امروزی اعصاب ندارن احترام بزرگی و کوچیکی که هم که هیچی!

ما هنوزم که هنوزه فک کنم صمیمیت خانوادگیمونو داریم درسته کمتر شده ولی خب نگاه میکنم به زندگی بقیه میبینم هنوز بازم خودمون!
ولی خوشحالم چون
هنوزم به یاد قدیما گاهی تو حیاط قالیچه میندازیم و عصرای بهار میشینیم چای میخوریم .
هنوزم جلوی پای بابا مامانمون بلند میشیم
هنوز اگه تلویزیون برنامه کودکای بچگی رو بزاره میشینیم و نگاه میکنیم یادش بخیر همین چند وقت پیش زنان کوچک تموم شد چقدر من دوست داشتم این کارتونو
کلا فضای کارتونای زمان مام هرچند زرق برق کارتونای الانو نداشت ولی من اونا رو بازم ترجیح میدم

ولی خب هرچی علم داره پیشرفت میکنه عاطفه ها کم رنگ تر میشه و قلبا تیره تر میشن
پاکی دوران کودکی یه چیز دیگه است
نه نگرانی هاش مثل نگرانی های دوران بزرگسالیه نه دغدغه ها و آرزو هاش واقعا این جمله چقدر قشنگه که:کاش به زمانی برگردم که تنها دغدغه ی زندگیم شکستن نوک مدادم بود!
 

Yousef

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
6,810
لایک‌ها
4,952
محل سکونت
So Close, So Far
همه ما دوران شیرینی رو تجربه کردیم که بهش میگن بچگی!

هر کدوم از ما یک جور بچگی کردیم تا بزرگ شدیم.

یکی از شیرین ترین قسمت هایی که توی کودکی هامون تجربه کردیم و هنوز هم یادمون نرفته، رویاهای کودکی بود.
رویاهایی که فکر میکردیم وقتی بزرگ بشیم میتونیم انجام بدیم.
پیش خودمون می گفتیم: اگه بزرگ بشیم این کار رو میکنیم و اون کار رو ...

چقدر هم رویاهای بامزه ای داشتیم. شاید بشه گفت تنها رویاهایی که رسیدن بهش اصلا سخت نبود!
رویاهایی که با همراهی یک بزرگتر میشد بهش رسید!

///

اینجا به یاد کودکی هامون، به یاد دورانی که بچگی کردیم، بیایید دور هم، آرزوهایی رو که یادمون میاد رو بگیم تا شیرینی اون روزها رو دوباره تجربه کنیم.
البته فقط آرزوهای کودکی مد نظرم نیست. می تونید از افکار خاصی که در اون دوران داشتید هم بگید.

///

اول هر پستی که در مورد آرزوها و افکار کودکیتون هست بگید: بچه که بودم ...

اگه دوست داشتید بگید الان که بزرگ شدید چه حسی نسبت به اون آرزوی کودکی دارید.
 
Last edited:

Yousef

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
6,810
لایک‌ها
4,952
محل سکونت
So Close, So Far
بچه که بودم دوست داشتم بزرگ بشم و یکی از اون کیک تولد های بزرگ رو بخرم و خودم تنهایی بخورم! :D

الان که بزرگ شدم حتی اندازه ی اون موقع های هم کیک تولد نمیخورم! و اصلا از کیک تولد خوشم نمیاد! :(
 

Yousef

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
6,810
لایک‌ها
4,952
محل سکونت
So Close, So Far
بچه که بودم دوست داشتم خیلی زود بزرگ بشم اما الان که بزرگ شدم و به اون موقع ها فکر میکنم میبینم که دوست دارم حتی اگه شده یک روز به اون دوران کودکی بر میگشتم :(:(
 

PRO USER

Registered User
تاریخ عضویت
19 آگوست 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
114
بچه که بودم ، کوچیک بودم
 

Golden Rose

Registered User
تاریخ عضویت
14 آگوست 2009
نوشته‌ها
678
لایک‌ها
12
محل سکونت
dubai
بچه كه بودم فكر ميكردم مامانم بلند قدترين ادمه و آرزو داشتم هم قدش باشم و فكر ميكردم اگه هم قدش باشم ديگه هيچي نميخوام ولي الان خيلي هم از اون قدم بلندتره و ميبينم كه همه چي ميخوام
 

Ronan

Registered User
تاریخ عضویت
7 ژانویه 2006
نوشته‌ها
6,457
لایک‌ها
876
محل سکونت
Tehran
بچه که بودم ، کوچیک بودم

بچه که بودیم همش آرزو میکردم پاترول مشکی داشته باشم ... آرزویی شده بود باسم

حتی بنز و بی ام و هم نمیخواستم ... فقط پاترول

به تک تک آرزوهای بچگیم دارم میرسم یا رسیدم

فقط میتونم بگم خدایا شکرت
 
Last edited:

عمو مایکل

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 ژوئن 2010
نوشته‌ها
570
لایک‌ها
107
سن
37
بچه كه بودم فكر ميكردم مامانم بلند قدترين ادمه و آرزو داشتم هم قدش باشم و فكر ميكردم اگه هم قدش باشم ديگه هيچي نميخوام ولي الان خيلي هم از اون قدم بلندتره و ميبينم كه همه چي ميخوام
ماشا... بزنید به کیبورد :lol:

پ.ن : بنده خودم رویای خاصی نداشتم . فقط یادمه یه سری کانگرو می خواستم نخریدن خیلی تو فکرش بودم یک سری هم دوچرخه می خواستم که بازم دودره کردن مارو و نخریدن . نکته خاصی به ذهنم نمی رسه ، علاقه به رشته خاصی هم نداشتم :)
 

fonix light

Registered User
تاریخ عضویت
19 دسامبر 2009
نوشته‌ها
404
لایک‌ها
4
سن
34
محل سکونت
in your mind
بچه که بودم , دوست داشتم بزرگ بشم .
حالا که بزرگ شدم , دوست دارم بچه بشم .
 

Ronan

Registered User
تاریخ عضویت
7 ژانویه 2006
نوشته‌ها
6,457
لایک‌ها
876
محل سکونت
Tehran
ماشا... بزنید به کیبورد :lol:

پ.ن : بنده خودم رویای خاصی نداشتم . فقط یادمه یه سری کانگرو می خواستم نخریدن خیلی تو فکرش بودم یک سری هم دوچرخه می خواستم که بازم دودره کردن مارو و نخریدن . نکته خاصی به ذهنم نمی رسه ، علاقه به رشته خاصی هم نداشتم :)

عمو مگه من مردم ؟ کانگورو چیه ؟ ماموت برات میخرم :D

بچه که بودم , دوست داشتم بزرگ بشم .
حالا که بزرگ شدم , دوست دارم بچه بشم .

بر عکس من ... اصلاااااااااا دوست ندارم کوچیک بشم

اما سن 22 تا 24 سالگی بهترین دوران زندگیم بوده تا الان ... رویایی بود ... غیر قابل وصف
 

Javacl

Registered User
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
2,659
لایک‌ها
1,026
محل سکونت
شادشهر قدیم
بچه که بودم دوست داشتم بزگ شم و صکص داشته باشم،اما الان بزرگ شدم و از صکص بدم میاد :(
بچه که بودم فکر میکردم بابام بهترین بابایه دنیاست،الان که بزرگ شدم دیگه فکر نمیکنم ایمان دارم!
 

sinnaa

Registered User
تاریخ عضویت
27 جولای 2010
نوشته‌ها
6,537
لایک‌ها
3,555
محل سکونت
بر بال خوش خیالی
بچه که بودم بیست ساله ها خیلی به نظرم بزرگ میومدن
اما الان که خودم به این سن رسیدم به نظرم کوچیک میان
 

آرمین

Registered User
تاریخ عضویت
23 ژوئن 2010
نوشته‌ها
263
لایک‌ها
3
محل سکونت
خیابون
بچه که بودم دلم میخواست دکتر بشم تا پیرزن همسایه بغلیمون که خیلی دوسش داشتم رو خوب کنم

بچه که بودم دلم میخواست همیشه یکی بغلم کنه تا مجبور نشم انقد راه برم

بچه که بودم آرزوم داشتن هواپیما پسرخالم بود خودم هزار تا داشتم اما آرزوم داشتن اون بود

فعلا همیناااا
 

cybamin

Registered User
تاریخ عضویت
31 آگوست 2003
نوشته‌ها
1,558
لایک‌ها
138
محل سکونت
اصفهان
ماشا... بزنید به کیبورد :lol:

پ.ن : بنده خودم رویای خاصی نداشتم . فقط یادمه یه سری کانگرو می خواستم نخریدن خیلی تو فکرش بودم یک سری هم دوچرخه می خواستم که بازم دودره کردن مارو و نخریدن . نکته خاصی به ذهنم نمی رسه ، علاقه به رشته خاصی هم نداشتم :)
كانگرو منظورت همين وسيله هاس كه TV تبليغ ميكرد؟ مثل بيل بود سوارش ميشدن باهاش بالا پايين ميپريدن؟؟
 

عمو مایکل

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 ژوئن 2010
نوشته‌ها
570
لایک‌ها
107
سن
37
عمو مگه من مردم ؟ کانگورو چیه ؟ ماموت برات میخرم :D



بر عکس من ... اصلاااااااااا دوست ندارم کوچیک بشم

اما سن 22 تا 24 سالگی بهترین دوران زندگیم بوده تا الان ... رویایی بود ... غیر قابل وصف
عمو چاکرم منظورم همون اسباب بازیه بود که باش می پریدی بالا پایین :lol:
كانگرو منظورت همين وسيله هاس كه TV تبليغ ميكرد؟ مثل بيل بود سوارش ميشدن باهاش بالا پايين ميپريدن؟؟
آره دقیقا :lol:
 

majid1366

Registered User
تاریخ عضویت
14 می 2009
نوشته‌ها
757
لایک‌ها
707
محل سکونت
Ignore List
سنم که پایین بود دوست داشتم وقتی هم سند بابام که بشم برم برج ایفل فرانسه رو از نزدیک ببینم
 

Amir_Br

Registered User
تاریخ عضویت
14 مارس 2009
نوشته‌ها
232
لایک‌ها
116
محل سکونت
تبریز
بچه که بودم غم بود اما کم بود
.
بچه که بودم دلم مبخواست زبان انگلیسیم اونقدر قوی باشه که بتونم اسم فوتبالیستهای معروف که از تو آدامس در میاد خودم بخونم . ( یادش به خیر عکس اندی مولر ، پیتر شیلتون و ...
دلم میخواست بتونم یه بسته پر از این آدمس های عکس برگردون دار بخرم (مخصوصا هم مال نینجا تورتلس ها)
الان یادم نمیاد آخرین بار کی پام به توپ فوتبال خورده ، یادم نمیاد آخرین باری که آدمس جوییدم کی بود
 
بالا